نقد و بررسی بازی DANGANRONPA V3: KILLING HARMONY
ماهیت اصلی سری Danganronpa، همیشه تقابل امید و ناامیدی بوده است. تقابلی که اگر آمادگی ذهنی آن را نداشته باشید، ممکن است نتوانید پستیبلندیهای بیرحمانهی آنرا در مدت زمان نسبتا طولانیِ این عناوین تحمل کنید. V3 نیز همین راه را ادامه میدهد اما پس از چندین نسخهی اصلی و فرعی، استدیوی Spike Chunsoft جرئت کافی را پیدا کرده است که جسورانه و ریسکپذیرترین عنوان خود را توسعه بدهد که با فراغ بال موضوعات حساس اجتماعی و فلسفی را به سخره بگیرد و با روش منحصربفردش انتقاد خود را ابراز کند.
مثل همیشه چارچوبِ اتفاقات را یک بازی مرگ و زندگی شکل میدهد. 16 دانشآموز که هر کدام مهارت خاصی دارند در محیطی آموزشگاهی (مانند نسخهی اول) گرفتار شدهاند و تنها راه خروج این است که بدون لو رفتنِ هویتشان، فردی از بین خود را به قتل برسانند. اگر شخصیتها بتوانند در جلسهی محاکمهای که پس از کشف و بررسی یک جسد برگزار میشود، هویت قاتل را درست شناسایی کنند، شاهد مجازاتِ او به روشهای مخصوص و نوآورانهی Monokuma خواهیم بود. در غیر اینصورت همهی شخصیتها به مرگ محکوم شده و قاتل آزاد (فارغالتحصیل!) میشود. مثل گذشته بازی قوانین خود را بسیار جدی میگیرد و با وجود تمام سوپرایزهای غیرقابل پیشبینی خود، هیچوقت خود را نقض نمیکند. این در حالی است که در این نسخه بسیاری از قوانین عادی و همیشگیِ بازیها و حتی دنیای واقعی نادیده گرفته میشود و ترسی از گسترش هر چند کوچکِ مرزهای صراحت وجود ندارد.
تغییرات کوچک و بزرگی که به گیمپلی و عناصر ماجراجویی تزریق شده هست، به خوبی از فاسد شدن فرمول تکرار شدهی بازی جلوگیری میکند. حالا علاوه بر شخصیت سمبلیک سری یعنی Monokuma که به تنهایی برای جابهجاییِ مرزهای دیوانگی و شرارت کافی است، Monokubها نیز با دیالوگهای دوستداشتنی و رفتار دمدمیمزاج خود، روح تازهای را به بحثهای پرپیچ و خمی که در این نوع از Visual Novelها انتظار داریم، داده است. Monokubها که میتوان از آنها به عنوان 5 فرزند Monokuma یاد کرد، نقش بسیار مهمی را در همان رویکرد جسورانهی بازی که در ابتدا به آن اشاره کردیم دارند. در رابطهی آنها با یکدیگر، گذری به قلدری و آزار و اذیت دیگران زده میشود، مشکلات زندگی زناشویی به مفرحترین شکل ممکن بازگو میشود و انواع و اقسام پیامهای اجتماعی و سیاسی را میتوان در آن یافت. نسخهای صریحتر از این موارد را میتوان در بخش Monokuma Theater مشاهده کرد که هدفی عموما سرگرمکننده دارد اما با توجه به شخصیت منحصربفرد Monokuma، مطلع شدن از نظر او دربارهی مسائل روز، بسیار لذتبخش و گاها قابلتامل است.
علاوه بر این موارد، شاهد بهبودهای بسیار مفیدی در بخش کنترل و رابط کاربری نیز هستیم که نسخههای گذشته بشدت به آن احتیاج داشتند. به لطف همین تغییرات، گشتوگذار در بازی و تعامل با محیط بسیار روان و ساده شده است اما فقط و فقط اگر محیطها کمی هویت و نظم نسخههای قبل را با خود یدک میکشیدند، میتوانستیم شاهد بهترین نسخهی سری از لحاظ المانهای ماجراجویی باشیم. ساختار مراحل و محیطی که این نسخه ارائه میدهد به قدری پراکنده و نامنظم است که به تنهایی، جابهجایی از نقطهی A تا B را به یک مسئولیت خستهکننده در بازی تبدیل کرده است. دیگر شاهد آن ساختارِ طبقهای و مرتبی که نسخهی اول ارائه داده میداد یا تقسیمبندیِ دقیقی که جزیرههای گرمسیری نسخهی دوم در دسترس قرار داده بود، نیستیم. حالا تمام مناطق و اتاقهای مهم بازی، با مسافتهای طولانی و غیرمنطقی و راههای پروپیچ و خم، از هم جدا شدهاند و با توجه به اینکه گزینهی Fast Travel نیز در بسیاری از مواقع غیرفعال است، در لابهلای لحظات جذاب و حساس بازی، یک مسیریابیِ ناامیدکننده انتظارتان را میکشد.
با این حال اگر آشناییِ کافی را با این سری داشته باشید، به خوبی میدانید که Class Trialها، بررسی صحنهی جرم و سوپرایزهای داستانی مهمترین و جذابترین بخش بازی را تشکیل میدهند و بقیهی موارد تنها بهانه و زمینهای برای شکلگیری این لحظات شگفتانگیز میباشند. معماهای قتل مثل همیشه منحصربفرد و غیرقابل پیشبینی هستند و علاوه بر بحثها و گمانهزنیهای جذاب در مورد نحوهی انجام قتل و شناسایی هویت قاتل، فرصت بسیار خوبی نیز برای توسعهی شخصیتها فراهم میکنند. شخصیتهایی که اغلب از هویتی چندلایه بهره میبرند و هر کدام پتانسیل قدرتمندی در سوپرایز کردن مخاطب دارند. برخلاف نسخههای گذشته حتی پروتاگونیست ماجرا نیز از همان ابتدا به اندازهی بقیه قابلیت خلق یک پیچش داستانی را دارد. در واقع این نسخه به خوبی توانسته رویکرد سوپرایزکنندهی خود را در مسیرهایی هدایت کند که قبلا از آن استفاده نشده است و حتی در میان سیل لحظات غیرمنتظرهی خود نیز رگههایی از نوآوری را نشان دهد.
مانند نسخههای قبل، در چپتر پایانی است که شاهد اوجگیری داستان و هیجان هستیم و همه چیز به درجهای دیوانهوار و بشدت حساس میرسد اما V3، از یک اُپنینگ بسیار غنی و سرشار از امید و ناامیدی نیز بهره میبرد که در کنار لحظات پایانی، نقاط عطف بازی را تشکیل میدهند. روایت بازی با یک معرفیِ جنجالی از شخصیتها و محل وقوع حوادث، به خوبی مخاطب را آمادهی روبهرو شدن با قتلها و معماهای تقریبا حل نشدنیِ Danganronpa میکند و در ادامه با تکههایی از گذشتهی شخصیتها و آشناسازی دوبارهی مخاطب با داستان جامعِ سری که از نسخهی اول شروع شده است، همه چیز را جذاب نگه میدارد و در پایان با معمای عظیمی که پیرامون مغز متفکر این بازیِ کشت و کشتار شکل گرفته است، به اوج خود میرسد. نقطهی اوجی که با پرداخت و شوک قدرتمند خود بدون شک تا مدتی طولانی، به بحثبرانگیزترین موضوع در میان طرفداران تبدیل خواهد شد و به جرئت میتوان گفت سابقهی چنین پایان مبهوتکننده و البته نوآورانهای را در هیچ عنوان دیگرِ این سبک، ندیدهایم. تنها مشکلی که میتوان در روایت هوشمندانهی بازی پیدا کرد، استفادهی بیرویه از فلشبکها است که در برخی مواقع حس کنجکاوی و عطش حل معماها را به آزردگی تبدیل میکنند. اتفاقی که تنها 5 دقیقهی قبل رخ داده است، نیازی به یادآوری دوباره ندارد اما در این نسخه متاسفانه بیشتر از همیشه شاهد اینگونه فلشبکها هستیم.
با این حال نویسندگی دیالوگها از ابتدا تا انتها در سطح بسیار مطلوبی قرار داشته و همراه شدنِ آن با صداپیشگیِ پختهی شخصیتها، باعث شدهاند مشکلات ریز و درشتی که در طول بازی ممکن است مشاهده کنیم، بسیار قابلتحملتر جلوه کنند. علاوه بر این موارد، خوشبختانه این نسخه از صداپیشگیهای ژاپنی نیز بهرهمند میباشد و به راحتی میتوان بین صدای ژاپنی و انگلیسی، گزینهی موردعلاقهی خود را انتخاب کنید و از آن لذت ببرید. موسیقی نیز طیف وسیعتری پیدا کرده است و اضافه شدنِ قطعههای جدید به قطعههای آشنا و بهبودیافتهی قدیمی، زمان نسبتا طولانی بازی را متنوع نگه داشته است.
در انتها بهتر است به یکی از جنجالیترین بخشهای بازی یعنی Class Trialها بپردازیم. جلسات محاکمهای که همیشه چند سوپرایز ریز و درشت را در آن میتوان پیدا کرد و سرتاسرِ آنها از حدس و گمان و در نهایت استدلال و استنتاج لبریز است. قابلیت جدید دروغ گفتن در حین یک بحث، مسیری کاملا جدید را در گیمپلی شکل داده است و دوباره نشاندهندهی این است که پروتاگونیست نیز به اندازهی بقیهی شخصیتها، میتواند مخاطب را غافلگیر کند. علاوه بر این، حالا مورد بررسی قرار دادن مدارک صحنهی جرم بسیار راحتتر از گذشته است و در واقع، فکر کردن مانند یک کارآگاه به معنای واقعی در این نسخه عملی شده است. همینطور مناظرههای چندنفره، تفرقه افتادن بین شخصیتها و دو دسته شدن آنها نیز از امکانات جدید در دادگاهِ مخصوص Monokuma است که لحظات منحصربفردی را در خاطراتتان ثبت خواهد کرد. بنابراین از V3 میتوان به عنوان یک پیشرفت غیرقابل انکار در روایت و گیمپلی یاد کرد که بعضا در مسیرِ تحولِ خود، از برخی نکات مثبت نسخههای قبل غافل مانده است. با این حال Killing Harmony، فرمول Danganronpa را تازه نگه داشته و تجربهی دیوانهوار دیگری را برای طرفداران فراهم کرده است که از دست دادن آن نیز بیشک میتواند یک دیوانگیِ دیگر برای طرفداران محسوب شود!
نکات مثبت
شکلگیری لحظات فوقالعاده به لطف حضور MonoKubها در کنار Monokuma
شروعی نفسگیر و پایانی مبهوتکننده
رویکردی جسورانه و نوآورانه در پرداختن به موضوعات حساس
روایت هوشمندانه و دیالوگهای خواندنی
قابلیتهای جدیدی که به تجربهی گیمپلی، بهبود بسیاری بخشیدهاند
صداپیشگی و موسیقی مطلوب
رابط کاربری و کنترل بهبودیافته
نکات منفی
استفاده بیش از حد از فلشبکها
طراحی ساختار محیطها به اندازهی قبل منظم و باهویت نیست
سخن آخر
Danganronpa V3: Killing Harmony تجربهای فراموشنشدنی است که با رویکرد جسورانهی خود در واکنش به موضوعات حساس جامعه و همینطور سوپرایزهای باورنکردنیاش، خود را به جنجالیترین نسخهی سری تبدیل کرده است. با اینکه ساختار محیطها هویت و نظم نسخههای قبل را ندارند و شاهد افراط در استفاده از فلشبکها هستیم، اما روایت کمنقص و بهبودهای بسیار در گیمپلی باعث شده است این نسخه تجربهای اجباری برای طرفداران این سبک به شمار بیاید.