نخستین پرسشی که به هنگام جذب سرمایه گذاران جدید باید پاسخ داد
رهبری
اگر می خواهید رهبری شرکت خود را حفظ کنید، معامله خود را طوری سازماندهی کنید که شما را به طور صریح مالک اکثریت سهام و سرمایه گذار را به عنوان اقلیت قرار دهد. مهمتر از همه، سرمایه گذار مناسبی بیابید که از این موقعیت راضی باشد (و بعدا تلاش نخواهد کرد که مدیر در سایه باشد).
این سرمایه گذاران ریسک و پاداشی که با کارآفرینان جذابی که با انگیزه و فعال هستند همراه است، می پذیرند. شرکت هایی نظیر آلفابت، فیس بوک و اسنپ (پیش از IPO) با این سناریو سرمایه گذاران را آسوده تر کرده است. سهام دارای حق رای ممتاز از مدتها قبل در دسترس بوده است؛ هر سرمایه گذار یک شرکت با این نوع سهام منافع و پیامدهای آن را می پذیرد. از سوی دیگر، کارآفرین قرص و محکم در صندلی مدیریت نشسته است.
به این دلیل که داشتن سرمایه گذار ناراضی به نفع هیچکس نیست، مطمئن باشید که، یا با مستندات یا به طور کلی در مورد ماهیت و چارچوب زمانی خروج، نیاز به افزایش سرمایه آتی و بیان واضح مقاصد راهبردی خودتان در میان مدت و بلند مدت پیشاپیش به توافق برسید. به دقت در مورد توانایی سرمایهگذار اقلیت برای ممانعت از توانایی شما در انجام کارهای دلخواه خودتان مذاکره نمائید.
پیروی
شاید شما به این نتیجه رسیده اید که شرکت خود را تا جایی که توان داشته اید به پیش برده اید، اما فکر می کنید که سربالایی قابل توجهی وجود دارد و شما می خواهید سرمایه گذار و دخیل در تصمیم گیری بمانید. در این سناریو، شما به دنبال سرمایه گذارانی هستید که به آنها اعتماد داشته باشید و معتقدید نتیجه حاصل با حضور آنها بهتر از حالت عدم حضور آنها خواهد بود.
این موافقت نامه فقط درباره جذب سرمایه نیست- شما باید به سرمایه گذار اجازه رهبری دهید و به وی اعتماد کنید. با این کار، شما، بطور ضمنی یا به صراحت، اذعان می کنید که در جاهایی ممکن است جزو تیم مدیریت نباشید. در اینجا، این شما هستید که در موضع پذیرش توافق در خصوص حقوق اقلیت خود قرار دارید. به دقت در مورد حقوق خود برای حضور در هیئت مدیره، غرامت و خروج مذاکره کنید و به دقت به دنبال گرفتن امتیازاتی هر چند اندک باشید.
هیچ راه میانبری برای تامین سرمایه وجود ندارد- این امر مستلزم تفکر و برنامه ریزی راهبردی بسیار زیاد است.
چند سال قبل، ما از یک شرکت دارای رشد فوق العاده خارج شدیم و بازدهی ده برابری از سرمایهگذاری خود کسب کردیم. آن کارآفرین به عنوان مدیرعامل باقی ماند و یک سرمایه گذار جدید و محترم به صورت مالک اکثریت سهام جذب کرد که مقدار قابل توجهی سهام ممتاز مقدم بر سهام کارآفرین مذکور داشت. این کارآفرین حداقل نقدینگی را به عنوان بخشی از معامله دریافت کرد. متاسفانه، سرعت رشد شرکت کاهش یافت، و این حق تقدم بطور بالقوه بخش عمده سهم کارآفرین را بلعیده است.
کنار رفتن از سر راه
شاید به این نتیجه رسیده اید که پنج سال آتی پر از ریسک هایی هستند که برای شما بیش از بازار آشکار هستند. یا شاید سخت کار کرده اید و آماده اید که ثمره تلاش های خود را بر چینید و کنار بروید. در این حالت، گزینه نخست شما این خواهد بود که کاملا خارج شوید، اما می دانید که این کار به بازار تلقین خواهد کرد که چیزی غلط است و از لحاظ اقتصادی به نفع شماست که با حفظ کمترین مالکیتی که سرمایه گذار خواهد پذیرفت، سرمایه خود را در شرکت نگه دارید.
در این مورد، وضعیت برد- برد برای شما عبارت از به حداکثررساندن نقدینگی به قیمت از دست دادن مدیریت و صرفا ادامه مسیر خود به صورت زیر دستانه است. شما خواهان حق، اما نه تکلیف، درخواست نقدینگی مساوی با سرمایه گذار خواهید بود در حالی که حق سرمایه گذاری مشترک در صورت بهبود اوضاع را حفظ می کنید. داشتن یک کرسی هیئت مدیره می تواند جالب باشد یا نباشد، اما شما خواهان حق نظارت خواهید بود. توصیه من در اینجا این است که فکر کنید ته مانده سرمایه گذاری شما «صفر» است و اگر بهتر عمل کرد، که چه بهتر!
من تیم های مدیریتی فوق العاده ای دیده ام که در تامین سرمایه ضعیف هستند و تیم های عملیاتی متوسطی دیده ام که در تشکیل سرمایه عالی هستند. هیچ راه میانبری برای تامین سرمایه وجود ندارد- این امر مستلزم تفکر و برنامه ریزی راهبردی بسیار زیاد است. این نکته بسیار مهم است که کارآفرینان زمان لازم را برای تحقیق جهت یافتن سرمایه گذاران مناسبی صرف کنند که به ارزش شرکت آنها خواهند افزود و علائق و اهداف آنها به خوبی هم با مدیریت و هم با مجموعه سرمایه گذاران موجود همراستا هستند. اما، مهمتر از همه لازم است که کارآفرین نخست تصمیم بگیرد که رهبری کند، پیروی کند یا از سر راه کنار برود.