نقد و بررسی بازی Divinity: Original Sin II

علاقه شخص من به بازی‌های نقش‌آفرینی کلاسیک، به خیلی سال قبل بر‌می‌گردد؛ به دورانی که صبح تا شب بدون دغدغه‌ای پای بازی‌ای مثل Diablo 2 می‌نشستم و از گشت و گذار در محیط آن و کشتن دشمنانش لذتی می‌بردم که در هیچ بازی دیگری نبود. این علاقه بعد‌ها هم ادامه پیدا کرد و همیشه سراغ بازی‌هایی در این سبک را از فروشنده می‌گرفتم که به قول خودش، هیچ‌کس حتی اسم آن‌ها را هم نمی‌دانست و فروشی نداشتند! با این حال باید قبول کنیم که بازی‌های نقش‌آفرینی ایزومتریک به مرور زمان محبوبیت‌شان را حداقل بین بازی‌ساز‌ها از دست دادند و بسیاری از استودیو‌ها ترجیح می‌دادند تا به جای چنین آثاری، بازی‌های نقش‌آفرینی سه‌بعدی بسازند و به قول معروف هم‌سو با پیشرفت تکنولوژی حرکت کنند. حتی معدود بازی‌هایی مثل Dungeon Siege 3 هم که چند سال پیش منتشر شد، به‌هیچ وجه کیفیت خوبی نداشتند و فاصله این بازی با نسخه دوم آن، بسیار بسیار زیاد بود.

 

با این حال بازی Divinity: Original Sin که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، روح تازه‌ای به بازی‌های نقش‌آفرینی ایزومتریک دمید و پس از سال‌ها توانستیم بازی خوش‌ساختی را در این سبک تجربه کنیم و حال که نسخه دوم این بازی برای پی‌سی منتشر شده است، به جرات می‌توانم بگویم که با یکی از بهترین بازی‌های نقش‌آفرینی طرف هستیم؛ بازی‌ای که بهشتی برای علاقه‌مندان این سبک است و به معنای واقعی کلمه هر انتظاری که از بازی‌ای در این سبک داشته باشید، می‌توانید در بازی Divinity: Original Sin II پیدا کنید؛ از گیم‌پلی طولانی و شدیدا سرگرم‌کننده گرفته تا داستانی عالی و غنی و جلوه‌های بصری زیبا که Divinity: Original Sin II را به زیباترین بازی نقش آفرینی ایزومتریک تبدیل کرده‌اند. در واقع استودیو لارین موفق به خلق اثری شده که هرگاه بخواهیم لیستی از بهترین بازی‌های نقش‌آفرینی آماده کنیم، باید آن را هم در بین بازی‌ها بیاوریم. در ادامه با زومجی همراه باشید تا کمی بیش‌تر بخش‌های مختلف این بازی را بررسی کنیم و از این بگوییم که چطور استودیو لارین توانسته هارمونی فوق‌العاده‌ای در این بازی ایجاد و تقریبا تمامی المان‌های آن را به شکلی عالی خلق کند.

چیزی که مرز یک بازی عالی و ضعیف را در بازی‌های سبک نقش‌آفرینی ایزومتریک تعیین می‌کند، مبحث گیم‌پلی است. البته گیم‌پلی خود در این دست بازی‌ها به شاخه‌های مختلفی مثل مبارزه‌ها، گشت و گذار، لوت، ارتقای شخصیت و موارد دیگر تقسیم می‌شود. خب چیزی هم که Divinity: Original Sin II را به چنین جایگاه رفیعی رسانده است، همین گیم‌پلی عالی بازی است که تقریبا در تمامی زمینه‌ها بی‌نقص ظاهر می‌شود و البته یک سری مشکلات جزئی آن را هم نمی‌توان نادیده گرفت. یکی از جنبه‌های بسیار خوب گیم‌پلی Divinity: Original Sin II، طولانی بودن آن است. دیگر خیلی وقت است که عادت نداریم اکثر بازی‌ها چیزی بیش‌تر از ۲۰ یا ۳۰ ساعت ما را سرگرم نگه دارند و حتی خیلی‌ها در همین مدت هم کسل‌کننده و تکراری می‌شوند. اما Divinity: Original Sin II در کوتاه‌ترین حالت ممکن، چیزی در حدود ۶۰ ساعت گیم‌پلی دارد و آنچه که از زمان گیم‌پلی مهم‌تر است، این است که در طی این زمان نه‌تنها از بازی خسته نمی‌شوید و حس تکراری شدن به‌تان دست نمی‌دهد، بلکه از لحظه به لحظه بازی و تنوع عالی آن لذت خواهید برد و علاوه بر آن، حتی شاید بخواهید پس از تمام کردن بازی، دوباره آن را از ابتدا با کلاسی جدید یا در درجه سختی بالاتر شروع کنید و این بار حتی باحوصله‌تر از قبل آن را بازی کنید.

نقد و بررسی بازی Divinity: Original Sin II

سیستم لوت عالی باعث شده تا سرک کشیدن به گوشه و کنار جهان بازی و پیدا کردن آیتم‌های با‌ارزش، به کاری بسیار لذت‌بخش تبدیل شود

یکی از دلایلی که باعث شده جذابیت بازی همواره حفظ شود، القای عالی حس پیشرفت به گیمر است. به این صورت که اولا بازی سیستم لوت بسیار غنی و عالی‌ای دارد و همین هم شما را ترغیب خواهد کرد تا به گوشه و کنار محیط‌ها سرک بکشید و با همان علاقه‌ای که ماموریت‌های اصلی را انجام می‌دهید، سراغ ماموریت‌های جانبی هم بروید؛ چرا که در نهایت در جریان همین گشت و گذار‌ها و طی کردن مسیر‌ها، شانس زیادی برای پیدا کردن آیتم‌های با‌ارزش یا مبارزه با دشمنان مختلف خواهید داشت و از طرفی دیگر، به‌عنوان پاداش ماموریت‌ها هم معمولا جوایز با‌ارزشی به دست می‌آورید که خستگی آن کار را حسابی از تن‌تان خارج می‌کنند. مورد دیگری که حس پیشرفت را به‌خوبی القا می‌کند، سیستم ارتقای شخصیت‌ها است که در Divinity: Original Sin II در عین سادگی، جزییات بسیار زیادی دارد. منظور از سادگی، این است که کار کردن با سیستم ارتقای شخصیت‌ها واقعا راحت است و خیلی ساده می‌توانید با خواندن جزییات هریک از قابلیت‌ها یا ویژگی‌ها، بدانید که کدام‌یک به درد شما می‌خورند و کدام‌یک نه. از طرفی دیگر، منظور از اینکه این بخش جزییات زیادی دارد هم این است که شاهد قابلیت‌های مختلفی در بازی هستیم که به لطف آن‌ها می‌توانید شخصیت‌هایتان را به شکلی کاملا منحصر‌به‌فرد ارتقا دهید و به آن چیزی تبدیل کنید که باب میل‌تان است. مثلا اگر دوست دارید شخصیت شما در استفاده از تیر و کمان مهارت داشته باشد، قابلیت‌هایی برای این منظور در نظر گرفته شده‌اند یا اگر می‌خواهید جادوگری بسازید که در استفاده از جادو‌های آتش-محور توانایی داشته باشد، این امکان هم برای‌تان فراهم شده است. در مجموع، سر و کله زدن با قسمت ارتقای شخصیت یا عطش پیدا کردن آیتم‌های بهتر و استفاده از آن‌ها، مواردی هستند که کمک زیادی به جذابیت گیم‌پلی بازی کرده‌اند.

بررسی بازی Divinity: Original Sin II

اما گیم‌پلی بازی Divinity: Original Sin II فقط به گشت و گذار در محیط و پیدا کردن آیتم خلاصه نمی‌شود و یکی دیگر از جنبه‌های بازی، مبارزه‌های آن هستند. سازندگان بازی به جای اینکه سیستم مبارزه‌های مبتنی بر کلیک کردن سریع را برای بازی در نظر بگیرند، سراغ مبارزه‌های تاکتیکی و نوبتی رفته‌اند که از قضا تصمیمی عالی بوده و این بخش از بازی را شدیدا چالش‌برانگیز و در عین حال لذت‌بخش کرده است؛ به طوری که در مبارزه‌ها فقط قدرت شخصیت‌ها و سرعت کلیک کردن شما تعیین‌کننده نیست و آنچه که اهمیت دارد، اولا داشتن استراتژی مناسب و سپس استفاده درست از قابلیت‌های شخصیت‌ها است. این مساله داشتن استراتژی مخصوصا زمانی که بازی را به شکل Co-Op تجربه کنید بیش‌تر هم نمود پیدا می‌کند. یکی دیگر از ویژگی‌های خوب مبارزه‌های بازی، اهمیت داشتن جزییاتی است که شاید در ظاهر خیلی مهم به نظر نرسند، اما گاهی می‌توانند حسابی تعیین‌کننده باشند. برای مثال ممکن است در قسمتی از محل مبارزه، یک بشکه آب باشد و از قضا در همان حوالی جادوگر دشمن کاراکتر‌های شما را به آتش کشیده باشد. حال باید به جای اینکه به دشمن آسیب بزنید، سعی کنید با ضربه زدن به آن بشکه، آتش را خاموش کنید و مانع از دست رفتن سلامت شخصیت‌هایتان شوید. یا در مورد دیگر اگر می‌بینید مثلا چند نیروی دشمن در یک قسمت جمع شده‌اند، بهتر است به جای آسیب زدن مستقیم به آن‌ها با استفاده از بمب‌ها یا جادو‌ها کاری کنید که همه آن‌ها همزمان آسیب ببینند.

در کل، داشتن مبارزه‌های نوبتی و تاکتیکی باعث شده تا مجبور شوید مثل یک بازی شطرنج به عواقب کاری که می‌کنید یا به شکل چینش نیرو‌هایتان اهمیت بدهید. از طرفی دیگر، این مساله باعث شده تا در صورتی که در یک نبرد شکست خوردید، نا‌امید نشوید و اشکال کار را فقط در ضعیف بودن شخصیت‌هایتان ندانید و به جای آن، سعی کنید در دفعه بعد با استراتژی بهتر و متفاوت‌تری بازی کنید. البته در حین مبارزه‌ها، یک سری مشکلات هم در بازی به چشم می‌آیند. برای مثال مخصوصا زمانی که محیط مبارزه‌ها موانع بلندی مثل برج یا هر نمونه دیگری داشته باشد، گاهی دوربین بازی به مشکل می‌خورد و نمی‌توانید دید درستی از دشمنانی که در این مناطق هستند داشته باشید. یا مساله بعدی، زمانی است که مبارزه‌ها شلوغ می‌شوند و از طرفی دیگر مثلا شاهد آتش‌سوزی هستیم. در این حالت شلوغی بیش از حد صحنه باعث می‌شود تا گاهی تشخیص کاراکتر‌ها و پیدا کردن دشمن سخت شود.

بررسی بازی Divinity: Original Sin II

با اینکه با بازی طولانی‌ای رو‌به‌رو هستیم، اما تنوع بازی آنقدر عالی است که این زمان زیاد هرگز خسته‌کننده و حوصله‌سربر نمی‌شود

مورد بعدی در ارتباط با گیم‌پلی بازی هم ماموریت‌ها هستند که تنوع خیلی خوبی دارند و شاهد انواع و اقسام ماموریت‌های اصلی و فرعی در بازی هستیم که از صحبت کردن با یک فرد خاص گرفته تا مبارزه کردن با یک گروه و انجام کار‌های مختلف دیگر را شامل می‌شوند. البته در این زمینه مشکلی هم با بازی دارم که مربوط به قسمت Journal می‌شود؛ منظورم همان جایی است که می‌توانید لیستی از ماموریت‌های‌تان را مشاهده کنید. ای‌کاش استودیو لارین طراحی ساده‌تر و سرراست‌تری برای Journal بازی در نظر می‌گرفت و راحت‌تر می‌شد جای ماموریت‌های فرعی و اصلی را پیدا کرد. حتی یک سری باگ هم در این زمینه تجربه کردم که برای مثال، در همان اوایل بازی با شخصیت Red Prince آشنا می‌شوید که یک ماموریت دارد و مکان این ماموریت، با پرچمی قرمز روی نقشه علامت‌گذاری شده است. حال مشکلی که پیش می‌آید این است که پس از رفتن به محل ماموریت و صحبت کردن با کاراکتر مذکور،‌ کماکان این پرچم روی نقشه باقی ماند و حتی برای امتحان آن، کاراکتر هدف را کشتم تا شاید این نشانگر پاک شود، ولی نتیجه منفی بود! در کل اگر بخش Journal بازی طراحی بهتری داشت و توضیحات بهتری ارائه می‌کرد و از طرفی مکان ماموریت‌ها روی نقشه بهتر نشانه‌گذاری می‌شد، لذت بازی حتی از شرایط فعلی هم بیش‌تر بود.

راستی بد نیست به این موضوع هم اشاره کنیم که Divinity: Original Sin II را می‌توان حتی یک بازی نقش‌آفرینی جهان‌باز هم دانست؛ چرا که معمولا برای انجام کار‌ها روش‌های مختلفی وجود دارند و ساختار بازی خیلی حالت خطی ندارد. برای مثال، در همان اوایل بازی باید از منطقه‌ای به نام Fort Joy فرار کنید و برای این کار، چندین و چند روش در بازی وجود دارد. مثلا می‌توانید به شکل کاملا تهاجمی اقدام کنید و با کشتن گارد‌ها، مسیر خودتان را باز کنید. یا می‌توانید از روش‌های دیگری که وجود دارند استفاده کنید و از راه دیگری از این منطقه خارج شوید. این مساله تاثیر خیلی خوبی روی بازی گذاشته و ارزش تکرار آن را هم بالاتر می‌برد؛ چرا که همیشه این شوق را خواهید داشت که بدانید اگر کاری را به شکل دیگری انجام می‌دادید نتیجه آن چه می‌شد.

بررسی بازی Divinity: Original Sin II

اما از مبحث گیم‌پلی که بگذریم، بد نیست اشاره‌ای هم به داستان خیلی خوب Divinity: Original Sin II داشته باشیم؛ داستانی که با رفتن شما به Fort Joy، رو‌به‌رو شدن با بیشاب الکساندر و فرار از این منطقه آغاز می‌شود و در ادامه به جایی می‌رسد که می‌دانید شما در جهان بازی نقشی بسیار فراتر از یک کاراکتر ساده دارید. برای اینکه داستان بازی فاش نشود نمی‌خواهم وارد جزییات آن شوم، اما در کل باید گفت که هم کلیت داستان بازی بسیار خوب و عالی است و هم اینکه داستان به شکل خیلی خوبی روایت می‌شود و کاملا قادر است شما را در طول گیم‌پلی طولانی بازی جذب کند. از طرف دیگر یکی از مواردی که خیلی به کیفیت داستان بازی کمک کرده، شخصیت‌پردازی عالی کاراکتر‌های جهان Divinity: Original Sin II است. فرقی نمی‌کند که در دنیای بازی با یک شخصیت مهم و اصلی روبه‌رو شوید یا اینکه با یک فروشنده ساده در گوشه‌ای از این جهان هم‌صحبت شوید؛ آنچه که مهم است این است که تمامی این شخصیت‌ها حرف‌هایی برای گفتن دارند و این حس را منتقل می‌کنند که سازنده‌ها آن‌ها را خلق نکرده‌اند تا دنیای بازی شلوغ باشد، بلکه روی هرکدام از آن‌ها وقت گذاشته‌اند. این مساله در مورد شخصیت‌های اصلی بیش‌تر هم به چشم می‌آید و در مجموع بازی از حیث شخصیت پردازی عالی است که همین هم تاثیر مثبتی روی داستان بازی می‌گذارد.

جلوه‌های صوتی و بصری عالی بازی باعث شده‌اند تا Divinity: Original Sin II از حیث هنری هم تجربه عالی‌ای باشد

درست است که در یک بازی نقش‌آفرینی ایزومتریک گرافیک خیلی عامل تاثیرگذاری نیست یا حداقل به اندازه گیم‌پلی و بعد هم داستان اهمیت ندارد، اما به هر حال در سال ۲۰۱۷ هستیم و یک بازی با جلوه‌های بصری خوب بیش‌تر از یک بازی با گرافیک ضعیف به چشم می‌آید. سازندگان Divinity: Original Sin II هم با علم به این موضوع، بازی‌ای ساخته‌اند که از نظر گرافیکی عالی است. جزییات طراحی محیط‌های بازی واقعا بالا و چشم‌نواز است و این قضیه زمانی مهم‌تر می‌شود که بدانیم در دنیای بازی، شاهد تنوع محیطی بسیار زیادی هستیم و از معبد‌های تاریک گرفته تا جنگل‌های سرسبز را می‌توان مشاهده کرد. علاوه بر این، جزییات شخصیت‌ها هم کیفیت بالایی دارد و آیتم‌های مختلف هم به‌خوبی در بازی طراحی شده‌اند. همچنین یکی از اتفاقات مثبتی که در رابطه با Divinity: Original Sin II افتاده، این است که این بازی برای مدت زیادی در حالت Early Access استیم در دسترس بوده و همین هم باعث شده تا سازندگان بتوانند با بازخورد‌های کاربران، مشکلات فنی را در آن به حداقل برسانند. با این حال هنوز هم یک سری باگ‌های جزئی در بازی دیده می‌شود و مثلا گاهی شخصیت‌ها وارد اشیا محیطی می‌شوند یا گاهی، زمانی که دوربین در جریان مبارزه‌ها به شخصیت دیگری سوییچ می‌کند، برای چند ثانیه کوتاه شاهد سیاه شدن صفحه هستیم. ولی خوشبختانه این باگ‌ها هم خیلی کم دیده می‌شوند و هم اینکه خللی در تجربه بازی وارد نمی‌کنند.

بررسی بازی Divinity: Original Sin II

Divinity: Original Sin II در کنار ظاهر زیبا، موسیقی‌های فوق‌العاده‌ای هم دارد؛ موسیقی‌هایی که گاهی ریتم آرامی دارند و گاهی هم مثل زمان مبارزه‌ها، ریتم آن‌ها تندتر می‌شود، اما در هر دو حالت موسیقی عنصری بسیار تاثیرگذار در بازی است و شاهد نوا‌های گوش‌نوازی هستیم و همین کیفیت در رابطه با صداگذاری‌ها هم صدق می‌کند و در مجموع جنبه‌های صوتی هم دقیقا مانند دیگر بخش‌های بازی، کیفیتی بسیار عالی دارند.

در مجموع Divinity: Original Sin II اثری است که هر شخصی که عاشق بازی‌های ویدیویی بوده و به دنبال یک سرگرمی طولانی‌مدت عالی باشد، باید آن را تجربه کند. چیزی که این بازی را به یک اثر فوق‌العاده تبدیل کرده، دقت بالای سازندگان به تمامی بخش‌های آن است و همین هم باعث شده تا بتوانیم Divinity: Original Sin II را یکی از بهترین بازی‌های نقش‌آفرینی و یکی از بهترین بازی‌های سال ۲۰۱۷ بدانیم.

Divinity: Original Sin II

ما در دورانی زندگی می‌کنیم که کم‌تر استودیویی سراغ ساخت بازی‌های نقش‌آفرینی کلاسیک می‌رود. با این حال، استودیو لارین با خلق بازی Divinity: Original Sin II ثابت کرده که این بازی‌ها هنوز هم می‌توانند به تجربه فوق‌العاده‌ای تبدیل شوند و قادر هستند ساعت‌های طولانی مخاطب را سرگرم کنند. وجود یک سری مشکلات ریز به هیچ‌وجه نمی‌تواند به تجربه بازی Divinity: Original Sin II آسیبی وارد کند و این بازی در طول گیم‌پلی حداقل ۶۰ ساعته‌اش، یک تجربه عالی و شدیدا سرگرم‌کننده است.
افشین پیروزی

نقات قوت

– داستان عالی با روایتی بسیار خوب

– گیم‌پلی جذاب و در عین حال طولانی

– داشتن ارزش تکرار بالا

– مبارزه‌های تاکتیکی و عمیق

– سیستم لوت عالی که انجام ماموریت‌ها و گشت و گذار را لذت‌بخش می‌کند

– گرافیک بسیار زیبا و تنوع بصری محیط‌ها

– موسیقی و صداگذاری‌های با‌کیفیت

نقات ضعف

– وجود یک سری باگ‌ها مثل فرورفتن شخصیت‌ها در اشیا محیطی

– مشکلات دوربین بازی مخصوصا در حین مبارزه‌ها

– طراحی ضعیف Journal بازی که پیدا کردن ماموریت‌ها را دشوار می‌کند

تانی کال

زومجی

  • Last Day of June

    بررسی بازی Last Day of June

    بررسی بازی Last Day of June بازی‌های ویدیویی علاوه بر اینکه یک مدیوم تعاملی هستند و از این…
  • A Hat In Time

    بررسی بازی A Hat in Time

    بررسی بازی A Hat in Time ۲۰۱۷ یک سال عالی برای پلتفرمرها بود. ریمستر کرش بندیکوت، کاپهد و …
  • PlayerUnknown’s Battlegrounds

    بررسی بازی PlayerUnknown’s Battlegrounds

    بررسی بازی PlayerUnknown’s Battlegrounds برخی بازی‌ها هستند که به ناگاه موجی از بازی…
  • DANGANRONPA V3: KILLING HARMONY

    نقد و بررسی بازی DANGANRONPA V3: KILLING HARMONY

    نقد و بررسی بازی DANGANRONPA V3: KILLING HARMONY ماهیت اصلی سری Danganronpa، همیشه تقابل ا…
  • Finding Paradise

    بررسی بازی Finding Paradise

    بررسی بازی Finding Paradise وقتی که چند سال پیش شانس تجربه بازی To the Moon را داشتم، با ا…
  • CALL OF DUTY

    نقد و بررسی Call of Duty: WW2

    نقد و بررسی Call of Duty: WW2 پس از سفرهای بسیار به زمان‌های متعدد در ادوار مختلف آینده، ه…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *