بازسازی برند در شرکتهای موفق جهان
زمانی که فروشتان کاهش پیدا میکند، یا برند اصلی و مدل کسبوکارتان موفق عمل نمیکند، گزینههای زیادی پیش رو ندارید. شما میتوانید برای کاهش یا توقف ضرر، فروشگاهتان را تعطیل کنید. اما اغلب کارآفرینان دوست ندارند از آرزوهای خود دست بکشند و تصدیق کنند که شکستخوردهاند.
بهترین کاری که میتوانید انجام دهید، راهاندازی یک کمپین بازسازی برند است که با تغییر تصویر شرکت یا محصولات، در پی رفع نیازهای مشتریان برمیآید و انتظارات آنان را از شرکت شما کاملاً تغییر میدهد.
مثالهای موفق بازسازی برند
بهمنظور درک بهتر قدرت بازسازی برند یا ری-برندینگ، شرکتهایی را که با این استراتژی به موفقیت رسیدهاند مرور میکنیم:
Lee
لی در حال حاضر یکی از مشهورترین شرکتهای تولیدی پوشاک جین آمریکا است که از پیشینهای طولانی و متمایز برخوردار است. این شرکت در سال ۱۸۸۹ توسط هنری دیوید لی تأسیس شد و در صنعت عمدهفروشی مواد غذایی فعالیت میکرد.
چند سال بعد، شرکت لی وارد عرضهی حمل و ارسال مواد غذایی فاسدشدنی شد، ولی از عملکرد نامناسب عرضهکنندگان خود راضی نبود. این مشکل باعث شد شرکت لی یک کارخانهی جدید تولیدی و فروش لباسهای جین تأسیس کند.
لی در طول دههی ۶۰ میلادی فروش فوقالعادهای داشت و موفق شد در سه دههی بعد، برند خود را به یکی از برترین و محبوبترین برندهای پوشاک جهان تبدیل کند.
Old spice
اگر نام Old Spice را پیش از سال ۲۰۱۰ شنیده بودید، احتمالاً از این شرکت بهعنوان یک برند مخصوص سالخوردگان یاد میکردید. واقعیت این است که Old Spice اصلاً موفق نشد نظر نسل جوان را به محصولات خود جلب کند. اما این شرکت در سال ۲۰۱۰ یک کمپین بازاریابی فوقالعاده با مجموعهای از تبلیغات ویدئویی عالی که بهطور خاص برای جذب مخاطبان جوانتر ساختهشده بودند، راهاندازی کرد. از آن زمان، فروش محصولات این شرکت در میان مصرفکنندگان جوان بهسرعت افزایشیافته و مردم، نگاه کاملاً متفاوتی به برند Old Spice دارند.
Target
بیشتر مردمی که امروزه شرکت تارگت را بهعنوان بازار کالاهای ارزانقیمت (و هنوز باکیفیت) میشناسند، حتی حدس هم نمیزنند که در دههی ۹۰، این شرکت نمیتوانست خود را از خردهفروشان حراجی نظیر والمارت و کیمارت متمایز کند. اما زمانی که رقابت خردهفروشان شدیدتر شد، تارگت هم متوجه شد که باید راهی جدیدی برای مزیت یافتن در این بازار پیدا کند. بنابراین با بهترین طراحانی که روی کالاهای موازی-مشابه با برندهای معروف کار میکردند، وارد مذاکره شد و قرارداد بست. از آن زمان تصویر شرکت تارگت بهکلی تغییر کرده و حالا به یکی از مطرحترین خردهفروشیهای آمریکا تبدیلشده است.
Harley Davidson
هارلی دیویدسن همیشه بهعنوان یک برند متمایز و شناختهشده مطرح بود، اما این شرکت هم در دههی ۸۰ میلادی به مرز ورشکستگی رسید. آنها با میلیونها دلار بدهی، حتی امیدوار نبودند در بلندمدت وضعیت بهتری پیدا کنند. بااینحال هارلی دیویدسن بهجای تسلیم شدن تصمیم گرفت روی کیفیت محصولاتش بیشتر سرمایهگذاری کند و همین امر موجب شد خیلی زود بهعنوان یک برند قابلاطمینان، شهرت و اعتبار فوقالعادهای به دست آورد و به یکی از رهبران این صنعت تبدیل شود.
درسهای کلیدی بازسازی برند
از این مثالهای دنیای واقعی، چه درسهایی یاد میگیرید؟
- یک دموگرافیک جدید در نظر بگیرید. شما مجبور نیستید همیشه با مشتریان هدف فعلی خود کار کنید. گاهی اوقات دستیابی به موفقیت، مستلزم این است که مخاطبینتان را تغییر دهید.
- از تحولات بزرگ نترسید. شاید تولید یک محصول جدید یا اجرای رویکردی که با استراتژیهای فعلیتان کاملاً متفاوت است، همهی چیزی باشد که شرکتتان به آن نیاز دارد.
- سعی کنید یک نیاز واقعی را برطرف کنید. روی این مسئله تمرکز کنید که مشتریان بالقوه، واقعاً چه خواستههایی دارند. حتی اگر بدان معنی باشد که مسیرتان را کاملاً تغییر دهید.
بازسازی برند، راهحلی نیست که برای همهی شرکتها مناسب باشد؛ اما زمانی که به بنبست رسیدهاید، یکی از بهترین گزینههای رهایی شما است.
به موفقیتهای شرکتهای برتر جهان توجه کنید و از ریسکپذیری نترسید.
برگرفته از INC