رؤیاها زمینهی شکلگیری اهداف و آیندهی انسانها هستند. این آرزوها و خیالها همان محرکی هستند که مسیر انسان را در زندگی تعیین میکنند؛ مسیری که میتواند به اندوه و ناامیدی یا خوشی و سعادت ختم شود. La La Land «لا لا لند» موزیکالی عاشقانه است که سعی دارد این موضوع را در قالب یک اثر بهیادماندنی به مخاطب خود نشان دهد. دیمین شزل (Damien Chazellee) با ساخت فیلم سینمایی «شلاق» ثابت کرد که میتوانیم او را بهعنوان یکی از کارگردانان نوظهور و بااستعداد کنونی هالیوود بشناسیم. «شلاق» موزیکالی زیبا و خوشساخت است که جای تحسین فراوانی هم دارد اما «لا لا لند» فراتر نیز رفته است. اثری که پیشرفت و شکوفایی بیشتر این کارگردان جوان را در آن میتوان حس کرد. این فیلم برخلاف بسیاری از آثار هالیوودی عصر حاضر، نمیخواهد با ادعاهای گزاف و توخالی وقت بیننده را هدر دهد؛ بلکه میخواهد قصهی یک عشق رؤیایی را به صورت ساده و دلنشین برای مخاطب خود روایت کند. با سینماگیمفا در ادامه همراه باشید.
از همان سکانس آغازین فیلم که ازدحام و ترافیک اتومبیلها را در بزرگراه نشان میدهد و ترانهای که در همان ابتدا خوانده میشود، فیلم میخواهد به بیننده بگوید که با یک اثر موزیکال وفادار به عناوین کلاسیک این سبک روبهرو است. عنصری که در ادامه و تقریباً در تکتک سکانسهای فیلم خودنمایی میکند.
لا لا لند ماجرای دو فرد با نامهای میا و سباستین را روایت میکند. میا میخواهد تبدیل به یک بازیگر مشهور شود و سباستین در آرزوی تأسیس یک کلوب مختص جاز و نجات این سبک است. هر دو شخص ذکرشده در زندگی خود پی رؤیاهایی هستند که آیندهی آنان را میسازد. میا و سباستین بر اساس کلیشههای معروف فیلمهای عاشقانه، در فیلم چندین بار با هم دیدار میکنند که اولین دیدار آنها هم به همان سکانس آغازین فیلم بازمیگردد. عشق میان این دو شخصیت سریعاً شکل نمیگیرد، بلکه پس از چند دیدار تصادفی، این عشق به اوج خود میرسد. تأثیر این دو شخصیت بر روی هم تا جایی است که سرچشمهی امید را در زندگی هر دوی آنها دوباره جاری میکند. بازی رایان گاسلینگ (Ryan Gosling) و اِما استون (Emma Stone) در نقش دو شخصیت اصلی به باورپذیری عشق آنها در فیلم کمک به سزایی میکند. گاسلینگ و استون در تک تک سکانسهای خود در فیلم بهصورت چشمگیری نقشآفرینی کردهاند و حتی رقصها و آوازهایی مثالزدنی را به نمایش گذاشتهاند؛ اما نکتهی قابلتوجه دربارهی بازی استون و گاسلینگ در فیلم، مربوط به هماهنگی و ترکیب فوقالعادهی آنها است. ترکیبی که در بین آثار چند سال اخیر پیشتازی میکند. در واقع، این دو بازیگر در فیلم یک زوج بهیادماندنی را به همگان نشان دادهاند. زوجی که روح و قلب فیلم را تشکیل داده و بیننده را مسحور خود میکنند. مشخص است که کارگردان کاملاً بر این مسئله واقف بوده که چگونه از بازیگران خود بازی بگیرد و بازیگران نیز این حس متقابل را بهخوبی انجام دادهاند.
فیلمنامهی «لا لا لند» شاید انقلابی نباشد؛ اما بهسادگی سعی کرده روایتی کم نقص را ارائه دهد. موضوع اصلی فیلم که دربارهی رؤیاها است، در کنار یک ماجرای عاشقانه ناب، بیننده را جذب خود میکند و او را در بعضی از سکانسها شگفتزده میسازد. به نظر میرسد که دیمین شزل در این اثر یک عاشقانه رؤیایی را که از افکارش نشات میگرفته، روایت کرده است. با این حال، نقطهی قوت کار او این است که با کارگردانی دقیق و هنرمندانه سکانسها و بهرهگیری از عناصر دیگر، سعی داشته تا نتیجهی کار دلچسبتر شود و اندک ضعفهای فیلمنامه را هم بپوشاند. فیلمنامهای که میتوانست تا حدودی عمیقتر و دارای دیالوگهای محکمتری باشد؛ اما عاملی که در رفع این مشکل و کارگردانی بینقص کارگردان به او کمک کرده، درک کاملش از موضوع و تسلط و چیرگی او بر فیلم و کارش بوده است.
در راستای موزیکال بودن فیلم، طبیعی است که با ترانهها و موسیقیهای باکیفیت فراوانی مواجه باشیم. موسیقیهایی که بیانگر ذوق و قریحهی جاستین هورویتز (Justin Hurwitz)، آهنگساز فیلم، هستند و شوق و علاقهی دیمین شزل به موسیقی جاز را نشان میدهند؛ علاقهای که او در گذشته در فیلم «شلاق» نیز نشان داده بود. موسیقی در تک تک سکانسهای فیلم مخاطب را همراهی میکند و لحظاتی شنیدنی برای او رقم میزند. قطعههای «City Of Stars» و « Audition» بهترین ترانههای فیلم هستند که استفاده و اجرای آنها در فیلم بینظیر بوده است. «شهر ستارگان» قطعهای است که میتواند تا سالیان دراز در ذهنها باقی بماند و خود را در زمرهی ترانههای ماندگار آثار موزیکال تاریخ سینما قرار دهد. «آزمون بازیگری» هم یک قطعهی زیبا و دوستداشتنی است که پیام و هدف فیلم را با زبانی شاعرانه و احساسی بیان میکند. عملکرد اما استون و رایان گاسلینگ در اجرای این دو قطعه، فوقالعاده است و نمیتوان از آن چشمپوشی کرد.
موسیقی فیلم در کنار دیگر اجزای آن، یک هارمونی بدیع و نغز ساخته است که آن را در بسیاری از صحنههای فیلم میتوان مشاهده کرد. از جمله این سکانسها که در «لا لا لند» فراوان یافت میشود، میتوان به صحنهای که سباستین با پیانو آن آهنگ شنیدنی و احساسی را مینوازد و نیروی خاصی (بخوانید عشق) در همین لحظه میا را به آوای جادویی پیانو و شخصیت سباستین جذب میکند، اشاره کرد. موسیقی، کارگردانی، بازی هنرمندان و فیلمبرداری در این سکانس رؤیایی است. همهی موارد ذکرشده در این صحنه ( از کارگردانی گرفته تا فیلمبرداری)، ذهن و احساس بیننده را معطوف دو شخصیت اصلی و آن موسیقی میسازد و عناصر غیرضروری و بیاهمیت دیگر را تاریک و محو میکند.
در طول مدتزمان فیلم، بیننده معطوف طراحی محیط و طراحی لباس استثنایی فیلم میشود. بهصورت کلی، میزانسن فیلم بسیار خوب و حرفهای کار شده است و فضای فیلم را بهخوبی برای پیکرهی داستان محیا کرده است. در این میان بدون شک یکی از نقاط قوت فیلم، فیلمبرداری فوقالعادهی آن است. فیلمبردار فیلم با درک شرایط و موقعیت فیلم، نماهای خیرهکنندهای را از شهر لوسآنجلس ثبت کرده است که در تمامی آنها مناظر دیدنی و سرشار از رنگهای مجذوبکننده دیده میشود. همچنین استفادهی درست از کلوزشاتها و گاهی لانگشاتهای متعدد، باعث شده تا بیننده در مکان مناسب محو این چشمانداز بصری زیبای فیلم شود و همچنین از زیبایی گریم و طراحی لباسهای فیلم هم بهرهی مضاعفی ببرد. تماشای تلالوی ستارگان شهر لوسآنجلس و ترکیب آن با خواندن «شهر ستارگان»، تصوری شیرین و دلپذیر به ارمغان میآورد.
عاملی که ارزش «لا لا لند» را دوچندان میکند، پایان آن است؛ پایانی که فیلم را به یک شاهکار تبدیل میکند و این امید را میدهد که این اثر در سالیان متمادی در میان برترین موزیکالها قرار گیرد و به فیلمی ماندگار بدل گردد. لحظههای پایانی فیلم علاوه بر وزن سنگین و احساسی فوقالعادهای که دارد، شامل یک فلش بک شگفتانگیز هم میشود. کارگردان به طرز فوقالعادهای پیامی را که میخواهد در طول فیلم بگوید، در این سکانس گنجانده است و مهمتر از آن، موفق شده این خواسته را در قالب یک اثر سینمایی بهخوبی تصویر کند.
در کلام آخر، لا لا لند یک ادای دین تحسینبرانگیز و بهیادماندنی از آثار کلاسیک سبک موزیکال است. فیلمی که مخاطب را دو ساعت از دنیای خود خارج کرده و او را به دنیای رؤیایی فیلم هدایت میکند تا در این روایت عاشقانه غرق شود. «لا لا لند» بهخوبی نشان میدهد که یک عشق در اوج رؤیایی بودنش، میتواند واقعی هم باشد. اگر از علاقهمندان فیلمهای موزیکال هستید، در دیدن La La Land ثانیهای درنگ نکنید؛ هرچند که این فیلم میتواند برای افرادی که به اینگونه آثار علاقهی زیادی هم ندارند، سرگرمکننده باشد. هر فردی رؤیایی دارد، لا لا لند را ببینید و در تکاپو و جستوجوی رؤیای حقیقی خود بشتابید.
توسط محمد زمانی
گیمفا