10 پایان برتر فیلمهای تاریخ سینما
پایانبندی فیلمهای سینمایی ممکن است با مخاطب کاری کنند که لبخند رضایت بر چهرهاش بنشیند و یا صندلی را به سمت نمایشگر پرتاب کند. همهی فیلمسازان در طول تاریخ سینما در تلاش بودهاند تا پایان رضایت بخشی برای مخاطب رقم بزنند، و گاه این پایانبندی فیلمها برای همیشه در ذهن مخاطب ماندگار میشوند.
چه پایان فیلمها شما را خوشحال کنند، چه غمگین، و یا با یک خط دیالوگ یا یک صحنهی فوقالعاده داستان را جمع کنند، این قابلیت را دارند که احساس شما را نسبت به داستانی که همین حالا تماشا کردهاید تغییر دهند. در ادامه 10 پایانبندی منتخب فیلمهای سینمایی تاریخ را با هم مرور میکنیم. فیلمهایی که در این لیست هستند از میان لیست 30 پایانبندی منتخب سایتهای مختلف انتخاب شدهاند. میشود گفت اینها بهترین پایانبندیهای تاریخ سینما هستند. اگر فیلمهای این لیست را ندیدهاید، باید با احتیاط این مطلب را بخوانید چون پر واضح است که متن این مطلب داستان فیلمها را لو میدهد. اگر پایان فیلمهایی که به پایانبندی خود مشهور هستند هم لو برود، تقریبا از ارزش ساقط میشود. بنابراین ابتدا نگاهی به لیست فیلمها بیاندازید و هر کدام را ندیدهاید تماشا کنید و بعد به خواندن مطلب بپردازید.
10 – حس ششم (1999)
چه بخواهیم چه نخواهیم، فیلم آقای «اِم. نایت. شیامالان» به سلطان پایانبندی غافلگیر کننده تبدیل شده است. در پایان این فیلم معلوم میشود که «مالکولم کرو»، (بروس ویلیس) یکی از افراد مردهای است که «کول» میبیند. یک رونمایی شاهکار از اصلیترین عنصر داستان فیلم در پایان.
9 – راکی 2 (1976)
اولین قسمت از فیلم «راکی» با رویارویی بینظیر راکی (سیلوستر استالون) و آپولو کرید (کارل وترس) شروع میشود و آن دیالوگ یک کلمهای معروف «آدریان!» در پایان، این فیلم را برای همیشه ماندگار. اما پایانبندی قسمت دوم، حرف اول را میزند. در پایان این فیلم، مبارزهی راکی و کرید تکرار میشود و در لحظات آخر مسابقه، در حالی که هر دو مبارز روی زمین افتادهاند و تلاش میکنند که تا قبل از رسیدن داور به عدد 10 شمارش خود، از جا بلند شوند و پیروز از رینگ بوکس بیرون بیایند، فیلم به لحظات اوج خود میرسد. این صحنه بسیار تنشزا و دلهره آور است، صرف نظر از اینکه چند بار و چقدر آن را دیده باشید هم.
8 – خون به پا خواهد شد (2007)
در فیلمی سراسر آکنده از بازیهای ذهن، احتمالا پایانبندی شاهکار «پل توماس اندرسون» بهیادماندنیترین بخش آن باشد. «الی ساندی» (پال دانو) به امید فروش زمینهایش برای استخراج نفت نزد «دنیل» (دنیل دی-لوییس) میرود. آنها به طور ضمنی به توافق میرسند، اما فقط به شرطی که الی، که یک کشیش است از اعتقادات خود دست بردارد و خدا رو انکار کند. الی موافقت میکند، اما بعد از آن، دنیل به او میگوید که زمینهای او هییچ ارزشی ندارند چرا که نفت پیش از این از آن استخراج شده است! همین موضوع به یک درگیری منجر میشود که در نهایت به قتل ساندی توسط دنیل پلینویو میانجامد. جایی که در پایان دنیل فریاد میزند: «کار من تمام شد!».
7 – روانی (1960)
بعد از صحنهی رونمایی از حقیقت «نورمن بیتس» در لباس مادرش و آشکار شدن راز قتلهایی مهمانسرای بیتس، کارگردان فیلم، آلفرد هیچکاک، نورمن را در سلول خود نشان میدهد، در حالی که صدای مادر او شنیده میشود که در گفتار، قتلهای مهمانسرا را محکوم میکند. اگر دقیقتر نگاه کنید، اسکلت جمجمهی مادر را در حالی که تصویر بر روی چهرهی نورمن دیزالو میشود میبینید و این در حالی است که فیلم در همین حین صحنهی بیرون کشیده شدن ماشین «ماریون» از داخل مرداب را نشان میدهد.
6 – رستگاری در شاوشنک (1994)
بعد از اینکه «اندی» (تیم رابینز) به عنوان اولین فرد تاریخ موفق میشود از شاوشنک فرار کند، برای دوستش «ردینگ» (مورگان فریمن) پیغام میفرستد که چگونه او را بعد از آزادی پیدا کند. همین موضوع به یک گردهمآیی هیجانانگیز در پایان فیلم میانجامد.
5 – پدرخوانده (1972)
شاید حماسیترین صحنهی سینما همان جایی است که در پایان فیلم، همهی اقوام و آشنایان پیش «مایکل کورلئونه» میآیند و از در حالی که در به روی همسرش بسته میشود، او را «دون کورلئونه» خطاب میکنند. پایان فیلم پدرخوانده با هنرنمایی آل پاچینو و دایان کیتون، بدون شک از مهمترین صحنههای تاریخ سینما است و نه تنها پایان فوقالعادهای بر شاهکار آقای «کاپولا» است که به خودی خود یک شاهکار بصری محسوب میشود.
4 – فارغالتحصیل (1967)
«بن براداک» (داستین هافمن) موفق میشود عروسی «الین رابینسون» (کترین رز) را به هم بزند و با او فرار کند. فیلم در پایان این دو را نشان میدهد که در صندلی عقب یک اتوبوس (همان اتوبوسی که به کمک آن از مراسم می گریزند) نشستهاند و به کاری که همین الان کردهاند فکر میکنند!
3 – محله چینیها (1974)
وقتی «جیک گیتس» (جک نیکلسون) متوجه راز ماجرای عجیب عشقبازی «نواه کراس» (جان هیوستن) و «اِوِلین مالری» (فی داناوان) میشود، دیگر کار از کار گذشته است. پلیسها منطقه را محاصره کردهاند و همه چیز در خیابان محلهی چینی های لسآنجلس در تب و تاب بالایی است. اولین کشته شده، نواه هم «کاترین» (دختر و خواهر اولین) را ترک میکند. جیک در این جا است که دیالوگ شاهکار فیلم را میشنود: «فراموشش کن جیک، اینجا محله چینیها است!»
2 – هفت (1995)
ماجرای عجیب فیلم «هفت» آقای «دیوید فینچر» درست در جایی که هیچ کس فکر نمیکند از آن هم عجیبتر میشود. وقتی که بعد از دربدریهای فراوان، بالاخره «جان دو» (کوین اسپیسی) توسط «میلز» (برد پیت) و «سامرست» (مورگان فریمن) دستگیر شده است، همه به یک زمین بایر میروند تا یک جعبهی مرموز را پیدا کنند. آنچه درون جعبه است برملا می شود و گناه کبیرهی آخر را میسازد: خشم.
1 – مظنونین همیشگی (1995)
یکی از غافلگیرکنندهترین پایانبندیهای تاریخ سینما را این فیلم دارد. جایی که تماشاگر در چند دقیقهی پایانی فیلم میفهمد که «وربال کینت» (کوین اسپیسی) همان جنایتکار افسانهای معروف «کایزر شوزه» است، پیچشی است که ممکن است هرگز در سینما تکرار نشود.
بدون شک پایانبندیهای فوقالعاده و جذاب در تاریخ سینما بسیار زیاد هستند و انتخاب تنها 10 مورد از آنها کار بسیار دشواری است. در تهیهی این لیست تلاش کردهایم تا تنوع انواع پایانبندیها حفظ شود و بهترینها را در هر زمینه انتخاب و معرفی کنیم. اگر شما هم پایان فیلمهای خاطرهانگیز را در ذهن دارید، ما را در دیدگاهها در جریان بگذارید.