روانشناسان متعددی در رابطه با عشق نظریاتی ارائه دادهاند، که منعکسکننده گرایشات نظری آنها میباشد. مثلا فروید عشق را از دیدگاه روانپویشی بررسی کرد و آبراهام مزلو آن را در رابطه با سلسله نیازهای انسان به سوی خودشکوفایی مطرح کرد. رابرت استرنبرگ روانشناس دیگری است که نظریه مثلث عشق را مطرح کرد که دربرگیرنده پیچیدگیهایی است که در شکلگیری و تداوم رابطههای عاطفی پیش میآید، این نظریه با عشق در یک نگاه مغایرت دارد.
نظریه مثلث عشق استرنبرگ
بر طبق این نظریه عشق از سه عنصر تشکیل شده است که وجود این سه عنصر برای عشق کامل ضروری است.
این سه مؤلفه عبارتند از: صمیمیّت، تعهّد، شور واشتیاق (شهوت).
از نظر استرنبرگ صمیمیت به معنای نزدیک بودن است که شامل احساس همدلی، وابستگی، درک متقابل، حمایت عاطفی، ارجگذاری و اعتماد است.
تعهد به معنای تصمیمگیری جهت تداوم رابطه موجود و برنامهریزی جهت ادامه بلندمدت آن میباشد.
شور و اشتیاق (شهوت) بر مبنای انگیزشهای شهوانی و جذابیتهای جسمانی است.
بدین ترتیب استرنبرگ عشق کامل یا آرمانی را عشقی میداند که شامل این سه مؤلفه باشد. در صورت فقدان هر یک از این سه مؤلفه، عشق حاصله در مرتبهای پائینتر از عشق کامل خواهد بود. مثلا استرنبرگ عشقی را که شامل دو مؤلفه صمیمیت و اشتیاق و فاقد تعهد باشد را عشق رمانتیک معرفی میکند. این عشق بر اساس دو جنبه جذابیت فیزیکی و عاطفی استوار است و امکان تداوم چنین عشقی در صورتی که مؤلفه تعهد به آن اضافه نشود زیاد نیست.
مثال دیگر عشقی است که دارای مؤلفه شور و اشتیاق و تعهد میباشد ولی فاقد صمیمیت است، چنین عشقی در این تئوری، «عشق ابلهانه» معرفی شده است، به این دلیل که زوج متعهد به ادامه رابطهای میشوند که صرفاً بر مبنای جذابیت شهوانی و فاقد شناخت و مهر میباشد.
بر این اساس عشق رفاقتی شامل مؤلفه صمیمیت و تعهد و بدون شور و اشتیاق شهوانی است. عشق خواهر-برادری با این نوع عشق قابل قیاس است. همچنین زندگی زوجی که صرفا به خاطر فرزندانشان یا به دلایل مالی ادامه پیدا میکند فاقد شور و اشتیاق و صمیمیت میباشد ولی مؤلفه تعهد همچنان برجاست، چنین عشقی عشق پوچ معرفی شده است.
تحقیقات نشان میدهد که برداشت عشاق از تعهد، صمیمیت و اشتیاق شهوانی در نسلهای مختلف یکسان است. همچنین نقدهایی نیز بر این نظریه وارد است، مثلا در آن زمانبندی بروز و ظهور مؤلفههای مذکور مسکوت مانده.
wikiravan