به اشتراک گذاری! اصطلاحی که این روزها بسیار پُرکاربرد است. در دنیای اپلیکیشنها نیز اگر اپلیکیشنی گزینه به اشتراک گذاری شاهکارهای شما با دیگران را نداشته باشد، مایه خجالت خواهد بود!
به اشتراک گذاری منشا شکلگیری شبکههای اجتماعی امروز بود
بسیاری از رهبران شبکههای اجتماعی با شعار به اشتراک گذاری تمام لحظههای زندگی، به قدرت رسیدند. زاکربرگ با ایده ساده ارتباط دائم با دوستان و به اشتراک گذاری تمام اتفاقات در قالب عکس و ویدئو، به پنجمین فرد ثروتمند جهان تبدیل شد.
اینستاگرام بر پایه به اشتراک گذاری لحظات در قالب عکس شکل گرفت و پایگاه کاربران 700 میلیون نفری این اپلیکیشن حتی لیسزدن بستنی را هم به اشتراک میگذارند!!
ایوان اشپیگل، بنیانگذار 26 ساله اسنپ چت نیز با سوار شدن بر همین ایده به اشتراک گذاری لحظات زندگی آنهم در شکل دائمیتر همچون استوریز که کلیپهای ویدئویی هستند که امکان به اشتراک گذاری هر دقیقه از زندگی با استفاده از آنها وجود دارد، توانست لقب جوانترین میلیاردر خودساخته جهان را از آنِ خود کند.
به گفته این میلیارد خودساخته ما چندان باحال نبودیم برای همین تصمیم گرفتیم محصولات باحال ارائه کنیم! به اشتراک گذاری یک سلفی در حالیکه به گوش حیوانات مختلف مزین شده است یا یک تاج گل مسخره که بر روی سر شما قرار گرفته یا در حال بالا آوردن رنگین کمان هستید، خیلی باحال است؟!
لازم به ذکر نیست که او در حال حاضر سرمایه زیادی دارد! جالب است بدانید اشپیگل یکی از سردمداران ایده به اشتراک گذاری هم در زندگی کاری و هم در زندگی شخصی، به پنهانکاری اهمیت زیادی میدهد.
کارمندان این کمپانی اعتراف کردهاند تا محصولی به مراحل نهایی رونمایی عمومی نرسد هیچکس در مورد آن آگاه نخواهد شد.
صرف میلیاردها دلار برای خصوصی نگه داشتن زندگی شخصی و کاری!
یکی از پنهانکاریهای اخیر ایوان اشپیگل مربوط به مراسم ازدواجش با مدل استرالیایی Miranda Kerr بود که به گفته رسانهها در شرایطی کاملا امنیتی و بدون حضور هیچ لنز دوربینی انجام گرفت و هیچ عکسی تاکنون از آن منتشر نشده است.
مطمئنا برگزاری چنین مراسم ازدواجی توسط یکی از رهبران مطرح رسانههای اجتماعی عجیب است اما به نظر میرسد نسخه به اشتراک گذاری تمام لحظات فقط برای دیگران پیچیده شده است.
تمام میهمانان دعوت شده به این مراسم مورد بازرسیهای شدید امنیتی قرار گرفتند و در وَنهای مشکی با پنجرههای دودی به محل استقرار عروس و داماد منتقل شدند.
ایوان اشپیگل و میراندا کر به خانه گرانقیمت خود که آدرس قبلی هریسون فورد در 30 سال پیش بوده است نقل مکان خواهند کرد، این خانه چند هکتاری، دارای یک استخر، سالن بدنسازی و یک مهمانخانه بسیار بزرگ است اما آیا هیچکدام از این لحظات، ارزش به اشتراک گذاری را نداشتهاند اما پیتزا خوردن یک کاربر معمولی باید سریعا به اشتراک گذاشته شود، مبادا دنیا بیخبر بماند!
پنهانکاری این رهبران تکنولوژی هم در زندگی شخصی و هم در زندگی کاری در مقایسه با بیباکی و اشتیاق کاربران معمولی برای به اشتراک گذاری تمام لحظاتشان جای تامل دارد.
چرا نسخه به اشتراک گذاری تمام لحظات فقط برای دیگران پیچیده شده است؟
شاید بگویید موقعیت شغلی این افراد باعث انتخاب چنین شیوه زندگی مخفیانهای شده است اما اگر ایده به اشتراک گذاری لحظات چندان تایید شده نیست چرا به دیگران توصیه میشود؟
به اشتراک گذاری لحظات در بین کاربران امروز شبکههای اجتماعی حد و مرز نمیشناسد، از رنگ ملافه و نوع قفل کشوی کمد اتاق خواب گرفته تا شخصیتری لحظاتی که حتی گاهی با دیدن آنها به عقل خود شک میکنید، با افتخار به اشتراک گذاشته میشوند.
علاوه بر شجاعت عجیب اشخاص در به اشتراک گذاری سیر تا پیاز زندگی و خطرات احتمالی بعد از آن، باید به مسئله دیگری نیز اشاره کرد، شکلگیری شخصیتهای جعلی!
طبق یکی از تحقیقات انجام گرفته در مورد روانشناسی به اشتراک گذاری، افراد معمولا با این پنج هدف اقدام به اشتراک گذاری هر موضوعی میکنند:
- برای انتقال مطالب ارزشمند و سرگرم کننده به دیگران
- برای توصیف شخصیت خود برای دیگران
- برای رشد و ادامه روابط با دیگران
- برای خودشکوفایی!
- برای اینکه دائما در جریان اخبار مربوط به موضوعات مورد علاقه خود باشند
اما آیا تصویری که از خود برای دیگران به اشتراک میگذارید همان خودِ شخصی شما است؟ سئوال مهمتر اینکه از چه شیوههایی برای خودشکوفایی استفاده میکنید؟
کاربران در دنیای امروز از خودِ حقیقی خود فاصله گرفتهاند و شخصیتی را به اشتراک میگذارند که موردپسند کاربران دیگر است و در اینکه هیچکس ورژن اصلی خودش را به نمایش نمیگذارد، شکی نیست.
شبکههای اجتماعی امروز به بازاری تبدیل شدهاند که هر کاربری خود را با برچسب قیمت مشخصی عرضه میکند.
هدف اصلی به اشتراک گذاری راضی کردن دیگران است، اما راضی کردن دیگران به بهای به نمایش گذاشتن زندگی شخصی شما چندان معقولانه نیست، هست؟