یک کاوشگر انگلیسی به نام پرسیوال فاوست در سال ۱۹۲۵ سفری به قلب جنگلهای آمازون را آغاز میکند تا بتواند شهر باستانی و گمشده زی را کشف کند. علیرغم این که دانشمندان و محققان این حرکت او را مسخره و مضحک میدانند، فاوست به همراه پسرش جک و همسرش نینا پا به این ماجراجویی رازآلود میگذارد. سفری که هیچ بازگشتی به همراه ندارد. این که در نهایت چه اتفاقی برای فاوست و پسرش رخ داد هیچوقت به صورت قطعی مشخص نشد. شایعات و گمانه زنیهایی در این باره وجود دارد اما تا به حال هیچکدام تایید نشدهاند. فیلم جدید جیمز گری به نام «شهر گمشده زی» (The Lost City of ZZ) بر اساس همین داستان واقعی ساخته شده است. فیلم از کتاب غیرداستانی دیوید گرن (David Grannn) اقتباس شده است، نویسندهای که اخیرا مارتین اسکورسیزی علاقهمند به ساخت فیلم بر اساس یکی از کتابهایش به نام Killers of the Flower Moon شده است. استودیوی آمازون بعد از تجربه موفق تولید فیلم «منچستر کنار دریا» (Manchester by the Sea) که برنده دو جایزه اسکار شد و امتیاز خیره کننده ۹۶ از ۱۰۰ را از منتقدان سایت متاکریتیک دریافت کرد، امسال تولید این پروژه را بر عهده گرفته و امیدوار است که موفقیتهای زیادی را به دست آورد.
موردی که این پروژه را برای مخاطبان هیجانانگیز میکند (مسلما بعد از گروه بازیگری خوب)، حضور جیمز گری به عنوان کارگردان این فیلم است. او فیلمهای بسیار خوبی مانند The Immigrant و Two Lovers را در کارنامهاش دارد و به نظر میرسد که اگر اتفاق خاصی رخ ندهد باید منتظر یک فیلم خوب یا بسیار خوب از او باشیم. فیلم در جشنواره نیویورک اکران محدودی داشت و توانست نظر منتقدان حاضر در جشنواره را جلب کند. تا به حال امتیاز منتقدان سایت متاکریتیک و روتن تومیتوز به این فیلم به ترتیب ۷۸ و ۸۸ از ۱۰۰ بوده که امتیاز بسیار خوبی محسوب میشود اما امتیاز مردمی سایت IMDb ۷.۲ از ۱۰ است. امتیازی که خیلی بالا محسوب نمیشود و حاکی از آن است که احتمالا «شهر گمشده زی» از آن دسته فیلمها است که مورد پسند خواص است ولی محبوبیت زیادی بین عموم مردم ندارد.
چارلی هانام، سیِنا میلر، تام هالند و رابرت پتینسون از بازیگران اصلی فیلم هستند. «شهر گمشده زی» در ژانر بیوگرافی، ماجراجویی و اکشن است و اکثر سکانسهایش در جنگل فیلمبرداری شده است. ۱۴ آپریل ۲۰۱۷ این فیلم در ۶۱۴۴ سینما به صورت عمومی اکران شد. در ادامه به بررسی نظرات مختلف منتقدان درباره فیلم جدید جیمز گری میپردازیم :
دومینیک سوزان مِیِر از کانسکوئنسآفساندز (Consequence of Sound)
۱۰۰ از ۱۰۰
«شهر گمشده زی» درباره تلاش و چالش پیشرفت کردن است و جیمز گری به خوبی و با دقت بالا این موضوع را درک کرده و آن را به تصویر کشیده است. انسانهایی که به نام پیشرفت خود را به ورطه نابودی میکشانند. نوع روایت و ساخت فیلم یک ترکیب و ادغام بینهایت جذاب از کلاسیک و مدرن است. این تضاد و دوگانگی به خوبی در شخصیت فاوست نیز دیده میشود. او هر چقدر که میگذرد میفهمد شناختش نسبت به دنیایی که یک عمر در آن زندگی کرده است خیلی کم بوده و در عین دانستن این موضوع باز وقت بسیار زیادی صرف میکند تا غرق در دنیای دیگری شود.
با توجه به این که «شهر گمشده زی» در آغاز روند جهانی شدن روایت میشود، ترسناکی دنیایی را نشان میدهد که بعد از کشیده شدن تمام نقشهها و کشف شدن تمام زمینها همچنان مرموز است. در یکی از توهم برانگیزترین صحنهها که گری آن را برای اواخر فیلم نگه داشته است او میگوید که تنها راهحل ممکن برای مهمترین سوالهای جواب نداده بشر، ورود به مه سردرگمی است. نه به اجبار بلکه با علاقه و علم به این که شاید هیچوقت از این مه بیرون نیاید.
رابی کالین از تلگراف (The Telegraph)
۱۰۰ از ۱۰۰
این فیلم از لحاظ احساسی تکاندهنده، عمیق و خیرهکننده است، به نحوی که مثل آن را در سالیان اخیر روی پرده سینما ندیدهام. به عنوان یک فیلم درام تاریخی که از کتاب غیرداستانی دیوید گرن اقتباس شده دقیق، با ظرافت و بیریا است. از نظر فیلمسازی، «شهر گمشده زی» بدون شک یک فیلم کلاسیک است و آن را میتوان کنار بهترینهای ورنر هرزوگ (Werner Herzog) و استنلی کوبریک (Stanley Kubrickk) قرار داد. البته این فیلم سبک خاص خود را دارد، در واقع ذاتا کلاسیک است اما شبیه به هیچ چیزی که قبلا دیدهاید نیست. در فیلمهای قبلی جیمز گری مثل The Immigrant و We Own The Night بعضی مواقع نوع کارگردانی خیلی دقیق و واقعبینانه او را بیش از حد رسمی میدیدم، طوری که از مخاطبش فاصله میگرفت و به سختی میشد آن را دوست داشت. اما بعد از دیدن «شهر گمشده زی» نظرم در این مورد تغییر کرد.
شخصیت فاوست به خوبی توسط چارلی هانام اجرا شده است. بازیگر خوش تیپ و جذاب سریال Sons of Anarchy و دو فیلم Pacific Rim و Crimson Peak ساخته گیلرمو دل تورو. این نقشی است که با ویژگیهای نجابت، شرافت، افتخار و اعتقاد گره خورده است و چارلی هانام آنها را به طرز متقاعد کنندهای بازی میکند. اکثر فیلمهای تاریخی موقعی به موفقیت میرسند که شما هنگام خروج از سینما بتوانید جایگاه ویژه آنها در تاریخ را شناخته و درک کنید اما «شهر گمشده زی» از شما میخواهد که درباره جایگاهش در تاریخ تفکر کنید و این انتخاب را به شما میسپارد.
دن کالاهان از رپ (The Wrap)
۱۰۰ از ۱۰۰
«شهر گمشده زی» فیلمی دربارهی بهای سنگین پشتکار و تداوم نیست بلکه فیلمی دربارهی شکوه و عظمت آن است. جیمز گری تصمیم گرفت تا فیلمی از روی کتاب غیرداستانی دیوید گرن بسازد. کتاب درباره یک کاوشگر انگلیسی به نام پرسیوال فاوست است که در اوایل قرن بیستم به دنبال شهر گمشدهای در آمازون میگردد. ساخت فیلم چند بار به خاطر مسائل مالی به تعویق افتاد ولی در نهایت گری موفق به ساخت این فیلم شد.
هیچ نکته منفی یا حتی متناقضی درباره تصویرسازی جیمز گری از فاوست، همسرش نینا یا بقیه اعضای گروه اکتشاف مثل هنری کاستین و جک وجود ندارد. به نظر میرسد که گری این شخصیتها را دوست داشتنی و شگفت انگیز یافته است. در نتیجه او نوعی شخصیتها را پرداخته که ما هم بتوانیم اندازه خودش شخصیتها را دوست داشته باشیم.
اکثر کارگردانها برای ساخت «شهر گمشده زی» احتمالا از دو مسیر پیروی میکردند. آنها یا فاوست را به عنوان یک رویاپرداز پر از نقص به تصویر میکشیدند که فقط باعث ایجاد درد و رنج نزد خانواده و نزدیکانش شده است یا یک قهرمان درخشان را با یک ماموریت مهم به بینندگان نشان میدادند. اما گری که کارگردان زیرکی است تمام تلاش خود را کرده تا تصویری منطقی و ترکیبی را از هر دو حالت به نمایش بگذارد.«شهر گمشده زی» به وضوح یک پیشرفت هنری برای گری محسوب میشود، کسی که خودش را به عنوان یکی از بهترین و متمایزترین فیلمسازان زنده حال حاضر جهان اثبات کرده است.
رودریگو پرز از پلیلیست (Play List)
۷۵ از ۱۰۰
ظریف و زیبا با روایتی آرام که رسما یک فیلم کلاسیک محسوب میشود. ساخته اخیر جیمز گری یک حرکت رو به جلو برای او به شمار میرود. «شهر گمشده زی» ترکیبی از فیلم The Age Of Innocence مارتین اسکورسیزی و Aguirre, the Wrath of Godd ورنر هرزوگ است. ترکیبی که تا به حال مانند آن را ندیدهاید.
در حالی که بازیگران این فیلم به اندازه ماریون کوتیار و خواکین فینیکس (بازیگرهای فیلم قبلی این کارگردان) حرفهای نیستند اما همه آنها از پس نقش هایشان بر میآیند، علی الخصوص چارلی هانام که بهترین و دقیقترین اجرای دوران بازیگریاش را به نمایش گذاشته است. جدای از گروه بازیگری، احتمالا درخشانترین نکته فیلم تصاویر زیبا و فیلمبرداری آن است. داریوش خنجی، فیلمبردار «شهر گمشده زی» را میتوان موثرترین عامل فیلم دانست.
جیمز براردینلی از ریلویوز (Reel Views)
۶۳ از ۱۰۰
تولید و ساخت قوی به همراه اجرای بسیار خوب بازیگر نقش اصلی چارلی هانام، بعضی از مشکلات روایتی فیلم را متعادل میکند. علی رغم این که «شهر گمشده زی» توجه من را به خود جلب کرد اما بیشتر احساس یک فرصت خوب ولی از دست رفته را میدهد. ایدههای وسوسه کننده زیادی مانند وسواس فکری، نگرش استعماری و استخراج منابع در فیلم وجود دارند ولی کارگردان فرصت شکوفا شدن به آن ها نمیدهد. یکی از دلایلش محدودیت زمانی است و دلیل دیگر این است که جیمز گری ترجیح میدهد تا داستانش را گسترش دهد ولی به عمق آن نیفزاید. نتیجه نهایی ترکیبی از آدمها، مکانها و اتفاقات است که علیرغم این که دقیقا یک قرن پیش وجود داشتهاند اما برای ما ناآشنا و غریب است. اگر از بی دقتیهای تاریخی بگذریم، «شهر گمشده زی» موفق میشود تصویری جذاب از یکی از آخرین اعضای گروه رو به زوال مکتشفها نشان دهد. ضمنا به ما یادآوری میکند که چگونه پیشرفت تکنولوژی این نسل از آدمها را منقرض کرد.
مثل اکثر فیلمهای بیوگرافی و زندگی نامهای، «شهر گمشده زی» میخواهد اتفاقات خیلی زیادی را پوشش دهد و همین باعث ایجاد مشکل در ساختار فیلم میشود. روایت نزدیک به ۲۰ سال از زندگی فاوست باعث ناپیوستگی شخصیت او شده است و تعداد زیادی سفر اکتشافی نیز در فیلم گنجانده شده که به دلیل کمبود وقت خیلی با عجله از آنها میگذریم. مسلما برای یک فیلم ۱۴۱ دقیقهای که اتفاقا به صورت خطی هم روایت میشود این حجم از اتفاقات و رخدادها بیش از حد است. همین نکته در بعضی مواقع «شهر گمشده زی» را به یک اثر سطحی تبدیل میکند. پایان فیلم مبهم است و یک تلاش ناموفق برای خاتمه دادن به داستانی است که اگر صادقانه روایت میشد، پایانی نداشت.
لورن بروکس از ویگاتدیسکاورد (We Got This Covered)
۵۰ از ۱۰۰
«شهر گمشده زی» در نهایت یک فیلم شکستخورده است. فیلمی که علاقه دارد تا حماسی باشد اما نمیخواهد کمی وقت بگذارد و درباره معنی داستان خود فکر کند. این فیلم یک فرصت از دسترفته است، قهرمانهایی با اعتماد به نفس بالا که به هیچ وجه نمیتوانند اشتباه کنند و ماجراجوییهایی هیجان انگیز که هیچکس نمیتواند آن ها را نقد کند. با وجود تمام تصاویر و صحنههای زیبا، «شهر گمشده زی» فیلمی کم عمق و سطحی است. مانند تلالو نور خورشید روی برگ درختان در جنگل.
اجرای سیِنا میلر در نقش همسر صبور پرسی فاوست بسیار دیدنی است. هر وقت که فاوست برای اکتشافهایش سفری را آغاز میکند همسرش مجبور میشود که زندگی را به تنهایی بچرخاند. سیِنا میلر به شخصیت این زن باهوش و توانمند عمق داده است. در واقع یکی از قویترین سکانسهای فیلم، بحث و جدلی است که بین پرسی و همسرش نینا شکل میگیرد. اگر این سکانس تاثیر زیادی در فیلم ندارد مشکل از شخصیتها نیست بلکه مشکل از خود فیلم است. رابرت پتینسون نیز همچنان به تلاش خود برای اثبات این که بازیگر خوبی است ادامه میدهد. اما او پشت ریش بلندش ناپدید است و هیچ تلاشی برای این که صحنه را از آن خود کند انجام نمیدهد.
هر فیلمی که درباره کاوش و اکتشاف است خواه و ناخواه باید درباره مسائل قبل و بعد از استعمارگری صحبت کند اما«شهر گمشده زی» به هیچکدام از این مسائل نمیپردازد. موضوعات متفاوتی از جمله نقش مرد و زن در جامعه، استعمارگری، طبقات اجتماعی و حتی جنگ را مطرح میکند اما در نهایت طرف قهرمان تقریبا کامل و جسورش را میگیرد. «شهر گمشده زی» داستان یک قهرمان بدون نقص را تعریف میکند. از آن دسته داستانها که قهرمان همه کارهایش درست است و تمام ماجراجوییها هم با ارزش هستند.
zoomg