The Last Of Us 2 سرانجام معرفی شد، با تریلری که از لحاظ قدرت کارگردانی و سطح فنی احتمالا یکی از بهترین معرفیهایی بوده است که در سطح صنعت بازی دیدهایم. اما بهتر است کمی از تحسین و هیجان فاصله بگیریم و به درون نمایش معرفی برویم و با یکدیگر به مرور سه تئوری محتمل در مورد نسخه دوم بپردازیم.
در ابتدا بگذارید نکاتی که میتواند در زمینه تئوریپردازی به ما کمک کند را به اشتراک بگذاریم:
پایان نسخه اول و بازگشت به کمپ تامی
مرحله پایانی نسخه اول “الی” و جوئل” را در حال مسیر بازگشت به کمپ تامی نشان میداد، اما چیزی که در نمایش معرفی بازی دیدیم دقیقا عکس این بود و بار دیگر زندگی جوئل و الی در تلاطم فرو رفته است اما دقیقا بخاطر چه؟ برای چه امکان دارد که بار دیگر آنها کمپ امن تامی را ترک کرده باشند؟ و سوال مهمتر اینکه آیا امکان دارد فایرفلایها متوجه حضور او در این کمپ شده باشند و به آنجا حمله کرده باشند؟
فایرفلایها کماکان قطب منفی داستان هستند
با دیدن لوگو شبه نظامیان فایرفلای بر روی این تابلو و در ادامه مشاهده اجساد آنها میتوان حدس زد معادله قدرت نسخه اول در نسخه دوم نیز وجود دارد و فایرفلایها کماکان برای رسیدن به اهداف خود به دنبال “الی” هستند. اما به نظر میرسد داستان پیچیدگی بیشتری نسبت به نسخه اول دارد زیرا در انتهای تریلر الی طوری نشان داد که او میخواهد به دنبال آنها برود و تک تک شان را قتل عام کند، آیا منظور “الی” فایرفلایها است؟
چه بر سر الی آمده است؟
درست است که داریم در مورد یک بازی آخرالزمانی در جهانی وحشی و غیرانسانی صحبت میکنیم اما هر چه که باشد در نسخه اول جوئل هر کاری را برای نجات و آسایش الی انجام میداد. محتمل ترین گزینه بعد از پایان این بود که جوئل و الی به سمت کمپ برادر جوئل یعنی تام بروند و زندگی آرامی را در تمدن کوچک آنها شروع کنند اما چیزی که از الی 19 ساله دیدیم، دختری بشدت اسیبپذیر و رنج دیده بود که بعید است در این چند سال زندگی بهتر از رویدادهای نسخه اول را تجربه کرده باشد.
تم این نسخه بر مبنا “تنفر” است که به دنبالش “انتقام” میآید، اما تنفر از که؟ انتقام برای چه؟
جوئل تنها داشته الی در زندگی است
آیا بخش Ranch House در نسخه اول را بخاطر دارید؟ همان بخشی که الی از کمپ تامی فرار میکند و به یک خانه پناه میبرد. جوئل سرانجام الی را پیدا میکند و در این بخش سرانجام شاهد نمایان شدن وابستگی عاطفی بین این دو میشویم و الی این موضوع را بر زبان میآورد که تمام کسانی که در زندگی دوستشان داشته از بین رفتهاند و حال تو هم میخواهی مرا ترک کنی. این موضوع نشان میدهد حداقل تا پایان نسخه اول تنها داشته الی در زندگی که کشته شدنش میتواند باعث ایجاد حس تنفر و انتقام در او شود، “جوئل” بوده است.
نوع نمایش ابهام آمیز جوئل در تریلر
حضور جوئل در بازی تایید شده است اما به طور مستقیم دراکمن تایید کرده که جوئل شخصیت اصلی بازی نیست. اما دقیقا چرا باید چنین تصمیم اتخاذ شود؟ تصور کنید با همان فرم گیمپلی دو نفره نسخه اول کمی مسخره نیست که ما در صحنه کنترل شخصیت ضعیفتر را داشته باشیم و این جوئل باشد که کنارمان میآید؟ در این صورت طراحی یک هوشمصنوعی در حد قدرتها و تواناییهای جوئل امکان پذیر است؟ زیرا عدم تعامل کافی الی در مبارزات طی نسخه اول را میتوانستیم با این استدلال که او سن کمی دارد توجیه کنیم اما اکر جوئل در این نسخه برخلاف نسخه قبلی در بکگراند باشد انتظار جز این نیست که کاملا در مبارزات بازی تعامل داشته باشد. نکته دیگر اینکه چرا در تریلر صورت جوئل به تصویر کشیده نشد؟ چرا جوئل با حالت بسیار وهمآمیزی وارد کادر شد؟
چرا اثری از پیری در رنگ موهای جوئل دیده نمیشود؟
درست است که رویدادهای نسخه دوم تقریبا پنج سال بعد از نسخه اول رخ میدهد اما در حالت عادی باید اثرات سن بالاتر جوئل را در تصویر ببینیم. چهره جوئل به هیچ عنوان نشان داده نشد اما در قسمتی از ویدیو شاهد اثری از ریش و موهای جوئل هستیم که به جز اینکه کمی بلند شدهاند هیچ تغییر رنگی به نشانه بالا رفتن سن در آن دیده نمیشود. دلیلش چیست؟
چرا داستان این نسخه بر مبنا تنفر الی است و نه جوئل؟
همانطور که “نیل دراکمن” گفت داستان این نسخه بر مبنا تنفر است و اینکه چه عاملی باعث ایجاد تنفر و حس انتقام در الی شده را هنوز نمیدانیم اما سوال مهمتر است که چرا در حین ویدیو دیالوگهای جوئل بیشتر از آنکه باعث تشویق الی شود و با او برای این انتقام همراه شود عامل دافعه است و او را نسبت به خطرات این مسیر آگاه میکند؟ مگر نه اینکه بدلیل رابطه پدر و دختری هر چیزی که باعث شده الی را به این حال و روز بیاندازد باید جوئل را نیز برای انتقام تهییج کند؟
تئوری اول این است که بازی از کمپ تامی شروع میشود، در دنیای بیرحم بازی اینبار شاهد زندگی هستیم، روابط انسانها را میبینیم اما نقطه عطف زمانی است که فایرفلایها متوجه حضور الی و جوئل در این کمپ میشوند و برای انتقام از آنها و بازپسگیری الی به کمپ حمله میکنند. طی این حمله اکثریت ساکنین کمپ که برای جوئل و بخصوص الی مهم هستند، کشته شده و چیزی که باعث ایجاد حس تنفر در الی میشود این است که تمامی این کشتارها و از دست رفتن کسانی که بعد از مدتها طعم زندگی را بخاطر آنها چشیده بود، بخاطر او بوده است.
او در بخشی از نمایش معرفی به شکل غیرمستقیم خود را سرزنش میکند و میگوید :”من نمیتوانم در مسیر درستی قدم بردارم، زیرا من خود نادرستی هستم”
مشخص است الی خودش را برای اتفاقاتی که برای اطرافیانش میافتد سرزنش میکند و این تئوری اول داستانی ما را قویتر میکند. حتی احتمال دارد خانهای که در تصویر دیدیم یکی از خانههای کمپ تام باشد، به شروع تریلر، فرم درختان و مسیر اسفالت دقت کنید آیا به یاد مرحله پاییز بازی نمیافتید؟ دقیقا مقطعی که در کمپ تامی میگذشت؟
نسخه دوم بازی بیشتر به درونیات الی میپردازد، در همین نمایش معرفی نیز از روی شعری که الی میخواند نکات جالبی را میتوان از شخصیت او برداشت کرد. الی خود را نفس نادرستی میداند و سرزنش میکند، الی غیرمستقیم میگوید خوبی و زندگی همیشه دنبال او است اما نمیتواند در آنها قدم بردارد زیرا باعث کشته شدن کسانی میشود که دوستشان داشته و ارائه چنین رویکردی در نمایش معرفی کاملا میتواند با تئوری اول ما همخوانی داشته باشد.
این تئوری هم از لحاظ داستانی هم از لحاظ گیمپلی محتمل است. در رابطه با گیمپلی تایید شده که قهرمان بازی “الی” است و ما بازی را با او تجربه میکنیم. اما همانطور که پیش از این گفته شد آیا کمی دور از ذهن نیست که در یک قاب تصویر ما جوئل و الی را داشته باشیم و کنترل شخصیت ضعیفتر را بر عهده بگیریم؟
این احتمال وجود دارد که ما در طول بازی نقش هر دو را ایفا کنیم اما در قالب دو خط داستانی مختلف؛ این تئوری به ایده روایت داستان Left Behind نزدیک است، یعنی بازی در دو خط داستانی پیش میرود، خط اول داستانی که در گذشته است و شاهد ماجراجویی جوئل و الی هستیم که در پایان احتمالا منجر به کشته شدن جوئل میشود و در ابتدا ما این موضوع را نمیدانیم، خط داستانی دوم در زمان حال است و ما در حال تجربه بازی با شخصیت الی هستیم تا انتقام جوئل را بگیریم.
در رابطه با ایده داستانی و دلایلی که این تئوری را تقویت میکند میتوان به چند دیالوگ اشاره کرد، الی به جوئل در بخشی از تریلر گفت: “ایا میدونی داری در چه مسیری قدم میذاری؟ آیا واقعا میخوای چنین چیزی تجربه کنی؟” براستی چرا جوئل باید چنین جملهای را بر زبان آورد؟ چرا نباید همراه با الی به سمت انتقام برود، دختری که تنها داشته او از زندگی است.
نکته بعد این است که پسزمینه بازی به گفته دراکمن بر مبنا تنفر شکل گرفته، تنفری که حس انتقام را درون الی پدیدار کرده است اما برای دختری که عمر خود را در یک کمپ گذرانده و تمام کسانی که دوستشان داشته کشته شدهاند، چه چیزی در این دنیا باقی مانده که ارزش انتقام گرفتن دارد؟ پدر معنویاش یعنی جوئل!
آخرین دلیلی که این تئوری را تقویت نوع نمایش شخصیت جوئل است، جوئل با حالتی وهمآمیز وارد کادر میشود، سپس شاهد هستیم او با کمال خونسردی (چیزی که با شخصیت کلهشقاش جور در نمیآید) به اتاق الی میرود و نکته این است به هیچ عنوان چهره جوئل نشان داده نمیشود. اما در بخشی از این ویدیو شاهد هستیم قسمتی از موها و ریشهای جوئل نمایان است اما چرا هیچ اثری از بالا رفتن سن در آن دیده نمیشود؟
این تئوری در قیاس با تئوری اول استدلالهای بیشتری دارد اما بیرحمانهتر و البته خطرناکتر است زیرا کشتن یک کاراکتر با محبوبیت جوئل که نسخه اول را به طور کامل با او تجربه کردیم، ریسک بزرگی است اما از سوی دیگر این رویداد میتواند این سریبازی را وارد مرحله جدیدی کند.
این تئوری احتمال کمتری نسبت به دو تئوری قبلی دارد و اصلیترین عاملی که به آن دامن میزند تصویر کشف شده در بازی آنچارتد 4 است. در این تصویر نوشته شده: The Last of Us: American Daughters
این تصویر زنی شبیه به الی را نشان میدهد که باردار است و در آن زمان گفته شده بود که این شخص مادر الی است اما با نمایش معرفی و البته استرس و آسیبهای روحی شدیدِ الی شاید بتوان آن تصویر را متعلق به خود الی دانست. اما مسئلهای که مطرح میشود این است که الی از چه شخصی باردار است؟ در روزهای اخیر تئوری در رابطه با تجاوز مطرح شد که بسیار بعید به نظر میرسد دراکمن به سمت چنین تم آزاردهندهای برود اما گزینه محتملتر این است که الی از یک معشوقه که در آغاز بازی با او آشنا میشویم باردار است. آنها همراه با جوئل در کمپ تامی زندگی میکنند و با حمله فایرفلای ها این شخص کشته شده و الی به دنبال انتقام از آنها میرود. اما چیزی که باعث تنفر الی میشود این است که در حمله فارفلایها نه تنها معشوقه او کشته میشود بلکه بچه او نیز از بین میرود و این موجب تنفر الی از فایرفلایها میشود.
اما نکته دیگری که این تئوری را تقویت میکند واکنش جوئل به حس انتقام الی است، جوئل در ویدیو با دیالوگی که بیان کرد یعنی:“واقعا میخوای همچین چیزیو تجربه کنی؟!” او نه تنها موافق ایده انتقام الی نبود بلکه سعی داشت جلو او را بگیرد. این موضوع نشان میدهد اتفاقی که داستان نسخه دوم را شکل میدهد رویدادی شخصی برای شخصیت الی است و جوئل خیلی برای انجام دادن آن توسط الی راغب نیست، چنین چیزی تئوری سوم را تقویت میکند.
نتیجهگیری
فعلا تمامی این تئوریها بر مبنا حدس و گمان است و حقیقتا نمیتوان قاطعانه در رابطه با داستان بازی صحبت کرد اما یک نکته را نباید فراموش کرد، The Last Of Us در نسخه اول هیچگاه داستان پرپیچ و خمی که بتوان از آن یک مقاله طولانی در آورد نداشت، قدرت و تاثیرگذاری داستان این بازی در پسزمینه بازی و روابط بین کاراکترها بود، چیزهایی که گفتنی نیست اما حسشدنی است؛ ماجراجویی الی و جوئل، سفر طولانی آنها و ماجرای فایرفلایها همگی در ظاهر قضیه قرار دارند و چیزی که نسخه اول را بزرگ میکند رابطه و عشقی است که بین جوئل و الی شکل میگیرد و این عشق در ذهن مخاطب نهادینه و قابل باور میشود.
از این موضوع این نتیجه را میخواهم بگیرم که اینکه در نسخه دوم چه اتفاقی میافتد یا داستان با چه نقطه عطفی شروع میشود مهم نیست، زیرا ارزش داستانی The Last Of Us به ابعاد عمیقتر آن است که بیش از همه بر روی ناخودآگاه مخاطب تاثیر میگذارد و احتمالا نسخه دوم نیز به جای پیچیدگی و اطلاعات پرشمار داستانی، الی را در مسیری پرپیچ و خم قرار میدهد که سیر این مسیر و اثراتی که از انسانها و محیط اطراف دریافت میکند درونمایه اصلی اثر است.
در نهایت دیدگاه شما در مورد The Last of Us: Part II چیست؟ تئوری داستانی شما در مورد این نسخه چه میتواند باشد؟
منبع : پردیس گیم