R.E.M یک گروه راک آمریکایی است که از سال ۱۹۸۰ کار خود را شروع کرد. رهبر و خواننده گروه مایکل استیپ، گیتاریست پیتر باک، بیسیست مایک مایلز و درامر گروه بیل بری هستند.
و اما آهنگی که در این مقاله می خواهیم با هم گوش دهیم و بررسی اش کنیم:
” Losing My Religion ” برای اولین بار در فوریه سال ۱۹۹۱ به عنوان یک اهنگ سینگل عرضه شد. البته Losing My Religion دومین آهنگ از آلبوم ” Out of Time “ این گروه است.
Losing My Religion خیلی زود تبدیل به یکی از برترین آهنگ های R.E.M شد به طوری که در جدول آهنگ های پاپ Billboard به رتبه چهارم رسید، و در جدول موسیقی راک و مدرن راک رتبه یک را بدست آورد.
این آهنگ در سطح بین المللی نیز بسیار مورد توجه قرار گرفت و در جدول بهترین آهنگ های ۱۴ کشور قرار گرفت، از جمله رتبه یک در بلژیک و هلند.
از دیگر افتخاراتی که Losing My Religion برای گروه به دنبال داشت جایزه گرمی بهترین موسیقی پاپ بود، و البته موزیک ویدئو آهنگ نیز جایزه بهترین موزیک ویدئو کوتاه گرمی را برای خود کرد.
مجله معتبر رولینگ استون این آهنگ را در لیست ۵۰۰ موزیک برتر خود در کل تاریخ موسیقی قرار داد.
این آهنگ بر خلاف نامش ( Losing My Religion ) هیچ کاری با دین ندارد ( ترجمه نام آهنگ : دینم را از دست می دهم ) و این مورد را در طول بررسی متن آهنگ برایتان توضیح خواهم داد. متن آهنگ و شخص مایکل استیپ گویای این هستند که همه چیز درباره شک و وسواس در عشق است. استیپ در مصاحبه ای با رولینگ استون گفته است که این آهنگ را با الهام از ” Every Breath You Take ” گروه Police ساخته است او می گوید: فقط یک آهنگ پاپ درباره اعتراف به عشق است، من فکر می کنم بهترین آهنگ ها آنهایی هستند که هر کس با شنیدنش بگوید ” آره این منم “.
Losing My Religion:
ترجمه متن و بررسی:
Oh, Life is bigger
It’s bigger than you
And you are not me
زندگی بزرگتر است
بزرگتر از تو
و تو من نیستی
( در این قسمت خواننده سعی می کند به خود بقبولاند که فردی که از آن صحبت می کند مهمترین چیز در دنیا نیست، و نباید اجازه دهد او رویش تاثیر بگذارد. )
The lengths that I will go to
The distance in your eyes
طولی که من به آن می روم
فاصله ی درون چشمانت
( در این قسمت با لغات بازی شده، دو اصطلاح در اندازه گیری مقابل هم قرار گرفته اند (length به معنای طول و distance به معنای فاصله ) او هر کاری می کند تا با فرد مورد نظرش ارتباطی عاطفی برقرار کند حتی اگر این فرد مقاومت کند. )
Oh no, I’ve said too much
I set it up
آه نه، بیشتر از آنچه باید گفتم
مقصودم را لو دادم
( ناگهان متوجه می شود اشتباهی انجام داده، نمی خواسته به عشقش اعتراف کند اما این کار را کرده. شاید این اعتراف همه چیز را بین او و عشقش بهم بریزد. )
That’s me in the corner
That’s me in the spotlight
این منم اون گوشه
این منم که زیر نور قرار گرفتم
( کسی که پنهانی عاشقش بوده حالا از احساساتش خبر دار است، و خواننده جایی برای پنهان شدن از واکنش او ندارد. در گوشه ای گیر افتاده و نور رویش است ( مانند دزدی که پلیس به دامش انداخته ) )
Losing my religion
خونسردی و کنترلم را از دست می دهم
(Losing my religion در بیان مردم آمریکای جنوبی به معنای از دست دادن خونسردی و کنترل است و religion اینجا به معنای دین نیست. عشقش برای کسی که پنهانی دوستش داشته رو شده و حس می کند نمی تواند احسساتش را کنترل کند. )
Trying to keep up with you
And I don’t know if I can do it
Oh no I’ve said too much
I haven’t said enough
سعی می کنم پا به پای تو بمانم
اما فکر نمی کنم بتوانم موفق شوم
آه نه، بیش از آنچه باید گفتم
به اندازه کافی نگفتم
( این چهار خط همه درباره شکی است که به خود دارد، می خواهد نشان دهد که عاشق این فرد است، اما نمی خواهد عجیب و غریب جلوه کند. وسواسش باعث شده به هرچه می گوید یا هر حرکت خود شک کند. )
I thought that I heard you laughing
I thought that I heard you sing
I think I thought I saw you try
فکر کنم شنیدم که خندیدی
فکر کنم شنیدم که چیزی خواندی
فکر کنم خواستی کاری بکنی
( تمام حرکات کسی که دوستش دارد را زیر نظر دارد، دوست دارد بداند حس او چیست، آیا اصلا شانسی هست؟ حتی یک حرکت کوچک، شعری زیر لب، یک لبخند. اما در ادامه ی آهنگ اعتراف می کند همه اینها گول زدن خودش بوده )
Every whisper
Of every waking hour
I’m choosing my confessions
Trying to keep an eye on you
Like a hurt lost and blinded fool
Oh no, I’ve said too much
I set it up
هر زمزمه ای که داشتم
تمام ساعاتی که بیدار بودم
در حال انتخاب اعترافاتم بودم
سعی می کنم چشم از رویت بر ندارم
مانند کسی که قلب خود را باخته و احمقی که کور شده
آه نه، بیش از آنچه که باید گفتم
مقصودم را لو دادم
( این فرد تمام فکر و وقتش را گرفته است. همچنان تمام حرکات شخصی که دوستش دارد را زیر نظر گرفته، کاملا مات او شده. احساس ضعف، رقت انگیز بودن، رنجش، و نفرت از خود پیدا کرده، اعتماد بنفسش از هم پاشیده، نمی داند چکار کند و فقط می خواهد از دردسری که به تازگی برای خود ایجاد کرده پنهان شود. )
Consider this
Consider this
The hint of the century
Consider this
The slip that brought me
To my knees failed
What if all these fantasies
Come flailing around
Now I’ve said too much
این را ( اعترافی که کرده ) در نظر بگیر
به عنوان اشاره قرن
در نظر بگیرش
اشتباهی که شکستش مرا به زانو درآورد
اگر همه این افکار
بیهوده باشد چه
حالا دوباره بیش از حد گفتم
( این اعتراف را بزرگترین اشاره به عشقی که نسبت به دلبرش دارد می داند ( ااشاره قرن ) طوری که برای کل عمر او را به زانو در آورده، اما همچنان واکنشی از سوی دلبر دریافت نکرده. از اینکه افکارش در مورد کسی که دوستش دارد بیهوده و بی ثمر باشد احساس وحشت می کند. )
I thought that I heard you laughing
I thought that I heard you sing
I think I thought I saw you try
( تکرار شده )
( همچنان به یک گوشه چشم امیدوار است )
But that was just a dream
That was just a dream
اما فقط یک رویا بود
فقط یک رویا بود
( این دو خط را می توان جوابی به قسمت بالا دانست ( جایی که حرکات دلبرش را زیر نظر دارد و حس می کند او هم متوجهش است ) متوجه می شود آنچه در رفتار های کسی که دوستش دارد می دیده فقط یک رویا بوده ( از dream استفاده شده چون این فکر برایش شیرین است ). )
That’s me in the corner
That’s me in the spotlight
Losing my religion
Trying to keep up with you
And I don’t know if I can do it
Oh no I’ve said too much
I haven’t said enough
I thought that I heard you laughing
I thought that I heard you sing
I think I thought I saw you try
( تکرار شده )
But that was just a dream
Try, cry
?Why try
That was just a dream, just a dream, just a dream
Dream
اما فقط یک رویا بود
تلاش، گریه
تلاش برای چه؟
فقط یک بود، فقط یک رویا، فقط یک رویا
رویا
( ترجیح می دهد دست از تلاش برای پیدا کردن عشق بردارد، و با شرمندگی و غمی که باید تجربه کند روبرو شود. وقتی همه این افکار تنها یک رویا و ساخته ی ذهن بوده دیگر گریه و تلاش برای چه؟ )
بدونیم