يعني ما به اندازه يک بچه يك ساله نميتونيم فعل خواستن رو صرف كنيم؟
توماس جی. واتسون می گوید:
“می خواهید فرمولی برای موفقیت به شما بدهم؟
خیلی ساده است.
«نرخ شکست خود را دوبرابر کنید.»
شما به شکست به عنوان دشمن موفقیت می نگرید. ولی اصلاً اینطور نیست. شاید شکست شما را دلسرد کند یا شاید از آن چیزی یاد بگیرید. پس پیش بروید و اشتباه کنید. هر کاری می توانید بکنید. چون باید به یاد داشته باشید که آنجا جائی است که موفقیت را خواهید یافت”.
اگر می خواهید موفق شوید باید شکست بخورید. باید شکست بخورید، شکست، شکست و شکست. شکست راه رسیدن به موفقیت است. آنقدر باید زمین بخورید تا راه رفتن را یاد بگیرید.
درس آموخته
همه ما زمان كودكی رو سپری كرديم، شايد يادمون نياد ولی اگر به يك كودک حدود يك ساله نگاه كنيم كه می خواد كم كم راه بره چيكار می كنه؟
مدام زمين ميخوره، بلند ميشه دوباره زمين ميخوره و …
آيا ناراحت ميشه؟
آيا راه رفتن رو ترک ميكنه؟
انسان در كودكی هدف رو روی راه رفتن قرار ميده و تا راه نره، ول كن نيست.
ما كه در كودكی اونقدر از لحاظ جسمی ضعيف بوديم ولی از لحاظ «خواستن» قوی !! ،
چرا الان كه از لحاظ جسمی و ذهنی خيلی خيلی كاملتر شديم، خواستنمون ، اراده مون و ميل به موفقيتمون كمرنگ شده ؟
بياييم مثل همون دوران شيرين بچگی هامون، با يك بار، چندبار افتادن قافيه رو نبازيم.