بطور حتم شما هم با ما همعقیده هستید که این روزها از بین تمام روشهایی که برای جذب مشتری بکار برده شده؛ استفاده از پیامرسانها برای رشد برند سودمندتر و زودبازدهتر از هر راه دیگر بوده است.
در حالیکه همواره مرزی دست نیافتنی بین یک برند معمولی و یک برند برتر دیده میشود اما فاصله اصل برند با مشتری از مو نازکتر است.
هرچندکه این فاصله در سالهای اخیر به لطف فناوری ارتباطات کمتر و کمتر میشود اما برندها برای دستیابی به مشتریان خود باید از دخمه پُر پیچ و خم و دشواری عبور کنند که همه و همه بخاطر تفاوت رفتار و سلایق مشتریان است.
اساسا برای یک مصرفکننده تفاوتی ندارد برند با ایمیل یا پیام کوتاه؛ تبلیغات خود را به سمتش مخابره میکند یا با بیلبورد و بنر به جان چهره شهر بیفتد!
او دقیقا راهی را میپسندد که مثل موبایل دسترسی بدان راحت باشد. با این اوصاف شاید استفاده از پیامرسانها برای رشد برند بعنوانی ابزارهایی پُرمخاطب در گوشیهای هوشمند، در اولویت قرار داشته باشند.
از وقتی که مفهوم Omnichannel یا همان رویکرد چند کاناله در تبلیغات و عرضه کالا در بازاریابی مطرح شد؛ بخشی از زندگی هر کاربر بعنوان کسی که میتواند یک مشتری خوب هم باشد، با انبوهی از تبلیغات در کانال شبکههای اجتماعی، تلفن، وب سایتها، اپلیکیشنهای فروشگاهی و … احاطه شد.
چرا پیامرسانها؟ در عصری که دسترسی کاربران به تکنولوژی بسادگی آب خوردن است چرا گفته میشود پیامرسانها تنها راه قطعی بزرگنمایی کسب و کار هستند؟ با ما باشید تا صحت و سقم این ادعا را از بنیان بررسی کنیم.
لزوم استفاده از پیامرسانها برای رشد برند
Why Messaging Apps Are The Only Way To Grow Your Brand
تنوع راههای ارتباط با مشتری اینقدر زیاد شده است که شاید تبعیض قائل شدن بین پیامرسانها و شبکههای اجتماعی با تمام قیاسهایی که بین این دو رسانه صورت میگیرد، صحیح نباشد.
ساخت ویدیو برای معرفی برند، ایجاد کانالها و صفحات مجازی، ساخت اکانت اینستاگرامی جهتاستفاده از استوریز برای معرفی برند، تولید اپلیکیشن اختصاصی برای کسب و کارهای کوچک و… هر یک راهی مستقل و استاندارد برای بازاریابی آنلاین هستند.
اما روشن است که تمام کاربران به تمام این راهها یکجا و در آنِ واحد دسترسی ندارند. همینجاست که موضوع استفاده از پیامرسانها برای رشد برند بعنوان تنها راه قطعی بزرگنمایی کسب و کار مطرح میشود.
شکستِ سخت بازاریابی چندکاناله (Omnichannel)
دو روند بزرگ و مقتدر وجود دارند که بازاریابی چندکاناله را با تمام پشتوانهای که بواسطه روشهای مختلف بازاریابی و راههای ارتباطی دارد، زمین میزنند: اول اسمارتفونهایی که حضورشان ربطی به مکان و زمان ندارد، تقریبا همیشگی هستند و بر خلاف سایر تکنولوژیها روزبهروز محبوبتر میشوند. دوم پیامرسانهایی که جایگزین تماس صوتی متداول موبایلها شدند.
این دو روندی که شکل گرفته است یک سوپرکانال یا کانال ارتباطی بزرگی هستند که بتنهایی جایگزین بازاریابی چندکاناله خواهند شد.
با دسترسی کامل به گوشی هوشمند در صد در صد مواقع شبانه روز، ماندگاری و ثبات موبایلها حداقل تا پنج شش سال آینده قطعی است.
لذا کاربران از هرلحظه برای ورود به برنامههای مختلف موجود در آن استفاده میکنند. حال یک صفحه ساده از نسخه موبایل یک سایت باشد یا یک اپلیکیشن.
از تجربه کاربری تا تغییر رویه بازاریابی
قبل از این، برندها بدنبال راههای جدیدی بودند و بلافاصله بعد از کشف آن، یک حساب راهاندازی میکردند تا به این روش، فعال بودن خود را ثابت کنند. اما حالا همه چیز فرق کرده است.
برندهای موفق الان بجای اینکه بدنبال این باشند کاربر در کدام پلتفرم عضویت دارد؛ بدنبال فهمیدن این هستند که به کدام پلتفرم بیشتر علاقه دارد!
علت اینکه پیامرسانها هم از بین این همه کانال بازاریابی انتخاب شدند، مشخص است. به نظر شما واتس اپ و مسنجر فیسبوک با یک میلیارد کاربر در جهان محبوبتر از بقیه نیستند؟
با این اوصاف بدون تکیه بر پیامرسانها و انجام امورات بازاریابی در آنها، هر برند یک قدم از رقیب خود عقبتر میماند و نمیتواند پاسخگوی خواستههای مشتری خود باشد.
البته این حقیقت محبوبیت تلفنهای همراه از مدتها پیش روشن شده است؛ اما اخیرا استقبال شگفتانگیزی از پیامرسانها توسط کاربران به عمل آمد که آثارش حالاحالاها ادامه دارد. برندها هم باید باتوجه به این حقیقت، نگاهی رو به سوی آینده داشته باشند تا عمر فعالیت خود را افزایش دهند.
انعکاس ظاهر و باطن برند خود باشید
وقت آن رسیده است که هر برند، منعکسکننده رفتار و فعالیت خود باشد. درک اینکه مشتریان ما چه کسانی هستند، سرمایهگذاری صحیح زمان، منابع و انرژی و سپس شناخت بهترین پیامرسان برای ارتباط با مشتری، از نیازهای یک برند معتبر هستند.
البته قرار نیست فقط با فعالیت خود، کاربران را برای حضور و مثلا عضویت در یک پیامرسان خاص تشویق کنید. هنر یک برند ایجاد تجربه یکپارچه برای هر کاربر است تا بدون دغدغه و فارغ از هرگونه چالشی بلافاصله بعد از ورود به موبایل خود، فعالیتهای آنرا چک کند.
اما لوازم این حضور و استفاده از پیامرسانها برای رشد برند چیست؟ هر برند باید به چه مرحلهای رسیده باشد تا بتواند از پیامرسان بعنوان تنها ابزار خود برای بزرگنمایی تجارتش تکیه کند؟
شناخت نقاط ضعف
شناخت کاستیها هرگز کار سادهای نبوده است. اما خب کمترین فایده آن پیبردن به اموری است که پیش از این انجام میدادید اما به ضرر برند شما تمام شده است.
در برخی از مواقع بعد از شناخت نقاط ضعف، تعیین استراتژی، مشکل بعدی خواهد بود. برندها نباید از این بلاتکلیفی بترسند و در این مرحله ناامید شوند.
چالش اصلی شما در این مرحله تمرکز روی مشکلات و ضعفها نیست؛ بلکه باید بدنبال راهی برای برطرف کردن آنها بود تا اینکه گشایشی در کار حاصل شود.
تعیین اهداف قابلاندازهگیری
موفقیت دشواریهای خاص خود را دارد؛ اما اگر از همان اول پارامترهای خاصی بعنوان هدف در نظر گرفته شود؛ آنگاه اندازهگیری موفقیت و پیشرفت ما هم در پایان کار ساده خواهد شد.
اهداف نهایی شما باید به سمت درک شیوه موثر تعامل با مشتریان باشد. مثلا اگر زمانی در فروشگاهها استفاده از کارت خرید ممنوع شود آیا راه دیگری برای پرداخت آسان مشتری در نظر گرفتهاید؟
همین توجه به اموری که با هدف نهایی شما هم همسو هستند، باعث میشود شما در هر شرایطی سود داشته باشید.
تعامل با مشتریان از دریچه پیامرسانها
با درک کارایی و قابلیتهای هر اپلیکیشن در جهت مشتریمداری میتوان بسادگی به مشتریان هدف دست یافت. اینجاست که میگوییم فاصله مشتری و برند از مو نازکتر شده است.
اینبار برندها سعی دارند ارتباط و تعامل خود را با مشتریان آنهم از دریچه یک پیامرسان واحد تقویت کنند تا اینکه همزمان روی چند کانال مختلف برای بازاریابی تمرکز داشته باشند.
این روزها تمام اعضای خانواده و دوستان ما از موبایل استفاده میکنند. فکرش را بکنید؛ یک پیام ما توجه مخاطب را جلب کند و او سریعا این پیام را با دوستانش به اشتراک بگذارد.
کمکم به جایی میرسیم که بازدیدهای ما حتی از تعداد اعضای کانال بیشتر میشود. اصلا رسالت پیامرسانها همین جمعآوری نقطه نظرات افراد است.
برندسازی توام با حضور فعال در پیامرسانها
راههایی که با استفاده از آن میتوان مشتری را قبل از اینکه به سمت رقیب برود جذب نمود، اندک هستند. بهتر است از طریق یک کانال واحد روی خریدارانی تمرکز داشته باشیم که فعالیت پیشین آنها، معنا یا همان سودآوری داشته باشند. مهمتر از همه بهبود تجربه کاربری مشتریان است که بسادگی تحقق مییابد.