آخر هفته گذشته با چند تا از دوستانم که مدتها بود ندیده بودمشان، جمعه شب بیرون رفتیم و میزان نامشخصی هله هوله و در کل میلیون ها کیلومتر دور از آنچه که به عنوان رژیم غذایی سالم می دانید خوردم. و واقعا هم احساس خوبی در موردش داشتم.
من کاملا در مورد غذاهایی که در طول چند ماه گذشته می خورم مراقبم و هر هفته به اندازه همان سقف کالری و یا نوع غذاهای مورد نظر مصرف می کنم و هر هفته یکبار هر چیزی که به نظرم خوب بیاید می خورم. با دنبال کردن همه چیز و کنترل میزان غذا و کالری در یافتی در مدت چند روز دلیلی وجود ندارد که یک روز را به خودم مرخصی ندهم و استراحت نکنم. رمز موفقیت در این است که در طولانی مدت این موضوع را درنظر بگیرید تا اینکه فکر کنید همه چیز را یک شبه به باد داده اید.
مطالب فراوانی وجود دارد که بیان می کنند داشتن یک شب در هفته که به شما اجازه بدهد هر چه که می خواهید بخورید، از نظر روانشناسی ارزش بسیاری دارد. نه گفتن به یک تکه شکلات در روز پنج شنبه بسیار ساده تر خواهد شد وقتی که بدانید همان شکلات را اگر تمایل داشته باشید، می توانید جمعه بخورید. فکر کردن به اینکه تنها یکی دو روز باید صبر کنید تا بتوانید شکر بخورید، خیلی راحت تر است و میزان ولع شما در روز موعود بسیار کمتر خواهد شد. چرا که فراموش می کنید چقدر دلتان شکر یا شکلات می خواهد و حتی ممکن است فراموش کنید که آنها را بخورید.
برخی ممکن است تنها یک وعده را زیر آبی برویم در حالی که برخی تمام روز را تقلب می کنند. این انتخاب واقعا یک انتخاب شخصی است و بستگی به این دارد که در طول هفته چه برنامه ای برای دست یابی به حد نصاب کالری و درشت مغذی ها دارید. من شخصا دریافته ام که داشتن برنامه ای از سه وعده غذایی خارج از رژیم بهتر از داشتن یک روز تقلب است. دانستن اینکه یک وعده غذایی بدون محدودیت در آخر هفته دارید، به رعایت کردن برنامه غذایی تان در طول هفته بیشتر کمک می کند و داشتن یک روز کامل بدون برنامه غذایی در طول یک ماه برای من بسیار مفید است. معمولا بعد از این روز من از اینکه غذاهای بدی خورده ام احساس بسیار بدی دارم و حتی نمی خواهم به این غذاها نگاه کنم. در ضمن بابت زیاده روی که کرده ام احساس گناه می کنم و متعهدتر در طول هفته های آینده به برنامه غذایی ام ادامه می دهم.