خانه ورزش اخبار ورزش باقری: در ماجرای طارمی یک‌سری واقعیات گفته نشد

باقری: در ماجرای طارمی یک‌سری واقعیات گفته نشد

0

باقری: در ماجرای طارمی یک‌سری واقعیات گفته نشد

صحبت های باقری را در ادامه بخوانید:

* آقا کریم، شما در نهایت وارد عرصه مربیگری شدید. تفاوت این دوره از حضورتان در فوتبال با دوران بازیگری را در چه می‌بینید؟
سؤال سختی است! وقتی که بازی می‌کردیم همه حواس‌مان به بازی کردن بود. دوره بازیگری با زمان مربیگری خیلی فرق می‌کند. شما در کار مربیگری باید خیلی چیزها را یاد بگیرید، حواس‌تان جمع باشد و تمرکز داشته باشید. کلاً مربیگری خیلی با بازی کردن متفاوت است. در زمان بازی شما ۹۰ دقیقه بازی می‌کنید و تمام می‌شود، اما کار مربیگری خیلی سخت است و استرس زیادی دارد و هرکسی در این کار موفق نیست. مربیگری آدمی را می‌خواهد که اهل این کار باشد و در وجودشان مربیگری باشد، از نظر بیانی باید خیلی خوب با بازیکن و همه گروه‌هایی که درگیر مسائل فوتبال هستند، صحبت کند. الآن نزدیک به چهار دوره است که مربیگری می‌کنم. یک سال با آقای دایی بودم و ۲،۵ سال هم هست که کنار آقای برانکو هستم. چالش خوبی است و باید ببینم از این چالش، خوب بیرون می‌آیم یا نه. هرچقدر بتوانم تجربه خوب به دست بیاورم به من کمک می‌کند و فکر می‌کنم در این دو سه سال خیلی چیزها را یاد گرفتم و می‌تواند در آینده مربیگری‌ام که بخواهم دقیق‌تر و حرفه‌ای‌تر کار کنم به من کمک کند. باز هم می‌گویم شاید نتوانم سرمربیگری کنم و هنوز چیزی مشخص نیست، اما اینکه کنار این گروه هستم تجربه خیلی خوبی است. البته اینکه گفتم شاید نتوانم سرمربیگری کنم ۵۰ ــ ۵۰ است.

* اوایل تردید داشتید که وارد مربیگری شوید. فکر می‌کنم اولین بار هم برای این شغل یحیی گل‌محمدی به شما پیشنهاد همکاری داد، درست است؟
مربیگری شرایط سختی دارد و هر فردی برای این کار خوب نیست. آن زمانی که آقای گل‌محمدی به من پیشنهاد داد به‌عنوان مربی نبود، فقط می‌خواست کنار تیم باشم. حالا لطف ایشان بود که در آن مقطع کوتاه کنار تیم بودم، نه به‌عنوان مربی، بیشتر با یحیی و بقیه دوستان کنار هم کار کردیم، اما از زمان آقای دایی به‌عنوان مربی کنار تیم بودم، چون در کلاس مربیگری شرکت و مراحل مربیگری را طی کرده بودم. کلاس C را زیر نظر استاد وحید امیری و بعد از یک سال کلاس B را زیر نظر استاد محصص و بعد از آن کلاس A را زیر نظر استاد اقبالی گذراندم، الآن هم در خدمت تیم هستم و در آینده اگر کلاسی باشد که به‌دردم بخورد، می‌توانم شرکت کنم.

* به‌خلاف خیلی‌ها که یک‌شبه سرمربی شدند و سرمربیگری‌شان مقطعی هم بود، شما یک‌شبه سرمربی نشدید، آیا پیشنهادی به شما شد که نپذیرفتید یا خودتان این مسیر را انتخاب کردید؟
نه، چون از اول هم گفته بودم علاقه‌ای ندارم، پیشنهادی هم به من نشد. خودم هم نظرم این بود هم زمانی که فوتبال بازی می‌کردم و هم موقعی که مربیگری کردم، پله به پله جلو بیایم، چون اگر شانس یک موقع سراغ من بیاید، باید هم تجربه خوبی داشته باشم و هم دیدگاهم عوض شده باشد. خودم هم دوست نداشتم که فوتبالم تمام شد حتماً سرمربی شوم، باید یاد بگیرم که اخلاق و خصوصیاتم به این کار می‌خورد یا نه. در این دو سه سال بعضی چیزها را می‌شنوم و یاد می‌گیرم که امیدوارم در آینده به‌دردم بخورد و از اول هم نیتم این بود که پله به پله جلو بروم و کنار مربیان کار اصولی مربیگری را بیاموزم.

 * شما در عرصه مربیگری با مربیان زیادی در پرسپولیس کار کردید که اکثراً ناموفق بودند. فکر می‌کنید دلیل موفقیت برانکو و عدم‌موفقیت مربیان قبل از برانکو چه بود؟
ببینید برانکو قبل از اینکه به پرسپولیس بیاید چهار پنج سال در ایران کار کرده بود و حتی زمان دستیاری بلاژوویچ هم اکثر کارها با ایشان بود، چون بلاژ اعتقاد خاصی به او داشت. برانکو شناخت خوبی از فوتبال ایران و خصوصیات بازیکنان ایرانی داشت. بعد از آنکه سرمربی تیم ملی هم شد، فکر می‌کنم این سال‌ها خیلی به برانکو کمک کرد و از موقعی هم که مجدداً به ایران آمدند اکثراً نه اینکه من بگویم، چون دوست ندارم از کسی تعریف کنم، در جامعه که می‌رویم خیلی‌ها می‌گویند پرسپولیس در این سه سال متحول شده و شکل گرفته و بازیکنان خیلی پیشرفت داشته‌اند، این تماماً برمی‌گردد به برانکو و کادر فنی‌ همراهش. تمام تلاش ما این است که پرسپولیس هر روز بهتر از دیروزش باشد، بازیکنان هم در این سه سال پیشرفت زیادی داشتند که هم به باشگاه کمک کرده تا در رقابت‌های آسیایی هم موفق باشد. در این چند سال یادم نیست که تیمی در ایران به نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان آسیا صعود کرده باشد. اینها همه‌اش به برانکو برمی‌گردد که خوشبختانه توانست پرسپولیس را به این جایگاه برساند و خدا را شکر تا الآن هم نتایج این فصل خیلی خوب بوده است. ما یک نایب‌قهرمانی با تفاضل گل داشتیم و سال بعدش هم قهرمان شدیم. امسال هم امیدواریم که قهرمانی را تکرار کنیم.

* و عدم‌موفقیت مربیان قبلی؟
این ثباتی که در این سه سال بود آن موقع نبود. من یادم هست که سال ۸۶ که قهرمان شدیم خیلی مسائل حاشیه‌ای اطراف تیم بود که سال بعدش که آقای قطبی سرمربی بود، متأسفانه در مسائل مدیریتی آن‌قدر مشکل کنار تیم بود که یادم هست آقای علی‌آبادی و سعیدلو با آقای کاشانی درگیری داشتند، اینها باعث شد کاشانی برود و در ادامه افشین قطبی هم رفت. پس از آن اتفاقات مربی دیگری آمد و مشکلات مدیریتی باعث شد آن سال نتیجه نگیریم، در حالی که بازیکنان خوبی هم داشتیم.

* خاطرم هست در همان سال ۸۶ که قهرمان شدید، در هفت هشت هفته آخر فصل اتفاقات عجیب و غریب زیادی در تیم افتاد، شما به استقلال اهواز باختید، فردای آن روز یک‌سری لیدرها در محل تمرین تیم به قطبی حمله کردند، حتی قطبی بعد از آن اتفاقات می‌خواست از ایران برود اما فردای آن روز یک جلسه‌ای در شورای شهر برگزار شد و قطبی از حبیب کاشانی خواست که وظایف شما به‌عنوان کاپیتان در تیم بیشتر شود و این اتفاق هم رخ داد.
ببینید آن زمانی که قطبی به تیم آمد، ابتدا ما هم او را نمی‌شناختیم، ولی بعد کم‌کم از هم شناخت پیدا کردیم. ایشان لطف داشت و خیلی کارها را با من درمیان می‌گذاشت. از مشکلات داخل و بیرون تیم گرفته تا خیلی از مسائل … و من هم همیشه دوست داشتم که تیم خوبی داشته باشیم. می‌دانید که پرسپولیس همیشه حواشی داشته و مخصوصاً موقعی که شما نتایج خوبی نگیرید بعضی حواشی هم اضافه می‌شوند که کار را برای مربی و بازیکنان سخت می‌کند. آن سال هم شرایط خاص خودش را داشت. خداراشکر خیلی به‌موقع توانستیم مشکلات را حل‌وفصل کنیم، مشکلاتی که نمی‌خواهم آنها را باز کنم.

* اتفاقاً ما می‌خواهیم شما اشاره‌ای به حواشی داشته و در مورد دودستگی شدیدی که در پرسپولیس آن سال وجود داشت صحبت کنید!
بله، خب، دودستگی در تیم بود. آقای قطبی یک درگیری با آقای مرزبان داشت، چرا که تفکرات و شیوه کارشان به هم نمی‌خورد. با توجه به همین قضیه مرزبان از تیم جدا شد. یادم هست که بازی با استقلال اهواز من دوکارته بودم، اما افشین قطبی خواست که کنار تیم باشم، من قبول کردم، اما بعد از تمرین که می‌خواستیم به اهواز برویم، گفتم من نمی‌توانم بیایم. تیم رفت و باخت و لیدرها بعد از بازی به رختکن رفتند و اعتراض کردند. این کار آنها حتماً سازماندهی شده بود! من که در این چند سال ندیدم لیدرها به رختکن تیم بیایند! از موقعی که از اهواز برگشتیم در صحبتی که با قطبی داشتم گفتم “شما باید قاطع برخورد کنید، چون سرمربی تیم هستید”. بعد از آن قطبی سه بازیکن؛ شیث، مامانی و نیکبخت را کنار گذاشت و خوشبختانه بعد از آن ما توانستیم حتی با توجه به کسر شش امتیاز در یک لحظه تاریخی در دقیقه ۹۶ توسط سپهر حیدری به گل رسیده و قهرمان شویم. روز باشکوهی بود، کل استادیوم قرمز بود و جزو اتفاقات نادری که در فوتبال ایران افتاد.

 * شما سرود هیجان‌انگیزی هم در جشن قهرمانی خواندید؟!
با بچه‌ها صحبت می‌کردیم و مسئولان کنارمان بودند که یک‌دفعه میکروفن دست آقای سیدجواد بود و من آن را از او گرفتم و شروع به خواندن کردم! تماشاگران هم مرا همراهی کردند.

* فصل بعد از قهرمانی همه انتظار داشتند این روند ادامه پیدا کند، اما آقای استیلی جدا شد، آقای مصطفوی مدیرعامل شد و از همان هفته اول حواشی شروع شد. یکی از حواشی هم این بود که آقای قطبی نیکبخت را نمی‌خواست و شما وساطت کردید، درست است؟
من تا جایی که یادم می‌آید برای کسی وساطت نکردم! خودشان یا کسی دیگر صحبت کرده باشد یادم نیست. در آن فصل مشکلات مدیریتی واقعاً لطمه به تیم زد و افشین قطبی هم از ایران رفت. بعد از آن پیروانی یک مدت سرمربی بود و بعد وینگادا آمد، بعد از آن مصطفوی رفت و…، اصلاً تیم شرایط خوبی نداشت.

* یک جمله معروف بین پرسپولیسی‌ها هست که می‌گویند؛ حضور کریم باقری در پرسپولیس یک نعمت است، چون نمی‌گذارد بازیکنان به حاشیه بروند، یک‌سری حاشیه‌ها را همان‌جا تمام می‌کند و … .
شما می‌دانید در پرسپولیس همین‌طور راه می‌روید حاشیه درست می‌شود. کار کردن در پرسپولیس شرایط خاص خودش را دارد. باید خیلی چیزها را بدانید، این تیم جایگاهش با بقیه تیم‌ها فرق می‌کند، من خودم را مثال می‌زنم؛ خیلی باید رفتارم را در زمین و بیرون زمین کنترل کنم که به کسی لطمه نزنم، از اول هم خصوصیت خودم هم این‌طور بود که کار و تلاش کنم و زحمت بکشم و همه بازیکنان هم این‌طور باشند. نظم و انضباط را خیلی دوست دارم و طی سه سالی که در آلمان بودم خیلی چیزها یاد گرفتم که خیلی در زندگی ورزشی و خصوصی‌ام تأثیرگذار بود. دوست دارم این نظم در تیم هم باشد، البته نه اینکه مثل پادگان باشد. اعتقادم این است موقعی که هر بازیکنی سر تمرین می‌آید جدی باشد و تلاش کند تا هم خودش موفق باشد و هم تیم.

* شما کنار این مسائل خیلی شوخ‌طبع هم هستید.
چه ایرادی دارد وقتی کنار هم هستیم بگوییم و بخندیم، ولی موقعی که دو ساعت سر تمرین هستیم حیف است و باید کار کرد و لذت برد، بعد از تمرین خیلی از کارها را می‌شود انجام داد. خیلی دوست دارم آن دو سه ساعتی که تمرین داریم همه خوب کار و تلاش کنند.

* از همان روزی که شما با آقای برانکو کار کردید یک‌سری اتفاقات در تیم رخ داد که در نهایت منجر به اخراج پیام صادقیان شد، خیلی‌ها می‌گویند باقری باعث آن شد و پیام را کنار گذاشت، اگرچه در حقش لطف کردید، همین‌طور است؟
من همیشه با بازیکن جوانی که به تیم می‌آید صحبت و راهنمایی‌اش می‌کنم. یادم هست در تیم جوانان ایدم تبریز که بودم، بعد از یک سال آمدم بزرگسالان، آقای احد شیخ‌لاری بازیکن ملی‌پوش ما بود و خیلی هم معروف بود. او خیلی چیزها را به من می‌گفت، در حالی که آن موقع نه حواشی و روزنامه و تلویزیون و موبایل نبود، اما بزرگ‌ترهای تیم با من و دیگر جوانان صحبت‌های زیادی را کرده و راهنمایی‌مان می‌کردند. شرایط الآن با ۲۰ سال پیش خیلی فرق کرده است، آن موقع نه امکانات مالی و استادیوم و زمین تمرین داشتیم و نه خیلی دیگر از امکانات رفاهی دیگر، نه پیام، ما بازیکنان بااستعداد خیلی زیادی در کل کشور داریم مخصوصاً وقتی به پرسپولیس و استقلال می‌آیند، شرایط را طوری رقم می‌زنند که حواشی کنارشان باشد، در حالی که فوتبال حرفه‌ای شما به یک چشم بر هم زدن تمام می‌شود، ۱۰ یا ۱۵ سال و فوق فوقش ۲۰ سال، اما در نهایت زود تمام می‌شود، ولی بازیکنان جوان فکر می‌کنند این ۱۰ سال را که از دست بدهند دیگر نمی‌توانند کاری کنند، در حالی که شما می‌توانید ۱۵‌ــ‌۱۰ سال با اعتبار خوب و شهرت و محبوبیت کار کنید، ولی متأسفانه بعضی از جوانان ما به‌طرف مسائل منفی می‌روند. ما خیلی از بازیکنان را داشتیم که مثبت بودند و پیشرفت کردند، حالا شما پیام را گفتید، متأسفانه خیلی به خودش لطمه زد، خیلی با هم صحبت کردیم و بعد از آنکه از تیم ما جدا شد به تیم علی دایی رفت و علی هم خیلی با او صحبت کرد، اما در نهایت اتفاقاتی برایش افتاد که در ایران نتوانست فوتبالش را ادامه دهد. امیدوارم در ترکیه به‌دور از حاشیه ببیند که چه‌کسانی برایش خوب بودند و چه‌کسانی بد بودند، بتواند اینها را تجزیه و تحلیل کند و این موقعیت خیلی خوب بود که بتواند فکر کند.

* صادقیان بعد از آن اتفاق دیگر با شما تماس نگرفت که به پرسپولیس برگردد؟
قبل از اینکه به ترکیه برود با او و مادرش صحبت کردم که در نهایت منجر به رفتنش به ترکیه شد، از این جهت که می‌خواست به پرسپولیس برگردد، اما شرایطش مهیا نبود. یادم هست زمانی آقای ناصر ابراهیمی می‌گفت: آمدن به پرسپولیس راحت است، اما رفتی دیگر برگشتی وجود ندارد، باید خیلی تاپ باشد که وقتی رفتی دوباره برگردی. کافی است یک بازیکن از ۱۱ نفر اصلی بیرون برود، کسی هم که جایگزین می‌شود خوب باشد، دیگر بازگشت به ترکیب خیلی سخت است.

 * بعد از پیام صادقیان، رامین رضاییان همین مسیر را طی کرد!
ما از بازیکنان ملی‌پوشان‌مان نسبت به کسانی که ملی‌پوش نیستند، انتظارمان بیشتر است، همیشه به آنها می‌گوییم “شما یک کلاس بالاتر بازی می‌کنید و باید طوری عمل کنید که برای دیگران هم الگو باشید. اما اگر شما حواشی کنارتان باشد بازیکن جوانی که کنارتان باشد چیزی نمی‌تواند یاد بگیرد”. همیشه با همه بازیکنان صحبت کرده و می‌گویم؛ “شما ۱۵‌ــ‌۱۰ سال زحمت می‌کشید تا به جایگاهی می‌رسید”، اما بعضاً برخی کارهایی را می‌کنند که اول به خودشان و بعد به تیم لطمه می‌زنند. در ادامه مدیریت تیم و کادر فنی مجبور می‌شوند که این بازیکن را هرچقدر از نظر فنی فوق‌العاده هم باشد، کنار بگذارند. نه رامین، نه پیام بلکه هر بازیکن دیگری کار را به جایی می‌رسانند باشگاه مجبور شود که یک جا قطع همکاری کند تا بیشتر از این به تیم لطمه نزنند. در آن موقعیت هم قطع همکاری با رامین به‌خاطر این بود که بیشتر به تیم لطمه نزند. مورد انضباطی رامین هم تنها در دبی نبود بلکه قبل از آن هم رامین دو سه مورد بود که با همبازیانش برخورد داشت. اصل کار سرمربی است که با بازیکن کار می‌کند و رفتارهای او را می‌بیند. یک‌سری رفتارها بعضی مواقع آن‌قدر بد می‌شود که سرمربی مجبور می‌شود از یک جا با او قطع همکاری کند.

* شاید به‌خاطر همین رفتارهاست که می‌گویند علی دایی، کریم باقری و مهدی مهدوی‌کیا تکرارنشدنی هستند.
هر مقطعی بازیکنان خاص خودش را دارد و الآن هم در این مقطع بازیکنانی را داریم که می‌تواند جزو بهترین‌ها باشند. علی دایی، مهدوی‌کیا، علی کریمی، خداداد عزیزی و … بازیکنان تاپ کشورمان بودند که اکثراً در اروپا و آسیا آنها را می‌شناسند، چرا بازیکنان الان ما نباید مثل آنها نباشند؟ چرا رفتارشان، اخلاق‌شان و ورزش‌شان مثل آنها نیست؟ نفراتی که نام بردم می‌توانستند خیلی از کارها را بکنند، اما نکردند، چون می‌خواستند موفق باشند و نام‌شان خوب بماند. خداراشکر شما الان این اسم‌ها را می‌بینید و در جامعه همیشه به خوبی از این دوستان یاد شده است. بازیکنان دیگر هم بودند که شما بپرسید شاید از نظر فنی هم تاپ بودند، اما اسمی از آنها برده نمی‌شود. نه ایران بلکه همه جای دنیا بازیکن را از نظر اخلاقی هم می‌بینند و شرایط کلی او را می‌سنجند. به نظر من بازیکنانی که واقعاً از نظر اخلاقی خوب هستند این مورد خیلی به فوتبال‌شان کمک می‌کند.

* مهدی طارمی یکی از بازیکنان مستعد فوتبال کشورمان است که به نظر می‌آید مسیر فوتبالی‌اش را درست طی نمی‌کند.
اگر حواشی طارمی را کنار بگذاریم او جزو بازیکنان خیلی خوب ایران است. در کل ما دو سه ساعتی در روز کنار بازیکنان هستیم و آنها را می‌بینیم، اما نمی‌دانیم در مواقع دیگر کجا هستند و دوستان‌شان چه کسانی هستند. یا اینکه مدیربرنامه و کسانی که به آنها مشاوره می‌دهند چه کسانی هستند. من طارمی را تا آنجایی که می‌توانستم راهنمایی کردم. مثلاً به او گفتم؛ آقا مهدی، شما اگر به تیم دیگری بروی، می‌توانی خیلی بهتر باشی، با قابلیتی که داری حتی در اروپا بازی کنی، چرا قصد رفتن به کشورهای عربی را داری؟ تأکید کردم تیم‌های عربی انتخاب آخرت باشد که اروپا نشد آنجا بروی. حتی دوستان خود من هم پیشنهاد دادند که یکی دو تا تیم اروپایی هستند که با مهدی می‌خواهند صحبت کنند که من به مهدی گفتم، متأسفانه چون نمی‌دانم او در بیرون از محیط تمرین چه می‌کند دیگر به من جواب نداد. یک پیشنهاد خوب برای مهدی بود و می‌توانست استفاده کند اما رفتن به الغرافه تصمیمی بود که خودش گرفت و نظرمن این است که هرکسی هر تصمیمی که می‌گیرد چه خوب یا بد، پاسخگو خودش است. این جریان می‌توانست بهتر از این اتفاق بیفتد تا این حواشی اطراف تیم و مهدی نباشد. هر چند رفتن به قطر یک تجربه خوب برای مهدی است که در سال‌های بعد بتواند تیم خوبی را انتخاب کند و به یک شکلی برود که واقعاً حرفه‌ای باشد. در همه جای دنیا این اتفاقات می‌افتد و بازیکن از تیمی به تیم دیگر می‌رود و هیچ حواشی هم ندارد، اما این اتفاقات و رفت و آمدها طوری بود که حواشی برای باشگاه درست کرد.

* سال پیش هم طارمی با رفتنش به ترکیه کلی برای پرسپولیس حاشیه درست کرد که در ادامه منجر به محرومیت‌هایی برای باشگاه و خودش شد.
همه در زندگی‌شان اشتباه می‌کنند، یکی از اشتباهات ورزشی مهدی هم رفتنش به ترکیه بود، چون خودش هم بعضی مواقع که صحبت می‌کردیم این موضوع را قبول داشت. حالا اینکه چطور مهدی به ترکیه رفت و برگشت، در جریان نیستم. زیاد دوست هم ندارم بپرسم، چون فکر می‌کنم زیاد صحبت کنیم باعث می‌شود که بازیکنان فکر کنند در کارشان مداخله می‌کنیم. همه در کار و زندگی‌شان اشتباه می‌کنند و من فکر می‌کنم این کار مهدی نه برای تیم و نه برای خودش درست نبود.

* اما صحبت‌هایی که مسئولان پیشین باشگاه پرسپولیس، طارمی و هدایتی در مورد این موضوع کردند خیلی چیزها را نشان داد و در نهایت هم مشخص نشد چه کسی راست می‌گوید، نظر شما چیست؟
احساس می‌کنم هم از طرف باشگاه و هم از طرف مهدی بعضی از حرف‌ها و حقایق گفته نشده است. یک حرف‌هایی جا افتاده که اگر گفته می‌شد مردم هم می‌فهمیدند قضیه چه بوده است. بعضی اوقات سیاست طوری است که ترجیح می‌دهند یا می‌دهیم بعضی از صحبت‌ها مطرح نشود. مهدی شرایط خوبی در تیم داشت و خیلی نزد هواداران محبوب بود، تماشاگران هم دوست داشتند در تیم بماند، اما بعضی از اتفاقات باعث شد که تماشاگران ناراحت باشند.

* شما فکر می‌کنید مهدی می‌تواند مسیرش را با این تفکرات درست طی کند؟
در ایران کل ورزش و فوتبال ما در استقلال و پرسپولیس خلاصه می‌شود. شما روزنامه‌ها را ببینید. ۸۰-۹۰ درصد مطالب و عکس‌ها به این دو تیم اختصاص دارد. شما هر چقدر بگویید نه، اما این حواشی هست. در شرایطی که در کشورهای دیگر این صحبت‌ها نیست. مثلاً در اروپا این‌طور نیست هر روز از شما عکس بگیرند و مصاحبه کنند. آنجا شاید ۱۰-۱۵ بازی خوب کنید یک مطلب کوچک از شما بنویسند یا مثلاً سالی یکی از شما مصاحبه بگیرند، اما در مملکت ما یا خیلی بالا هستیم یا خیلی پایین، وسط‌مان خالی است. خیلی از چیزها را رعایت نمی‌کنیم. یک بازیکن را اینقدر بالا می‌بریم یا اینقدر زمین می‌زنیم که طرف خودش را پیدا نمی‌کند. فکر می‌کنم در قطر مهدی مثل اینجا نیست، می‌تواند همین صحبتی که در مورد پیام کردم، برای مهدی هم اتفاق بیفتد و او بتواند خودش را پیدا کند. در قطر اطراف مهدی نسبت به ایران خلوت‌تر است، خیلی می‌تواند فکر کند و فرصت دارد که بهتر تصمیم بگیرد. ان‌شاءالله بتواند از آنجا به اروپا برود و فکر می‌کنم اگر این اتفاق رخ دهد تماشاگران ما خوشحال می‌شوند از این جهت که او حداقل با رفتنش به قطر به هدف خود برسد.

* در این وسط هم فقط پرسپولیس ضرر کرد!
بله، پرسپولیس که ضرر کرد. در این شرایط خاص که حالا ما نزدیک بازی‌های آسیا هستیم و بازیکن نمی‌توانیم اضافه کنیم، در حالی که می‌توانستیم دو سه بازیکن خوب اضافه کنیم تا به ما در آسیا کمک کنند، لطمه خوردیم.

* شاید اگر در ابتدای فصل پرسپولیس سروش رفیعی را حفظ می‌کرد بهتر بود. موافق این مسئله هستید؟
ببینید، آنهایی که رفتند جایگزین‌های‌شان آمدند و ما مشکلی از این بابت نداریم و مجبور هستیم با همین بازیکنان در آسیا هم ادامه دهیم، اما اگر این اتفاقات نمی‌افتاد و محرومیتی گریبانگیر باشگاه نمی‌شد بازیکنانی که به ما اضافه می‌شدند قطعاً کمک خوبی بودند، هر چند بازیکنان فعلی ما هم بازیکنان خوبی هستند و از نظر آمادگی در سطح مناسبی قرار دارند. ان‌شاءالله که بتوانیم این مرحله را پشت سر بگذاریم.

 * دو روز مانده به بازی حساس پرسپولیس با الاهلی یکسری از بازیکنان از هتل خارج شدند و این اتفاق ناخوشایند در حضور شما و برانکو رخ داد، عجیب نبود؟
به کسی اجازه داده نشد که از هتل خارج شود. سرمربی تیم زمانی که همه شام می‌خورند، اعلام می‌کند که ساعت ۱۱ همه بخوابند، ما هم مثل بازیکنان ساعت ۱۱ تا ۱۱:۳۰ می‌خوابیم، ولی اطراف تیم همیشه مسئول حراست داریم. شما مأموران نامحسوس را برای رانندگان در شهر دیده‌اید؟! این بازیکنان هم مثل آنها باید در کشورهای دیگر کنترل شوند، البته همه نه اما بعضی‌ها را باید کنترل کرد، متأسفانه آن روز این اتفاق افتاد و فردایش فهمیدیم که البته آقای برانکو آن چهار نفر را جریمه سنگین کرد. البته نمی‌دانم که باشگاه جریمه‌ها را اعمال کرده یا نه.

* شب قبل از بازی پرسپولیس و الهلال هم در برنامه نود مشخص شد که چه اتفاقاتی پیرامون بازگشت طارمی از ترکیه به پرسپولیس رخ داده و چه پول‌هایی ردوبدل شده است. مطرح شدن این مسائل از نظر روحی و روانی به تیم ضربه زد؟

بله تأثیرگذار بود، چون مهدی یکی از بازیکنان اصلی تیم بود و همه عقب زمین تلاش می‌کردند تا مهدی و علی آن جلو گل بزنند. طارمی در بازی با الهلال خیلی می‌توانست به تیم کمک کند، ما هرچقدر هم بگوییم غیبت یک بازیکن مهم نیست، اما غیبت همان یک بازیکن برای مهم بود. ما غیر از مهدی سه بازیکن دیگر هم که حسینی، انصاری و کامیابی‌نیا باشند را در اختیار نداشتیم. البته این را هم بگویم که در آن بازی خوب هم بازی نکردیم. متأسفانه خیلی بد بودیم و آن شکست بد ۴ بر صفر اتفاق افتاد.

* چیزی که عجیب بود و ما از برانکو هم پرسیدیم این بود که پرسپولیس با وجود نداشتن چند مهره اصلی مقابل الهلال با یک هافبک دفاعی بازی کرد!
ما همه بازی‌ها را با همین سیستم بازی کردیم و فکر می‌کنم مشکل ما این مسئله نبود، غیبت بازیکنان خوب‌مان و بد بازی کردن خودمان دلیل این شکست بود، در طول سال یکی دو بار اتفاق می‌افتد که خوب بازی نکنید، بازی رفت مقابل الهلال هم یکی از آن بازی‌های بد ما بود.

* خیلی‌ها می‌گفتند پرسپولیس بیشتر از این توان مقابله با الهلال را نداشت. نظر شما همین است؟
بله ما بهتر از این نمی‌توانستیم بازی کنیم، آنها قوی‌تر بودند و توانستند بازی را ببرند.

* بازی برگشت چطور، امکان زدن ۴ گل بود؟
اگر آن پنالتی اتفاق نمی‌افتاد و ما از فرصت‌هایی که داشتیم استفاده می‌کردیم ممکن بود. اعتقاد دارم که الهلال بهتر از تیم ما بود. درست است که در غیاب ۳-۴ بازیکن بازی کردیم اما باز آنها تیم بهتری بودند.

* گویا این دو بازی آخر با الهلال به اندازه ۲۰ سال برای بازیکنان پرسپولیس تجربه داشت!
گفتم که شما جلوی بازیکنان خوب بازی کنید، خیلی چیزها از آنها یاد می‌گیرید، فرقی نمی‌کند آسیایی یا اروپایی باشد، فکر می‌کنم آن بازی برای بازیکنان ما تجربه خیلی خوبی بود و در این دوره به آنها کمک می‌کند که بعضی وقت‌ها خیلی از کارها را می‌توانند انجام دهند.

* فکر می‌کنید این تیم دوباره می‌تواند در آسیا مدعی باشد؟
خیلی کارمان سخت است، خودتان می‌دانید، تیم‌ها همیشه هر دوره قوی‌تر ظاهر می‌شوند، تیم‌های عربستانی، قطری و اماراتی قوی هستند. امسال تلاشمان را می‌کنیم که مثل سال گذشته باشیم و نتایج خوبی بگیریم ولی کارمان خیلی سخت است.

* هرچقدر جلو می‌رویم پرسپولیس بهتر نتیجه می‌گیرد و توقعات بالا می‌رود، این موضوع کارتان را سخت نمی‌کند؟
بله همینطور است، هرچقدر شما بهتر بازی کنید توقعات بالا می‌رود، دوست دارند شما از استعداد و هوش و بازی‌ات در هر بازی استفاده کنید و فکر می‌کنم تماشاگران بعضا انتظارات‌شان به حق هست و ما هم تمام تلاشمان را می‌کنیم که آنها را شاد کنیم.

* مربیان تیم ملی اعتقاد دارند جام جهانی مهمتر از لیگ قهرمانان آسیا است و از این‌رو نمایندگان ایران در آسیا از جمله پرسپولیس در اردیبهشت‌ماه و خردادماه در لیگ قهرمانان از ملی‌پوشان خود استفاده نکنند.
این امر اصلا شدنی نیست، همیشه اعتقادم این است که این مسائل در سطح مدیریت باشگاه‌ها و فدراسیون خیلی بهتر حل می‌شود. لیگ قهرمانان آسیا در جای خودش مهم است، تیم ملی هم که خودتان می‌دانید. همه در باشگاه‌ها بازی می‌کنند که در تیم ملی و جام جهانی به میدان بروند. فکر می‌کنم با یک برنامه‌ریزی خوب نه باشگاه‌ها لطمه می‌خورند و نه تیم ملی، باشگاه‌ها با بازیکن قرارداد بستند که در مسابقات حساس در اختیارشان باشند، تیم بازی مهمی در آسیا دارد و نمی‌شود که بدون ملی‌پوشانش بازی کند. باشگاه هزینه کرده و حق دارد. فکر می‌کنم مثل بقیه کشورها باید حرفه‌ای درباره این قضیه صحبت کنیم تا در آن موقع مشکل خاصی پیش نیاید مثل الان که فردای هر مسابقه ملی‌پوشان به اردوی تیم ملی می‌روند.

 * کی‌روش اعتقاد دارد بازیکنانی که در لیگ ایران بازی می‌کنند آن توانایی بدنی را ندارند که در جام جهانی مقابل اسپانیا و پرتغال به میدان بروند، شاید به خاطر همین قضیه می‌خواهد کل اردیبهشت‌ماه ملی‌پوشان تیمش را در اختیار داشته باشد؟
کی‌روش هم برای خودش یکسری برنامه‌ریزی دارد که بتواند بازیکنان را در بهترین شرایط آماده کند، مسلما کار آسانی نیست، ایشان هم می‌خواهد طبق برنامه‌اش جلو برود، ولی من فکر می‌کنم این بازیکنان دوره قبل هم جام جهانی بازی کردند؛ شرایط مثل الان بود، هم اردوها و هم برنامه‌ها مثل الان بود. آن موقع هم یادتان باشد که جلوی ۳ تیم همگروه تیم‌مان خوب بازی کرد و مقابل آرژانتین موقعیت‌های خوبی داشتیم، حتی می‌توانستیم پنالتی هم بگیریم. توان تیم ملی ما الان بالا است، ولی در آن مقطع کی‌روش باید تیم ملی را با آمادگی کامل به جام جهانی برود.

* شما گروه ایران را در جام جهانی چطور می‌بینید؟
خیلی دوست دارم که با حضور اسپانیا و پرتغال با چالش خوبی روبه‌رو می‌شویم. فکر می‌کنم بازی کردن جلوی تیم‌های مطرح و بهترین بازیکنان جهان خیلی برای بازیکنان و تیم ملی ما خوب و مفید باشد، از این قضیه هم نباید بگذریم که تمام حواس ما به اسپانیا و پرتغال است در حالی که مراکش هم خیلی تیم خوبی است و اکثر بازیکنانش در اروپا هستند و بازی سختی جلوی مراکش خواهیم داشت.

* می‌توانیم بگوییم این تیم ایران بهترین تیمی است که در چند دوره جام جهانی حاضر شده است.
شما هر دوره‌ای را بپرسید بازیکنان آن دوره می‌گویند ما نفرات خیلی خوبی داشتیم، اما الان شرایط فرق کرده است. همه امیدوارند تیم ملی برای اولین بار به مرحله بعد صعود کند. کار خیلی سختی داریم، شما اسپانیا و پرتغال را ببینید، بازی دوم‌مان با اسپانیاست و کار خیلی سختی داریم، امیدوارم بازیکنان ما از این چالش به خوبی عبور و به مرحله بعد صعود کنند.

* اگر مقایسه‌ای بین دو گروه ایران در جام‌جهانی ۹۸ و ۲۰۱۸ داشته باشیم شما کدام را سخت‌تر می‌دانید؟
آن موقع تیم ملی آلمان در گروه ما بود که از نظر سنی بازیکنان باتجربه‌ای را داشت، یوگسلاوی و آمریکا هم بودند، فکر می‌کنم الان نسبت به آن سال دو تیم‌های سخت‌تری همگروه ایران هستند، مخصوصا اسپانیا که تیم بسیار خوب و جزو مدعیان است.

* در جام جهانی۹۸ چطور شد که مقابل آمریکا آن قدر خوب بازی کردید اما مقابل آلمان…؟
ما احساسی هستیم، جلوی آمریکا هم که بازی خاصی بود و حتی مقابل یوگسلاوی هم خوب بازی کردیم که با یک کاشته گل خوردیم و باختیم، ما در هر ۳ بازی دوست داشتیم خوب بازی کنیم و نتیجه بگیریم که جلوی آمریکا توانستیم بازی را ببریم. آن تیم ملی هم مستحق این بود که از گروهش صعود کند، چون آلمان نسبت به دوره‌های گذشته‌اش ضعیف‌تر بود و حذف شد. آن مقطع مثل الان تجربه کافی را نداشتیم، اکثر بازیکنان در داخل بازی می‌کردند مثل الان نیست که بیشتر بازیکنان در اروپا بازی می‌کنند و تجربه بیشتری دارند. من فکر می‌کنم اگر تجربه بازیکنان الان را داشتیم بهتر عمل می‌کردیم.

 * خیلی‌ها می‌گویند اگر ایویچ می‌ماند شاید صعود می‌کردیم.
نظرات مختلفی هست، من آن مقطعی که به تیم ملی اضافه شدم آقای ایویچ را برکنار کرده بودند، یعنی من و خداداد که از آلمان آمدیم، سر بازی با رم بود، آن بازی برگزار شد و شب فهمیدم که ایویچ برکنار و آقای طالبی جایگزین او شده است. با اکثر بازیکنان که صحبت می‌کردیم از کار ایویچ تعریف می‌کردند و می‌گفتند خیلی به تیم ملی کمک کرده و اگر می‌ماند بهتر بود. بعضی مواقع‌ اتفاقاتی می‌افتد که آدم دوست ندارد.

* همان جام جهانی یکسری حاشیه‌ها در اردوی تیم ملی پیش آمد… مثل خداداد عزیزی که لباسش را بعد از تعویض به زمین کوبید…
کلا در فوتبال ما از ابتدا تا الان، حاشیه بوده و هست. ببینید بازیکنانی که جز نفرات اصلی هستند، اکثرا از تعویض‌شان ناراحت می‌شوند. رسانه‌ها هم کار خودشان را می‌کنند و مسلما دوست دارند این صحنه را بازتاب دهند، ولی طبیعی است که بازیکنان در آن شرایط فکر می‌کنند اگر باشند می‌توانند بیشتر به تیم کمک کنند ولی تفکر مربی چیز دیگری است که اگر تعویض شود بهتر است.

* فکر می‌کنم خیلی دوست داشتید که یک جام جهانی دیگر هم تجربه کنید اما قسمت نشد، اینکه شما بعد از عدم صعود تیم ملی به جام‌جهانی ۲۰۰۲ از تیم ملی خداحافظی کردید در نوع خودش عجیب بود.
راستش را بخواهید، من انگیزه‌ای در آن مقطع نداشتم. بابت حضور در اردوهای تیم ملی لطمات زیادی را خورده بودم، چون آن سال‌ها خیلی بازی‌های تدارکاتی در کانادا، آمریکا و دانمارک و… داشتیم در حالی که در باشگاه‌های اروپایی شما یک هفته با تیم تمرین نکنید ممکن است بازی‌های زیادی را از دست بدهید. آن مقطع تا خودم را پیدا می‌کردم و با باشگاه هماهنگ می‌شدم دوباره باید برای تیم ملی بازی می‌کردم، خیلی رفت و آمد داشتم و لطمه‌های زیادی در باشگاه خوردم، به خاطر همین تصمیم به حداحافظی زودهنگام از تیم ملی را گرفتم ضمن اینکه انگیزه‌ای هم نداشتم و رفتم کنار تا جوانان فرصت بازی پیدا کنند.

* برانکو در آن مقطع با شما صحبت نکرد تا به تیم ملی برگردید؟
چرا اتفاقا آقای برانکو لطف در قطر با من صحبت کردند و مرا به تیم ملی هم دعوت کردند. حتی الان هم که صحبت می‌شود می‌گویند چرا به اردوی تیم ملی نیامدی؟ گفتم که در آن موقع خیلی میل بازی کردن در تیم ملی نداشتم، نظرم این بود که شاید کسی جایگزینم شود که بهتر بازی کند. زمانی هم که به تیم ملی برگشتم خواسته علی دایی سرمربی تیم ملی بود و در چند بازی در خدمت تیم ملی بودم و خداحافظی کردم.

 * زمانی که از تیم ملی خداحافظی کردید (قبل از جام‌جهانی ۲۰۰۲) افت شدیدی کردید اما سالی که آمدید پرسپولیس زیر نظر قطبی خیلی سال فوق‌العاده‌ای داشتید، در آن مقطع چه اتفاقی افتاد که افت کردید؟
من یکی دو مصدومیت داشتم که در سن و سال ما خیلی خوشایند نبود. سال خوبی نداشتم، ولی سال بعدش که آقای قطبی بودند و شرایط خوبی داشتیم.

* نقش قطبی چه بود؟
در تیم قطبی آزادی عمل بیشتری داشتم، در آن موقع پست من را به خاطر شرایط سنی‌ام عوض کردند و گذاشتند پشت فوروارد، خودم هم خیلی دوست داشتم جلو باشم، آن سال خیلی سال خوبی بود.

* شما در بیله‌فلد هم خیلی موفق بودید و تنها بازیکنی بودید که راهی لیگ برتر انگلیس شدید و در چارلتون بازی کردید، چطور شد به ایران برگشتید؟
خیلی موفق نبودم، بازی می‌کردم اما خیلی بهتر از اینها می‌توانستم باشم. آدم در زندگی‌اش بعضی از اشتباهات را مرتکب می‌شود. فکر می‌کنم اگر تجربه الان را آن موقع داشتم شرایط خیلی بهتر می‌شد، اما جوانی و بعضی تصمیمات احساسی باعث شد که از مسیر اصلی دور شوم. در آن ۳ سال در آلمان می‌توانستم بهتر باشم، من آن سال که بیله‌فلد بودم از نورنبرگ که آقای ماگات که مربی‌اش بود پیشنهاد داشتم. صحبت کردیم و ایشان همان روز که با من قرار داشتند از تیم برکنار شدند و من به بیله‌فلد برگشتم. آنجا مدیربرنامه نداشتم، آن اواخر آقای فاضلی تازه به آلمان آمده بودند اما من از بیله‌فلدجدا شده بودم.

تصمیم اشتباه من این بود که از این تیم جدا شدم، حتی مدیر باشگاه هم اصرار داشت که در تیم بمانم، به من یک قرارداد ۵ ساله پیشنهاد داد که بمانم اما به خاطر برخورد مربی، اصرار داشتم که جدا شوم، مربی‌مان «یک ذره» با خارجی‌ها خوب نبود، من را هر پستی که می‌گذاشت بازی می‌کردم، یک بار جلوی فرانکفورت یادم هست فوروارد نداشتیم، گفت تو باید فوروارد بازی کنی که اتفاقا بازی یک بر یک شد و تک گل تیم را من زدم اما شرایطم فرقی نکرد. حتی چند بار گفتم این فرصت را بده که از اول بازی کنم، متاسفانه یک نیمه یا چند دقیقه بازی می‌کردم تا اینکه نیم‌فصل با حاج آقا عابدینی صحبت کردم که تیمم را عوض کنم، این یکی از اشتباهات من بود، اگر یک کم حوصله به خرج و تمریناتم را انجام می‌دادم خیلی بهتر می‌شد.

* سبک بازی شما به لیگ برتر انگلیس می‌خورد چرا در آنجا موفق نبودید؟
در بدو ورودم به چارلتون، گفتند که باید یک هفته با ما تمرین کند که حاجی قبول نکرد، به آنها گفت شما حتما از این بازیکن شناخت داشتید که خواستید به اینجا بیاید، خلاصه گفتند یک بازی داریم و حتما بازی کند تا سرمربی از نزدیک بازی‌اش را ببیند. یک بازی دوستانه با ساوتهمپتون بود که در نیمه اول آنقدر پاسخ بلند خوب دادم که در وسط نیمه گفتند؛ کافی است. رفتیم باشگاه و قرارداد ۳ ساله بستیم. شما خودتان می‌دانید وقتی از جایی به یک جای جدید می‌روید زمان می‌برد تا با جو آنجا آشنا شوید، خداراشکر من خیلی زود در چارلتون شرایط بازی پیدا کردم اما متاسفانه در یک ماهه اول پدرم را از دست دادم.

وقتی برای همراهی تیم ملی برای بازی با اتریش به فرودگاه لندن رفتم فهمیدم که پدرم فوت کرده است. بعد از آن دیگر به اردوی تیم ملی نرفتم و آمدم ایران. نزدیک ۲ هفته‌ای از باشگاه اجازه گرفتم، آن اتفاق باعث شد با وجود اینکه یک ماه اول خیلی خوب تمرین کرده بودم از ترکیب اصلی دور شوم. دوباره تا خودم را پیدا کنم، بازی‌های ۲۰۰۰ لبنان شروع شد و من یک ماه از تیم دور شدم. اول به اردوی آلمان تیم ملی رفتیم و بعد جام ملت‌ها برگزار شد. تیم‌های اروپایی را هم شما می‌دانید اگر یک هفته در تمرینات نباشید، جایت را از دست خواهی داد، بعد از برگشت مصدومیت یک ماهه هم داشتم. بعد از این قضایا یک بازی ۲۰ دقیقه‌ای توانستم انجام دهم، چند بازی هم جزو ذخیره‌ها بودم تا اینکه فصل تمام شد. چون قرارداد ۳ ساله داشتم مربی تیم گفت ما می‌توانیم تو را به یک تیم لیگ یک قرض دهیم ۲-۳ ماه بازی کنی، مجدد برگردی که دوباره قبول نکردم و به تهران آمدم. دیگر از آن سال به بعد تا الان با پرسپولیس هستم. مسئله مالی اصلا مطرح نبود چون قراردادم خوب بسته شده بود در حالی که اگر می‌ماندم خیلی بهتر هم بود، متاسفانه ۲ تصمیم غلط گرفتم، در حالی که باید می‌ماندم و تلاش می‌کردم و موقعیت و جایگاهم را به دست می‌آوردم.

 * بعد از شما فقط آندو توانست در لیگ برتر انگلیس بازی کند.
بله آندو در انگلیس خیلی خوب بازی کرد. من بهتر از اینها می‌توانستم از خودم استفاده کنم و آن انتظاری که از من می‌رفت برآورده نشد.

* اگر کریم باقری الان در فوتبال ما متولد می‌شد در چه سطح از فوتبال دنیا می‌توانست بازی کند؟
اگر موقعیت آن موقع را داشتم، ۱۰۰ درصد استفاده بهتری می‌کردم، آن موقع تجارب الان را نداشتم و بعضی تصمیماتی را گرفتم که به نفعم نبود. در آن مقطع مدیربرنامه خوب و راهنمای خوبی کنارم نبود، الان خداراشکر اکثرا آگاه هستند و مدیربرنامه دارند و شرایط بهتر از الان است.

* با این تجربه، برای مربیگری چه آینده‌ای برای خودتان می‌بینید؟
عجله‌ای ندارم، مربیگری خیلی فرق می‌کند، باید خیلی چیزها را یاد گرفت، من هم هیچ عجله‌ای ندارم که بخواهم سرمربی شوم. با اتفاقاتی که در آینده رخ می‌دهد باید ببینم روزی می‌توانم سرمربی باشم یا نه.

* دوست دارید از پرسپولیس شروع کنید؟
فعلا در پرسپولیس به عنوان مربی هستم، اگر روزی بخواهم سرمربی باشم باید از تیم‌هایی که متوسط هستند شروع کنم تا خودم را محک بزنم تا ببینم قابلیت اداره یک تیم را دارم یا نه. کار سختی است.

* در همین مقطع اگر به شما پیشنهاد سرمربیگری پرسپولیس بدهند قبول می‌کنید؟
نه به هیچ وجه.

* خیلی از مربیان هستند که همین راه را آمدند و یک شبه سرمربی شدند!
من با خیلی‌ها کار ندارم، من برنامه و دیدگاه خودم را دارم و دوست دارم پله پله جلو بروم. باید دید در سال‌های دور چه اتفاقی می‌افتد. دوست دارم اگر سرمربی هم شدم از تیم‌های متوسط شروع کنم.

* چند شب پیش پژمان جمشیدی مهمان دورهمی بود و صحبت‌هایی کرد. پژمان می‌گفت؛ آقای پروین اصلا تذکری به شما نمی‌داد و فقط به حامد کاویانپور گیر می‌داد!
بله آن برنامه را دیدم، نه آقای پروین از من حساب نمی‌برد، من چیزهایی که می‌خواست را خود به خود انجام می‌دادم، اگر جلو می‌رفتم این را می‌دانستم که باید برمی‌گردم سر جایم، این کارها را که می‌کردم علی‌آقا خوشش می‌آمد و به همه می‌گفت بدون اینکه مربی بگوید کار خودش را می‌کند. آن سال حامد جزو بازیکنان خیلی خوب پرسپولیس بود و من فکر می‌کنم حامد در فوتبال به حقش نرسید و خیلی بهتر از اینها می‌توانست باشد ولی بعضی اتفاقات می‌افتد که آدم خودش نمی‌خواهد. ضمن اینکه من ندیدم که علی‌آقا کسی را زیاد تحویل بگیرد.

* پروین واقعا توصیه فنی هم می‌کرد؟
بله سرمربی بود و توصیه فنی می‌کرد، علی‌آقا خصوصیات خاص خودش را داشت، اکثر آنهایی که با او کار کرده‌اند می‌دانند او شاید مثل برخی نتواند حرف‌های قلمبه و سلمبه بزند اما حرف‌های خاص خودش را داشت که در هیچ مربی دیگری ندیدم و مدل خاص خودش را داشت.

* بهترین مربی که با او کار کردید؟
در تمام تیم‌هایی که بودم تمام تلاش مربیان این بود که بهترین کار را انجام دهند اما نتایج خوب برای همه مربیان اتفاق نمی‌افتد، شاید فقط برای ۳-۴ سال برای مربیانم اتفاقات خوب افتاده است، ولی همه آنها تمام تلاش‌شان را هم برای من و هم برای سایر بازیکنان می‌کردند. من از همه‌ آنها ممنونم چون برای من خیلی زحمت کشیدند چه از زمانی که تبریز بودم و چه زمانی که در تهران بودم همه آنها برای من زحمت کشیدند.

* کدام مربی را الگوی خودتان در امر مربیگری قرار می‌دهید؟
سعی می‌کنم از تمام مربیانی که با آنها کار کردم مسائلی را که می‌دیدم در تیم نتیجه می‌داد آنها را بیشتر استفاده کنم، از هر مربی یک نکته‌ یاد گرفته‌ام.

* هم دوره‌ای‌هایت را مربیان خوبی می‌دانی؟
هم‌دوره‌های من اکثرا در لیگ مربیگری کرده و می‌کنند، از علی دایی گرفته تا علی کریمی، یحیی گل‌محمدی، علی منصوریان و خداداد که یک مقطعی کار می‌کرد. شرایط سختی است، شاید شما ۲ بازی مربیگری کنید، بازی سوم شما را نخواهند، کار مربیگری همین است، تغییر و تحولات در کار زیاد است، ولی من فکر می‌کنم این رویه خوب پیش می‌رود که ما به مربیان جوان‌مان اعتماد کنیم، به آنها کار دهیم و باورشان کنیم که می‌توانند. شاید این عقیده باشد که مربیان خارجی بهتر از ما هستند، می‌گویند اینها از یک کشور اروپایی آمدند پس کارشان بهتر است. در حالی که من تفاوت زیادی نمی‌بینم چرا که هر جای دنیا هم که بروید همین تمرینات را انجام می‌دهند. در بارسلونا هم از کناره‌ها سانتر می‌کنند، شوت می‌زنند، کارها زیاد فرق نمی‌کند، دیدگاه و رفتار و مدیریت‌شان هست که فرق می‌کند، شاید این مدیریت‌ها و دیدگاه‌های خارجی‌ها را با ما متمایز کرده وگرنه دانش مربی ما با خارجی‌ها هیچ فرقی ندارد، چون آموزش که داده می‌شود هم مربیان ما و هم مربیان خارجی به یک نحو آموزش داده می‌شوند.

* یکسری‌ها می‌گویند مربی ایرانی مخصوصا جوانترها اصلا فلسفه و سبک خاصی ندارند و فقط می‌خواهند روی نیمکت بنشینند!
شما بازی می‌کنید و یک دفعه سرمربی می‌شوید، این کار شاید از ۱۰ مورد به یک مورد روی خوش نشان دهد، ولی در اکثر موارد وقتی شما یک شبه سرمربی شدید ۵-۶ بازی خوب نتیجه می‌گیرید اما وقتی چند باخت می‌دهید برکنار شده و بعد از آن شاید ۵-۶ سال طول بکشد که به این چرخه برگردید. اگر بتوانید در این ۵-۶ سال از تیم‌های کوچک شروع کنید و جلو بیایید بهتر جواب خواهید گرفت.

 * با توجه به اینکه شما تبریزی هستید، فوتبال تبریز چند سالی است که ستاره‌ای ندارد؛ دلیلش چیست؟
آن سال‌ها که ما بازی می‌کردیم زمین‌ خاکی‌های تبریز معروف بود، هر محله یک زمین خاکی خوب داشت و مسابقات پنجشنبه و جمعه برگزار می‌شد و تیم‌ها با هم مسابقه می‌دادند و همیشه شلوغ بود، از این زمین‌های خاکی بازیکنان خوبی بیرون می‌آمدند، ولی متاسفانه آن بچه‌های ۲۰ سال پیش دیگر خبری نیست و آن زمین‌های خاکی هم نیستند. دیگر آن بازیکنان با استعداد در بچه‌های الان نیستند، فکر می‌کنم از ۱۰بچه‌ای که آن زمان دوست داشت بازی کند، الان یک بچه هم علاقه‌ای به بازی فوتبال ندارد. الان چیزهای دیگری اطراف بچه‌های ۱۰-۱۵ سال را گرفته و آنها ترجیح می‌دهند با کامپیوتر کار کنند. آن موقع بچه از مدرسه بیرون می‌آمد فقط فوتبال بازی می‌کرد، شما الان در کوچه نمی‌بینید که بچه‌ای فوتبال بازی کند، طوری شده که الان بچه کوچه نمی‌رود که خدای نکرده اتفاقی بیفتد.

* اکثر باشگاه‌های تبریز هم سراغ بازیکنان بومی هم نمی‌روند.
این مسئله همه جا هست، اگر شما در شهر خودت بازیکن خوب باشد انتخاب می‌کنی و حتی شاید با قیمت پایین‌تر هم بتوانید بازیکن بگیرید که هم برای باشگاه خوب است و هم برای استان اما متاسفانه بازیکن خوبی و مستعد در تبریز کم دیده می‌شود. شما در همین تیم تراکتورسازی، یا ماشین‌سازی و شهرداری تبریز خیلی کم بازیکن تبریزی مستعد پیدا می‌کنید.

* فکر نمی‌کنید این مسئله برای آینده فوتبال تبریز بد باشد؟
متاسفانه در تبریز و اطراف آذربایجان را ببینید بازیکن فوتبال کم است.

* الان مازندران جای تبریز را گرفته است؟
صددرصد. الان شما همه تیم‌ها را ببینید ۵-۶ بازیکن شمالی دارند.

* در این یکی دو سال اخیر به شما پیشنهاد سرمربیگری تراکتورسازی داده نشد؟
خیر، من در این سطح نیستم که پیشنهاد سرمربیگری تراکتورسازی را داشته باشم. من خودم را می‌گویم، اصلا نباید این پیشنهاد داده شود، هر کس باید سر جای خودش باشد و کارش را بکند، تقریبا تا یک سال پیش هم با تراکتورسازی ارتباط داشتم، آن موقع که سردار جعفری بودند و با هم صحبت می‌کردیم. بعد از ایشان هم آقای عباسی بودند با ایشان در تماس بودم، اما الان دیگر ارتباطی با تراکتورسازی ندارم.

* فکر می‌کنید ورود مربیان ترکیه‌ای برای فوتبال ما می‌تواند مثبت باشد؟
ببینید نه ترکیه‌ای، شما از هر جا مربی خوب بیاورید می‌تواند تاثیرگذار باشد، شما ببینید در تیم ملی آقای کی‌روش، در استقلال آقای شفر و در پرسپولیس آقای برانکو، کارهایی کرده‌اند که اثرات آن را در فوتبال ایران می‌بینند. مردم در پرسپولیس و استقلال تغییر و تحولات را می‌بینند، حالا این مربیان چه از ترکیه یا جای دیگر باشند می‌توانند تاثیر و تغییر و تحول ایجاد کنند.

* در پرسپولیس فعلی در چه پستی نیاز به تقویت داشت که نشد؟
ما اگر بتوانیم فوروارد بگیریم خوب است که متاسفانه نشد. در بقیه پست‌ها بازیکن داریم، ولی فوروارد همین ۲ نفر را داریم، اگر یکی از آنها مصدوم شود مجبوریم از وحید امیری استفاده کنیم.

* در پست مهاجم آقای گل دارید که به تیم ملی دعوت نمی‌شود؟
درست است که علیپور امسال واقعا شرایط خیلی فوق‌العاده داشته و فکر می‌کنم پتانسیل بیشتر از این هم دارد، ولی در تیم ملی فورواردهای ما را ببینید، شرایط‌شان اینطور است که الان ۲-۳ سال کنار هم هستند، سردار آزمون، قوچان‌نژاد، انصاری‌فرد و جهانبخش همه در اروپا شرایط خوبی دارند. غیر از سردار آزمون که امسال شرایطش خوب نیست ولی بقیه شرایط ایده‌آلی دارند، خودتان می‌دانید که باید چند تا فوروارد باشند و شاید بیشتر از این هم امکانش نباشد، ما هم باید خودمان را جای سرمربی بگذاریم و ایشان هم نظرات و سلیقه خودشان را دارند. من فکر می‌کنم علیپور اگر همین‌طور ادامه دهد، چنانچه در این مقطع هم نشود، چون سن و سالش طوری هست که می‌تواند در آینده موفق شود، نباید ناامید شود، باید همینطور ادامه بدهد و تلاش کند تا بتواند مربی تیم ملی را قانع کند که او را دعوت کنند.

* شما در پرسپولیس فعلی بازیکنی را می‌بینید که در اروپا بازی کند؟
نه نمی‌بینم.

* در تیم ملی چطور، بازیکنی هست که بتواند بعد از جام جهانی به اروپا برود؟
به شرط اینکه در این ۳ بازی، بازی‌های خوبی انجام دهند.

* بعضی‌ها می‌گویند سبک بازی تیم ملی طوری است که اجازه نمی‌دهد بازیکنی خلاقیت خودش را نشان دهد؟
تیم‌های اروپایی مدافع هم می‌گیرند و شاید یک بازیکن شاخص دفاع ما را اروپایی‌ها گرفتند. دیدید ما جلوی آرژانتین چند موقعیت داشتیم و اگر در این ۳ بازی بازیکنان بتوانند خودشان را نشان دهند می‌توانند موفق باشند، چون آنجا باشگاه‌های زیادی بازی‌ها را زیر نظر می‌گیرند.

 * شما روسیه می‌روید؟
نه، ترجیح می‌دهم از تلویزیون بازی‌ها را ببینم.

* شما طرفدار پروپاقرص رئال مادرید هستید؟ چرا تیم‌تان تا این حد اُفت کرده است؟
تیم‌های بزرگ معمولاً چند بازی نتیجه نگیرند، حرف و حدیث زیاد می‌شود، اما رئال موفق خواهد شد.

* شما جای پرس بودید زیدان را نگه می‌داشتید؟
بله، با زیدان جام‌های خوبی گرفتند و در مقطعی تیم اُفت می‌کند، ولی الان رو به جلو حرکت می‌کند.

* زیدان زود سرمربی نشد؟
آنجا فرق می‌کند. شما در دنیا یک زیدان بیشتر ندارید، شرایطی را به وجود آوردند که او از تیم‌های پایه بیاید و از ۱۰ نفر شاید یکی مثل زیدان باشد که سریع سرمربی شود و نتایج خوبی بگیرد. شاید هم‌دوره‌‌ای‌هایش را بیاورند این اتفاق نیفتد، ولی خدا خواست برای زیدان این اتفاق افتاد، البته استحقاقش را هم داشت.

تانی کال

برنامه نود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *