زمانی که به خودم نگاه می کنم حس می کنم که عشق به بازی ها و انجام آن ها هیچ ارتباطی به سن و وضعیت اجتماعی و تحصیلات و … ندارد و یک گیمر واقعی و کسی که عشق بازی ها در وجودش نهادینه شده است هیچ گاه نمی تواند دست از بازی ها و عشق به آن ها بشوید و بازی را برای همیشه کنار بگذارد و حتی به آن فکر هم نکند. نسل ها آمده اند و رفته اند و می اآند و می روند ولی از نسل سوم و چهارم تاکنون که در نسل هشتم بازی ها هستیم نه تنها عشق و علاقه من به بازی کردن کمتر نشده است بلکه بسیار بسیار بیشتر هم شده است، حتی به صورت تصاعدی! به عقیده من دلیل این عشقّ زیبایی و حس ماجراجویی و کنجکاوی ما گیمرهاست. ما گیمرها عاشق زیبایی هستیم و آن را در بازی ها جستجو میکنیم. صنعت و هنر بازی های رایانه ای واقعا زیباست. در این حوزه هنرمندانی داریم که واقعا نابغه هستند و چه شاهکارها و عناوین بینظیری را برای ما خلق می کنند، آن هم با قرار دادن قابلیت تعامل با آنها برای ما. هر کدام از این شاهکارها یک اثر هنری هستند و یک تابلوی متحرک. تابلوهایی به غایت زیبا که برعکس بقیه آثار در شاخه های دیگر هنری، ما هم حق دست بردن در آنها را داریم و می توانیم آن ها را به دلخواه خود رقم بزنیم. صنعت محبوبمان پر است از بهترینها و اصلا جایگاه و مقر بهترین هاست، لااقل برای ما بازیبازان. دنیای بازی ها پر است از شاهکارهای هنری که هر یک از دیگری زیباتر هستند و قدرت و نبوغ و خلاقیت خالص خالقشان را به رخ دنیا میکشند. در طول سال ها بازی کردن، انواع و اقسام داستان ها، آخرالزمان ها، مصیبت ها، انقلاب ها و توطئه ها را دیدهایم و آن ها را خنثی کردهایم یا گاهی به سرانجام رسانده ایم! در طول این سال ها که انواع بازی های مختلف را تجربه کرده ایم، با صدها و هزاران شخصیت مختلف آشنا شدهایم و با آن ها تعاملات بسیاری از نوع مجازی داشته ایم! بسیاری از این بازی ها ما را تا تا سرحد جنون عصبانی کردهاند، برخی ما را شدیدا ترسانده اند، برخی حس دلسوزی و همذات پنداری ما را برانگیخته اند و حتی برخی از آن ها ما را به واقع عاشق خود کردهاند، اما به هر حال همواره برخی عناوین بوده اند که بیشتر ما را شیفته خود کرده اند و به آن ها بیشتر علاقمند شده ایم. حال وقتی که این بازی ها از نوع انحصاری باشند که دیگر زیباتر هم می شوند و همیشه تعداد زیادی از برترین و محبوبترین سری عناوین دنیا از نوع انحصاری بوده و هستند. همه شما که اکنون در حال خواندن این مقاله هستید، بسته به سن و سال خود تعداد عناوین بسیار زیادی را در سبکهای مختلف بازیهای رایانهای تجربه کردهاید و خاطرات مختلفی از این دنیای پر زرق و برق، جذاب و دوستداشتنی دارید. انواع و اقسام عناوین شوتر، نقش افرینی، ورزشی، مبارزهای، استراتژی، ماجرایی و … هر یک برای شما زمانها و خاطراتی شیرین و شاید گاهی تلخ را رقم زدهاند و به هر حال بخشی از رزومه و کارنامه گیمری شما محسوب میشوند. اگر کنسول های بازی شما از نوع پلی استیشن بوده اند، بی شک همواره برترین انحصاری های دنیا را در اختیار داشته اید و انواع آن ها را با تنوع بی نظیر در سبک های گوناگون تجربه کرده اید.
در این مطلب نیز بحث در مورد بازی های انحصاری است، آن هم عناوین انحصاری نسل هفتم بر روی کنسول محبوب و فوق العاده پلی استیشن ۳٫ واقعا که نسل هفتم چه نسل جذابی و پلیاستیشن ۳ عجب کنسول قدرتمندی بود! چه بازی های انحصاری داشتیم! هنوز که هنوز است داریم بسیاری از عناوین فوق العاده و شاهکار این کنسول را به صورت ریمستر شده در نسل هشتم بازی می کنیم. باور کنید هنوز که هنوز است برخی عناوین این کنسول از بسیاری از عناوین بزرگ نسل هشت هم کامل تر و زیباتر هستند. حال بین تمامی این بازیهای انحصاری رنگارنگ همواره عناوینی وجود داشته اند که در ذهن شما تبدیل به یک الگو و اسطوره شده و تا به همیشه و حتی سال ها بعد از آن که آنها را بازی کردهاید نیز در یاد و خاطر شما باقی می مانند و هیچ گاه نیز پاک نخواهند شد. معمولا این عناوین انحصاری که برای شما تبدیل به یک بازی به یاد ماندنی میشوند، از سری بازیهای بسیار مطرح و بزرگ هستند که تا دلتان بخواهد همواره بر روی کنسول های سونی وجود داشته اند و دارند. مثلا برای شخصی عناوین سری Uncharted ،God of War ،The Last of Us و….در نقش بازیهایی هستند که تا همیشه در یاد آن ها باقی خواهند ماند و همواره در طول زندگی خود، با خاطراتی شیرین از این بازیهای انحصاری یاد خواهند کرد. معمولا عناوین انحصاری سونی به قدری بزرگ و محبوب هستند که تقریبا در یاد تک تک کسانی که آن ها را تجربه کرده اند، میمانند و به نوعی یک محبوبیت همهگیر دارند. همان گونه که گفته شد در این مطلب در مورد برترین عناوین انحصاری نسل هفتم بر روی کنسول پلی استیشن ۳ صحبت می کنیم که نسلی بود پر از بازی های انحصاری قدرتمند برای سونی و طرفدارانش. دلیلی اصلی این قدرتمند بودن، پر تعداد بودن و متنوع بودن عناوین انحصاری سونی در نسل هفتم مقوله رقابت بود و این رقابت بود که باعث می شد هر بار شاهد انتشار بازی انحصاری با کیفیت تری از قبل باشیم. اجازه دهید تا بیشتر در مورد این رقابت صحبت کنیم. موضوع رقابت به ذات مقوله جذابی است؛ می خواهد رقابتی در دنیای فوتبال باشد یا در زمینه بازی های رایانه ای بین دو فرنچایز قدرتمند یا بین سونی و مایکروسافت. به هر حال وقتی که دو حریف قدرتمند و رقیب که طرفدارانی هم برای خود دارند با هم در یک رقابت و تنش و کشمکش قرار دارند موضوع بسیار جذابی برای طرفداران است. هر چقدر رقابت بیشتر باشد جذابیت هم بیشتر می شود. رقابت به ذات جذاب است و این جذابیت را در هر موردی که آن را بطلبد نیز جاری نموده و همه چیز و همه کس را هیجانی تر می کند.
در دنیای بازی های رایانه ای هم همانطور که ذکر شد رقابت هایی جذاب بین برخی شرکت ها و فرنچایزها وجود دارد که بزرگترین این رقابت ها بین سونی و مایکروسافت یعنی دو شرکت صاحب کنسول است. بازی های مولتی پلتفرم که تفاوتی بر روی این کنسول ها ندارند و موضوعی که رقابت بین این دو را گرم می کند بحث عناوین انحصاری است و این که کدام یک بازی های انحصاری بهتری دارد. بحث انحصاری و مولتیپلتفرم یک بحث ناتمام و بیسرانجام بین گیمرها است و هیچگاه پایانی ندارد و همواره این مسائل وجود دارند و خواهند داشت زیرا که تا رقابت هست، بحث بازی های انحصاری و … نیز هست و این تنور رقابت را داغ تر می کند. کدام بهتر است. آیا باید بازی انحصاری باشد؟ کدام با کیفیتترند؟ انحصاری زمانی، انحصاری کنسولی، انحصاری کامل. چرا عناوین مولتیپلتفرم انحصاری میشوند؟ آیا این کار درست است؟ آیا عناوین انحصاری با کیفیت ترند؟ موضوع اینجاست که چه خوشمان بیاید و چه بدمان بیاید، چه قبول کنیم و چه نکنیم، یکی از مهمترین مواردی که گیمرها توجه بسیار زیادی به آن دارند و در واقع فاکتور مهمی برای موفقیت یک کنسول محسوب میشود بازیهای انحصاری هر پلتفرم هستند که اگر هر کدام از شرکتها در این زمینه موفقتر از رقیب عمل کند، میتواند به موفقیت خود در آینده بسیار خوشبین باشد. عناوین انحصاری که گاه توسط شرکتهای زیرمجموعهی خود شرکت صاحب کنسول ساخته میشوند و یا توسط استودیوهای Third Party و طی قرار دادهایی که شرکتها با هم منعقد میکنند ساخته میشوند و میتوانند موفقیت و بقای یک کنسول را تضمین نمایند. از جهات زیادی می توان به موضوع بازی های انحصاری و مولتی پلتفرم نگاه کرد. بحث بازیهای انحصاری یک شرکت صاحب کنسول که توسط خود آن شرکت و استودیوهای زیر مجموعه آن ساخته میشود از بازی های مولتی پلتفرمی که ناگهان انحصاری می شوند جداست چون این عناوین را گیمر میشناسد و با توجه به علاقه بیشتری که به انحصاریهای داخلی یک شرکت صاحب کنسول دارد، کنسول خود را انتخاب میکند. مثلا گیمر میداند که اگر به ناتیداگ و بازیهای شاهکار این استودیو علاقمند است باید کنسول سونی بخرد و یا بالعکس اگر به Halo علاقمند است باید کنسول مایکروسافت را خریداری کند اما کف دستش را بو نکرده است که عنوانی مولتی پلتفرم که تاکنون برای همه پلتفرمها بوده است، ناگهان انحصاری یک کنسول خاص شود. بهتر است تا از بحث عناوین چند پلتفرمی فاصله بگیریم زیرا که اکنون با این نوع بازی ها کاری نداریم و هدف ما در این مقاله بازی های انحصاری هستند که همیشه برای بازیبازان جذاب تر از دیگر بازی بوده و هستند.
همانطور که گفته شد در این مطلب دو قسمتی قصد داریم تا به سراغ برترین عناوین انحصاری کنسول نسل هفتمی قدرتمند سونی یعنی پلی استیشن ۳ برویم و برترین انحصاری های این کنسول را برای شما عزیزان معرفی نماییم. کنسولی که آن قدر بازی انحصاری عالی و قدرتمند داشته است که انتخاب ها را بسیار سخت و دشوار می کند. در ابتدای این مطلب ذکر نکاتی لازم است. اولین نکته این که این لیست به هیچ عنوان بر اساس ترتیب امتیاز متای عناوین نیست و بیشتر بر اساس محبوبیت بازی ها بین بازیبازان در دنیا چیده شده است و البته نظر شخصی نویسنده نیز در آن کاملا دخیل است و ممکن است که نظر هر کدام از شما عزیزان در مورد ترتیب این عناوین و حتی قرار داشتن یا نداشتن برخی از آنها در این لیست با بنده متفاوت باشد. در حقیقت ترتیبی که در این لیست می بینید به هیچ وجه به صورت قطعی غلط یا درست نیست و بهتر است تا به ان عنوان یک سرگرمی و بیشتر آشنا شدن با برخی از عناوین انحصاری پلی استیشن ۳ و یا تازه کردن خاطراتی از آنها نگاه کنید و آن را با نظرات خود مقایسه نمایید و بسیار خوشحال خواهم شد که به مانند همیشه در چنین مقالاتی از نظرات و ترتیب قرار گرفتن بازی های برای شما نیز آشنا شوم و با هم در این باره صحبت نماییم. همچنین لازم به ذکر است که در این مطلب از هر سری بازی تنها یک عنوان که برترین بازی آن سری بوده است در لیست ما جای داده شده است و از هیچ فرنچایزی دو بازی را مشاهده نخواهید کرد. بیشتر از این سرتان را درد نمی آورم و پس از بیان این مقدمه و توضیحاتی که در مورد این مطلب لازم بود، توجه شما را به قسمت اول مقاله ۲۰ انحصاری برتر تاریخ کنسول پلی استیشن ۳ جلب می کنم تا در ادامه با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید.
۲۰ – The Sly Collection
سازنده: Sucker Punch Productions و Sanzaru Games
ناشر: شرکت سرگرمی های سونی
ژانر: اکشن ماجرایی
تاریخ انتشار: ۱۶ نوامبر ۲۰۱۰
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳
امتیاز متا: ۸۵/۱۰۰
بی شک یکی از محبوب ترین فرنچایزهای انحصاری سونی که از نسل شش تا به حال طرفداران زیادی را برای خود دست و پا کرده است سری عناوین Sly Cooper هستند که که در کنار جک و دکستر و همچنین رچت و کلنک، از انحصاری های کارتونی فوق العاده زیبای سونی به حساب می ایند. عناوین این سری که همواره در سبک اکشن ماجرایی مخفی کاری پلتفرمر دنیال می شوند داستان راکون شاه دزد مشهور ما با نام Sly Cooper را دنبال می کند که از قدیم و از نسل های مختلف بهع صورت خانوادگی به شغل شریف دزدی مشغول بوده اند و البته نه از آن دزدهای بی همه چیز و نامرد بلکه به حالت عیارگونه که از قوی ها و زورگویان بگیرد و به ضعفا و فقرا کمک کند. دوستان با مزه اسلای نیز در این راه شامل بنتلی لاکپشته (Bentley the turtle) و مورای (Murray the hippopotamus) هستند که البته هر ۳ تای آنها توسط معشوق اسلای یعنی بازرس Carmelita Fox همیشه تعقیب می شوند تا آنها را دستگیر کند. داستان ها و ماجراهای بسیار جذابی در این سری تاکنون رقم خورده است و از این فرنچایز تا به حال ۳ نسخه اصلی و اولیه برای کنسول پلی استیشن ۲، یک مجموعه ریمسترد شده از ۳ نسخه اصلی (که در این مطلب مورد نظر ماست) و بازی Sly Cooper: Thieves in Time نیز برای کنسول های پلی استیشن ۳ و پلی استیشن ویتا عرضه شده اند. ۳ بازی اصلی نسل ۶ توسط استودیو ساکرپانچ و ۲ یازی کالکشن و Thieves in Time توسط Sanzaru Games ساخته شده اند. نسخه زیبا و ارزشمند The Sly Collection در حقیقت یک نسخه از ۳ بازی ریمسترد شده محبوب پلی استیشن ۲ است که در سال ۲۰۱۰ در قالب یک بلوری برای پلی استیشن ۳ منتشر شدند و البته در اسیا اسم آن به این شکل بود و در سایر مناطق با نام The Sly Trilogy از ان یاد می شود. این ۳ بازی شامل عناوین Sly Cooper and the Thievius Raccoonus, Sly 2: Band of Thieves و Sly 3: Honor Among Thieves هستند که هر کدام از بازی های محبوب این فرنچایز مشهور سونی به شمار می روند که با این نسخه دارندگان کنسول های نسل هفتم سونی نیز می توانستند ان ها را تجربه نمایند.
همانطور که گفته شد عناوین این سری همگی توسط Sucker Punch Productions در نسل شش ساخته شده بودند اما کار ریمستر و پورت و تهیه این نسخه کالکشن را استودیو Sanzaru Games بر عهده داشت و نهایتا بازی توسط سونی منتشر گردید. در آن مقطع ساکر پانچ مشغول ساخت اینفیموس بود و با Sanzaru Games برای ساخت یک دمو از بازی جدید سری Sly که Sly Cooper: Thieves in Time نام داشت و قرار بود برای پلی استیشن ۳ و ویتا منتشر گردد همکاری می کرد. وقتی سونی این دمو را مشاهده کرد از کار این سازنده استقبال کرد و وظیفه خطیر پورت و ریمستر و در واقع تهیه این نسخه ۳ گانه را به ان ها سپرد. این مجموعه ۴ سال بعد و در سال ۲۰۱۴ برای کنسول دستی ویتا نیز منتشر گردید که دو نسخه بر روی گیم کارد قرار داشتند و نسخه سوم به صورت دانلودی بود. این مجموعه بر روی ویتا با استقبال خوبی مواجه شد و نسخه پلی استیشن ۳ این مجموعه نیز موفق شد نقدها و امتیازات مثبتی را دریافت کند و نهایتا با امتیاز متای عالی ۸۵ و همچنین امتیاز GameRankings که عدد ۸۷ بود، به کار خود پایان داد. این مجموعه به صورت دیجیتالی در فروشگاه سونی برای فروش قرار داده شد و البته هر کدام از این ۳ عنوان نیز به صورت جداگانه برای فروش موجودبودند. این مجموعه همچنین دارای یک ست جدید از مینی گیم ها بود که تروفی های خاص خودشان را نیز داشتنند و هر بازی نیز دارای تروفی های خود و یک تروفی پلاتینیوم بود. بازی از حالت ۳ بعدی نیز بهره مند بود که در این حالت نرخ فریم ریتد که در حالت عادی بر روی ۶۰ بود به حالت ۳۰ فریم بر ثانیه در می آمد و بازی برای رزولوشن ۷۲۰ ریمسترد شده بود. ست مینی گیم های بازی از PlayStation Move نیز پشتیبانی می کردند. همان طور که عناوین سری Sly Cooper جزو برترین های کنسول پلی استیشن ۲ بودند، این نسخه ریمسترد شده و ۳ گانه نیز موفق شد تا خود را به عنوان یکی از برترین عناوین پلی استیشن ۳ مطرح کند و مشخص بود که استودیو Sanzaru Games امانت استودیو ساکرپانچ را به خوبی نگه داری کرده است و کار پورت و ریمستر این ۳ بازی را عالی انجام داده بود. The Sly Collection در لیست ما از برترین عناوین انحصاری پلی استیشن ۳ در جایگاه بیستم قرار می گیرد.
۱۹ – Valkyria Chronicles
سازنده: Sega
ناشر: Sega
ژانر: نقش آفرینی استراتژی
تاریخ انتشار: ۲۴ اپریل ۲۰۰۸
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳ – پلی استیشن ۴ – پی سی
امتیاز متا: ۸۴/۱۰۰
همواره در طول تاریخ بازی های رایانه ای عناوینی بوده اند که خاص و منحصر به فرد بوده و تعداد زیادی بازی مانند انها نداشته ایم. حال این خاص بودن ممکن است به خاطر سبک بازی بوده باشد و یا نوع طراحی هنری و …. یکی از این عناوین خاص که در نسل هفتم بازی های رایانه ای توسط کمپانی سگا برای کنسول پلی استیشن ۳ ساخته و منتشر گردید Valkyria Chronicles نام دارد که همیشه به عنوان یک بازی خاص و همینطور یکی از برترین بازی های پلی استیشن ۳ از آن یاد می شود . خاص بودن این عنوان به واقع در تمامی زمینه ها بود. از سبک گرافیکی و طراحی هنری خاص بازی گرفته و مخصوصا نوع گیم پلی آن که ترکیبی از شوتر سوم شخص، نقش آفرینی تاکتیکی و همینطور استراتژی بود که در کمتر عنوانی تا به حال شاهد چنین سبکی و چنین ترکیبی در بازی ها بوده ایم. نکته ای که باید در مورد این عنوان و انتخاب آن در لیست برترین انحصاری های پلی استیشن ۳ خدمت شما عرض کنم این است که این عنوان در حقیقت دارای نسخه رایانه های شخصی نیز می باشد اما فاصله انتشار این بازی برای پی سی از زمان عرضه اصلی بازی انقدر زیاد است که در اصل آن را تبدیل به یک عنوان انحصاری برای پلی استیشن ۳ می کند. زیرا که بازی در ابتدا در سال ۲۰۰۸ برای کنسول سونی منتشر گردید و سپس چندین سال بعد در سال ۲۰۱۴ برای رایانه های شخصی منتشر گردید که این فاصله زمانی ۶ ساله باعث می شود تا در اصل بازی را به عنوان یک انحصاری خیلی طولانی مدت برای پلی استیشن ۳ حساب کنیم و ان را در این لیست جای دهیم. Valkyria Chronicles عنوانی بسیار ارزشمند است و در زمان انتشار خود توانست تا نظر مثبت بازیبازان و منتقان را جلب کند و امتیاز متای ۸۴ را نیز دریافت نماید. نزدیک به یک دهه از زمانی که این بازی برای پلی استیشن ۳ منتشر شد میگذرد و حتی نسخه ریمستر شده آن نیز که اخیرا منتشر گردید با اقبال عمومی مواجه شد و توانست موفقیت بازی اصلی را تکرار نماید. همان گونه که قبلا نیز در نقد و بررسی این بازی گفته ام اگر شما زمینه و تم جنگ جهانی دوم را بردارید و آن را با مقداری فانتزی و انیمه مخلوط کنید داستان بازی به دست میآید. در هردو سمت مثبت و منفی شخصیتهایی وجود دارند که یا عاشق آنها خواهید شد و یا برعکس از آنها متنفر میشوید. مهم این است که در نهایت تمامی این شخصیتهای اصلی در یاد و خاطر شما باقی خواهند ماند.
در بازی مرگ، خیانت، احساس و بسیاری موارد دیگر را تجربه خواهید کرد و شاهد یکی از محکمترین داستانها در تاریخ بازیهای نقشآفرینی هستید که در قالب یک کتاب تخیلی روایت میشود و شاخصی برای این است که داستان تا چه حد در این عنوان در نقطه کانونی و در محوریت قرار دارد. داستان بازی از این قرار است که یک کشور کوچک که با نام Gallia شناخته میشود قصد دارد تا از جنگ عظیمی که بین اتحادیه حکومتهای اروپایی و کشورهای اتحادیه آتلانتیک در گرفته است اجتناب کنند ولی ناگزیر به دلیل موقعیت عالی و منابع بسیار غنی Ragnite که در اختیار دارد درگیر جنگ میشود. Welkin Gunther پسر قهرمان جنگ جهانی نخست وشخصیت اصلی بازی است. داستان بازی حول محور وی میچرخد و وقایع اتفاق افتاده برای وی و کشورش را در زمان فرماندهی او بر جوخه ۷ بازگو میکند. هر شخصیت و عضو این گروه در طول داستان حماسی و زیبای بازی از نظر شخصیتی رشد بسیار زیادی میکند و امکان ندارد که در آخر بازی شما از لحاظ عاطفی به جوخه ۷ وابسته نشده باشید. حتی آنتاگونیستهای اصلی بازی هم یک سمت انسانی دارند که این داستان را بسیار باورپذیرتر می کند و باز هم باید بگویم امکان ندارد که در انتهای بازی به یکی از همین آدم بدهای قصه وابسته و علاقمند نشده باشید. Valkyria Chronicles یک عنوان فوق العاده عالی و زیبا محسوب می شود که چه در نسل هفت و چه در نسل هشت باید آن را تجربه نمایید زیرا از آن دست بازیهایی نیست که هر روز و هر ماه و حتی هر سال عنوانی مانند آن و با این سبک و کیفیت و گرافیک و… منتشر شده باشد. Valkyria Chronicles با شما کاری میکند که بعد از تجربه بیش از ۳۰ ساعته بازی، باز هم به داستان و شخصیتها و خود بازی فکر کنید و آن را برای همیشه به خاطر بسپارید، و چه کمتعداد و اندک هستند بازیهایی که به آنها فکر کنیم و در خاطر ما همیشه ماندگار شوند. عنوان زیبای Valkyria Chronicle به دلیل خاص بودن خود و موفقیت بالایی که در نسل هفتم کسب نمود در جایگاه نوزدهم لیست برترین بازی های انحصاری پلی استیشن ۳ قرار می گیرد.
۱۹ – Valkyria Chronicles
سازنده: Polyphony Digital
ناشر: شرکت سرگرمی های سونی
ژانر: ریسینگ
تاریخ انتشار: ۲۴ نوامبر ۲۰۱۰
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳
امتیاز متا: ۸۴/۱۰۰
برای بازیبازان قدیمی تر و هم دوره بنده که همگی فقط پلی استیشن داشتیم هر گاه صحبت از سبک شبیه ساز ریسینگ به وسط بیاید، سلطان فقط یک نام است و بس: Gran Turismo. پادشاه بی چون و چرای سبک ریسینگ در نسل ۵ و ۶ که همواره رقابت شدیدی را با نید فور اسپید داشت و البته اغلب برتر از آن قرار می گرفت.فقط نگاهی به آن عناوین کافیست تا همه چیز را در یابیم. Gran Turismo بر روی کنسول پلی استیشن با متای ۹۶، بازی Gran Turismo 2 بر روی کنسول پلی استیشن با متای ۹۳، عنوان Gran Turismo 3 بر روی کنسول پلی استیشن ۲ با متای ۹۵ و عنوان Gran Turismo 4 بر روی پلی استیشن ۲ با متای ۸۹٫ دیگر همه چیز گویاست. این ۴ عنوان پادشاه شبیه ساز ریسینگ در نسل ۵ و ۶ بودند و یکی از برترین انحصاری های کنسول های سونی. وقتی به نسل هفتم وارد شدیم شاهد افت نسبی این سری لااقل از نظر امتیاز متا بودیم و یا این که باز هم دو عنوان عالی را در این نسل داشتیم که شامل Gran Turismo 5 با متای ۸۴ و Gran Turismo 6 با متای ۸۱ بودند ولی به نسبت ۴ عنوان قبلی بازخوردهای مثبت کمتری را دریافت نمودند و مخصوصا با رشد فرنچایز فورزا رقیب قدرتمندی را روبروی خود می دیدند. حالا باید چشم به اینده داشت و دید که با عنوان گرن توریسمو اسپرت این سری به کجا خواهد رسید. خب از بحث این مطلب فاصله نگیریم. این موضوع در مورد برترین عناوین پلی استیشن ۳ است و درست است که گفتیم فرنچایز گرن توریسمو بر روی پلی استیشن ۳ نسبت به نسل های قبلی از لحاظ بازخوردهای منتقدین (نه بازیبازان)افت کرد ولی منظور فقط با نسل های قبلی خود این سری است وگرنه هنوز هم بازی Gran Turismo ۵ از کلی از عناوین شبیه ساز ریسینگ یک سرو گردن بالاتر است و البته متای ۸۴ نیز نشانگر یک بازی بسیار با کیفیت و عالی است. به هر حال برای دارندگان پلی استیشن و مخصوصا کسانی که بازی های قدیمی این سری را تجربه کرده اند، هیچ وقت هیچ ریسینگی گرن توریسمو نشده و نخواهد شد و برای ما همچنان سلطان این سبک است. بدون شک بازی Gran Turismo ۵ یکی از برترین عناوین انحصاری کنسول پلی استیشن ۳ محسوب می شود و بهترین شبیه ساز ریسینگی که روی این کنسول تجربه کرده ایم. عنوانی که اگر پلی استیشن ۳ دارید و آن را تجربه نکنید یکی از برترین انحصاری های این کنسول قدرتمند را از دست داده اید. البته در دنیا خوب این را می دانسته اند. می دانید چرا؟ دلیلش نکته ای است که شابد ندانید و باورتان نشود.
عنوان بی نظیر Gran Turismo ۵ یا همان GT5 خودمان یکی از پرفروش ترین عناوین کنسول پلی استیشن ۳ و همچنین “پرفروش ترین انحصاری تاریخ پلی استیشن ۳” محسوب می شود با بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه فروش! مطمئن هستم که خیلی از شما این را نمی دانستید ولی حالا می دانید که با چه انحصاری طرف هستیم. بازی Gran Turismo ۵ که بازی پنجم از سری عناوین شبیه ساز ریسینگ Gran Turismo محسوب می شود مانند تمامی نسخه های این سری توسط استودیو توانمند Polyphony Digital و به کارگردانی نابغه این سبک و پدر این سری یعنی Kazunori Yamauchi ساخته شد و در سال ۲۰۱۰ توسط سونی انحصارا برای کنسول پلی استیشن ۳ منتشر گردید. این عنوان بازی کامل شده ورژن Prologue بود و اولین بازی این سری که در نسل هفتم برای پلی استیشن ۳ منتشر می شد. همه چیز این عنوان بی نظیر و شگفت انگیز بود؛ پشتیبانی از ۱۶ نفر در ریسینگ آنلاین، سیستم اسیب جدید و فوق العاده برای خودروها، ۱,۰۸۸ اتوموبیل موجود در بازی، ۲۶ منطقه مختلف و ۷۱ مسیر مسابقه مختلف از مواردی بودند که در این عنوان وجود داشتند و هر بازیبازی را شگفت زده می کردند. همچنین در این بازی ریسینگ در شب نیز دوباره بازگشته بود که خبر خوبی باری هوادارن این بازی بود. برای اولین بار در این سری تمام لایسنس های World Rally Championship, NASCAR و Super GT نیز اخذ شده بودند و در حقیقت گلی بود که به سبزه نیز اراسته شده بود! حال علاوه بر تمام اینها، گرافیک خیره کننده و شگفت انگیز بازی را نیز اضافه کنید که در نسل ۷ رویایی بود و لذت این شبیه ساز را با هر چه واقعی تر کردن ماشین ها و مسیرها و … تا حدی بسیار زیادی بالاتر برده بود که این موضوع تحسین برانگیز بود. به واقع اعتقاد شخصی بنده بر این است که این بازی شاید جزو یکی از دو عنوان برتر این سری باشد ولی از لحاظ نقدها و نمرات در حق ان کم لطفی شد که این موضوع را در نسل هفت و هشت زیاد داریم می بینیم و شاهد نقدهای مغرضانه و بودار و دارای جهت گیری های کاملا واضح هستیم و حتی چیزهایی می شنویم که باز هم این موارد را برای ما تایید می کنند و حتی در مورد وبسایت بزرگی مانند گیم اسپات ویدئویی می بینیم که سردبیر قبلی آن مواردی را می گوید که دیگر کاملا به امتیازات این سایت و خیلی جاهای دیگر شک میکنیم. از طرفی متای کمتر این بازی نسبت به بازی های قبلی و از طرفی فروش سرسام اور بازی که پرفروش ترین انحصاری تاریخ پلی استیشن ۳ می شود بسیار عجیب است و با هم تضاد دارد. به نظر بنده این بازی استحقاق نمره خیلی بیشتری را داشت اما در هر جال کافیست تا بازی را تجربه کنید تا دریابید چیست و فقط همین اهمیت دارد که بازی برای شما نمره اش چند است. به هر حال عنوان Gran Turismo ۵ از نظر فروش محبوب ترین بازی انحصاری تاریخ پلی استیشن ۳ محسوب می شود و در لیست ما از برترین انحصاری های این کنسول در جایگاه هجدهم قرار می گیرد.
۱۷ – Ninja Gaiden Sigma
سازنده: Team Ninja, Tecmo
ناشر: Tecmo, Koei Tecmo, Eidos Interactive
ژانر: هک اند اسلش
تاریخ انتشار: ۲۴ ژوئن ۲۰۰۷
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳
امتیاز متا: ۸۸/۱۰۰
همیشه هر جایی که صحبت از سخت ترین عناوین تاریخ باشد نام سری Ninja Gaiden دیده می شود، هر جا بحث از برترین هک اند اسلش های تاریخ باشد باز هم نام Ninja Gaidenn در بین برترین ها مطرح است و همواره از این سری محبوب به عنوان یکی از فرنچایزهای موفق و دوست داشتنی بازی های رایانه ای در دنیا نام برده می شود. همان گونه که قبلا نیز گفته ام اگر از طرفداران واقعی Ninja Gaiden در مورد این عنوان سوال کنید دو نکته را در ابتدا خواهید شنید. اولی سختی وحشتناک بازی است و سپس به یاد ماندنیترین نکته بازی باس فایتهای شاهکار آن است و جالب اینجاست اگر از آنها در مورد ترسناکترین و دشوارترین و آزاردهندهترین خصوصیت بازی نیز سوال کنید باز هم پاسخ همان باس فایتها میباشد. بعد از این که هزاران بار در بازی میمردید بازی از شما سوال میکرد که آیا میخواهید درجه سختی پایینتر بیاید یا خیر، که این یک ضربه اساسی به غرور و عزت نفس بازیباز بود و او را خرد میکرد! اما به هر حال هنر یک سازنده این است که بازی را بسیار بسیار سخت بسازد اما از طرفی نیز کاری کند که نتوان ان را رها کرد و به آن دلبسته شوید که شاخص ترین مثال این گونه عناوین سری سولز و همین نیجا گایدن هستند. اکنون نیز سازندگان بازی در تیم نینجا که تبحر خاصی در ساخت عناوین سخت دارند در حال ساخت بازی بسیار مورد انتظار Nioh هستند که در مقاله مورد انتظارترین عناوین سال ۲۰۱۷ در مورد آن با شما عزیزان صحبت کردیم و یک بازی سخت با استای هنری خاص خود است که با توجه به سابقه تیم نینجا در ساخت بازی های سخت ولی جذاب، یک عنوان بسیار مورد انتظار به شمار می رود که می تواند یاداور عناوین قدیمی نینجا گایدن باشد.
Ninja Gaiden Sigma عنوانی اکشن ماجرایی و هک اند اسلش است که مانند همه عناوین این سری توسط تیم نینجا ساخته شده است و در سال ۲۰۰۷ توسط کمپانی تکموکوئی برای کنسول پلی استیشن ۳ به طور انحصاری منتشر گردید و بازخوردهای فوق العاده ای را نیز دریافت کرد که کسب امتیاز متای فوق العاده ۸۸ نشانگر این مطلب است. البته باید به این موضوع اشاره کرد که این بازی در حقیقت نسخه ارتقا یافته و کاملتر از بازی اصلی Ninja Gaiden است که سال ۲۰۰۴ انحصارا برای ایکس باکس منتشر شده بود و وقتی که به روی کنسول پلی استیشن آمد نام سیگما را به خود گرفت. همچنین یک نسخه از این بازی با نام Ninja Gaiden Sigma Plus نیز برای کنسول دستی پلی استیشن ویتا منتشر گردید که از عناوین خوب این کنسول دستی قدرتمند محسوب می شود. نسخه سیگما بر روی پلی استیشن ۳ با استقبال خیلی خوبی مواجه شد و حتی نسخه سیگما ۲ نیز برای این کنسول ساخته و منتشر شد. در نسخه سیگما شاهد اضافات مختلفی بودیم که علاوه بر حرکات و فنون و ارتقاهای جدید و ایتم های جدید، مهمترین آنها یک شخصیت جدید به نام ریچل است که با انتخاب وی می توانید یک داستان متفاوت را تجربه نمایید. Ninja Gaiden Sigma یک بازی بسیار چالشبرانگیز و سخت است که نفس شما را میگیرد و قطعا در طی انجام بازی دل خوشی از سازندگان آن نخواهید داشت و آنها را مورد الطاف خود قرار میدهید و یا دادهاید. همچنین بازی از درجه خشونت بسیار بالایی نیز برخوردار است که این خشونت نیز از امضاهای خاص عناوین این سری به شمار می رود و مانند تصویری که در این مقاله برای شما قرار داده ایم قطع کردن اعضای بدن و بریدن سر و دست و پا به صورت خیلی منظم و دقیق! از هنرهای رزم و شمشیرزنی جناب ریو هایابوسا محسوب می شود که البته ما برای او انجا میدهیم وگرنه آن بیچاره که یک جا نشسته است و ما او را وادار به این اعمال خشونت امیز و تروریستی می کنیم! به هر شکل و با تمام این موارد باید گفت بازی Ninja Gaiden Sigma یکی از برترین و محبوب ترین انحصاری های کنسول پلی استیشن ۳ محسوب می شود و جایگاه پانزدهم را در لیست ما به خود اختصاص داده است.
۱۶ – Heavenly Sword
سازنده: Ninja Theory
ناشر: شرکت سرگرمی های سونی
ژانر: هک اند اسلش
تاریخ انتشار: ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۷
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳
امتیاز متا: ۷۹/۱۰۰
اگر بخواهیم از عناوین انحصاری به یاد ماندنی کنسول پلی استیشن ۳ نام ببریم قطعا یکی از این عناوین بازی Heavenly Sword است که هر شخصی آن را تجربه کرده باشد تا همیشه و همواره نام آن، داستان آن، شخصیت های آن و روند بازی رات به خاطر خواهد داشت زیر یک بازی صمیمی و دوست داشتنی است. همان گونه که قبلا نیز خدمت شما عزیزان عرض کرده ام، Heavenly Sword یک بازی هک اند اسلش فوق العاده بود که شما را کاملا شبفته خود می کرد. این عنوان (که مدتی قبل نقد و بررسی این بازی را خدمت شما عزیزان تقدیم کردیم) در سال ۲۰۰۷ توسط تیم خوشنام Ninja Theory و به کارگردانی اندی سرکیس ساخته شد، به طور انحصاری برای کنسول پلی استیشن ۳ منتشر گردید و موفق شد تا بازخوردهای خوبی را نیز به دست آورد. داستان بازی حول محور دختری به نام ناریکو میچرخد و دغدغهها و سختیهایی که وی برای حفظ میراثی ارزشمند به نام “شمشیر بهشتی” برای جلوگیری از افتادن آن به دست پادشاهی شیطان صفت متحمل میشود را دنبال میکند و شما نیز باید در این مسیر او را یاری کنید. ناریکو دختری بسیار قدرتمند، با اراده و مهربان است که مسئولیت بسیار سنگینی را بر دوش خود میبیند ولی ذرهای نیز پا پس نمیکشد و تا پای جان برای انجام صحیح این مسئولیت و ماموریت تلاش میکند و میجنگد. در لحظاتی از بازی نیز شما کنترل دختری که مانند خواهر کوچک ناریکو است به نام kai را بر عهده میگیرید که تنوع خوبی به بازی می بخشد. در اصل داستان این بازی حول کشمکش قهرمان و ضد قهرمان اصلی بازی یعنی ناریکو و پادشاهی ظالم می گردد که یکی سعی در حفظ شمشیر بهشتی و دیگری سعی در تصرف آن دارد و اتفاقات زیادی در این راه رقم می خورد که بازی را برای شما بسیار جذاب می کند و بستری مناسب برای مبارزات زیبا و لذتبخش بازی را فراهم می نماید. مبارزات در بازی به واقع لذت بخش و جذاب هستند و آن قدر متنوع و هیجان انگیز طراحی شده اند که همیشه از خدایتان است تا چندین دشمن به جای یکی دو نفر در اطرافتان باشند تا با ناریکوی قدرتمند و دوست داشتنی، آن ها را با انواع و اقسام ضربات سریع و برق اسا قلع و قمع کنید و زنجیره ای فوق العاده از حملات و کمبوهای به هم پیوسته را پدید آورید.
بازی از تمام جهات بسیار عالی عمل کرده بود و از جلوه های گرافیکی زیبا و منحصر به فرد تا گیم پلی بسیار سریع و پر از انواع و اقسام حملات مختلف، همه در بازی حضور داشتند و تجربه یک بازی لذتبخش را به بازیباز اعطا می کردند. بدون شک یکی از عوامل اصلی موفقیت و زیبایی بازی Heavenly Sword، برخی از شخصیت های آن بودند که بار سنگینی را در داستان بازی به دوش می کشیدند. “شخصیتپردازیهای بازی به خصوص در مورد چند شخصیت اصلی آن فوقالعاده است و این شخصیتپردازی عالی سبب هر چه بیشتر جذاب شدن داستان نیز شده است. آنتاگونیست و نقش منفی اصلی این عنوان پادشاهی است که کاملا روح خود را به شیطان تقدیم کرده و قصد دارد تا با هر روشی و متوسل شدن به هر نوع ظلمی، شمشیر بهشتی را از دست قهرمان اصلی بازی که ناریکو نام دارد برباید. این پادشاه شیطان صفت که وی را در بازی با نام King Bohan می شناسیم بدون هیچ شک و شبهه ای بهترین و جذابترین شخصیت بازی است. اگر بخواهیم در طول تاریخ بازی های رایانه ای از عناوینی نام ببریم که امتیاز متای انها به هیچ وجه بیانگر لذت و کیفیت ان ها نیست و کاملا در حق انها کم لطفی شده است، Heavenly Sword نیز قطعا یکی از این عناوین در کنار بازی هایی مثل Lords of The Fallen و … است که به وضوح وقتی ان را تجربه می کنید و سپس به امتیاز متای آن که ۷۹ است نگاه می کنید کاملا متعجب می شوید. متای ۷۹ بیانگر یک بازی خوب است، اما Heavenly Sword اصلا تنها یک بازی خوب نیست. یک عنوان فوق العاده زیبا و عالی است و یکی از برترین عناوین انحصاری در نسل هفتم است که برای کنسول پلی استیشن ۳ منتشر گردیده است و این را از تک تک کسانی که این بازی را تجربه کرده اند می توان شنید. عنوانی که ساخته تیم هنرمند نینجا تئوری با هدایت اندی سرکیس است که بعد از این بازی نیز یک بازی بی نظیر دیگر به نام Enslaved را به ما هدیه دادند که ان نیز از خاص ترین و زیباترین عناوین نسل هفتم بود. به هر شکل از آنجا که در این رده بندی به هیچ عنوان بر اساس امتیاز متا بازی ها را لیست نکرده ایم و توجه زیادی به آن نداریم، بازی زیبای Heavenly Sword در جایگاه شانزدهم لیست برترین عناوین انحصاری پلی استیشن ۳ در نسل هفتم بازی های رایانه ای قرار می گیرد، به خاطر کیفیت بالا و لذت منحصر به فردی که به ما بخشیده است.
۱۵ – Ni no Kuni: Wrath of the White Witch
سازنده: Level-5, Studio Ghibli
ناشر: Level-5, Bandai Namco Entertainment
ژانر: نقش آفرینی
تاریخ انتشار: ۹ دسامبر ۲۰۱۰
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳
امتیاز متا: ۸۵/۱۰۰
اگر خاطرتان باشد مدتی قبل و در مقاله چشم نوازترین بازی ها از لحاظ گرافیکی در طول تاریخ، در مورد عنوانی صحبت کردیم که به واقع کسی در ابتدا انتظاری از آن نداشت اما این بازی کاری کرد که دنیا را به تحسین وا داشت و تبدیل به یکی از زیباترین عناوین نقش افرینی نسل هفتم چه از لحاظ گیم پلی و چه از لحاظ گرافیکی و .. شد و همیشه از ان به عنوان یکی از برترین انحصاری های کنسول پلی استیشن ۳ یاد می شود و خواهد شد. زمانی که نسخه غربی عنوانی با نام عجیب Ni no Kuni: Wrath of the White Witch برای پلی استیشن ۳ منتشر گردید کسی فکر نمی کرد که این بازی یکی از زیباترین و خوش رنگ و لعاب ترین عناوینی باشد که تا به حال کنسول پلی استیشن ۳ به خود دیده است. Ni no Kuni: Wrath of the White Witch توسط Level-5 و Studio Ghibli ساخته شد و در سال ۲۰۱۱ در ژاپن و سال ۲۰۱۳ در غرب توسط کمپانی Bandai Namco Games به طور انحصاری برای پلتفرم PlayStation 3 منتشر گردید. این عنوان در سبک نقش آفرینی بر پایه مبارزات نوبتی قرار دارد. تنها کافی بود تا بازی را آغاز کنید تا پس از همان چند دقیقه ابتدایی محو دنیای زیبا و طراحی های ساده و صمیمی و چشم نواز بازی شوید و همین طور مبارزات نوبتی و فوق العاده جذاب بازی. طراحی های بازی بر پایه انیمه هستند و جذابیت آن ها در این است که چه در گیم پلی بازی و چه در دموها بازی به یک شکل است و جلوه های بصری خاصی را که تاکنون در عنوان دیگری ندیده بودیم به ما هدیه می دهد. وقتی تنها به چند عدد از تصاویر بازی نگاه می کنید متوجه می شوید که با یک بازی خاص طرف هستید و انگار بیشتر شاهد یک انیمه تعاملی هستیم تا یک بازی. البته جدا از جلوه های گرافیکی دیگر بخش های بازی نیز بسیار عالی بودند و گیم پلی و مبارزات فوق العاده آن در ترکیب با این گرافیک چشم نواز، سبب خلق عنوانی شده بودند که موفق گردید امتیازاتی مانند ۹۴ را از وبسایت معتبری مانند IGN یا امتیاز ۹۰ را از GameSpot دریافت کرده و به امتیاز متای ۸۵ دست یابد. بدون شک این امتیازات نشان دهنده عنوانی هستند که نمی تواند فقط در یک بخش عالی باشد و این بازی به واقع در تمام قسمت ها یک عنوان بی نظیر بود.
علاقمندان به عناوین استودیو Level-5 (سازنده بازی هایی مثل سری White Knight Chronicles و Professor Layton) و استدیو Ghibli (سازنده عناوینی مثل Spirited Away و Howl’s Moving Castle) که سازندگان بازی Ni no Kuni: Wrath of the White Witch هستند، شاهد یکی از برترین عناوین این سازندگان بودند و همگی اعتقاد داشتند که این بازی یکی از زیباترین و چشم نواز ترین عناوین نسل هفتم و همچنین یکی از بهترین نقش آفرینی هایی است که تاکنون تجربه کرده اند. استودیو Ghibli از لحاظ بصری نقش مهمتری را در ساخت این بازی داشته است زیرا طراحی شخصیت ها و همچنین سکانس های انیمه بازی را بر عهده داشته است که یکی از پایه های اصلی زیبایی بصری بازی هستند و از سوی دیگر سازندگان توانمند استودیو Level-5 بیشتر بخش گیم پلی و مبارزات بازی را طراحی کرده اند و با توجه به این که قبلا تبحر خود را در ساخت مبارزات جذاب در دو عنوان زیبای White Knight Chronicles نشان داده بودند، از این بابت هیچ گاه نگرانی خاصی وجود نداشت و بعد از انتشار نیز مشاهده کردیم که سیستم مبارزات نوبتی بازی بسیار بسیار کامل و بدون نقص طراحی شده بود. بازی داستان جالب و ساده و صمیمی نیز دارد که با گیم پلی بازی و گرافیک ان کاملا همخوانی و هماهنگی دارد و برای این عنوان بسیار مناسب به نطر می رسد. شما در بازی نقش پسری به نام الیور بازی می کنید که باید به یک دنیای دیگر سفر کند تا مادرش را نجات دهد و همچنین بر نیروی شیطانی فائق آید، اما قطعا می دانید که کار به همین راحتی نخواهد بود و اتفاقاتی که در طول این مسیر برای وی رخ می دهد بستر داستانی محسوب می گردد. Ni no Kuni: Wrath of the White Witch بدون شک یکی از عناوینی است که دلایل خیلی زیادی برای لزوم تجربه ان وجود دارد و از آن دست بازی هایی است که خیلی کم نظیر ان را می بینیم و در کل نسل هفتم تنها همین بازی با این سبک و سیاق و این حد از کیفیت وجود داشت. حتی اکنون نیز به هیچ عنوان دیر نیست که به سراغ کنسول پلی استیشن ۳ خود بروید و این بازی را تجربه نمایید زیرا که با روشن کردن کنسول و دیدن دقایق ابتدای بازی خود به زیبایی آن واقف خواهید شد و به احتمال زیاد تا انتها آن را ادامه خواهید داد. با توجه به تمامی این موارد و موفقیت های فوق العاده بازی، Ni no Kuni: Wrath of the White Witch در جایگاه پانزدهم لیست برترین عناوین انحصاری تاریخ پلی استیشن ۳ قرار می گرد که به حق نیز شایسته آن است.
۱۴ – Beyond: Two Souls
سازنده: Quantic Dream
ناشر: شرکت سرگرمی های سونی
ژانر: تعاملی – اکشن ماجرایی
تاریخ انتشار: ۸ اکتبر ۲۰۱۳
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳ – پلی استیشن ۴
امتیاز متا: ۷۲/۱۰۰
برای این که بدانیم Beyond: Two Souls یکی از برترین انحصاری های پلی استیشن ۳ است نیازی به نگاه کردن به امتیاز متای ۷۲ نیست. زیرا که این عنوان یک بازی بسیار خاص است و همانطور که قبلا نیز گفته ام، بازی خاص هم مانند سینمای خاص، مخاطب خاص دارد. قطعا نمیشود انتظار داشت عناونینی تعاملی مثل Beyond یا Until Dawn یا Heavy Rain محبوبیتی مانند عناوین شوتر پیدا کنند، همان طور که موسیقی راک و هویمتال نمیتواند مانند موسیقی پاپ طرفدار داشته باشد و نمی توان انتظار داشت که فیلمی از David Lynch مانند Mad Max طرفدار پیدا کند، ولی مخاطب خاص داشتن دلیل بر ضعف یک اثر هنری نیست. باور کنید لذتی که از بازی کردن عنوانی مثل Beyond: Two Souls میبرید شاید کمتر از عناوین عامهپسند نباشد، ولی برای مخاطب خودش. شاید لذت بازی کردن این چنین عناوینی از جنسی متفاوت با لذت بازی کردن عناوین عامهپسند باشند ولی همچنان از همان خانواده هستند، خانواده ای بزرگ به اسم گیم که هدفش سرگرم کردن مخاطب خود است. حال این سرگرم کردن میتواند با دادن اسلحهای به دست او برای کشتن یک ارتش باشد یا سپردن تصمیماتی سخت به او که به قیمت جان او یا عزیزترین کسانش تمام شود. عنوان Beyond: Two Souls که در سبک اکشن ماجرایی تعاملی درام قرار دارد توسط استودیو Quantic Dream و دیوید کیج ساخته و در سال ۲۰۱۳ به طور انحصاری برای کنسول PlayStation 3 منتشر گردید و به دلیل موفقیت و بازخوردهای خوبی که دریافت نمود در سال ۲۰۱۵ نسخه نسل هشتمی و بازسازی شده آن به همراه شاهکاری به نام Heavy Rain که دیگر عنوان دیوید کیج است برای کنسول پلی استیشن ۴ نیز منتشر گردید. بازی داستان دختری به نام جودی هولمز را روایت می کند که همان طور که در مقالات قبلی گفته ام وی در بازی و جلوی چشمان ما از کودکی تا نوجوانی و جوانی بزرگ می شود و فریم به فریم، اوج و عمق بدبختی و سیه روزی وی را می بینیم و با او همدردی می کنیم. لحظه به لحظه کشمکش های وی با روح یا نیرو یا نور محافظش را شاهد هستیم که حتی در زندگی عشقی وی نیز دخالت می کند و اجازه نمی دهد تا جودی بتواند کسی را دوست داشته باشد و با او رابطه ای عاشقانه برقرار کند. سرنوشت این دختر به قدری دردناک بود که اشک را در چشمان ما جمع می کرد. الن پیج، بازیگر جوان و توانمند سینمای هالیوود نیز در اوج توان خود در این نقش ظاهر شده و شخصیتی فوق العاده را از لحاظ احساسات و حالات صورت و همچنین صداگذاری برای ما خلق کرده است؛ البته شخصیت پردازی قوی همیشه و همیشه جزء ثابت عناوین دیوید کیج بوده اند و هستند و یکی از نمادها و مثال های بارز این شخصیت پردازی قوی بدون شک دختری است به نام جودی هولمز که در عنوان Beyond: Two Souls با مصائب زندگی وی آشنا شدیم.
در عناوین استادانه و فوق العاده زیبای دیوید کیج همواره داستان و گرافیک حرف اول را می زنند و تمام سکانس های بازی های وی با بالاترین کیفیت گرافیکی و موشن کپچر و … تهیه و تولید می شوند. توجه بسیار بالا به احساسات شخصیت ها در بازی و پیاده کردن فوق العاده این احساسات در صورت شخصیت ها همیشه سبب خلق تعدادی از بهترین و زیباترین گرافیک ها و جلوه های بصری در بین بازی های مختلف شده است و همچنین این موضوع به داستان بازی و انتقال حس آن به مخاطب نیز بسیار خوش نقش عمل می کند و به مانند فیلمی زیبا با شخصیت های واقعی برای مخاطب به نظر می رسند اما با این تفاوت که در این فیلم شما همه کاره هستید و تصمیم می گیرید که چه اتفاقاتی برای شخصیت های مختلف بازی رقم بخورد و در واقع در حال تجربه یک بازی، با کیفیت یک فیلم واقعی هستید. دیوید کیج در مورد برخی نقدهای منفی که به Beyond: Two Souls وارد شد نظر جالبی دارد. وی می گوید “همیشه برای گیمر های هاردکور که بازی ها را به عنوان یک ورزش رقابتی مهارتی می بینند انواع و اقسام بازی ها وجود دارد تا با دوستان خود رقابت کنند و همچنین همیشه انواع بازی ها برای گیمرهای تفننی که قط برای سرگرمی گاهی بازی می کنند نیز بر روی گوشی های هوشمندو … ساخته می شود و در اختیار آن هاست. اما ما می خواهیم یک مسیر میانی را پیش بگیریم با ساخت بازی هایی که سعی می کنند قصه بگویند و معانی و مفاهیم را انتقال دهند. بازی که خشونت و کشت و کشتار هسته اصلی و هدف ان نیست. بالاتر از همه این ها ما می خواهیم احساس خلق کنیم تا بازیبازان آن را با تمام وجود حس و درک کنند.” درست است که بازی ایراداتی دارد که کم تعداد هم نیستند و در بخش گیم پلی و روایت داستان نتوانست تا موفقیت عناوین قبلی دیوید کیج یعنی فارنهایت و Heavy Rain را تکرار کند، اما فقط در مقایسه با عناوین خود این سازنده است که کمی پایین تر قرار می گیرد وگرنه بدون شک جزو برترین عناوین تاریخ پلی استیشن ۳ با گرافیک و داستان پردازی و شخصیت های عالی محسوب می گردد که همیشه در یاد بازیبازان خواهد ماند. Beyond: Two Souls در لیست ما در مورد برترین عناوین انحصاری تاریخ پلی استیشن ۳ موفق می شود تا در جایگاه چهاردهم قرار گیرد و این را بدانید که هرگز برای تجربه این بازی گول متا را نخورید. مخصوصا این که در نسل هشتم نیز اکنون فرصت تجربه دو شاهکار دیوید کیج را با هم دارید.
۱۳ – Ratchet & Clank Future: Tools of Destruction
سازنده: Insomniac Games
ناشر: شرکت سرگرمی های سونی
ژانر: اکشن ماجرایی
تاریخ انتشار: ۲۳ اکتبر ۲۰۰۷
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳
امتیاز متا: ۸۹/۱۰۰
اجازه دهید تا در همین اتدا یک نکته را خدمت شما عزیزان بگویم. اگر لحظه ای، فقط لحظه ای فکر کنید که عناوین Ratchet & Clank به خاطر ظاهر و سبک گرافیکی انها عناوینی مناسب سن پایین هستند و برای گیمرهای هاردکور مناسب نیستند یکی از بزرگترین اشتباه های زندگیتان را مرتکب شده اید. باید اعتراف کنم که بنده با تجربه کردن تقریبا تمامی عناوین این سری، برخی از بزرگترین و شیرین ترین تجربه های دوران بازیباز بودنم را در عناوین سری Ratchet & Clank کسب کرده ام و واقعا بازی های این فرنچایز لذت واقعی یک بازی فوق العاده عالی را به بازیبازهای هاردکور و حرفه ای ارائه می دهند. به هر حال نگاهی به اسم سازنده انها بیاندازید تا فکر نکنید که سازنده فرنچایز resistance بتواند عنوانی را خلق کزده باشد که اکشنی فوق العاده نداشته باشد و کاملا مناسب بازیبازان حرفه ای نباشد. استودیو اینسامنیاک گیمز در سری عناوین Ratchet & Clank معنای خالص سبک اکشن ماجرایی را پیاده کرده است و در این عناوین لذت ناب بازی را می تواند تجربه نمایید آن هم با تنوع فوق العاده بالا و هیجان انگیز. در نسل هفتم و بر روی کنسول پلی استیشن ۳ شاهد برخی از برترین عناوین تاریخ این سری بودیم مانند عناوین Crack in Time و… اما برترین این بازی ها در نسل هفتم که باعث خلق یکی از برترین انحصاری های تاریخ کنسول های پلی استیشن گردیدف عنوان Ratchet & Clank Future: Tools of Destruction است که بازی کردن ان برای کسی که کنسول پلی استیشن ۳ را داشته باشد به اندازه بازی کردن برترین انحصاری های این کنسول مانند خدای جنگ ۳ و … لازم و ضروری است و اصلا و ابدا فکر نکنید که این حرف بویی از اغراق در خود داشته باشد بلکه ۲ ساعت این بازی را تجربه کنید تا متوجه حرف من شوید.
وقتی عنوانی در نسل هفتم امتیاز متای تقریبا ۹۰ را دریافت می کند می دانید یعنی چه؟ یعنی با یک شاهکار طرف هستیم. برخی از بزرگترین بازی ها و فرنچایزها نیز حتی خواب رسیدن به متای ۸۹-۹۰ را نمی تواند بکنند اما بازی Ratchet & Clank Future: Tools of Destruction با شایستگی تمام پشت سر هم نقدهای مثبت و عالی و نمره های فوق العاده را دریافت نمود و خود را به عنوان یکی از برترین عناوین انحصاری پلی استیشن ۳ مطرح نمود. Ratchet & Clank Future: Tools of Destruction یک اکشن ماجرایی فوق العاده زیبا است که در سال ۲۰۰۷ توسط اینسامنیاک گیمز ساخته و به وسیله سونی برای کنسول پلی استیشن ۳ به طور انحصاری منتشر گردید و موفقیت بسیار بالایی را نیز کسب نمود. نقطه قوت عناوین این سری که در واقع نقطه قوت اینسامنیاک گیمز نیز هست تنوع بی نظیر و ساخت نبوغ امیز اسلحه ها در این فرنچایز است که در هیچ عنوان دیگری این تعداد سلاح عجیب و بی نظیر را مشاهده نخواهید کرد ان هم سلاح هایی که هر بار و تا چندین درجه ارتقا می یابند و تغییر کاربری می دهند و همه چیز انها عوض می شود. تمامی معماهای بازی و چالش های ان و راه های مخفی و … توسط همین سلاح ها و گجت های مختلفی که در بازی کم کم دریافت می کنید از پیش رو برداشته می شوند و در بسیاری از مراحل قسمت هایی هستند که در بار اول هنوز گجت مورد نیاز انها را در اختیار ندارید و باید بعدا به آن ها بازگردید تا این گونه ارزش تکرار بازی نیز بسیار بسیار بالا برود. هر سلاح انواع بسیار عجیب و جالبی از شلیک کردن دارد و کارایی های خیلی جذابی نیز دارند از وادار کردن دشمنان به رقصیدن تا بسیاری کارها و تاثیرات جالب که بازی را برای شما فوق العاده لذتبخش می کنند. هر چیزی که یک بازی در سبک اکشن ماجرایی داشته باشد را در بازی Ratchet & Clank Future: Tools of Destruction ماهده می کنید و خودتان این را بعد از یکی دو ساعت بازی کردن کاملا در خواهید یافت. بدون شک Ratchet & Clank Future: Tools of Destruction یکی از برترین انحصاری های کنسول پلی استیشن ۳ و یکی از برترین انحصاری های کل کنسول های سونی است و جایگاه سیزدهم را در لیست ما به خود اختصاص داده است. به شما دوستان توصیه میکنم هر طور شده این عنوان را تجربه کنید زیرا بعد از آن است که یکی یکی به سراغ کل بازی های این فرنچایز می روید.
۱۲ – Infamous
سازنده: Sucker Punch Productions
ناشر: شرکت سرگرمی های سونی
ژانر: اکشن ماجرایی جهان ازاد
تاریخ انتشار: ۲۶ می ۲۰۰۹
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳
امتیاز متا: ۸۵/۱۰۰
حتما می دانید و خاطرتان هست که در اوایل زمانی که کنسول پلی استیشن ۳ هک شده و اصطلاحا کپی خور شده بود باید حتما برای بازی کردن عناوین کپی یک بازی اوریجنال می خریدیم که همیشه در دستگاه وجود داشته باشد تا کنسول گول بخورد که این دیسک، بر اساس بازی های مختلفی که ما اغاز می کنیم، همان دیسک بازی مورد نظر است. (یادش بخیر… هر چند که اکنون بهتر است). زمانی که کنسول خود را خریداری کردم نخستین بازی اوریجینالی که همراه با آن خریدم عنوانی بود به نام Infamous از سازنده ای به نام ساکرپانچ که البته سایقه ساخت سری محبوب اسلای کوپر را داشت . یادم است که قبل از این که بازی های دیگر را شروع کنم خود همین بازی را که در دستگاه بود آغاز کردم زیرا که چون اوریجینال بود یک حس خوبی داشت بازی کردن ان! وقتی وارد بازی شدم و یکی دو ساعتی مشغول تجربه ان شدم دیگر واقعا نمی توانستم که بازی ول کنم و بروم مثلا عنوان دیگری را اغاز کنم. تا به حال عنوانی شبیه به این را بازی نکرده بودم. چقدر جالب بود. چه قدرت های فراطبیعی با حال و هیجان انگیزی، چه شهر بزرگ و چقدر ازادی عمل برای گشت و گذار. کلی کار مختلف برای انجام دادن وجود داشت و کلی ماموریت مختلف در نقشه بود. بسیاری از ماموریتها در لحظه ایجاد می شدند و مثلا باید شهروندی را نجات می دادیم. کلی ایتم مخالف برای جمع کردن وجود داشت که برخی از آن ها را در جاهایی گذاشته بودند که برای گرفتن ان ها به چالش کشیده شویم. بسیاری ماموریت های سرعتی و رسیدن در زمانی از نقطه ای به نقطه دیگر در شرایطی خاص و کلی کارهای مختلف دیگر برای انجام دادن که باعث می شد نام Infamous از همان زمان در ذهنم حک شود و هیچ وقت ان ها را فراموش نکنم. نحوه حرکت شخصیت اصلی روی ساختمان ها و در و دیوار و جابجا شدن او و .. خیلی جذاب تر از دیگر بازی هایی بود که تاکنون دیده ودیم مانند اساسین و .. زیرا که بسیار بسیار سریع و در حقیقت مثل برق! و با قدرت برق جابجا می شدیم و باید از برق های خیابان و چراغ ها و .. خود را شارز می کردیم.
بعد از مدتی بود که از بازخوردهای جهانی بازی و نظر بازیبازان و منتقدان در سراسر دنیا نیز نسبت به این بازی آگاه شدم و مشاهده کردم که بازی موفق شده است تا نظر همه را به خود جلب نماید و هم از نظر فروش و هم از نظر منتقدین موفق عمل نماید و در نهایت امتیاز متای خیلی خوب ۸۵ را نیز از ان خود کند که برای یک فرنچایز کاملا جدید در اوایل نسل، یک موفقیت بزرگ به حساب می آمد و همین موفقیت راه را برای ساخت نسخه های بعدی نیز باز کرد و این گونه یکی از فرنچایزهای انحصاری جذاب سونی و پلی استیشن به وجود آمدند. نسخه دوم بازی و دی ال سی آن نیز در همان نسل هفتم برای پلی استیشن ۳ منتشر شدند اما اکثرا اعتقاد داشتند و دارند که آنها به جذابیت نسخه اول نبودند زیرا که نسخه اول کاملا جدید و نو بود درست است که نسخه دوم از بسیار جهات پیشرفت کرده بود اما به اعتقاد بسیاری، آن طراوت نسخه اول را نداشت هر چند که حقیقتا نظر شخصی بنده در این مورد چنین نیست و بازی دوم را عنوان لذتبخش تری از بازی اول دیدم مخصوصا به خاطر سلاح جدید Cole که بازی را در خیلی مواقع از شوتر سوم شخص اکشن به یک هک اند اسلش تبدیل می کرد و تنوع خیلی عالی به مبارزات بخشیده بود. همین طور ادیتور ساخت مراحل و کلی روش مختلف برای ساختن ماموریتها و چالش های جدید در بازی و به اشتراک گذاشتن آن ها با دنیا و ایجاد محتوای بسیار زیاد برای بازی نیز در نسخه دوم قرار گرفته بود که باز هم آن را ارزشمندتر می کرد. اما نهایتا در هر حال با توجه به این که همان طور که در ابتدای مقاله عنوان کردم در این مطلب سعی بر این بوده است که بیشتر از نظر شخصی، بازخوردهای جهانی و جمعی را برای لیست کردن لحاظ کنیم و از همین رو نیز نسخه اول را که از نظر منتقدین و دنیا بازی موفق تر و بهتری از نسخه دوم بوده است در لیست خود قرار دادیم و Infamous موفق شد تا جایگاه عالی دوازدهم را در لیست برترین انحصاری های تاریخ پلی استیشن ۳ از ان خود نماید.
۱۱ – Little Big Planet 2
سازنده: Media Molecule
ناشر: شرکت سرگرمی های سونی
ژانر: puzzle-platformer
تاریخ انتشار: ۱۸ ژانویه ۲۰۱۱
پلتفرم مقصد: پلی استیشن ۳
امتیاز متا: ۹۱/۱۰۰
“بزرگ سیاره کوچک” واقعا برای خودش و صنعت گیم “بزرگ بازی بزرگ” ی بود. تنها چند دقیقه از اولین بازی را کافی بود نگاه کنید تا بفهمید انسان هایی که این بازی را ساخته اند با بقیه فرق دارند و ادم های خاصی هستند که از نبوغ هنری برخوردارند، روحیه های شادی داشته و سرزنده و با طراوت زندگی را در جریان دارند. یعنی اصلا بازی و نقاشی و فیلم و تابلو و … به کنار، Little Big Planet یک اثری غیر از این ها بود و هم زمان تمام اینها هم بود. آخر چطور ذهنی این دنیا را می تواند در خود تجسم کند که بعد بخواهد ان را تبدیل به بازی کند. سک بوی؟ نه، واقعا سک بوی؟ در ذهن آن شخص باید یک تئاتری چیزی در حال اجرا باشد و یا دارد در ذهن خود کارتونی زیبا می بیند! این همه خلاقیت که بغل بغل و سبد سبد در این سری ریخته اند و پاشیده اند را از کجا آورده اند؟ اقا جان الان خلاقیت یه قطره اش هم در بازی ها نیست و اگر خلاقیت در یک بازی چکه ای کرده باشد آن را حلوا حلوا می کنند و بر سر می برند که “آهای بیایید ببینیدفلان بازی چند سی سی خلاقیت در ان باریده است”. آن وقت در چنین دوره زمانه ای طرف می اید Little Big Planet می سازد که اصلا کل موضوع بازی خود ذات خلاقیت است. یعنی مثلا موضوع یک بازی جنگ است، یکی زامبی است و … اما موضوع Little Big Planet خود خلاقیت است. یعنی می گوید “گیمر جان! بیا این دنیا مال تو، هر کار میخوای توش انجام بده و هر هنری میخوای بریز و پیاده کن و بساز و تازه بده دوستات و دششمنات و دنیا هم بازی کنن”. خلق کن و به اشتراک بگذار، این یکی از شعارها و در واقع مفهوم اصلی این سری است. بی خود نیست که وقتی نسخه اول این فرنچایز منتشر شد کل دینا هنگ کرده بودند که وااای این دیگر چه بازی است، چقدر زیباست. وقتی هم که عنوان دوم منتشر شد که دیگر ادامه “وااای” کامل تر هم شد و تبدیل شد به “واااااای این دیگر چه بازی است”. بی خود نبود که پشت سر هم امتیازات کامل و نزدیک کامل برای عنوان Little Big Planet 2 صف می بستند تا به حضورش شرفیاب شده و به نوابغ Media Molecule تبریک بگویند. نوابغی که شاید ملکول بودند ولی قدرت و آوازه بازیشان در حد بمب اتم بود! الان دکه نگاه می کنم میبینم متن و نوشتار هر ۹ بازی قبلی با این یکی فرق دارد و انگار این بخش را آدم دیگری نوشته است! نه دوستان. من خودم هستم منتها شابد حال و هوای متفاوتی دارم و از بازی متفاوتی هم حرف می زنم. شاهکاری به نام Little Big Planet 2 که یک بازی ریزه میزه ولی یک غول انحصاری سونی است و برای خودش اعتباری در دنیا دارد و همین اعتبار را نیز به کنسول های سونی بخشیده است.
Little Big Planet 2 نیز مثل نسخه اول این سری یک بازی پازل پلتفرمر بود که توسط استودیوی توانمند Media Molecule ساخته شد و در سال ۲۰۱۱ توسط شرکت سرگرمی های سونی به طور انحصاری برای کنسول پلی استیشن ۳ منتشر گردید. این عنوان ابتدا قرار بود تا در نوامبر سال ۲۰۱۰ منتشر گردد اما با چند ماه تاخیر انتشار آن به ژانویه ۲۰۱۱ موکول گردید. این بازی ادامه مستقیم عنوان تحسین شده سال ۲۰۰۸ برای پلی استیشن ۳ بود که البته سومین نسخه در این سری به حساب می آمد زیرا که یک عنوان از این سری نیز برای کنسول پلی استیشن پ.رتابل یا همان پی اس پی در سال ۲۰۰۹ منتشر شده بود. نکته مثبت اینجا بود که بیش از ۳ میلیون مرحله ای که بازیبازان در نسخه اول ساخته بودند به عنوان دوم نیز انتقال یافت و قابل بازی و قابل ویرایش بود. در سپتامبر ۲۰۱۱ و با یک اپدیت قابلیت پشتیبانی از PlayStation Move نیز به بازی اضافه شد. بازی در دنیا با موفیت بی نظیری روبرو شد و فقط تحسین و نمرات عالی بود که پشت سر هم برای این عنوان منتشر می شد. مجله پلی استیشن به این بازی امتیاز ۱۰ را اختصاص داد. گرگ میلر از وبسایت IGN امتیاز ۹ را به این عنوان اختصاص داد و همینطور یوروگیمر نیز همین امتیاز رات برای بازی در نظر گرفت تا نهایتا امتیاز متای Little Big Planet 2 به عدد ۹۱/۱۰۰ برسد که برابر با یک شاهکار است. بازی از نظر فروش نیز فوق العاده عمل کرد و موفقیت بزرگی را برای سونی و Media Molecule رقم زد. این عنوان تایید دیگر بر این بود که سونی حرف اول و آخر را از نظر بازی های انحصاری در دنیای گیم می زند و مخصوصا از نظر پوشش سلیقه های مختلف در بازی های انحصاری بی نظیر عمل می کند. هر نوع سبکی در دنیای بازی های رایانه ای دارای عناوینی انحصاری قدرتمند بر روی کنسول های سونی و مخصوصا پلی استیشن ۳ بوده است و از عناوین تعاملی گرفته تا پازل و پلتفرمر و … همگی دارای شاهکارهایی انحصاری برای دارندگان این کنسول ها بوده و هستند. به هر حال عنوان Little Big Planet 2 همواره در لیست برترین عناوین انحصاری تاریخ پلی استیشن ۳ و یکی از برترین عناوین انحصاری سونی در کل نسل ها قرار می گیرد و در لیست ما نیز جایگاه یازدهم را به خود اختصاص می دهد.