حقایق جالب فیلم The Irishman – مرد ایرلندی
خواندن نامهای بازیگران حاضر در فیلم The Irishman خودبهخود باعث بالارفتن ضربان قلب میشود و زمانیکه اسم کارگردان این فیلم را ببینیم متوجه میشویم که با یک فیلم ماندگار و بزرگ طرف خواهیم بود. اگر از طرفداران پروپاقرص سینما باشید، بدون شک فیلمهای مافیایی سالهای دور را تماشا کردهاید؛ فیلمهایی که یک پای آن یا رابرت دنیرو بود یا آل پاچینو. پس از گذشت سالها مارتین اسکورسیزی برای جدیدترین فیلم خود که در ژانر مافیایی قرار میگیرد تیم رویایی این ژانر را درکنار یکدیگر قرار داده است. رابرت دنیرو، آل پاچینو و جو پشی کسانی هستند که در نیم قرن اخیر بارها و بارها آنها را در ماندگارترین فیلمهای سینمایی تماشا کردهایم و در سال ۲۰۱۹ و بهلطف فیلم The Irishman توانستیم هر سه آنها را در یک قاب ببینیم و در تمام دقایق فیلم از دنیای خودمان فاصله بگیریم. فیلم بسیار بلند مرد ایرلندی که تماشای آن سه ساعت و نیم زمان میبرد برای اهالی سینما و طرفداران فیلمهایی مانند فیلم Taxi Driver، فیلم Goodfellas یا فیلم Scarface یک خاطرهبازی معرکه بهشمار خواهد رفت و مطمئنا با هربار تماشای آن لذت بیشتری از دیدن این بازیگران بزرگ درکنار هم خواهند برد. با زومجی همراه باشید تا بهبررسی نکات و حقایق جالب فیلم The Irishman بپردازیم؛ حقایقی که شاید از آنها اطلاعی نداشته باشید.
۱- کشف داستان فیلم توسط رابرت دنیرو
خیلیها فکر میکنند که همیشه داستان فیلمها و سریالها را نویسندگان و سازندگان آن تهیه میکنند که این موضوع در اغلب آثار صدق میکند ولی این داستان در فیلم مرد ایرلندی کاملا متفاوت بود. رابرت دنیرو در یک برنامه تلویزیونی با اجرای گراهام نورتون درباره پیدا کردن داستان فیلم توضیحات کاملی داد؛ او دراینباره گفت: «مارتین اسکورسیزی ابتدا داستان متفاوتی برای ساخت این فیلم در سر داشت و قصد داشت بهوسیله این فیلم داستان زندگی یک قاتل حرفهای پیر را بهتصویر بکشد و درابتدا هیچ صحبتی درباره داستان زندگی فرانک شرین مطرح نبود. اسکورسیزی به من وظیفهای محول کرد تا برای این فیلم محتویات جالبی به او پیشنهاد دهم. پس از گذشت چند روز با کتابی بهنام I Heard You Paint houses بهنویسندگی چارلز برنت برخورد کردم. این کتاب درباره زندگینامه فرانک شرین و خانوادههای مافیا در آمریکا نوشته شده بود. پس از مطالعه دقیق این کتاب به این موضوع پی بردم که این کتاب توانایی این را دارد که جای داستان مارتین اسکورسیزی را بگیرد. وقتی این موضوع را به او پیشنهاد کردم، درابتدا هیچ تمایلی برای انجام این کار نداشت ولی موفق شدم که او را برای استفاده از این داستان بهجای داستان مد نظر خودش متقاعد کنم. فرانک شرین فرد بسیار پیچیده و جالبی بوده و گذشته بسیار شگفت انگیزی با داستانهایی جذاب داشته است».
۲- مارتین اسکورسیزی به مدت ۵۰ سال تمایل داشت که با آل پاچینو همکاری کند
مگر میشود که یک کارگردان تمایلی برای همکاری با آل پاچینو نداشته باشد؟ مارتین اسکورسیزی بهمدت ۵۰ سال آل پاچینو را میشناخت و این دو با هم روابط دوستانهای داشتهاند ولی متاسفانه هیچوقت موفق نشدند که در یک پروژه با یکدیگر همکاری کنند. مارتین اسکورسیزی همیشه از علاقه خود برای همکاری با آل پاچینو صحبت کرده و درنهایت پس از گذشت نیم قرن این همکاری صورت گرفت. اسکورسیزی در مصاحبهای دراینباره گفت: «من برای سالها تمایل داشتم که با او کار کنم ولی متاسفانه این اتفاق هیچوقت عملی نشد. فرانسیس فورد کاپولا در دهه ۷۰ او را بهمن معرفی کرد و من در همان لحظه متوجه شخصیت شگفت انگیز او شدم. در آن زمان او در مجموعه پدرخوانده درحال ایفای نقش بود و پس از پایان آن پروژه و محبوبیت او، دسترسی به آل پاچینو تقریبا غیرممکن بود. برای من همیشه آل پاچینو یک فرد غیرقابلدسترس بهشمار میرفت؛ ما حتی در دهه ۸۰ سعی در ساخت یک فیلم داشتیم که متاسفانه بهدلیل مشکلات مالی آن پروژه به بنبست خورد و هیچگاه ساخته نشد. قبل از آغاز مراحل ساخت فیلم The Irishman از باب (رابرت دنیرو) پرسیدم که کار کردن با او چگونه است؟ او خیلی کوتاه پاسخ داد: شگفت انگیز است، بهزودی متوجه خواهی شد».
۳- استفاده از یک مربی بدنسازی برای نشان دادن حالتهای مختلف بدن در فیلم
برای این فیلم یک برنامه CGI جدید طراحی و تولید شد که سن بازیگران را در مقاطع مختلف زمانی بهخوبی تغییر دهد. این برنامه جدید بهقدری پیشرفته و فوقالعاده عمل میکرد که حتی بازیگران هم از نتایج آن متعجب شده بودند. این برنامه هرچقدر هم جزییات ظاهری بازیگران را تغییر دهد، قادر نخواهد بود وضعیت فیزیکی آنها را با سن موردنظر در آن صحنه تطبیق دهد. زمانیکه حالت فیزیکی بازیگران نتواند سن مورد نظر را بهمخاطب نشان دهد، اصلا مهم نخواهد بود که برنامه CGI جدید چقدر پیشرفته عمل میکند. مارتین اسکورسیزی این موضوع را برای اولینبار در سکانسی متوجه شد که ال پاچینوی ۷۸ ساله در نقش جیمی هافای ۴۷ ساله بازی میکرد و قصد داشت از صندلی خود بلند شود؛ اسکورسیزی متوجه شد که نحوه بلند شدن آل پاچینو برای یک مرد ۴۷ ساله بسیار خشک و بیروح است. بههمیندلیل گری تاکون مربی ژست گرفتن و طرز قرارگیری اجزای محتلف بدن به تیم سازنده فیلم ملحق شد. وظیفه تاکون این بود که در هر صحنه به بازیگر کمک کند تا طرز قرار گرفتن بدن خود را مطابق با سنی که در آن لحظه دارد، تنظیم کند.
۴- آنا پاکوین بهدلیل تواناییهای بدون کلام خود در این فیلم حاضر شد
دلیل انتخاب آنا پاکوین در این فیلم که بههیچعنوان دیالوگهای کمی ندارد، بسیار جالب است؛ مارتین اسکورسیزی پاکویین را بهدلیل توانایی او در ایفای نقش بدون صحبت کردن، انتخاب کرده و بهطور واضح این موضوع را با مخاطبان در میان گذاشت که نقش پگی (دختر فرانک شرین) را از ابتدا برای آنا پاکوین درنظر داشته و دلیل این کار را توانایی پاکوین در نمایش دادن احساسات خود بدون صحبت کردن بیان کرده است. اسکورسیزی از توانایی او برای این کار کاملا آگاهی داشته است؛ پاکوین در گذشته در نقش مارگارت زیر نظر مارتین اسکورسیزی بهایفای نقش پرداخته بود.
مارتین اسکورسیزی در این فیلم پا را فراتر گذاشت و به فیلمنامهنویس اصلی این فیلم یعنی استیون زیلیان گفت که تا جایی که امکان دارد دیالوگهای کمی برای آنا پاکوین درنظر بگیرد تا او بتواند تا جای ممکن از تواناییهای پاکوین استفاده کند. اسکورسیزی درباره آنا میگوید: «مانند او جایی پیدا نمیکنید، او بدون بر زبان آوردن کلمات با شما صحبت خواهد کرد و شما بهخوبی متوجه او خواهید شد. شگفتانگیز نیست؟ او در این فیلم یک یا دو خط دیالوگ دارد ولی با همین مقدار دیالوگ میتواند شما را بهوجد بیاورد؛ بیان احساسات او بدون حرف زدن بینظیر است».
۵- تصاویر مربوطبه هر دهه در فیلم بهطور متفاوتی فیلمبرداری شده است
زمانیکه مارتین اسکورسیزی درحال ایدهپردازی برای ساخت فیلم مرد ایرلندی بود، قصد داشت تا فیلم ظاهر قدیمی خود را حفظ کند ولی بههیچوجه قصد نداشت که ظاهری بیکیفیت و تصاویری لرزان بهدلیل استفاده از یک دوربین قدیمی هشت میلیمتری را داشته باشد. این موضوع باعث شد تا رودریگو پریِتو فیلمبردار این فیلم ایدهای را به اسکورسیزی ارائه دهد که مخالفت کردن با آن کار بسیار سختی بود. او پیشنهاد داد تا تصاویر مربوطبه هر دهه در فیلم با یک فیلتر مخصوص فیلمبرداری شود تا درنتیجه تصاویر مربوطبه هر دهه خصوصیات مخصوص بهخودش را داشته باشد.
تصاویر مربوطبه دهه ۵۰ میلادی در این فیلم با فیلتر Kodachrome، تصاویر مربوطبه دهه ۶۰ میلادی با فیلتر Ektachrome و تصاویر مربوطبه دهه ۸۰ میلادی و بعد از آن با فیلتر Bleach Bypass فیلمبرداری شدهاند. تصاویر دهه ۷۰ میلادی در این فیلم دارای لایهای از رنگ نقرهای گچی هستند که تصاویر این دهه در فیلم را بسیار جذابتر کرده است. نکته جالب دراینباره این است که فیلتر استفاده شده در تصاویر مربوطبه دهه ۸۰ میلادی نسبت به سایر تصاویر محسوستر و سنگینتر بوده تا بتواند اشباع شدن شخصیتهای حاضر در فیلم باگذر زمان را بهخوبی نشان دهد.
۶- صحنه پرتاب بستنی آل پاچینو در همان لحظه به ذهن استفان گراهام رسیده است
در میان تمام لحظات پرتنش این فیلم، تنشهای میان آل پاچینو و استفان گراهام شاید نقطه اوج تمام آنها بهشمار بروند. در سکانس درگیری لفظی آنها در زندان اصلا قرار نبود که گراهام با ضربه زدن به بستنی آل پاچینو آن را بهمیان سالن پرت کند. لحظهای که آل پاچینو کلمات «مردم شما» را بهزبان میآورد، گراهام قبل از درگیری با آل پاچینو با ضربهای به بستنی او آن را روی زمین پرت میکند؛ صحنهای که اصلا در فیلمنامه وجود نداشت. این برخورد کاملا ایده گراهام بوده و پس از درمیان گذاشتن آن با مارتین اسکورسیزی با موافقت او روبهرو میشود و ضربه او به بستنی آل پاچینو اینگونه به فیلمنامه اضافه شد. نکته جالب درباره این موضوع این است که گراهام قصد داشت آل پاچینو را غافلگیر کند و بههمیندلیل تمام افراد حاضر در آن صحنه این موضوع را از آل پاچینو مخفی نگه داشتند؛ تمام بازیگران و تیم حاضر در آن سکانس از این موضوع اطلاع داشتند بهغیر از خود آل پاچینو. این عامل باعث شد تا تعجب آل پاچینو و عکسالعمل او در آن صحنه کاملا طبیعی باشد و آن سکانس به یکی از جذابترین سکانسهای فیلم تبدیل شود.
۷- طولانیترین اثر مارتین اسکورسیزی از نظر مدت فیلم و مدت مراحل ساخت
مدت زمان مراحل ساخت فیلم مرد ایرلندی به ۱۰۸ روز رسید که در میان تمام فیلمهای اسکورسیزی طولانیترین مدت مراحل ساخت را بهخود اختصاص داده است. در طول این مدت بازیگران و عوامل اجرایی باید ۳۰۹ صحنه را در ۱۱۷ مکان مختلف ضبط میکردند که این فیلم را به یک پروژه بسیار طاقتفرسا تبدیل کرده بود. در برخی از روزهای مراحل ساخت این فیلم، تمام تیم سازنده مجبور بودند که بین ۳ مکان مختلف مدام جابهجا شوند.
این موضوع مستلزم یک بودجه بسیار سنگین معادل ۱۶۰ میلیون دلار بود که بسیاری از استودیوهای فیلمسازی از پرداخت آن شانه خالی کردند بهجز شبکه استریم نتفلیکس که وظیفه ساخت و پرداخت هزینههای این فیلم بسیار بزرگ را برعهده گرفت. فیلم مرد ایرلندی با مدت زمان ۲۱۰ دقیقه (دقیقا سه ساعت و نیم) طولانیترین فیلم مارتین اسکورسیزی از نظر زمان پخش نیز محسوب میشود و این امر باعث میشود که مدت زمان طولانی برای ساخت آن را توجیه کند.
۸- تدوین فیلم بهطور عمد ساده انجام شده است
همه ما از این موضوع اطلاع داریم که فیلم جدید مارتین اسکورسیزی خشونت فیلمهای گذشته او را ندارد و مانند فیلمهای قبلی شامل مرگهای پر سروصدا و خونین نیست. ثلما اسکونمیکر ویرایشکننده این فیلم که در تمام دوران کاری خود با مارتین اسکورسیزی همکاری کرده، در بیش از ۲۰ فیلم این کارگردان صاحب سبک در نیم قرن گذشته حضور پررنگی داشته است. اسکونمیکر درباره تدوین سادهانگارانه فیلم توضیحات کاملی ارائه داده است؛ او میگوید: «مارتین قصد داشت تا خشونت موجود در فیلم را بسیار پیشپاافتاده بهتصویر بکشد و این تصمیم یکی از مهمترین عوامل موفقیت این فیلم قلمداد میشود.
در این فیلم دیگر خبری از حرکتهای دیوانهوار دوربین و تدوین نمایشی صحنههای مختلف نیست. در صحنههای که شاهد کشته شدن افراد مختلف هستیم، آنها درلحظه و بهراحتی کشته میشوند و این صحنهها را معمولا با یک تصویر بسیار ساده بهمخاطب نشان میدهد. نبوغ اسکورسیزی در بهتصویر کشیدن خشونت در این فیلم بهقدری جذاب است که برخلاف فیلمهای قدیمی در ژانر مافیا، عضو بودن در یک گروه مافیایی را بهصورت یک ایده بسیار بد و ناپسند در ذهن مخاطب جای میدهد».
۹- جو پشی نقش راسل بوفالینو را بالغ بر ۵۰ مرتبه رد کرده است
پس از قبول کردن پیشنهاد رابرت دنیرو توسط اسکورسیزی برای بازسازی زندگی فرانک شرین، اسکورسیزی چند سال برای این فیلم برنامهریزی کرده بود و تنها زمانی میتوانست این فیلم را بهبهترین شکل ممکن تهیه کند که تکنولوژی CGI را با بهترین کیفیت در اختیار داشته باشد تا بتواند شخصیتهای داستان را در سنین مختلف بهتصویر بکشد. او برای نقش راسل بوفالینو تنها جو پشی را مدنظر داشت تا بتواند ترکیب رویایی جو پشی، رابرت دنیرو و آل پاچینو را حداقل برای یک بار دیگر درکنار هم قرار دهد.
مشکل نهایی شدن این کار آنجا بود که جو پشی در آن زمان بازنشسته شده بود و اصلا علاقهای به بازگشت جلوی دوربین نداشت. مارتین اسکورسیزی بارها و بارها نقش راسل بوفالینو را به او پیشنهاد داد که در تمام دفعات جو پشی آن را رد کرد. یکی از عوامل ساخت فیلم که در انتخاب بازیگران نقش بسزایی داشت این موضوع را بیان کرده است که جو پشی پیشنهاد اسکورسیزی برای این نقش را بالغ بر ۵۰ بار رد کرده است. خوشبختانه درنهایت جو پشی پیشنهاد حضور در این فیلم را قبول کرد تا عاشقان سینما بهخصوص طرفداران او بار دیگر او را در یک فیلم سینمایی ببینند. با اینکه هنوز دلیل قبول کردن این نقش توسط جو پشی بهطور رسمی بیان نشده است ولی این موضوع در حالحاضر بههبچوجه مهم نخواهد بود.
«مورد آخر این مقاله ممکن است باعث لو رفتن داستان فیلم شود. اگر فیلم The Irishman را هنوز تماشا نکردهاید، پیشنهاد میکنیم که پس از تماشای این فیلم مورد آخر را مطالعه کنید».
۱۰- اسکورسیزی داستان فیلم را در سکانس آغازین لو میدهد
در سکانس آغازین فیلم The Irishman و زمانیکه رابرت دنیرو درحال بازگو کردن جملاتی در خانه سالمندان است، او به شغل گذشته خود اشاره میکند که در گذشته دیوار خانهها را رنگآمیزی میکرده است. برای توضیح شغل او در دنیای مخفی مافیا و توضیح این موضوع که رنگآمیزی خانهها چه معنایی دارد، مارتین اسکورسیزی در یک برش بسیار کوتاه لحظهای را بهتصویر میکشد که فرانک شرین از پشت سر به یک فرد میانسال شلیک میکند و با پخش شدن خون دشمن او روی دیوار خانه، بهاصطلاح دیوار خانه را رنگآمیزی کرده است. شاید در نگاه اول و حتی در دفعات بعدی تماشای فیلم این موضوع مشخص نباشد ولی در آن صحنه که تنها برای یک ثانیه پخش میشود، فرانک شرین با اسلحه خود جیمی هافا را بهقتل میرساند. اگر شما بتوانید در لحظه مناسب فیلم را نگه دارید میتوانید کشته شدن جیمی هافا را در اولین سکانس فیلم ببینید. مارتین اسکورسیزی بهاین صورت مهمترین قتل فیلم را در اولین سکانس فیلم لو میدهد ولی متوجه شدن آن در آن صحنه کوتاه بسیار سخت خواهد بود.
برگرفته از screenrant