همه ما میدانیم که معلمان نقش عمدهای در تربیت فرزندان ما دارند. چندی پیش تصاویری از یک معلم که یکی از دانشآموزان را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده بود در فضای مجازی و تلگرام دست به دست میگشت. از آنجایی که چنین مواردی را در مورد کسانی که بخش عظیمی از تعلیم و تربیت جامعه بشری را بر عهده دارند شاهد نباشیم سلامت روان معلمین و آموزگاران بسیار حائز اهمیت است.
کودکان ساعات مهمی از روز خود را در مدرسه و با معلمان سپری میکنند و از آنها الگو میگیرند. بهداشت روان کودکان با سلامت روان معلمان ارتباط تنگاتنگی دارد. از سوی دیگر، معلمی از جمله مشاغلی است که با فرسودگی شغلی همراه است. زنان بیش از نیمی از معلمان را تشکیل میدهند که علاوه بر داشتن مسئولیتهای مختلف در خانه، چنین مسئولیت اجتماعی سنگینی را برعهده دارند. شرایط سخت شغلی، دستمزد کم و نبود امنیت شغلی از دیگر مشکلاتی است که این قشر زحمتکش را آسیبپذیرتر میکند. در یک بررسی روی ۹۰۰ معلم، ۷۰ درصد آنها مشکلات خواب و خستگی و ۵۵ درصد احساس آسیب روانشناختی ناشی از شرایط شغلی را ذکر کردند.
معلمان نهتنها از سوی اولیای مدرسه، بلکه از سوی خانوادهها نیز مورد ارزیابی قرار میگیرند و باید بتوانند انتظارات مختلف خانوادههایی با مسائل گوناگون را برآورده کنند. ثبات هیجانی معلمها آثار روانی مثبتی روی دانشآموزان دارد. ثبات شخصیتی و رفتاری معلمها، محیط کلاس را قابلپیشبینی میکند و اضطراب بچهها را کاهش میدهد. یکی از زیباییهای خلقت، وجود تفاوت در کائنات است. حتی دوقلوهای همسان نیز تفاوتهای بسیاری در رفتار، خلق و خو و عادات خود دارند. معلمانی که میکوشند تفاوتهای فردی بچهها را در نظر بگیرند، در شکوفایی استعدادهای بچهها نقش بسزایی دارند. توجه به بهداشت روان معلمان، تامینکننده بخش مهمی از بهداشت روان دانشآموزان است. استرس از جمله عواملی است که معلمان بهطور روزمره با آن در ارتباط هستند. وقتی دانشآموزی در مورد مشکلاتش با معلم صحبت میکند، خوب است معلم به او توجه کند و زمان در اختیارش بگذارد، اما بهتر است ادامه این ارتباط را به مشاور واگذار کند، در غیر این صورت ایجاد رابطه ویژه با دانشآموز ارتباط معلم- دانشآموز را متفاوت و گاهی دستورپذیری دانشآموز را کم میکند.