بعضیها فکر میکنند همین که با همسر و فرزندشان مشکل آنچنانی ندارند و صدای داد و بیدادشان، گوش فلک را کر نمیکند، خانواده های سالم دارند. آنها تصور میکنند، اگر اهل اعتیاد نیستند و تا به حال پایشان به پاسگاه پلیس و دادگاه کشیده نشده، پس جزو خانوادههای سالم این مملکت هستند. درستی یا نادرستی تصورشان با خودشان، اما روانشناسان، ویژگیهای دیگری را در مورد خانواده های سالم عنوان کردهاند.
خانوادههایی که بتوانند خود را به تعادل برسانند و درگیر یا مغلوب مشکلات مختلف و موقعیتهای چالش انگیز نگردند و از پا نیفتند و بتوانند از سیستم سالم مراوده و ارتباط مطلوب، مرز متناسب و… برخوردار گردند، در چرخه خود از سلامت و انسجام مناسبی برخوردار گردیده و اعضاء آن، خوشبختی و شادکامیرا به صورت روشنتری احساس میکنند.
ویژگی های خانواده های سالم :
۱- در خانواده های سالم ، زن و مرد برای دیدن و رسیدن به یکدیگر لحظهشماری میکنند، ساعتی که مرد از یک روز شلوغ کاری، به خانه برمیگردد، برای زوجهای خوشبخت و سالم ، ساعت اوج روز است، دلشان میتپد و خودشان را برای دیدن یکدیگر آماده میکنند، در صورتی که در خانوادههای با سطح سلامت پایینتر، زن و شوهر به سفر رفتن و یا میهمانی رفتن یکدیگر به صورت جدا جدا، علاقه دارند و دائم میگویند: «خدا کند امشب شوهرم دیر بیاید» و یا «ای کاش خانمم امشب خونه مادرش بماند!»
۲- در خانواده های سالم ، زن و شوهر برای یکدیگر گفتنی بسیار دارند و هرگاه در کنار هم باشند، میان آنها گفتگوی گرمی برقرار میشود، اتفاقات روز گذشته را برای یکدیگر بازگو میکنند، در مورد اطرافیان صحبت میکنند و نظر میدهند و نظر طرف مقابل را جویا میشوند، آب و هوا، تیترهای خبری، برنامههای آینده، جوک و… خلاصه باهم حرف میزنند، در صورتی که خانوادههای غیرخوشبخت، بیشتر لحظهها به قهر میگذرد و پرسش و پاسخها میان آنها بسیار کوتاه هستند و هرگاه زن و شوهر کنار هم قرار بگیرند، شوهر، روزنامه میخواند، جدول حل میکند، تلویزیون نگاه میکند یا برعکس… یا به عبارتی هر کس به کاری مشغول میگردد.
۳- در خانواده های سالم ، همسران به سلیقه هم آشنا بوده و به آن عمل میکنند، برای نمونه، خوراک، پوشاک، معاشرت یا رفت و آمد و خرید. آن چیزی را میپوشند که عشقشان دوست دارد، آن رفتاری را میکنند که همسرشان میپسندد، در صورتی که در خانوادههای غیرسالم، همسران نسبت به سلیقه طرف مقابل بیخبر و بیتفاوت بوده و تنها به خواستههای شخصی خود اندیشیده و عمل میکنند.
۴- در خانواده های سالم و خوشبخت، اتحاد، همبستگی و یکپارچگی وجود دارد اما در خانواده غیرخوشبخت، گسستگی و تکروی، هرگاه میان اعضاء خانوادهای واژههایی هم چون «به من چه»، «به تو چه»، «به من مربوط نیست»، «به تو مربوط نیست»، «به کسی مربوط نیست»، «به خودم مربوط است»، را بسیار شنیدید، این گمان را ببرید که با خانوادهای بدون آینده و غیرخوشبخت، رو به رو هستید. در خانواده سالم «من» وجود ندارد، همهاش «ما» است.
۵ – در خانوادههای خوشبخت، اعتماد وجود دارد و اعضاء به راحتی گفتههای یکدیگر را پذیرفته و در درستی آن تردید نمیکنند ولی در خانوادههای غیرخوشبخت، برای دریافت پذیرش گفته خود، پیوسته بایستی برای دیگر اعضاء سوگند خورد، سوگند به جان این و آن، یا به مقدساتشان و طرف مقابل، در تلاش برای فهمیدن صحت حرف همسر است و یا گرفتن یک سوتی که مشت او را باز کند!
۶- در خانوادههای خوشبخت، احترام وجود دارد، در ارتباطات گفتاری و غیرگفتاری و همینطور درخواست نیازها و پاسخ به آنها و ارائه سرویس و برخورد با یکدیگر به گونهای است که دارای استاندارد ادب و حرمت و با وجود صمیمیت، مدیریت و حرفشنوی از بزرگترها و در نظر گرفتن موقعیت کوچکترها در یک مجموعه، رعایت گشته و لحاظ میشوند.
۷- در خانواده های سالم ، بودن با یکدیگر را هر جایی که ممکن باشد، همچون میهمانی، مسافرت، خرید، پارک و حتی در مراسم سوگواری و به خاکسپاری به بودن با دیگران، ترجیح میدهند. در صورتی که خانوادههای غیرسالم، مرد خانواده بیشتر به برنامههای مجردی مردانه، کشش و رغبت نشان میدهد و زن خانواده بیشتر به میهمانی و دورهها و مسافرتهای زنانه و غیرخانوادگی، علاقه نشان میدهد.