استودیوی Super Giant Games را با شاکار هایی چون Bastion و Transistor می شناسیم. عناوینی که هر کدام در زمان عرضه شان طوفان به پا کردند. این دو بازی هواره در لیست ها و محافل مختلف در میان برترین عناوین مستقل ساخته شده در تاریخ دیده می شوند. سازنده های بسیار موفق ترانزیستور و بسشن، پیشر در وبسایت گیم اسپات مشغول بوده و سپس به امر ساخت بازی روی آورده اند. آن ها همواره در ساخت باز یهایشان امضای خود را دارند و همیشه استاندارد هی خاصی را رعایت می کنند که بر بسیاری از سازندگان مستقل برتری شان می دهد. بازی ها آن ها همیشه در مواردی چون موسیقی، طراحی هنری و داستان به شدت احساسی و زیبا عمل می کنند. گیم پلی بازی های Supergiant Games نیز همواره پیچیدگی ها و ویژگی های خاصی دارد که بازیباز را درگیر می کند. این استودیو با دو بازی اخیرش موفقیت های بی نظیری کسب کرد و توانست جای خود را در دل میلیون ها بازیباز در سرتا سر جهان باز کند. اکنون سومین اثر آن ها نیز آماده و راهی بازار شده است و طرفداران بالاخره توانستند بازی Pyre را از نزدیک تجربه کنند. موفقیت های پیشین آن ها باعث شده انتظارات از این بازی به شدت بالا باشد. حال باید دید این استودیو توانسته آن ها را بر آورده کند یا خیر. ما را همراهی کنید.
داستان و روایت
قصه از آنجا آغاز می شود که شما به عنوان بازیباز در صحرایی بی آب و علف و در زیر تابش بی امان نور خورشید روی زمین افتاده اید و در حال تلف شدن هستید. ناگهان واگنی از دور دست ها پیدایش می شود و از کنار شما عبو می کند. سرنشینان آن دلشان به حال شما سوخته و تصمیم می گیرند درون آن جایی نیز برای شما باز کنند. آن ها شما را از مرگ نجات داده و به درون واگن خود می برند تا با آن ها همسفر شوید و ماجرای جذابتان را آغاز کنید. زمانی که به هوش می آیید متوجه سوالات آن ها می شوید. آن ها از شما می پرسند آیا خواندن بلد هستید یا نه. چه پاسخ درست بدهید و چه پاسخ غلط، معلوم می شود شما تنها کسی هستید که آن دور و بر سواد خواندن دارد. آن ها از شما درخواست می کنند که نوشته های یک کتاب قدیمی را برایشان بخوانید. کتابی که The Book of Rites نام دارد. با خواندن این کتاب و به زبان آوردن کلمات جادویی آن، شما و سه دوستتان به مسابقاتی راه پیدا می کنید که Rite نام داشته و در میان کسانی برگذار می شوند که به ناحیه ی Downside تبعید شده اند. دیر یا زود با کسانی که نجاتتان داده اند بیشتر آشنا می شوید و متوجه می شوید آن ها هر کدام به دلایلی به این ناحیه تبعید شده اند. مسابقات Rite برگذار می شوند تا کسانی که ب Downside تبعید شده اند، شانس بازگشتن به سرزمین Commonwealth را داشته باشند. از این رو برای شما و اعضای گروهتان بسیار مهم است که در این مسابقات برنده شوید. آن ها به شما قول می دهند که اگر رهبر خوبی برایشان بوده و در مسابقات یاری شان کنید، در صورت برنده شدن شما را نیز با خود می برند. پس به همین ترتیب گروه کوچکی شکل می گیرد که اعضایش رویای پیروز شدن در همه ی مسابقات و آزاد شدن از تبعید است.
داستان بازی به صورت متنی و با دیالوگ های نوشتاری بسیار روایت می شود. نکته ی مهم در این باره آن است که بر خلاف تمام عناوین نقش آفرینی در دیگر سبک ها، در این ژانر بازیباز می تواند خودش نقش شخصیت اصلی را بازی کند. یعنی اگر حسین صدری مشغول انجام بازی است، این حسین صدری است که به درون بازی وارد شده و مستقیما فرمان می دهد. نه شخصیت فرضی ای که نماینده ی حسین صدری در بازی است. (همانند بیشتر بازیهای نقش آفرینی) در این بازی نیز چنین فرمولی پیاده شده و بازیباز صرفا خودش وارد بازی می شود. دیالوگ ها همگی خطاب به بازیباز بیان شده و هیچ گونه شخصیت واسطه ای وجود ندارد.
ژانر این بازی را با نام های بسیاری توصیف کرده اند. رمان گرافیکی، ادونچر متنی، نقش آفرینی، ورزشی و… حقیقت آن است که پایر تریبی از ژانر های مختلف است اما می توان بخش روایت داستان آن را یک رمان گرافیکی و حتی ادونچر متنی دانست. اگر از ابتدا با چنین دیدی بازی را آغاز کنید بی شک درست مانند من منتظر داستانی قوی، جذاب و درگیر کننده هستید. چیزی که ادونچر متنی خوب باید ارائه اش کند تا بتواند زنده بماند. اما چیزی که پایر ارائه می دهد اگرچه در مقایسه با عناوین داستانی ای که این روز ها عرضه می شوند ارزش زیادی دارد اما بسیار ناامید کننده تر از ان است که بخواهیم یک Text Based Adveture ناب لقبش بدهیم. داستان بازی و نحوه ی روایت آن راضی کننده هستند اما کافی است تا چند ادونچر متنی درست و درمان بازی کرده باشید تا بفهمید منظورم از ناامید کننده چیست. راستش انتظاراتم واقعا در این زمینه از بازی بیشتر بود. این که داستان بازی می تواند بازیباز ر با خود همراه کند و دنیا و شخصیت هایش را به خوبی بپردازد درست. اما تکست ادونچر ها قدرت های پنهانی دارند که سازندگان پایر هیچ گونه توجهی به آن نکرده اند. در واقع داستان بازی هیچ گاه آن حالت درگیر کنندگی را پیدا نمی کند و نمی تواند به تنهایی عامل محرکی برای بازیباز باشد. در حالی که تکست ادونچر های قدیم فقط و فقط داستانشان را برای میخکوب کردن بازیباز داشتند و با همان چه کار ها که نمی کردند.
این که از داستان بازی نا امید شده ایم و انتظاراتمان را بر آمرده نکرده دلیل بر آن نیست که داستان بازی ضعیف باشد. این داستان و این نحوه ی روایت صرفا آنطور که می خواستیم قوی نبود. داستان با ریتمی آرام آغاز می کند و رفته رفته بازیباز را آشنا تر و آشنا تر می کند. شخصیت هایش را اندکی می پرورد و سپس اشخاص دیگری را اضافه می کند. رابطه ها، خصومت ها، توطئه ها و دیگر چیز هایی که میان شخصیت ها برقرار می شوند به خوبی در داستان نمود پیدا می کنند. دنیای منحصر به فرد بازی نیز اندک اندک هویت می یابد و برای بازیباز قابل لمس می شود.
گیمپلی
در بخش گیم پلی باید پایر را به دو بخش تقسم کنیم. نخست بخش نقش آفرینی است که ارتباط تنگاتنگی با روایت داستان دارد و سپس بخش مسابقات که به نوعی می توان آن را در ژانر ورزشی جای داد.
در بخش نقش آفرینی، تمامی مواردی که یک نقش آفرینی متن محور نیاز دارد در بازی پیاده شده است. از انتخاب برخی دیالوگ ها گرفته تا صحبت کردن با افراد مختلف و باز کردن رشته های متعدد دیالوگ. بازی آیتم های مختلفی را در اختیار شما می گذارد که با انتخاب هایی که در همین بخش انجام می دهید امکان کسب آن ها را برای خود مهیا می کنید. برای مثال بازی به شما می گوید اگر مسیر A را برای عبور انتخاب کنید احتمال دارد که فلان ایتم ارزنده را سر راهتان پیدا کنید. این گونه است که با قدرت آیتم های مختلف می توانید عمق گرفتن گیم پلی را حس کنید. این آیتم ها هر یک کاربرد های ویژه ای دارد و در موارد خاص استفاده می شوند. برخی صرفا فروختنی هستند. برخی نیز به کارکتر هایتان قدرت های ویژه می افزایند. با مدیریت این ایتم ها باید کار یکنید بیشترین راندمان از بازیکنانتان خارج شود. ضمن این که فروشگاه و موارد مشابه نیز در اختیار شما هستند تا معاملات و مبادلات مورد نیاز را انجام داده و نیاز هایتان را برطرف نمایید. در بخش مسابقات ابتدا باید قدری درباره ی شرایط تضیح دهم. مسابقات Rite تا حدودی شبیه به ورزش بسکتبال امروزی هستند. اما این دو در برخی ریزکاری ها تفاوت هایی با یکدیگر دارند. تعداد مشخصی قمرنان در اختیار شما قرار دارند که باید از میان آن ها سه تن را انتخاب کنید و با آن ها به بازی بپردازید. هر یک از این کارکتر ها توانایی ها و مهارت های خاص خودشان را دارند و این برعهده ی شما است که تشخیص دهید کدام یک در کدام شرایط به دردتان خواهد خورد. هر یک از کارکتر ها میزان مشخصی از Stat های مختلف دارد که ویژگی های معمول وی را نمایش می دهدو برای استفاده از کارکتر ها در بازی به دانشتن این موارد نیاز دارید. شخصیت ها همچنین قادر به کسب امتیاز تجربه هستند و با این کار ارتقای سطح پیدا می کنند. سطح ارتقا یافته باعث می شود شما توانایی انتخاب یک مهارت را داشته باشید و جالب است بدانید هر یک از کارکتر های بازی درخت مهارت های مختص خودش را دارد. شما می توانید برای آن ها مهارت انتخاب کنید، آیتم های مختلف را بر روی آن ها فعال کنید و خلاصه هر کاری که بشود با انجام آن کارایی و توانایی های بازیکن را افزایش داد در این بازی میسر است.
سه نفر از تیم شما و سه نفر از تیم حریف درون زمین قرار می گیرند و بازی آغاز می شود. هر تیم آتشی دارد که pyre نامیده می شود. این آتش در واقع در حکم همان دروازه و یا سبد توپ است. توپ در آغاز در سط زمین فرود می آید و دو تیم باید با به دست اوردن آن و کار تیمی توپ را به آتش تیم مقابل رسانده و از میزان عدد شاخص آن کسر کنند. تیمی که عدد متناسب با آتشش رود تز به صفر برسد تیم بازنده خواهد بود. قوانین خاصی بر این بازی ها حاکم است و امکانات زیادی در دسترس شما هستند تا برای گل زدن یا امتیاز گرفتن نقشه بکشید و پیروز از میدان بیرون روید. شما می توانید توپ را پاس دهید، آن را پرتاب کنید و یا به همراه آن وارد آتش حریف شوید. پس از آشنایی با قوانین بازی و عادت کردن به کنترل ها می توانم به جرئت بگویم یکی از اعتیاد آور ترین تجربه ها در ژانر ورزشی انتظار شما را می کشد. شکی نیست که بخش مسابقات Rite به جز اندک مشکلات و باگ هایی که دارد آنقدر بی نقص طراحی شده که شما می توانید ساعت ها وقت خود را صرف آن کنید. اما سوال من این است که آیا از استودیوی سوپر جاینت همین را انتظار داشتیم؟ یک گیم پلی نقش آفرینی- ورزشی خوب و باحال؟ و همین؟ آیا در مقابل ترانزیستور می توان حرفی از این بازی زد؟ به عنوان یک گیمر انتظارم از عنوان بعدی این استودیوی موفق آن بود که عناوین قبلی اش را پیشرفت دهد و دستاورد هایش را جلو تر ببرد. نه این که به ساخت یک عنوان ساده تر و کم هزینه تر رضایت دهد. پایر به این خاطر نا امید کننده است که نه تنها در مقابل بازی ای مانند ترانزیستور پیشرفتی ندارد، بلکه با اختلاف فاحشی در بسیاری از زمینه ها از آن ضعیف تر است. پایر به هیچ عنوان آن عنوان بزرگ و عالی و احساسی ای نبود که باید. بازی ای که بعد ازترانزیستور عرضه می شود باید گیم پلی درگیر کننده تر و پیچیده تری داشته باشد. داستان زیبا تر و عمیق تری ارائه دهد و در سایر ویژگی های دیگر نیز یک پله ارتقا یابد. اما چیزی که میبینیم جز پسرفت چیزی ندارد. البته بازم هم تاکید می کنیم که نا امیدی مان صرفا به خاطر سابقه ی درخشان این استودیو و انتظارات بالایمان است. وگرنه Pyre به خودی خود اصلا بازی بدی نیست و اتفاقا از زیبا ترین آثاری است که در چند ماه اخیر عرضه شده است.
گرافیک و صدا
بازی های این استودیو همیشه به دو ویژگی معروف بوده اند. نخست گرافیک خارقالعاده ی آن ها است و دوم موسیقی گوشنواز و جادویی. همواره قطعات موسیقی Bastion و Transistor جزو شاهکار های دنیای ویدئو گیم شناخته شده و گرافیک هنری شان توسط نسل های مختلف تحسین می شود. در بازی جدید نیز تلاش هایی برای حفظ این میراث صورت گرفته و موفقیت هایی نیز حاصل شده است. البته در این مورد زمانی که بحث سلیقه پیش می آید شخصا به عنوان نگارنده به شدت از موسیقی و گرافیک ترانزیستور دفاع می کنم. Pyre در بهترین لحظاتش هم به پای آن اثر نمی رسد. البته این بحث کاملا سلیقه ای است و ممکن است دیگر طرفداران نظر دیگری داشته باشند.
البته نکات دیگری نیز درباره ی گرافیک پایر قابل ذکر اند. یکی از ضعف های بازی آن است که طراحی های هنری اش را آنطور که باید به بازیباز نشان نمی دهد. منظورم این است که در این بازی بیشتر وقت بازیباز به انجام گفت و گو های طولانی اختصاص می یابد که از لحاظ گرافیک ارزش چندانی ندارند. مواقعی هم که مشغول مسابقه هستیم معمولا هوش و حواسمان به توپ است تا این که بخواهیم طراحی های هنری بازی را نظاره کنیم. در واقع گرافیک هنری بخش Rite ها ساختار ساده ای دارد که با یک بار طراحی می توان از آن در صد ها مسابقه استفاده کرد. پس در این بخش نیز شاهکار چندان ارزنده ای را شاهد نیستیم. می ماند بخش حرکت واگن که آن هم گرچه طراحی هنری استادانه ای دارد اما به نسبت دیگر بخش ها سهم کمتری داشته و این گونه عملا طراحی های هنری را به هدر می دهد. نکته ی دیگر آن است که شخصا این انتظار را داشتم که زمانی که بیش از نصف مدت زمان بازی صرف گفت و گو ها و خواندن دیالوگ های ختلف می شود، چرا سازنده نباید برای این بخش تدارکات ویژه یگرافیکی ببیند؟ بازی صرف به هنگامن گفت و گو صحنه های پپشت سر را تار می کند و تصویر ثابتی از کارکتر پیش رو را نشانتان می دهد. حداقل حداقل سازندگان می توانستند تصویر کارکتر مخاطب را به نسبت احساسات و واکنش هایش عوض کنند و چندین طرح مختلف را در هر گفت و گو از او ارائه کنند اما متاسفانه در طول دیالگو ها در نود درصد مواقع تصویری تکراری را از شخصیت ها شاهدیم. می دانیم که این یک بازی مستقل است و هزینه ها باید حد اقل شوند. البته ما هم انتظار انیمیت دو بعدی و سه بعدی و یا صدا گذاری و استخدام گوینده نداریم! صرفا تعدادی طرح اضافه می توانستند این بخش را متحول کنند!
درباره ی موسیقی البته باید گفت Pyre به هیچ وجه کم و کسر ندارد. البته باز هم اگر بحث سلیقه پیش آید من طرف ترانزیستور را می گیرم اما باید دانست قطعاتی که برای پایر نواخته شده اند نیز واقعا بی نظیر اند.
چکیده
ساده بگویم. Pyre عنوانی است که همه چیزش خوب است اما به پای شاهکار های قبلی سوپرجاینت نمی رسد. در هر زمینه ای که بررسی کنیم، Pyre را نسبت به Transistor ضعیف تر می یابیم. البته گفتیم که این بدان معنی نیست که آن را مطلقا ضعیف بنامیم. این بازی همچنان از بهترین عناوین مستقل سال است و موفقیت های چشمگیری کسب کرده. اما افسوس که فعلا نمی توانیم شاهکاری چون ترانزیستور را تجربه کنیم. چاره ای نیست جز این که منتظر معرفی بازی بعدی سوپر جاینت بمانیم. شاید شعله ی آن بازی کمی داغ تر باشد!