معمولا فیلم‌هایی که تم وسترن دارند را پدرانمان بیشتر دوست دارند و سریال‌های این‌چنینی را مادرانمان! به هر حال‌ فیلم‌ و سریال‌های وسترن حال و هوای خاص خود را دارند. سلاح‌های قدیمی، صدای سم اسب‌ها، گرد و خاک پس از هر مبارزه، صدای خاص برخورد گلوله به سنگ‌های بزرگ محیط و غیره همه چیز‌هایی هستند که در چنین سبکی، به جا جلوه می‌کنند. بعد از مقدمه‌ای هر چند جزئی، می‌رویم سر بحث اصلیمان که مربوط به بازی‌های ویدئویی می‌شوند. گذشته از تیتر مطلب، با توصیفاتی که شد احتمالا می‌توانید حدس بزنید قرار است موضوعی که در ادامه می‌خوانید چه باشد. بازی‌های اکشن زیادی را تا به حال تجربه کرده‌ایم. اول شخص و سوم شخص. موضوعات و داستان‌های متنوعی را تجربه کرده‌ایم. عامل CIA، قاتل قراردادی، سرباز وظیفه‌شناس و وطن پرست، پلیس فداکار، خلافکاری که برای هدف خاصی می‌جنگد، یاغی در خیابان و … کاراکتر‌هایی بوده‌اند که کنترل آن‌ها بر عهده‌ی شما بوده است. لوکیشن‌هایی که تا به حال در بازی‌های مختلف دیده شده‌اند به قدری زیاد هستند که بدون شک حتی یک چهارم آن‌ها را هم به خاطر ندارید. میدان‌های جنگ، خیابان‌های مدرن آمریکا، جزایر دور افتاده و … از جمله‌ لوکیشن‌هایی به شمار می‌روند که زیاد مورد استفاده قرار گرفته‌اند. اما در بین همه‌ی این سبک و سیاق و بازی‌ها و لوکیشن‌ها، شاید در حق غرب وحشی کمی کم لطفی شده است. اگر از شما بخواهند چند بازی با تم وسترن نام ببرید یا نمی‌دانید، یا خاطرتان نیست و برای به یاد آوردن، کمی زمان نیاز دارید. اگر‌چه بازی‌های ساخته شده‌ای که اساس آن‌ها غرب وحشی است کم، اما خیلی‌هایشان خاطره‌انگیزند.

بازی‌هایی که تم غرب وحشی دارند را می‌توان نزدیک‌تر به واقعیت دانست. این بازی‌ها اگر Open World باشند معمولا نقشه‌ای بزرگ و محیطی وسیع دارند. کاوش در بازی‌های وسترن یک عنصر مهم است. البته مشکلی که در بعضی از چنین بازی‌های دیده می‌شود یکنواختی محیط است. به هر حال دست سازنده برای متنوع ساختن محیط بازی به اندازه جهان‌باز‌های مدرن باز نیست. با این‌حال بازی کردن در نقش یک کابوی حتی برای ما ایرانی‌هایی که این نقش خیلی برایمان ملموس نیست هم جالب است. لازم نیست حتما یک گاوچران واقعی باشید تا به تحسین محیط‌ این‌چنین محیط‌هایی بپردازید. ولی متاسفانه همان‌طور که گفتیم، بازی‌های این چنینی بسیار کم تعداد هستند و تجربه‌ی چنین عناوین منحصر به فردی همیشه امکان‌پذیر نیست. یک‌سری از این بازی‌ها آن‌قدر خوب و معرکه بودند که هنوز هم ورد زبان‌ بازی‌بازان هستند ولی بیشتر این عناوین از یاد‌ها رفته و زیر خاک مدفون شده‌اند. مطالبی که در ادامه می‌خوانید برای بعضی‌ها حکم یادآوری و برای برخی دیگر حکم معرفی بازی را دارد. اگر از کسانی هستید که عاشق تیراندازی در حین اسب سواری هستند یا علاقه‌ی خاصی به دوئل کردن دارید و یا حتی دلتان یک وسترن تمام عیار می‌خواهد شما را به خواندن ادامه‌ی این مطلب دعوت می‌کنیم. به این نکته توجه فرمایید که بازی‌های زیر انتخاب شخصی نویسنده بوده و در ضمن با توجه به متفاوت بودن سلایق، اگر عنوان مد‌نظر شما در فهرست زیر دیده نمی‌شود می‌توانید بازی مورد علاقه‌ی خود را به عنوان کامنت، دیگر کاربران به اشتراک بگذارید. کلیه‌ی عناوین لیست زیر از ارزشی مساوی برخوردار بوده و از طرف نویسنده، هیچ‌گونه رتبه بندی صورت نگرفته است.

Oddworld: Stranger’s Wrath

باکس آرت رسمی بازی Oddworld: Stranger’s Wrath

یکی از بهترین بازی‌های وسترن را می‌توان همین بازی دانست. Oddworld: Stranger’s Wrath که تقریبا برای همه‌ی پلتفرم‌ها منتشر شده با بازخورد مثبتی از سوی طرفداران مواجه شده است. نظرات کاربران در استیم، گوگل پلی و آیتونز گواه همین قضیه است. Oddworld: Stranger’s Wrath علاوه بر ویندوز، اندروید و آی او اس، برای Xbox، PS3، Play Station Vita و Wii U نیز عرضه شده است. داستان این بازی از جایی آغاز می‌شود که جایزه بگیری که به “غریبه” معروف است به دنبال قانون شکن‌های مختلف می‌گردد تا برای یک عملیات مرموز و سری پول جمع کند. در طول سفرهایش متوجه می‌شود قبیله‌ای که اعضای آن موجوداتی دو‌زیست هستند توسط یک شیطان شکنجه می‌شوند. این قبیله قبلا توسط گروهی که شبیه به قنطورس‌ ( موجودی افسانه‌ای در یونان باستان که نیمی از بدنش انسان و نیم دیگرش اسب است. این موجودات را سانتور یا نیماسب هم می‌گویند ) بودند محافظت می‌شد اما نسل این محافظان منقرض شده است. کسی که مسئول انقراض این موجودات قنطورس مانند که Steef نام دارند، متوجه می‌شود که غریبه اطلاعاتی از آخرین بازماندگان این موجودات دارد. Sekto، همان کسی که سبب نابودی Steef‌ها بوده یک یاغی را استخدام کرده تا از غریبه بازجویی کند و محل پنهان شدن Steef‌ها را بفهمد. در پایان بازجویی مشخص می‌شود که غریبه خود یک Steef بوده و غریبه نیز پی می‌برد که شیطان همان Sekto است.

Oddworld: Stranger’s Wrath توانست حتی موفق‌تر از انتظارات ظاهر شود. این عنوان نامزد جوایز زیادی هم بوده است. نامزد بهترین گرافیک هنری در گیم اسپات، بهترین صحنه‌های سینمایی و بهترین شخصیت ( غریبه ) در G4 ( یکی از کانال‌های ماهواره‌ای ) را می‌توان از مهم‌ترین اتفاقات مثبت برای این بازی دانست. Oddworld: Stranger’s Wrath همچنین یکی از گزینه‌های IGN به عنوان نوآورانه‌ترین طراحی هم بوده است. در لیست ۵۰ عنوان برتر سال ۲۰۰۵ گیم اینفورمر هم Oddworld: Stranger’s Wrath به عنوان یکی از Top10 ( ده برتر ) حضور دارد. به انتخاب مجله‌ی Play Magazine این بازی بهترین انحصاری Xbox در زمان خودش نیز بوده است. لازم به ذکر است که این عنوان در سال ۲۰۰۵ برای Xbox توسط EA منتشر شد و بعدا در اختیار دیگر پلتفرم‌ها قرار گرفت.

این بازی که تنها بخش Single Player دارد هم می‌تواند اول شخص باشد و هم سوم شخص. گیم پلی بازی به شکلی طراحی شده که بازیکن می‌تواند از طناب بالا برود، به سفر‌های طولانی بپردازد، با اسلحه‌ی خود شلیک کند و از تیر و کمانش استفاده بکند. بدون شک این عنوان یکی از دست‌کم شمرده شده ترین ( برای واژه‌ی آندِررِیتد معادل بهتری پیدا نکردم! ) بازی‌های دهه‌ی اخیر است.

Outlaws

باکس آرت رسمی Outlaws

جیمز اندرسون، کلانتر بازنشسته‌ی ایالات متحده پس از بازگشت به خانه همسرش Anna را می‌بیند که مرده  و دخترش سارا توسط دو قانون شکن به نام‌های Matt Jackson و Sam Fulton ربوده شده است. این دو توسط مردی به نام Bob Graham که یاغی‌‌های تحت تعقیب دیگری را هم استخدام کرده تا به مردم بفهماندد که بهتر است زمین‌هایشان را به وی بفروشند، استخدام شده‌اند. البته مت جکسون که به دکتر مرگ ملقب است منظور رئیسش را اشتباه فهمیده و آنا را کشته و دخترش را می‌دزدد. این اتفاق سبب می‌شود تا کلانتر بازنشسته با تفنگ‌های خود آشتی کرده و بار دیگر به شلیک به قانون‌شکنان بپردازد.

این عنوان در سال ۱۹۹۷ برای ویندوز عرضه شد. بازی اول شخص بوده و دارای بخش چند نفره هم هست. جیمز اندرسون که توسط بازیکن کنترل می‌شود می‌تواند از سلاح‌های زیادی استفاده کند. شات‌گان‌، هفت‌تیر، رایفل و دینامیت از جمله آیتم‌هایی هستند که مورد استفاده‌ی اندرسون قرار می‌گیرند. یکی از اولین بازی‌هایی که از زوم‌ اسلحه استفاده کرد همین بازی بود. درجات سختی بازی به گونه‌ای هستند که هر بازیکن مجبور است لول سختی در حد توانایی خود برگزیند. مثلا سخت‌ترین حالت بازی Ugly نام دارد که تنها یک یا دو گلوله برای از پای درآورده شدن کافی است درحالی که در درجات سختی پایین‌تربازیکن کار ساده‌تری در پیش دارد. درجه‌ی Ugly بازیکن را مجبور به استفاده از عنصر مخفی‌کاری ( Stealth ) می‌کند.

اگر‌چه این بازی از منتقدان و کاربران بازخورد‌های مثبتی داشته و یک بازی موفق به شمار می‌رود، اما با توجه به گرافیک دوران خود قطعا تجربه‌ی آن در حال حاضر چندان لذت بخش نیست. اما نباید فراموش کرد که این بازی هم در دوران خود طرفدار داشته است.

Sunset Riders

این شما و این هم یکی از خاطره انگیزترین بازیهای Sega

این بازی نه تنها یکی از بهترین وسترن‌ها، بلکه یکی از بهترین بازی‌های سِگا به شمار می‌رود. قطعا کسانی که روزی با سگا بازی می‌کردند این بازی را به خاطر دارند. خاطرات بی‌نظیری که این عنوان برای بازیبازان رقم زده می‌تواند سبب حلقه زدن اشک در چشمان هر بازیبازی شود. چهار مجری قانون به نام‌های Steve، Billy، Bob و Cormano برای حفظ آرامش در غرب، تلاش‌های زیادی می‌کنند. اما روزی می‌رسد که یک گروه قانون شکن وارد شهر می‌شوند. حالا این چهار کابوی باید آرامش را به شهر برگردانند و در مسیر خود باید افراد زیادی را در حال اسب سواری، در قطار و در حین قدم زدن از پیش رو بردارند.

بازی داستان جالبی دارد و موسیقی‌ای که حین بازی پخش می‌شود شما را با حس و حال غرب آشنا می‌کند. در بازی کمی هم از حس شوخ‌طبعی استفاده شده است. این بازی که بیش از بیست سال پیش منتشر شد چالش‌های زیادی برای بازیکنان دارد و آنقدر لذت‌بخش است که می‌توانید ساعت‌ها پشت دستگاه خود نشسته و از آن لذت ببرید. به هر حال Sunset Riders که در سال ۱۹۹۱ منتشر شده مورد تحسین عده‌ی زیادی قرار گرفته است. البته دو سال بعد این بازی برای SNES هم عرضه شد که دستخوش تغییراتی جزئی بود. مثلا نوع بعضی پوشش‌ها محافظه‌کارانه‌تر صورت گرفته و شباهت زیادی به همان سانسور در ایران دارد. در لیست IGN این بازی به عنوان هشتاد و هشتمین بازی برتر SNES انتخاب شده است.

Wild Arms 3

باکس آرت رسمی Wild Arms 3

اگر‌چه Wild Arms در واقع یک فرانچایز است، اما احتمالا صحبت از دو نسخه‌ی قبلی آن که کمتر کسی با آن‌ها آشناست، فقط خواننده را خسته می‌کند. پس اجازه بدهید همین ابتدای کار، برویم سراغ Wild Arms 3! این بازی اولین نسخه‌ی این سری بود که برای PS2 منتشر شد. این بازی برای ژاپنی‌ها و افراد حاضر در آمریکای شمالی توسط Sony Entertainment و برای کاربران اروپایی توسط یوبی‌سافت ( یک سال دیرتر ) عرضه شد. این عنوان در سال ۲۰۱۶ هم در دسترس کاربران PS4 قرار گرفت. شما داستان شخصیتی به نام Virginia Maxwell را دنبال می‌کند که در سیاره‌ای صحرا مانند موسوم به Filgaia به ماجراجویی می‌پردازد. این سیاره که دارای محیطی به شکل غرب وحشی  هم هست، برای بازیکن می‌تواند تجربه‌ای نو به همراه داشته باشد. چیزی که Wild Arms 3 را با بقیه‌ی عناوین این لیست متفاوت جلوه می‌دهد RPG بودنش است. همین موضوع سبب می‌شود که این عنوان به به مذاق خیلی‌ها که سلیقه‌های یکسانی هم ندارند خوش بیاید. Wild Arms 3 تفاوت زیادی با دیگر نقش آفرینی‌ها ندارد و همان فرمول را دنبال می‌کند. مبارزات از پیش تعیین نشده‌ی زیادی که پیش رو دارید، شهر‌های متفاوتی که آماده شده‌اند تا در آن‌ها به کاوش بپردازید، سیاه‌چال‌هایی که آماده‌ شده‌اند و احتمالا در آن‌ها پر از رمز و راز گنج‌های پنهان است، همه چیز‌هایی هستند که در هر بازی RPG‌ای دیده می‌شوند. محیط بیابانی بازی هم حس و حال غرب وحشی را به بازیکن القا می‌کند.

Wild Arms 3 قطعا به طرفداران RPG پیشنهاد می‌شود. اگر بخواهیم صادقانه نظر بدهیم، Wild Arms 3 مثل بعضی دیگر از بازی‌های ذکر شده یک بازی بی‌نظیر و فوق‌العاده نیست. بدون هیچ گفت‌ و گویی Wild Arms 3 در بین لیست بهترین بازی‌های PS2 نیست. اما مخلوط شدن حال و هوای غرب وحشی با فرمول بازی‌های RPG چیزی است که شاید فقط و فقط در این بازی اتفاق بیفتد. این بازی نکات مثبت زیادی دارد. برای مثال پولی که در بازی به دست می‌آورید واقعا ارزشمند است، در طول بازی با Quest‌های زیادی رو به رو می‌شوید و در بخش صداگذاری، ترک‌های زیبایی به گوشتان می‌خورد اما با این نکات مثبت هم Wild Arms 3 هنوز ضعف‌هایی دارد.

Gun

با اینکه خبر ساخت دنباله ی Gun قطعا خبر خوشی خواهد بود اما سازندگان هنوز قصد چنین کاری را ندارند.

پاییز سال ۲۰۰۵ بود که عنوانی با صدا‌گذاری فوق‌العاده که هنوز هم یک خاطره برای خیلی‌هاست در کنار یک محیط پر از شن و ماسه برای کنسول نسل هفتم مایکروسافت، Xbox 360 منتشر شد. این بازی جهان باز که Gun نام داشت با جاذبه‌ی منحصر به فرد خود عده‌ی زیادی را به ژانر وسترن علاقه‌مند کرد. به مانند خیلی دیگر از فیلم‌های وسترن کلاسیک GUN هم داستان انتقام مرگ عزیزان را بازگو می‌کند. در Gun شاهد لوکیشن‌هایی مثل آریزونا، کلورادو، کانزاس و نیو‌مکزیکو هستیم. اگر Gun واقعا دارد غرب قدیم را به نمایش می‌گذارد، پس احتمالا زندگی در آن زمان سخت، خشن و کوتاه بوده است.

محصول Neversoft که یک جهان باز بی‌کران بوده و در آن می‌توانید با اسب یا پیاده به سفر بپردازید بازیکن را مجبور می‌کند که هر لحظه آماده‌ی شلیک باشد و از بازی غافل نشود. Side Mission‌های زیاد به همراه یک داستان جالب به بازیکن حس بازی کردن GTA‌ای را منتقل می‌کنند که در قرن ۱۹ عرضه شده باشد. داستان بازی در نوع خود داستان قوی‌ای است اما متاسفانه تجربه‌ی کم سازندگان سبب شده تا به خوبی روایت نشود و این‌گونه هیجان داستان و گیم پلی خنثی شود. Gun روایت تفنگداری به نام Colton White است که در آغوش یک شکارچی پیر و قدیمی و کاردان به نام Ned بزرگ شده است. در اینجا باید به صدای فوق‌العاده‌ی شخصیت Ned که زحمت آن‌را Kris Kristofferson کشیده اشاره کنیم. پس از این‌که Ned کشته می‌شود، Colton عهد می‌بندد تا مسببان قضیه را پیدا کند و انتقام شکارچی را بگیرد.

گیم پلی بازی به شکلی است که مبارزات زیادی را باید با Colton تجربه کنید. روی اسب هم می‌توانید شلیک کنید و این یکی از نکات مثبت بازی است. خوشبختانه تنوع ماموریت‌های جانبی یکی از ویژگی‌های مثبت دیگر بازی است، چیزی که در بازی‌های امروزی به یک نکته‌ی منفی بیشتر شباهت دارد تا یک ویژگی مثبت. مثل Red Dead Redemption، در Gun هم ماموریت‌های Bounty Hunter ( جایزه بگیر ) هستند که خب با زنده نگه داشتن مجرم پول خوبی نصیبتان می‌شود. این بازی برای پلتفرم‌های PC، Xbox، GameCube و PS2 به صورت همزمان منتشر شد و نسخه‌ی X360 نیز به فاصله‌ی کمی با دیگر نسخه‌ها عرضه شد. صرف نظر از این‌که چه نسخه‌ای از این بازی را تجربه می‌کنید، کلا Gun محیط زیبایی دارد. خصوصا وقتی در حال دیدن یک کات‌سین هستید، به انیمیشن‌های قابل قبول بازی پی می‌برید.

بر‌خلاف همه‌ی خوبی‌هایی که Gun در ابتدا برای بازیکن به نمایش می‌گذارد و بازیکن را محو خود می‌کند اما بازی محتوای کافی ندارد. داستان خوب روایت نمی‌شود، گیم پلی بی نقص نیست و همین سبب می‌شود بازیکن رضایت کامل نداشته باشد. آری Gun برای یک بار تجربه و به پایان رساندن خط داستانی بازی خوبی است اما نمی‌شود به عنوان یک بازی بلند مدت روی آن حساب کرد. هر‌چند Gun هنوز هم می‌تواند آینده‌ی روشنی داشته باشد اگر نسخه‌های دیگری از آن منتشر شود. هیچکس دوست ندارد Gun زیر خروار‌ها خاک و خاطره دفن شود با این حال به نظر نمی‌رسد سازندگان هیچ برنامه‌ای برای ساخت دنباله‌ای برای این بازی داشته باشند.

 Call of Juarez 

Gunslinger آخرین Call of Juarez منتشر شده است. هنوز پای این فرانچایز به نسل هشت باز نشده.

اولین نسخه از این سری شوتر اول شخص سال ۲۰۰۶ برای ویندوز و یک سال بعد برای Xbox 360 منتشر شد. Call of Juarez، Call of Juarez: Bound in Blood، Call of Juarez: The Cartel و Call of Juarez: Gunslinger چهار نسخه‌ی منتشر شده از این سری هستند که توسط Techland ساخته و به وسیله‌ی Ubisoft منتشر شده‌اند. به طور کلی این فرانچایز را می‌توان مثال خوبی از یک بازی وسترن جذاب دانست. در ادامه با چهار نسخه‌ی منتشر شده از این سری بیشتر آشنا خواهیم شد.

Call of Juarez: هر چه بیشتر از تاریخ آمریکا بخوانید بیشتر با اسطوره‌هایی آشنا می‌شوید که در تیراندازی، اسب سواری و دوئل بی‌نظیر بوده‌اند. غرب گذشته هیچگاه آرام نبوده، در گوشه و کنار اگر کمی استراق سمع کنید داستان‌های متفاوتی از راهزنان جاده‌ای، زاغه‌هایی مملو از یاغی‌ها، و رابین‌هود‌ها که از ثروتمندان می‌دزدند و به فقیر‌ها می‌بخشند می‌شنوید. داستان Call of Juarez مربوط به دو کاراکتر مجزاست. اولی Billy Candle یک سفید پوست مکزیکی که می‌خواهد به طلای گمشده‌ی خوارز برسد. گنجینه‌ای پر از طلا که در محلی نامعلوم در شهر titular دفن شده است. وقتی بیلی به شهر خود Hope بر‌می‌گردد تا مادر و پدرخوانده‌اش را ملاقات کند، تنها جسم بی‌جانشان را می‌بیند.

شخصیت دیگر بازی Reverend Ray عموی بیلی و برادر پدرخوانده‌اش است. رِی سابقا یک تیرانداز بوده ولی پس از این‌که صدای خدا قلبش را می‌لرزاند هفت‌تیرش را برای همیشه غلاف می‌کند. خبر مرگ برادر به گوش رِی می‌رسد و وقتی خود را به مزرعه‌ی برادرش می‌رساند، بیلی را می‌بیند که با وحشت در حال دور شدن از اجساد پدرخوانده‌ و مادرش است. رِی با خود عهد می‌بندد که از برادر زاده‌اش انتقام بگیرد و این تنها راهی است که می‌تواند او را به آرامش برساند.

داینامیک بودن کاراکتر‌ها قطعا می‌توانست جالب‌تر باشد اگر این دو ضد هم نبودند. داستان رِی جالب‌تر است و بازیکن را بیشتر با خود همراه می‌کند. دوبلر شخصیت رِی آقای Sam Elliot بوده که احتمالا او را بشناسید. رِی به خاطر کشتن بی‌نهایت آدم گناهان زیادی را به دوش می‌کشد. شلیک به یاغی‌ها و دشمنان یک سرگرمی عالی برای Call of Juarez‌باز است. گرافیک محیط به خودی خود یکی از نکات مثبت بازی به حساب می‌رود ولی طراحی شخصیت‌ها اصلا جالب نیست! بازی در بخش چند نفره هم عملکرد خوبی از خود به جای گذاشته است.

Call of Juarez: Bound in Blood: دومین نسخه‌ی فرانچایز Call of Juarez است که سال ۲۰۰۹ برای Xbox 360، PS3 و PC منتشر شد. این شوتر اول شخص که عناصر Stealth را هم در خود جای داده بود توانست با بازخورد‌های مثبتی به کار خود پایان دهد. داستان بازی شامل چیز‌های زیادی است. عشق، خیانت، ایمان، افتخار. اتفاقات این نسخه چند سال قبل از نسخه‌ی پیش رخ می‌دهند. برادران Ray، McCall و Thomas شخصیت‌های اصلی بازی هستند و رِی همان مرد مذهبی است که در نسخه‌ی اول می‌خواست انتقام برادرش را بگیرد. خیلی جزئی به پیشینه‌ی رِی اشاره کردیم ولی در Bound in Blood به طور مفصل با گذشته‌ی رِی آشنا می‌شوید. Ray یک قاتل بی‌فکر، بی‌روح، طماع و شهوت‌ران بوده و در Bound in Blood شما با این روی Ray سروکار دارید. برادرش توماس، اگرچه مثل رِی خشن بوده ولی با‌ملاحظه‌تر است. در Call of Juarez: Bound in Blood هر دو شخصیت قابل بازی هستند. تنها چند ماموریت ابتدا و انتهای بازی شما را مجبور به انتخاب یکی از دو برادر می‌کند و در بقیه‌ی بازی، این خود بازیکن است که می‌تواند با شخصیت مورد علاقه‌ی خود به بازی ادامه دهد. معمولا هر دو برادر با هم هستند و به جز چند وضعیت و ماموریت خاص که از هم جدا می‌شوند در بقیه‌ی بازی هر شخصیتی را انتخاب کنید دیگری هم در کنارتان می‌جنگد. سیستم بازی به شکلی است که به هر نحوی با شخصیتتان بازی کنید، عاقبت متوجه می‌شوید ری خشن بوده و توماس محتاط تر است. تنها ایراد بزرگ و اصلی بازی زود تمام شدن آن است و در بقیه‌ی موارد Call of Juarez: Bound in Blood یک بازی موفق و یک تجربه‌ی عالیست.

Call of Juarez: The Cartel: قرار نیست اگر یک ایده، ایده‌ی موفقی است به هر قیمیتی بازی موفقی هم شود! این همان درسی است که Call of Juarez: The Cartel به ما می‌دهد. بر‌خلاف دو نسخه‌ی قبلی که درموردشان صحبت کردیم، Call of Juarez: The Cartel یک بازی ضعیف‌تر، با مشکلات بیشتر، بازخورد‌های منفی‌ و در نهایت خلاصه بگویم، یک شکست بود. داستان بازی به سه مامور قانون خلاصه می‌شود که در پی از بین بردن کارتل‌های مواد مخدر معروف مکزیکی هستند. مثل نسخه‌های قبلی، این سه شخصیت هم هر سه قابل بازی هستند و هر یک پیشینه‌ی خود را دارند. بن بیشتر به تفنگداران غرب وحشی شباهت دارد و دو همکارش کیم و ادی، پلیس‌های مدرن‌تری هستند. این را از روی دیالوگ‌های شخصیت‌ها هم می‌شود تشخیص داد.

متاسفانه داستان بازی، بازیکن را درگیر نمی‌کند. شخصیت‌ها شباهتی به پلیس‌های رسمی ندارند. دیالوگ‌های فانی که بین آن‌ها رد و بدل می‌شود به هیچ وجه مناسب انجام ماموریت‌های ویژه نیست. در مورد گیم پلی نمی‌توان مشکلاتی که نظیر آن‌ها را در بخش داستان گفتیم را به گیم پلی هم نسبت دهیم. تنها مشکل گیم پلی بازی تکراری بودن آن است. در واقع تفاوت چندانی نکرده و این موضوع آزاردهنده است و مشکلات کوچک نسخه‌ی قبلی هنوز پا بر جا هستند. هر شخصیت پایان خود را دارد و این شاید تنها نقطه قوت داستان بازی باشد. در یک کلام، Call of Juarez: The Cartel هرگز یک بازی موفق و جذاب نیست.

Call of Juarez: Gunslinger: پس از یک شکست، بوی پیروزی می‌آید! داستان بازی از آن‌جایی آغاز می‌شود که یک جایزه بگیر پیر به نام Silas Greaves ماجراجویی‌هایش را برای چند جوان تعریف می‌کند. از یاغی‌های معروفی چون Butch Cassidy می‌گوید و این شما هستید که باید خاطراتش را بازی کنید. داستان بازی خیلی عمیق نیست و جای پیشرفت زیادی دارد اما در بخش گیم پلی Call of Juarez: Gunslinger حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. بخش داستانی Call of Juarez: Gunslinger کوتاه ولی سرگرم کننده است. دوئل‌های بازی جذاب‌ترین بخش آن بوده و احتمالا از دوئل کردن خسته نمی‌شوید. طراحی مراحل بازی هم یکی از نکات مثبت Call of Juarez: Gunslinger است.

Red Dead 

مورد انتظارترین بازی لیست. طرفدارانی که بی صبرانه منتظر Red Dead Redemption 2 هستند واقعا زیادند. این عنوان هرگز برای PC عرضه نشد.

تا الان دو نسخه از سری Red Dead منتشر شده و ساخت یک نسخه‌ی دیگر هم تایید شده است. سازنده و ناشر این سری Rockstar بوده و اولین نسخه این سری Revolver نام دارد که سال ۲۰۰۴ برای PS2 و Xbox منتشر شد. داستان بازی در غرب وحشی سال ۱۸۸۰ اتفاق میفتد و با داستان پیچیده‌ای رو به رو نیستیم. عده‌ای والدین Red، وقتی تنها یک بچه بوده است را کشته‌اند و حالا که او بزرگ شده، یک جایزه بگیر بوده و بدش نمی‌آید انتقام پدر و مادرش را هم بگیرد. در Red Dead Revolver تنها با راهزنان جاده‌ای و دزد سر و کار ندارید. قبایل آمریکایی و ارتش مکزیک هم جزو دشمنان بازیکن محسوب می‌شوند. Red Dead Revolver اگرچه بازی خوبی است ولی هرگز نمی‌تواند مثل نسخه‌ی بعدی خود باشد.

Red Dead Redemption دومین نسخه از این سری و مورد انتظار‌ترین بازی این لیست است. خوشبختانه RDR نه تنها یک وسترن فوق‌العاده، بلکه یک بازی فوق‌العاده است. John Marston یک دزد سابق، کسی که زیر نظر شخصی به نام Dutch کار می‌کرده و از ثروتمندان می‌دزدیددند تا به فقرا ببخشند، برای گرفتن انتقام از اعضای سابق گروهش Bill Williamson و Javier Escuella تمام غرب وحشی را زیر پا می‌گذارد تا آن‌ها را پیدا کند. John Marston در صحبت‌هایش می‌گوید بیل و خاویر او را رها کرده‌اند تا بمیرد. به هر حال Red Dead Redemption بر‌خلاف داستان نسخه‌ی قبلی، داستانی غنی دارد که خیلی خوب روایت می‌شود. ماموریت‌های جانبی متفاوت و اتفاقاتی که به صورت از پیش تعیین نشده در محیط بازی رخ می‌دهند بازیکن را مجذوب می‌کنند. ماموریت‌های Bounty Hunter هم در بازی گنجانده شده که شما می‌توانید آن‌ها را قبول کنید و اگر مجرم را زنده برگردانید پول بیشتری را دریافت می‌کنید. ۱۳ لباس مختلفی که در بازی دیده می‌شود و برای هر‌کدام باید ماموریت‌های خاص خود را به پایان برسانید شاید تنها ضعف و محدودیت بازی باشد. در بخش چند‌نفره نیز Red Dead Redemption عالی عمل می‌کند. Red Dead Redemption کامل‌ترین نمونه‌ی یک بازی وسترن است.

گیمفا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *