تفاوتهای فیلم هری پاتر و تالار اسرار (the Chamber of Secrets) با کتابِ آن:
- فصل اول؛ بدترین روز تولد: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-کتاب در صبح روز تولد هری آغاز میشود؛ فیلم در عصر روز دیدار میسونها شروع میشود. صحنهای که هری دابی را درون پرچینها میبینید نیز از فیلم حذف شده است و همچنین دعوای میان دورسلیها و هری. با این حال، ورنون دورسلی در فیلم میگوید که هری به اندازه کافی قدردان زحمات آنها نیست وی اشاره میکند که آنها از هری از زمانی که نوزادی بیش نبوده مراقبت کرده و غذای خوب و اتاق اضافی دادلی را به وی دادهاند زیرا بسیار مهربان هستند.
-بر اساس این موضوع، دورسلی ها متذکر میشوند که اتاق اضافی دادلی را در این قسمت از فیلم به هری دادهاند، این در حالیست که این اتفاق در کتاب اول و طی جریان نامههای مرموزی که از هاگوارتز به خانه آنها میرسید اتفاق افتاد.
- صحنهای که هری از به کار بردن کلمه «جادو» توسط دورسلیها منع شده، در فیلم حضور ندارد.
- فصل دوم؛ هشدار داربی: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-در کتاب، زمانی که هری وارد اتاقش میشود، دابی خیلی آرام و بی سر و صدا بر روی تخت وی نشسته است. با این حال در فیلم، دابی در حال خندیدن است و با سر و صدا بر روی تخت میپرد.
-برخلاف کتاب، دابی اشارهای به ولدمورت و یا برادر احتمالی وی که میتواند مظنونی برای وقایع وحشتناکی که ممکن است برای هری اتفاق بیوفتد، در فیلم نمیکند.
-درون کتابها، هر زمان که دابی ظاهر و یا ناپدید میشود، صدای بلند شکستنی به گوش میرسد؛ با این حال در فیلمها، وی معمولاً با سرعت و با کمترین سر و صدا، غیب میشود؛ البته در هر فیلم این موضوع متفاوت است، مثلاً در همین فیلم او به نوعی محو میشود که گویا باد وی را با خود برده است.
-فیلم به ما نشان میدهد که دابی پودینگ بزرگ را با شناور کردن حرکت داده و سپس در اتاق نشیمن، بر روی سر خانم میسن میاندازد؛ با این حال در کتاب، دابی پودینگ را در آشپزخانه میاندازد و باعث میشود که همه آن بر روی هری بریزد، نه خانم میسن. همچنین در فیلم، خانم میسن کیکی که بر رویش ریخته را با انگشتش مزه میکند که در کتاب به دلایل بالا وجود ندارد.
-در حالی که در فیلم، دلیل خروج خانواده میسون، افتادن پودینگ بر روی خانم میسن بود، در کتاب، آنها به دلیل ترس از جغدی که پیام حاکی از استفاده غیر مجاز از جادو را حمل میکرد، از خانه دورسلیها خارج شدند.
-صحنهای که وزارتنامه، نامهای برای توبیخ هری به دلیل استفاده غیر مجاز جادو در خانه میفرستد، از فیلم حذف شده که دورسلیها را از این قانون باخبر میسازد. این موضوع توجیه کننده ادامه فیلم است که ورنون دورسلی میداند هری نمیتواند از جادو در خارج از مدرسه استفاده کند. از آن جایی که این صحنه در فیلم قرار نگرفت، خطایی واضح در فیلمهای آینده به وجود آمده است.
-در کتاب، شوهرخاله ورنون به یک جوشکار میسپارد تا میلههایی را بر روی پنجره اتاق هری نصب کند؛ در فیلم، وی خودش این میلهها را بر روی پنجره جوش میدهد.
-کابوس هری که خود را در قفس یک باغ وحش میبیند، از فیلم حذف شده است.
- فصل سوم؛ پناهگاه زیرزمینی: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-در فیلم، زمانی که خانواده ویزلی هری را نجات داده و در حال پرواز بر فراز محله Privet Drive هستند، ران ویزلی برای هری آرزوی تولدی شاد را میکند. ران این جمله را در کتاب نمیگوید، زیرا تولد هری در روزی که میسونها به ملاقات دورسلیها آمده بودند، بود. در نتیجه باید در فیلم اشاره میشد که ویزلیها هری را در نیمه شب همان روز نجات دادهاند؛ هر چند که در کتاب آنها این عمل را در نزدیکای صبح روز بعد انجام میدهند.
-در کتاب، دورسلیها توسط صدای جیغ هدویگ از خواب بیدار میشوند. در فیلم، آنها با صدای افتادن میلههای پنجره بر روی علفها بیدار میشوند.
-در کتاب، وسایل هری در کمد زیر پله قرار دارند و در آن نیز قفل شده است. فرد و جرج مخفیانه درون خانه برای باز کردن قفل کمد و قفل اتاق هری حرکت میکنند. در فیلم، وسایل هری درون اتاق وی قرار دارند و فرد و جرج نیز مخفیانه در خانه حرکت نمیکنند.
-در کتاب، هری هدویگ را فراموش میکند، ولی موفق میشود به موقع به او برسد؛ در فیلم، او هیچ چیز را فراموش نمیکند.
-زمانی که هری سعی دارد از دست خانواده دورسلی فرار کند، کتاب، تمام خانواده دورسلی را برای گرفتن هری بسیج کرده است و نتیجه آن نیز تنها آویزان شدن از پنجره است. با این حال در فیلم، تنها ورنون دورسلی است که سعی در گرفتنن هری دارد و در نهایت تلاش وی ناموفق بوده و از پنجره پرت شده و بر روی بوتهها میافتد؛ افتادن وی بر روی بوتهها حالتی کمدی داشته و تنها به همین منظور به فیلم اضافه شده است.
-زمانی که در فورد پرنده ویزلیها در حال پرواز هستند؛ برادران ویزلی معتقدند که دابی در واقع یک خدمتکار وفادار برای مالفویهاست؛ این صحنه از فیلم حذف شده است.
-در کتاب، خانم ویزلی پس از اینکه هری و بقیه به پناهگاه میرسند، پسرانش را مجبور میکند تا از شر جنهای خاکی باغ خلاص شوند؛ این صحنه از فیلم حذف شده است.
- فصل چهارم؛ مغازه فلوری و بوت: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-صحنهای که هری مخفیانه به مکالمه لوسیوس و دراکو مالفوی با بورگین در رابطه با تجارت در مغازه بورگین گوش میدهد، از فیلم حذف شده است؛ این صحنه به عنوان یک سکانس اضافی در دی وی دی مخصوص فیلم حضور دارد، همچنین سکانس دیگری که بسیار با کتاب متفاوت بوده و در آن هری توسط بورگین بازداشت میشود نیز در دی وی دی وجود دارد. در این صحنه، لوسیوس تقریباً دو بار دراکو را به وسیله عصای دستیاش میزند تا به وی هشدار دهد که به چیزی دست نزند. این موضوع میتواند اشارهای به گردنبند نفرین شده (در کتاب ششم) نیز باشد.
-در کتاب، آقای ویزلی عینک شکسته هری را در کوچه دیاگون تعمیر میکند، با این حال در فیلم، هرمیون اینکار را انجام میدهد (بدون در نظر گرفتن ممنوعیت استفاده از جادو در خارج از مدرسه!). هر چند مشخص میشود که وزارت سحر و جادو میداند که جادو در چه مکانی انجام میشود، نه اینکه توسط چه کسی انجام میشود (این موضوع میتواند توضیح دهد که چرا وزارت سحر و جادو به جای دابی که حادثه پودینگ را رقم زد، هری را توبیخ کردند؛ همچنین این موضوع توضیح میدهد که چرا هرمیون در فیلم قبلی که در قطار سریع السیر عینک هری را تعمیر کرد، نامهای دریافت نکرد؛ به دلیل تعداد زیاد دانش آموزان و همراهانی که همگی جادوگر بودند).
-صحنهای که در آن، آرتور ویزلی با لوسیوس مالفوی در مغازه فلوری و بوت درگیر میشود از فیلم حذف شده است؛ در عوض آنها تنها با کلمات سنگین، همدیگر را بدرقه میکنند. لوسیوس همچنین اشاره میکند که آرتور را در سر کار میبیند، که نمایانگر اشتغال وی در وزارت سحر و جادو میباشد. با توجه به این موضوع، در فیلم، لوسیوس مالفوی پس از بررسی دفتر جینی ویزلی، دفتر خاطرات ریدل را به همراه آن به وی میدهد؛ در کتاب، او پس از اینکه با پدر جینی دعوا کرد، به طور مخفیانه دفتر خاطرات را درون دفتر جینی گذاشته و به وی میدهد.
-پس از اینکه همگی در کوچه دیاگون همدیگر را ملاقات میکنند، هرمیون لوسیوس مالفوی را به دلیل به کار نبردن نام ولدرموت سرزنش میکند (در دو فیلم اول، به نشان داده میشود که او از به کار بردن این اسم هیچ ترسی نداشته و به راحتی آن را به زبان میآورد). با این حال در کتابها، هرمیون هیچگاه تا کتاب پنجم از نام ولدمورت استفاده نمیکند و حتی بعد از آن نیز از شجاعت زیادی برای اینکار نیاز دارد. فیلمها مشکلاتی دنبالهدار در رابطه با این موضوع دارند، از آنجا که در فیلم پنجم میبینیم که هرمیون در هنگام گفتن اسم ولدمورت تمام شجاعت درون خود را جمع کرده و آن را به زبان میآورد.
-در کتاب، آرتور ویزلی از هری درباره پیمانکاران سوال میکند؛ با این حال در فیلم، وی از هری درباره اردکهای پلاستیکی سوال میپرسد.
- فصل پنجم؛ پرواز با اتومبیل پرنده: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-در کتاب، هری و ران بدون هیچ مشکل و دردسری به هاگوارتز میرسند؛ با این حال در فیلم، ماشین پرنده آنها تقریباً مورد اصابت قطار سریع السیر قرار میگیرد و هری نیز تقریباً از ماشین سقوط میکند.
-در فیلم، آرگوس فیلچ هری و ران را به دفتر پروفسور اسنیپ میبرد ولی در کتاب، اسنیپ خود، آنها را پیدا کرده و به دفترش میبرد.
-یک صحنه حذف شده از فیلم در ادامه سکانس قبلی وجود دارد که در آن هری یک نامه در مورد افراد ناتوان در اجرای جادو پیدا میکند که به فیلچ مربوط میشود و آن را به وی میدهد؛ در کتاب، هری این نامه را در دفتر فیلچ پیدا میکند.
-در کتاب، هری و ران ساندویچهایشان را پس از اینکه توسط اسنیپ دستگیر میشوند، در دفتر وی میخورند. ران میخواهد بداند که خواهرش جینی در کدام گروه قرار گرفت و پروفسور مک گوناگل به او میگوید که جینی در گریفیندور است. این صحنه در فیلم وجود ندارد، ولی ران توسط نامه جیغزنی که مادرش برایش میفرستد از این موضوع باخبر میشود.
- فصل ششم؛ گیلدوری لاکهارت: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-در کتاب، نامه جیغزن خانم ویزلی بسیار طولانیتر از نسخه سینمایی بوده و همچنین به هری در آن اشاره شده است. در فیلم، نامه جیغزن بسیار کوتاهتر بوده و به جای اینکه به هری اشاره شود، جینی مورد خطاب قرار میگیرد. همچنین در کتاب، اشاره نشده که نامه جیغزن به وسیله یک جفت لب صحبت میکند.
-در کتاب، نامه خود به خود پس از پایان یافتن میسوزد؛ ولی در فیلم، نامه پس از اتمام با صدای مهیبی ریز ریز میشود.
-صحنهای که پروفسور لاکهارت در اولین کلاس گیاهان دارویی با پروفسور اسپروت دارد و در آن ادعا میکند که بهتر از پروفسور اسپروت میتواند با یک مهر گیاه کنار بیاید، از فیلم حذف شده است.
-صحنهای که لاکهارت هری را برای امضا دادن تشویق میکند (با توجه به درخواست کالین از وی در کتاب) و باعث میشود که از کلاس گیاهان دارویی عقب بماند، نیز از فیلم حذف شده است.
-در کتاب، در کلاس دفاع در برابر هنرهای تاریک، دانش آموزان هافلپاف (مانند جاستین فینچ فلیچ و سوزان بونز) و دانش آموزان اسلیترین (دراکو مالفوی، کراب و گویل) را با گریفیندور در یک کلاس نشان میدهد ولی در فیلم اینطور نیست و تنها شاهد دانش آموزان گریفیندور هستیم.
-دانش آموزان سال دوم گریفیندور، در کتاب، کلاس گیاهان دارویی را با دانش آموزان هافلپاف به صورت مشترک دارند؛ با این حال در فیلم، این کلاس علاوه بر دو این دو گروه، اسلیترین را نیز شامل میشود.
-زمانی که پیکسیها در کلاس لاکهارت آزاد میشوند، اتفاقات متفاوتی در این میان رخ میدهد که با کتاب تفاوت دارند:
-در کتاب، تعدادی از پیکسیها خود را از پنجره به بیرون پرت میکنند و بارانی از شیشههای شکسته را بر سر دانش آموزان میریزند. سایر آنها نیز موفق میشوند تا کلاس را به فجیعترین شکل ممکن مانند یک کرگدن دیوانه بهم بریزند. آنها شیشههای جوهر را برداشته و همه جا پاشیدند؛ کتابها و کاغدها را پاره پاره کردند، تابلوها را از دیوارها کندند، سطل آشغال را وارونه کردند، کیفها و کتابها را از پنجره به بیرون پرت کردند. چند دقیقه بعد، همه دانش آموزان زیر میزها مخفی شده بودند و نویل نیز که از لوستر آویزان شده بود، معلق در هوا تاب میخورد. پس از خوردن زنگ کلاس، همه دانش آموزان به بیرون سرازیر شدند. در فیلم، تمام این هرج و مرج شامل پرتاب شدن کتابها، پاره شدن صفحات آنها و آویزان شدن نویل از لوستر است. همچنین در فیلم هیچکس در زیر میز قایم نمیشود همگی برای نجات خود از دست پیکسیها از کلاس خارج میشوند.
-در کتاب، پیکسیها چوب جادویی لاکهارت را از پنجره به بیرون پرتاب میکنند. در فیلم، این اتفاق نمیافتد و در عوض، یکی از پیکسیها چوب لاکهارت را قاپ زده و اسکلت اژدهایی که از سقف آویزان شده را میشکند.
-همچنین در فیلم، صحنهای وجود دارد که در آن، پیکسی ها قاب عکسی از لاکهارت را میدزدند و وی برای پس گرفتن آن تلاش میکند ولی موفق نمیشود.
فصل هفتم؛ لجنزاده و صدای عجیب: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-در کتاب، هرمیون هیچگاه کلمه “لجنزاده” را از پیش نشنیده بود و در ادامه، ران معنی این لفظ را برای او و هری توضیح میدهد. در فیلم، وی از معنای این کلمه آگاه بوده و شدیداً نیز ناراحت میشود؛ حتی مشاهده میشود که تمام سعی خود را میکند تا گریه نکند و معنیاش را به هری توضیح میدهد؛ هر چند که هاگرید بعداً، اصالت و ریشه این کلمه را برای هری توضیح میدهد و دقیقاً حرفهای ران را در کتاب بازسازی میکند. ران نیز در کل با دو کلمه به این موضوع واکنش نشان میدهد، زیرا وسط بالا آوردن حلزون است!
فصل هشتم؛ سالگرد مرگ: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-مراسم سالگرد مرگ نیک بی سر کاملاً از فیلم حذف شده است. به همین دلیل، هری با خانم نوریس سنگ شده، در مسیر بازگشتش از اتاق لاکهارت که در آن مجازات شده بود، روبرو میشود. هری در فیلم نیز با ران و هرمیون دقیقاً پیش از برخورد با خانم نوریس روبرو میشود؛ در کتاب، آنها تمام مدت با هری بودند.
فصل نهم؛ هشدار: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-در فیلم، هری، ران و هرمیون در دفتر گیلدروی لاکهارت به سوالات معلمان پاسخ میدهند؛ در کتاب، این موضوع پس از رخ دادن حمله، در راهرو اتفاق میافتد.
-اشاره فیلچ به اینکه یک فشفشه است (افراد جادوگری که فاقد توانایی جادویی هستند) در فیلم حذف شده است.
-اشاره به بازداشت شدن ران و اینکه وی نام تام ریدل را از روی یک کاپ جایزه که بر روی آن حک شده بود، میدانست، از فیلم حذف شده ولی در یک سکانس اضافی وجود دارد.
-در فیلم، هرمیون مدعی میشود که نوشته بر روی دیوار با خون نوشته شده است؛ در کتاب وی تنها میگوید که نوشته با رنگ قرمز نوشته شده است.
فصل دهم؛ بازدارنده دیوانه: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-در کتاب، برای قرض گرفتن کتاب قویترین معجونها از کتابخانه (که دستور عمل ساخت معجون مرکب در آن است)، هرمیون مجبور است امضای گیلدروی لاکهارت را بگیرد (که وی بدون نگاه به نام کتاب، امضا میکند)، زیرا این کتاب در بخش ممنوعه کتابخانه قرار دارد. در فیلم، این سکانس حذف شده است و کتاب در بخش عادی کتابخانه قرار دارد.
-در فیلم، بازی کوئیدیچ در هوای آفتابی به وقوع میپیوندد؛ با این حال در کتاب، این بازی در هوای بارانی رخ میدهد.
-در کتاب، دراکو اصلاً متوجه حضور گوی ذرین نمیشود، زیرا در آن لحظه در حال توهین کردن به هری است و هری سریعاً گوی ذرین را پیش از اینکه مالفوی بتواند به آن برسد، میگیرد. اما در فیلم، دراکو نیز پس از اینکه هری گوی ذرین را میبیند، آن را مشاهده کرده و پس از اینکه از یک بازدارنده جاخالی میدهد، برای چند ثانیه هر دو به تعقیب آن پرداخته تا اینکه هری در نهایت هری گوی را میگیرد. همچنین در فیلم، آنها گوی را در میان ستونهای کوئیدیچ تعقیب میکنند.
-در کتاب، نتیجه نهایی مسابقه شصت امتیاز به نفع اسلیترین و گریفیندور صفر امتیاز کسب کرده است؛ در فیلم نیز نتیجه نود به سه به نفع اسلیترین است که در هر دو نسخه، گریفیندور با کسب گوی ذرین، برنده بازی میشود.
-لوسیوس مالفوی درون فیلم، در میان حضار دیده میشود؛ به وی در کتاب اشاره نشده است.
فصل یازدهم؛ باشگاه دوئل: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-صحنهای که هری، ران و هرمیون باعث ایجاد اختلالی در کلاس اسنیپ میشوند تا بتوانند از فرصت استفاده کرده و مواد مورد نیازشان را بدزدند از فیلم حذف شده است.
-در سکانس باشگاه دوئل، هری و دراکو تنها افرادی هستند که به تمرین میپردازند؛ در حالی که در کتاب، افراد دیگری از سال آنها نیز با همدیگر دوئل میکنند.
-در صحنه برخورد هری با مار، زمانی که هری به زبان مارها سخن میگوید، مخاطبان کتاب به سرعت میفهمند که وی چه چیزی به مار گفته است (با توجه به صحبت هری با مار بوآ در کتاب اول)؛ ولی در فیلم، ما تنها صداهای نامفهومی را از دهان هری میشنویم، تا اینکه خود وی بعداً به ران و هرمیون درباره سخنهایش توضیح میدهد. سایر سخنهای هری به زبان مارها در فیلم بدون ترجمه باقی مانده، ولی حدس میزنیم که همان ترجمه کتاب باشد. همچنین در بازی ویدئویی کتاب، این سخنها ترجمه شده است.
-در یک سکانس حذف شده پس از باشگاه دوئل، هری در یک منطقه کوهستانی دور از قلعه در حال صحبت با جغدش هدویگ است و به او میگوید: “من کی هستم هدویگ؟ من چی هستم؟”
فصل دوازدهم؛ معجون مرکب: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-در کتاب، زمانی که هری از کلاه انتخابگر میپرسد که آیا وی را در گروه درست قرار داده یا نه، کلاه را بر روی سرش میگذارد؛ ولی در فیلم آنها به صورت رو در رو با همدیگر صحبت میکنند.
-در کتاب، زمانی که مو به معجون مرکب اضافه میشود، رنگ معجون تغییر میکند؛ در فیلم، رنگ معجون ثابت است.
-در سکانس سالن بزرگ در طول جشن کریسمس، هرمیون میگوید که موهای میلیسنت بولسترود را از روی ردایش برداشته است؛ در رمان البته این را اضافه میکند که این موها در طی نبردش با وی در باشگاه دوئل بر روی ردایش قرار گرفت و آنها را برداشت.
-سکانسی که هری و ران، کراب و گویل را درون کمد جاروها مخفی میکنند از فیلم حذف شده است. با توجه به این موضوع، پس از اینکه کراب و گویل، پس از اینکه اثر معجون مرکب هری و ران از بین رفته، گیج و سردرگم دیده میشوند، به جای اینکه همچنان در کمد در حال جنب و جوش باشند.
-سکانسی که مالفوی اشاره میکنند که به خالص بودن خون خانواده ویزلی بر اساس رفتار و برخورد آنها با ماگلها شک دارد؛ دیالوگی دیگر وجود دارد که در کتاب وجود ندارد: “آنها باعث خجالت جامعه جادوگری هستند، همه آنها”. در فیلم، ران در واکنش به این جمله، مشت خود را خشمگینانه میفشارد؛ با این حال، در فیلم تنها صورت ران از خشم قرمز شده و خبری از فشردن مشت نیست.
فصل سیزدهم؛ دفتر خاطرات محرمانه: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-بخشی که هرمیون کارت پستالی از لاکهارت دریافت میکند از فیلم حذف شده است ولی در کتاب وجود دارد.
-در کتاب، پروفسور بینز در رابطه با تالار اسرار، در طی کلاس تاریخ توضیح میدهد؛ ولی در فیلم، مینروا مک گوناگل در طی کلاس تغییر چهره این موضوع را توضیح میدهد و همچنین پروفسور بینز نیز در فیلم حضور ندارد. در بازی نیز پروفسور فلیتویک در طی کلاس طلسمها آن را توضیح میدهد.
-صبحانه روز ولنتاین که توسط پروفسور لاکهارت تدارک دیده شده از فیلم حدف شده است.
-سکانسی که هری در حال گرفتن هدیه ولنتاین است و دراکو مالفوی سعی میکند تا دفتر خاطرات ریدل را بدزدد و هری نیز وی را خلع سلاح کرده، در عین حال پرسی ویزلی وی را به دلیل استفاده از جادو در راهرو سرزنش میکند، از فیلم حذف شدهاند.
-در کتاب، جوهر قرمز است ولی در فیلم جوهر مشکی است.
-در کتاب، نام و نام خانوادگی تام ریدل به صورت حروف اول و مخفف بر روی دفترچه خاطرات وجود دارند؛ در فیلم، نام کامل او بر روی دفترچه حک شده است.
-در کتاب، زمانی که هری توسط دفترچه به پنجاه سال قبل فرستاده میشود، وی خود را در دفتر مدیر میابد که در آن، پروفسور دیپت، در حال خواندن نامهای از تام ریدل است. در فیلم، وی خود را در کنار زیرپلهای میبیند که تام ریدل در آنجا ایستاده و دامبلدور جوانتر نیز در آنجا ظاهر میشود تا با وی صحبت کند.
-در کتاب، آرماندو دیپت کسی است که با تام ریدل در رابطه با بسته شدن مدرسه صحبت میکند؛ در فیلم، این موضوع توسط دامبلدور به ریدل اعلام میشود و دیپت نیز تنها در یک لحظه کوتاه در فیلم حضور دارد و با ریدل نیز صحبت نمیکند. در کتاب، پس از صحبت با دیپت، ریدل دامبلدور را میبیند که از وی میپرسد چرا در ساعات دیروقت، بیرون از خوابگاه پرسه میزند و اینکه باید سریعاً به خوابگاه برگردد زیرا این روزها زیاد امنیت در مدرسه وجود ندارد.
-در کتاب، زمانی که تام ریدل با هاگرید ملاقات میکند، وی او را با نام روبیوس خطاب میکند؛ ولی در فیلم، همانند بقیه، وی را با نام هاگرید خطاب میکند.
فصل چهاردهم؛ کرنلیوس فاج: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-در کتاب، زمانی که مک گوناگل، مسابقه کوئیدیچ میان گریفیندور و هافلپاف را کنسل میکند، یک بلندگوی بزرگ در دست داشته و به میدان بازی رفته و پیام را به الیور وود نگران و حضار میدهد. در فیلم البته، او به سادگی زمانی که بازیکنان در حال رفتن به سوی زمین هستند، پیام را به آنها داده و وود نیز کمتر نگران به نظر میرسد.
-تلاش جینی برای گفتن رازش به هری و ران از فیلم حذف شده است. هر چند صحنهای که جینی هری را با دفتر خاطرات در دستش میبیند، در فیلمنامه وجود دارد.
-تقریباً تمام نشانههای رفتار عجیب و غریب جینی و احساساتی او از فیلم حذف شدهاند. با این حال در صحنهای که مک گوناگل به حضار اطلاع میدهد که امکان بسته شدن مدرسه وجود دارد، یک زوم بر روی چهره جینی ایجاد شده که حاکی از احساس گناه وی است.
-با اینکه به نظر میرسد جینی از این موضوع احساس گناه میکند، ولی در کتاب مطرح میشود که وی به زور توسط پرسی، مجبور به خوردن معجون پپرآپ شده که برای درمان سرماخوردگی است و این موضوع از فیلم حذف شده است، به همراه این نکته که در کتاب، وی اصلاً متوجه حضور هری نمیشود، ولی در فیلم، وی در پناهگاه، پس از طرح پرسش “مامان تو بلوز من را ندیدی؟” و جواب خانم ویزلی که میگوید: “چرا عزیزم، روی گربست”، وی سپس متوجه هری میشود و میگوید: “سلام” و سریعاً از اتاق خارج میشود.
-پنلوپه کلیرواتر که در کتاب به عنوان یکی از قربانیان باسیلیسک وجود دارد از فیلم حذف شده است.
-در کتاب، اشاره میشود که بانگ خروس باعث مرگ باسیلیسک میشود و این موضوع توجیحی برای کشته شدن خروسهای هاگرید میباشند زیرا جانشین اسلیترین علاقهای به بودن خروسها در نزدیکی باسیلیسک نداشت. این موضوع در فیلم مطرح نمیشود، ولی هاگرید زمانی که یک خروس مرده در دست دارد، به دفتر دامبلدور وارد میشود تا هری را از همه اتهامات تبرئه کند و دامبلدور نیز اشاره میکند که خود میداند که هری مقصر این اتفاقات نیست.
فصل پانزدهم؛ آراگوگ: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-در کتاب، پس از اینکه هاگرید اشاره میکند که اگر کسی دنبال جواب درست میگردد، تنها کاری که لازم است انجام دهد، دنبال کردن عنکبوتهاست، هری و ران هیچ عنکبوتی نمیبینند، تا اینکه یک روز در طی کلاس گیاه شناسی، هری آنها را دیده و به ران نشان میدهد. آنها متوجه مسیری که عنکبوتها طی میکنند، میشوند که درست به جنگل ممنوعه میرود و تا زمانی که همگی در خوابگاه آنها به خواب نرفتهاند، دست به تعقیب آنها نمیزنند. در فیلم، درست پس از اینکه هاگرید توسط وزیر گرفته میشود، هری و ران عنکبوتها را که از پنجره کلبه هاگرید بالا میروند را مشاهده کرده و آنها را تا جنگل ممنوعه تعقیب میکنند.
-در کتاب، ران با اکراه به همراه هری به دنبال عنکبوتها میگردند و پس از ورود به جنگل، ران شجاع میشود. در فیلم، در تمام مدت ران ترسیده و تمایلی برای ورود به جنگل و گشتن به دنبال عنکبوتها ندارد.
-در فیلم، ران این سوال را مطرح میکند که چرا باید به دنبال عنکبوتها رفته و چرا به دنبال پروانهها نروند؛ این دیالوگ در کتاب وجود ندارد.
-در کتاب، هری، ران و فانگ (سگ هاگرید) توسط عنکبوتها به نزد آراگوگ برده میشوند؛ ولی در فیلم، آنها خود مسیرشان به او را پیدا میکنند. همچنین در کتاب، پیش از محاصره شدن توسط عنکبوتها، با ماشین فورد آنگلیا برخورد میکنند ولی در فیلم، پیش از اینکه توسط عنکبوتها کشته شوند، ماشین برای نجات آنها میآید و از نگاه متعجب آنها نیز میتوان فهمید که تازه ماشین را دیدهاند.
-همچنین در فیلم، در سکانسی حذف شده، پس از اینکه ماشین را پیدا میکنند، هری به ران میگوید که نمیخواهد رد عنکبوتها را گم کنند؛ ولی در کتاب، آنها رد عنکبوتها را گم کرده و در حین گشتن به دنبال آنها، توسط سربازان آراگوگ دستگیر میشوند.
-در فیلم، به موساگ، دوست آراگوگ اشارهای نمیشود.
فصل شانزدهم؛ تالار اسرار: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-در کتاب، زمانی که پروفسورها لاکهارت را برای مبارزه با هیولای تالار اسرار بسیج میکنند، آنها درون دفتر معلمها تجمع کردهاند و هری و ران نیز درون کمد لباسها، مخفی شدهاند. در فیلم، تجمع معلمها در کنار دیواریست که پیام غمانگیز دزیده شدن جینی بر روی آن نوشته شده است و هری و ران نیز در گوشهای مخفی شدهاند. همچنین در کتاب، معلمها مستقیماً اعلام میکنند که میدانند لاکهارت از انجام همچین کاری ناتوان است و او را به دنبال نخود سیاه فرستادهاند؛ این موضوع در فیلم وجود ندارد.
-در کتاب، زمانی که هری و ران متوجه میشوند که لاکهارت یک متقلب است، با انجام طلسم خلع سلاح، وی را مطیع خود میکنند و چوب جادوی او را از پنجره به بیرون پرت میکنند. در فیلم، خود لاکهارت چوبش را میاندازد تا تسلیم شدنش را به هری و ران که چوبشان را به سوی او گرفتهاند نشان دهد.
-در کتاب، لاکهارت اعتراف میکند که قربانیان مختلفی را پیدا کرده و پس از آموختن حرفه آنها، حافظشان را جهت فراموش کردن آن کارها پاک کرده است و نام تعدادی از آنها را نیز میآورد. در فیلم وی به هیچ فرد خاصی اشاره نمیکند.
-در فیلم، پیش از اینکه هری، ران و لاکهارت به درون تالار اسرار وارد شوند، میرتل گریان به هری پیشنهاد میدهد که اگر مرد، دستشویی را با اون به اشتراک بگذارد؛ این موضوع در کتاب، تنها زمانی مطرح میشود که هری، ران، جینی و لاکهارت از تالار نجات پیدا کردهاند و میرتل نیز از اینکه هری زنده مانده ناامید شده است.
-در کتاب، اشاره میشود که پوست مار مردهای که در تونل تالار اسرار قرار دارد، حداقل 18 متر است؛ در فیلم، البته ران اشاره میکند که این مار حداقل شش متر است.
-در کتاب، هری مسیر طولانیتری را برای رسیدن به تالار اسرار طی میکند؛ ولی در فیلم، پس از اینکه هری از ران و لاکهارت جدا میشود، تنها یک اتاق را برای رسیدن به تالار اسرار طی میکند.
-در کتاب، زمانی که هری به ورودی تالار اسرار میرسد، دو مار جامد را بر روی در تالار میبیند که چشمانی زمردین دارند و با صحبت به زبان مارها، آنها به آرامی از شکاف در خارج میشوند و در باز میشود. در فیلم، البته هفت مار بر روی در قرار دارند و پس از اینکه هری به زبان مارها صحبت میکند، مار هشتمی ظاهر شده و با حرکت به سوی دیگر مارها، آنها به کنار رفته و در باز میشود.
فصل هفدهم؛ وارث اسلیترین: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-در فیلم، زمانی که تام ریدل هویت واقعی خود را با جا به جا کردن حروف اسمش به عنوان لورد ولدمورت آشکار میسازد، هری بر روی این موضوع که وی وارث اسلیترین است، تاکید میکند؛ با این حال در کتاب، از آنجا که این موضوع واضح است، صحبتی درباره آن انجام نمیگیرد.
-در فیلم، دیده میشود که باسیلیسک، هری را در تمام تالار اسرار تعقیب کرده و سپس در مرکز تالار با یکدیگر به مبارزه میپردازند؛ در کتاب، البته از همان ابتدای نمایش باسیلیسک، مبارزه به صورت تمیز و مرتب آغاز میشود و تعقیب و گریزی در کار نیست. همچنین در کتاب، هری هیچگاه از مجسمه اسلیترین بالا نمیرود و وارد آن نیز نمیشود.
-همچنین واکنش تام ریدل درون فیلم، بسیار آرامتر و خونسردتر از واکنش وی در کتاب است. در فیلم پس از کور شدن باسیلیسک، جدا از فریاد زدن “نه!” به او گوشزد میکند که میتواند با کمک حسهای دیگرش، هری را پیدا کند و پس از اینکه هری را گم کرد، به این موضوع واکنش خاصی نشان نمیدهد. با این حال در کتاب، تام مکرراً در حال فریاد زدن است و به باسیلیسک میگوید که از طریق بو کردن هری را پیدا کند.
-همچنین در فیلم ریدل اشاره میکند که تواناییهای صحبت با مارهای هری هیچ تاثیری در مقابل باسیلیسک ندارند؛ زیرا او به خوبی آموزش دیده تا تنها از ریدل پیروی کند. این موضوع در کتاب وجود ندارد و یک خطای بزرگ است زیرا در آینده متوجه میشویم که هری یک بخش و یک هورکراکس از ولدمورت است و قطعاً باید بتواند با مار ارتباط برقرار کند.
-در کتاب، مجسمه آخر تالار اسرار که طرحی از سالازار اسلیترین است، تمام بدن وی را پوشش داده است؛ با این حال در فیلم، این مجسمه تنها به سر و شانههای اسلیترین محدود شده است. نویسنده بعداً توضیح داده که در فیلم، باقی بدن اسلیترین درون آب قرار دارد.
-در کتاب، پس از اینکه ققنوس چشمان باسیلیسک را کور میکند، ریدل به او میگوید که هنوز میتواند بوی هری را حس کند؛ در فیلم، وی به حس شنوایی و شنیدن صدای هری اشاره میکند.
-در کتاب، ققنوس در حالی که هنوز تام ریدل زنده است، هری را به وسیله اشکهایش شفا میدهد؛ در فیلم این اتفاق تا زمان نابودی کامل ریدل و همچنین بیدار شدن جینی اتفاق نمیافتد.
-در کتاب، هری کلاه قاضی را به سر میکند و از او تقاضای کمک میکند، سپس شمشیر از کلاه خارج شده و در دستان او قرار میگیرد و تقریباً وی را بیهوش میکند؛ در فیلم، شمشیر به صورت ناگهانی در کلاه ظاهر شده و هری آن را بر میدارد.
-در کتاب، ستونهایی وجود دارند که سقف تالار اسرار را نگه داشتهاند؛ در فیلم ستونی وجود ندارد که سقف را نگه داشته باشد ولی دو مجسمه بزرگ مار در محلی که باید ستونها باشند، قرار دارند (البته در نسخه بازی رایانهای، ستونها وجود دارند).
-در کتاب، هری دفترچه را با استفاده از نیش باسیلیسک، پس از اینکه بهبود یافت، نابود میکند؛ در فیلم وی دفترچه را پیش از بهبودیابی از بین میبرد.
-در کتاب، تام ریدل پس از اینکه هری به دفترچه ضربه میزد، نابود میشود؛ ولی در فیلم، با اولین ضربه، ابتدا نور از سینه ریدل بیرون زده، سپس چشمان و صورتش با نور پوشیده میشود و در نهایت توسط این نورها بلعیده شده و نابود میشود.
-با توجه به تغییر بالا، هری در کتاب، تنها یکبار به دفترچه ضربه میزند؛ ولی در فیلم، میبینیم که سه ضربه به دفترچه وارد میشود: دو تا به داخل آن و سومی نیز به جلد دفتر وارد میشود.
-در فیلم، پس از نابودی تام ریدل، جینی به هوش آمده و عکس العمل بسیار خونسردانهتر و آرامتری نسبت به قضایای پیش آمده دارد. در کتاب، وی بسیار از وقایع رخداده ناراحت بوده و در حال معذرت خواهی است.
-در کتاب، زمانی که هری و جینی، ران و لاکهارت (که خاطراتش را از دست داده است) پیدا میکنند، لاکهارت میگوید: “سلام”، “اینجا عجب جای عجیبی است” و یا “شما اینجا زندگی میکنید؟” که ران در جواب میگوید: “نه”. در فیلم، این اتفاقات پیش از اینکه هری وارد تالار اسرار شود و جینی را پیدا کند، درست پس از ریزش تونل، رخ میدهند. در فیلم وی ابتدا سلام کرده و سپس از ران میپرسد که او کیست؛ ران جواب میدهد و لاکهارت نیز میپرسد که: “واقعا؟ و من کی هستم؟” در ادامه، ران به هری از یک سوراخ درون سنگها میگوید که طلسم حافظه لاکهارت برعکس عمل کرده و خودش را نمیشناسد. سپس لاکهارت یک سنگ برداشته، آن را به بالا پرت میکند و از ران میپرسد که آیا آنجا زندگی میکند؟ ران جواب می دهد که نه (همچنین سنگ را به ران میدهد)؛ لاکهارت جواب میدهد که: واقعاً؟ و سپس ران کاری را انجام میدهد که هرگز در کتاب رخ نداده است؛ وی سنگ را به سمت چپ سر لاکهارت کوبیده و باعث بیهوشی وی میشود (احتمالاً ناخودآگاه).
-صحنه خروج شخصیتها از تالار اسرار، در فیلم و کتاب با یکدیگر متفاوت است. در کتاب، شاهد هستیم که این سفر در دستشویی میرتل گریان به پایان میرسد و دریچه تالار، بسته میشود و همگی به دفتر پروفسور مک گوناگل میروند. در فیلم، گروه توسط ققنوس به خارج از تونل تالار و محوطه بیرونی هاگوارتز برده شده و سپس به سمت دفتر دامبلدور میروند. فرود بر روی محوطه هاگوارتز و رفتن به سوی دفتر مدیر، در فیلم نشان داده نشده است.
فصل هجدهم؛ پاداش دابی: نکاتی که در این فصل از کتاب در نسخه سینمایی تحریف شدهاند:
-در فیلم، زمانی که لوسیوس مالفوی به دفتر دامبلدور وارد میشود و هری متوجه دابی میشود و در اینجاست که میفهمیم پشت تمامی اتفاقات شومی که برای هری میافتد، خانواده مالفوی بوده است. در کتاب، از آنجایی که پیشتر به این نتیجه رسیده بودیم که دابی از آن خانواده مالفوی است، پس قبل از این صحنه نیز از این موضوع آگاه بودیم.
-در کتاب، مکالمه هری با دامبلدور، پس از شکست باسیلیسک، در دفتر پروفسور مک گوناگل رخ میدهد و آرتور، مالی و مک گوناگل نیز در آغاز این صحنه، در اتاق حضور دارند. در فیلم، این صحنه در دفتر دامبلدور رخ میدهد و آرتور، مالی و مک گوناگل در اتاق حضور ندارند.
-در کتاب، هری به لوسیوس مالفوی برای اینکه دفترچه خاطرات در اختیار جینی قرار داده بود، در دفتر دامبلدور و در حین مکالمه آنها، متهم میکند. دامبلدور نیز در ادامه، وی را تهدید کرده و مالفوی نیز با تهدید کردن مقابل وی (که وزیران را بر سرش خراب میکند) به او جواب میدهد. در فیلم، اتهامات هری پس از خارج شدن مالفوی از دفتر دامبلدور شکل میگیرد و هیچگاه نیز به صورت قطعی از درست بودن آنها آگاه نمیشویم.
-در فیلم، بیان طعنهانگیز لوسیوس مالفوی و همچنین جواب دندان شکنانه هری توسط بازیگران بهبود یافته است.
-در کتاب، هری دفترچه را درون جورابش قرار میدهد و پس از اینکه آن را به لوسیوس مالفوی میدهد، وی با انزجار آن را به سوی دابی میاندازد تا آن را بگیرد؛ در فیلم هری جوراب را داخل دفترچه قرار میدهد تا لوسیوس مالفوی، آن را بدون اطلاع قبلی به دابی بدهد.
-در کتاب، لوسیوس مالفوی پس از اینکه دابی توسط هری آزاد شد، چوب جادویش را به نشانه تهدید به سمت هری میگیرد و دابی نیز پس از سرنگون کردن او، به وی میگوید که باید آنجا را ترک کند؛ در فیلم، پیش از اینکه دابی وی را سرنگون کند، به نظر میرسد که مالفوی در حال تلفظ طلسم مرگ (ابراکدابرا) است.
-در کتاب، مالفوی به هری میگوید: «یک روز تو هم به سرنوشت پدر و مادرت دچار میشوی پاتر، آنها هم احمقهای مزاحمی مثل تو بودند»؛ با این حال در فیلم وی میگوید: «پدر و مادر تو احمقهای مزاحمی بودند؛ این خط و این هم نشان، تو هم یک روز به سرنوشت آنها دچار میشوی».
-طی سکانس شام، صحنهای که گریفیندور باری دیگر برنده جام گروهها میشود از فیلم حذف شده است، هر چند که روند کلی این امر در فیلم نشان داده میشود.
-در کتاب، هرمیون پس از بهبودی هم هری و هم ران را بغل میکند؛ با این حال در فیلم تنها شاهد بغل شدن هری هستیم و وی تنها با ران با خجالت دست میدهد که این سکانس نمایانگر شکوفایی احساسات آنها در قسمتهای بعدی است.
-سکانسی که هاگرید وارد سالن میشود و بابت تاخیر در آزادیاش از آزکابان عذرخواهی میکند، او جغد ران که ارول نام دارد و باعث این تاخیر شده را سرزنش میکند و ران نیز یک نگاه خجالت زدهای به هاگرید میاندازد، این بخش در کتاب حضور ندارد.
منتظر قسمت سوم این سری مقالات باشید…