تیم های ملی فوتبال آلمان و انگلستان در نخستین روز ماه سپتامبر ۲۰۰۱ در ورزشگاه کهن المپیک مونیخ با قضاوت پیر لوئیجی کولینا به مصاف یکدیگر رفتند. بدون شک هیچ آلمانی آن شب را فراموش نخواهد کرد همچون انگلیسی ها که هنوز هم به نیکی از اول سپتامبر ۲۰۰۱ یاد می کنند. سه بازیکن لیورپولی تیم ملی انگلیس در خاک آلمان یکی از عجیب ترین اتفاقات تاریخ فوتبال را رقم زدند. مایکل اوون هت تریک کرد، استیون جرارد و امیل هسکی نیز دروازه «مانشافت» را گشودند تا شکست عجیب و دردناک ۵-۱ تیم ملی آلمان مقابل رقیب دیرینه رقم خورده و دنیای فوتبال مات و مبهوت شود. انگلیسی ها در خواب هم چنین نتیجه ای را تصور نمی کردند حتی مقابل آن تیم ضعیف آلمان که به مثابه یک شیر بی یال و کوپال بود.
آلمانی ها پس از فتح یورو ۱۹۹۶، به تدریج از مدار خارج شده و فوتبال این کشور وارد یک رکود بزرگ شد. تیم مسن آلمان در جام جهانی ۱۹۹۸ حرفی برای گفتن نداشت و در یورو ۲۰۰۰ نیز شاگردان اریش ریبک به طرز مفتضحانه ای از جام کنار رفتند. در همان تورنمنت، انگلیس با تک گل آلن شیرر مقابل آلمان به پیروزی رسید و طلسم شکست ناپذیری آلمان را مقابل سه شیرها از جام جهانی ۱۹۶۶ به بعد، شکست. این ناکامی های سریالی در تورنمنت های بزرگ، غرور ملی آلمانی ها را خدشه دار کرد. دقیقاً در همان سال ها بود که بسیاری از کارشناس های فوتبال می گفتند چشمه جوشان فوتبال آلمان رو به خشکی گذاشته است.
«مانشافت» برای جبران مافات و ناکامی های خود در دو تورنمنت گذشته، دوباره از جای برخاست و برای جام جهانی ۲۰۰۲ برنامه ریزی کرد. هم گروهی آلمان در مسابقات راهیابی به جام جهانی ۲۰۰۲ با انگلستان، اتفاق جالبی بود. انگلیسی ها پیش از تخریب ورزشگاه قدیمی ومبلی،آخرین مسابقه رسمی خود را با آلمان برگزار کردند و با تک گل دیدی هامان، مقابل میهمان و رقیب همیشگی، شکست خوردند. آن شکست برای «سه شیرها» بسیار تحقیر آمیز بود و آنها را مجبور کرد تا با یک خاطره تلخ، از ومبلی قدیمی خداحافظی کنند، همان جایی که ۳۴ سال پیش تر، با پیروزی ۴-۲ مقابل آلمان، به قهرمانی جام جهانی دست یافتند.
انگلیسی ها در شب اول سپتامبر ۲۰۰۱، در شرایطی پا به مونیخ گذاشتند که هنوز هم داغ دو باخت دردناک در ضربات پنالتی مقابل آلمان در نیمه نهایی جام جهانی ۱۹۹۰ و یورو ۱۹۹۶ را در دل داشتند. حتی پیروزی ۱-۰ با تک گل آلن شیرر در یورو ۲۰۰۰ نیز مرهم چندانی بر آن زخم های کهنه نبود. این پیروزی طلسم شکنانه انگلیس در ماه ژوئن ۲۰۰۰ رخ داد ولی آلمانی ها تنها چند ماه بعد و در اکتبر همان سال، کام شیرین انگلیسی ها را در شب وداع با ومبلی، تلخ کرده و با تک گل دیتمار (دیدی) هامان، فاتحانه از لندن برگشتند و کوین کیگان مربی محبوب سه شیرها پس از آن شکست، مجبور به استعفاء شد.
انگلیسی ها این بار با اسون گوران اریکسون مربی نجومی و پُر حاشیه خود به مونیخ سفر کردند. از فحوای کلام اغلب رسانه های انگلیس به خوبی آشکار بود که یک ترس بزرگ در وجود انگلیسی ها نهفته است. به هر حال، آلمان همیشه آلمان بود و حتی در بدترین روزها نیز، رقیبی چغر برای انگلیسی ها. شرایط جدول این گروه به گونه ای بود که اگر شاگردان اریکسون مقابل آلمان شکست می خوردند، شانس حضور در جام جهانی بر باد می رفت.
وقتی که کارستن یانکر در دقیقه ۶ مسابقه دروازه دیوید سیمن را گشود، کمتر کسی برای انگلیس حتی یک امتیاز از این بازی را تصور می کرد اما مایکل اوون چند دقیقه بعد، دروازه اولیور را کان را گشود و نور امید را لا به لای وجود آکنده از بیم انگلیسی ها، شعله ور ساخت. شوت مهار نشدنی استیون جرارد و اولین گل ملی او، ورزشگاه المپیک مونیخ را در بهت فرو برد و انگلیس در نیمه اول، به برتری ۲-۱ دست یافت اما اوج شگفتی این مسابقه، در نیمه دوم رخ داد. اتفاقات نیمه دوم باعث شد تا این بازی را به عنوان یکی از عجیب ترین رویدادهای تاریخ فوتبال بشناسند.
آلمان در نیمه دوم با توپ پُر وارد میدان شد تا از شکست در ورزشگاه المپیک مونیخ پس از ۲۸ سال جلوگیری کند. گل زود هنگام مایکل اوون در نیمه دوم، همچون آب سردی بود بر پیکره «مانشافت». این گل عملاً آلمانی ها را آچمز کرد و در ادامه بازی، توپ و میدان را به حریف واگذار کردند تا این که مایکل اوون با هت تریک خود، نسخه آلمان را در هم بپیچد. اوون تبدیل به اولین بازیکن تیم ملی انگلیس شد که پس از جف هرست در فینال جام جهانی ۱۹۶۶، مقابل آلمان هت تریک کرد. برای تکمیل این شکست تحقیر آمیز، گل پنجم انگلیس را امیل هسکی زد و سه نوع شادی پس از گل انجام داد که یکی از دیگری عجیب تر بود.
اوون هارگریوز نیز به میدان رفت و مقابل هم تیمی های بایرنی خود، در چمن المپیک مونیخ قرار گرفت. سرانجام، پیروزی عجیب ۵-۱ انگلیسی ها در مونیخ رقم خورد. این نتیجه دنیای فوتبال را مبهوت کرد و حتی انگلیسی ها نیز چنین موفقیتی را باور نداشتند و همگی به طور دسته جمعی آهنگ «اسون، اسون، اسون…» را خوانده و به سندروم «Svenmania» دچار شدند!
مایکل اوون توپ مسابقه را برداشت و با خود به منزل برد و حتی برای محافظت از آن، یک دزدگیر ۱۰ هزار پوندی نیز نصب کرد! پدر رودی فولر سرمربی وقت آلمان پس از این شکست، دچار حمله قلبی شد و وی بلافاصله پس از سوت پایان مسابقه، برای عیادت از پدرش به بیمارستان رفت. نیک بارمبی بعدها این خاطره را روایت کرد که بازیکنان انگلیس پس از پایان بازی در رختکن، به یکدیگر می گفتند که «چی شده؟ واقعاً ما ۵-۱ آلمان را شکست دادیم؟!»
آلمان در آن بازی ۶۱% مالکیت توپ را در اختیار داشت ولی تعداد شوت های داخل چارچوب توسط انگلیس، دو برابر تیم حریف بود. انگلیس از ۶ شوت داخل چارچوب، به ۵ گل رسید و به لطف همین پیروزی، به طور مستقیم از این گروه به جام جهانی ۲۰۰۲ صعود کرد.
این بازی چند نکته جالب داشت. اول این که حضور نیک بارمبی در پست هافبک چپ، یکی از انتقادهایی بود که به اریکسون انجام می شد. بسیاری اعتقاد داشتند که بارمبی در حدی نیست که بازیکن ثابت تیم ملی باشد. هر سه گل این بازی توسط بازیکنان لیورپول به ثمر رسید و ۱۰ بازیکن ترکیب اصلی انگلیس، در سه تیم آرسنال، لیورپول و منچستر یونایتد بازی می کردند. تنها ریو فردیناند عضو لیدز یونایتد بود که او نیز بعدها پیراهن منچستر یونایتد را بر تن کرد. جالب این که دیتمار هامان رهبر میانه میدان آلمان نیز عضو لیورپول بود. (او هنوز هم در انگلستان زندگی می کند)
پیش از شروع بازی، بسیاری از روزنامه ها شدیداً از اریکسون انتقاد می کردند که چرا این مربی به جای زوج اندی کول و رابی فاولر، از دو مهاجم کم تجربه یعنی مایکل اوون و امیل هسکی استفاده می کند. اما اریکسون ترجیح داد تا دو مهاجمی که مجموعاً ۳۵۰ گل را در لیگ برتر به ثمر رسانده بودند، روی نیمکت بنشاند. پس از پایان بازی و هت تریک مایکل اوون و گلزنی امیل هسکی، نظر همین روزنامه ها به سرعت تغییر کرد و این دو بازیکن تبدیل به قهرمان ملی شدند. اندی کول و رابی فاولر نیز مجموعاً طی ۴۱ بازی ملی، فقط ۸ گل را برای سه شیرها به ثمر رساندند!
این بازی نخستین شکست تیم ملی آلمان در مرحله مقدماتی جام جهانی از سال ۱۹۸۵ بود. البته شکست همیشه بد نیست و می توان از آن پُلی به سوی موفقیت ساخت. ژرمن ها پس از شکست در فینال جام جهانی ۱۹۶۶ نیز دست به کار شدند و با درایت فرانتس بکن باوئر و هلموت شون (صدر اعظم وقت آلمان)، فوتبال در این کشور را احیاء و در نهایت به قهرمانی جام جهانی ۱۹۹۰ دست یافتند. آلمانی ها دوباره تاریخ را تکرار کردند و پس از این باخت دردناک در سپتامبر ۲۰۰۱، فوتبال آلمان متحول و مانشافت با برنامه ریزی خوب، به فینال جام جهانی ۲۰۰۲ رسید. همان طور که می دانید فوتبال آلمان از آن زمان به بعد، دوباره رونق گرفت و به روزهای خوب خود برگشت تا در نهایت فاتح جام جهانی ۲۰۱۴ شد. جالب این که، تیم ملی آلمان پس از آن شب تلخ مونیخ، هرگز در مسابقات مقدماتی جام جهانی شکست نخورد. هدف از بازخوانی این مسابقه تاریخی، یادآوری این نکته بود که «می توان از شکست ها، پُل هایی به سوی پیروزی ساخت».
برنامه نود