فراری ۴۸۸ اسپایدر
یکی از بهترین ویژگیهای سقف فلزی ۴۸۸ اسپایدر عایقبندی مناسب است؛ بهطوریکه پس از بسته شدن درست مثل مدل کوپه هیچگونه صدایی را از بیرون به داخل اتاق راه نمیدهد. تغییر وضعیت آن نیز با فشردن یک دکمه انجام شده و تنها چهارده ثانیه طول میکشد.
هنگام باز بودن سقف نوای روحنواز پیشرانه ۳۹۰۲ سیسی توربو دوقلوی ۶۶۱ اسب بخاری و ۷۸۰ نیوتنمتری پیوسته به گوش میرسد. اگرچه صدای خروجی در دورهای بالا به اندازه بلوک ۴۴۹۹ سیسی تنفس طبیعی ۴۵۸ اسپایدر نیست و در مقام مقایسه امتیاز کمتری میگیرد، اما خب شنیدن سوت توربوها از درون کالبد یک اسب وحشی هم حال و هوای خاصی دارد!
علیرغم افزایش وزن ۵۰ کیلوگرمی (به خاطر سقف تاشو)، عملکرد فنی کاملاً مشابه برادر کوپه بوده و هیچ تفاوت خاصی مشاهده نمیشود. همچنین با وجود فرمانپذیری فوقالعاده، حالت رانندگی Race بسیار کارآمد و عملکرد خیرهکننده سامانه کنترل لغزش جانبی (Side Slip Control) همهچیز برای یک رانندگی پرهیجان و لذتبخش آماده است.
لوتوس اِلیزه کاپ ۲۵۰
از اولین حضور لوتوس الیزه در دنیای خودرو بیش از دو دهه میگذرد. آن زمان تنها حدود ۱۰۰ اسب بخار قدرت داشت و تازه اول راه بود. نسخه کاپ ۲۵۰ کنونی (Cup 250) با تکیه بر پیشرانه ساخت تویوتا، توانی برابر با ۲۴۳ اسب بخار ارائه میکند که به نسبت وزن خشک ۹۳۱ کیلوگرمی عدد قابلتوجهی به نظر میرسد.
فضای اتاق جادار است و سوار و پیاده شدن بهراحتی صورت میگیرد. حتی افراد قدبلند هم برای ورود و خروجی مشکلی ندارند و نیازی به برداشتن سقف حس نمیشود.
بلوک مذکور به خوبی چسبندگی کمِ شاسی را تکمیل کرده و تنها با فشار کافی روی پدال گاز، کمفرمانی موردنیاز برای دریفت و سُر خوردن سر پیچها را محیا میسازد. فرمان با کمک سامانههای هیدرولیک و EPAS نرم و تحت کنترل بوده و علاوه بر القای راحتی و آسایش بیشتر به سواری، هرگونه ناآرامی و تکان اضافی را خنثی میکند. رانندگی در سرعتهای بالا نیز حس امنیت بسیار خوبی دارد و تنها نکته منفی آن نبود یک صدای گوشنواز در بخش عقبی خودرو است.
پورشه ۹۱۱ تارگا GTS
۹۱۱ تارگا یکی از خاصترین نسخههای این کوپه اصیل آلمانی بوده و انصافاً هم نمای بسیار جذابی دارد. سقف پارچهای بین شیشه جلو و مجموعه آلومینیومی شیشه عقب قرار داشته و هر زمان که بخواهید داخل محفظه پشت صندلیها جای میگیرد. از ویژگیهای تارگا GTS میتوان به عملکرد فنی سریع و دقیق مشابه کد GT3 و امکانات ایمنی و رفاهی بسیار خوب اشاره کرد که در کنارهم خودرویی اسپرت برای استفادههای روزمره و نیز ماجراجویی در پیست ساختهاند.
بلوک شش سیلندر خطی ۲۹۸۱ سیسی حداکثر قدرت ۴۵۰ اسب بخار (در ۶۵۰۰ دور بر دقیقه) و بیشینه گشتاور ۵۵۰ نیوتنمتر (در ۲۱۵۰ تا ۵۰۰۰ دور بر دقیقه) تولید میکند که تماماً از طریق جعبهدنده هفت سرعته دستی یا نمونه خودکار PDK به هر چهار چرخ میروند.
تنها نکته منفی قابلذکر اضافهوزن ۱۰۰ کیلوگرمی است که طی رانندگی عادی و بدون تنش تقریباً حس نمیشود، اما بهمحض ورود به مسیرهای دارای پستیوبلندی خودش را نشان میدهد که البته خیلی هم شدید و مُخل عملکرد خودرو نیست!
مزدا MX-5 میاتا
رانندگی میاتا به حدی لذتبخش و دوستداشتنی است که فراموش میکنید سوار یک رودستر ریزنقش ۲۰ هزار پوندی شدهاید. نسل کنونی این خودرو تواناییهای قابلتوجهی در چنته دارد و شاید تنها ایراد فاحش آن طراحی ظاهری متوسط باشد.
سقف پارچهای بهسادگی تا شده و بین پشتسریِ صندلیها و درپوش صندوق عقب جای میگیرد. در بخش فنی دو پیشرانه ۱٫۵ و ۲ لیتری قابل سفارش است که به ترتیب ۱۲۹ و ۱۵۸ اسب بخار قدرت را از طریق جعبهدنده شش سرعته دستی (شش سرعته خودکار) به چرخهای عقب میفرستند.
تریم ۲ لیتری از یک مشکل عجیب رنج میبرد. به دلیل استفاده از دیفرانسیل لغزش محدود، عقب خودرو سنگینی خاصی دارد و کنترل آن در لغزشها دشوار است. همین موضوع علیرغم شاسی بسیار خوب و توانا، رانندگی با میاتا را کمی خستهکننده مینماید.
در مدل ۱٫۵ لیتری از تعدیلهای بیلشتِین (Bilstein) استفاده شده که مشکل مذکور را به میزان زیادی مرتفع میسازد. اما به دلیل ضعف پیشرانه، بیشتر به درد استفادههای روزمره میخورد و اگر مهارت کافی در تعویض دندهها به خرج ندهید، کمی دلزده خواهید شد. البته اینها ایرادات تخصصی و ریزبینانه هستند و بهطورکلی MX-5 هنوز هم بهعنوان یکی از گزینههای خوبِ موجود در گروه خودروهای اسپرت دیفرانسیل عقبِ معمولی شناخته میشود.
جگوار اِف-تایپ SVR
اِف-تایپ SVR همانطور که از نامش برمیآید (SVR مخفف Special Vehicles Operations است)، به طرز عجیبی فرز و سریع است. نمونه بهروزرسانی شده قلب ۵ لیتری V8 اِف-تایپ R، زیر کاپوت این نسخه توانی برابر با ۵۶۷ اسب بخار تحویل میدهد. جعبهدنده از نوع هشت سرعته خودکار بوده و با کمک سامانه چهار چرخ محرک ثبت شتاب اولیه را تنها در ۳٫۵ ثانیه میسر میسازد. شاسی و سامانه AWD هم دستخوش تغییرات جزئی شده تا هماهنگی لازم را با قدرت بیشتر پیشرانه داشته باشد. تمامی اینها همچنین با نوای بم و زمخت سامانه اگزوز تیتانیومی سفارشی همراه است که لذت رانندگی را چند برابر میکند.
برای تشخیص مدلهای SVR کافی است نگاهی به کیت بدنه و بال عقب (قابلحذف) بیاندازید. داخل اتاق هم کاملاً حال و هوای اسپرت دارد و متریال و تجهیزات موجود در سطح متوسط هستند.
چابکی خودرو در جادههای مسطح و هموار خوب است و هیچ مشکلی برای تاختوتاز با سرعت زیاد حس نمیشود، اما در مسیرهای سختتر قضیه کمی فرق میکند و برای دستیابی به عملکرد موردنظر باید کمی نحوه رانندگیتان را تغییر دهید.
لامبورگینی اوراکان اِسپایدر
بخش عقب اوراکان اسپایدر در مقایسه با گالاردو حجیمتر شده و نمای تازهای بوجود آورده است. ارتفاع کم، چهره عبوس و خشن و خطوط شکسته متعدد این نسخه را به یکی از گیراترین خودروهای روباز دو نفره دنیا بدل کردهاند. با باز کردن سقف نیز صدای قلب ده سیلندر V شکل داخل اتاق میپیچد و عیش سرنشینان را تکمیل میکند.
اگر خیلی اعتقادی به صدای اگزوز ندارید، اوراکان میتواند نظرتان را تغییر دهد. پیشرانه V10 آنچنان صدای گیرا، بلند و چندلایهای از خود بر جای میگذارد که حتی توجه مردم حاضر در فواصل دور نیز جلب میشود. از طرفی حداکثر توان ۶۰۳ اسب بخار، راننده را بیشتر و بیشتر به گاز دادن و فتح دورهای بالا ترغیب میکند که خود این موجب سلب آرامش بیشتر اطرافیان خواهد شد.
اوراکان علیرغم چهره اخمو، در مناطق شهری و جادههای آزاد رفتار منطقی و آرامی از خود نشان میدهد و چالاکی، کنترل آسان، شاسی بسیار خوب و سرعت عمل فوقالعاده آن واقعاً خیرهکننده است. اما متأسفانه با وجود انتقال بخش اعظم گشتاور به چرخهای عقب آنطور که بایدوشاید هیجانانگیز و دلرُبا عمل نمیکند و در حد انتظار ظاهر نمیشود!
مرسدس-آاِمگ SL 63
کلاس SL مرسدس بنز با وجود تلفیق بسیار خوب راحتی و عملکرد فنی دقیق، در کلاس خود گزینه چندان چشمگیری نیست؛ مگر اینکه سراغ یکی از انواع AMG آن بروید!
با آمدن کلاس S روباز، جایگاه سری SL در سبد محصولات مرسدس بنز کمی تغییر کرد. این جابجایی به فرصتی برای مهندسان آاِمگ تبدیل شد تا آن را بدل به مدلی اسپرتتر و جذابتر سازند که تمرکز بیشتری در بحث فنی و اعداد و ارقام چشمگیر دارد.
پیشرانه ۵٫۵ لیتری توربو دوقلو SL 63 قدرت و گشتاور به ترتیب ۵۸۵ اسب بخار و ۹۰۰ نیوتنمتر تولید میکند که برای شکست دادن غالب هایپرماشینهای موجود در بازار (در مسیر مستقیم) کفایت میکند! شاسی بهمنظور جلوگیری از هدر رفت توان خروجی، مورد بازبینی قرار گرفته که از نتایج آن میتوان به کشش بسیار خوب، پیچش ناچیز بدنه و سرعت عمل فوقالعاده در شرایط مختلف اشاره کرد.
نرمی فرمان و سامانه کنترل فعال بدنه (Active Body Control) اجازه ورود هیچگونه عامل مزاحم به داخل اتاق را نمیدهد. دقت بسیار بالای پدال گاز هم (به همراه سایر موارد) شرایط لازم را برای بازی دادن کنترلشده محور عقب فراهم میکند. در یک کلام باید گفت ذات منحصربهفرد آاِمگ، تعادل و پایداری فوقالعاده خودرو و نوای گوشنواز سامانه اگزوز در کنار هم تجربهای جذاب و فراموشنشدنی را برایتان رقم میزنند.
آئودی R8 اِسپایدر
پیکربندی R8 در بسیاری از قسمتها با لامبورگینی اوراکان مشترک بوده و نیز بخش اعظم قطعات خود را از مدلهای گروه فولکس واگِن میگیرد.
در نسل دوم، نمای ظاهری با حفظ شاکله اصلی، بهروزتر و جسورتر شده است.
عایقبندی سقف پارچهای کمی جای سوال دارد؛ بهطوریکه اگر دقت کنید صداهای ریزی به گوشتان میرسد. غُرغر بلوک تنفس طبیعی V10 در حالت آرامش (ایست کامل و دورهای پایین)، در دورهای بالا تبدیل به زوزهای عمیق میشود که با تحویل خروجی ۵۳۳ اسب بخار (مدل پایه) همراه است.
جعبهدنده هفت سرعته دو کلاچه خودکار و سامانه چهار چرخ محرک نیز توان مذکور را به هردو محور میرسانند. عملکرد این مجموعه به حدی خوب و مطمئن است که در تمامی شرایطِ رانندگی احساس امنیت و کنترل کامل (بر خودرو) دارید. اما متأسفانه در یکسری موارد خونسرد عمل کرده و عملاً شور و هیجانتان را از بین میبرد.
درمجموع R8 اسپایدر تفاوت خاصی با مدل کوپه نمیکند و شاید همین مورد بهترین تمجید برای آن باشد!
مکلارن ۶۷۵LT اسپایدر
۶۷۵LT برخلاف سایر اعضای این جمع، طوری طراحی شده که مقاومت ساختاری خود را بجای سقف از هسته مرکزی یکتکه فیبر کربنی میگیرد، درنتیجه حذف سقف هیچ اثری بر عملکرد فنی آن نداشته و از این نظر تفاوتی با مدل کوپه نمیکند. تنها ایرادی که میتوان بدان گرفت این است که نهتنها با تیراژ بسیار محدودی تولید شده بلکه تکتک نمونهها خانه گرم و نرمی دارند و پیدا کردن نمونههای دست دوم بسیار مشکل است.
بسیاری از قطعات فنی جدید بوده و تعدادی هم از P1 گرفته شدهاند. قدرت و گشتاور بلوک ۳٫۸ لیتری با استفاده از توربوها و میللنگ جدید به ۶۶۶ اسب بخار و ۶۹۹٫۶ نیوتنمتر رسیده که البته کاهش وزن ۱۰۰ کیلوگرمی (در مقایسه با ۶۵۰S) هم در آن بیتأثیر نیست. از طرفی شاسی نیز همکاری بسیار خوبی با پیشرانه داشته و فرمان اطلاعات دقیقی از سطح مسیر حرکت بدست میدهد.
آئودی TT RS رودستر
نسل سوم TT در طراحی بیرونی از پورشه باکستر کمک گرفته و پویایی و اصالت در چهرهاش موج میزند. از طرفی به محض نشستن داخل اتاق کیفیت فوقالعاده، سطوح نرم و مستحکم و داشبورد ارگونومیک آن نظرتان را جلب میکند.
اما جالبترین قسمت TT، پیشرانه ۲٫۵ لیتری پنج سیلندر توربو زیر کاپوت است که ۳۹۴ اسب بخار قدرت و ۴۸۰ نیوتنمتر گشتاور تولید کرده و برای دستیابی به شتاب اولیه ۳٫۹ ثانیهای و دستیابی به سقف سرعت ۱۷۴ مایل بر ساعت (۲۸۰ کیلومتر بر ساعت) چیزی کم ندارد.
وزن کلی پیشرانه در مقایسه با نسل قبلی ۲۶ کیلوگرم کمتر شده و سامانه Haldex بهمنظور حصول تنظیمپذیری بیشتر و کاهش حداکثری کمفرمانیِ دماغه مورد بهروزرسانی قرار گرفته است. حاصل کار به نسبت مدل پیش از خود چابکی و چالاکی بیشتری داشته و در تغییر مسیرهای ناگهانی مطیعتر عمل میکند. همچنین سر پیچها به دلیل تمایل شدید خودرو به خروج از مسیر حرکت، حضور قدرت و گشتاور پیشرانه در بخش عقب کاملاً حس میشود.
اروندپلاک