انیمه Dr. Stone؛ احیای تمدن در آزمایشگاه فیزیک و شیمی
مشخصات انیمه:
- عنوان ژاپنی: Dokutā Sutōn
- اسم فارسی: دکتر استون (سنگ)
- براساس مانگایی نوشته Riichiro Inagaki و تصویرسازی Boichi
- ژانر: علمی-تخیلی، ماجراجویی، شونن، کمدی
- کارگردان: Shinya Iino فیلمنامه: Yuichiro Kido
- محصول: استودیو TMS Entertainment
- فصل اول: ۲۴ قسمت ۲۴ دقیقهای
- وضعیت: فصل دوم تأیید شده است. مانگا ادامه دارد.
- پخش: ۵ جولای تا ۱۳ دسامبر ۲۰۱۹
- رده سنی: PG-13
خلاصهی داستان:
تمام انسانهای روی زمین با انتشار یک موج نور سبز رنگ ناشناخته تبدیل به سنگ میشوند. حدود ۳۷۰۰ سال بعد، در سال ۵۷۳۸ میلادی سنکو و تایجو دو دوست دبیرستانی اولین نجاتیافتههای این کالبد سنگی هستند. تمام آثار تمدن بشری طی این سالها نابود شده است و نسل بشر به شکل مجسمههایی سنگی در دل طبیعت باقی مانده است. در فرآیندی شگفتآور امکان زنده ماندن و نجات انسانها درون این پوسته وجود دارد.
سنکو بهعنوان یک نابغهی عاشق علم، راه نجات بشر از این بافت سنگی را کشف میکند و تصمیم دارد نسل بشر و تمدن پیشرفتهی سابق را دوباره احیا کند اما با بازگرداندن قدرتمندترین پسر دبیرستانی بهاسم سوکاسا درواقع یک دشمن بزرگ برای خود پیدا میکند چراکه سوکاسا برخلاف سنکو فقط به بازگرداندن نسلی منتخب و از بین بردن تمام پیکرهای سنگی راس قدرت دنیای ناپاک سابق تمایل دارد. سنکو هم تصمیم میگیرد قلمرو پادشاهی علم را گسترش دهد.
دکتر استون از آن دست مجموعههایی است که درواقع قرار است مخاطب را به حیطهی اصلی مورد اشارهی داستان خود علاقمند کند. ازبین آثاری با این رویکرد، انیمههای ورزشی همیشه حرف اول را میزنند و با نمایش مسابقههای مهیج و توضیح قوانین یک ورزش، هم به معرفی آن رشته میپردازند و هم تبدیلبه راهنمای خوبی برای جذب استعدادهای گسترده در بین مخاطب خود میشوند. اما غیراز انیمههای متعدد ورزشی همیشه آثار آموزشی دیگری با ورود به زندگی روزمره یا ایجاد بستر رقابتی به مسایلی مثل کشاورزی، رانندگی، آشپزی و حتی خود موضوع روند تولید مانگا و انیمه میپردازند.
اولین ویژگی Dr. Stone هم ایجاد جذابیت برای جوانانی است که شاید از طریق آموزش آکادمیک به ریشههای علمی جهان اطراف توجهی نکنند و نتوانند به علاقه و استعداد ذاتی خود پی ببرند. با تمرکز بر خصوصیاتی که این مانگا و انیمهی علمی-تخیلی را بیشتر از هر چیز به یک کلاس آموزشی علمی شبیه میکند، بهطوریکه حتی اگر مخاطبش را شیفتهی ورود واقعی به فضای جذاب علم نکند درپایان با حجم قابلتوجهی از اطلاعات و دانستنیهای علمی، که شاید تابهحال با این جزئیات به کشف و اختراع آنها توجه نکرده است، رها میکند.
درواقع مخاطب با وقوع یک اتفاق تخیلی و غیرواقعی (سنگ شدن و بازیابی مجدد) همراه با قهرمان اصلی وارد یک ماجراجویی مهیج برای بازگرداندن علم و شکوه تمدن چندهزارسالهی بشر میشود. دراین بین شباهتهایی هم با سبک ایسکای حس میشود، با این تفاوت که ماجرا وارد یک دنیای موازی نمیشود و ابزارهای جادویی فانتزی در آن بهچشم نمیخورد بلکه ابعاد پساآخرالزمانی آن به لزوم پیشرفتهای علمی و پرسشهایی درگیرکنندهتر ختم میشود. داستان با یک شروع جذاب و طرح این سوال که اگر ناگهان انسانها از حرکت بایستند، بعداز یک قیامت سنگی ادامهی حیات زمین چطور میشود و تمدن در شروع مجدد خود بعد از ۳۷۰۰ سال با اشراف بر دانستههای علمی پیشین چگونه خواهد بود؟ البته بهخاطر ورود به فضای متفاوت و زمینهسازی سریال برای ماجراهای بعدی در شروع باید کمی حوصله به خرج داد.
انیمه Dr. Stone با استفاده از نمایش چگونگی پیشرفت عصر حجر در صورت دانستن اکتشافات و نوآوریهای بزرگ تاریخ حال و هوای متضاد و جالبی دارد. در این شرایط دیگر خبری از داستانسراییهای حماسی و برداشت عینی نادرست بشر برای استدلال وقوع حوادث محیط پیرامون نیست و هیچ تخیل اشتباهی قرار نیست اینقدر گسترده شود که در برابر قدرت علم مقاومت کند. دیدگاههای فلسفی مختلفی که از ذهن پرسشگر بشر در طول تاریخ سرچشمه گرفته بود حالا قرار است با برتری قابلاتکا و مستحکم علم در نقطهی صفر مطلق از مسیری شگفتانگیز و مستند بازیابی شود.
اما این ذات بشر است که حتی در شروع مجدد هم به عقایدی متفاوت در مسیر رشد جوامع برسد. دراینجا هم بهخاطر پیشینهی ذهنی انسانهایی که در این دنیای وحشی و بیآلایش دوباره جان زندگی پیدا میکنند، وقوع اختلافنظرها غیرقابلاجتناب بهنظر میرسد. برای همین اگر شخصیت سوکاسا برای ازبینبردن فساد و تباهی دنیای سابق تصمیمبه متلاشی کردن بدن سنگی تمام آدمهای نامطلوب از دید خود دارد، هدفش در نگاه اول جذاب بهنظر میرسد اما بهخاطر اینکه برآمده از ذات خشن و خودمحور انسان است در جایگاه و مسیر درستی قرار نمیگیرد.
داستان با معرفی سوکاسا خیلی ساده به بیان این موضوع میپردازد که حتی اگر برای شروع دنیا با جمعی محدود حق انتخاب وجود داشته باشد، باز هم با گذشت زمان این انحرافها امری بدیهی بهنظر میرسد. مسألهای که در انیمهی «دث نوت» حس غرق شدن در عمق ناگزیر آن بهخوبی نمایش داده شده است؛ حتی اگر در شرایطی دیگر با داشتن یک دفترچهی مرگ بتوانیم به زندگی انسانهای ناپاک پایان بدهیم درنهایت خود گرفتار ذات گناهکار و جایگاه ظلم خواهیم شد. البته در اینجا ایجاد جبههی متفاوت بین سنکو و سوکاسا بیشتر کارکردی برای جهتدهی به مسیر علمی موردنظر دارد و پایان این نبرد بین عقل و قدرت اغلب نتیجهی مشخصی پیدا میکند. یکی از ایدههای خوب در این تقابل، نمایش کوتاه یک خط زمانی موازی است که سوکاسا هم جزو دوستان کودکی سنکو قرار دارد.
در سمت درست داستان، سنکو که برای احیای تمدن باشکوه بشر قدم برمیدارد، خود را در جایگاه تصمیمگیری برای محو کردن زندگیهای مختلف قرار نمیدهد و با سلاح علم بهسمت تسخیر ذهنها و قلبها قدم برمیدارد. سنکو در نگاه اول شخصیتی پرجذبه و دوستداشتنی نیست، حتی لحن صحبت کردن رک و راست او همراه با افکار علمی پرتعدادش میتواند منجر به خلق یک شخصیت نچسب و پرادعا شود اما برعکس بهخاطر دید درستش از علم و احساسات گاهوبیگاهی که بیان میکند به کاراکتری خاص و باورپذیر تبدیل میشود که در تعامل با دیگران هم سمتوسوی غیرواقعی ندارد؛ این جایگاه برای کسی که بهشکل اغراقآمیزی شیفتهی علم و دانش است تعریف درست و بهجایی دارد و برای قهرمان یک مانگای شونن جذابیت متعادلی دارد.
سنکو قوای بدنی ضعیفی دارد و بهکمک دوستان خود برای تحقق دانسته های خود و جمعآوری مواد لازم اقدام میکند، پس بهدنبال تشکیل گروه بزرگتری برای بازیابی شکوه علم میرود. با توسل بهاینکه علم هیچوقت برای پیشرفت انسانها تفاوتی قائل نمیشود، یک دارو هر نوع انسانی را درمان میکند و یک تکنولوژی در اصل برای کمک به تمام نسلها ظاهر میشود و این نوع نگاههای متفاوت انسانها است که کاربرد آنرا تعیین میکند، سنکو در مقام یک ذهن زیبا برای احیا و گسترش علم و تکنولوژی در دنیایی که به جایگاه خالص اولیهی خود بازگشته است حضور جذابی دارد.
با این وجود تلاش داستان برای فلسفهبافی و ایجاد تلنگرهای اخلاقی در همین حد ابتدایی باقی میماند، چراکه هدف اصلی ماجراجویی قهرمانهای Dr. Stone چیز دیگری است. این مجموعه با زنده کردن یک دانشمند نابغه که احتمالا تمام دانستههای مهم علمی را در مغز خود نگه داشته است و طی کردن مجدد مراحل تمام اختراعات و کشفهای متحولکننده تمدن آنهم از دل یک طبیعت بکر هدف مهمتری را دنبال میکند که آنهم توجه به ابعاد آموزشی، دعوت به آموختن علم و بالا بردن سطح معلومات مخاطب است. سنکو همانطور که خودش هم بیان میکند قهرمان یک داستان علمی تخیلی است که علم را بیشتراز تخیل و فانتزی دوست دارد.
از همان ابتدا با کشف و ساخت محلولی که منجر به شکستن پوستهی سنگی انسان میشود نگاه کشفکننده و مخترع داستان بهعنوان محور اصلی اتفاقها خودنمایی میکند. انیمه با استفاده از مفاهیم علمی واقعی نگاه مستندی به تاریخ علم و فناوری میاندازد. تمام اصولی که در این بخشها استفاده میشود در واقعیت هم زمینهی علمی دارد؛ از اصول سادهای مثل ساخت قرقره و چرخدنده گرفته تا تولید همین محلول ازبینبردن سنگشدگی که درواقع نحوهی ساخت Nital را نشان میدهد که در صنعت برای سونش شیمیایی (Etching /اچینگ /چاپ فلزی یا حکاکی شیمیایی؛ روشی برای لایهبرداری از روی مواد آلی و معدنی به کمک مواد شیمیایی) استفاده میشود. یا ساخت باروت که با مخلوط پتاسیم نیترات، زغال، گوگرد و شکر بهدست میآید.
با اینتفاسیر انیمه Dr. Stone بیشتراز هرچیز یادآور محیط آزمایشگاهی فیزیک و شیمی است، بهخصوص از این نظر که کافی است به یک نیاز خاص اشاره شود تا بهسرعت مواد لازم یا محل بهدستآوردن آن شناسایی شود. البته این اتفاق برای کند و کسالتآور نشدن شروع داستان الزامی است و در ادامه موانع محدودی هم در راه دستیابی به آنها ایجاد میشود؛ مثلا برای کسب مواد موردنیاز چالشهایی مثل رفتن به کوه آتشفشان برای تهیهی سولفوریک اسید یا غارنوردی برای جمع کردن کانیهای معدنی گنجانده شده است. اما بهطورکلی هدف اصلی نمایش چگونگی ساخت یک وسیله و رسیدن به دستاوردهای مهم ساخت یک جامعهی متمدن امروزی است که داستان برای نمایش آن کشش خوبی ایجاد میکند.
بههمین دلیل مرحلهی تولید و نتیجهگیری نهایی هر مرحله جذابتر و پررنگتر بهنظر میرسد و همیشه در هنگام انتخاب سنکو برای اختراع بعدی و اینکه از چه راهی به تولید مواد مورد نیاز میرسد اشتیاق دنبال کردن داستان بالا میرود. درست وقتیکه چارت مراحل ساخت یک محصول بهتدریج به عنصر و قسمت مهمتری میرسد، زبان ساده و گیرای انیمه در زمینهی آموزشی خودنمایی میکند.
دکتر استون مخاطب را در تولید داروی آنتیبیوتیک سولفانیل آمید (Sulfanilamide) برای درمان بیماری روری (که بعدا معلوم میشود ذاتالریه است) با اصول پایهای در شیمی و اختراعات مهم پیشنیاز در این علم آشنا میکند، حتی در ادامه جاهطلبی خود را به مراحلی میرساند که برای تولید دستگاهی پیشرفتهتر به تولید تنگستن و لامپ خلاء با ارائهی توضیحات قابل درک میپردازد. بدونشک بهترین قسمتهای انیمه هم در نمایش همین محتوای علمی شکل گرفته است که دستاورد بزرگی برای یک سریال علمی-تخیلی آموزشمحور بهحساب میآید.
از طرفی دکتر استون اصول متداولی را برای نجات از یکنواختی در این مسیر بهکار میگیرد. سوکاسا بهعنوان شخصیت منفی و گرهی اصلی داستان برای ایجاد هیجان بیشتر و تحرک بخشیدن به مسیر بخشهای علمی آن حضور مؤثری دارد. همانطور که اشاره شد این تقابل قرار نیست چندان وارد ابعاد فلسفی و روانشناسی پرچالشی شود. درواقع انیمه برای رفتن به این حیطه و خارج نشدن از روند اصلی خود فرصت کافی هم ندارد. اما مشکل اینجا است که مبارزهی بین این دو جبهه در سکانسهای اکشن (حداقل در همین فصل اول) تا حدودی افت میکند و این مسئله بهویژه در قالب انیمه بیشتر بهچشم میخورد.
هرچقدر تااینجا نبردهای شکلگرفته در طول داستان مانگا سطح اکشن بالایی ندارد، در انیمه هم برای بهبود آن تلاش فوقالعاده و چشمگیری صورت نگرفته است و درمیان نقاط قوت آن قرار نمیگیرد. البته این مشکل در مواردی بهکمک ذات پایهی داستان تاحدودی پوشش داده شده است؛ مثلا در طول مبارزه از دانستههای علمی برای شکست یا فریب طرف مقابل استفاده میشود که با درک درست سازندهها از این واقعیت بهکارگیری آن بهتدریج نقش پررنگتری هم پیدا میکند.
درکنار ایجاد رابطههای عاطفی و استفاده از جذابیتهای بصری، بهعنوان سادهترین تمهید برای حفظ مخاطب و ایجاد طراوت در بین لایههای علمی داستان، بهکارگیری زبان طنز و خلق موقعیتهای پرتعداد و پررنگ کمدی از ملزومات این قبیل آثار بهشمار میرود که در اینجا هم حضور درست و بهموقعی دارد. بااینحال بهنظر میرسد سازندههای انیمه برای بخش های اکشنتر در این قالب پرتحرک به همان فرم مانگا بسنده کردهاند و انرژی بیشتری هم برای آن خرج نکردهاند تا این نقطهضعف تا اینجا در انیمه بیشتر نمایان شود.
دراین بین شخصیتهای مکمل هم حضور حسابشدهای دارند؛ مثلا کروم که علاقهای از جنس کاشفان باستانی به مسایل دارد و شخصیتهای دیگری مثل یک منتالیست زیرک، پیرمرد صنعتگر، اهالی دهکده و اعضای اصلی تیم سوکاسا به تناوب در پیشرفت و تنوع خط داستانی مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین داستان نشان میدهد که برای معرفی شخصیتهای منفی و مثبت جدید و ایجاد تنوع در روایت خود برنامهریزی خوبی دارد، مثل حضور پدر سنکو و نقش تأثیرگذاری که در سرنوشت سنکو و پیشرفت داستان دارد یا افراد جدیدی که کمکم وارد ماجرا میشوند و درصورت نیاز داستان میتواند با آزاد کردن یکی از زندانیهای سنگی اطراف وارد ابعاد جدیدی شود. با همین پتانسل، داستان بهراحتی امکان طولانیتر شدن را دارد.
داستان مانگای Dr. Stone نوشتهی ریچیرو ایناگاکی است که تا پیشاز این بیشتر با مانگای Eyeshield 21 شناخته شده بود، ایناگاکی که تمرکز خود را روی داستان و ابعاد علمی آن گذاشته بود برای طراحی شخصیتها و تصویرسازی مانگا به یک همکار نیاز داشت تا خروجی کار کیفیت و سرعت بیشتری داشته باشد. او این وظیفه را به هنرمند کرهای موجیک پارک سپرده که در ژاپن و با نام مستعار Boichi فعالیت میکند و بهخاطر مانگای Sun-Ken Rock معروف شده است. حاصل این همکاری، موفقیتآمیز از آب درآمد و داستانسرایی پرجزئیات ایناگاکی با طراحی چشمنواز و دقیق بویچی بهخوبی چفت شد. مانگای دکتر استون که از سال ۲۰۱۷ توسط مجله شونن جامپ در حال انتشار است با استقبال خوبی مواجه شد. این موضوع برای داستانی که بیشتر حول آموزش و بررسی مسایل علمی میگذرد جای تحسین دارد.
ساخت انیمهی Dr. Stone هم بهخاطر موضوع محوری آن که در بین آثار تولیدی هر سال مشابه باکیفیت زیادی ندارد خیلی زود و حدود یک سال بعداز انتشار مانگا تأیید شد. کارگردانی تمام قسمتها برعهدهی شینیا لینو بوده است که با این منسب در ساخت چند اپیزود از انیمههایی مثل Made in Abyss و Black Bullet مشارکت داشته است. یویچیرو کیدو هم که فیلمنامه را نوشته قبل از این در چند انیمه مثل 91 Days و After the Rain همکاریهای جانبی انجام داده است. پس در مهمترین فعالیت کارنامه هر دو نفر انگیزههای آنها در ساخت این انیمه کم نبوده است.
تاتسویا کاتو که سابقهی آهنگسازی برای انیمههای مختلفی مثل !Free و !Food Wars را دارد در این انیمه هم حضور قابلذکری دارد. چند ترانهی اختصاصی هم برای انیمه ساخته شده است که حس و حال خوبی در فضای انیمه ایجاد میکنند اما بهترین بخش موسیقیایی انیمه را میتوان آهنگ تیتراژ شروع انیمه بهاسم «Ohayou sekai Good Morning World» نام برد که توسط گروه Burnout Syndromes اجرا شده است و با همین مطلع ژاپنی انگلیسی شروع آهنگ تا مدتها بهیاد خواهد ماند. از طرف دیگر و طبق انتظار جمع صداپیشهها هم حرفهای هستند. مثلا صداپیشگی سنکو برعهده یوسوکه کوبایاشی (Yuusuke Kobayashi) بوده که از سوابق او میتوان به صداپیشگی سوبارو در انیمهی ری:زیرو اشاره کرد یا صدای تایجو که توسط ماکوتو فوروکاوا (Makoto Furukawa) اجرا شده و صداپیشگی سایتاما در وان پانچ من برعهدهی او بوده است.
درنهایت کیفیت انیمه با تلاش تیم سازندهی خوشذوق و باانگیزهی آن در سطح مطلوبی قرار دارد که با ایجاد یک دنیای داستانی پرکشش هم معلومات علمی خوبی به بیننده عرضه میکند و هم در این راه از جذابیت روایتش کاسته نمیشود. انیمه توسط کمپانی کرانچیرول (Crunchyroll) در خارج از آسیا هم دوبله و منتشر شده است و طبق اعلام این شرکت در بین فهرست ۲۵ انیمهی برتر دههی گذشتهی آنها قرار دارد. همینطور دربین انیمههای با بیشترین بازدید نتفلیکس در سال ۲۰۱۹ جایگاه هشتم را کسب کرد. با داشتن این جایگاه در جذب مخاطب و البته سبک آموزشی داستان خوشبختانه فصل دوم انیمه هم تأیید شده است و باز هم شاهد اختراعات علمی سنکو و دوستانش در این پسارستاخیز سنگی خواهیم بود.
انیمههای مشابه Dr. Stone
برای معرفی انیمههایی که با ایجاد فضایی جذاب و پرهیجان مخاطب را به درک بهتری از موضوعی خاص دعوت میکنند همیشه انیمههای ورزشی جزو انتخابهای اصلی قرار دارند. آثاری که اغلب با رویکرد انگیزشی و پرشور خود نگاههای کنجکاو را به آن رشتهی ورزشی علاقمند میکند. انیمههایی با موضوع فوتبال (Captain Tsubasa)، والیبال (Haikyuu)، بسکتبال (Kuroko’s Basketball و Slam Dunk)، ماشینسواری (Initial D)، بوکس (Hajime No Ippo)، شنا (!Free)، بیسبال (Ace of Diamond) و تنیس (Prince of Tennis) نمونههایی از معروفترین آثار ورزشی هستند.
همچنین در انیمهی Dr. Stone با رفتن به فضایی که هیچ تمدن و تکنولوژی امروزی در آن بهچشم نمیخورد و تلاش برای بقا و پیشرفت، میتوان شمههایی از انیمههای ژانر ایسکای را حس کرد که با کمی تغییر و ظرافت در خدمت پیشبرد موضوع اصلی داستان درآمده است. بهعلاوه تقابل بین سنکو و سوکاسا هم هنوز به چالشی خارج از آن خط مشی تبدیل نشده است. پس برای انتخاب انیمههای شبیهبه دکتر استون بهتر است محتوای آموزشی و علمی را ملاک قرار داد، انیمههایی که با فضایی خلاقانه و دلچسب به یک کلاس درس جذاب تبدیل میشوند.
Cells at work
داستان انیمهی Hataraku Saibou در داخل بدن انسان اتفاق میافتد. سلولهای بدن با شمایلی انسانی وظیفهی خود را برای سالم نگه داشتن بدن انجام میدهند. تمرکز اصلی روی یک گلبول قرمز دستپاچه و یک گلبول سفید سختگیر است که هنگام بیماریهایی مثل آنفلونز، سرطان و التهابهای دیگر درکنار سلولهای دیگر بدن بهدنبال رفع مشکل هستند. هر قسمت مربوطبه بروز یک مشکل و اتفاق خاص در بدن انسان است که با زبانی کمدی و نمادین بیان میشود. ایدهای که در انیمیشن سلول قهرمان (Osmosis Jones) و بعضی قسمتهای سریال انیمیشنی اتوبوس مدرسه جادویی (The Magic School Bus) هم بهنوعی دیده شده است. مانگای این اثر توسط آکانه شیمیزو (Akane Shimizu) طراحی شده و از سال ۲۰۱۵ در حال انتشار است. فصل اول انیمه سال ۲۰۱۸ به کارگردانی کنیچی سوزوکی توسط استودیو David Production در ۱۳ قسمت ساخته شده و ساخت فصل دوم هم برای سال ۲۰۲۱ تأیید شده است.
Moyashimon
انیمهی Moyasimon: Tales of Agriculture دربارهی یک دانشجوی سال اول کشاورزی است که توانایی دیدن و ارتباط برقرار کردن با موجودات میکروسکوپی مثل باکتریها و میکروبها را دارد. البته از نگاه تادایاسو این ذرات میکروبی حتی بزرگتر از سایز زیر میکروسکوپ در اطراف او پخش هستند و دردسرها و ماجراهای بامزهای را برای او بهوجود میآورند. انیمه براساس مانگای ماسایوکی ایشیکاوا در دو فصل ۱۱ قسمتی در سال ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲ پخش شده است. لحظههای کمدی انیمه با حضور موجودات میکروسکوپی پرتعداد آن از نگاه شخصیت اصلی همان چیزی است که به ایجاد جذابیت بین اتفاقاتی که از دید بقیهی شخصیتها ظاهری ساده دارد میپردازد و رویکرد متفاوتی برای نمایش اتفاقات میکروسکوپی مهم محیط اطراف انسان را بهنمایش میگذارد.
Silver Spoon
انیمه قاشق نقره (Gin no Saji) براساس مانگایی از هیرومو آراکاوا (خالق مانگای Fullmetal Alchemist) ساخته شده است. داستان در مورد دانشآموز ممتازی بهاسم یوگو هاچیکن است که در آزمون رسیدن به دبیرستان موردنظرش موفق نمیشود و تصمیم میگیرد برای دور شدن از فضای خانواده در یک مدرسهی مزرعهداری ثبتنام کند. اما برخلاف انتظار هاچیکن از استعدادی که در درسخواندن دارد این رشته بیشتر بر پایهی اصول عملی میچرخد درحالیکه دوستانش به زندگی کشاورزی عادت دارند اما برای او تطبیق با این حقایق و اصول فنی چندان ساده نیست. در طول زندگی روزمرهی هاچیکن در این مدرسه به اصول و قواعد واقعی یک مزرعهداری واقعی، اتفاقات و مشکلات این حرفه با فضایی لذتبخش و البته طنزآمیز پرداخته میشود و انیمه هم در طول ۲۲ قسمت طراوت خود را حفظ میکند.
Shirobako
اگر علاقمند هستید که بدانید در مسیر ساخت یک انیمه چه مسایل و مشکلاتی وجود دارد، انیمهی جعبهی سفید (Shirobako /White Box) احتمالا جوابهای متعادلی به آن خواهد داد. داستان در مورد دختری است که بهخاطر علاقهای که از زمان دبیرستان به انیمیشنسازی داشته تصمیم میگیرد وارد این صنعت شود. اما دو سال بعداز فارغالتحصیلی، کار در یک استودیوی بزرگ او را با واقعیتهای دلسردکنندهای از کار در این عرصه مثل ساعت کار طولانی و قوانین طاقتفرسا روبهرو میکند و حالا با چهار دوست دیگر دوران مدرسهاش سعی میکنند درکنار هم به جایگاه موردنظرشان در ساخت انیمه برسند. انیمهی Shirobako بهصورت اورجینال و به کارگردانی تسوتومو میزوشیما ساخته شده است و اگر به پشتصحنهی ساخت انیمهها علاقه دارید میتواند جذابیتهای مستندگونهای برای شما بهنمایش بگذارد.
Laid-Back Camp
انیمهی Yuru Camp به عنوان یک درمان موقت برای دلتنگی حضور در یک کمپ تفریحی در دل طبیعت، از دریچهای زیباشناسانه به اردوهای کوتاه و آرامبخش میپردازد. ایدهها و روشهای مرسوم برپا کردن یک کمپ و موارد ساده ولی مهمی که باید رعایت شوند در طول این انیمه مدام گوشزد میشوند. هدف گروه مدرسهای و دخترانهی این انیمه شاید در ابتدا چندان پرهیجان و حرفهای بهنظر نرسد اما درادامه حس خوبی در فعالیتهای فوقبرنامهی واقعگرایانهی آنها دیده میشود. بههمین دلیل در طول فصل اول میتوان بارها از منظرهی منتهی به کوه فوجی لذت برد و درنهایت برای پخش فصل دوم انتظار کشید.