طنز یا کمدی تعریف بسیار سادهای دارد. هر اثر هنری که موجب شادی مخاطب شود و او را به خنده بیاندازد در ردیف آثار طنزآمیز جای میگیرد؛ اما در دنیای سینما خلق فیلمی که واقعا بیننده را بخنداند و در عین حال حاوی مفهومی قوی و منسجم باشد اصلا کار راحتی نیست. از همین رو شمار بسیاری از فیلمهای کمدی که هر سال در سینماهای جهان اکران میشوند خیلی سطحی از آب درمیآیند و معمولا در گیشه شکست میخورند. اینگونه فیلمها مخاطبان کمسن و سال و سینماروهای غیرحرفهای را هدف میگیرند و همه همتشان را به کار میبندند تا «مسخرهبازی» بازیگران خود را به همراه دیالوگهای سخیف و مبتذل، به بهترین شکل ممکن به بیننده قالب کنند.
در مقابل این آثار، فیلمهایی هستند که نهتنها به عنوان یک کمدی ممتاز در خنداندن مخاطب موفق عمل میکنند، بلکه از نقطهنظر ساختار و محتوا در عالیترین سطح سینما طبقهبندی میشوند. در این مقاله نیز قصد داریم به همین کمدیهای برتر اشاره کنیم و با آنها بیشتر آشنا شویم، اما ابتدا بد نیست مختصری از پیشینه ژانر کمدی را بازگو کنیم.
سابقه ژانر کمدی به سالهای ابتدایی پیدایش سینما بازمیگردد. از آنجا که مردم آن زمانه علاقه زیادی به تئاتر و نمایشهای خندهدار داشتند، فیلمسازان اولیه به ساخت فیلمهایی با مضمون طنز روی آوردند. کمدیهای این دوران بیش از هر چیز به واسطه بازیگرانشان هویت پیدا میکردند و در واقع این بازیگران اصلی بودند که با خلق یک شخصیت کمیک و تکرار آن در فیلمهای متعدد، حتی از خود فیلمها نیز معروفتر میشدند. برای مثال مکس لیندر فرانسوی که او را به عنوان نخستین کمدین بزرگ تاریخ سینما میشناسند، در بسیاری از فیلمهای خود در نقش مرد شیکپوشی ظاهر میشد که مرتبا بدشانسی میآورد و با همین شخصیت نیز به محبوبیت زیادی نزد عامه مردم دست یافت.
اگرچه پایهگذاری سینمای کمدی را میتوان به لیندر نسبت داد، اما کمدی صامت شکوفاییاش در امریکا را مدیون مک سنت است. وی در فیلمهایش نوع خاصی از کمدی را ابداع کرد که بعدها به «اسلپ استیک» یا همان «بزن بکوب» شهرت یافت و به وسیله هنرمندانی چونچارلی چاپلین، باستر کیتون و هارولد لوید به اوج پختگی و کمال رسید. مشخصه بارز کمدیهای بزن بکوب، شلوغکاری و استفاده از قابلیتهای بدنی بازیگران برای خلق صحنههای شاد بود، اما با ورود صدا به سینما اوضاع تا حد زیادی تغییر کرد؛ حالا علاوه بر شوخیهای فیزیکی و دیداری، دیالوگهای خندهدار و طعنهآمیز هم در فیلمهای کمدی به وفور استفاده میشدند. در این دوران هنرمندانی چون لورل وهاردی و همچنین برادران مارکس بسیار خوش درخشیدند.
پس از جنگ جهانی دوم و در دوران جنگ سرد، میل و رغبت مردم به تماشای فیلمهای کمدی به میزان قابل ملاحظهای کاهش یافت. از طرف دیگر عدم ظهور ستارگان بزرگ در این عرصه باعث شد تا سینمای کمدی به تدریج وارد دوره رکود شود. همین مسئله در نهایت منجر به پیدایش شکل تازهای از فیلمهای کمدی شد که بیشتر تلخ بودند تا خندهآور و به «کمدی سیاه» معروف شدند. فیلمسازانی چون استنلی کوبریک و وودی آلن جزء پبشتازان این سبک بودند.
با اینکه اکنون ژانر کمدی از روزهای طلاییاش دور شده و بازیگر-محوری (که یکی از خصوصیات حیاتیاش است) را تا حد زیادی به فراموشی سپرده، اما هنوز هم آثار مبتکرانه و بدیعی در این سبک ساخته میشوند. در ادامه میتوانید با بیست فیلم کمدی برتر در تاریخ سینما آشنا شوید و آنها را بهتر بشناسید.
۲۰ – Dumb and Dumber
بازیگران: جیم کری، جف دنیلز، لورن هالی
کارگردانان: پیتر فارلی، بابی فارلی
نویسندگان: پیتر فارلی، بابی فارلی، بنت یلین
سال تولید: ۱۹۹۴
یکی از موفقترین کمدینهای سینمای مدرن جیم کری است. او که در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی و با فیلمهایی چون «ایس ونچورا» و «ماسک» خود را به عنوان یک کمدین با استعداد و خوشذوق معرفی کرده بود، در سال ۱۹۹۴۴ در فیلم «احمق و احمقتر» به ایفای نقش پرداخت. این فیلم شاید یک کمدی درجه یک و حتی بهترین فیلم کری نباشد، اما پر است از شوخیها و لحظات بامزه که همگی به لطف طنازی کری و همبازیاش در این فیلم یعنی جف دنیلز به وجود آمدهاند.
داستان فیلم درباره دو دوست خل و چل به نامهای لوید (جیم کری) و هری (جف دنیلز) است که به طور تصادفی یک کیف پر پول پیدا میکنند و تصمیم میگیرند تا آن را به صاحبش که یک خانم زیبا است برسانند. بدین منظور آنها یک سفر پرماجرا را آغاز میکنند و حماقتشان در برخورد با موقعیتهای مختلف را به اثبات میرسانند.
احمق و احمقتر اگرچه اولین اثر برادران فارلی در مقام کارگردانی بود، اما با نقشآفرینی بینقص کری و بازی سرشار از انرژی دنیلز به یکی از بهترین فیلمهای کمدی سینمای امریکا طی بیست و پنج سال اخیر تبدیل شده است. موفقیت احمق و احمقتر منجر به تولید یک سریال انیمیشنی بر اساس این فیلم شد؛ ضمن اینکه پیشدرآمد و دنباله آن به ترتیب در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ به نمایش درآمدند ولی هیچکدام به اندازه فیلم اصلی با استقبال مواجه نشدند.
۱۹ – South Park: Bigger, Longer & Uncut
بازیگران: تری پارکر، مت استون، مری کی برگمن
کارگردان: تری پارکر
نویسندگان: تری پارکر، مت استون، پم بردی
سال تولید: ۱۹۹۹
سریال انیمیشنی «ساوت پارک» یا همان «پارک جنوبی» که از سال ۱۹۹۷ تاکنون تولید و پخش میشود جزو قدیمیترین مجموعههای طنز کارتونی به شمار میرود. این سریال به خاطر پرداختن به موضوعات روز جامعه امریکا و نگاه طنزآمیزش به مسائلی چون فرهنگ، سیاست و مذهب، همواره مورد توجه قرار داشته است. فیلم انیمیشن «ساوت پارک: گندهتر، درازتر و کوتاه نشده» نیز دقیقا مثل مجموعه اصلی، یک اثر بزرگسالانه (بخوانید بیادبانه!) بشدت خندهآور است.
استن، کایل، اریک و کنی چهار بچه مدرسهای هستند که به تماشای یک فیلم کانادایی وقیح با درجه سنی بزرگسال میروند. این فیلم روی آنها و سایر کودکان ساوت پارک تاثیر میگذارد و کلی فحش و رفتار زشت یادشان میدهد. همین موضوع باعث میشود تا والدین این بچهها بخاطر آلوده کردن فرزندانشان علیه کشور کانادا اعلان جنگ کنند.
گندهتر، درازتر و کوتاه نشده که به وسیله تری پارکر، خالق مجموعه کارگردانی شده بود در گیشه عملکرد فوقالعادهای داشت و با فروش بیشتر از ۸۰ میلیون دلاری به عنوان پرفروشترین فیلم انیمیشنی با درجه سنی بزرگسال شناخته میشد که این لقب در سال ۲۰۱۶ به فیلم «میهمانی سوسیسی» تعلق گرفت.
۱۸ – Groundhog Day
بازیگران: بیل موری، اندی مکداول، کریس الیوت
کارگردان: هارولد ریمیس
نویسندگان: دنی روبین، هارولد ریمیس
سال تولید: ۱۹۹۳
فیلم «روز گراندهاگ» محصول ۱۹۹۳ یک کمدی فانتزی ساخته هارولد ریمیس و با حضور بیل موری است. موری در این فیلم نقش یک هواشناس به اسم فیل کانرز را بازی میکند که برای تهیه گزارش مربوط به روز گراندهاگ یا همان روز دوم فوریه به شهر پانکستاونی در ایالت پنسیلوانیا میرود. در مراسم روز گراندهاگ هر سال عده زیادی جمع میشوند و منتظر میمانند تا یک موشخرما از خانهاش بیرون بیاید و پایان زمستان را اعلام کند. ماجرای اصلی فیلم زمانی آغاز میشود که افراد حاضر در مراسم به خاطر وقوع طوفان شدید مجبور میشوند شب را در پانکستاونی بمانند. صبح روز بعد که فیل بیدار میشود همه چیز به نظرش تکراری میآید. او خیلی زود متوجه میشود که روز دوم فوریه تازهای را آغاز کرده و این تاریخ، هر روز برایش تکرار میشود. در ابتدای امر میبینیم که فیل سعی میکند تا از موقعیت پیش آمده لذت ببرد و بیشتر به خوشگذرانی بپردازد، اما هرچه از زمان فیلم میگذرد، شخصیت اصلی داستان از سپری شدن روزهای تکراری و رخ دادن اتفاقاتی که همگی برایش قابل پیشبینی هستند احساس افسردگی میکند، تا جایی که کارش به خودکشی هم کشیده میشود، اما این چرخه تکراری همچنان ادامه میابد و روز بعد باز هم دوم فوریه دیگری از راه میرسد.
۱۷ – Ghostbusters
بازیگران: بیل موری، دن آیکروید، سیگورنی ویور
کارگردان: ایوان رایتمن
نویسندگان: دن آیکروید، هارولد ریمیس
سال تولید: ۱۹۸۴
«شکارچیان روح» فیلمی از ایوان رایتمن، یکی از مشهورترین کمدیسازان دهه ۸۰ میلادی است. داستان فیلم درباره سه دانشمند متافیزیک به نامهای پیتر ونکمن، ریموند استنتز و ایگون اشپنگلر است که پس از اخراج شدن از دانشگاه تصمیم میگیرند تا کسب و کار جدیدی برای خود راه بیندازند و یک شرکت با هدف شکار ارواح تاسیس کنند. برای این منظور آنها یک ایستگاه آتشنشانی قدیمی در شهر نیویورک را به عنوان پایگاه خود انتخاب میکنند و تجهیزات پیشرفتهای برای تسخیر ارواح میسازند. حتی یک عضو جدید نیز به تیمشان اضافه میشود تا با قدرت بیشتر به شکار ارواح بپردازند، اما همزمان با رونق گرفتن شغل جدیدشان، فعالیتهای ماوراءالطبیعه نیز به طرز چشمگیری در سطح شهر افزایش میابد و دردسرهای شکارچیان روح آغاز میشود.
شکارچیان روح در زمان اکران با استقبال فوقالعادهای مواجه شد و اکثر منتقدین فیلم را ستودند. از نکات برجسته این اثر میتوان به موسیقی متن شنیدنی و خاطرهانگیز و همچنین جلوههای ویژه باکیفیتش اشاره کرد که در آن زمان یک دستاورد فنی بزرگ برای سازندگان فیلم به حساب میآمد.
۱۶ – Shaun of the Dead
بازیگران: سایمون پگ، نیک فراست، کیت اشفیلد
کارگردان: ادگار رایت
نویسندگان: سایمون پگ، ادگار رایت
سال تولید: ۲۰۰۴
«شاون مرده» یک فیلم کمدی-ترسناک است که اصلا ترسناک نیست و در عوض آنقدر خندهدار است که میتوان آن را بهترین کمدی سال ۲۰۰۴ نامید. زمانی که ادگار رایت و سایمون پگ زامبیها را دستمایه نگارش یک فیلمنامه طنز قرار دادند، احتمالا خودشان هم فکر نمیکردند که نتیجه کارشان تا این حد موفقیتآمیز باشد و مورد توجه قرار گیرد. شاون مرده در واقع یک نقیضه از ژانر ترسناک است، اما برخلاف اکثر فیلمهای این چنینی که به لودگی کشیده میشوند، وقار خود را حفظ کرده و از ابتذال میگریزد.
فیلم داستان زندگی کسالتبار شاون ۲۹ ساله را روایت میکند. لیز، نامزدش وی را ترک کرده و مادرش با مردی ازدواج کرده که شاون چشم دیدن او را ندارد. بحران واقعی در زندگی شاون زمانی آغاز میشود که زامبیها از گور برمیخیزند و او با کمک دوست قدیمیاش اِد باید برای نجات مادرش و لیز تلاش کند.
۱۵ – This Is Spinal Tap
بازیگران: راب راینر، مایکل مککین، کریستوفر گست
کارگردان: راب راینر
نویسندگان: کریستوفر گست، مایکل مککین، هری شیرر، راب راینر
سال تولید: ۱۹۸۴
«اسپینال تب یعنی این» فیلمی شبهمستند از راب راینر است که ماجراهای مربوط به یک گروه موسیقی انگلیسی در سبک هوی متال به اسم اسپینال تب را روایت میکند. در واقعیت گروهی با این نام وجود خارجی ندارد، اما راینر به قدری در روایت مستندگونه قوی عمل میکند که از یک طرف مخاطب را درباره حقیقی بودن داستان فیلم به اشتباه میاندازد و از طرف دیگر به بار طنز موقعیتهای فیلمش میافزاید. در فیلم میبینیم که فردی به نام مارتی دی برگی (با بازی خودِ راینر) قصد دارد تا یک مستند درباره گروه اسپینال تب بسازد. به همین خاطر او با اعضای گروه در تور جدید کنسرتهایشان همراه میشود و با تکتک آنها مصاحبههایی انجام میدهد. دیوید سنت هابینز، درک اسمالز و نایجل تافنل سه عضو اصلی گروه اسپینال تب هستند که هر کدام در نواختن یک ساز تبحر دارند و با لهجه انگلیسی مسخرهای صحبت میکنند.
از آنجا که اکثر دیالوگهای فیلم به صورت فیالبداهه و در هنگام فیلمبرداری ساخته شدهاند، نام راینر و سه بازیگر اصلی (کریستوفر گست،مایکل مککین و هری شیرر) به عنوان نویسندگان این فیلم نیز ذکر شده است.
۱۴ – Blazing Saddles
بازیگران: کلیون لیتل، جین وایلدر، اسلیم پیکنز
کارگردان: مل بروکس
نویسندگان: مل بروکس، نورمن استاینبرگ، اندرو برگمن، ریچارد پریور، آلن اوگر
سال تولید: ۱۹۷۴
«زینهای شعلهور» فیلمی کمدی از مل بروکس است که در هجو ژانر وسترن ساخته شده و با ظرافت خاصی با کلیشههای رایج در این ژانر شوخی میکند. برای مثال برخلاف تمام فیلمهای وسترن معروف که در آنها یک کابوی سفیدپوست به عنوان قهرمان معرفی میشود، در زینهای شعلهور یک کلانتر سیاهپوست (با بازی کلیون لیتل) شخصیت اصلی فیلم است.
پس از آنکه مشخص میشود خط راهآهن اصلی قرار است از شهر راک بریج عبور کند، هدلی لامار، دادستان ایالتی با فرماندار شهر تبانی میکنند و تصمیم میگیرند تا به هر نحو ممکن، مردم را از راک بریج خارج کنند و خودشان صاحب تمام زمینهای منطقه شوند. به همین دلیل آنها برای تضعیف روحیه مردم، یک کارگر سیاهپوست محکوم به اعدام به اسم بارت (لیتل) را به عنوان کلانتر شهر انتخاب میکنند. بارت در ابتدا با مشکلات زیادی مواجه میشود اما رفتهرفته کنترل امور را به دست میگیرد و موفق میشود حمله گروه آدمکشها را دفع کند و مردم راک بریج را از خطر جدی نجات دهد.
۱۳ – Deadpool
بازیگران: رایان رینولدز، مورینا بکرین، تی جی میلر
کارگردان: تیم میلر
نویسندگان: رت ریس، پل ورنیک
سال تولید: ۲۰۱۶
وقتی برای اولینبار اعلام شد که قرار است فیلمی اختصاصی برای شخصیت ددپول ساخته شود، تقریبا همه میدانستند که با یک کمدی ابرقهرمانانه سروکار خواهند داشت. ددپول که از سال ۱۹۹۱ سروکلهاش در کمیکهای مارول پیدا شده بود، بالاخره در سال ۲۰۱۶ و با هشتمین قسمت از مجموعه مردان ایکس صاحب یک فیلم مستقل شد. «ددپول» به لحاظ داستان و کارگردانی یک اثر قابل احترام است، اما نقطه قوت اصلی فیلم را باید شوخطبعی و بذلهگویی کاراکتر اصلی آن دانست.
ماجرای فیلم در مورد یک نظامی سابق به اسم وید ویلسون (با بازی رایان رینولدز) است. ولیسون پس از اینکه متوجه میشود به بیماری خطرناکی مبتلا شده، تصمیم میگیرد تا بدن خود را در اختیار افرادی بگذارد که مدعی هستند میتوانند وی را درمان کنند، اما در واقع آنها از ویلسون برای انجام یک سری آزمایشات پیچیده استفاده میکنند که او را صاحب قدرتهای فراطبیعی میکند. ویلسون پس از انجام این آزمایشات میتواند دردها و زخمهای خود را به سرعت التیام ببخشد، اما در عوض چهرهاش را از دست میدهد و همین موضوع بهانهای برای انتقامجویی او میشود.
ددپول علاوه بر اینکه به مذاق طرفداران مجموعه مردان ایکس و فیلمهای ابرقهرمانی خوش آمد، نظر مثبت منتقدان را نیز جلب کرد و در گیشه بسیار موفق ظاهر شد. این اثر با فروش بیش از ۷۸۳ میلیون دلاری، پرفروشترین فیلم تاریخ با درجه سنی بزرگسال است و همچنین به عنوان پرفروشترین فیلم کمپانی فاکس قرن بیستم که به وسیله فردی بجز جیمز کامرون یا جورج لوکاس کارگردانی شده شناخته میشود.
۱۲ – The Great Dictator
بازیگران: چارلی چاپلین، پولت گودارد، جک اوکی
کارگردان: چارلی چاپلین
نویسنده: چارلی چاپلین
سال تولید: ۱۹۴۰
یکی از شاهکارهای چارلی چاپلین و جنجالیترین فیلم او همین «دیکتاتور بزرگ» است. نخستین فیلم ناطق چاپلین به یکی از مستبدترین رهبران تاریخ یعنی آدولف هیتلر و حکومت نازیها میپردازد. نکته جالب درباره فیلم، سال اکران آن است، یعنی زمانی که ایالات متحد هنوز به صورت رسمی وارد جنگ جهانی دوم نشده و اکثر رسانههای این کشور در برابر جنایات هیتلر سکوت کردهاند. در چنین شرایطی ساخت فیلمی که مستقیما هیتلر و وحشیگریاش را مورد انتقاد قرار دهد فقط از هنرمندی مثل چاپلین برمیآمد.
داستان فیلم در سالهای جنگ جهانی دوم روایت میشود و درباره سربازی یهودی به اسم چارلی (با بازی چاپلین) است که که بر اثر حادثه سقوط هواپیما حافظهاش را از دست میدهد. پس از آنکه چارلی چشمانش را در یک آسایشگاه روانی باز میکند متوجه میشود که یک دیکتاتور به نام آدنوید هینکل (همان هیتلر که باز هم چاپلین نقشش را بازی میکند) حکومت را در دست گرفته است. چارلی پس از ترخیص از آسایشگاه تصمیم میگیرد شغل قدیمیاش یعنی آرایشگری را ادامه بدهد، اما اوضاع شهر به خاطر درگیریهای بین نظامیان هینکل و مخالفان او حسابی بهم ریخته و این مسئله برای چارلی هم گران تمام میشود؛ سربازان هینکل یک روز به مغازه چارلی حمله کرده و آن را ویران میکنند و خودش را هم به اردوگاه کار اجباری میفرستند. در ادامه چارلی با تغییر قیافه از اردوگاه فرار میکند، اما او را به جای هینکل اشتباه میگیرند و دردسر تازهای برایش ایجاد میشود.
پس از انتشار دیکتاتور بزرگ، هیتلر تماشای فیلم را در آلمان و سایر کشورهای تحت اشغال نازیها ممنوع اعلام کرد، اما خودش نتوانست جلوی کنجکاویاش را بگیرد و با تهیه یک نسخه غیرقانونی از فیلم، آن را دو بار پیاپی تماشا کرد. درباره واکنش هیتلر به این فیلم چیزی در تاریخ ثبت نشده است.
۱۱ – Airplane
بازیگران: رابرت هیز، جولی هگرتی، لسلی نیلسن
کارگردانان: جیم آبراهامز، دیوید زوکر، جری زوکر
نویسندگان: جیم آبراهامز، دیوید زوکر، جری زوکر
سال تولید: ۱۹۸۰
«هواپیما» محصول سال ۱۹۸۰ به کارگردانی جیم آبراهامز و برادران زوکر، تقلیدی مسخره از ژانر سانحهای است. به طور مشخص داستان و شخصیتهای محوری آن از فیلم «ساعت صفر» قرض گرفته شدهاند و بسیاری از صحنههای فیلم بیننده را به یاد «فرودگاه ۱۹۷۵» میاندازند.
ماجرای فیلم درباره یک خلبان جنگی به نام تد استرایکر (رابرت هیز) است که در طول جنگ دچار ترس از پرواز شده و خلبانی را کنار گذاشته است. تد برای بازگرداندن نامزدش ایلین که مهماندار است به طور ناخواسته سوار هواپیما میشود. در طول پرواز مشخص میشود که ماهیهای استفاده شده در غذای مسافران هواپیما فاسد بودهاند و این موضوع باعث مسمومیت آنها شده است. از بخت بد، خلبان و کمک او هم که ماهی مصرف کردهاند مسموم میشوند و فرد دیگری برای کنترل هواپیما وجود ندارد. ناگهان ایلین به یاد میآورد که در این شرایط فقط تد است که میتواند به آنها کمک کند، اما مشکل اینجاست که او از پرواز کردن وحشت دارد.
۱۰ – City Lights
بازیگران: چارلی چاپلین، ویرجینیا چریل، فلورنس لی
کارگردان: چارلی چاپلین
نویسنده: چارلی چاپلین
سال تولید: ۱۹۳۱
ولگرد کوچولو مشغول متر کردن خیابانها بود که ناگهان با یک دختر گلفروش روبرو شد. در نگاه اول زیبایی دختر دلش را ربود. وقتی خواست از او یک شاخه گل بخرد متوجه شد که دخترک نابیناست. ولگرد تصمیم گرفت که رفتگر شود تا از این طریق پول بدست بیاورد و چشمان دختر را معالجه کند، اما چون دیر سر کارش حاضر شده بود از آنجا اخراج شد. او سپس در مسابقات بوکس شرکت کرد تا شاید با برنده شدن بتواند خرج عمل دختر گلفروش را فراهم کند، ولی در مسابقه باخت و ناامید شد. ولگرد یک دوست میلیونر دائمالخمر داشت که او را در حالت مستی از خودکشی نجات داده بود. او میتوانست به ولگرد کمک کند، اما مشکل اینجا بود که مرد میلیونر فقط در حالت مستی ولگرد را به یاد میآورد و در هنگام هشیاری وی را نمیشناخت.
دقت کنید چاپلین چه طعنه ظریفی به اختلاف طبقاتی موجود در جامعهاش زده و به طور غیر مستقیم به مخاطبانش میفهماند که انسانها وقتی هشیار هستند دوستی و کمک به همنوعان را فراموش میکنند! مرد میلیونر هنگامی که مست است میتواند فرشته نجات ولگرد و دختر گلفروش باشد، اما وقتی هشیار است حتی ولگرد را به زندان میاندازد. در پایان فیلم میبینیم که ولگرد از زندان آزاد شده و با دختر گلفروش که اکنون بیناییاش را به دست آورده و در یک مغازه مشغول به کار است روبرو میشود. دخترک ابتدا ولگرد را نمیشناسد، اما هنگامی که برای فروختن یک شاخه گل به او دستانش را لمس میکند میفهمد که این مرد کوچک همان کسی است که دیدن دوباره روشناییهای شهر را مدیون اوست.
به عقیده بسیاری از طرفداران چاپلین، «روشناییهای شهر» بهترین فیلم او و قویترین فیلم تاریخ سینما در ژانر کمدی رمانتیک است.
۹ – The Music Box
بازیگران: استن لورل، الیور هاردی، دینا
کارگردان: جیمز پروت
نویسنده: اچ ام واکر
سال تولید: ۱۹۳۲
با اینکه لورل و هاردی در کشورهای مختلف دنیا طرفدارهای زیادی دارند، اما طنزهای این دو، حداقل در زمان حیاتشان نتوانست توجه منتقدین سینما را به خود جلب کند. فقط فیلم «جعبه موسیقی» بود که موفق شد اسکار بهترین فیلم کوتاه را در سال ۱۹۳۲ بدست آورد. این فیلم به وسیله جیمز پروت ساخته شده و مانند اکثر فیلمهای لورل و هاردی، هال روچ تهیهکنندگی آن را بر عهده داشت.
داستان فیلم بخش دیگری از زندگی لورل و هاردی را نشان میدهد. این دو نفر تصمیم میگیرند تا برای خلاص شدن از فقر و بدبختی، یک درشکه بخرند و به کار حمل و نقل روی بیاورند. آنها نام درشکه را موسسه حمل و نقل میگذارند و به عنوان اولین سفارش کاری، وظیفه حمل یک پیانوی بزرگ و سنگین را به خانهای که پلههای زیادی دارد به عهده میگیرند.
۸ – Annie Hall
بازیگران: وودی آلن، دایان کیتن، تونی رابرتز
کارگردان: وودی آلن
نویسندگان: وودی آلن، مارشال بریکمن
سال تولید: ۱۹۷۷
«آنی هال» یک کمدی رمانتیک به کارگردانی وودی آلن است که در سال ۱۹۷۷ برنده چهار جایزه اسکار، از جمله جایزه بهترین فیلم شد. آلن به همراه مارشال بریکمن، سناریوی این فیلم را به طور مشخص برای دایان کیتون (بازیگر نقش آنی هال) نوشت. خودِ او در فیلم نقش یک بازیگر کمدی به نام الوی سینگر را بازی میکند که به نظر میرسد نمیتواند از پس مشکلات زندگی شخصیاش برآید. گفته میشود که آلن شخصیت سینگر را منطبق با خصوصیات حقیقی خودش خلق کرده و این فیلم به نوعی بازتاب دهنده زندگی واقعی آلن است.
الوی از طریق دوست صمیمیاش راب، با آنی که یک خواننده است در زمین تنیس آشنا میشود و به او دل میبندد. الوی و آنی خیلی زود زندگی مشترکشان را آغاز میکنند، اما پس از مدتی به دلیل مشکلات عصبی الوی و روابط زناشویی، آنی زندگیشان را ترک میکند و به لس آنجلس میرود. او در آنجا با تهیهکننده آلبومهایش وارد رابطه میشود. از سوی دیگر الوی که هنوز به آنی عشق میورزد، به دنبال او به لس آنجلس میرود تا وی را متقاعد کند که مجددا زندگی مشترک را از سر بگیرند، اما موفق به این کار نمیشود. در پایان فیلم، الوی و آنی در یک کافه در نیویورک یکدیگر را ملاقات میکنند، در حالی که هر کدام زندگی جدیدی را آغاز کردهاند.
۷ – Life of Brian
بازیگران: گراهام چپمن، جان کلیس، مایکل پیلین
کارگردان: تری جونز
نویسندگان: گراهام چپمن، جان کلیس، تری گیلیام، اریک آیدل، تری جونز، مایکل پیلین
سال تولید: ۱۹۷۹
گروه کمدی مانتی پایتون که بخاطر ساخت برنامههای طنز برای شبکه تلویزیونی بیبیسی معروف شده بود، در دهه هفتاد میلادی به دنیای سینما قدم گذاشت. این گروه که متشکل از شش کمدین انگلیسی بود هیچ حد و مرزی برای شوخی کردن نمیشناخت و با مسائلی چون مذهب و سیاست که در آن زمان خط قرمزی برای ساخت آثار کمدی محسوب میشدند به راحتی شوخی میکرد. از دوران اوج فعالیت هنری مانتی پایتون چند فیلم کمدی زیبا به یادگار مانده که یکی از آنها همین «زندگی برایان» است.
سرزمین مقدس در سالهای پس از میلاد مسیح دچار هرج و مرج شده و هر کسی سعی میکند تا خود را مسیح معرفی کند و با جمع کردن پیروانی برای خود، از آب گلآلود ماهی بگیرد. در این میان فردی به اسم برایان کوهن که در محل تولد مسیح به دنیا آمده و زندگیاش شباهتهای طنزآلودی با زندگی مسیح دارد، با وی اشتباه گرفته میشود و به شهرت میرسد.
۶ – The Big Lebowski
بازیگران: جف بریجز، جان گودمن، جولین مور
کارگردانان: جوئل کوئن، اتان کوئن
نویسندگان: جوئل کوئن، اتان کوئن
سال تولید: ۱۹۹۸
«لبوفسکی بزرگ» یکی از بهترین فیلمهای برادران کوئن است. داستان فیلم روایتگر بخشی از زندگی یکی از تنبلترین و بیکارترین شهروندان لس آنجلس است که روزی با یک فرد میلیونر هماسم خودش اشتباه گرفته میشود. ماجرا از این قرار است که دو تبهکار فردی به نام جف لبوفسکی را با جفری لبوفسکی پولدار که همسرش به آنها بدهکار است اشتباه میگیرند و او را مورد حمله قرار میدهند. آنها روی قالیچه جف ادرار میکنند و از آنجا که این قالیچه باارزشترین دارایی زندگی اوست، تصمیم میگیرد تا باعث و بانی ماجرا را به سزای کارش برساند. به همین خاطر جف نزد لبوفسکی بزرگ که مردی فلج است میرود، اما با بیتوجهی و رفتار تحقیرآمیز او مواجه میشود. در ادامه داستان لبوفسکی بزرگ از جف میخواهد تا با رساندن مبلغی پول به تبهکاران، همسرش را که اکنون گروگان آنها است نجات دهد. به این ترتیب جف برای اولین بار در زندگیاش یک مسئولیت مهم را بر عهده میگیرد، اما با مزاحمت دوست قدیمیاش والتر موفق نمیشود پولها را طبق نقشه به تبهکاران تحویل بدهد. در ادامه جف متوجه میشود که ماجرا به گونه دیگری است و او در بازی پیچیدهای گرفتار شده است.
۵ – The General
بازیگران: باستر کیتون، ماریون مک، گلن کوندر
کارگردانان: باستر کیتون، کلاید براکمن
نویسندگان: باستر کیتون، کلاید براکمن، ال بوزبرگ، چارلز هنری اسمیت، پل جرارد اسمیت، ویلیام پیتنجر
سال تولید: ۱۹۲۶
«ژنرال» شاهکار باستر کیتون و یکی از بهترین فیلمهای سینمای صامت است. این فیلم بر اساس ماجرایی حقیقی و در لوکیشنهای واقعی ساخته شده و سرشار از شوخیهای فیزیکی خلاقانهای است که خودِ کیتون را میتوان مخترع آنها در سینمای کمدی نامید. داستان فیلم درباره جوانی به نام جانی گری است که برای اثبات شجاعت خود به نامزدش آنابل میخواهد در جنگهای داخلی امریکا شرکت کند، اما چون چثه و اندام مناسبی ندارد او را نمیپذیرند. از قضا اتفاقات جوری رقم میخورند که جانی در جریان ماموریتی خطرناک قرار میگیرد و این فرصت را پیدا میکند تا خودش را نشان بدهد. موضوع از این قرار است که نیروهای نفوذی شمالی لوکوموتیوی را که جانی مسئول آتشکار آن است میدزدند و در حالی که آنابل نیز در یکی از واگنهایش جا مانده، آن را به سمت شمال هدایت میکنند. حالا جانی باید به تنهایی دست به کار شود و لوکوموتیو و نامزدش را نجات دهد.
۴ – Some Like It Hot
بازیگران: مرلین مونرو، تونی کورتیس، جک لمون
کارگردان: بیلی وایلدر
نویسندگان: بیلی وایلدر، آی ای ال دایاموند
سال تولید: ۱۹۵۹
«بعضیها داغشو دوست دارن» یک فیلم کمدی رمانتیک از بیلی وایلدر است که به جرئت میتوان آن را یکی از ارزشمندترین آثار تاریخ سینما نامید. قصه فیلم درباره دو نوازنده به نامهای جو و جری است که به دنبال کار میگردند. یک روز آنها به طور اتفاقی شاهد کشت و کشتار گروه تبهکارها میشوند و از ترس آنکه خودشان هم کشته شود، ظاهر خود را به شکل زنها درمیآورند و از این طریق با گروهی از نوازندگان دختر با قطار به سمت میامی حرکت میکنند. در طول این سفر جو به یکی از دختران نوازنده به نام شوگر (با بازی مرلین مونرو) دل میبندد و از طرف دیگر یک سرمایهدار خوشگذران که خیال میکند جری زن است، عاشقش میشود. به این ترتیب شرایط برای جو و جری تا حد زیادی پیچیده و حتی بحرانی میشود.
۳ – Monty Python and the Holy Grail
بازیگران: گراهام چپمن، جان کلیس، اریک آیدل
کارگردانان: تری گیلیام، تری جونز
نویسندگان: گراهام چپمن، جان کلیس، اریک آیدل، تری گیلیام، تری جونز، مایکل پیلین
سال تولید: ۱۹۷۵
برجستهترین فیلم ساخته شده به وسیله مانتی پایتون بدون شک همین «جام مقدس» است. نام فیلم به جام معروفی اشاره دارد که مسیح در شام آخر از آن نوشید. برای این جام در افسانههای قدیمی، ویژگیهای خارقالعادهای ذکر شده است. داستان فیلم نیز به جستجوی شاه آرتور و شوالیههایش برای پیدا کردن همین جام مقدس اشاره دارد، اما با لحنی کاملا طنزآمیز روایت میشود و با ماجرای اصلی نیز تا حدی متفاوت است.
این فیلم مانند دیگر ساختههای مانتی پیتون، از شوخی با مذهب و اخلاق ترسی ندارد و از همین جهت نیز با انتقادات زیادی مواجه شده است. با این حال طنز منحصربهفرد فیلم و شوخیهای کلامی جالبش هر مخاطبی را به خنده میاندازد. بد نیست بدانید مانتی پایتون و جام مقدس در فهرست ۱۰۰ فیلم برتر کمدی تاریخ سینما که در وبسایت IMDb منتشر شده جایگاه اول را به خود اختصاص داده است.
۲ – Dr. Strangelove
بازیگران: پیتر سلرز، جورج سی اسکات، استرلینگ هیدن
کارگردان: استنلی کوبریک
نویسندگان: استنلی کوبریک، تری ساترن، پیتر جورج
سال تولید: ۱۹۶۴
«دکتر استرنجلاو» یک کمدی سیاه ساخته استنلی کوبریک است که به دوران جنگ سرد و تهدیدات هستهای میپردازد. داستان این فیلم درباره یک ژنرال روانپریش امریکایی به نام جک ریپر است که به شکلی دیوانهوار از کمونیستها نفرت دارد. او تصمیم میگیرد که به طور خودسرانه و بدون اطلاع مقامات مافوق، یک جنگنده امریکایی که حامل بمب هستهای است را به خاک شوروی بفرستد و این کشور را نابود کند. ماجرا از جایی جذاب میشود که رییس جمهور امریکا از موضوع اطلاع پیدا میکند و به همراه جمعی از سیاستمداران این کشور تصمیم میگیرد تا جلوی حمله به شوروی و آغاز نبرد اتمی ناخواسته را بگیرد. بخش عمدهای از فیلم در یک لوکیشن کوچک که به آن اتاق جنگ میگویند جریان دارد و تلاش مقامات امریکایی برای حل و فصل ماجرا را به تصویر میکشد.
پیتر سلرز، بازیگر اصلی این فیلم، در قالب سه شخصیت متفاوت (از جمله دکتر استرنجلاو) به ایفای نقش پرداخته است. منتقدین دنیا تا کنون بارها از دکتر استرنجلاو به عنوان یکی از بهترین فیلمهای کمدی تاریخ سینما و شاخصترین اثر در کارنامه هنری کوبریک یاد کردهاند.
۱ – Modern Times
بازیگران: چارلی چاپلین، پولت گودارد، هنری برگمن
کارگردان: چارلی چاپلین
نویسنده: چارلی چاپلین
سال تولید: ۱۹۳۶
«عصر جدید»؛ این نام بهترین فیلم بزرگترین کمدین تاریخ سینما است. چاپلین در این فیلم یک بار دیگر شخصیت ولگرد کوچولو را به مخاطبانش نشان میدهد، اما اینبار وجههای کاملا متفاوت از او را به نمایش میگذارد. ولگردِ عصر جدید، تنها یک آواره عاشقپیشه نیست، بلکه انسانی است در دنیای صنعتی که با تلخترین واقعیتهای زندگی بشر مانند فقر و بیکاری مواجه میشود. چاپلین در این فیلم به زیبایی هرچه تمامتر با موضوعات جدی مثل بحران اقتصادی امریکا، گرسنگی قشر کارگر و بیخانمانی مردم طبقه ضعیف اجتماع شوخی میکند و به انتقاد از گسترش نظام سرمایهداری و سلطه ماشین بر انسان برمیخیزد. عصر جدید هجوی است تند و تیز علیه مدرنیته و تاثیرات سوء آن روی زندگی بشر؛ مفهومی که شاید انسان امروز بیش از مردم همعصر با چاپلین از پس درکش برمیآید.
در عصر جدید، چاپلین در نقش کارگر ساده یک کارخانه بزرگ ظاهر میشود که به سبب کار دائمی با ماشینهای صنعتی، دچار اختلالات عصبی شده و رفتارهای عجیب و تکراری از خود بروز میدهد. در واقع چاپلین قصد دارد به مخاطبانش یادآور شود که با ماشینی شدن زندگی، عقلمحوری به فراموشی سپرده میشود و آزادی انسان به دست کاپیتالیسم رو به اضمحلال میرود.
Zoomg