Orwell یک بازی ماجراجویی عجیب است که در این مطلب آن را بررسی خواهیم کرد.
قطعا افراد زیادی با شنیدن نام Orwell یاد جرج اورول، نویسنده کتابهایی مثل قلعه حیوانات میافتند که مضمونی سیاسی اجتماعی داشت. به همین دلیل هم زمانی که اولین بار سراغ بازی Orwell رفتم، انتظار داشتم تا این بازی ارتباطی با این نویسنده مشهور انگلیسی داشته باشد. با این حال این بازی ارتباطی با وی نداشته و یک اثر ماجراجویی پر رمز و راز است که برای رایانههای شخصی ویندوزی عرضه شده است و البته برخلاف ظاهرش، خیلی هم پیچیده نیست.
اما خب شاید بپرسید که Orwell چیست؟ Orwell اسم یک نرمافزار و پروتکل است که توسط دولت ساخته شده تا بتوان با آن در برابر حملات تروریستی ایستادگی کرد. ساز و کار این نرم افزار به این صورت است که یک فرد به عنوان مامور تحقیقاتی که باید ملیتی خارجی داشته باشد (دلیلش را در بازی خواهید فهمید!) اجازه ورود به نرم افزار را پیدا میکند و سپس به تمامی اطلاعات خصوصی مردم از جمله ایمیلها، مکالمات شخصی و خصوصی آنها دسترسی خواهد داشت و میتواند از این طریق به دولت برای دستگیری تروریستها و افرادی که در نظم کشور اختلال ایجاد میکنند کمک کند.
داستان بازی Orwell از جایی شروع میشود که یک بمب در یکی از میدانهای شهر منفجر و باعث کشته و زخمی شدن مردم میشود. همین اتفاق باعث میشود تا Orwell برای اولین بار در یک حادثه واقعی مورد استفاده قرار گیرد و شما به عنوان اولین مامور که اجازه استفاده از این نرمافزار را پیدا کرده، وارد سیستم میشوید. یکی از موارد جالبی که در مورد بازی دوست داشتم، این است که Orwell این حس را بهتان منتقل میکند که انگار همهچیز در زمان واقعی در حال رخ دادن است و بیشتر از اینکه از پیش تعیین شده باشد، حالتی پویا و زنده دارد. البته اتفاقهایی در طول بازی میافتند که به این حس خدشه وارد میکنند؛ برای مثال زمانی که در حال گوش دادن به یک مکالمه هستید و در آن واحد یکی دیگر از مضنونین نیز به فرد دیگری پیام میدهد و تا شما به مکالمه دوم سوییچ نکنید، آن مکالمه شروع نخواهد شد که این کمی حس واقعگرایانه بازی را از بین میبرد و اگر این مکالمات بدون توجه به دقت کردن شما به آنها آغاز شده و به پایان میرسیدند، بازی از اینی که هست هم طبیعیتر به نظر میرسید و در عین حال چالش بیشتری نیز پیش رویتان قرار میداد. اما در کل این حس واقعگرایانه بازی بسیار خوب و یکی از نقاط قوت اصلی آن است.
در ابتدا تنها فردی که شما اجازه کسب اطلاعاتش را دارید یک زن با موهای آبی است که از بخت بدش سابقه قبلی داشته و در زمان انفجار بمب نیز در محل حادثه حضور داشته است. شما سپس باید با استفاده از اسناد و مدارک موجود در روزنامهها یا شبکههای اجتماعی اطلاعات بیشتری از این فرد کسب کنید و از این طریق پی ببرید که آیا وی نقشی در این انفجار بمب داشته است یا خیر. در این راه یک مامور دولتی نیز با شما همکاری خواهد کرد که البته دسترسی وی به اطلاعات Orwell شبیه به شما نیست و وی فقط میتواند مواردی را ببیند که شما در اختیارش قرار میدهید و برای مثال اگر شما اطلاعات را در سرورهای Orwell آپلود نکنید، ماموران دولتی شانس دستگیری افراد را از دست خواهند داد. پس از گذشت زمان پای یک گروه با نام «Thoughts» نیز به بازی باز میشود و کم کم دایره شخصیتهایی که باید زندگی شخصی آنها را بررسی کنید بزرگتر و بزرگتر میشود.
یکی از ویژگیهای خیلی خوب بازی Orwell، پر رمز و راز بودن آن است. واقعیت این است که این بازی از حیث گیمپلی جذابیت خاصی ندارد و این امر برای یک بازی ویدیویی مشکل اساسی به حساب میآید. چرا که تنها کار شما در بازی گشتن در بین اسناد، گوش دادن به مکالمات شخصی مردم، خواندن ایمیلهای آنها یا حتی ورود به پیسیهای شخصیشان و آپلود اطلاعات به درد بخور در سرورهای Orwell است. اما اگر فکر میکنید که خواندن این اسناد و مدارک سخت است، سخت در اشتباهید. چرا که Orwell هوش مصنوعی فوقالعادهای دارد و خودش اطلاعاتی را که مهم هستند در بین اسناد چندین صفحهای با رنگ آبی مشخص میکند و کافی است شما آنها را با ماوس انتخاب کرده و آپلود کنید. در این بین فقط باید از آپلود یک سری اطلاعات به درد نخور بپرهیزید تا خللی در تحقیقات دولت و پلیس ایجاد نشود. البته یکی دیگر از مواردی که در بازی خیلی خوب تعبیه نشده، در مورد همین اطلاعات زاید است. برای مثال یکی از مضنونین محل زندگی خود را در یکی از شبکههای اجتماعی «سرزمین رویاها» وارد کرده است که با آپلود کردن آن در سیستم مامور دولتی از این کار شما شاکی میشود. ولی تاثیر این اشتباه در همین حد باقی میماند و به این شکل نیست که تاثیری در داستان کلی بازی بگذارد یا باعث شود که نتوانید فرد مضنون را دستگیر کنید.
بازی در کل پنج اپیزود دارد که این اپیزودها با فاصله از هم منتشر شدهاند و حال هر پنج قسمت در دسترس است. در هریک از قسمتها با شخصیتهای جدیدی آشنا میشوید و باید هویت آنها را کشف کنید و به ارتباطشان با بمب گذاری پی ببرید تا در نهایت عامل اصلی را پیدا کنید. با اینکه گیمپلی نقش خیلی زیادی در Orwell ندارد، اما از حیث داستان با یک بازی خیلی خوب طرف هستیم. بازیای که شخصیتهایش با اینکه فقط یک عکس برایتان هستند، ولی به خوبی پرداخته شدهاند و مخصوص اگر حوصله خواندن متنهای مربوط به زندگی آنها را داشته باشید، میتوانید با همهشان ارتباط برقرار کنید و حتی شاید بتوانید با آنها و هدفی که از بمب گذاری داشتهاند کنار بیایید.
واقعیت این است که Orwell در ظاهر شبیه به یک بازی ماجراجویی ساده است که در آن باید اطلاعات مختلف را بررسی کنید و در نهایت یک نفر با اطلاعاتی که شما در اختیار دولت میگذارید دستگیر شود. اما اگر بازی در همین حد باقی میماند، از آن به عنوان یک اثر متوسط نام میبردم. اما دلیلی که باعث میشود Orwell خیلی بهتر از چیزی که به نظر میرسد باشد، داستان عمیق آن، مخصوصا در دو اپیزود آخر، است. جایی که هیچچیز مطابق پیشبینیها پیش نمیرود و متوجه میشوید که سیاست خیلی پیچیدهتر از این حرفها است. صحبت کردن در مورد این قسمتهای بازی بدون لو دادن داستان آن واقعا سخت است و بهتر است خودتان بازی را تجربه کنید و داستان را اینجا برایتان فاش نکنم.
فقط در همین حد میتوان گفت که وقتی به پایان اپیزود پنجم بازی میرسید، در یک چند راهی بسیار سخت قرار میگیرید. سخت نه از این نظر که اطلاعات کافی برای انتخاب عامل بمبگذاری را ندارید، بلکه سخت از این نظر که نمیدانید کدام یک از این راهها درست است و کدام اشتباه. اینکه یک بازی بدون جلوههای بصری فوقالعاده و پر زرق و برق و فقط از طریق یک سری نوشته و مکالمه بتواند گیمر را در چنین انتخاب سختی قرار دهد، موردی است که توانایی بالای سازندگان بازی در استودیو Osmotic را نشان میدهد. همچنین سازندگان بازی شجاعت فوقالعادهای نیز در به تصویر کشیدن واقعیتهای پشت پرده سیاست داشتهاند و همین امر میتواند دلیل انتخاب Orwell به عنوان نام بازی را نیز شرح دهد. چرا که نوشتههای جرج اورول نیز تقریبا از این نظر وضعیت مشابهی دارند.
در حالت کلی، اگر به بازیهای داستانمحور علاقه و حوصله لازم برای خواندن کلی متن و دنبال کردن مکالمات بین کاراکترها را دارید، Orwell به مانند کتابی است که داستانی عالی برایتان روایت کرده و در نهایت هم انتخاب پایان را برعهده خودتان میگذارد. با اینکه از حیث گیمپلی با یک بازی ماجراجویی بسیار ساده طرف هستیم که خیلی شما را به چالش نمیکشد، ولی قطعا تجربه بازی به دلیل داستان بسیار عالی و عمیق آن ارزش دارد. همچنین از حیث جلوههای صوتی و بصری هم موسیقیهایی که در بازی شنیده میشوند با حال و هوای پر رمز و راز آن مطابقت دارند و مخصوصا زمانی که به یک نتیجه میرسید یا اطلاعات مهمی برایتان فاش میشود، ریتم موسیقی نیز تندتر میشود تا این اتفاقات حس بهتری را القا کنند. از حیث بصری نیز با یک بازی کاملا ساده طرف هستیم که رابط کاربری آن بدون پیچیدگی خاصی طراحی شده است. اما در مجموع بازی بیشتر شبیه به یک رمان است و به همین دلیل هم نباید انتظار گرافیک خاصی از آن داشته باشید.
منبع zoomg