به گفته ی اندرو ویتمن یکی از نیروهای سابق پلیس آمریکا: «زندگی، یافتن و جستجوی پاسخ های درست نیست بلکه مطرح نمودن پرسش های درست است».
وی می گوید اگر سوال بدی از خود بپرسید قطعا جواب معقول و مناسبی هم دریافت نخواهید کرد. به عنوان مثال اگر از خود بپرسید چرا چاق هستید، یک سوال بسیار بد خواهد بود و قطعا هم جواب خوبی در پی نخواهد داشت. در مقابل می توان این مساله را این طور بیان نمود: چطور می توانم سالم بوده و اندام متناسبی داشته باشم.
ویتمن در دوران خدمت به عنوان نماینده فدرال، از اعضای کنگره آمریکا مانند هیلاری کلینتون، نانسی پلوسی و جو لیبرمن محافظت می کرد. او اکنون مدیر اجرایی مرکز آموزش تندرستی و نویسنده «Ground Zero Leadership» می باشد.
به گفته او انسان با پرسیدن سوال های بد، مغزش را برای پیشگویی های منفی آماده می کند. درواقع مغز همانند یک موتور جستجو عمل می کند. مغز انسان باید بتواند به یک سوال پاسخ خواهد داد و نیازی نیست که آن سوال از دهان فرد بیرون آید. پس اگر سوالی مطرح شود، مغز باید پاسخگوی آن باشد. مثلا اگر از خود بپرسید آیا بدتر از این هم امکان داشت؟ مغز هم جستجو می کند تا ببیند که چطور شرایطی بدتر از این هم می توانست رخ دهد؟
سوالات به خیابانی دو طرفه شباهت دارند، پس باید با مطرح کردن پرسش های درست ، مثبت و خوشبینانه شانس خود را برای موفقیت بالا ببریم.
یکی از روانشناسان شناخته شده دنیا با نام کارولین کافمن، می گوید: انتظار اینکه نتیجه ای خاص را دریافت خواهیم کرد، رفتار ما را نیز تغییر داده و بر روی نحوه برخورد دیگران با ما نیز تاثیرگذار خواهد بود. از طرفی دیگر، دیگران بازخوردهایی که از تلاش ما برای رسیدن به هدفمان بدست آورده اند، در اختیار ما قرار خواهند داد که موجب تقویت باور ما خواهد شد.
پس با در پیش گرفتن یک رویکرد مثبت در طراحی سوالات می توان مسیر را برای موفقیت در آینده هموارتر ساخت.
اما همیشه این شرایط امکانپذیر نیست. وقت هایی هم وجود دارد که فرد نمی تواند افکار منفی را از خود دور ساخته و مثبت بیاندیشد. در این مواقع صدایی در درون فرد می گوید: غیر ممکن است. من نمیتوانم. برای رویارویی با این شرایط ویتمن می گوید: «با خود بگویید قبول! من نمی توانم. اما اگر می توانستم چطور باید این کار را انجام داده و به هدف خود برسم؟»
vitrino