نقد و بررسی بازی Friday the 13th
تلاش برای بقا همواره دغدغه اصلی زندگی انسان و هر موجود زنده دیگری بوده است. به گونه ای که این تلاش زمان و مکان نمی شناسد و حتی تحت سخت ترین و نا امیدکننده ترین شرایط، هنوز هم امیدی برای بقا وجود دارد. این ویژگی انسان باعث میشود از تمام وسایل و امکانات موجود استفاده کند تا در هنگام خطر خود را از بند آن نجات دهد و هرگاه که چاره ای نمی ماند باز هم تسلیم نشود و برای مراقبت از جان خود حتی سخت ترین موانع را نیز از سر راه بردارد. در این زمان حتی اگر ترس هم به سراغ انسان بیاید نمی تواند امید او را از بین ببرد و جلوی تلاشش را بگیرد. حال اگر در این بین پای قاتل بی رحمی در میان باشد چه؟
سبک وحشت از دیرباز تاکنون شاهکارهای زیادی را به خود دیده است از سری resident evil گرفته تا سری silent hill و outlast اما در همه این بازی ها عوامل ترس از قبل برنامه ریزه شده بود یعنی کسی یا چیزی که قرار بود شما را بترساند و برای شما فضایی ترسناک بسازد از خود، هوش و ذکاوتی نداشت و فقط کاری را انجام می داد که به او دستور داده شده بود. اما از امروز با قاتل بی رحمی روبرو هستیم که مانند خود ما یک بازیکن است و با استفاده از تدبر و قوه تفکر خویش، از امکانات موجود برای ترساندن و از پا در آوردن ما استفاده می کند. و این دقیقا همان چیزی است که Friday the 13th را از سایر عناوین ترسناک جدا می کند.
بدون شک هر جا سخن از ترس و بقا به میان می آید خیلی از ما یاد فیلم معروف friday the 13th می افتیم. فیلمی که ۳۷ سال پس از اکرانش به خلق بازی فوق العاده ای منجر شد. عنوان Friday the 13th: The Game که توسط کمپانی گان مدیا (با همکاری IllFonic) ساخته شده است، در واقع ابتدا یک پروژه کیک استارتر بود که توانست مبلغ مورد نیاز برای ساخت بازی را جمع آوری کند و فروش خوبی در بین بازی های کامپیوتری داشته باشد. که می توان گفت این فروش خوب را مدیون خوش نامی فیلم این فرانچایز می باشد که در سال ۱۹۸۰ اکران شد و توانست همه توجه ها را به خودش جلب کند.
داستان بازی بسیار ساده است. در شب ۱۳ سپتامبر سال ۱۹۸۰ گروهی برای کمپ به بیرون رفته اند و مشغول استراحت و تفریح هستند ناگهان متوجه می شوند داستانی که همه آنها روزی به آن یک افسانه میگفتند به واقعیت تبدیل شده و جیسون حقیقت دارد! جیسون یک قاتل بی رحم است که در شب ۱۳ سپتامبر ماسکی به سر میکند و برای شکار از کلبه اش بیرون می آید! توهمات جیسون از صدای مادرش او را بی رحم تر از قبل میکند. او توانایی های خاصی از جمله تلپورت دارد و این عناصر، گیم پلی بازی را جذاب تر از قبل میکند. در این بازی بازیکن ها به دو گروه تقسیم میشوند: گروه کانسلر ها و جیسون. جیسون به طور اتفاقی از میان بازیکن ها انتخاب میشود و کانسلر ها باید جان خود را از دست او نجات دهند. بازی سلاح خاصی در اختیار شما نمیگذارد و شما باید با گشتن در مپ و پیدا کردن سلاح ها خودتان را مجهز کنید. گیم پلی بازی خیلی سرگرم کننده نیست وممکن است پس از مدتی برای شما تکراری شود. اما آنچیز که شما را به ادامه ی بازی تشویق میکند محیط سازی جالب و حس دلهره ایست که به بازیکن میدهد. دلهره از اینکه نفر بعدی که جیسون به قتل میرساند شما هستید. فکر به اینکه جیسون هر لحظه ممکن است پشت شما ظاهر شود شما را رها نخواهد کرد! برای زنده ماندن راه های متعددی وجود دارد. میتوانید با پیدا کردن فیوز تلفن پلیس را خبر کنید یا اینکه با پیدا کردن بنزین و سوییچ، ماشین یا قایق را راه بیندازید و پا به فرار بگذارید. این انتخاب شماست که فرار کنید، زنده بمانید و یا حتی جیسون را به قتل برسانید !
یکی از نقاط ضعف بازی که در واقع می توان گفت بزرگترین ایراد آن نیز هست، مشکل سرور های بازیست که از ابتدای عرضه آ« وجود داشته است و علی رغم آپدیت های زیاد هنوز هم حل نشده است. البته این مشکل فقط برای زمانی است که بخواهید با پلیر های دیگر و به اصطلاح رندوم بازی کنید. یعنی اگر با دوستانتان در سرور خصوصی بازی کنید هرگز با این مشکلات روبرو نمیشوید. این اولین بار نیست که سرور های یک بازی به این صورت دچار مشکل می شوند چرا که قبل ها نیز بار ها شاهد این مشکل در بازی های مختلف بوده ایم که یکی از دلایل آن می تواند تعداد زیاد بازیکن باشد که این خود چالشی برای شرکت های بازی سازیست. در این عصر که روز به روز بر تعداد گیمر هایی که به بازی های آنلاین می پیوندند افزوده میشود بروز چنین مشکلاتی طبیعی است و شرکت های بازی سازی می کوشند تا با ارایه سرور های قوی تر و خدمات بهتر تا حدودی از پس این چالش نیز برآیند.
از مشکلات سرور و پیامد های آن که بگذریم به محیط نه چندان امن بازی میرسیم! محیطی که در هیچ کجای آن احساس امنیت نمی کنید! هرچند که گان مدیا نتوانسته است به خوبی از پس جزییات محیطی برآید و محیط از سطح قابل قبولی از توجه به جزییات برخوردار نیست اما به جرئت می توان گفت که این کمپانی توانسته میان گیم پلی بازی و محیط آن پیوند بسیار خوبی برقرار کند. به گونه ای که حتی صدای خش خش برگ ها هنگامی که از روی آنها راه می روید ممکن به گوش جیسون برسد و او را از حضور شما آگاه کند و از آنجا که تفکر در این بازی حرف اول را می زند میتوان گفت که این عنوان در خیلی از جاها بیشتر حالت استراتژی به خود میگیرد تا یک بازی ترسناک! یعنی بازیکن همیشه باید نقشه ای داشته باشد و آمادگی هر اتفاقی را داشته باشد. برای مثال اگر از راه پنجره به خانه ای وارد شوید ولی پس از ورود آن پنجره را نبندید جیسون میتواند به راحتی حدس بزند که قبلا کسی وارد این خانه شده است.
همه ما می دانیم که موسیقی و صدا هایی که داخل بازی های کامپیوتری استفاده میشوند از جمله مهم ترین و ضروری ترین عناصر در ساخت بازی است و چه بسا بازی هایی که علی رقم گیم پلی و گرافیک خوب نتوانسته اند در بخش موسیقی خوب کار کنند و نمره پایینی گرفته اند . خوشبختانه کمپانی گان مدیا نیز در این مورد بسیار خوب عمل کرده است صدا هایی که در طول بازی پخش میشوند شما را بیشتر در جو بازی فرو میبرند و آن را جذاب تر میکنند. هرچند که بر ترسناکی بازی نمی افزایند.
انیمیشن هایی که در داخل بازی به کار گرفته شده متاسفانه در خیلی از جا ها غیر طبیعی است و بازیکن ممکن است به خاطر همین انیمیشن غیر طبیعی گاها نتواند با بازی رابطه خوبی برقرار کند و پس از مدتی بازی برایش تکراری و خسته کننده شود. همچنین در خیلی از جا ها شاهد صحنه های بسار خشنی هستیم که ممکن است هر کسی نتواند با آنها کنار بیاید و تمام عواملی که در بالا به آنها اشاره کردم بازی را هر چه بیشتر به یک بازی اکشن نزدیک تر میکند تا یک بازی ترسناک.
یکی دیگر از مشکلات بازی این است که هنگامی که شما به عنوان یک کانسلر در حال بازی هستید پس از مدت کوتاهی دویدن کاراکتر شما خسته میشود که مدت زیادی طول میکشد تا دوباره نفس بگیرد و شروع به دویدن کند که این باعث میشود هنگامی که جیسون درست پشت سر شما و در حال دویدن به سمت شماست ناگهان متوجه شوید کاراکتر شما نمیتواند بدود و از آنجا که راه رفتن کانسلر ها از دویدن جیسون کند تر است تنها راه دفاع از خودتان در این لحظه استفاده از سلاح هایی است که پیدا کرده اید تا شاید با آنها بتوانید جیسون را برای چند ثانیه در سر جایش متوقف کنید.
وجود کاراکتر های متنوع برای انتخاب و تفاوت های ظاهری و فنی آنها با یکدیگر تا حدودی باعث میشود که از تکراری شدن گیم پلی جلوگیری شود. کانسلر ها و جیسون های مختلفی برای انتخاب وجود دارند که هرکدام با دیگری تفاوت دارند برای مثال هرکدام سرعت دویدن ، میزان جرئت، توانایی کار با سلاح و لباس های خاص خود را دارند که شما با توجه به نقشه ای که برای بقا دارید یکی از آنها را انتخاب می کنید.
در مجموع بازی Friday the 13th با تمام نکات مثبتی که داشت به عقیده بنده نمیتواند شما را بیش از دو هفته سرگرم کند. یکی از دلایل این موضوع نیز تروفی ها (اچیومنت ها) ی بازی هستند که قطعا گرفتن آنها یکی از سخت ترین کارهاییست که میتوان انجام داد. گرفتن تمام این تروفی ها و به اصطلاح پلات کردن بازی زمان و انرژی زیادی می طلبد و به نظر بنده پلات کردن این بازی حتی از یک بازی مانند دارک سولز ۳ که همه به سخت بودن پلات کردن آن آگاه هستیم نیز سخت تر و وقت گیر تر است. دلیل دیگر برای تکراری شدن این بازی مشکلاتی است که در مقاله ذکر شد. اگر شما قصد خرید این بازی را دارید پیشنهاد میکنم حتما با دوستان خود به تجربه آن بپردازید چرا که هم زمانتان را در سرور های نه چندان خوب بازی هدر نمیدهید و هم اینکه کار تیمی لذت بازی را دو چندان میکند. به هر حال اگر شما دوستانی ندارید که با آنها به تجربه این عنوان بپردازید و صبر بالایی نیز برای انتظار شروع بازی ندارید و یا دنبال یک بازی هستید که بیشتر به سبک ترسناک نزدیک باشد من اصلا این بازی را به شما پیشنهاد نمیکنم. در مقابل اگر از مبارزه برای بقا و زندگی در جنگلی که قاتلی دیوانه در آن زندگی میکند لذت میبرید و انیمیشن و جزئیات محیط چندان برای شما حائز اهمیت نیست، این بازی میتواند شما را سرگرم کند و جیسون بی صبرانه منتظر شماست!