جزئیات

سازندهD.I.C.E

ناشرالکترونیک آرتز

ژانرتیراندازی اول شخص

پلتفرمرایانه‌های شخضی، پلی‌استیشن ۴ و اکس‌باکس وان

اجازه دهید برگردیم به صد سال قبل، به دورانی که جنگ و ابزارهای جنگی در حال وارد شدن به یک عصر جدید بودند؛ عصری که با پیشرفت روز افزون تکنولوژی این قدرت و احساس را به بشر می‌داد که هرچه بیشتر و بیشتر به حس قدرت طلبی و جنگ طلبی خود بیافزاید و بدون هیچ قید و بندی به کشتار و اهداف جاه‌طلبانه خود بپردازد، رستگارتر خواهد شد! حال استودیو «دایس» (DICE) بعد از سال‌ها تمرکز بر روی جنگ‌های مدرن، این‌بار و در قسمت جدید از مجموعه بازی‌های «میدان نبرد» (Battlefield) گریزی به این دوران کم‌تر پرداخت شده در بازی‌های رایانه‌ای زده است؛ یک بازی با تم جنگ جهانی اول با نام جالب «بتل‌فیلد ۱». پس برای بررسی عملکرد دایس در بازآفرینی جنگی در این برهه از تاریخ با دنیای بازی همراه باشید.

battlefield_1_soldiers_5k-hd

وقتی به آخرین باری که یک اکشن اول‌شخص با طعم جنگ جهانی بازی کردم فکر می‌کنم، می‌بینم که مدت بسیار زیادی گذشته است و کم کم داشت بوی باروت از میان گلن‌گدن‌های نیمه اتوماتیک و حس و حال صبر کردن‌های طولانی برای تعویض و پرکردن خشاب از یادمان می‌رفت که به لطف دایس این امکان فراهم شد تا بار دیگر خاطرات برای‌مان زنده شود؛ دایس یک گام پیشی گرفته و عقربه زمان را بیشتر از چیزی که فکر می‌کردیم به عقب کشیده و ما را به زمان اولین جنگ جهانی برده است. زمانی که خیلی از ابزار‌های جنگی به رشد و نمو رسیده و حتا برای اولین بار در میادین نبرد به کار گرفته می‌شدند؛ از جمله مهم‌ترین آن‌ها وجود هواپیماهای جنگی است. با توجه به سابقه‌ی دایس مطمئن بودیم که  می‌توانیم از تمامی این تجهیزات استفاده کنیم و جز انسان‌هایی باشیم که در کابین یک هواپیمای جنگی تک موتوره‌ی هندلی بنشینیم  یا از در داخل یک نفربر چند منظوره دشمن را به گلوله ببندیم. از مسلسل‌ها و اسلحه‌هایی استفاده کنیم که هر لحظه ممکن است داغ کنند و از کار بی‌افتند و ما را در شلیک گلوله و کشتن دشمن وادار به زمانبندی و مدیریت کنند! تمامی این موارد را ذکر کردم تا به این مسلئه برسیم که دایس در بتل‌فیلد ۱ به بهترین شکل توانسته تمامی این نکات ریز و شگفت‌انگیز را رعایت کند و بتل‌فیلد پیش رو یک میدان نبرد تمام عیار با رعایت جزییات دقیق صد سال پیش است.

درون گِل و ناامیدی

بخش تک نفره یا همان کمپین مجموعه‌ی بتل‌فیلد همیشه جز اولویت دوم و کم اهمیت این مجموعه محسوب می‌شد و از دیرباز شهرت و اولویت اول روی بخش چند نفره بود، اما دایس همیشه تلاش کرده تا به این بخش نیز توجه کرده و اهمیت ویژه‌ای برای این بخش قائل باشد. در قسمت چهارم نیز عملکرد خوب دایس قابل قبول بود و نشان از تمرکز سازندگان روی این بخش داشت. تا این که در نسخه جدید، دایس با نگاهی کاملا متفاوت قدم به عرصه گذاشت و سعی کرده است تا قسمت تک‌نفره، چه از لحاظ داستانی و چه از لحاظ طراحی مراحل متنوع گیرا و با شخصیت‌پردازی قدرتمندی همراه باشد. داستان در چند بازه‌ی زمانی و در شش بخش و حول محور چند شخصیت در چند کشور مختلف روایت می‌شود. ما هر بار در نقش یکی از این آدم‌ها که روایت‌گر اتفاقات تاریخی واقعی هستند قرار می‌گیریم. هر کدام از این شخصیت‌ها به تنهایی یک داستان مجزا را روایت می‌کنند و هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارند و ما با حضور در نقش هرکدام از آن‌ها نه تنها یک ماجرای جدید را پی‌ می‌گیریم، بلکه گیم‌پلی نیز تغییر کرده و ما هر بار شاهد تنوع مرحله با یک شخصیت جدید هستیم که این حرکت خود یک سیستم جدید و مثبت است؛ برای مثال در بخش Friends in High Places ما کنترل هواپیماهای جنگنده یا همان هواپیماهای ملخ‌دار را در دست داریم و  گیم‌پلی بازی در آسمان و به مبارزات هوایی سوق پیدا می‌کند، یا در بخش Nothing is Written ما در صحرای عربستان در میان شن و خاک در کنار «لورنس عربستان» خواهیم بود و داستان و گیم‌پلی حول محور اتفاقات آن دوره روایت می‌شود. این سیستم در نوع خود زیبا و قابل تامل است، از طرفی ما با رویداد‌های مهم تاریخی بهتر آشنا می‌شویم و با چند ملیت مختلف در بازی حاضر می‌شویم و همچنین با داستان‌هایی متفاوت؛ اما این حرکت خوب زیاد دوام نمی‌آورد و بازی در این بخش روند نامتعادلی را پیش می‌گیرد. به غیر از دو یا نهایت سه روایت خوب، بقیه بخش‌ها بسیار پوچ و بی‌محتوا عمل کرده و از شخصیت‌پردازی و داستانی ضعیف و کوتاه برخوردار هستند؛ همین اتفاق به گیم‌پلی بازی نیز آسیب زده و قسمت تک نفره بازی را در حالت کلی کسل کننده می‌کند. شاید به اتفاق بخش Friends in High Places یکی از بهترین قسمت‌های بازی قلمداد شود اما همین مرحله‌ باشکوه نیز از لحاظ شخصیت‌پردازی ضعیف عمل کرده و پایان آن مخاطب را بی‌نتیجه رها کرده و به انتها می‌رسد. دایس سعی کرده تا با ترکیب وقایع تاریخی واقعی و نشان دادن چهره زشت جنگ و با دخالت دادن یک تم موسیقی که از قضا بسیار خوب کار شده‌اند فضای احساسی و عاطفی به داستان اضافه کند، اما شخصیت‌پردازی بازی به‌قدری سطح پایین است که حتا همین ترکیبات مثبت نیز نتوانسته است به بهتر شدن بخش کمپین بازی کمکی کند. اگر بخواهیم به بخش تک‌نفره‌ی بازی نمره‌ای جداگانه اختصاص بدهیم از نظر نگارنده به قسمت تک‌نفره نمره ناامیدکننده‌ی پنج تعلق می‌گیرد، از طرفی همین شخصیت‌پردازی‌های ناقص علاوه بر این‌که نحوه‌ی روایت قصه را لنگ و پا در هوا رها کرده‌اند، عمق گیم‌پلی را هم کم و تنوع را به حداقل می‌رسانند. به جز مرحله‌ی «درون لجن و خون» (Trough Mud And Blood) که به لحاظ شخصیت‌پردازی پله به پله‌ی شخصیت‌های داستان -که از قضا به تنوع گیم‌پلی هم منجر شده و در بخشی از آن به یک سناریوی درجه یک ختم می‌شود-، هیچ چیز قابل توجهی در بازی نمی‌بینید، طراحی مراحل بازی از همان مکانیک‌های قدیمی این مجموعه الهام گرفته است؛ به منطقه‌ای می‌رسید، با دوربین تعداد افراد دشمن را ارزیابی می‌کنید و تصمیم می‌گیرید که آیا به شکل مخفیانه جلو بروید یا به شکل اکشن و خب، وقتی از بتل‌فیلد حرف می‌زنیم مخفیانه بازی کردن دیگر چه صیغه‌ای است! روش و شکل گیم‌پلی بازی شباهت عجیبی به بازی کرایسیس دارد ولی مشکل اینجاست که در کرایسیس ما یک ابر لباس داشتیم که به انتخاب روش بازی کردن‌مان عمق قابل توجهی می‌داد، چیزی که در بتل‌فیلد وجود ندارد امکاناتی است که باید به این روش گیم‌پلی عمق دهد؛ همین مورد باعث شده مراحل بازی به‌شدت مینیمال، ناقص و در عین حال آشوب زده به نظر رسند و هیچ اثری از طراحی مرحله، شروع، اوج‌گیری و پایان در آن‌ها نبینیم. به همین دلیل گشتن به دنبال سناریوهای جذاب سینمایی به سبک ندای وظیفه‌های قدیمی مصداق همان ضرب المثل گشتم نبود نگرد نیست است! اگر منظور من را از سناریوهایی که به گیم‌پلی عمق می‌دهند نفهمیده‌اید، ارجاع‌تان می‌دهم به مرحله‌ی چرنوبیل ندای وظیفه‌ی ۴ که تنوع اتفاقات و سناریوها به قدری زیاد بود که مو بر تن بازی‌کننده‌ها سیخ می‌کرد و حال در این بازی همه چیز خلاصه شده در سوار شدن بر اسبی و رفتن در جلد کبوتری!

اسب ها یکی از نکات جدید و جذاب بازی به شمار می روند.

استفاده از اسب‌ها یکی از نکات جدید و جذاب بازی به شمار می‌رود.

چندنفره‌ی همچنان جذاب

همان‌طور که بارها شنیده‌اید و ما نیز اشاره‌ای به آن کردیم، مجموعه بازی‌های بتل‌فیلد به قسمت چند نفره آن مشهور و معروف است و اصل لذت بازی در این قسمت خلاصه می‌شود. ابتدای کار باید گفت این‌بار نیز همین اصلا پابرجاست و بتل‌فیلد ۱ بخش چند نفره‌ی تمام عیار را پیش روی مخاطبین قرار می‌دهد. بازگشت بازی به جنگ‌جهانی و استفاده از سلاح‌های کلاسیک، این لذت را دو چندان کرده است، استفاده از اسلحه‌های نیمه اتوماتیک و بعضا بسیار کند در بخش چند نفره باعث شده تجربه‌ای جدید را به مخاطب انتقال دهد. همانند نسخه‌های قبلی، تجهیزات و وسایل نقلیه از جمله تانک، هواپیمای جنگی و وسایل دیگر در بازی که البته با مدل‌های جنگ جهانی اول حضور دارند فضا و جو این قسمت را از یک حالت تکراری و خسته کننده دور کرده است. مطمئنا به واسطه تجهیزات ابتدایی آن دوره رعایت احتیاط در نبرد الزامی بوده و این‌بار باید با استراتژی‌های جدید به مصاف رقبا برویم. دایس همچنان به بهترین شکل نقشه‌های بازی را چیده و بالانس به طور کامل از هر طرف رعایت شده است. چیدمان مواضع و پخش شدن تجهیزات در کنار حضور کشتی‌های هوایی و قطار‌ها و ناو‌های بمب‌افکن نسبت به موضع ضعف و قدرت تیم‌های حاضر در بازی باعث شده تا پیروز میدان تا آخرین لحظه مشخص نباشد و هیجان بازی تا آخرین نفر کشته شده پابرجا بماند. اگر به حالت‌های مختلف این بخش نگاهی داشته باشیم، حالت Domination در مجموعه‌های مدرن قبلی نبوده‌ که به این قسمت اضافه شده و در این نسخه حالت‌ها Operations و War Pigeons هست که از دیگر حالت‌های جدید محسوب می‌شوند. حالت War Pigeons یا همان کبوتر به شکلی است که ما باید کبوتری که در نقشه وجود درد را گرفته و بعد از مدت زمانی مشخص رهایش کنیم تا امتیاز نصیب تیم خودی شود؛ این حالت برای نگارنده زیاد جذاب نبود و بعد از چند بار تجربه، بیشتر از این که به فکر کبوتر باشم به فکر کشتن و امتیاز کسب کردن بودم اما حالت Operations  یکی از بهترین بخش‌های کل مجموعه و البته شاید بهترین حالتی باشد که تا به امروز در یک بازی اکشن معرفی شده است؛ در این بخش ما یک بار در حالت دفاع و یک بار در حالت حمله قرار داریم و تیم حمله کننده باید پرچم‌های مشخصی را به صورت هم‌زمان فتح کنند. این در حالی است که وقتی این عمل به موقع انجام شود یک پیشروی بر روی نقشه شکل می‌گیرد که تا آخرین محدوده‌ی جنگ نیز ادامه دارد. در صورت شکست خوردن قطار و ناو کمکی برای‌تان فرستاده خواهد شد و این اتفاق رفته رفته فشاری بسیار شگفت‌انگیز، منحصر به‌ فرد و البته هیجان‌انگیز را به مخاطب منتقل می‌کند که قابل تحسین است.

به دفعات شاهد چنین صحنه‌های شگفت‌انگیزی خواهیم بود.

گرافیک و موسیقی همچنان در اوج

دایس همیشه مهارت خود را در ارائه یک گرافیک برتر نشان داده است. از مهم‌ترین نکات قابل توجه عناوین دایس قدرت تخریب بسیار بالای محیط و لوکیشن‌های داخل بازی است که نه تنها به یکی از ارکان مهم در گیم‌پلی تبدیل شده است بلکه از قابلیت‌های مهم فیزیک بازی نیز به حساب می‌آید. لوکیشن‌های دهه بیست میلادی و دوران جنگ جهانی اول بسیار پویا و واقعی طراحی شده‌اند و جای جای بازی جو و اتمسفر  صد سال پیش را به مخاطب به بهترین شکل منتقل می‌کند. دایس همچنان از لحاظ تکنیکی بسیار پرجزییات عمل کرده است و سطوح و بافت‌ها به جز اندک موارد در بخش چند نفره‌ی بازی با یک نرخ فریم قابل قبول در کل مدت بازی مخاطب را از بابت گرافیک سیراب می‌کند. مطمئنا همه ما با موسیقی تم اصلی این مجموعه آشنا هستیم و این‌بار آقایان Patrik Andrén و Johan Söderqvist کار آهنگ‌سازی بازی را بر عهده داشتند و به جرات باید گفت که موسیقی‌های این قسمت از بتل‌فیلد فوق‌العاده کار شده‌اند؛ تک تک قطعات بازی حساب شده و شنیدنی هستند و می‌توان گفت با توجه به تغییر لوکیشن‌های قسمت داستانی بازی، موسیقی نیز تغییر کرده و بر اساس ذائقه آن کشور و منطقه ساخته شده است.

eubiwl1-980x420

بتل‌فیلد ۱ به خوبی پاسخ اعتماد و انتظار مخاطبین خود را داد و اگر از برخی کاستی‌های قسمت تک نفره چشم پوشی کنیم، باید گفت که با یک عنوان سرگرم کننده و عالی روبه‌رو هستیم.

منبع دنیای بازی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *