زمانی که به خودم نگاه می کنم حس می کنم که عشق به بازی ها و انجام آن ها هیچ ارتباطی به سن و وضعیت اجتماعی و تحصیلات و … ندارد و یک گیمر واقعی و کسی که عشق بازی ها در وجودش نهادینه شده است هیچ گاه نمی تواند دست از بازی ها و عشق به آن ها بشوید و بازی را برای همیشه کنار بگذارد و حتی به آن فکر هم نکند. نسل ها آمده اند و رفته اند و می اآند و می روند ولی از نسل سوم و چهارم تاکنون که در نسل هشتم بازی ها هستیم نه تنها عشق و علاقه من به بازی کردن کمتر نشده است بلکه بسیار بسیار بیشتر هم شده است، حتی به صورت تصاعدی! به عقیده من دلیل این عشقّ زیبایی و حس ماجراجویی و کنجکاوی ما گیمرهاست. ما گیمرها عاشق زیبایی هستیم و آن را در بازی ها جستجو میکنیم. صنعت و هنر بازی های رایانه ای واقعا زیباست. در این حوزه هنرمندانی داریم که واقعا نابغه هستند و چه شاهکارها و عناوین بینظیری را برای ما خلق می کنند، آن هم با قرار دادن قابلیت تعامل با آنها برای ما. هر کدام از این شاهکارها یک اثر هنری هستند و یک تابلوی متحرک. تابلوهایی به غایت زیبا که برعکس بقیه آثار در شاخه های دیگر هنری، ما هم حق دست بردن در آنها را داریم و می توانیم آن ها را به دلخواه خود رقم بزنیم. صنعت محبوبمان پر است از بهترینها و اصلا جایگاه و مقر بهترین هاست، لااقل برای ما بازیبازان. دنیای بازی ها پر است از شاهکارهای هنری که هر یک از دیگری زیباتر هستند و قدرت و نبوغ و خلاقیت خالص خالقشان را به رخ دنیا میکشند. در طول سال ها بازی کردن، انواع و اقسام داستان ها، آخرالزمان ها، مصیبت ها، انقلاب ها و توطئه ها را دیدهایم و آن ها را خنثی کردهایم یا گاهی به سرانجام رسانده ایم! در طول این سال ها که انواع بازی های مختلف را تجربه کرده ایم، با صدها و هزاران شخصیت مختلف آشنا شدهایم و با آن ها تعاملات بسیاری از نوع مجازی داشته ایم! بسیاری از این بازی ها ما را تا تا سرحد جنون عصبانی کردهاند، برخی ما را شدیدا ترسانده اند، برخی حس دلسوزی و همذات پنداری ما را برانگیخته اند و حتی برخی از آن ها ما را به واقع عاشق خود کردهاند، اما به هر حال همواره برخی عناوین بوده اند که بیشتر ما را شیفته خود کرده اند و به آن ها بیشتر علاقمند شده ایم. حال وقتی که این بازی ها از نوع انحصاری باشند که دیگر زیباتر هم می شوند و همیشه تعداد زیادی از برترین و محبوبترین سری عناوین دنیا از نوع انحصاری بوده و هستند. همه شما که اکنون در حال خواندن این مقاله هستید، بسته به سن و سال خود تعداد عناوین بسیار زیادی را در سبکهای مختلف بازیهای رایانهای تجربه کردهاید و خاطرات مختلفی از این دنیای پر زرق و برق، جذاب و دوستداشتنی دارید. انواع و اقسام عناوین شوتر، نقش افرینی، ورزشی، مبارزهای، استراتژی، ماجرایی و … هر یک برای شما زمانها و خاطراتی شیرین و شاید گاهی تلخ را رقم زدهاند و به هر حال بخشی از رزومه و کارنامه گیمری شما محسوب میشوند. اگر کنسول های بازی شما از نوع پلی استیشن بوده اند، بی شک همواره برترین انحصاری های دنیا را در اختیار داشته اید و انواع آن ها را با تنوع بی نظیر در سبک های گوناگون تجربه کرده اید.
در این مطلب نیز بحث در مورد بازی های انحصاری است، آن هم عناوین انحصاری نسل هفتم بر روی کنسول محبوب و فوق العاده پلی استیشن ۳٫ واقعا که نسل هفتم چه نسل جذابی و پلیاستیشن ۳ عجب کنسول قدرتمندی بود! چه بازی های انحصاری داشتیم! هنوز که هنوز است داریم بسیاری از عناوین فوق العاده و شاهکار این کنسول را به صورت ریمستر شده در نسل هشتم بازی می کنیم. باور کنید هنوز که هنوز است برخی عناوین این کنسول از بسیاری از عناوین بزرگ نسل هشت هم کامل تر و زیباتر هستند. حال بین تمامی این بازیهای انحصاری رنگارنگ همواره عناوینی وجود داشته اند که در ذهن شما تبدیل به یک الگو و اسطوره شده و تا به همیشه و حتی سال ها بعد از آن که آنها را بازی کردهاید نیز در یاد و خاطر شما باقی می مانند و هیچ گاه نیز پاک نخواهند شد. معمولا این عناوین انحصاری که برای شما تبدیل به یک بازی به یاد ماندنی میشوند، از سری بازیهای بسیار مطرح و بزرگ هستند که تا دلتان بخواهد همواره بر روی کنسول های سونی وجود داشته اند و دارند. مثلا برای شخصی عناوین سری Uncharted ،God of War ،The Last of Us و….در نقش بازیهایی هستند که تا همیشه در یاد آن ها باقی خواهند ماند و همواره در طول زندگی خود، با خاطراتی شیرین از این بازیهای انحصاری یاد خواهند کرد. معمولا عناوین انحصاری سونی به قدری بزرگ و محبوب هستند که تقریبا در یاد تک تک کسانی که آن ها را تجربه کرده اند، میمانند و به نوعی یک محبوبیت همهگیر دارند. همان گونه که گفته شد در این مطلب در مورد برترین عناوین انحصاری نسل هفتم بر روی کنسول پلی استیشن ۳ صحبت می کنیم که نسلی بود پر از بازی های انحصاری قدرتمند برای سونی و طرفدارانش. دلیلی اصلی این قدرتمند بودن، پر تعداد بودن و متنوع بودن عناوین انحصاری سونی در نسل هفتم مقوله رقابت بود و این رقابت بود که باعث می شد هر بار شاهد انتشار بازی انحصاری با کیفیت تری از قبل باشیم. اجازه دهید تا بیشتر در مورد این رقابت صحبت کنیم. موضوع رقابت به ذات مقوله جذابی است؛ می خواهد رقابتی در دنیای فوتبال باشد یا در زمینه بازی های رایانه ای بین دو فرنچایز قدرتمند یا بین سونی و مایکروسافت. به هر حال وقتی که دو حریف قدرتمند و رقیب که طرفدارانی هم برای خود دارند با هم در یک رقابت و تنش و کشمکش قرار دارند موضوع بسیار جذابی برای طرفداران است. هر چقدر رقابت بیشتر باشد جذابیت هم بیشتر می شود. رقابت به ذات جذاب است و این جذابیت را در هر موردی که آن را بطلبد نیز جاری نموده و همه چیز و همه کس را هیجانی تر می کند.
در دنیای بازی های رایانه ای هم همانطور که ذکر شد رقابت هایی جذاب بین برخی شرکت ها و فرنچایزها وجود دارد که بزرگترین این رقابت ها بین سونی و مایکروسافت یعنی دو شرکت صاحب کنسول است. بازی های مولتی پلتفرم که تفاوتی بر روی این کنسول ها ندارند و موضوعی که رقابت بین این دو را گرم می کند بحث عناوین انحصاری است و این که کدام یک بازی های انحصاری بهتری دارد. بحث انحصاری و مولتیپلتفرم یک بحث ناتمام و بیسرانجام بین گیمرها است و هیچگاه پایانی ندارد و همواره این مسائل وجود دارند و خواهند داشت زیرا که تا رقابت هست، بحث بازی های انحصاری و … نیز هست و این تنور رقابت را داغ تر می کند. کدام بهتر است. آیا باید بازی انحصاری باشد؟ کدام با کیفیتترند؟ انحصاری زمانی، انحصاری کنسولی، انحصاری کامل. چرا عناوین مولتیپلتفرم انحصاری میشوند؟ آیا این کار درست است؟ آیا عناوین انحصاری با کیفیت ترند؟ موضوع اینجاست که چه خوشمان بیاید و چه بدمان بیاید، چه قبول کنیم و چه نکنیم، یکی از مهمترین مواردی که گیمرها توجه بسیار زیادی به آن دارند و در واقع فاکتور مهمی برای موفقیت یک کنسول محسوب میشود بازیهای انحصاری هر پلتفرم هستند که اگر هر کدام از شرکتها در این زمینه موفقتر از رقیب عمل کند، میتواند به موفقیت خود در آینده بسیار خوشبین باشد. عناوین انحصاری که گاه توسط شرکتهای زیرمجموعهی خود شرکت صاحب کنسول ساخته میشوند و یا توسط استودیوهای Third Party و طی قرار دادهایی که شرکتها با هم منعقد میکنند ساخته میشوند و میتوانند موفقیت و بقای یک کنسول را تضمین نمایند. از جهات زیادی می توان به موضوع بازی های انحصاری و مولتی پلتفرم نگاه کرد. بحث بازیهای انحصاری یک شرکت صاحب کنسول که توسط خود آن شرکت و استودیوهای زیر مجموعه آن ساخته میشود از بازی های مولتی پلتفرمی که ناگهان انحصاری می شوند جداست چون این عناوین را گیمر میشناسد و با توجه به علاقه بیشتری که به انحصاریهای داخلی یک شرکت صاحب کنسول دارد، کنسول خود را انتخاب میکند. مثلا گیمر میداند که اگر به ناتیداگ و بازیهای شاهکار این استودیو علاقمند است باید کنسول سونی بخرد و یا بالعکس اگر به Halo علاقمند است باید کنسول مایکروسافت را خریداری کند اما کف دستش را بو نکرده است که عنوانی مولتی پلتفرم که تاکنون برای همه پلتفرمها بوده است، ناگهان انحصاری یک کنسول خاص شود. بهتر است تا از بحث عناوین چند پلتفرمی فاصله بگیریم زیرا که اکنون با این نوع بازی ها کاری نداریم و هدف ما در این مقاله بازی های انحصاری هستند که همیشه برای بازیبازان جذاب تر از دیگر بازی بوده و هستند.
همانطور که گفته شد در این مطلب دو قسمتی قصد داریم تا به سراغ برترین عناوین انحصاری کنسول نسل هفتمی قدرتمند سونی یعنی پلی استیشن ۳ برویم و برترین انحصاری های این کنسول را برای شما عزیزان معرفی نماییم. کنسولی که آن قدر بازی انحصاری عالی و قدرتمند داشته است که انتخاب ها را بسیار سخت و دشوار می کند. در ابتدای این مطلب ذکر نکاتی لازم است. اولین نکته این که این لیست به هیچ عنوان بر اساس ترتیب امتیاز متای عناوین نیست و بیشتر بر اساس محبوبیت بازی ها بین بازیبازان در دنیا چیده شده است و البته نظر شخصی نویسنده نیز در آن کاملا دخیل است و ممکن است که نظر هر کدام از شما عزیزان در مورد ترتیب این عناوین و حتی قرار داشتن یا نداشتن برخی از آنها در این لیست با بنده متفاوت باشد. در حقیقت ترتیبی که در این لیست می بینید به هیچ وجه به صورت قطعی غلط یا درست نیست و بهتر است تا به ان عنوان یک سرگرمی و بیشتر آشنا شدن با برخی از عناوین انحصاری پلی استیشن ۳ و یا تازه کردن خاطراتی از آنها نگاه کنید و آن را با نظرات خود مقایسه نمایید و بسیار خوشحال خواهم شد که به مانند همیشهه در چنین مقالاتی از نظرات و ترتیب قرار گرفتن بازی های برای شما نیز آشنا شوم و با هم در این باره صحبت نماییم. همچنین لازم به ذکر است که در این مطلب از هرر سری بازی تنها یک عنوان که برترین بازی آن سری بوده است در لیست ما جای داده شده است و از هیچ فرنچایزی دو بازی را مشاهده نخواهید کرد. بیشتر از این سرتان را درد نمی آورم و پس از بیان این مقدمه و توضیحاتی که در مورد این مطلب لازم بود، توجه شما را به قسمت اول مقاله ۲۰ انحصاری برتر تاریخ کنسول پلی استیشن ۳ جلب می کنم تا در ادامه با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید.
۱۰ – The Ico & Shadow of the Colossus Collection
سازنده: Team Ico, SIE Japan Studio, Bluepoint Games
ناشر: شرکت سرگرمی های سونی
ژانر: اکشن ماجرایی
تاریخ انتشار: ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۱
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳
امتیاز متا: ۹۲/۱۰۰
پلی استیشن ۲ لیستی بسیار طولانی از عناوین شگفت انگیز داشت که هر کدام برای خودشان یک عنوان تعیین کننده و دلیلی برای خرید یک کنسول بودند. قدرت انتخاب بسیار بالایی در تمام سبک های موجود برای علاقمندان وجود داشت و همه نوع بازی برای مخاطبینش بر روی پلی استیشن ۲ موجود بود و کسی بدون پیدا کردن بازی و سبک موردعلاقه اش نمی ماند. همیشه بین تمامی برتر ها، برخی برترین ها هم وجود دارند و در لیست قدرتمند بازی های بسیار عالی و بزرگ کنسول پلی استیشن ۲ نیز برخی بازی ها از بقیه برتر بودند و جزو سردمداران عناوین کنسول پلی استیشن ۲ قرار می گرفتند. بدون هیچ شک و شبهه ای یکی از این سردمداران، عنوانی اکشن ماجرایی بی نهایت زیبا به نام Shadow of the Colossus بود که در سال ۲۰۰۵ توسط استودیو Team Icoو با همکاری Sony Interactive Entertainment و SIE Japan Studio ساخته شد و به صورت انحصاری برای پلی استیشن ۲ منتشر گردید و تمامی بازیبازان و منتقدین صنعت گیم یک صدا لب به تحسین آن گشودند و لقبی جز شاهکار را برای آن مناسب نمی دانستند و سرانجام نیز این عنوان با امتیاز متای ۹۱ به کار خود پایان داد. دیگر شاهکار این سازنده یعنی بازی Ico نیز از دیگر سردمداران کنسول پلی استیشن ۲ بود و بسیار مورد تحسین و تمجید منتقدین و بازیبازان در سراسر دنیا قرار گرفت و تبدیل به یکی از برترین عناوین تاریخ پلی استیشن ۲ و همچنین یکی از برترین انحصاری های تاریخ کنسول های پلی استیشن، گردید و جوایز بسیار زیادی را نیز دریافت نمود و موفق به کسب امتیاز متای ۹۰ شد. در سال ۲۰۱۱ بود که سونی نسخه های بازسازی شده این دو شاهکار را برای کنسول پلی استیشن ۳ به صورت انحصاری منتشر کرد و این نسخه بازساری شده موفق گردید تا فوق العاده عمل کند و امتیاز متای آن از هر دو عنوان به صورت تنها، بالاتر شد و موفق گردید تا با امتیاز ۹۲/۱۰۰ به کار خود پایان دهد که برای یک بازی ریمستر شده یک امتیاز رویایی محسوب می شود و کمتر در طول تاریخ یک بازسازی توانسته چنین امتیازی را کسب کند آن هم بازسازی دو شاهکار زمان خود. در هر دو عنوان یاد شده همه چیز در بالاترین سطح قرار داشت و مخصوصا داستان به گونه ای بود که واقعا شما را عاشق و شیفته بازی می کرد. در عنوان بی نظیر Shadow of the Colossus شاهد فداکاری همه جانبه شخصیت اصلی بازی در راه نجات عشقش هستیم و یکی از زیباترین و مستحکم ترین عشق ها را در وی مشاهده می کنیم که برای نجات عشقش از هیچ کاری دریغ نمی کند و تا پای جان به مبارزه با عظیم ترین و خوفناک ترین غول های عظیم الجثه یا همان Colossi ها می رود و همین مسئله در انتها باعث رقم خوردن سرنوشتی شوم و وحشتناک برای او می شود. بر خلاف تصور عده ای که می گویند بازی های رایانه ای اثر منفی دارند اما آن ها این سمت زیبای این صنعت را نمی بینند که به بازی باز عشق واقعی و فداکاری و مقاومت در این راه را می آموزد. درست است که سرنوشت در این بازی بسیار تراژیک رقم می خورد اما این عشقی که در جای جای بازی وجود دارد، بسیار بسیار تاثیر گذار و الهام بخش است. Shadow of the Colossus عنوانی بود که از هر نظر خاص بود و شاید باید گفت در کل نسل ششم و شاید بعد از آن عنوانی با این سبک و سیاق وجود نداشته یا بسیار متفاوت تر از این بازی بوده است. در بازی با شخصیت های زیادی طرف نبودیم و شخصیت های بازی حتی به اندازه انگشتان یک دست نیز نبودند اما آن ها به قدری عالی شخصیت پردازی شده بودند که به هیچ وجه جای هیچ کمبودی را از این نظر احساس نمی کردیم. این بازی در حقیقت فقط باس فایت بود و دشمنانی که با آن ها مبارزه کنید و … وجود نداشتند.
شما در Shadow of the Colossus نقش یک سوار شجاع و مبارز به نام Wander بودید که برای پس گرفتن زندگی عشقش Mono به سرزمین peninsula که Forbidden Land یا سرزمین ممنوعه نام داشت آمده بود و تنها همراه و کمکش در بازی اسب وفادارش Agro بود و البته کمک هایی نیز از جانب یک ماهیت وجودی مرموز که Dormin (برعکس نام وی”Nimrod” است )نام داشت نیز به وی می رسید. افسانه ها می گفتند که وی توانایی زنده کرده مردگان را دارد و برای همین نیز Wander به سرزمین ممنوعه قدم گذاشته بود. وی شمشیری باستانی را در اختیار دارد که تنها سلاحی در دنیاست که قابلیت از بین بردن colossi ها را داراست. Dormin به Wander قول می دهد که در ازای از بین بردن ۱۶ colossi توسط او، Mono را زنده کند و Wander با این که Dormin به او هشدار می دهد که باید برای زنده کردن Mono بهایی بسیار سنگین را بپردازد اما باز هم آن را می پذیرد و پای به میدان نبرد می گذارد و… گرافیک هنری و طراحی های بازی به ویژه colossi ها بی نظیر و شگفت انگیز بود و از موجوداتی عظیم الجثه و بسیار غول پیکر با فرم بدنی انسان گونه گرفته تا فرم های حیوانات و پرنده و … را شامل می شد که گاها در زیر آب بوده یا در آسمان پرواز می کردند و باید نقطه ضعف آن ها را پیدا می کردید تا بتوانید طی نبرهایی حماسی و دشوار شکستشان دهید. بازی در زمان عرضه خود یکی از خوش گرافیک ترین بازی ها محسوب می شد و اسب سواری در دنیای بزرگ بازی با آن گرافیک زیبا و حرکت یال های اسب، یکی از برترین جلوه های گرافیکی بود که تا آن زمان تجربه و مشاهده کرده بودیم. در واقع یکی از دلایل اصلی زیبایی فوق العاده بازی همین گرافیک هنری و طراحی بسیار عالی و خاص دنیای بازی و مخصوصا colossi ها بود که آن را از هر عنوان دیگری متمایز می کرد و ترکیب این گرافیک هنری زیبا با گیم پلی جذاب و داستانی بسیار عالی، Shadow of the Colossus را تبدیل به یکی از برترین های این صنعت نمود. Shadow of the Colossus عنوانی است که نه ما و نه تاریخ، آن را از یاد نخواهند برد و در دفتر برترین بازی های تاریخ هنر هشتم جایگاه جاودانه ای را برای خود کسب کرده است. حال جا دارد تا مقداری نیز از دیگر شاهکار این نسخه کالکشن زیبا یعنی بازی ICO صحبت کنیم. اگر بازی شاهکار را تجربه کرده باشید محال است که جذب این بازی زیبا و رابطه عمیق و پیشرونده ای که بین Ico و Yorda به وجود می اید، نشده باشید. این بازی مانند دیگر بازی های تیم ایکو سرشار از عشق است و بر اساس پیشرفت رابطه بین دو شخصیت بازی بنا شده است. Ico همواره برای پشتیبانی و حمایت از یوردا حاضر است و حتی حاضر است تا در مبارزه جان خود را برای محافظت از وی فدا کند. او همیشه در کنار یوردا حضور دارد و آماده است تا او را از شر تمام شیاطین و هیولاها نجات دهد. البته تنها Ico نیست که این گونه همه چیزش را حاضر است برای یوردا فدا کند زیرا در پایان این یوردا است که ایکوی ضعیف و آسب دیده را به امنیت می رساند. به راستی که این بازی یکی از شاهکارهای هنری تاریخ بازی های رایانه ایست. در نهایت باید گفت که نسخه کالکشن The Ico & Shadow of the Colossus Collection به عنوان یکی از برترین عناوین انحصاری تاریخ پلی استیشن ۳ محسوب می شود و با امتیاز متای ۹۲ موفق می شود تا در جایگاه دهم لیست برترین انحصاری تاریخ پلی استیشن ۳ قرار بگیرد.
۹ – Resistance: Fall of Man
سازنده: Insomniac Games
ناشر: شرکت سرگرمی های سونی
ژانر: شوتر اول شخص
تاریخ انتشار: ۱۱ نوامبر ۲۰۰۶
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳
امتیاز متا: ۸۶/۱۰۰
هر کنسول بازی برای موفقیت خود مخصوصا در زمان عرضه، نیاز به بازی های بسیار عالی و بزرگ در زمان لانچ خود دارد که اصطلاحا به آن ها لانچ تایتل گفته می شود. کنسول فوق العاده پلی استیشن ۳ نیز در زمان عرضه خود از چنین عناوینی بهره مند بود و بازی های خیلی خوب انحصاری را در اختیار داشت که بازیبازان را ترغیب به خرید این کنسول نماید. بدون شک یکی از این عناوین بازی Resistance: Fall of Man بود که موفق شد موفقیت زیادی را برای خود و کنسول پلی استیشن ۳ کسب نماید و پایه گذار یکی از سری عناوین انحصاری بی نظیر سونی یعنی Resistance شود که ۳ بازی انحصاری بسیار زیبا را برای پلی استیشن ۳ به ارمغان اورد و البته بهترین این ۳ گانه، همان نسخه اول ان بود که بسیار عالی عمل کرد. یک شوتر اول شخص انحصاری بسیار هیجان انگیز با داستانی جالب و دشمنانی فوق العاده قدرتمند و جذاب که سبب خلق یکی از هیجان انگیز ترین عناوین شوتر پلی استیشن ۳ شده بودند و مورد تحسین مراجع مختلف گیمینگ در دنیا نیز قرار گرفت و سرانجام با امتیاز متای عالی ۸۶ به کار خود پایان داد. نکته جالبی که در مورد این بازی وجود داشت بحث و حواشی بود که برای آن به وجود امد و با این که معمولا استودیو Insomniac Games زیاد اهل حاشیه و موارد جنجالی و .. در عناوین خود نبوده است، موضوعی که در مورد Resistance: Fall of Man به وجود آمد بسیار جالب و جنجالی شد و توجه دنیا را به خود جلب کرد. اتفاقی که در نوع خود در تاریخ بازی های رایانه ای منحصر به فرد نیز هست. بحث و جنجالی که در مورد این بازی به راه افتاد، در کشور انگلستان و توسط کلیسای این کشور ایجاد شد. آن ها اعتراض داشتند که چرا در قسمتی از بازی کلیسای جامع شهر منچستر به عنوان سنگر و محل مبارزه و درگیری و شلیک قرار داده شده است و آن را نوعی بی احترامی و هتک حرمت به کلیسا قلمداد می کردند. آن ها خواستار جمع آوری بازی بودند و یا این که بخش مربوط به کلیسای منچستر از بازی کاملا حذف گردد. آن ها همچنین شکایت ها و اقدامات قانونی زیادی را نیز علیه سونی انجام دادند اما راه به جایی نبردند و سرانجام این بحث و جنجال های بیهوده ای که به راه انداختند، چیزی عاید آن ها نکرد و امتیازی قانونی در این مورد دریافت نکردند؛ کاری که به نظر می رسید درست هم باشد زیرا که در بازی ها تاکنون بارها و بارها شاهد وجود درگیریها و .. در مکان هایی مختلف که در بازی بازسازی شده اند بوده ایم و نمی توان برای این که سازندگان در یک منطقه و یک مکان سکانس های درگیری و شلیک قرار داده اند آن ها را محکوم کرد.
اگر بخواهیم کمی در مورد این فرنچایز جذاب و محبوب صحبت کنیم باید گفت سری عناوین Resistance یکی از برترین و خوش ساخت ترین عناوین انحصاری سونی و یکی از بهترین ۳ گانه های این کمپانی و پلی استیشن ۳ در طول تاریخ محسوب می شود که دارای عناوین Resistance: Fall of Man و Resistance 2 و Resistance 3 بر روی کنسول پلی استیشن ۳ و دو نسخه برای کنسول های دستی PSP و PS Vita به نام های Resistance: Retribution و Resistance: Burning Skies می باشد و نسخه های پلی استیشن ۳ آن بازخوردهای بسیار خوب و مثبتی را دریافت نموده اند. Resistance: Fall of Man که نخستین بازی این فرنچایز محسوب می شود، در سال ۲۰۰۶ توسط استودیو Insomniac Games در ژانر شوتر اول شخص ساخته و توسط شرکت سرگرمی های سونی به طور انحصاری برای کنسول پلی استیشن ۳ منتشر گردید که همانطور که قبل تر گفته شد بازخوردهای عالی را نیز به محض انتشار خود کسب کرد. وبسایت ژاپنی مطرح فامیتسو به این عنوان امتیاز ۳۳ از ۴۰ را اختصاص داد و وبسایت معتبر IGN امتایز فوق العاده ۹ از ۱۰ را به Resistance: Fall of Man اعطا کرد. وبسایت های معتبر گیم اینفورمر و گیم زون امتیاز ۹٫۵ را به بازی اختصاص دادند و از آن به عنوان یک شاهکار یاد کرده بودند و وبسایت گیم اسپات نیز امتیازی دقیقا مانند امتیاز متای بازی یعنی ۸٫۶ را به این عنوان اعطا کرده بود که همگی نشان از یک شوتر اول شخص انحصاری فوق العاده با کیفیت و عالی داشتند. این عنوان در حقیقت یک science-fiction horror first-person shooter یا شوتر اول شخص ترسناک علمی تخیلی محسوب می شود که وقایع ان در سال ۱۹۵۱ (خیالی) دنیال می شود و داستان گروهبان Nathan Hale را دنبال می کند که وی و نیروهای مقاومت تلاش میکنند تا تهاجم یک سری موجودات بیگانه ترسناک را به بریتانیا خنثی کنند و در این راه با مشکلات و مصائب زیادی روبرو می شوند زیرا که دشمن بسیار قدرتمند است. وقایع این بازی مستقیما در نسخه دوم دنیال می شود. این عنوان موفقیت های بسیاری را کسب کرد و حتی برنده چندین جایزه مختلف نیز شد. Resistance: Fall of Man اولین بازی پلی استیشن ۳ بود که به فروش بالای ۱ میلیون نسخه رسید و بلافاصله بعد از آن بازی موتوراستورم قرار گرفت. در هر صورت هر وقت که صحبت از برترین انحصاری های تاریخ کنسول پلی استیشن ۳ باشد بدون شک نام Resistance: Fall of Man نیز شنیده خواهد شد و این بازی در لیست ما از بین برترین انحصاری های تاریخ این کنسول در جیاگاه شایسته نهم قرار می گیرد که نشان گر کیفیت بالا و جذابیت آن است.
۸ – Journey
سازنده: thatgamecompany
ناشر: شرکت سرگرمی های سونی
ژانر: ماجرایی
تاریخ انتشار: ۱۳ مارج ۲۰۱۲
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳ – پلی استیشن ۴
امتیاز متا: ۹۲/۱۰۰
استودیو Thatgamecompany عجب اسمی دارد. نام این استودیو کاملا مطابق با عناوینی است که آن ها می سازند. در واقع بازی های آن ها به قدری زیباست که وقتی کسی بخواهد از این استودیو یاد کند، خواهد گفت “سازنده همون بازیه” در حقیقت این بازی ها به قدری خاص، جذاب و دوست داشتنی هستند که همه به جای گفتن نام استودیو، با بازی هایش آن را مثال خواهند زد و البته همین روش هم باعث می شود تا نام سازنده بیان شود یعنی Thatgamecompany (سازنده همون بازیه). بهترین القاب برای بازی های این سازنده “خاص” بودن است، حال چه بازی Journey باشد و چه Flower و … در درجه بعدی نیز باید به زیبایی بصری فوق العاده عناوین این سازنده اشاره کرد که زیبایی بصری بازی های آن ها نیز خاص است و به طرز خاصی زیباست. در راس عناوین بی نظیر این شرکت از لحاظ موفقیت و بازخوردهای عالی و فروش و …، بدون شک بازی Journey است که به واقع و به معنای واقعی کلمه مظهر زیبایی است. در واقع باید گفت Journey یک بازی روح افزا، فوق العاده زیبا و بی نهایت ارامش بخش است که به مانند دیگر بازی های این سازنده نظیر آن در دنیای بازی های رایانه ای وجود ندارد و یک عنوان کاملا یونیک و منحصر به فرد محسوب می گردد. عناوین Thatgamecompany بیشتر به عنوان یک تجربه آرام بخش و شادی آور برای مخاطبانشان طراحی شده اند تا به عنوان یک بازی رایانه ای چالش برانگیز. بازی Flower قبل از خلق دیگر شاهکار این استودیو یعنی Journey که در این مطلب مورد بحث ماست خلق شد و در سال ۲۰۰۹ برای کنسول PlayStation 3 منتشر گردید که این بازی نیز یکی از برترین انحصاری های این کنسول محسوب می شود و البته بعدها به مانند Journey در اختیار کاربران PlayStation 4 و PlayStation Vita نیز قرار گرفت تا از لذت تجربه این عنوان به غایت زیبا محروم نشوند. بازی شاهکار Journey که نقطه عطف و برترین ساخته Thatgamecompany است در سال ۲۰۱۲ به صورت انحصاری توسط شرکت سرگرمی های سونی برای کنسول پلی استیشن ۳ منتشر گردید و به موفقیتی فراتر از نقدهای عالی و نمرات کامل و … دست یافت و همه جا در مورد ان به عنوان یک شاهکار بی تکرار و بی رقیب و بی نهایت زیبا و یک اثر هنری محض یاد می شد. زیبایی Journey وقتی که به عمق آن می روید شگفت انگیز است و به قدری مسحور کننده است که دوست ندارید چشم از صفحه تلوبزبون برداربد و محو آن می شوید. Journey به مانند دیگر ساخته های این سازنده از ان دست عناوینی است نشان می دهد وقتی بازی با عشق ساخته شود دیگر نیاز به اکسیر خاصی ندارد و در جای جای آن گویی بذر لذت کاشته می شود. به واقع اگر بخواهید که کمی احساس ارامش کنید و مدت هر چند کوتاهی از کشت و کشتار و اکشن به دور باشید، Journey، همان سفری است که می توانید به آن پناه ببرید و روح خود را در ان رها کنید تا سبک بال در دنیای بازی به حرکت در ایید و با دیگر مسافران این دنیای بی نظیر سفری را تجربه کنید که نه مانند آن را تاکنون تجربه کرده اید و نه تجربه خواهید کرد.
Journey یک سفر واقعی به عمق روح و ذات و اصالت هنر است و شما را شگفت زده، عاشق و مبهوت خود خواهد کرد. همه چیز این بازی به کنار، فقط و فقط ۱ دقیقه به موسیقی بی نظیر و شاهکار این بازی گوش دهید تا دیگر نتوانید از آن جدا شوید. Austin Wintoryy چنان شاهکاری در موسیقی این بازی از خود بر جای گذاشته که انگار روح بازیبازا را جادو می کند. موسیقی که به حق کاندید جایزه گرمی نیز شد و یکی از برترین و شنیدین ترین ساندترک های تاریخ بازی های رایانه ای را رقم زد. در بازی موسیقی با توجه به حرکات بازیباز به صورت داینامیک واکنش نشان می دهد و بسیار عالی عمل می کند. در این بازی شما کنترل یک شخصیت رداپوش رو بر عهده می گیرید که تقریبا بر روی هوا معلق است و در یک بیابان خیلی وسیع و عظیم قرار دارد و باید به سمت یک کوه که در دوردست ها دیده میشود حرکت کند. دیگر بازیبازانی هم که در این سفر قرار دارند به صورت تصادفی ممکن است با هم برخورد کنند و با همدیگر ارتباط برقرار کرده و به هم در این سفر کمک کنند. اما ارتباط آنها از طریق راه های معمول مثل صحبت کردن و متن و .. نمی تواند انجام شود و حتی نام هم را نیز نمی توانند ببینند. تنها راه ارتباط آنها به وسیله یک سری قطعات موسیقی است. در بازی و در طول مراحل یک سری قطعات لباس قرمز رنگ می یابید که استفاده از آنها باعث می شود تا شخصیت بازی بتواند مدت کوتاهی در هوا به پرواز در آید. سازندگان بازی قصد داشته اند تا به بازیباز حس کوچک بودن در برابر یک دنیای بزرگ و همچنین شگفت زده شدن را القا کنند که کاملا در این امر موفق بوده اند و همچنین در بازی یک حس بسیار غریب و احساسی وجود دارد بین بازیبازانی که در این سفر هم را می بینند و بدون این که هیچ چیزی از هم بدانند و صحبت کنند و هم را ببینند و حتی نام هم را بدانند، با یکدیگر همسفر شده و به هم کمک می کنند. بسیاری از مجامع گیمینگ در دنیا از Journey به عنوان “one of the greatest games of all time” یا یکی از برترین بازی های تاریخ یاد کرده اند و توسط بسیاری از مراجع معتبر جایزه برترین بازی سال ۲۰۱۲ به این شاهکار تعلق گرفت. این عنوان به صورت دیجیتالی منتشر شده بود اما یک نسخه فیزیکی “Collector’s Edition” شامل این بازی و دو شاهکار قبلی این سازنده نیز در سال ۲۰۱۲ منتشر گردید. نسخه دیجیتالی Journey در جولای ۲۰۱۵ برای کنسول پلی استیشن ۴ عرضه شد و در اکتبر همان سال نسخه فیزیکی ان نیز منتشر گردید. بازی Journey یکی از برترین عناوین تاریخ بازی های رایانه ای است و القابی مثل یکی از برترین انحصاری های تاریخ پلی استیشن ۳ برای آن بسیار مسلم و پیش پا افتاده هستند. در لیست ما در مورد برترین عناوین تاریخ پلی استیشن ۳ بازی زیبا و شاهکار هنری Journey موفق شده است تا در جایگاه هشتم قرار بگیرد و حتی اگر این جایگاه تا اول نیز پایین تر می رفت به هیچ عنوان عجیب نبود.
۷ – Heavy Rain
سازنده: Quantic Dream
ناشر: شرکت سرگرمی های سونی
ژانر: تعاملی
تاریخ انتشار: ۱۸ فبریه ۲۰۱۰
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳ – پلی استیشن ۴
امتیاز متا: ۸۷/۱۰۰
در مورد عناوین سینمایی بارها و بارها تاکنون صحبت شده است و بحث های مختلفی در این مورد انجام شده و می شود. اما همانطور که قبلا نیز خدمت شما عزیزان عرض کرده ام سینمایی شدن پدیدهای است که چه ما گیمرها خوشمان بیاید و چه نه، راه خود را توسط بازیسازان به صنعت بازیهای رایانهای باز کرده است و اتفاقا جواب مثبتی نیز گرفته است. باید قبول کرد که صحنههای سینمایی چه در عناوینی مثل Call Of Duty باشد و هیجان ما را چند برابر کند و چه در ساختهای از استاد David Cage باشد و احساس واقعی را در صورت شخصیتها به ما نشان دهد، پدیدهای جذاب و هیجانانگیز است که جا را برای هر چه پربارتر شدن این صنعت باز میکند و در واقع میتوان گفت از هنر هفتم در راستای بهبود هنر هشتم استفاده میکند. سینمایی شدن در درجات مختلف آن همواره موافق و مخالفهایی داشته است که هر یک برای خود دلیل و برهانهایی دارند که وقتی با دقت به آنها گوش میکنیم دلایل غلطی نیستند اما این نکته را نادیده میگیرند که این مسئله نیز مانند سایر این قبیل مسائل، موضوعیست نسبی و نمیتوان از واژهی خوب و یا بد مطلق در بارهی آن استفاده کرد. زمانی که David Cage که یکی از خلاقترین سازندگان بازی و سازندهی تعدادی از خاصترین عناوین این صنعت میباشد بازی Heavy Rain را ساخت، حتی آن شاهکار هنری هم مخالفانی داشت (البته منظور من مخالفانی نیست که تنها به این خاطر که بازی انحصاری کنسول رقیبشان بود آن را می کوبیدند و نه کسانی که اگر بازی در انحصار پلتفرم محبوبشان بود بازی را شاهکار هنری میپنداشتند) که با دلایلی بازی را ببشتر به یک فیلم تشبیه میکردند. موضوعی که در اینجا مطرح میشود این است که کسی باید از آنها سوال میکرد که شما در کدام فیلم میتوانید بارها و بارها پایان بازی را به اختیار خود تغییر دهید؟ شما در کدام فیلم میتوانید انواع و اقسام تصمیمات را بگیرید و در انتها نیز با عواقب تکتک آنها روبرو شوید؟ نه دوستان عزیز این فیلم نیست، بازی است. بازیای که شخصیت اصلی تفنگ ندارد و کاور نمیگیرد و یک تنه به جنگ یک لشکر نمیرود. این یک بازی احساسی است که در آن با تصمیمات و احساس و عواقب و … سر و کار دارید نه با یک گروه تروریست در افغانستان… Heavy Rain عنوان تعاملی و درام با یک داستان شاهکار بود که در سال ۲۰۰ توسط Quantic Dream به کارگردانی دیوید کیج که سابقه ساخت عنوان بی نظیر فارنهایت را در نسل ششم داشت، ساخته شد و توسط سونی انحصاری برای کنسول پلی استیشن ۳ منتشر گردید. Heavy Rain یک شاهکار بی نظیر و یک موفقیت کامل از نظر هنری و تجاری بود. چندین جایزه برترین بازی سال از منابع مختلف و فروش بیش از ۳ میلیون نسخه در نسل هفت از این بازی یک انحصاری بی نظیر و قدرتمند برای سونی و پلی استیشن ساختند. نقطه عطف و تکیه گاه و در واقع همه چیز بازی داستان بی نظیر آن است. داستانی که مانند تمامی عناوین استاد دیوید کیج بسیار زیبا و با جذاب نگارش شده است و البته باید گفت که بین تمام بازی های این سازنده بزرگ، Heavy Rain برترین و زیباترین داستان را داراست.
Heavy Rain به قدری زیباست که نسخه نسل هشتمی و بازسازی شده این بازی نیز به همراه دیگر عنوان فوق العاده دیوید کیج یعنی Beyond: Two Souls به صورت یک کالکشن برای پلی استیشن ۴ منتشر گردید تا باز هم بتوانیم خاطرات این عنوان زیبا را مرور کنیم و کسانی که آن را تجربه نکرده اند از یک عنوان زیبا محروم نشوند. داستان بازی یک شاهکار بی نهایت جذاب و تراژیک است که عشق و غم و درام و اکشن و … را کاملا در خود دارد و روند روایت را طوری پیش می برد تا در نهایت عواقب انتخاب های خود در بازی را مشاهده کنید و بهای برخی از آن ها را سنگین تر و برخی را کمتر، بپردازید. شخصیت پردازی همیشه نقش بسیار مهمی را در عناوین دیوید کیج داشته است و در واقع شخصیت پردازی های عمیق و خلق شخصیت هایی محکم و قدرتمند، همواره باعث شده اند تا عناوین این سازنده داستان فوق العاده ای را داشته باشند و این داستان زیبا به زیبایی هر چه تمام تر بر روی دوش این شخصیت ها قرار می گیرد و روند قصه گویی و روایت بازی را شکل می دهد. شخصیت ها داستان را شکل می دهند و داستان شخصیت ها را می سازد و به ان ها پر و بال می دهد. محوریت داستان بازی هوی رین و شخصیت های آن بر موضوع قتل های سریالی یک قاتل دیوانه که به قاتل اریگامی شهرت دارد بنا شده است و داستان شخصیت هایی را که به نوعی با این قاتل درگیر می شوند را بیان می کند. توضیح بیشتر در مورد داستان بازی و شخصیت های آن بدون این که بخواهم داستان را برای شما اسپویل کنم کار بسیار سختی است. بازی از همان ابتدا و در صحنه های اول تا لحظات آخر خود، شما را میخکوب و تشنه فهمیدن ادامه داستان نگاه می دارد و هر گز نمی توانید اتفاقاتی را که در ادامه رخ خواهد داد حدس بزنید. شما در نقش چند شخصیت مختلف در بازی ایفای نقش خواهید کرد که هر کدام به نوعی درگیر ماجرای قتل ها هستند و داستان هر یک را پیش می برید که این داستان ها گاها با هم در نقاطی تلاقی می یابند. شخصیت های بازی شامل Ethan Mars که به نوعی نقش اصلی بازی است، Scott Shelby که یک کارآگاه خصوصی است و در مورد پرونده تحقیق می کند، Norman Jayden که یک مامور اف بی آی است و از واشنگتن برای بررسی پرونده قتل ها فرستاده شده است و Madison Paige که یک شخصیت زن فوتوژورنالیست است و به نحوی با این پرونده قتل های اریگامی ارتباط می یابد، می باشند. شما زا دید تک تک این شخصیت ها در مقاطعی بازی را دنبال خواهید کرد و هر چه که می گدرد بیشتر به سوالات شما پاسخ داده می شود و موارد بیشتری را کشف می کنید. بدون شک کسانی که این عنوان را انجام داده اند هیچ گاه سکانس هایی مانند گم شدن فرزند اتان در فروشگاه یا صحنه کودکی قاتل اریگامی و ماجرای دردناک و عم انگیز وی و برادرش را فراموش نخواهند کرد و تا همیشه از سازندگان ان به نیکی یاد خواهند کرد. در نهایت عنوان زیبای Heavy Rain موفق می شود تا در لیست ما در مورد برترین انحصاری های تاریخ پلی استیشن ۳ در جایگاه عالی هفتم قرار بگیرد که به واقع نیز شایسته این بازی بی نظیر است.
۶ – Killzone 2
سازنده: Guerilla Games
ناشر: شرکت سرگرمی های سونی
ژانر: شوتر اول شخص
تاریخ انتشار: ۲۶ فبریه ۲۰۰۹
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳
امتیاز متا: ۹۱/۱۰۰
یکی از بحث برانگیزترین و جنجالی ترین لحظات برای سونی و پلی استیشن زمانی بود که در مراسم E3 2005 تریلری از عنوان Killzone 2 به نمایش در آمد که چیزی در حدی شگفتی بود از لحاظ گرافیکی و همه را از زیبایی خود در شوک فرو برد و شگفت زده کرد که ایا این بازی در حال اجرا بر روی پلی استیشن ۳ است و این گیم پلی واقعی بازی است؟ به گفته یکی از مدیران سونی جک ترتون که این طور بود و بازی در حال اجرای همزمان بود اما بعدا صحبت هایی مبنی بر این که این طور نبوده است و امکان نداشته است که اینچنین باشد و .. مطرح شد و اعتقاد داشتند که بازی در حال اجرای همزمان بر روی پلی استیشن ۳ نبوده است. به هر حال بعد از چند روز و بحث های زیادی که مطرح شد مشخص گردید که بازی به صورت همزمان در حال اجرا نبوده است و این ویدئو از پیش رندر شده بوده است و نشانگر نتیجه ای بوده است که سازندگان قصد داشته اند تا در محصول نهایی به ان برسند. در سال ۲۰۰۷ و در E3 و کنفرانس سونی تریلر گیم پلی بازی به نمایش در آمد و در آنجا همگان کیفیت بی نظیر بازی را مشاهده کردند و برخی مراجع خبری مانند BBC در آن زمان از کیلزون ۲ به عنوان “یکی از سینمایی ترین و گیراترین عناوینی که در تاریخ کنسول ها خلق شده است” یاد کردند و مشخص گردید که ویدئوی بازی در سال ۲۰۰۵ تفاوت خاصی با واقعیت گیم پلی بازی نداشته است و ندارد. گذشت تا زمانی که در سال ۲۰۰۹ بازی منتشر گردید و انجا بود که دیگر جای هیچ بحث و … نبود و بازی گرافیکی داشت که به واقع و به اصطلاح خودمان، در زمان خود “فک برانداز” بود و به واقع همان گرافیکی بود که از آن دیده بودیم و حتی فراتر از آن و تحسین کل صنعت بازی را برانگیخت. عنوانی که از همه لحاظ بی نظیر بود و خود را به عنوان برترین شوتر پلی استیشن ۳ مطرح کرد و حتی در مقایسه با هیلو که شوتر انحصاری مایکروسافت و ایکس باکس بود به این بازی که شوتر انحصاری سونی بود لقب “هیلوکش” یا “Halo Killer” دادند. نسخه اول این فرنچایز که در نسل شش برای کنسول پلی استیشن ۲ منتشر شده بود نیز یکی از بهترین بازی های شوتر زمان خود بود و این فرنچایز با نسخه دوم خود به اوج رسید و خود را به عنوان یکی از برترین فرنچایزهای انحصاری سونی مطرح کرد و بسیاری آن را بهترین شوتر پلی استیشن ۳ قلمداد می کردند. گیم پلی بی نهایت جذاب و هیجان انگیز در کنار صداگذاری فوق العاده و البته جلوه های بصری شگفت انگیز و بخش چندنفره معرکه، کاری کرده بودند که هر بازیبازی که آن را تجربه می کرد شیفته ان می شد و بازخوردهای فوق العاده مثبتی را چه از سوی بازیبازها و چه منتقدین دریافت نمود.
بازی Killzone 2 همانطور که گفته شد یک شوتر اول شخص بود که توسط استودیو گوریلا گیمز در سال ۲۰۰۹ ساخته شد و توسط شرکت سرگرمی های سونی به طور انحصاری برای کنسول پلی استیشن ۳ منتشر گردید. بازخوردها از این عنوان بسیار عالی بود و سریعا خود را به عنوان یکی از موفق ترین انحصاری های سونی مطرح نمود. مجله پلی استیشن به این عنوان امتیاز ۱۰/۱۰ را اعطا نمود و از آن به عنوان “برترین شوتر کنسولی که تاکنون ساخته شده است” یاد کرد. گیم اسپات بازی را تا بعد از انتشار نقد نکرد تا بتواند بخش چند نفره ان را نیز تجربه کند و سپس نقد خود را منتشر نمود و به بازی امتیاز ۹/۱۰ را اختصاص داد و در مورد این عنوان گفته بود “کیلزون ۲ جلوه های بصری شگفت انگیز، گیم پلی محکم و استوار و بخش چند نفره خارق العاده ای دارد که شما را وادار می کند تا دوباره به سراغ ان بروید”. بازی انواع و اقسام جایزه های مختلف را نیز از مراجع معتبر برنده شد. وبسایت IGN جایزه برترین شوتر پلی استیشن ۳ و وبسایت گیم اسپات جایزه برترین بخش چند نفره رقابتی، برترین صداگذاری، برترین دنباله و برترین شوتر را به این عنوان اختصاص داد و Gamereactor ان را به عنوان بازی سال معرفی کرد و این عنوان شاهکار در نهایت با امتیاز متای فوق العاده عالی ۹۱/۱۰۰ به کار خود پایان داد. Killzone 2 نیز به مانند بازی قبلی خود داستان تخیلی جنگ بین دو نژاد مختلف از انسان ها یعنی Vektan و the Helghast را دنبال می کرد و وقایع ان دو سال بعد از پایان بازی اول اتفاق می افتاد. پروتاگونیست بازی Tomas “Sev” Sevchenko بود که در این نسخه داستان درگیری وی و گروهش در حمله وکتان ها به هلگان را دنبال می کردیم. بازی سیستم تیراندازی بسیار لذت بخش و جذابی داشت و انواع و اقسام سلاح های مختلف را در اختیار شما می گذاشت. انواع و اقسام صحنه های سینمایی بسیار باکیفیت و هیجان انگیز در بازی وجود داشت که ان را برای بازیباز بسیار لذتبخش تر و جذاب تر می کرد. نهایتا باید گفت هر زمان که صحبت از برترین عناوین پلی استیشن ۳ مطرح باشد چه عناوینی که انحصاری هستند و چه لیستی از برترین بازی های کل این کنسول اعم از انحصاری و غیر انحصاری، نام Killzone 2 در ان لیست وجود خواهد داشت و تا همیشه از ان به عنوان یکی از بهترین های این کنسول و بهترین بازی این فرنچایز یاد خواهد شد. Killzone 2 در لیست ما از برترین انحصاری های تاریخ پلی استیشن ۳ در جایگاه شایسته ششم قرار می گیرد.
۵ – Demon’s Souls
سازنده: FromSoftware, SIE Japan Studio
ناشر: شرکت سرگرمی های سونی
ژانر: اکشن نقش آفرینی
تاریخ انتشار: ۵ فبریه ۲۰۰۹
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳
امتیاز متا: ۸۹/۱۰۰
مدتی قبل بود که نقد و بررسی یکی از شاهکارهای انحصاری پلی استیشن ۳ به نام Demon’s Souls را برای شما عزیزان منتشر کردیم. عنوانی که کاری کرد تا ترس دیگر سازندگان نیز بریزد و بتوانند عناوین سخت و دشوار بسازند بدون ترس از این که شکست بخورند یا بازیبازان از بازی آنها حمایت نکنند. این عنوان یک بازی تاریخ ساز و جریان ساز در نسل هفتم بود که خیلی چیزها را دوباره به یاد سازندگان انداخت و تابوشکنی کرد. تابویی که بسیار همه گیر شده بود و به طور مداوم به سمت بازی های اسان و بدون چالش و مسخره پیش می رفتیم. Demon’s Souls این تابو را شکست و نام هیدتاکا میازاکی را بر سر زبان ها انداخت و باعث خلق یکی از برترین عناوین و فرنچایزها در تاریخ بازی های رایانه ای گردید، آن هم با یک نقش آفرینی بی نظیر و بی نهایت دشوار. اگر Demon’s Souls نبود قطعا دیگر اکنون با شاهکارهایی به نام دارک سولز خاطره بازی نمی کردیم و شاید عنوان بی نظیر مثل بلادبورن را هم نمی دیدیم. Demon’s Souls شروع یک انقلاب بود، انقلابی که به سازندگان یاداوری کرد می توانند بازی سخت و بسیار مرگبار بسازند و مورد استقبال هم قرار بگیرند. اگر بازی بینظیر Demon Souls را تجربه کرده باشید احتمالا با من هم عقیده خواهید بود که این جایگاه به واقعا شایسته آن است و با یک عنوان انحصاری بی نظیر برای پلی استیشن ۳ طرف هستیم که در نگاه اول شما را وحشت زده میکند و به حدی میترساند که شاید دیگر هیچگاه به سراغ هر بازی که دیدید نام سولز دارد نروید! دشمنانی مرگبار و بیرحم، تلههای محیطی، باسهایی دیوانه و وحشی، سیستم ذخیره بسیار سختگیر و دشوار، از دست رفتن کل تجربه جمع آوریشده با مردن (یک بار شانس دارید آن را به دست آورید مجددا)، کاهش بسیار زیاد نوار جان با هر بار مردن و تبدیل شدن به Undead و عدم وجود دکمه Pause در بازی به همراه تعداد زیادی دیگر عوامل سختکننده، همه و همه دست به دست هم میدهند تا با یکی از سختترین و بیرحمترین و البته یکی از زیباترین و اعتیادآورترین عناوین اکشن نقشآفرینی تاریخ بازیهای رایانهای روبرو شوید که در عین حال که با اعصاب شما بازی میکند و روی آن قدمهایی مداوم بر میدارد! ولی از سمتی دیگر به قدری دوستداشتنی و جذاب و زیباست که رها کردن آن پس از یکی دو ساعت تجربه بازی کاری بسیار سخت است و مانند یک مریضی بازیباز را رها نمیکند، یعنی هی درد و رنج میکشید و هی برای درد کشیدن بیشتر تشنه میشوید زیرا بازی پاداش خوبی در قبال تحمل این درد به شما میدهد. پاداشی که اگر کاملا متمرکز نباشید و تمام دقت و توانایی و حرفهایگری گیمری خود را به کار نگیرید تبدیل به عذاب و تاوانی سخت خواهد شد که شما را نابود خواهد کرد. این بازی حتی بسیار با دارک سولز نیز متفاوت است و کاملا با سختی عجیب خود شما را شوکه خواهد کرد.
Demon’s Souls همین است که به شما نشان می دهد و هیچ گاه با شما تعارف ندارد. شما را مثل اب خوردن می کشد، خط سلامتی تان را مدام و هر چقدر بخواهد کوتاه می کند، شمشیر شما را می شکند، واردارتان میکند که یک بخش نیم ساعته را ۱۵ بار تکرار کنید تا در نهایت باز هم جور دیگری شما را بکشد؛ هر چه جمع کرده اید را در یک بار مرگ از شما می گیرد و شاید در بار بعدی در ۱۰ قدمی آن داراییتان و در حالی که چشم به آن دارید تا دوباره آن را از روی زمین بردارید شما را بکشد تا از شدت غم و ناراحتی و حرص تا مرز دیوانه شدن بروید؛ اما بازی به همان اندازه که چالش برانگیز و مجازات کننده است، پاداش دهنده نیز هست و به قدری کسب این پاداش ها لذت بخش و جذاب است که می توانید سختی ها را به شوق دریافت پاداش تحمل کنید. بازی در خیلی مواقع کاملا هم بدون رحم و مروت نیست و مثلا برخی از باس ها واقعا به حد غیر ممکنی سخت نیستند زیرا که مسیر رسیدن به آنها بی نهایت مرگبار است و همچنین سلاح ها و شمشیرهای بی نظیر و فوق العاده قدرتمندی را نیز می توانید یافته و در اختیار بگیرید. بازی در زمینه گیم پلی، تاکتیک ها، مهارت ها، آیتم های مخفی و المان ها و مکانیک های نقش آفرینی بسیار عمیق عمل می کند. بازی به بهترین و هنرمندانه ترین شکل ممکن شما را در یک فضای تاریک و استرس زا قرار می دهد که دشواری بسیار زیاد بازی سبب می شود که این استرس بیشتر نیز بروز یابد و شما را بیشتر به چالش بکشد. Demon’s Souls اجابت شدن آرزوی بازیبازان هاردکور بود که دنبال چالش می گشتند؛ تک تک عناوین میازاکی از چالش برانگیزترین عناوین ساخته شده در تاریخ بازی ها هستند اما Demon’s Souls بین این عناوین سخت، به وضوح سخت تر و چالش برانگیز تر از بقیه است و هاردکورترین بازی میازاکی محسوب می شود. هنوز هم دیر نیست که به سراغ پلی استیشن ۳ خود بروید و شروع به تجربه Demon’s Souls کنید زیرا همان جادوی اعتیاد آور این فرنچایز در تار و پود بازی جریان دارد و مخصوصا اگر سایر عناوین این سری را تجربه کرده باشید شما را بعد از کمی بازی، کاملا به خود وابسته خواهد کرد. پلی استیشن ۳ خود را روشن کنید و به سراغ سخت ترین بازی در کل سری سولز و بلادبورن بروید… به سراغ Demon’s Souls…یکی از برترین انحصاری های تاریخ پلی استیشن ۳، بعد از اتمام این بازی حس خواهید کرد قوی تر شده اید و اعتماد به نفستان افزایش می یابد زیرا کار سخت و بزرگی را انجام داده اید. در نهایت عنوان شاهکار هیدتاکا میازاکی یعنی Demon’s Souls موفق می شود تا در لیست ما از برترین عناوین انحصاری تاریخ پلی استیشن ۳ در جیاگاه پنجم قرار بگیرد و خود را به عنوان یکی از ۵ بازی انحصاری برتر تاریخ این کنسول معرفی نماید که به حق نیز شایسته این جایگاه است.
۴ – Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots
سازنده: Kojima Productions
ناشر: Konami
ژانر: اکشن مخفی کاری
تاریخ انتشار: ۱۲ ژوئن ۲۰۰۸
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳
امتیاز متا: ۹۴/۱۰۰
وقتی یاد عظمت و ابهت عنوان Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots می افتم، آهی از ته دل می کشم که ایا دیگر ممکن است در این سری عنوانی مانند این بازی ببینیم؟ اما با خود می گویم خیر، زیرا در این سری قرار است تا متال گیر زامبی کشی ببینیم! گمان می کنم که سری متال گیر تا زمانی که انحصارا برای کنسول های سونی منتشر می شد بسیار قوی تر و زیباتر از عناوین بعدی آن که مولتی پلتفرم شدند، بود. البته نه این که این موفقیت به خاطر انحصاری بودن این سری بوده باشد ولی به هر حال تا ان زمان سری متال گیر چیز دیگری بود. در واقع این دیدگاه شاید درست و شاید غلط باشد اما به هر حال نمی توان این را کتمان کرد که در زمان انحصاری بودن بازی، شاهد عناوین بی نهایت زیباتر و قدرتمندتری از متال گیر سالید بودیم. آخرین عنوانی هم که از این فرنچایز در انحصار پلی استیشن بود نسخه چهارم بازی یعنی Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots بود که هر چقدر از آن تعریف و تمجید کنیم باز هم کم گفته ایم. بازی که در تمامی بخش ها اعم از گرافیک و طراحی هنری و گیم پلی و داستان و … کاملا بی نقص و در اوج زیبایی بود و به واقع یک شاهکار فنی و هنری از تمام لحاظ بود و امتیازاتی در همین حد نیز دریافت کرد؛ یک انحصاری بی رقیب برای پلی استیشن ۳ که امتیازات آن نیز مانند خود بازی شگفت انگیز است. کسب امتیاز ۱۰۰ از وبسایت IGN ، امتیاز ۱۰۰ از وبسایت GameSpot و امتیاز متای ۹۴ کاری نیست که هر بازی و هر سازنده ای موفق به انجام آن شود، ولی این عنوان و استاد کوجیما این قله را فتح کردند. Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots در سال ۲۰۰۸ توسط Kojima Productions ساخته و به وسیله کونامی به طور انحصاری برای کنسول قدرتمند نسل هفتمی سونی یعنی PlayStation 3 منتشر گردید. Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots عنوانی بینهایت زیبا و پرکشش و دوست داشتنی بود. Guns of the Patriots به واقع یکی از عناوین انحصاری System Seller برای کنسول محبوب پلیاستیشن ۳ به شمار میرفت و برای بسیاری از افراد از دلایل اصلی و شاید دلیل اصلی خرید کنسول پلی استیشن ۳ برای آنها بازی کردن Metal Gear Solid 4 بود. بزرگترین اعتراضی که بسیاری به این نسخه وارد میدانستند وابستگی بیش از حد بازی به کاتسینهای بسیار بسیار طولانی بود و همچنین داستان بازی در مواقعی حتی برای سری متالگیر با تاریخچهای از اتفاقات عجیب باز هم دیوانهکننده و عجیب و غریب به نظر میرسید اما به هیچ وجه نمیتوانستید عاشق آن نباشید. مبارزات بازی فوقالعاده طراحی شده و گویی نسخه تکاملیافته مبارزات تمامی عناوین قبلی این سری و دقیقا به همان قدرتی بودند که از اسنیک انتظار میرفت مبارزه کند. Old Snake درذ این بازی جذبه خاصی داشت و از آنجا که Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots اولین نسخه کنسولهای خانگی این سری در نسل هفتم محسوب میشد با یک جهش گرافیکی خیرهکننده به خوبی از قدرت بالای پلی استیشن ۳ استفاده کرده بود و همین مسئله به طبیعیتر بودن و پرجذبه بودن چهره اسنیک پیر و تمامی وقایع بازی کمک شایانی کرده بود.
داستان و وقایع بازی Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots حدودا ۹ سال بعد از وقایع عنوان اصلی Metal Gear Solid و ۵ سال یعد از اتفاقات Sons of Liberty رقم می خورد و شاهد حضور شخصیت هایی مثل Liquid Ocelot و Raiden نیز در آن هستیم. گیم پلی بازی نیز به مانند همیشه ترکیب فوق العاده جذابی از مخفی کاری و اکشن بود که شما می توانستید به هر شکل که می خواهید آن را پیش ببرید و البته اگر راه اکشن را انتخاب می کردید کار بسیار سخت تر می شد زیرا بازی به ذات، یک عنوان مخفی کاری است. گرافیک بازی در زمان انتشار خود چیزی در حد خارق العاده و بی نظیر بود و با زیبایی گرافیکی خود تمام چشم ها را خیره می کرد. حتی به تازگی که مجددا این عنوان را بر روی کنسول پلی استیشن ۳ خود تجربه کردم باز هم گرافیک آن تقص و کم و کسری نداشت و هنوز که هنوز است بسیار زیبا به نظر می رسد. گرافیک فنی بسیار پایدار و قدرتمند بدون ذره ای افت فریم و ایراد در تکسچرها و … در کنار طراحی و گرافیک هنری بی نظیر بازی سبب شده بودند تا عنوانی شکل بگیرد که یک شاهکار و غول گرافیکی در زمان خود محسوب گردد. طراحی اسنیک و لباس وی با دقت به ریزترین جزییات انجام شده بود و همینطور در تمامی محیط و دنیای بازی کوچکترین کم کاری در طراحی دیده نمی شد. همرنگ شدن لباس اسنیک با هر محیطی که در ان قرار داشت و یا در کنار ان می ایستاد، جلوه خاص و زیبایی به گرافیک بازی بخشیده بود و تماشای این که مثلا وقتی اسنیک در کنار دیواری کمین کرده است و به آن چسبیده و لباسش همرنگ دیوار می شود بسیار زیبا و جذاب بود. انواع و اقسام محیط ها با طراحی های مختلف و متنوع را در بازی شاهد بودیم که باعث می شدند هیچ گاه به بازیباز احساس خستگی دست ندهد و از تماشای تمام محیط های بازی لذت ببرد (اصلا مگر می شود از عناوین متال گیر سالید خسته هم شد!). اگر PlayStation 3 داشته باشید، Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots یکی از دو سه عنوانی است که باید بدون هیچ حرف و حدیثی تجربه کنید. این بازی به واقع در تمامی بخش ها فوق العاده است خیلی سخت است که بخواهیم در مورد آن صحبت کنیم و یا نقد و بررسی آن را بنویسیم و به آن غیر از امتیاز کامل نمره دیگری را اختصاص دهیم. این بازی بدون شک یکی از برترین های سری متال گیر در تاریخ است و همینطور یکی از ۵ انحصاری برتر تاریخ پلی استیشن ۳ و البته یکی از برترین بازی های کل نسل هفتم که همواره نام ان در تاریخ به نیکی یاد خواهد شد و یکی از جاودانه های استاد کوجیما در این صنعت است. در لیست ما نیز بازی Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots موفق می شود تا در جایگاه چهارم برترین انحصاری های تاریخ پلی استیشن ۳ قرار بگیرد که حتی اگر این جایگاه پایین تر نیز بود هیچ ایرادی به ان وارد نبود.
۲ – Uncharted 2: Among Thieves
سازنده: Naughty Dog
ناشر: شرکت سرگرمی های سونی
ژانر: اکشن ماجرایی
تاریخ انتشار: ۱۳ اکتبر ۲۰۰۹
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳ – پلی استیشن ۴
امتیاز متا: ۹۶/۱۰۰
متای ۹۶ در دوره زمانه ای که منتقدها بسیار بسیار سخت گیر شده اند و به انواع روش های ممکن به بازی ها گیر می دهند، تقریبا چیزی برابر همان ۱۰۰ است. یعنی یک بازی که به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی هیچ گونه نقصی نداشته است و یک شاهکار واقعی بوده است. به واقع نیز Uncharted 2: Among Thieves یک عنوان بی نقص و بی نظیر بود. سری عناوین آنچارتد یکی از فرنچایزهایی هستند که معنا و مفهوم کنسول های سونی و پلی استیشن هستند و یکی از ۲-۳ فرنچایز مطرح و محبوب سونی در طول تاریخ محسوب می شوند که در نسل هفتم پای به عرصه بازی های رایانه ای گذاشت و با معرفی یک شخصیت اصلی بی نظیر و بی نهایت دوست داشتنی کاری کرد که نامش در تاریخ این صنعت جاودانه گردد. گرافیک خیره کننده، شخصیت های عالی، داستان و روایت جذاب، دیالوگ های فوق العاده، سیستم گیم پلی بسیار جذاب و هیجان انگیز، سستم کاورگیری فوق العاده بهینه شده، تیراندازی عالی و سلاح های متنوعف صداگذاری و اجرای بی نقص شخصیت ها، موسیقی به یادماندنی و جاودانه و همینطور بخش چند نفره عالی و هیجان انگیز، همگی باعث شدند تا فرنچایزی خلق شود به نام Uncharted. فرنچایزی که یکی از برگ های برنده اصلی سونی در نسل هفتم و هشتم تاکنون بوده است و محبوب ترین فرنچایز پلی استیشن در دو نسل اخیر. تاکنون از این سری در طول ۲ نسل هفتم و هشتم، تعداد ۸ بازی منتشر گردیده است که شامل Uncharted: Drake’s Fortune در سال ۲۰۰۷ برای پلی استشن ۳، عنوان Uncharted 2: Among Thieves در سال ۲۰۰۹ برای پلی استیشن ۳، عنوان Uncharted 3: Drake’s Deception در سال ۲۰۱۱ برای پلی استیشن۳، بازی Uncharted: Golden Abyss در سال ۲۰۱۱ برای کنسول دستی ویتا، بازی Uncharted: Fight for Fortune در سال ۲۰۱۲ برای کنسول دستی ویتا، Uncharted: The Nathan Drake Collection در سال ۲۰۱۵ برای پلی استیشن ۴، بازی Uncharted 4: A Thief’s End در سال ۲۰۱۶ برای پلی استیشن ۴ و Uncharted: Fortune Hunter در سال ۲۰۱۶ برای Android و iOS. عناوین شماره دار واصلی این سری یعنی بازی اول تا چهارم همگی شاهکارهای ناتی داگ هستند و این استودیو توانمند با این عناوین نقش بسیار بزرگی در موفقیت دو کنسول نسل هفتم و هشتم سونی داشته است. نسخه کالکشن ۳ بازی اول که در نسل هشتم منتشر شد نیز یک بازی فوق العاده عالی و یک ۳ گانه بی نظیر را برای ما در نسل هشتم رقم زد که استودیو Bluepoint Games به بهترین شکل کار پورت آن را انجام داده بود. Uncharted: Golden Abyss نیز که به همراه دیگر عنوان این سری بر روی ویتا که یک بازی کارتی به نام Uncharted: Fight for Fortune بود و توسط Bend Studio ساخته شده بود جزو برترین بازی های این کنسول دستی به حساب می آیند.
به طور کلی باید گفت تمامی نسخه های این سری بی نظیر و مخصوصا عناوین شماره دار آن که توسط نوابغ ناتی داگ ساخته شده اند جزوبرترین بازی های نسل خود و عناوینی مانند نسخه دوم و چهارم جزو برترین بازی های تاریخ نیز محسوب می شوند. وقتی که در یک سری اینچنینی یکی از بازی ها به عنوان برترین آنها انتخاب می شود کاملا مشخص است که آن بازی در چه حدی از کیفیت است که بین چهار بازی تاریخ ساز بهترین است. در فرنچایز Uncharted این نقش را نسخه شاهکار دوم یعنی Uncharted 2: Among Thieves برعهده دارد و به عنوان برترین بازی این فرنچایز شناخته شده و می شود. بازی که همانطور که ذکر شد در سال ۲۰۰۹ توسط ناتی داگ برای پلی استیشن ۳ ساخته و توسط شرکت سرگرمی های سونی انحصارا برای این کنسول منتشر گردید. این عنوان بعد از انتشار موفق شد تا قلب تمامی بازیبازان و منتقدان دنیا را قتح کند و نمرات ۱۰ و ۱۰ و ۱۰۰ و ۱۰ و ۱۰۰ پشت هم برای این بازی منتشر می شدند تا در نهایت با امتیاز متای تاریخی و بی نظیر ۹۶ به کار خود پایان دهد و به عنوان بازی سال نیز انتخاب گردد. ناتی داگ در این نسخه چنان تعریفی از یک بازی اکشن ماجرایی کامل ارائه داده بود که استانداردهای این سبک را ارتقا داد و بهعنوان یکی از برترین اکشن ماجرایی های تاریخ بازی های رایانه ای همواره از آن یاد خواهد شد. همه چیز در این بازی در بالاترین سطح خود قرار داشت و هر بخش از ان دقیقا برترین تعریف ارائه شده از قسمت های مختلف یک بازی بود. اگر می بینید که از بازی شماره ۴ به ۲ پریدیم به این دلیل است که دو بازی وجود دارند که نمی توان از بین آنها گفت کدام برتر است و به واقع هر دو برتر هستند و هیچ مزیتی بر هم ندارند. Uncharted 2: Among Thieves و God of War III دو شاهکار انحصاری پلی استیشن ۳ هستند که هر دو در جایگاه دوم لیست ما قرار می گیرند و نمیتوان از بین انها گفت یکی سوم است و دیگری دوم زیرا که هر کدام با سبکی متفاوت ولی با محبوبیتی یکسان نزد طرفداران در دنیا شناخته می شوند و به واقع اگر هر دو اول نیز بودند جای خرده گرفتن و ایراد گیری نبود. به هر شکل عنوان Uncharted 2: Among Thieves در لیست ما از بین برترین انحصاری های تاریخ پلی استیشن ۳ در جایگاه دوم قرار می گرد که این جایگاه را با شاهکار دیگری به نام God of War III سهیم است و در حقیقت با هم جایگاه سوم را حذف کرده اند!
۲ – God of War III
سازنده: SIE Santa Monica Studio
ناشر: شرکت سرگرمی های سونی
ژانر: هک اند اسلش
تاریخ انتشار: ۱۶ مارچ ۲۰۱۰
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳ – پلی استیشن ۴
امتیاز متا: ۹۲/۱۰۰
God of War… اصلا در مورد این بازی چه می توان گفت؟ خدای جنگ… خدای هک اند اسلش… این بازی اصلا زبان ادم را بند می آورد. فقط با چهره ای متعجب باید به آن نگاه کرد و گفت وای خدای من!! این دیگر چه بازی است؟ این چه شاهکاری است؟ دلیل اصلی خرید پلی استیشن ۲ برای من تجربه God of War بود و دلیل اصلی خرید پلی استیشن ۳ برایم God of War III بود و بس. یک بازی که ارزش خرید یک کنسول را دارد. اینها که می گویم ذره ای، حتی ذره ای اغراق نیست و عینا واقعیت محض است. این بازی را تجربه کرده باشید می دانید چه می گویم و کلمه کلمه این حرف ها را با تمام وجود و روح خود لمس می کنید. یکی از معانی و تعاریف اصلی پلی استیشن God of War است و نام آن در کنار پلی استیشن با هم می اید. کسانی که هیچ وقت به هیچ وجه اهل بازی نبوده اند هم نام خدای جنگ و God of War را شنیده اند و می گویند این چه بازی است که همیشه و همه جا نامش شنیده می شود؟ حتی پدر و مادر من هم به دیدن این بازی علاقمند بودند و از تماشای آن هنگام بازی کردن من لذت می بردند (البته به غیر از صحنه های سانسوری بازی!!) و داستان آن را از من می پرسیدند. God of War یک برند است، برندی که برای خودش قدرت و ابهت خاصی در دنیای بازی دارد و نام ان یعنی قدرت و عظمت. پلی استیشن داران با افتخار سینه را سپر می کنند و می گویند God of War بازی کردی؟ ما God of War داریم. سری بازی که نه نظیر دارد و نه رقیب و نه مشابه (البته غیر از گرشاسپ!!). کلماتی مثل شاهکار و .. برای این سری خیلی خیلی کوچک هستند و این نام فراتر از این کلمات است و یک نام جاودان در دنیای گیم و در قلب بازیبازان محسوب می شود. اگر می بینید که این عنوان در لیست من اول نیست دلیلش این است که فقط و فقط یک بازی در تاریخ است که شایسته است بالاتر از این بازی قرار گیرد و آن هم یک دنیاست نه یک بازی یعنی The Last of Us، وگرنه تحت هر شرایطی God of War III برترین انحصاری تاریخ پلی استیشن ۳ بود و البته یکی از برترین عناوین نسل هفتم و برترین عنوان تاریخ هک اند اسلش است. وقتی یک سری چنین ابهتی دارد و این گونه عظمتی برای خود در دنیا دارد حالا حساب کنید که بهترین بازی در این سری که از بقیه عناوین هآن برتر است دیگر چه می تواند باشد؟ عنوانی که واقعا قلب تپنده پلی استیشن ۳ بود و به قدری حماسی و شگفت انگیز و شاهکار بود که کلمات از گفتن آن قاصرند و فقط باید آن را تجربه کنید تا این بازی و قدرت واقعی آن را لمس کنید. فقط به عکس زیر توجه کنید و تصور کنید یک مبارزه بی نظیر در اوج حماسی بودن بین کریتوس و یک تایتان عظیم چقدر می تواند جذاب باشد؟ هر چقدر که فکر می کنید جذاب است را بارها و بارها چند برابر کنید تا عظمت این مبارزه را در یابید.
God of War III بدون شک قدرتمندترین بازی سری خدای جنگ است. فرنچایزی که در سال ۲۰۰۵ و با عرضه بازی God of War برای پلی استیشن ۲ آغاز گردید و پایه گذار یک فرنچایز حماسی و جاودانه گردید. سپس در سال ۲۰۰۷ بود که عنوان God of War II برای همین کنسول منتشر گردید. بعد از آن بازی God of War: Betrayal که تنها بازی دو بعدی سایداسکرولر در سری است برای گوشی های جاوا عرضه گردید. در سال ۲۰۰۸ عنوان God of War: Chains of Olympus برای کنسول دستی پلی استیشن پورتابل عرضه شد و بعد از آن در سال ۲۰۱۰ این سری با شاهکار God of War III پای به نسل هفتم و گنسول پلی استیشن ۳ گذاشت. سپس در همان سال بازی God of War: Ghost of Sparta باز هم برای کنسول دستی پلی استیشن پورتابل عرضه گردید. دیگر بازی نسل هفتمی این سری God of War: Ascension که برای پلی استیشن ۳ در سال ۲۰۱۳ منتشر شد و پرونده ایند سری در نسل هفت و تا به امروز را بست. البته عنوان شاهکار جدید این سری نیز معرفی شده و باید سال ۲۰۱۷ منتظر تجربه آن برای اولین بار در نسل هشتم باشیم. بین تمامی این شاهکارهایی که نام برده شد و هر کدام مورد تحسین دنیا قرار گرفته اند، برترین ان ها نسخه سوم این بزی یعنی God of War III بود که به واقع استانداردهای سبک هک اند اسلش را چندین درجه ارتقا داد و به عنوان یک شاهکار بی نظیر خود را مطرح کرد. این عنوان که دقیقا ادامه مستقیم و بدون فاصله نسخه دوم بود (یعنی از صحنه اخر بازی دوم اغاز می شد) داستان انتقام کریتوس از خدایان و نهایتا زئوس و همچنین خیانت تایتان ها به او و نابودی آنها به دست کریتوس کبیر را دنبال می کرد که شاهد برترین، شگفت انگیز ترین، خشن ترین، خونین ترین و حماسی ترین مبارزات و باس ها در این نسخه بودیم و قلب بازیباز را از هیجان به تپش وا میداشت. این عنوان پس از انتشار با موفقیت بی سابقه ای روبرو شد و بازخوردها و نقدها و امتیازات بی نظیری را دریافت نمود. وبسایت معتبر یوروگیمر به این عنوان امتیاز کامل ۱۰/۱۰ را اعطا کردو IGN امتیاز ۹٫۳ را به این بازی اختصاص داد. گیم اسپات امتیاز ۹ را به بازی اعطا کرد و گیم تریلرز امتیاز ۹٫۲/۱۰ که نشان دهنده فوق العاده بودن این عنوان بودند. در نهایت God of War III با امتیاز متای ۹۲ به کار خود پایان داد و نام خود را به عنوان برترین بازی این سری، یکی از برترین بازی های تاریخ، برترین عنوان هک اند اسلش تاریخ و یکی از تاریخ ساز ترین عناوین انحصاری سونی و کنسول پلی استیشن ۳ جاودانه کرد. در لیست ما نیز در مورد برترین انحصاری تاریخ پلی استیشن ۳ این شاهکار در جایگاه دوم قرار می گیرد که این جایگاه را همانطور که در شماره قبلی گفته شد با شاهکار دیگری به نام Uncharted 2: Among Thieves سهیم است.
۱ – The Last of Us
سازنده: Naughty Dog
ناشر: شرکت سرگرمی های سونی
ژانر: اکشن ماجرایی وحشت بقا
تاریخ انتشار: ۱۴ ژوئن ۲۰۱۳
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳ – پلی استیشن ۴
امتیاز متا: ۹۵/۱۰۰
رک و پوست کنده می گویم. لقب برترین انحصاری پلی استیشن ۳ و برترین بازی تاریخ کنسول های پلی استیشن و … برای The Last of Us خیلی کوچک است. همه می دانیم که The Last of Us یکی از ۲ – ۳ بازی برتر نسل هفتم بازی های رایانه ای است و شاید برترین آن ها و همینطور یکی از برترین بازی های تاریخ این صنعت نیز هست. نسل هفتم، نسل فوق العاده ای پر از بازی های شاهکار بود. نسلی که وقتی به تعداد بازی های بزرگ و بسیار با کیفیت ان نگاه می کنیم، معنی این که می گوییم یک بازی بهترین بازی نسل هفت است را بیشتر درک می کنیم و می فهمیم که چقدر این بازی بزرگ است. شاهکار بی نظیر ناتی داگ یک عنوان اکشن ماجراجویی وحشت و بقا با زایه دوربین سوم شخص است که در سال ۲۰۱۳ به صورت انحصاری برای کنسول پلی استیشن ۳ منتشر گردید و بلافاصله و پشت سر هم شروع به درو کردن نمرات ۱۰/۱۰ و جوایز مختلف و انتخاب شدن به عنوان بازی سال و … کرد و از همان ابتدا مشخص بود که The Last of Us یکی از بهترین عناوین تاریخ است. بازی سرانجام با امتیاز متای بی نظیر ۹۵ به کار خود در نسل هفتم پایان داد البته بارها و بارها و بیش از ۲۰۰ بار توسط معتبرترین وبسایت های فعال در بازی های رایانه ای، جایزه برترین بازی سال را دریافت کرد. بعد از موفقیت شگفت انگیز و خارق العاده این عنوان در نسل هفتم، سازندگان تصمیم گرفتند نسخهٔ جدید و ریمستر شده از لحاظ گرافیکی این بازی به نام The Last Of Us Remastered که البته بسته الحاقی Left Behind را نیز در خود داشت، برای کنسول پلیاستیشن ۴ منتشر کنند که در سال ۲۰۱۴ این اتفاق نیز افتاد و عنوانی که زیباترین و چشم نوازترین گرافیک های فنی و هنری در نسل هفتم را داشت، باز هم بهبودهای بیشتری از لحاظ گرافیک به خود دید و در نسخه The Last Of Us Remastered که به نسل هشتم آمد، شاهد عنوانی باز هم زیباتر از قبل بودیم. در The Last of Us ما کنترل جوئل را به دست می گیریم. وی در دوره ای که دنیا توسط یک بیماری قارچی از بین رفته و انسان ها تبدیل به قاتلینی وحشتناک یا بیمارانی زامبی مانند شده اند، طی اتفاقاتی با دختری نوجوان به نام الی همراه می شود که گویا کلید حل این بیماری مخوف است و نسبت به آن مقاوم می باشد. جریان و اتفاقاتی که در سفر این دو رقم می خورد و رابطه ای که بین آن ها ایجاد می شود، داستان بازی را شکل می دهد و یکی از احساسی ترین و زیباترین روایت های داستانی که تاکنون در بازی ها دیده ایم را به ما هدیه می دهد.
The Last of Us در تک تک بخش های خود و حتی در توجه به ریزترین جزییات نیز یک شاهکار محض است و به حدی زیبا و چشم نواز است که تماشای آن بر روی کنسول پلی استیشن ۳ هنوز که هنوز است از بسیاری بازی های جدید نسل هشتم هم لذت بخش تر و با کیفیت تر است و باید طراحان و سازندگان بازی در ناتی داگ را تحسین کرد. با این که جوئل والی سال ها را از هم دور بوده اند و حتی هم را نمی شناخته اند اما وقتی که هم را می یابند و با هم همراه می شوند یکی از زیباترین و عمیق ترین و بی نظیرترین روابط شکل گرفته در تاریخ این صنعت را با هم برقرار می کنند که بر اساس یک دوستی مشترک و بسیار قدرتمند است، چیزی که در آن زمان و در آن دنیای دیوانه وار اصلا پیدا نمی شود و به همین خاطر بی نهایت ارزشمند و زیباست. در طول روند بازی آرام آرام به هم وابسته می شوند و لحظه به لحظه برای هم مهم تر می شوند. آن ها با هم دعوا می کنند، گریه می کنند، هوای هم را در بدترین شرایط دارند و حتی در زمانی که لبخندها بر لبان دنیا خشکیده است با هم شوخی می کنند و لبخند می زنند. اوج داستان بازی زمانی است که جوئل متوجه می شود که چقدر الی برای او عزیز است و برایش اهمیت دارد، آن قدر که تمام دنیا را به خاطر او بکشد و از پیش رو بردارد تنها برای این که الی سالم بماند و او را نیز مانند دخترش از دست ندهد. این یک رابطه شاهکار و بی نظیر و زیبا و عمیق و قدرتمند در یک بازی شاهکار و بی نظیر و قدرتمند است و نوابغ ناتی داگ با این عنوان و با این داستان پردازی و شخصیت ها و روابط آن ها بار دیگر ما و طرفداران و علاقمندان پلی استیشن را غرق در شادی و لذتی کردند که نظیر آن برای هیچ کس دیگری ممکن نیست. The Last of Us مظهر قدرت داستان پردازی و قدرت عشق است. عشقی که لب دنیا را به تحسین واداشت و The Last of Us را جاودانه کرد. اکنون که قسمت دوم این شاهکار نیز برای کنسول پلی استیشن ۴ معرفی شده است نا پلی استیشن داران خوشحال ترین بازیبازان روی کره زمین هستیم و میدانیم که این عنوان در هر سالی که منتشر شود شاهد برترین بازی آن سال خواهیم بود بدون توجه به هر بازی دیگری که در آن سال منتشر گردد. The Last of Us تنها یک بازی نیست. یک معنا و مفهوم است. یک ایده است. یک هنر ناب و خالص است که شما را عاشق و شیفته خود می کند و از بازی کردن به خود می بالید که یک گیمر هستید و کنسول پلی استیشن دارید. بدون شک جایگاهی جز اول در لیستی که The Last of Us در آن حضور داشته باشد برای این بازی متصور نیست و قطعا تا همیشه از این بازی به عنوان برترین انحصاری تاریخ نسل هفتم بر روی کنسول پلی استیشن ۳ نام برده خواهد شد و البته همانطور که قبل تر گفتم یکی از برترین بازی های تاریخ این صنعت جذاب و دوست داشتنی… به امید تجربه قسمت دوم شاهکاری به نام The Last of Us…