شما قاعدتا با “ترول کردن” آشنایی دارید، مگرنه؟ وقتی کسی کارهای عجیبوغریب و سوال برانگیزی انجام میدهد تا ببیند واکنش سایر مردم به آنها چیست، این عمل او ترول کردن محسوب میشود؛ این کار یک جوک است. هنگامی که به مبحث بازیها میرسیم، میبینیم که گیمرها معمولا حس طنز زیادی در هنگام انجام بازیهایشان ندارند ولی با این حال، یک سری از سازندهها دوست دارند که کمی تفریح کنند. آنها با گیمرها شوخی میکنند تا عکسالعملهایشان را ببینند و ما میخواهیم در این مقاله به معرفی برخی از این ترول کردنها بپردازیم.
دقت داشته باشید که در این مقاله به مواردی پرداخته ایم که بازیکنان از وجود آنها به هیچ وجه اطلاعی نداشتند. پس با این حساب مواردی مثل کلاه مرغی Metal Gear Solid V در این لیست قرار نگرفته اند. ضمناٌ مواظب اسپویلرها نیز باشید!
1- هنگامی که DmC Devil May Cry معرفی شد، طرفداران سری به شدت خشمگین شدند. ولی دلیل این موضوع عوض شدن تم بازی، سیستم مبارزه جدید، داستان تغییر یافته و یا ریبوت شدن سری نبود، بلکه ظاهر دانته بود! بله، فقط ظاهر بازسازی شدهی دانته! واکنش های طرفداران مخصوصا وقتی که کارگردان بازی عنوان کرد که از ظاهر دانته قدیمی خوشش نمیآید، حتی بدتر از قبل شد. آن هم درحالی که سازندگانی مثل ساکرپانچ (که ظاهر Cole را در InFamous 2 طبق نظر طرفداران تغییر داد) مجبور میشدند تا برای رضایت طرفداران طبق نظر آنها کار کنند. حالا سازندگان بازی در استودیوی نینجا تئوری درباره این میزان از تنفر چه کردند؟
آنها همین انتقادات را به سخره گرفتند! در یکی از کاتسینهای مرحله اول بازی، یک کلاه گیس سفید روی سر دانته افتاده و او را بسیار به ظاهر اورجینالش شبیه میکند. ولی جناب دانته بعد از مدتی نگاه کردن به آن، از عبارت “Not in a million years” (عمرا چنین کاری نمیکنم!) استفاده کرده و آن را به سمتی پرتاب میکند!
2- بعضی از گیمرها دوست دارند تا به جمع آوری آیتمها در بازیها بپردازند و به شدت به ماموریتهای “N عدد از این چیز را پیدا کن” نیز علاقه دارند. راکستار در عملی بسیار جالب این مدل از بازیکنان (و همچنین سایرین!) را به شدت به سخره گرفت. در ماموریت Death at Sea شما میبایست قطعاتی از یک زیردریایی که غرق شده را برای زنی به نام Abigail پیدا کنید تا بتواند اداره بیمه را مجبور به پرداخت خسارت بکند. ولی وقتی بعد از ساعتها گشت و گذار در زیر دریا و پیدا کردن هر 30 قطعه این زیردریایی کذایی، نهایتا این ماموریت را به پایان میرسانید، متوجه میشوید که جایزهای که بازی برای صرف ساعتها از وقتتان برای اتمام آن در نظر گرفته تنها 10 دلار است!
3- مرحله افتتاحیه بازی Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty با قهرمان نسخه اول بازی یعنی سالید اسنیک (Solid Snake) آغاز می شد. ولی درست بعد از یک باس فایت کوچک، او درون یک تانکر پر از آب میافتاد و مجبور بودید تا ادامه داستان را تا انتها با کارکتری جدید به نام جک رایدن دنبال کنید. متاسفانه طرفداران بازی تحمل دیدن یک کارکتر جدید را نداشتند و برای همین به شدت از او متنفر شدند. هرچند که رایدن بالاخره توانست تا در Metal Gear Solid 4 و Metal Gear Rising دل هواداران را بدست آورد.
علاوه بر این مورد، کوجیما در نسخه بعدی بازی با نام Snake Eater، باز هم به بازیکنان شوک وارد کرد. چنانچه در منوی شروع بازی گزینه ((I Like MGS2!)) را انتخاب می کردید، ابتدا فکر میکردید که گویا باز هم میبایست به جای اسنیک با رایدن به ادامه بازی بپردازید؛ ولی در ادامه مشخص میشد که کارکتر اصلی در واقع همان اسنیک است و فقط ماسک رایدن روی صورتش قرار داشته!
4- همه می دانند که Batman Arkham Asylum اصلا بازی ترسناکی نیست؛ ولی این بازی یکی از ترسناک ترین لحظات تاریخ گیمینگ را دارد که از هیچ کدام از روش های متداولی مثل ترس های ناگهانی (Jumpscares) یا پخش صداهای ترسناک استفاده نمی کند؛ بلکه این کار را با چند افکت ساده انجام می دهد.
درست بعد از گذشت چندین ساعت از بازی و در قسمتی خاص، به ناگهان گرافیک بازی و صداها شدیدا به هم میریزند و صفحه کاملا مشکی میشود. آن وقت در حالتی که از شدت ترس سر جایتان میخکوب شدهاید، بعد از مدتی متوجه میشوید که سیستمتان مشکلی ندارد، بلکه این یکی از حقههای فوق العاده Scarecrow بوده است که مستقیما یکی از ترس های گیمرها یعنی مرگ سیستمشان را هدف گرفته است! ایول Scarecrow! حرف نداشت!
5- بدبختانه بازی Penn and Teller’s Smoke and Mirrors با این که برای عرضه در سال 1995 روی SEGA CD برنامه ریزی شده بود، به دلیل ورشکسته شدن سازندهاش یعنی Absolute Entertainment هیچگاه عرضه نشد. این بازی دارای یک مینیگیم به نام Desert Bus بود که می توان آن را یکی از فجیعترین ترولها در دنیای گیمینگ قلمداد کرد. هدف این مود این است که یک اتوبوس را در صحرا، از شهر Tuscon واقع در ایالت آریزونا تا لاسوگاس در ایالت نوادا (Nevada) برانید و این سفر 8 ساعته را میبایست بدون هیچگونه چکپوینت و در زمان واقعی انجام میدادید.
علاوه براین، با این که مسیر مستقیم بود، بازی مداوما اتوبوس را به سمت راست جاده منحرف میکرد تا از فقط نگه داشته شدن دکمه گاز دادن توسط بازیکنان جلوگیری کند. اگر اتوبوس از جاده خارج شود، دوباره تا Tuscon و باز هم در زمان واقعی، یدک کشیده میشود! رسیدن به لاسوگاس یک امتیاز برایتان به همراه دارد و اگر امتیاز بیشتری میخواهید، میتوانید یکبار دیگر از ابتدا شروع کنید. واقعا دم سازندگان این بازی گرم!
6- بعضی وقتها، سادهترین ترولها می توانند بهترین باشند. Ghosts n’ Goblins یک بازی به شدت سخت است و برای این که این موضوع را بدتر کند، از یک سیستم “دوبار ضربه خوردن مساوی است با مرگ” نیز استفاده می کند. گذشتن از هر 5 مرحله بازی به نوبهی خودش بسیار سخت است. و وقتی که به انتهای آن میرسید و باس را از بین میبرید، ناگهان سروکلهی سازنده بازی پیدا میشود تا به شما بگوید باید دوباره بازی را از اول شروع کنید تا کاملا آن را به پایان برسانید!
خیلی از بازیها چنین کاری کردهاند. مثلا Castlevania: Symphony of The Night که شما را مجبور میکرد تا یکبار دیگر بازی را به صورت وارونه انجام دهید تا آنرا به پایان برسانید. ولی مسئله اصلی اینجاست که Ghosts n’ Goblins به طرز بیرحمانهای سخت است و پرسش دربارهی دوباره انجام دادن آن، مثل یک جوک مضخرف میماند.
7- وقتی بازیکنان حرفه ای سری دیابلو فهمیدند که دیابلو 3 قرار است رنگینکمان داشته باشد، به شدت اعصابشان بههم ریخت. رنگینکمانهای رنگارنگ در بازی Dungeon Crawler تاریک و بسیار جدی ما؟! نمیگذاریم چنین کاری کنی بلیزارد!
ولی بلیزارد باز هم کار خودش را کرد و دنیای Whimyshire را داخل دیابلو 3 مخفی کرد. همانطور که نام این مکان نشان میدهد، ویمزیشایر مکانی پر از محبت، خرسهای مهربان، اسبهای تکشاخ و رنگینکمانها است. البته رسیدن به این مکان کار سادهای نیست و نیاز به جمع آوری تعدادی آیتم مخصوص دارد؛ ولی وقتی که به آنجا برسید میتوانید راحت تمام ساکنانش را نابود کنید. ویمزیشایر رسما یک انگشت وسطِ بزرگ و رنگارنگ از طرف سازنده به سمت طرفداران بازی است که میگوید: “ببین داداش، این بازی مال ماست؛ پس هر کاری بخوایم باهاش می کنیم!”
8- بازی Eternal Darkness که بر روی کنسول Game Cube عرضه شد، سلطان ترول کردن در بین بازیها محسوب میشود. در این بازی علاوه بر نوار جان، نوار Sanity نیز وجود داشت که اگر به وضعیت آن رسیدگی نمیکردید با انواع و اقسام اتفاقات عجیب و غریب روبرو می شدید. مثلا بازی به دروغ تمام فایلهای ذخیرهتان را پاک میکرد، وانمود میکرد که کنترلر بازی قطع شده، صفحه بازی به ناگهان به مانند یک کانال تلویزیونهای CRT آن زمان در میآمد (تا بازیکنان فکر کنند کانال تلویزیون عوض شده!)، یک صفحه آبی مرگ (Blue Screen of Death) ظاهر میشد، میزان صدای بازی بالا و پایین میشد، در مبارزه های غیرقابل بردن گیر میکردید یا حتی سر شخصیت اصلیتان به ناگهان قطع میشد!
پس وقتی با این بازی سروکار دارید باید مواظب باشید که نه تنها نوار Sanity تان در بازی، بلکه در دنیای واقعی نیز در وضعیت خوبی قرارداشته باشد!
9- The Stanley Parable یک بازی واقعا خاص است. در حالی که یک راوی مشغول شرح دادن وقایع بازی است، شما در نقش استنلی قرار میگیرید و میتوانید هر حرفی را که راوی میزند را دقیقا انجام دهید و یا از آنها سرپیچی کنید که هرکدام از این سرپیچیها با واکنش راوی نسبت به آنها و دریافت پایانهای متفاوت همراه میشود. ولی نکته جالبتر اینجاست که در بعضی مواقع، راوی مستقیما شما را هدف میگیرد و از شما انتقاد میکند.
برای مثال هنگامی که برای دریافت یکی از اچیومنتها روی یک در، پنج بار کلیک میکردید ناگهان راوی شما را سرزنش میکرد: “اوه خواهش میکنم… داری این کار رو برای اچیومنت میکنی؟ روی در 5 بار کلیک کن، به نظرت این تمام ارزشیه که یه اچیومنت داره؟” یا هنگامی که وارد اتاق جاروها میشدید و از آن بیرون نمیرفتید: “شاید این برای تو یه پایان جداست. شاید وقتی بری با دوستات در موردش حرف بزنی بهشون بگی اوه! شما اون پایان اتاق جاروها رو دیدین؟! پایان اتاق جاروها خیلی مورد علاقمه!… امیدوارم دوستانت این رو عجیب بدونند.” ولی نقطه اوج آن، جایی بود که تقلب میکردید!
این هم از 9 بازیای که بازیکنانشان را ترول کردند. آیا با موارد اشاره شده در لیست موافق هستید؟ شاید هم بازیهای دیگری را میشناسید که آنها را از قلم انداختهایم؟ پس نظراتتان را با ما در میان بگذارید و فراموش نکنید که از سایر مطالب سایت هم بازدید کنید! امیدواریم از مطالعه این مطلب لذت برده باشید.
نویسنده: پرهام آقاخانی
منبع پردیس گیم