درسهایی از شکست استارتاپها
برای پاسخ به این سوال باید بدانیم که شکست بخش اجتنابناپذیر در رسیدن به موفقیت است. میتوان گفت همه کارآفرینان موفق مانند استیو جابز، جف بزوس یا مارک زوکربرگ نیز این موضوع را تجربه کردهاند. آنها پذیرفتهاند که شکست گامی به سوی موفقیت و پیروزی است. در این مقاله تجربیات چند مدیر ارشد اجرایی را برایتان بازگو میکنیم.
در ماه مه، درست پس از آنکه جیمز کوئینسی، مدیر ارشد اجرایی شرکت کوکاکولا شد، از کارمندان خود خواست تا پس از شکست مفتضحانه « New Coke» که در سالیان خیلی قبل اتفاق افتاده بود، ترس از شکست که شرکت را دچار تردید میکند کنار بگذارند. از نظر او «اگر ما اشتباه نمیکنیم، به این معنی است که به اندازه کافی سخت کار نمیکنیم.» رید هاستینگز مدیر ارشد اجرایی نتفلیکس، در ماه ژوئن حتی پس از موفقیتهای بینظیر شرکتش با مشترکان، اظهار نگرانی کرد: «سرویسها و محصولات ما بهطور عجیبی در حال فروش موفقیتآمیز است. اینکه در چند ماه اخیر هیچ برنامهای را بهدلیل کیفیت پایین از روی آنتن خارج نکردهایم من را نگران میکند.» او در یک کنفرانس تکنولوژی گفته است :«هماکنون میزان بینندگان ما بسیار بالاست. ما باید ریسکهای بیشتری انجام دهیم؛ کارهای دیوانهوار بیشتری را امتحان کنیم؛ ما باید نرخ شکست بالاتری داشته باشیم.»
حتی جف بزوس، مدیر ارشد اجرایی آمازون که بدون شک یکی از موفقترین کارآفرینان در سراسر جهان است، مستقیما اظهار کرده است که رشد و نوآوری شرکتش براساس شکستهای آن بوده است. او اندکی پس از اینکه آمازون شرکت Whole Foods را خریداری کرد، گفت: «اگر شما حرکتهای جسورانه انجام دهید، آنها تبدیل به تجربه خواهند شد و اگر آنها تجربه شوند، پیش از مدت معین نمیدانید که آنها موثر واقع میشوند یا خیر. تجربیات به واسطه ماهیتشان مستعد شکست هستند. اما چند موفقیت بزرگ جبران چندین کاری را که مفید واقع نشده است میکنند.» درک این پیام برای این مدیران ارشد اجرایی همانقدر آسان است که عملی کردن آن برای اکثر ما دشوار و شاید غیرقابل تصور باشد. نمیتوانم بگویم چه تعداد رهبران کسبوکار را ملاقات و چه تعداد سازمانها را بازدید کردهام که از مزیت نوآوری و خلاقیت حمایت میکنند. اما هنوز تعداد بسیار زیادی از این رهبران و سازمانهای مشابه با ترس از شکست، قدمهای اشتباه و ناامیدیها زندگی میکنند و این دلیلی است که چرا آنها نوآوری و خلاقیت بسیار کمی دارند. اگر برای شکست آماده نیستید، پس برای یادگیری نیز آمادگی ندارید. تا زمانی که سازمانها نتوانند به همان سرعتی که جهان در حال تغییر است، روند یادگیری را مدیریت کنند، هرگز نخواهند توانست به رشد و تکامل دست یابند.
بنابراین راه درست برای انجام اشتباه چیست؟ آیا تکنیکهایی وجود دارند که به سازمانها و افراد اجازه دهند که ارتباط ضروری بین شکستهای کوچک و موفقیتهای بزرگ را بپذیرند؟
دانشکده اسمیت، دانشکده دخترانهای در ماساچوست، برنامهای به نام «خوب شکست خوردن» ایجاد کرده است تا به دانشآموزانش آموزش دهد که همه ما باید برای یادگیری ایستادگی به خرج دهیم.ریچل سیمونز که این برنامه را راهاندازی کرده است در مقالهای در نیویورک تایمز میگوید «آنچه در تلاش هستیم تا یاد بگیریم این است که شکست اشکال یادگیری نیست؛ بلکه ویژگی آن است.» در واقع وقتی دانشآموزان در این برنامه ثبتنام میکنند، یک «گواهی شکست» دریافت میکنند که اظهار میکند آنها به این وسیله در یک رابطه، پروژه، تست یا هر ابتکار دیگری برای خرابکاری یا شکست مجاز هستند.دانشآموزانی که برای مدیریت شکست آماده هستند، کمتر ضعیفند و نسبت به کسانی که انتظار عملکرد بینقص و تمام و کمال را دارند جسورانهتر رفتار میکنند.
این درسی است که ارزش بهکارگیری در کسبوکار را نیز دارد. پاتریک دایل، مدیر ارشد اجرایی پیتزا دومینو از سال ۲۰۱۰، یکی از موفقترین دورههای هفت ساله رهبری کسبوکار را در هر زمینهای داشته است. اما او معتقد است که همه پیروزیهای شرکتش بهخاطر میل او برای مواجهه و به چالش کشیدن احتمال اشتباهات و گامهای غلط است. دایل در یک ارائه برای مدیران ارشد اجرایی دیگر، دو چالش بزرگ را توصیف کرد که در مسیر شرکتها و افرادی وجود دارد که نسبت به شکست صادقتر هستند.
به گفته او، اولین چالش آن چیزی است که او «سوگیری حذف»۱ مینامد؛ واقعیتی که اکثر افراد با یک ایده جدید، پیگیری ایدهشان را دنبال نمیکنند چون اگر آنها چیزی را امتحان کنند و آن کار به سرانجام نرسد، این عقبنشینی ممکن است به شغل آنها آسیب برساند. دومین چالش فائق آمدن بر آن چیزی است که او «ضررگریزی»۲ مینامد؛ گرایشی که موجب میشود افراد ترجیح دهند بهجای تلاش برای برنده شدن، چیزی را از دست ندهند چون برای اکثر ما «درد از دست دادن دو برابر لذت بهدست آوردن است.» دایل میگوید «اجازه برای شکست خوردن، انرژیبخش و شرط ضروری برای موفقیت است» و شاید این مهمترین درس برای همه باشد. کافی است تنها از رید هاستینگ، جف بزوس یا مدیر ارشد اجرایی جدید کوکاکولا بپرسید: بدون شکست خوردن هیچ نوع یادگیری وجود ندارد و بدون شکست هیچ موفقیتی ممکن نخواهد بود.