نقد و بررسی Maize
‘به قلم پرهام آقاخانی”
نقد این بازی بر مبنا نسخه ارسالی سازندگان برای وبسایت پردیسگیم نوشته شده است
در این چند ساله که وضعیت بازیهای مستقل روز به روز در حال بهتر شدن است، هر چند وقت یک بار یک سری عنوان عجیب و غریب را میبینیم که چند ایده دیوانه وار را با هم درمیآمیزند و یک معجون جالب را تحویل بازیکنان میدهند. اما مسئله اصلی اینجاست که بعضی از این بازی ها در اجرای ایدههای عجیبشان موفق ظاهر میشوند و تجربهای منحصر به فرد را ارائه میدهند و بعضی دیگر کاملا در این امر شکست میخورند و به شدت ناامیدکننده ظاهر میشوند.
متاسفانه Maize در دسته دوم جای دارد. بازی روایتگر دو دانشمند است که از دولتمردان کشور آمریکا دستور میگیرند تا یک سری آزمایشهای محرمانه بر روی ذرتها انجام دهند. آنها هم این کار را با کمال میل انجام میدهند تا این که سرانجام اشتباه میکنند، آزمایشهایشان به فاجعه میانجامد و ذرت زنده تولید میکنند! ذرتهایی که قادر به انجام کارها به مانند انسانها هستند و این موضوع، عجیب و غریبترین چیزی نخواهد بود که داخل این بازی خواهید دید!
داستان بازی مستقیما در زمانی بعد از اتفاقاتی که در ابتدا به آن اشاره شد، اتفاق میافتد. ولی متاسفانه با این که جالب به نظر میرسد، بنابر دلایلی که در ادامه توضیح خواهیم داد تنها عامل برای پیشبرد داستان محسوب میشود و همچنین در سطح خوبی قرار ندارد. هنگامی که بازی را شروع میکنید، داستان بازی چیزی نیست که بخواهد مخاطب را جذب کند و بیشتر روی قسمتهای طنز و جوکهایی تمرکز دارد که توسط گفتگو های بین دو دانشمند مذکور با تکه های کاغذ، توضیحات آیتمها و همچنین متلکهای آزاردهنده همراهتان به نام Vladdy (که در ادامه به او نیز خواهیم پرداخت) بیان می شوند که در اکثر مواقع کاملا در انتقال حس طنز ناموفق هستند. نکته آزار دهنده اینجاست که Maize تمام عوامل موردنیاز برای داشتن یک داستان جذاب را در اختیار دارد ولی تمام این پتانسیل بر باد رفته است.
از طرفی دیگر حتی گیم پلی بازی نیز از ارائه دادن یک تجربه مناسب، عاجز است. شما از همان اول بازی در یک محیط نیمه باز و نسبتا بزرگ به حال خودتان رها میشوید و وظیفه دارید تا با بیهدف گشتن داخل آن محیط، یک سری آیتم خاص را پیدا کنید و در مکان هایی خاص استفاده کنید تا قادر به پیشروی باشید.اما نیازی به نگرانی نیست، چون انجام دادن معماها بسیار راحت است. در یک اقدام عجیب از سوی سازندگان، مکانی که شما می بایست از یک آیتم استفاده کنید داخل منوی مشخصات هر آیتم ذکر شده است و همین موضوع باعث میشود تا عملا هیچ معمایی داخل بازی وجود نداشته باشد!
ولی مسئله اصلی، پیدا کردن همین آیتمها داخل محیط های بزرگ بازی است و به همین خاطر بارها پیش میآید که مجبور شوید یک مسیر طولانی را چند بار طی کنید و بازی بیشتر به یک “شبیه ساز راه رفتن” تبدیل شود تا یک عنوان معمایی. نکته جالب اینجاست که در اکثر مواقع، شما توسط سازندگان بازی محدود میشوید و در قسمتهایی خاص از بازی، نمیتوانید به یک سری از مکانها دسترسی داشته باشید. این مورد مشکل چندانی ندارد و قابل درک است؛ البته اگر سازندگان بازی آن را به طرز ناشیانهای طراحی نمیکردند! هر بار که بازی میخواهد تا جلوی شما را از دسترسی به یک سری از مکانها بگیرد، این کار را با ظاهر کردن چندین ستون از جعبههای قرمز رنگ از هوا (که تمام آنها مدل سازی مشابهی دارند) انجام میدهد! با این که حتی خود بازی دیوار چهارم را میشکند و به همین موضوع اشاره میکند ولی باز هم نمیتوان به راحتی از آن گذشت.
البته همانطور که قبلا به این مورد اشاره کردیم، شما در طول بازی تنها نیستید. در قسمتی از بازی، شما به دلایل مبهمی که هیچ وقت ذکر نمیشود، به تعمیر یک خرس روباتیک و روس به نام Vladdy میپردازید و او تقریبا تا انتهای بازی همراه شما خواهد بود. متاسفانه Vladdy در اکثر مواقع اصلا همراه خوبی نیست. با این که بعضی کارهای او مثل شکستن دیوار چهارم با اشاره کردنش به نکات عجیب وغریب بازی یا انجام برخی حرکات خاص، واقعا جالب و در برخی مواقع خنده دار هستند، ولی بیشتر اوقات او فقط مشغول غر زدن و خطاب کردن شما با القابی مثل احمق و نادان است و بیشتر میخواهید تا یک بلایی بر سرش بیاید تا دیگر حرفهایش را نشنوید. ولی درست همانند بحث داستان، در یک چهارم پایانی بازی است که Vladdy بهتر از هر زمان دیگری با شما برخورد میکند و حرف هایش دیگر آزار دهنده نیست.
جای شکر باقیست که حداقل صداگذاری Vladdy و سایر شخصیتهای داخل بازی واقعا خوب انجام شده است (مخصوصا ملکه ذرتها که از عبارات ادبی خاصی نیز در سخنانش استفاده میکند) ولی بدبختانه اگر به سراغ موسیقیها برویم باز هم کمکاریها و مشکلات بازی بیداد میکنند. به عنوان مثال، هیچ موسیقیای در بازی به جز چند قطعه بسیار محدود که مداوما لوپ میشوند، شنیده نمیشود و در برخی موارد نیز بارها پیش میآید که موسیقی در حال پخش به ناگهان قطع شود.
تا اینجای کار از نافرجامی های بخش تعاملی بازی گفتیم. ولی آیا حداقل بخش فنی توانسته تا در سطح مناسبی باشد؟ جواب باز هم منفی است؛ متاسفانه Maize حتی در قسمت فنی هم کم می آورد. با این که گرافیک بازی به لطف موتور آنریل 4 در سطح مناسبی قرار دارد، ولی از نظر بهینه سازی به هیچ وجه خوب نیست. تنظیمات گرافیکی بازی نیز به شدت محدود هستند و در کمال تعجب حتی گزینه ای برای خاموش کردن تنظیماتی مثل Motion Blur در آن وجود ندارد. از طرفی دیگر بازی پر است از باگها و گلیچهای متعدد. برای مثال بازی ممکن است بارها کرش کند یا بارها ممکن است در قسمتهایی از اشیا گیر کنید.
نکات مثبت
طراح داستانی جالب
در یک چهارم پایانی تجربه بازی بسیار بهتر میشود
صداگذاری مناسب شخصیتها
نکات منفی
بهینه سازی بد
گیم پلی خسته کننده
طنز بازی در بیشتر مواقع در نمیآید
باگها و گلیچهای متعدد
سخن آخر:
در کل می توان گفت که Maize یک بازی کاملا متوسط است که در هر دو زمینه تعاملی و تکنیکی ناموفق ظاهر شده است. با این که داستان بازی تقریبا جالب است و بعضی از جوکها نیز سرگرم کننده هستند، ولی سایر عوامل بازی تجربه آن را خراب میکند.
Verdict
Overall, it can be said that Maize is a pretty average game that has failed in both interactive and technical fronts. Although the story is somewhat interesting and some jokes are fun, but everything else drags the experience down
Pros
Interesting Plot
The last 1/4th of gameplay
Good voice acting
Cons
Bad optimization
Boring gameplay
Jokes are hit & miss, mostly the latter
Numerous bugs & glitches
Final Score: 5 Out Of 10
منبع پردیس گیم