حرف های داستین هافمن از فیلم جدیدش و بازتاب رسانه ها از حرف های ترامپ
داستین هافمن یکی از بزرگترین استعدادهای سینمای معاصر است و این استعداد را چنان با قدرت به رخ تماشاگران کشانده که فیلمی که نام او را در تیتراژ خود داشته باشد، می تواند با اطمینان به اکران خود فکر کند.
به نقل از ورایتی، این بازیگر که دو اسکار در کارنامه اش دارد، امسال بازیگر فیلمی با عنوان «داستانهای میروویتس» ساخته نوآ باوم باخ شد که بر مبنای رمانی به همین نام از هرولد میروویتس شکل گرفت. وی در این فیلم در نقش هنرمندی خودویرانگر ظاهر شده و بار دیگر عنوان جدیدی را به فهرست آثار درخشانش افزوده است.
این فیلم نخستین بار در جشنواره فیلم کن امسال نمایش داده شد و هفتع پیش سرانجام به آمریکای شمالی رسید و در فستیوال فیلم نیویورک روی پرده رفت.
هافمن بازی در نقش این شخصیت را فوق العاده خوانده و می گوید تلاشی که کرد تا بتواند به ذات این شخصیت برسد برایش خیلی جالب بود. او نکته تاکیدش را بر گذشته این شخصیت می گذارد و یادآور می شود که این کاراکتر گذشته ای کاملا متفاوت داشت؛ او قبلا مجسمه ساز خیلی موفقی بود و این موفقیت را در همان اوایل دوران کاری اش به دست آورده بود. اما بعد ناگهان هیچی.
وی می افزاید: «خب خود من هم در دنیای حرفه ای با آدم های زیادی از این دست روبه رو شده ام و گرچه نمی توانم از آنها به نام یاد کنم اما می توانم بگویم آنها فقط بازیگر نبودند. در میانشان فیلمنامه نویس و کارگردان و غیره هم بود. در چنین مواردی همیشه با خودت می گویی وای چه آدمی، چه اتفاقی افتاده است؟»
هافمن می گوید: «این فیلم هم تحقیقی درباره آدم هایی از این دست است. بدون این که زمینه ای از بدخواهی در آنها جود داشته باشد، به اندازه کافی بدبینی در وجود آنها انباشته هست که بتواند حتی به پسرانشان آسیب برساند.
نتیجه یک دوره کاری درخشان
هافمن خودش در دوره ای خاص و هیجان انگیز پا به عرصه هنر گذاشت. واقعا در دهه ۱۹۶۰ چه بازیگرانی می توانستند پا به این دایره بگذارند که از بزرگانی چون مارلون براندو و جیمز دین تاثیر نگرفته باشند و از آنها به عنوان آموزگاران بزرگ آن دوره یاد نکنند.
آیا یک نقطه عطف و تغییر اساسی دیگر در فرم ایجاد خواهد شد؟ هافمن یادآور می شود که فقدان استادان بزرگ دلتنگ کننده و محسوس است و در عین حال تقاضاهایی که رسانه های جدید خلق می کنند به پذیرش این تغییرات کمک کرده است.
وی می گوید: «من با استراسبرگ درس خواندم. (رابرت) دووال با سندی مالسیز درس خواند. دیگران با بزرگان دیگری مثل استلا آدلر و بابی لوییس کار کردند. فکر نمی کنم این بتواند جایگزینی داشته باشد یا بتواند دوباره تکرار شود. آنها غول های تکرار نشدنی بودند.»
هافمن می گوید: «وقتی آن زمان صحنه نمایش مهمتر از فیلم بود کار تو به عنوان بازیگر مهمتر بود و اجرایت حتی برای کسی که در ردیف آخر بالکن نشسته بود هم واقعی بود. تو مجبور بودی با اجرایت به آنها هم بررسی. یک استادی و هنر واقعی برای انجام این کار لازم بود. وقتی فیلم ارجحیت پیدا کرد من فکر می کردم نمایش ضرورت هایی دارد که فیلم ندارد . اگر شما یک کلوزآپ در فیلم بگیری و چهره بازیگر را نشان بدهی، بازیگر واقعا دیگر نیاز ندارد تا کار زیادی بکند تا مخاطب را متوجه احساسی بکند که باید دریافت کند. برای همین همیشه می گویند مخاطب نویسنده سوم اثر است.
آزادی مطبوعات در دوران ترامپ
هافمن به سوالی نیز درباره شرایط موجود مطبوعات پاسخ داد و این که در شرایطی که آزادی مطبوعات هر چه بیشتر در دوران ترامپ در فشار قرار می گیرد، چه نگاهی دارد؟ وی نشان داد که یکی کسانی است که به این مسایل فکر می کند؛ هر چند در کمال تعجب دیدگاهش ممکن است کاملا با آنچه می توان انتظار داشت متفاوت باشد.
وی با اشاره به فیلم «همه مردان رییس جمهور» در سال ۱۹۷۶ که در آن در کنار رابرت ردفورد در نقش دو خبرنگار بازی کرده اند می گوید: «همان طور که در آن فیلم نیز به عنوان یک اصل مطرح بود، شما برای طرح مساله ای به دو منبع برای انتشار مطلب نیاز دارید. فکر نمی کنم امروز اصلا چنین اصلی وجود داشته باشد و این یک دلیل دارد. چون رقابت زیادی وجود دارد. آنها سعی دارند تا زودتر مخاطب را به چنگ بیاورند، مردم را جذب کنند و من فکر می کنم رسانه ها این کار را هر طور که بتوانند و در هر موردی انجام می دهند. این دیگر اسمش خبر نیست. خیلی از چیزهایی که از قول ترامپ گفته می شود تنها بخشی از واقعیت است.»
این بازیگر برنده اسکار که در فیلمهای تحسین شدهای چون «فارغالتحصیل» و «کریمر علیه کریمر» و «مرد بارانی» بازی کرده، چند وقت پیش و در اواخر ماه مرداد ۸۰ ساله شد. ین بازیگر که در لسانجلس متولد شد امیدوار بود یک پیانیست کلاسیک شود اما بعد به بازیگری روی آورد. او کارش را با تئاتر شروع کرد و اولین نقشش را در برابر الی والاچ در یک فیلم کمدی در سال ۱۹۶۷ بازی کرد.
در حرفهای که پنج دهه با موفقیت پیش رفت، هافمن به شهرتی دست یافت که از ایفای نقشهای به یاد ماندنی در بیش از ۶۰ فیلم کسب شده است. او جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را سال ۱۹۸۰ برای «کرامر علیه کرامر» و سال ۱۹۸۹ برای «رین من» یا «مرد بارانی» کسب کرد و به جز این دو فیلم ۵ نامزدی دیگر اسکار نیز در کارنامه دارد.
شماری از نقشهای به یادماندنی هافمن شامل «کابوی نیمهشب»، «مرد کوچک بزرگ»، «سگها را بجنبان»، «پاپیون»، «لنی»، «ماراتون من»، «همه مردان رییس جمهور» و «توتسی» بوده است. این بازیگر صداپیشه انیمیشنهای موفقی چون «کونگفو پاندا» بوده و اولین فیلم خودش را در سال ۲۰۱۲ با عنوان «کوارتت» کارگردانی کرده است.
هافمن سال ۱۹۶۹ با ان بایرن ازدواج کرد . آنها پس از بیش از یک دهه زندگی مشترک در سال ۱۹۸۰ از هم جدا شدند . همان سال او با همسر فعلیاش لیزا گاتسگن ازدواج کرد. هافمن ۶ فرزند دارد که شامل کارینا فرزند همسر قبلیاش که وی فرزندخواندگی او را پذیرفت و جنا از بایرن و نیز ۴ فرزند از همسر دومش شامل جیکوب ادوارد، ربکا لیلان، مکسول جفری و الکساندرا لیدیا است.