10 بازی غمانگیز که اشک بر چشمانمان جاری کرد
“ترجمه شده از وبسایت Gamerevolution، با دخل و تصرف”
قویترین داستانهای روایت شده در مدیوم گیم آنهایی نیستند که صرفا یک پرداختِ مناسب داشتهاند، بلکه قصههایی است که شما را جزوی از پیکرهی خود میسازد. این قصهها به قدری زیبا و تاثیرگذار روایت میشوند که درد، رنج، آلام، غم، شکست، موفقیت و شادیِ شخصیتهای حاضر در قصه را به طرزی تکاندهنده درک میکنید و خود را با احساساتِ او شریک میدانید.
عدهای از روایات بقدری قدرتمند هستند که با برانگیخته ساختنِ احساساتِ مخاطب، او را بشدت تحتتاثیر اتفاقات و پیچوخمهای شوکآور داستانی قرار میدهد که در نهایت حتی باعث گریهی فرد میشود. شاید با خودتان بگویید مگر میشود یک “بازی” انسان را به گریه وا دارد؟! قطعا به شرط یک روایت قوی چنین چیزی ممکن است. در ادامه 10 بازی را بررسی میکنیم که در واقع این کار را به نحو احسن انجام میدهند.
[توجه: بعضی از قسمتهای متن حاوی اسپویلهای داستانی است. پس اگر عنوانی را هنوز بازی نکردهاید بهتر است از خواندن توضیحاتش صرف نظر کنید.]
Brothers: A Tale of Two Sons
سال انتشار: 2013
پلتفرم: گوشیهای همراه، PC، PS3، PS4، Xbox 360 و Xbox One
داستان بازی با یکی از دو شخصیت اصلی (Naiee) شروع میشود. در ابتدای بازی او را میبینیم که در حال ادای احترام به مقبرهی مادر مرحومش میباشد. او سپس همراه با برادر بزگترش (Naia) به امید دستیابی به آب مقدس به سمت “درخت زندگی” (Tree of Life) راهی میشود تا شاید بتواند از این راه پدرش را که در حال مرگ است نجات دهد. در طول بازی میتوانید بوسیله هر دو آنالوگ دو برادر را کنترل کنید که این خود یک تجربهی منحصر بفرد است. با اینکه بازی مشکلاتی هم داشت، ولی در نهایت این ماجراجویی عاطفی ، فداکاریها و روابط بین Naiee و Naia باعث شد که Brothers: A Tale of Two Sons به یک عنوان تحسین شده در سال 2013 مبدل شود.
Final Fantasy VII
سال انتشار: 1997
پلتفرم: گوشیهای همراه، PS1 PS4, , PC
قطعا سفیروث یکی از بیادماندنیترین آنتاگونیست (نقشمنفی)های تاریخ صنعت گیم است. او بخاطر داشتن ظاهری خاص، شمشیری خفن و صد البته رفتاری تاریک مثل کشتن صدها انسان بیگناه (به خصوص “اریس”) به یک آنتاگونیست مشهور بین گیمرها تبدیل شد. اعمال سفیروث و انتقامجویی Cloud بخشی از چیزی است که Final Fantasy VII را به یک عنوان فوقالعاده تبدیل کردهاست. از FF VII بخاطر داشتن یکی از نمادیترین صحنههای مرگ در تاریخ بازیهای ویدئویی و پس زمینههای داستانی دردناک شخصیتهایش (مانند Red XIII و Barret Wallace) به عنوان یک اثر تکاندهنده یاد میشود. لحظهِی آخرین رویارویی کلود با سفیروث، مخاطب به لحاظ عاطفی خُرد می شود.
Final Fantasy X
سال انتشار: 2001
پلتفرم: PS2 PS3, PS4, , PS Vita
دهمین نسخه از سری Final Fantasy یک داستان عاشقانهی تمام عیار است. جادوی عشق بین “تیداس” و “یونا” حس دراماتیک و رمانتیک شگفتانگیزی را به Final Fantasy X داده، به خصوص آن پایان عاطفی. وقتی که میفهمیم تیداس یک احضارشده است و در واقع یک رویا. وقتی که در پایان بازی همزمان با گوش دادن به آن موسیقی متن تاثیرگذار، میبینیم تیداس پس از آخرین دیدار با عشقش از وجود و هستی به پوچی و نیستی رهسپار میشود… این صحنهها افراد بسیاری را در سرتاسر جهان به گریه انداخت.
Life is Strange
سال انتشار: 2015
پلتفرم: PC, PS3, PS4, Xbox 360, Xbox One
آخرین اثر استودیو Dontnod Entertainment یعنی Life is Strange نیز قطعا جزو عناوین داستان محور و رمانتیک است. این بازی خود را به عنوان یک درام تینایجری معرفی میکند و قبل از به رخ کشیدن روی بالغ خود، به سرعت رابطه بین بازیکن و شخصیتهای دنیای بازی را تشکیل میدهد. پروتاگونیست (شخصیت اصلی) بازی یعنی “مکس” در طول داستان میفهمد که با تواناییهای فرابشری خود میتواند تاثیری مثبت در وقایع پیش رو بگذارد و در این حین با افراد زیادی آشنا میشود؛ که عدهای در واقع دشمن او هستند. پایانبندی هرکدام از 5 اپیزود منتقل کنندهی یک پیام است که در دو اپیزود آخر شدیدا غمانگیز است. بازیهای کمی وجود دارند که چنین ارتباطی بین بازیکن و شخصیتها ایجاد کند.
Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots
سال انتشار: 2008
پلتفرم: PS3
10 سال پس از Metal Gear Solid، سالید اسنیک برای اتمام مامورت نهاییاش به میدان بازگشت. اما با چهرهای پیر و فرتوت و موهایی سپید؛ که در واقع کسی باورش نمیشد این همان سالید اسنیک است. این موضوعِ غمانگیز میتواند نماد و یادآور این باشد که زمان چقدر تند و ناجوانمردانه سپری میشود. در این مقطع یک جوان فعال و پرانرژی هستیم و مسیر درازی پیش رویمان است، ولی تا چشم برهم بزنیم میبینیم که همانند سالید اسنیک برای تحقق آرزوها و اهدافمان قبل از اینکه پایانمان فرا برسد در حال مبارزه با زمان هستیم. در این بازی داستان و روایت به شکلی است که نحوهی دست و پنجه نرم کردن سالید اسنیک با عذابهای فیزیکی و به خصوص روحی را با عمق وجود میتوان درک کرد. این اولین بار بود که برای یک بازی ویدئویی چنین اشک میریختم و از همان زمان تبدیل به یکی از بهترین بازیهای زندگیام شد.
Red Dead: Redemption
سال انتشار: 2010
پلتفرم: PS3, Xbox 360
حکایت جان مارستون در بازی Red Dead: Redemption تاثیری ماندگار و همیشگی بر مخاطب میگذارد. تعهد او نسبت به اصلاح جامعه و سرسپردگیاش در دفاع از خانواده بی حد و مرز بود. اما با وجود ذات پاکی که داشت، نتوانست دنیای وحشی غرب را از شر شریرهای روزگار خلاص کند. ازجانگذشتگی جان مارستون، یکی از احساسیترین پایانبندیهای تاریخ بازیهای ویدئویی را رقم زد.
Shadow of the Colossus
سال انتشار: 2005
پلتفرمها: PS2, PS3
قدرت روایت Shadow of the Colossus برخاسته از لطافت آن است. روایت این بازی به طرزی ملایم از دید هنری موزون و در کنار آن به جزئیات توجه بسیار زیادی شده. در ابتدا شاید داستان این بازی ساده بنظر برسد؛ جوانی به نام “واندر” باید 16 کلوسی عظیم را نقش بر زمین کند تا معشوقهاش (مونو) را به زندگی بازگرداند. او همراه با اسب وفادارش آگرو (که خود را قربانی اهداف واندر میکند) پای در این مسیر خطیر میگذارد و در طول این مدت، روایت به نحوی انجام میشود که هم واندر و هم خود بازیکن به لحاظ فکری به سمت و سویی کشیده میشوند که باور کنند در حال انجام عملی درست و به حق هستند. ولی زهی خیال باطل! در پایان وقتی حقیقت را میفهمیم که دنیا رو به زوال است و خود در تاریکی رها گشتهایم.
The Last of Us
سال انتشار: 2013
پلتفرم: PS3, PS4
دقایق نخستین بازی را به یاد بیاورید، هنگامی که سارا در آغوش پدر خود (جوئل) معصومانه جان میدهد؛ این دقیقا نقطهای است که بازی به مخاطب هشدار میدهد که برای چالشهای احساسی آماده باشد. چیزی که در ادامه میبینیم یک ماجراجویی جانسوز همراه با جوئل و الی در دنیایی آخرالزمانی ست و در طی آن شاهد خلق و تحول رابطهای عاطفی و عمیق بین این دو هستیم. رابطهی پدر و دختری جوئل و الی به حدی میرسد که در نهایت الی برای جوئل تداعیگر دختر از دسترفتهاش یعنی سارا میگردد و جوئل هم تنها پشتیبان و دلگرمیِ الی در این دنیای پوسیده. این چالشها و پیچوخمهای احساسی در لحظه به لحظهی روایت داستان قابل لمس است که در نهایت منجر به خلق یکی از بحثبرانگیزترین و برترین پایانبندیهای تاریخ صنعت گیم میشود.
The Walking Dead Season 1
سال انتشار: 2012
پلتفرم: PS3, PS4, PS Vita, Xbox 360, Xbox One, Mobile
این بازی که در سال 2012 برندهی چندین جایزهی GOTY از مراجع مختلف شد، نقطهی عطفی در داستانگویی بازیها به شمار میرود. قبل از این گمان میشد که داستانهای بزرگ و حماسی فقط برای عناوین AAA میباشد ولی استودیو Telltale Games با ارائهی داستان و روایتی منحصربفرد در The Walking Dead این موضوع را رد کرد. نویسندگی و صداپیشگی شگفتانگیز این بازی، تعداد بسیار زیادی از بازیکنان را عمیقا وارد ماجرای خود کرد و انتخابهای آنان در روند بازی را به چالش کشید. این بازی تعدادی صحنهی بسیار غمانگیز نیز داشت؛ از جمله صحنهی مرگ Lee ، که فداکاری و عشق این فرد نسبت به اطرافیان را برای مخاطب به طرزی تکاندهنده تداعی میکرد.
To The Moon
سال انتشار: 2011
پلتفرم: PC
To The Moon روایتگر تحقق رویاهاست. رویای پیرمردی در حال مرگ که اخیرا همسرش را از دست داده و آرزویش این است که بتواند قبل از مرگش به ماه سفر کند. وظیفهِی ما در این بازی این است که آرزوی دیرینهی این پیرمرد را تحقق ببخشیم. شاید نتوان به صورت حقیقی این کار را برای او انجام داد، اما میتوان کاری کرد که او باور کند به ماه سفر کرده. در طول بازی متوجه میشوید که چرا پیرمرد رغبت و انگیزهاش را برای این آرزو از دست میدهد، ولی مهمترین کاری که باید بکنید این است که قبل از رسیدن آخرین نفسهایش او را به آن غایت دیرینه برسانید. شاید چنین چیزی برای عدهای چنان غمانگیز نباشد، اما موسیقی متن جادویی Kan Gao با آن ملودی غمانگیز که به هنگام لحظات اوج داستانی نواخته میشود، بغض هر مخاطبی را میشکند.
در پایان اگر عنوانی را از قلم انداختهایم خوشحال میشویم که ما در میان بگذارید.
مترجم: علیرضا دادگر
پردیس گیم