در سال ۲۰۱۲ و همزمان با آغاز اکران انیمیشن Wreck-It Ralph،استودیوهای انیمیشن کمپانی والتدیزنی اثری را روی پردههای سینما به نمایش در آورد که بدون شک یکی از برترین انیمیشنهای این کمپانی است. Paperman نام این انیمیشن است که با ترکیب تکنیکهای کلاسیک و مدرن در کنار داستانی عاشقانه و خلاقانه توانست جایزه اسکار برترین انیمیشن کوتاه را از هشتاد و پنجمین دوره جوایز اسکار دریافت کند. درست است که انیمیشن کوتاه The Blue Umbrella محصول استودیو متفاوتی نسبت به انیمیشن کوتاه Paperman بوده و از لحاظ جلوههای بصری به هیچ عنوان قابل مقایسه نیستند، اما شباهتهای آنها در داستان غیرقابل انکار است. این ویژگی بدان معنا نیست که استودیوهای انیمیشن پیکسار، یک کپی کامل از اثر کمپانی والتدیزنی ارائه کردهاند، بلکه خلاقیت تزریق شده به داستان باعث شده است که جذابیت اثر تنها به ابعاد فنی و هنری خلاصه نشود.
انیمیشن کوتاه The Blue Umbrella با نمایی از شهری آغاز میشود که ابرها در آسمانش خبر از بارش قریب الوقوع باران میدهند. با شروع بارش باران است که کم کم ظاهر شهر دگرگون میشود و اشیای مختلف آن از جمله صندوق پست، چراغهای راهنما، سایهبان، ساختمانها و پنجرهها حیات پیدا میکنند. همه مردم شهر چترهایشان را بیرون آورده و روی سرشان میگیرند. چترها همگی سیاه رنگ با چهره عادی هستند و در این بین تنها یک چتر آبی رنگ که از بارش باران خوشحال است، غیرعادی جلوه میکند. قرمز شدن چراغ عابر و توقف مردم به رویارویی چتر آبی با چتر قرمز میشود. این ملاقات به علاقهای منجر میشود که به نظر میرسد با جدا شدن مسیر صاحبان دو چتر، به دست فراموشی سپرده خواهد شد. اما اشیا با این پایان مخالفند و سعی میکنند که دو چتر قرمز و آبی را به یکدیگر برسانند.
همانطور که اشاره شد انیمیشن کوتاه The Blue Umbrella محصول کمپانی پیکسار است و در سال ۲۰۱۳ همراه با انیمیشن Monsters University اکران شد. ساشکا آنسلد، کارگردانی این انیمیشن را برعهده داشته که حضور در تیم تولید انیمیشنهایی نظیر Brave ،Cars 2 و Toy Story 3 را در کارنامه دارد. ایده و داستان این انیمیشن زمانی به ذهن ساشکا آنسلد خطور کرد که وی چتری دور انداخته شده را در شهر سانفرانسیسکو میبیند. پس از این اتفاق، آنسلد و همکارانش برای طراحی المانهای محیطی از اشیای موجود در شهرهای نیویورک، سان فرانسیسکو، شیکاگو و پاریس عکسبرداری کردند. سیستم رندر پیکسار برای نمایش انواع جدید نور پردازی و بازتاب بروزرسانی شده و از تکنیک نورپردازی سراسری (الگوریتمهایی در گرافیک سهبعدی که در راستای واقعیتر کردن نورپردازی به کار برده میشوند) استفاده شده است.
این اثر از حیث جلوههای بصری فوقالعاده تماشایی است. طراحی فوتورئالیسم و هایپر رئالیسم انیمیشن که از همان ثانیههای ابتدایی قابل مشاهده است، هر بینندهای را مجذوب میکند. در واقع تا پیش از نمایش ویژگی پاریدولیا (پدیدهای که فرد علائم را به صورت معنادار مشاهده میکند، مانند چهره انسان در ابر یا سنگ) به هیچ عنوان حس نمیشود که در حال تماشای یک اثر انیمیشنی هستیم. بازتاب چترها و نورپردازی المانهای محیطی به خصوص ماشین در بالاترین درجه کیفی بوده و به جرات میتوان گفت که نمونه آن تاکنون مشاهده نشده است. فیزیک اثر نیز عالی بوده و حرکتهای چتر به واسطه وزش باد و برخورد قطرههای باران با چترها و دیگر اشیا کاملا واقعگرایانه است. تنها انیمیشنی میتواند تا حدی به انیمیشن کوتاه The Blue Umbrella نزدیک شود،انیمیشن کوتاه Tokyo Cosmo است. با این وجود که چتر آبی شخصیت اصلی انیمیشن است، اما تمام اثر به سکانسهای او خلاصه نشده و وی تمرکز انیمیشن را به خود اختصاص نداده است. در عوض بهواسطه نماهای مختلف و فاصله گرفتن از این شخصیت، مخاطب میتواند فعل و انفعالات را بهتر درک کند. ریتم اثر کنترل شده بوده و به آرامی به نقطه اوج رسیده و پس از گذر از اوج داستان، به آرامش قبل میرسد.
انیمیشن کوتاه The Blue Umbrella به مانند بسیاری از آثار کوتاه کمپانی پیکسار بیکلام بوده و جلوههای صوتی و موسیقی جایگزین زبان و دیالوگ شدهاند. جان براین، آهنگساز فیلمها و انیمیشنهای The Other Guys ،ParaNorman و The Gambler، وظیفه ساخت موسیقی این انیمیشن را برعهده داشته و سارا یافه که در آهنگ Bad Guy از آلبوم The Marshall Mathers LP 2 با امینم همکاری کرده، به عنوان خواننده در تیم تولید این اثر حضور داشته است. با این وجود که چهره هیچیک از انسانها در انیمیشن کوتاه The Blue Umbrella به نمایش در نمیآید، اما به دلیل طراحی عالی چترها و اشیا، واکنشهای احساسی با استفاده از تغییر در حالت سه المان ابرو، چشم و دهان در چترها و تغییر شکل بخشهای مختلف اشیا قابل مشاهده است. برگ برنده این انیمیشن حفظ اصالت و واقعی بودن اشیا در عین زنده کردن و افزودن شخصیت به آنها است.
انیمیشن کوتاه The Blue Umbrella داستانی کلیشهای را روایت میکند که بارها به شکلهای مختلف پیش از این به تصویر کشیده شده است. اما آنچه که وجه تمایز این انیمیشن با آثار همردهاش است، خلاقیت تزریق شده به داستان و روایت آن از زاویه شخصیتهای نامتعارف و ناملموس است. همچنین جلوههای بصری بینظیر اثر باعث میشود که در نگاه اول تمام توجه به زیباییهای انیمیشن معطوف شود و در مرحله بعد داستان فرصت خودنمایی پیدا کند. انیمیشن کوتاه The Blue Umbrella مناسب تمام مخاطبانی است که از تماشای یک داستان زیبا در کنار طراحی واقعگرایانه لذت میبرند.