اسم ها می توانند خیلی غلط انداز باشند. وقتی یک بازی هاردکور می شنود که یک بازی نامش “آلیس: فلان بهمان” است ناخودآگاه ذهنش می رود سمت این که یک بازی بچگانه و شاید دخترانه و بی ارزش است که امکان ندارد بازیبازی مثل او را که عشقش دارک سولز است راضی کند و برایش جذاب باشد. به شخصه آن قدر خلاف این موضوع را دیده ام که یاد گرفتم حتی اگر اسم بازی خیلی هم عجیب و غریب و مسخره و بچگانه و .. بود باز هم تریلری از آن مشاهده کنم تا لااقل خیالم راحت باشد بازی خوبی را از دست نداده ام. سعی کنید که شما هم گول نخورید و به خاطر اسمی نه چندان جذاب یک بازی خوب را از دست ندهید.
یک مثال بارز در مورد این موضوعی که مطرح کردم، مربوط به عنوانی است به نام Alice: Madness Returns که قصد داریم در این مطلب در خصوص آن صحبت نماییم. بازی که در سال ۲۰۱۰ به طور اتفاقی تریلری خیلی کوتاه از آن دیدم که در انتهای آن زنی با صدایی مرموز می گوید “آلیس… تو چیکار کردی؟”. این تیزر زیبا باعث شد شدیدا به آن جذب شوم زیرا اصولا اعتقاد دارم که وقتی دنیاهای زیبا و شاد و شخصیت های خوشحال را به صورت برعکس در یک تراژدی و داستانی خوفناک قرار دهیم حاصل کار می تواند خیلی جالب باشد. بعد از آن تیزر کوتاه دیگری نیز از آن مشاهده کردم که حالت psychological horror گونه آن بسیار برایم جذاب بود و شدیدا دوست داشتم که بدانم گیم پلی آن چگونه است. خوشبختانه با دیدنتریلر لانچ بازی که گیم پلی کامل آن را در خود داشت متوجه شدم که عنوانی عالی و فوق العاده جذاب پیدا کرده ام که خیلی راحت ممکن بود که به خاطر اسمش آن را از دست بدهم.
سال ۲۰۱۱ و در نسل هفتم بود که عنوانی با نام Alice: Madness Returns که توسط استودیو چینی Spicy Horse (که در سال ۲۰۱۶ تعطیل شد) ساخته شده بود، توسط کمپانی الکترونیک آرتز برای پلتفرم های پلی استیشن ۳، ایکس باکس ۳۶۰ و رایانه های شخصی منتشر گردید. این بازی دنباله و نسخه دومی بود بر بازی American McGee’s Alice که در سال ۲۰۰۰ برای پی سی منتشر شده بود (در سال ۲۰۱۱ و همزمان با انتشار بازی جدید آلیس، پورتی از آن بر روی شبکه های پلی استیشن و ایکس باکس لایو نیز قرار گرفت). نسخه اول بازی یعنی American McGee’s Alice یک شاهکار محض بود و متای ۸۵ را به همراه امتیازاتی مثل ۹٫۴ از آی جی ان و ۹ را از گیم اینفورمر دریافت نمود و حتی تا سال ۲۰۱۰ بیش از ۱٫۵ میلیون نسخه از آن فروش رفته بود با این که تنها بر روی پلتفرم پی سی قرار داشت. به همین دلیل هم وقتی عنوان Alice: Madness Returns منتشر گردید انتظارات از آن بسیار بالا بود و فوق العاده سخت گیرانه با آن رفتار شد. نخستین نکته ای که در مورد بازی وجود داشت سبک ترکیبی و جالب آن بود که به نوعی می توان از آن به عنوان یک بازی psychological horror action-adventure platform نام برد. Alice: Madness Returns بازخوردهای تقریبا مثبتی را نیز دریافت کرد و برخی از منتقدان آن را تحسین کردند و برخی دیگر از آن چندان راضی نبودند. این عنوان امتیازاتی را مانند ۲۹/۴۰ از فامیتسو، امتیاز ۷ از گیم اسپات، امتیاز ۷۲ از گیم تریلرز و ۶٫۵ را از آی جی ان دریافت نموده و نهایتا موفق شد تا امتیاز متای ۷۵ در نسخه رایانه های شخصی و متای ۷۰ در نسخه پلی استیشن ۳ و ایکس باکس ۳۶۰ را که نشانگر یک بازی خوب و خوش ساخت است کسب نماید.
در این مطلب قصد داریم تا به طور کامل به بررسی نقاط قوت و ضعف عنوان Alice: Madness Returns بپردازیم و تمام جزییات آن را همراه شما عزیزان واکاوی کنیم تا خاطرات خوب و شاید بد گذشته از این عنوان برایتان یادآوری شده و یا اگر این بازی مورد علاقه تان است ولی به هر دلیلی در نسل هفتم از زیر دستتان در رفته (که احتمال آن بسیار هم بالاست)، اکنون به سراغ آن بروید و عنوان یونیک Alice: Madness Returns را تجربه کنید. پس اگر به هر دلیلی به این عنوان علاقمند هستید، پیشنهاد می کنم در ادامه مقاله نقد و بررسی بازی Alice: Madness Returns با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید.
آش نخورده.. دهن سوخته…
Alice Liddell (یا همان آلیس مشهور خودمان که بارها وی را در سرزمین عجایب دیده ایم) که خود را در قبال یک آتش سوزی که باعث شده خانه و خانواده اش از بین بروند مقصر می داند و مدام خود را سرزنش می کند ناگهان خود را می بیند که به یک ورژن تاریک و مخوف و بهتر است بگوییم مریض از سرزمین عجایب فرار کرده است. زمانی که آلیس برای درمان در بیمارستان روانی Rutledge نگهداری می شد، موفق شد تا بر شک و تردیدها بیماری خود غلبه کند تا شرایطی طبیعی به خود بگیرد و از آنجا آزاد شود. بازی در زمانی آغاز می شود که در سال ۱۸۷۵ هستیم و یک سال از زمان رهایی آلیس از تیمارستان می گذرد و وی دختری ۱۹ ساله است. وی در یک یتیم خانه در لندن ویکتوریایی اقامت دارد و تحت نظر Dr. Angus Bumby قرار دارد که برای کمک به فراموش کردن خاطرات بد بیمارانی که کودک هستند از روش hypnosis یا هیپنوتیزم استفاده می کند. با این که آلیس فکر می کند حالش کاملا خوب است ولی در واقع هنوز از توهمات شدید سرزمین عجایب یا واندرلند رنج می برد.
در خلال یکی از این جلسات هیپنوتیزم، آلیس توسط یکی از این توهمات گیر می افتد و باور می کند که دوباره در واندرلند است. همانطور که ابتدای این بخش گفته شد، آلیس می بیند که سرزمین زیبا و پر از صلح و صفای واندرلند اکنون توسط یک قطار جهنمی که از آنجا عبور کرده به فساد و تباهی کشیده شده است و البته پشت سرش نبرویی به نام Ruin را برجای گذاشته است تا جلوی آلیس را بگیرد. آلیس با Cheshire Cat دیدار می کند و او به آلیس اطمینان می دهد که این خرابی کار آن نیروی خارجی است نه به خاطر آلیس. گربه مرموز آلیس را وادار می کند تا به دنبال دوستان و دشمنان قدیمی خود بگردد تا با کمک آنها منبع قطار جهنمی را پیدا کند. در طول بقیه بازی، آلیس بین اپیزودها که در واندرلند رخ می دهند، گاها به دنیای واقعی نیز باز می گردد. در دنیای واقعی آلیس از طریق وکبل خانواده شان در می یابد که خواهرش Elizabeth (مشهور به “Lizzie”) با این که در اتاق محبوس بوده و از همه نسبت به منبع آتش سوزی دورتر بوده است، اولین نفری بوده که کشته شده است.
۳ پاراگراف پیش رو در این مقاله دارای اسپویلر بسیار شدید در مورد بخش های پایانی بازی تا رسیدن به انتهای آن و تمام کردن بازی است. در صورتی که می خواهید این عنوان را تجربه نمایید، از خواندن این ۳ پاراگراف قطعا صرف نظر کنید و در پاراگراف چهارم نتیجه گیری بخش داستان و روایت آن را مطالعه کنید.
در واندرلند جهنمی، آلیس سعی می کند تا هر چه بیشتر با ساکنان آنجا آشنا شود و از آن ها بیشتر بداند. ساکنانی مثل Mad Hatter, the Mock Turtle, the Walrus و the Carpenter و همینطور the Caterpillar. نهایتان آلیس در کمال تعجب متوجه می شود که ملکه قلب ها با وجود این که از آلیس شکست خورد، هنوز زنده است اما ظرفیت قلب های وی کاهش یافته است. در قصر ملکه، آلیس فرم و شکل اصلی ملکه را می بیند که مشابه خود آلیس ولی جوانتر است. ملکه نهایتا اعتراف می کند که یک موجود به نام عروسک ساز یا Dollmaker مسئول وجود قطار جهنمی و تباه کردن واندرلند است.
در بازگشت به لندن، آلیس شروع به بازخوانی و یادآوری دوباره خاطراتش از شب آتش سوزی می کند و یادش می آید که Dr. Bumby آن جا بوده است. در واقع دکتر بد ذات مسئول مرگ خواهر و کل خانواده آلیس است. وی در می یابد که دکتر قصد دارد خاطرات مربوط به شب آتش سوزی را از ذهن وی پاک نماید و می فهمد که او چنین کاری را با بسیاری از کودکان دیگر هم کرده است. دکتر می خواهد که آلیس را به یک “blank toy” یا عروسکی پوچ تبدیل کند تا مانند بقیه کودکان، وی را به قیمتی خوب به اربابان سوئ استفاده گر و تاجران کودک بفروشد. آلیس که بسیار خشمگین است در دنیای واقعی با Dr. Bumby در Moorgate station در گیر می شود و در واندرلند نیز با فرم دیگر دکتر که همان the Dollmaker است در قطار جهنمی مقابله می کند.
دکتر به گناهش اعتراف می کند و می گوید که خانه آلیس را بعد از این که لیزی قبول نمی کند که توسط وی هیپنوتیزم شود، به آتش کشیده است تا همه شواهد را از بین ببرد. دکتر می گوید که قصد دارد کل حافظه و خاطره واندرلند و شب آتش سوزی و .. را پاک کند، ولی آلیس که در دنیای واندرلند، عروسک ساز را شکست می دهد، قدرتی ذهنی کسب می کند که در دنیای واقعی با کمک آن، Dr. Bumby را در ذهنش به مسیر عبور قطار جهنمی می اندازد و او را به درک واصل می کند. در حالی که آلیس در حال ترک ایستگاه Moorgate است، وی خود را در ورژن دوگانه ای از لندن می یابد که در ترکیب با واندرلند است و می توان به آن گفت Londerland !! سپس نشان داده می شود که آلیس در حال گشتن در سرزمینی ناآشنا است در حالی که صدای مونولوگ Cheshire Cat را می شنویم که می گوید آلیس حقیقتی را پیدا کرد که “ارزش دردی که در نبرد برای یافتن آن کشید را داشت”. و همینطور می گوید واندرلند، با وجود آسیب، اکنون کاملا امن و امان است….
همانطور که مشاهده می کنید عنوان Alice: Madness Returns داستان نسبتا جذابی دارد و از آن بهتر روایت خوب آن است که به زیبایی یکی یکی حقایق را در طول بازی روشن می کند و جابجایی بین واندرلند و دنیای واقعی در بین اپیزوودها جلوه بهتری به روایت داستان بازی بخشیده است و همینطور کیفیت دیالوگ های بازی مناسب است و به جای زیاده گویی های بیهوده شاهد این هستیم که شخصیت های بازی از آلیس گرفته تا دکتر و شخصیت های عالی واندرلند و .. همگی مختصر و مفید صحبت می کنند و هرگز بازیباز را از شنیدن داستان بازی خسته نمی کنند. شخصیت پردازی های بازی نیز مناسب است و مخصوصا شخصیت های حاضر در واندرلند به مانند طراحی ظاهری عجیبشان، واقعا شخصیتی عجیب هم دارند و به خوبی می توان متفاوت بودن آن ها را حس کرد. باید گفت Alice: Madness Returns در بخش داستان و روایت و شخصیت پردازی و دیالوگ ها، موفق شده است تا مجموعه نمره قبولی را دریافت نماید و با این که به هیچ وجه در زمره داستان های عالی و فوق العاده قرار نمی گیرد ولی یک داستان و روایت استاندارد و جذاب را به بازیباز هدیه می دهد که هرگز تا پایان بازی از آن گله ای نمی کند و برای وی خسته کننده نخواهد شد.
زیبا مثل واندرلند بهشتی و جهنمی
در عنوان Alice: Madness Returns چه از لحاظ فنی و چه هنری سازندگان بازی موفق شده بودند تا یک بازی باثبات و زیبا را به بازیباز ارائه دهند تا مواردی مثل باگ و .. وی را آزار ندهد. در حقیقت سازندگان بازی موفق شده بودند تا یک دنیای بسیار جذاب، زیبا و خوش رنگ و لعاب را با ثبات گرافیکی مناسب برای ما به ارمغان آورند. مطابق معمول گرافیک بازی را از دو جنبه فنی و هنری بررسی می کنیم تا بیشتر با زوایای مختلف گرافیکی آن آشنا شوید. در بازی شاهد مواردی که از لحاظ گرافیک فنی به گیمپلی بازی صدمه بزنند نبودیم و مواردی از قبیل باگ، لگ، پارگی تصویر و مواردی از این دست به هیچ عنوان مشاهده نمیشد. البته بایستی اشاره کنم که کیفیت بافت ها و تکسچرها در حد برترین عناوین گرافیکی زمان خود نبود و ایراداتی نیز در آن مشاهده می شد. همین طور باید اشاره کرد که گاها برخی بافت ها و مناطق و تصاویر در بازی دیر لود می شدند که این مورد گاها در بازی رخ می داد. علاوه بر این ها، عمق دید نیز در بازی تعریف چندانی نداشت هر چند که این مورد هم نمی توانست ضربه ای کاری بر پیکره گرافیکی بازی وارد نماید و از کیفیت ساختار آن بکاهد و برای عنوانی در این سبک و با آن حد از انتظار، کاملا مناسب بود. بازی از لحاظ تقریبا فنی هیچ گونه مشکل خاصی در اجرا نداشت و کاملا صیقل یافته و روان اجرا میشد. در زمینه نورپردازی هم سازندگان بازی کار خود را به درستی انجام داده بودند و شاهد نورپردازی زیبایی در بازی بودیم که گشت و گذار در سرزمین عجایب را لذت بخش تر از قبل می کرد و همین طور سایه زنی های گرافیکی در بازی به خوبی انجام گرفته بود.
طراحی های بازی و گرافیک هنری Alice: Madness Returns فوق العاده است. واقعا محیط های بازی و دنیای آن در نهایت زیبایی و جذابیت طراحی شده اند و کاملا به دنیای اصلی سرزمین عجایب وفادار هستند و در عین حال شخصیت خاص خودشان را نیز دارا می باشند. سرزمین عجایب به فساد کشیده شده و به نوعی جهنمی شده، در بازی فوق العاده زیبا نمایش داده می شود و به بهترین شکل بازیباز را قانع می کند که این همان سرزمین عجایب زیبا و بی نظیر است که حال دچار نیرویی تاریک و شیطانی شده و به فساد گراییده است. البته محیط های سرسبز و بسیار زیبا هنوز هم در بازی وجود دارند و به طور کلی باید بگویم این عنوان در زمینه تنوع محیط ها و خلق آن ها و طراحی هنری، یک بازی فوق العاده زیبا، باکیفیت، چشم نواز و جذاب محسوب می شود که لحظه ای، حتی لحظه ای هم بازیباز را خسته نمی کند. طراحی شخصیت ها در بازی نیز فوق العاده هستند و از شخصیت های آشنا گرفته تا دشمنان عجیب و غریب و باس های جذاب بازی، همگی به بهترین شکل طراحی شده و حس و حال عجیب و غریب بودن این سرزمین عجایب را برای بازیباز تداعی می کنند. نهایتا باید گفت Alice: Madness Returns از لحاظ گرافیکی و مخصوصا از منظر هنری، یک بازی کاملا عالی و با کیفیت محسوب می شود که معدود ایراداتی مانند کیفیت متغیر تکسچرها و گاها دیر لود شدن بافت ها را در خود می بیند ولی اینها هرگز از ثبات گرافیکی خوب بازی و کیفیت عالی طراحی های هنری آن نمی کاهند.
آلیس غول کش!!
Alice: Madness Returns عنوانی است که از زاویه دوربین سوم شخص دنبال می شود و شما در آن در تمامی طول بازی کنترل آلیس را برعهده دارید که به مانند اکثر بازی های سوم شخص دیگر می توانید فعالیت هایی مثل دویدن و پریدن و جاخالی دیدن و حملات مختلف را انجام دهید. شما در مبارزات چند سلاح مختلف را در اختیار خواهید داشت که می توانید با پیشروی در بازی در زمینه های مختلف آن ها را ارتقا دهید و عملکردشان را بهبود ببخشید. سلام اصلی آلیس در این عنوان یک چاقوی تزئینی آشپزخانه به نام Vorpal Blade است که البته اصلا آن را دست کم نگیرید و فکر نکنید که تنها برای پوست کردن پرتقال به درد می خورد، زیرا سلاح قدرتمندی است. سیستم سلاح های آلیس در این بازی به نوعی یادآور اسلحه های وی در بازی اول بودند و شباهت زیادی به آن ها داشتند. Pepper Grinder در بازی اول در این عنوان تبدیل شده بود به یک سلاح گرم مشابه gatling gun که در بازی برای مبارزات از راه دور استفاده می شد.
The Hobby Horse در این جا به عنوان یک پتک و سلاح سنگین استفاده می شود که برای وارد آوردن آسیب بالا و شکست سد ها و دفاع دشمنان کاربرد داشت. The Teapot Cannon در بازی به سمت دشمنان چای شلیک می کرد که منفجر می شد و آسیب زیادی را به آن ها وارد می کرد و همینطور به مانند The Hobby Horse برای شکستن سدها هم کاربرد داشت. با پیدا کردن دندان هایی که از دشمنان بر زمین می ریخت یا در جای جای مراحل بازی پراکنده بودند، بازیباز می توانست این تجهیزات خود را به ورژن های بسیار نیرومندتر ارتقا دهد. دو سلاح دیگر هم وجود داشتند که قابل ارتقا نبودند زیرا بیشتر دفاعی بودند تا حمله ای. the Umbrella یا چتر به عنوان یک سپر محافظ که اغلب حملات و شلیک ها و آیتم هایی که از راه دور به سمت آلیس می آمد را دفع می کرد، استفاده می شد.
The Clockwork Bomb یا بمب ساعتی به عنوان یک بمب زمان دار و تاخیری استفاده می شد که با انفجار خود آسیب ناچیزی را به دشمنان وارد می کرد، اما استفاده اصلی آن ها در قالب یک حواس پرتی برای دشمنان و همچنین قرار گرفتن بر روی سوییچ هایی که باید با وزن، پایین نگه داشته می شدند بود. خط سلامتی آلیس با تعدادی گل رز در بالای تصویر نمایش داده می شود و اگر این خط سلامتی به صفر برسد بایستی بازی را از آخرین چک پوینت بازی مجددا ادامه دهید. البته افتادن از روی پلتفرم های مرتفع یا به درون گودال ها باعث صدمه دیدن یا مرگ آلیس نمی شوند بلکه وی دوباره به همان پلتفرم قبلی باز می گردد. همچنین بازی سیستمی به نام Hysteria دارد که وقتی خط سلامتی آلیس خیلی کم شود می توان آن را فعال کرد و مدت کوتاهی در این حالت بود. در طول پیشروی در مراحل بازیباز می تواند رازهای گوناگونی را کشف کند و محیط های مخفی را پیدا کرده و از آن ها آیتم های ارزشمندی را بردارد.
در بازی می توانید با استفاده از محلول shrinking آلیس را بسیار کوچک کرده و در این حالت وی می تواند از مکان هایی که در حالت عادی به آن ها دسترسی ندارد عبور کند و مناطق مخفی را کشف نماید. همچنین در این حالت می تواند سطوح و پلتفرم های مخفی را هم ببینید و وقتی که به حالت عادی برگردید این سطح کم کم ناپدید می شوند و باید سریعا تا وقتی دیده می شوند و محل آن ها را می دانید از رویشان عبور کنید. وقتی آلیس نزدیک محل ها و راه های مخفی می شود صدایی مانند خرناس خوک ها شنیده می شود که در این محل ها با استفاده از pepper grinder می توانید راه های جدیدی را مشخص و هویدا کنید. بخش هایی در بازی به نام اتاق های Radula هستند که چالش هایی را برای بازیباز ایجاد می کنند و با انجام آن ها یک بطری رنگ دریافت می کنید که جمع کردن ۴ عدد از آن ها باعث می شود یک گل رز دیگر به خط سلامتی آلیس اضافه شود. همچنین در بازی می توانید خاطرات را جمع آوری کنید که با گوش کردن به آن ها بیشتر با داستان بازی و پیشینه آن آنشا می شوید.
خوشبختانه بعد از پایان بازی یک سیستم new game plus وجود دارد که به شما اجازه می دهد بازی را مجددا آغاز کنید ولی تمامی سلاح ها و آپگریدهای خود را هم از بازی قبلی به هماره داشته باشید و آنها را در بازی جدید بالاتر ببرید. همچنین می توانید تمامی خاطراتی که در طول بازی جمع آوری کرده اید را مشاهده نمایید. تعداد زیادی هم لباس های جدید و جذاب برای آلیس هم وجود دارند که می تواندی آزاد کرده و با تغییر لباس وی در بازی تجربه جذاب تری را در دفعات بعدی بازی داشته باشید. نهایتا بایستی گفت بخش گیم پلی عنوان Alice: Madness Returns یکی از نقاط قوت ان است که با تنوع بسیار خوب در زمینه مبارزات نزدیک و راه دور و پلتفرمنیگ و یافتن راه های مخفی و سلاح های جذاب و ارتقاهای هیجان انگیز، می تواند به طور کامل بازیباز را راضی نگاه دارد و او را به تمام کردن بازی تشویق نماید و حتی بازی را برای دفعات بعدی نیز برای بازیباز جذاب نگاه دارد.
صدای دهل میاد!!
صدا گذاری و موسیقی های بازی در Alice: Madness Returns کاملا مناسب و استاندارد انجام گرفته است و مخصوصا صداگذاری شخصیت های عجیب و غریب سرزمین عجایب (غیر از چند مورد محدود که در سطح بقیه نیستند) و همینطور خود آلیس بسیار عالی و با کیفیت انجام شده است و کاملا به بازیباز القا می کند که اینها شخصیت های بسیار غیر عادی و عجیب سرزمین عجایب هستند و هیچ کدام شخضیتی معمولی و عادی ندارند. در واقع باید گفت در صداگذاری شخصیت های مخصوصا اصلی و مهم بازی هیچ نقصی مشاهده نمی شود و صداگذاران بازی کار خود را به خوبی انجام داده اند.
سازندگان موسیقی بازی نیز کار خود را نرمال و قابل قبول انجام داده و نمی توان از موسیقی های بازی ایراد خاصی گرفت و البته نمی توان هم آن ها را به عنوان نقطه قوت بازی در نظر گرفت و موسیقی های بازی را به یادماندنی توصیف کرد. بلکه تنها باید گفت موسیقی های عنوان Alice: Madness Returns کاملا مناسب حال و هوای آن هستند و با داستان و دنیای بازی و فضای آن همخوانی و مطابقت دارند و نه بیشتر. نهایتا باید گفت صداگذاری و موسیقی در بازی Alice: Madness Returns استاندارد و قابل قبول انجام گرفته است و با این که نمی توان آن ها را در زمره بهترین ها قلمداد کرد ولی نمی توان ایراد خاصی نیز از آن گرفت.
خب بازی نکن… ضرر کردی!!
نهایتا در مورد بازی Alice: Madness Returns باید گفت ارزش بالایی که این بازی دارد از نمره های آن بسیار بیشتر است زیرا که این عنوان یک بازی خاص است. این بازی یک اکشن ماجرایی مانند بقیه بازی ها نیست بلکه یک بازی با المان هایی است که تا حد زیادی آن را از هر بازی دیگری در سبک خود متمایز کرده است و حال وهوای منحصر به فردی به بازی بخشیده است. Alice: Madness Returns بدون شک در زمره بازی هایی قرار می گیرد که اگر آن را تجربه کرده باشید هیچ گاه از یادتان نخواهد رفت و گیم پلی و داستان خاص بازی را به یاد خواهید داشت. شک نکنید که هنوز هم کاملا ارزش دارد که به نسل هفتم بازگردید و Alice: Madness Returns را تجربه نمایید چرا که چنین بازی هایی به این صورت نیستند که هر سال ۱۰ عدد مثل آن ها منتشر شود و جای هم را بگیرند و قبلی ها از یاد بروند، بلکه این مدل عناوین شاید در یک نسل ۲ یا ۳ عدد بیشتر نباشند که این چنین خاص باشند. Alice: Madness Returns ابدا بازی بی نقصی نیست و قطعا ایراداتی دارد اما المان های جذابی که در بازی هستند بسیاری از معایب را می پوشانند و سبب می شوند تا یک تجربه فوق العاده لذتبخش در یک داستان و دنیای عجیب و غریب سرزمین عجایب برای شما رقم بخورد. در مورد این عنوان باید گفت علیرغم برخی مشکلات موجود در بازی، Alice: Madness Returns یک اثر عالی و هیجان انگیز است که کاملا ارزش تجربه کردن را داراست. بازی از ابتدا تا انتها کاملا جذابیت و زیبایی خود را برای شما حفظ می کند و هرگز خسته کننده و تکراری نخواهد شد و حتی ارزش تکرار بالایی را نیز به خاطر وجود کلی آیتم ها و لباس ها و موارد کشف کردنی در بازی، به آن بخشیده است. داستان بازی زیبا و ساده و بی آلایش است و شخصیت های آن با کیفیت خلق شده اند. گیم پلی بازی متنوع و منحصر به فرد است و تجربه کلی بازی هم به یاد ماندنی است و هم بسیار رضایتبخش و شیرین.
Alice: Madness Returns از آن عناوینی است که کمتر بازی دیگری میتواند حس تجربه کردن آن را به شما هدیه دهد و البته یکی از عناوینی است که خیلیها آن را از دست داده و میدهند، ولی آن ها که آن را پیدا میکنند جذب آن میشوند و تبدیل به یکی از بازی های جذاب برای آنها میشود، آن هم با وجود این همه بازیهای پر ادعا و بزرگ که از درون تهی هستند. Alice: Madness Returns یک ماجراجویی خوش ساخت است که می توان گفت از لحظه اول تا انتها فوقالعاده سرگرم کننده است و شما را ناامید نمیکند. روایت مناسب داستان در دنیایی آشنا که به خوبی تغییر کرده است، شخصیتهایی جذاب، دنیایی زیبا و چشمنواز به همراه گیمپلی و مبارزات هیجانانگیز و سرگرم کننده، سبب خلق عنوانی شدهاند که بیشک حیف است تجربه لذت آن را از خود دریغ کنید و حتی اگر آن را بازی نیز کرده باشید، باز هم ارزش دارد که گریزی به نسل هفت یا رایانه شخصی خود بزنیم و یک بار دیگر Alice: Madness Returns را تجربه کنیم و طعم لذت ناب آن را دوباره بچشیم. در واقع به عنوان یکی از کسانی که این بازی را ۲-۳ بار از زمان عرضه تا به حال تجربه کرده ام باید بگویم که هنوز هم در نسل هشتم وقتی این عنوان را تجربه می کنید چیزی از لذت آن برای شما کم نمی شود و بازی برای شما جذاب باقی می ماند. از آنجا که خیلی از شما حتی نام Alice: Madness Returns را نیز نشنیدهاید، لازم بود تا شما را از یکی از تجربه های جذاب نسل هفتم آگاه کنم و شاید شما نیز با تجربه آن متوجه شوید که چه عنوان زیبایی را از دست داده بودید. شک نکنید که اگر Alice: Madness Returns را تجربه نکرده اید، باید به سراغ آن بروید و حتی اکنون بعد از چندین سال نیز این بازی پر از جذابیت برای شما خواهد بود.