بررسی پایان‌بندی فصل اول سریال The Witcher

فصل اول سریال «ویچر» (The Witcher) با وصال «سیری» با بازی «فرایا آلن» و «گرالت» با بازی «هنری کویل» پایان یافت، در حالی که این دو مسافر به هدفشان دست یافتند. در میدان جنگ، «ینیفر» با بازی «آنیا شالوترا» سپاه نیلفگاردین را شکست داد اما مشخص نیست که او زنده است یا نه؟ داستان این بخش از سریال از داستان کوتاه «چیزی بیشتر» (Something More) نوشته «آندژی ساپکوفسکی» اقتباس شده. در این داستان به جنگ سادن هیل که «ینیفر» در آن شرکت می‌کند اشاره می‌شود، البته داستان سریال کمی با کتاب متفاوت است اما در کلیت آن تغییراتی اعمال نشده است. سؤال اصلی طرفداران سریال این است که با پایان فصل اول، می‌توان چه انتظاری از فصل دوم داشت؟ معنی الهامات «گرالت» از زمان کودکی‌اش چه بود و زن مرموزی به نام «ویسنا» که در خاطراتش بود چه کسی است؟

آیا «ویسنا» مادر «گرالت» است؟

بله، «ویسنا» مادر «گرالت» و جادوگر و شفادهنده توانایی است. در داستان کوتاه و سریال لایو-اکشن، «گرالت» و «ویسنا» به خاطر رها کردن او در کودکی درگیری شدیدی دارند. در کتاب نکته‌ای وجود دارد که در سریال وجود ندارد. «ویسنا» کسی بود که پیش از رها کردن نام «گرالت» را به او داد. ابن در حالی است که در سریال این بخش حذف شده و «گرالت» فکر می‌کند که «وزمیر» که مربی او در کائر مورهن بود این نام را به او داده است. نقل قول «ویسنا» خطاب به «گرالت» در کتاب از این قرار است: «به خواب برو «گرالت». بین خودمان، «وزمیر» این نام را به تو نداد. اگرچه این چیزی را بین ما عوض نمی‌کند و زمان را به عقب بر‌نمی‌گرداند، من دوست دارم تو این را بدانی. خداحافظ، مراقب خودت باش و دنبال من نگرد.»

جزئیات درباره‌ی خانواده‌ی «گرالت» در کتاب‌ها محدود است، اما به نظر می‌رسد که شبکه‌ی نتفلیکس برنامه‌ی دیگری دارد. در سریال صحنه‌ای از «گرالت» جوان با «ویسنا» در خانه دیده می‌شود در حالی که «ویسنا» به او می‌گوید به مسیرش ادامه دهد، اما شاید در آینده گرگ سفید دوباره با مادرش ملاقات کند.

«لورن اشمیت هیسریش» تهیه‌کننده‌ی اجرایی سریال درباره صحنه «گرالت» جوان و مادرش می‌گوید: «یکی از صحنه‌های مورد علاقه‌ی من در کتاب «شمشیر سرنوشت» (Sword of Destiny) صحنه‌ای است که «گرالت» خواب می‌بیند با مادرش ملاقات می‌کند. ما مطمئن نیستیم که این بخش از داستان را دقیقاً کجا خواندیم اما این چیزی است که می‌خواستیم در قسمت آخر فصل اول به چشم بیاید. می‌خواستیم درباره‌ی گذشته‌ی «گرالت» اطلاعاتی بدهیم… نکته جالب این است که این خواب به عنوان خواب آشفته نشان داده شده و این حس نامطمئنی در بیننده ایجاد می‌کند که آیا این فقط یک خواب است یا اینکه «گرالت» گذشته را به خاطر آورده. ما تصمیم داریم که در آینده این خط داستانی را دنبال کنیم.

توضیحاتی درباره جنگ سادن هیل

جنگ سادن هیل پس از اینکه آتش «ینیفر» بیشتر ارتش نیلفگارد را می‌سوزاند، به طور ناگهانی پایان می‌یابد. غیر از «تیسایا» با بازی «میانا برینگ» و «ویلگه‌فورتز» با بازی «ماهش جادو» دقیقاً مشخص نیست که کدام یک از جادوگران از قتل عام جان سالم به در می‌برد. جنگ سادن هیل در کتاب با جزئیات زیادی توصیف نشده.

این جنگ تنها از دیدگاه یک ساحره برای «گرالت» تعریف می‌شود. او درباره کشتار وحشتناک آن روز در رمان «خون الف‌ها» می‌گوید: «شعله‌های آتش بود و فریاد طنین‌افکن، تیرهای آتشین و گلوله‌های انفجاری، صدای جیغ و برخورد از همه جا به گوش می‌رسید، و ناگهان من خود را روی زمین در کنار تلی از زغال یافتم، و ناگهان متوجه شدم که آن تل زغال «یوئل» است و آن چیز وحشتناک کنار او که دست و پا نداشت و جیغ می‌زد «کورال» است. با خود فکر کردم خونی که در آن افتاده‌ام متعلق به «کورال» است. اما مال من بود. و آنگاه دیدم که بر سر من چه بلایی آورده بودند، و من شروع به زوزه کشیدن کردم، مانند یک سگ کتک‌خورده زوزه می‌کشیدم، مانند یک کودک کتک‌خورده.»

در فصل دوم منتظر چه چیزهایی باشیم؟

اشمیت درباره راوی و جهت داستانی فصل اول می‌گوید بازگو نکردن داستان‌های کوتاه ساپکوفسکی منطقی نیست: «اتفاقات داستان‌های کوتاه دقیقاً شکل‌گیری دنیا را توصیف می‌کنند.» البته با توجه به اینکه قسمت آخر از فصل اول داستان آخرین داستان کوتاه کتاب «شمشیر سرنوشت» (Sword of Destiny) را بازگو می‌کند، منطقی است که فصل دوم به سراغ پنج رمان «جادوگر» به نام‌های «خون الف‌ها» (Blood of Elves)، «دوران خواری» (Time of Contempt)، «غسل تعمید آتش» (Baptism of Fire)، «برج پرستو» (The Tower of the Swallow) و «بانوی دریاچه» (The Lady of the Lake) برود.

برخلاف ماجراجویی‌های «گرالت» در داستان‌های کوتاه، رمان‌ها از زبان شخصیت‌های مختلف روایت می‌شوند و شباهت بسیاری به کتاب‌های «ارباب حلقه‌ها» و «بازی تاج‌وتخت» دارند. کسانی که بازی «ویچر ۳: شکار وحشیانه» (The Witcher 3: Wild Hunt) را بازی کرده‌اند و از شنیدن اسم «وزمیر» در قسمت آخر خوشحال شدند، می‌توانند انتظار داشته باشند در صورتی که هیسریش و همکارانش همین خط داستانی را ادامه دهند و این میزان شباهت را با کتاب حفظ کنند، شخصیت «وزمیر» را در ادامه خواهند دید. البته هنوز خبری درباره بازیگری برای نقش «وزمیر» منتشر نشده است.

هیسریش درباره ملاقات «گرالت» و «سیری» در پایان فصل اول می‌گوید: «من از لحظه اولی که نوشتن فیلم‌نامه را آغاز کردم می‌دانستم که ملاقات «گرالت» و «سیری» باید در لحظه پایانی سریال باشد و با این اتفاق سرنوشت این دو به حقیقت می‌پیوندد. زیرا بسیاری از اتفاقات فصل اول به این مسئله اشاره دارند. این سریال درباره سرنوشت این سه شخصیت است و اینکه چطور با هم ارتباط برقرار می‌کنند و با هم حرکت می‌کنند در حالی که نمی‌خواهند. به همین دلیل در فصل دو کمی این مسئله را بیشتر بررسی خواهیم کرد.»

تانی کال

30nama

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *