«لئوناردو دیکاپریو» تارانتینو را وادار کرد بهترین صحنهی «ریک دالتون» در Once Upon a Time in Hollywood را بازنویسی کند
شخصیت «ریک دالتون» در فیلم «روزی روزگاری در هالیوود» (Once Upon a Time in Hollywood) با بازی «لئوناردو دیکاپریو» لحظات بهیادماندنی زیادی دارد، اما شاید بهترین صحنهی او وقتی بود که در محل فیلمبرداری سریال «لنسر» از کوره در میرود. ریک در یکی از صحنهها دیالوگش را فراموش میکند و شرمساز به تریلر خود برمیگردد و خودش را لعن و نفرین میکند. اما تارانتیو فاش کرده است که خشم شخصیت در ابتدا به گونهی دیگری نوشته شده است.
تارانتینو میگوید در ابتدا قرار نبوده ریک دیالوگش را از یاد ببرد و بنابراین صحنهی خشمگین شدنش در نسخهی اول فیلمنامه وجود نداشته و خود دیکاپریو پیشنهاد میکند که ریک بار اول فیلمبرداری دیالوگ را فراموش کند. تارانتینو میگوید: «لئو گفت: «به نظر من باید ریک یک بار خرابکاری کند و جملاتش را فراموش کند.» من فقط میخواستم یک صحنهی وسترن فیلمبرداری کنم. لئو گفت: «میدانم که صحنهی تو را به گند میکشم، اما فکر میکنم این کار برای شخصیت لازم باشد.» لذت فیلمبرداری مرا خراب کرد، اما گفتم بسیار خوب. نسخهی دیگری مینویسم اما صحنهی «لنسر» را پیش از صحنهی خرابکاری ریک ضبط میکنیم، و من در اتاق تدوین ترتیب آنها را اصلاح خواهم کرد.»
تارانتینو صحنهی «لنسر» را با خرابکاری ریک ضب میکند و بازی دیکاپریو چنان خوب از آب درمیآید که کارگردان را به فکر فرو میبرد. تارانتینو میگوید: «بلافاصه پس از آنکه نسخهی دوم را فیلمبرداری کردیم، گفتم مثل اینکه باید همین کار را انجام دهیم. حق با او بود. ایدهی فوقالعادهای بود و شخصیت را به شکل شگفتانگیزی به تکامل رساند.»
پس از آنکه صحنهی فراموشی دیالوگ ریک موفقیتآمیز میشود، سپس ایدهی فروپاشی روانی شخصیت در تریلر به ذهن تارانتینو و دیکاپریو می خورد. تارانتینو آن صحنه را «سکانس تراویس بیکل» ریک میخواند. تارانتینو اضافه میکند: «[لئو] اگر بااستعدادترین بازیگر نسل خود نباشد یکی از بااستعدادترین آنهاست. استعداد بازیگری به شکل ذاتی در او وجود دارد و من کسی مثل او نمیشناسم.»
دیکاپریو اخیراً نامزدی گلدن گلوب و «جوایز اتحادیهی بازیگران» را با «روزی روزگاری در هالیوود» کسب کرده و یکی از مدعیان اسکار است. نسخههای بلو-ری این فیلم دو هفته قبل منتشر شد.
تارانتینو بیش از یکسال قبل به پروژهی «پیشتازان فضا» (Star Trek) ملحق شد و قرار بود این فیلم با ردهی سنی بزرگسال ساخته شود. اما او به تازگی در مصاحبهای در مورد کارگردانی این پروژه ابراز تردید کرده است. تارانتینو از سالها قبل اعلام کرده بود که با دهمین فیلمش با فیلمسازی وداع میکند و این یعنی او تنها یک فیلم دیگر خواهد ساخت. او میگوید «به گمانم در حال دور شدن از «پیشتازان فضا» باشم» و اضافه میکند که با مسؤلین پارامونت به صورت رسمی مذاکره نکرده است.
ایدهی یک «پیشتازان فضا» با ردهی سنی بزرگسال دسامبر سال ۲۰۱۷ با استقبال «جی.جی. ایبرامز» تهیهکننده و پارامونت مواجه شد. استودیو «مارک ال. اسمیت» نویسندهی «از گور برخاسته» را برای نگارش فیلمنامه به خدمت گرفت در حالی که تارانتینو فیلمبرداری «روزی روزگاری در هالیوود» را از سر گرفته بود. تارانتینو امسال گفته بود که پس از پایان کنفرانسهای مطبوعاتی نهمین فیلمش به سراغ فیلمنامهی «پیشتازان فضا» میرود و سپس تصمیم میگیرد که این فیلم را کارگردانی کند یا نه. او در ماه می در مصاحبه با «اسلش فیلم» گفت که احتمال کارگردانی «پیشتازان فضا» بسیار زیاد است اما اکنون پس از گذشت چند ماه به نظر میرسد که او تمایلی ندارد دهمین فیلمش «پیشتازان فضا» باشد.
تارانتینو میگوید: «به شکل غریبی، احساس میکنم که «روزی روزگاری در هالیوود» باید فیلم آخرم باشد. بنابراین، بار مسؤلیت را از دوش خود برداشتهام که با آخرین فیلم خود بیانیهای مهم و ویژه صادر کنم. منظورم این است که هنگام نوشتن فیلمنامه با خود گفتم: «آیا این فیلم را حالا باید ساخت؟ آیا پیش از آن باید کار دیگری بسازم؟ آیا این باید دهمین فیلم من باشد؟ نه، نه سعی نکن تراز سیارهها را به هم بزنی، مگر تو که هستی، گالاکتوس؟ اگر زمین میگوید انجامش بده، انجامش بده…» اما به شکل عجیبی مرا آزاد ساخت. یعنی اکنون نمیدانم داستان فیلم بعدی من باید چه باشد. هیچ نمیدانم.»
تارانتینو اضافه میکند: «یکی از تأثیرات «روزی روزگاری در هالیوود» این بود که باعث شد احساس کنم آن بیانیهی مهم را صادر کرده، و حرفه و دلبستگی و فیلمسازیام را یک جا جمع کردهام. اگر هر یک از فیلمها را واگن فرض کنیم همهی آنها یک قطار را تشکیل میدهند و یک داستان را بازگو میکنند. این اوج روایت است، بنابراین میتوانم بگویم که فیلم بعدیام کمی کوچکتر خواهد بود.»
فیلمساز مانند اوایل سال جاری دوباره تأکید میکند که دهمین و آخرین فیلمش مانند یک «مؤخره» است. او میگوید: «میدانید، مانند یادداشت نویسنده در پایان کتاب است. در ضمن، همچنان این احتمال وجود دارد که ایدهی واقعاً بزرگی به ذهنم خطور کند. اما در حال حاضر، ایدهی مخاطب کمتر به نظرم راضیکنندهتر میرسد.»