روشنایی منشاء قدرت است و تاریکی دشمن آن، بازی دستینی 2 (Destiny 2) ترکیبی از زیبایی و البته داستانی سطحی است که سعی دارد تا بازیکن را به همراه دوستانش درگیر روایتی احساسی کند که هرچند با میانپردههای زیبا، قدرت خلق انیمشینها را به نمایش میگذارد، اما به غیر از چند صحنهی انگشتشمار نمیتواند روایتی قوی را ارائه دهد. داستان بازی، وقایع بعد از بستهالحاقی Destiny: Rise of Ironرا روایت میکند، جایی که به دنبال حمله لژیونهای سرخ، آخرین شهر به تسخیر آنها در آمده و با مسدود شدن نور یا Light، گاردینها قدرت خود را از دست داده و پا به فرار گذاشتهاند. چند سکانس آغازین بازی Destiny 2 پر هیجان است و به ویژه برای طرفداران مجموعه درگیر کننده؛ جایی که اوج ناامیدی را در کلمات گاست میشنوید و با موسیقی فوقالعادهای به دنبال راهی برای نجات خود میگردید. تکه تکه شدن اتحادی دیرینه و پخش شدن گاردینهایی که اکنون دیگر نور در وجود آنها نیست، تا قدرت بگیرند، عصارهی اصلی داستان دستینی 2 را تشکیل میدهد. برخلاف شروعی خوب، حقیقت این است که Destiny 2 به مرور پیوستگی لازم برای داستانی منسجم را از دست میدهد و بیشتر به فیلمهای سینمایی سطحی شباهت پیدا میکند. یکی از مسائلی که بازی با آن دست و پنجه نرم میکند و در ادامه بازیکن را نیز در گیر خود میکند، صفحات بارگذاری طولانیای است که زمان مفید اوقات فراغت شما را به گروگان گرفته و تا جایی پیش میرود که گاهی حتی لودینگهای عادی چند دقیقه به طول میانجامد.
یکی از دلایل این لودینگهای طولانی مربوط به تماما آنلاین بودن بازی Destiny 2 میشود که حتی در روز ابتدای انتشار به دلیل مشکلات موجود در سرورها مانع انجام بازی توسط ما و بازیکنان مشتاق شد. این لودینگها خود دلیلی هستند تا بازیکن نتواند به دلیل وقفه ایجاد شده، ارتباط لازم را با خط داستانی داشته باشد. بانجی نتوانسته داستانی عمیق را برای دومین شماره Destiny به بازیکنان ارائه دهد و اگر هم موفقیتی را در بخش داستانی شاهد باشیم، به دلیل همراه شدن آن با صداگذاری، تصاویر پرهیجان و به ویژه موسیقی فوقالعاده آن است. دومین Destiny گاهی بیشتر شبیه به فیلمهای هالیوودی ابر قهرمانانه میشود و تنها قصد دارد با ارائه صحنههایی به اصطلاح هیجانانگیز و عظیم، آدرنالین بازیکن را افزایش دهد که حتی در این رابطه نیز موفق نبوده و زمانی که انتظار یک نبرد بزرگ دیگر را با سایر گاردینها دارید، شاهد نمایش تیتراژ پایانی خواهید بود. بخش داستانی در صورتی که ماموریتهای جانبی و رویدادهای عمومی را فاکتور بگیریم، کوتاه است و سطح پایین قدرت شما، تنها مانعتان برای تمام کردن زودهنگام بازی است.
البته نباید فراموش کرد که دستینی ۲، یک شوتر تمام عیار با المانهای لازم برای درگیر کردن بازیکنان است. وجود رگههایی از نقشآفرینی در این بازی و ترکیب آن با ویژگیهای آنلاین باعث شده تا در طول تجربه دستینی ۲ هیچگاه احساس خستگی نکنید. دستینی ۲ همچنان گیمپلی شلوغی دارد و از آسمان و زمین شاهد بارش دشمنان روی سر خود خواهید بود. دشمنان هرچند تنوع زیادی دارند و در حقیقت زمانی که وارد هر یک از قمر یا سیارهها میشوید با دشمنی جدید با ظاهر متفاوت روبرو میشوید، اما حقیقت این است که به شخصه زمانی که از شوق تماشای گرافیک زیبا و محیطهای متنوعی بازی عبور کردم، ظاهر و رفتار دشمنان -اگر بخواهیم اولین Destiny را فاکتور بگیریم- من را به یاد بازیهایی مانند سری Infamous، به ویژه نسخه اول و دوم انداخت. در سری اینفیموس نیز دشمنان تنوع زیادی دارند و از آسمان به ناگاه در مقابل شما ظاهر میشدند و تا دلتان بخواهد شما را نوازش میکردند. اما آنچه وجود این دشمنان متنوع را در انحصاری پلیاستیشن خام و بیمعنا میکرد، تغییر نکردن رفتار و نوع حمله کردن آنها بود. دشمنان Destiny 2 از نظر ظاهر تفاوت زیادی با یکدیگر دارند، اما زمانی که به رفتار آنها توجه میکنید، خالی از هوش هستند و تنها به رها کردن چند تیر به سمت شما فکر میکنند. موضوع اینجاست که این به اصطلاح خنگ بودن دشمنان به ویژه از میانه بازی خودنمایی میکند و تنها و بدون هدف باید سلاحهای متنوع و البته شیک بازی را بردارید و سعی کنید تا تک تک آنها را از دم تیغ بگذرانید.
نباید فراموش کرد که ذات بازیهایی مانند Destiny 2 با بازیهای شوتری مانند Battlefied یا Call of Duty متفاوت است و وجود دشمنانی با ظاهرهای متفاوت در بازی هایی مانند Destiny 2 امری طبیعی محسوب میشود. هر یک از نژادها، نیرویی منحصر به فرد دارند که نمونه مشابه آن را میتوانید در نژاد دیگر پیدا کنید و همین موضوع است که هیچ یک از نژادها را آنچنان که باید منحصر به فرد نمیکند. البته نمیخواهم این شباهتها را به عنوان نکتهای منفی برای بازی قلمداد کنم و حتی تنوع دشمنان را علیرغم رفتارهای مشابهشان مثبت میدانم، زیرا همین تفاوتهای جزئی مانند پرش لژیونها یا منفجر شدن Vexها و نامرئی شدن برخی از دشمنان باعث میشود تا به ویژه در حالتهای PvE یا همان بازیکن در مقابل محیط، دشمنان زیادی را برای رویارویی شاهد باشیم.
دستینی ۲ از نظر شخصیسازی سلاحها، لباسها و در مجموع هر آیتم یا وسیلهای آنقدر متنوع است که لحظهای احساس تکراری شدن سلاحی را نخواهید داشت. بازی بالانس مناسبی در ارائه پوششها، سلاحها و حتی وسیله نقلیه دارد و در زمانی که احساس میکنید نیاز به سلاحی جدید دارید، سلاح مورد نظر را در مقابلتان قرار میدهد. همین موضوع هرچند چالش گشت و گذار در محیطهای بازی را بیمعنا میکند، اما از نظر روند بازی پیوستگی لازم را ایجاد کرده و حتی روند بازی را آسان میکند. البته نبود تنظیماتی برای افزایش چالشها باعث شده تا بازیکنان حرفهای آنچنان که باید درگیر کمپین بازی نشوند و بخش داستانی دستینی ۲ بیشتر برای مخاطبین عام محصولی مناسب باشد. امکان انجام مراحل با سایر بازیکنان در حالت Co-op دیگر تجربهی فوقالعادهای است که حتما باید آن را با دوستانتان تجربه کنید. حالت Co-op بازی، روان و بدون مشکل است و اگر یک اینترنت پایدار داشته باشید و اکتیویژن و بانجی به پشتیانی و بهبود سرورها ادامه دهند، میتوانید با ورود به Clan و انجام ماموریتها در کنار دوستان خود، نه تنها از یک بازی آنلاین لذت ببرید، بلکه امتیازها و جوایز بهتری را نیز به دست بیاورید.
وسایل نقلیه زیبا، دشمنان متنوع و ماموریتهای جانبی پر تعدادی که در انواع و اقسام و با اهداف متفاوتی در انتظار بازیکنان است، از دیگر جذابیتهای ساخته بانجی به حساب میآید. بازی مانند سابق سه کلاس اصلی هانتر، وارلاک و تایتان را در اختیارتان میگذارد و هر یک از کلاسها دارای تفاوتهایی در قدرت و عملکرد هستند. مانند اولین نسخه در دستینی ۲ نیز هر کلاس دارای چند قدرت منحصر به فرد است که با بازی کردن و ورود به EDZ میتوانید آنها را به مرور آزاد کنید و نهایت لذت را از سوپر شارژها ببرید. تغییر دوربین از اول شخص به سوم شخص، حرکات نمایش زیبا برای ارتباط بیشتر بازیکنان، ماموریتهایی داینامیک که به صورت هفتگی برگزار میشوند، تنوع در گیمپلی که سازندگان به صورت ماهرانهای به مرور در مقابلتان میگذارند و در انتها انبوهی از سلاحها در انواع مختلف از معمول بگیرید تا افسانهای دلیلی است بر تنوعی که از آن سخن گفتم و مهارت بازیسازان بانجی را در خلق اثری متنوع و با سوپرایزهای زیاد نشان میدهد.
اما حالت PvP اینبار با تغییراتی به بازی دستینی ۲ آمده است. دیگر برخلاف شماره اول که سه حالت مختلف را تا پشتیبانی از ۱۲ بازیکن به صورت همزمان شاهد بودیم، این بار بازیها به صورت 4v4 در دسترس بازیکنان است که بخشهای مختلف مانند تسخیر یک منطقه یا حالتی مشابه با TDM با نام Clash دارد. یکی دیگر از بخشهای حالت PvP که در Crucible در دسترستان است، حالت رقابتی است که چند راند مختلف دارد. تغییر در حالت کنترل زون و HUD بخش چندنفره از جمله تغییراتی مفیدی هستند که میتوان به آن اشاره کرد. البته هنوز هم رویدادهای عمومی که در هر یک از سیارهها انجام میگیرد و حالت استرایک که در آن با سایر بازیکنان به نبرد باس قدرتمندی میروید، در بازی حضور دارد که بازیکنان میتوانند در قالب پارتی یا به صورت تک نفره وارد آن شده و با همکاری سایر بازیکنان از پس قوی ترینها بر بیایند. به طور خلاصه بخش آنلاین به صورت بازیکن در مقابل بازیکن و با بازیکن در مقابل محیط است که در حالت اول شما باید به نبردی رو در رو و در قالب دو تیم چهار نفره به مصاف یکدیگر بروید. حالت PvP یا همان Crucible، تغییرات مثبتی از جمله کوتاهتر شدن مبارزات را دارد و در کنار مناسب بودن برای بازیکنان مبتدی، بازیکان حرفهای نیز میتوانند از تجربه آن لذت ببرند. بازی فعلا ۸ نقشه آنلاین و ۶ حالت PvP دارد که باتوجه به سایر بخشها از جمله PvE مناسب است.
حالت بازیکن در برابر محیط اما رویدادهای مهمی را شامل میشود که در آن باید با سایر بازیکنان به نبرد با هوش مصنوعی بروید. در کنار حالت ونگارد استرایک که نوع آسان PvE است، حالت نایتفال استرایک نیز در بازی حضور دارد که تمام کردن آن نیازمند ارتباط مناسب بازیکنان با یکدیگر است. اما Leviathan Raid، رویدادی است که باید حتما تجربه کنید و مناسب بازیکنهایی با قدرت بیشتر از ۲۷۰ است. در این رویداد استیجهای مختلفی وجود دارد و از نظر تنوع محیطی و مکانهایی که بازی در آن انجام میشود منحصر به فرد است. تمام کردن حالت Raid یکی از چالشهای جدی بازیکنان محسوب میشود. Leviathan Raid همچنین دارای پازلهایی است که به عنوان مثال در Castellum، اولین استیج باید سعی کنید تا آن را حل کنید. در مجموع بخش چند نفره با قدرت پتانسیل محبوب شدن میان بازیکنان را دارد و به ویژه با حضور در Clan میتوانید با سایر بازیکنان هرچه بیشتر درگیر این بخش شوید. سرورهای بازی هرچند در اولین روز مشکلاتی داشتند، اما در ادامه به ویژه برای بازیکنان ایرانی نیز مناسب هستند و در زمینه پینگ احتمالا مشکلی نخواهید داشت. به شخصه هنوزم علاقه دارم که مدت زیادی را در حالتهای PvP و PvE سپری کنم.
وقتی صحبت از یک بازی AAA میشود بدون شک گرافیک یکی از شاخصههایی است که مورد توجه قرار میگیرد. پرش جرقههای ناشی از جوشکاری سفینه، دود برخواسته از مرگ لژیونهای سرخ و شگفتیای که هر یک از مکانهای بازی در شما ایجاد میکند، دومین Destiny را پرجزئیات کرده است. بازی در مکانهای متفاوتی انجام میشود و در حقیقت همانطور که اشاره شد شاهد محیطهایی چون معدن یا مناطق آخرالزمانی هستیم. طراحی شخصیتها، کیفیت بافتها، انیمیشنسازی و دقت به جزئیاتی مثل سایهزنی و به ویژه نورپردازی به شکل استادانهای انجام شده است. زمانی که سوپرشارژ خود را آزاد میکنید، زیبایی نمایش انرژیای که قهرمان را فرار میگیرد، چشمانتان را نوازش میکند و در یک کلام فوقالعاده است. با هر ضربهای که به دشمنان پرشمار و متنوع بازی وارد میکنید، قادر به تماشای زیباییای که جهان بازی را فراگرفته هستید. اینکه به سر دشمنان ضربه بزنید، یا دستهای آنها را هدف بگیرید و شاید هم دل را به دریا بزنید و چاقوی خود را با ضربهای محکم به زیر گردن آنها فرو کنید، در هر کدام حرکات متفاوتی را تماشا خواهید کرد. نامرئی شدن دشمنان، آزاد شدن قدرتهای ویژه آنها و هالهای محافظ که آنها را در بر میگیرد، فرقی ندارد که در زیر نور آفتاب باشد یا در دل تاریکی معدن، قادرند تا شما را محو خود کنند.
طبیعتا زمانی که با بازی بزرگی روبرو هستیم از بعد فنی برخی از ایرادات را در فیزیک شاهد خواهیم بود و بازی دستینی نیز از این قاعده مستثنی نیست. با ورود به The Farm و زمانی که قصد صحبت با انپیسیها را دارید، شاهد عبور شخصیت از داخل آنها خواهید بود. این موضوع شدیدا تو ذوق می زند و دلیل آنکه سازندگان فیزیک شخصیتها را درست نکردهاند جای سوال دارد. در منطقه The Farm شما از داخل تمامی شخصیتها و همچنین بازیکنان عبور میکنید و در مجموع این موضوع چهرهی جالبی ندارد. لودینگهای طولانی مدت بازی یکی از دلایلی است که باعث خسته شدنتان میشود، به شکلی که حتی میان میانپردهها نیز صفحه بارگذاری طولانی مدتی دارند و باید برای آغاز ویدیوها منتظر بمانید. هرچند افت فریم به ندرت رخ میدهد، با این حال هنوز هم شاهد این موضوع در محیطهای شلوغ هستیم.
موسیقی دستینی ۲ ترکیبی از آرامش و لذتی است که مدتی بود در هیچ بازی ویدیویی تجربه نکرده بودم. نواختن استادانه نتهایی که در قلب انسان رسوخ میکند و میخواهد تا به عمق وجود بازیکن وارد شود تا با فتح ذهن و قلب او، داستانی را روایت کند که در آن غمی عمیق برای از بین رفتن نور، نهفته است. بانجی چنان استادانه در ابتدای بازی غم را در هارمونی کاملی با موسیقی قرار میدهد که لحظهای میخواهید به صدای Ghost گوش دهید و از درد و دل او برای فاجعهای که رخ داده است، بشنوید. موسیقی بازی در ذره ذره گیمپلی وجود دارد و بانجی توانسته تا هنرمندانه موسیقی را در میانپردهها و حتی روند بازی جای دهد. به شکلی که لحظهای از شنیدن آن خسته نخواهید شد و با وجود گیمپلی طولانی بازی، همچنان دوست دارید که در جریان بازی به ویژه در میانپردههای زیبای آن، به موسیقی متن پخش شده گوش فرا دهید. این کیفیت در صداگذاری نیز حفظ شده است.
آنچه در بازی دستینی 2 جلب توجه میکند، همانطور که در بالا اشاره شد تنوع مکانهایی است که در آن حاضر میشوید و با توجه به هریک از مکانها، صداگذاری متفاوتی را برای قدم برداشتن شخصیت اصلی خواهید شنید. تک تک شخصیتهای درون بازی صدای منحصر به فردی دارند و زمانی که در The Farm از کنار آنها عبور میکنید، با جملاتی کوتاه و متاسفانه تکراری با شما صحبت میکنند. این موضوع در صداگذاری تفنگها نیز حفظ شده است و با وجود تنوع بسیار زیاد سلاحها، هر سلاح صدای منحصر به فردی دارد که البته از چنین بازی AAA همین انتظار را داشتیم. صدای رودخانهها، راه رفتن روی علفها یا قدم گذاشتن روی سکوهای چوبی همگی با دقت بسیاری صداگذاری شدهاند و از لحظه لحظهی آن لذت خواهید برد.
بازی Destiny 2 هرچند ایراداتی دارد اما بی اغراق آن را میتوان یکی از بهترین بازیهای شوتر عرضه شده در سال ۲۰۱۷ نامید. تنوع مثالزدنی این دنباله بیشمار است و گاهی در دنیای پساآخرالزمانی زمین از میان سازههای فرسوده شده حرکت میکنید و گاهی قدم به سیاره Nessus میگذارید و در زیر درختان پاییزی آن به کشتار Vexها میپردازید. اگر سطح سیاره برایتان جذابیتی ندارد، میتوانید به زیر زمین بروید، یا در آسمان گرمای خورشید را با تمام وجود حس کنید و برای یافتن سایهای لحظه شماری کنید. هرچند داستان بازی آنچنان که باید عمیق نیست و حرفی برای گفتن ندارد، اما همچنان گانپلی و روند بازی آنقدر آیتم و المانهای مختلف را پیشرویتان میگذارد تا بعد از ساعتها بازی کردن، هنوز هم سلاح، لباس یا هر آیتم دیگری را برای یافتن داشته باشید و مانند اولین شماره به گشت و گذار در سطح سیاره و قمرها بپردازید. با توجه به دنباله بودن این بازی، باید شماره اول را قبل از ورود به دومین شماره تجربه کرده باشید یا حداقل در رابطه با داستان بازی مطالعاتی داشته باشید. البته هنوز هم میتوانید دومین شماره دستینی را بازی کنید، اما کوتاهی کمپین داستانی و همچنین ضعفها در شخصیت پردازی باعث میشود تا نتوانید آنچنان که باید با شخصیتها ارتباط بگیرید. دستینی ۲ با رویدادها و حالتهایی که در اختیارتان میگذارد، مانند اولین شماره میتواند تا مدتها شما را درگیر خود کند و تجربهای عالی را در کنار دوستانتان رقم بزند.
Destiny 2
هرچند دستینی ۲ در زمینه داستان نمیتواند آنچنان که باید بازیکن را درگیر کند، اما این بازی با محیطهای انبوهی که دارد، قادر است تا ساعتها شما و دوستانتان را وارد ماجراجویی پر هیجانی کند. موسیقی و صداگذاری دستینی ۲ یکی از برجستهترین خصوصیات آن است و با شنیدن نتهای دلنشین غرق در روند بازی میشوید. لودینگهای طولانی مورد نیاز برای ملحق شدن به بخش چندنفره، آزاردهنده است و باید در آینده بانجی روند پیوستن به بازیها را تسریع ببخشد.
میثم خلیل زاده
نقات قوت
– آیتمهای پرشمار شخصیسازی و تنوع در توانایی هر نژاد
– محیطهای متنوع روند بازی به شکلی که به ندرت تکراری میشوند
– موسیقی بازی به ویژه در ابتدای بازی
– حالتهای چندنفره جدید، جذاب و متعادل