این روزها که تبِ بازیهای مبارزهای دوباره در نسل هشتم، اپیدمیک شده و گریبان هربازی بازی را به لطف انتشار بازی تحسین شده Injustice 2 و البته رقیب دوست داشتنی ژاپنیاش یعنی هفتlین نسخه از سری Tekken گرفته و هرکسی را وارد یک مبارزه طولانی، طاقت فرسا و البته خشونت امیز کرده. بد نیست که کسی پیدا شود و از بین این هیاهوی به شدت داغ خودش را نجات دهد و سری به عناوین مبارزهای متفاوتی بزند. عناوینی که شاید در حد و اندازه سری Mortal Kombat و یا رقیب بینظیرش یعنی سری Street Fighter پرسر و صدا و شناخته شده نباشند. اما در عمل، نه تنها از این عناوین کمتر نیستند، بلکه در مواقع بسیاری بهتر از غول های نام آشنای سبک مبارزهای ظاهر می شوند و همه را حیرت زده و چاقو به دست رها میکنند، تا از شدت زیبایی کف ببرند و گناه دیگران نشورند. اما برای پیدا کردن یکی از بهترین نمونههای چنین بازی هایی، باید به سراغ آرشیو معمولاً خاک گرفته نسل هفتممان برویم و روی یکی از بهترین بازی ها دست بگذاریم. یک بازی زیبای ژاپنی که شاید به مذاق تمام ایرانی ها خوش نیاید، اما تجربه کردنش کاری می کند که تبدیل به یک ماده آرامش بخش و اعتیاد آور شود و حقایقی را در مورد بازی های مبارزهای پر زرق و برق این نسل روشن کند. اما قبل از توضیح دادن در مورد این بازی خاص، باید کمی در رابطه با سری معروف Persona که آن هم این روزها به لطف انتشار شماره پنجمش حسابی گل کاشته صحبت کنیم. شماره پنجمی که می تواند حتی نظر کسانی که از نقش آفرینیهای ژاپنی متنفر هستند را هم نسبت به این سبک غنی تغییر دهد. سری پرسونا که خودش زیر مجموعهای از سری بزرگتر و بسیار موفق Megami Tensei است، تا به حال پنج نسخه اصلی داشته که هر کدام، به عنوان یک بازی جریان ساز، مهم و البته بسیار موفق شناخته میشوند. اما برای طرفداران این سری دوست داشتنی، شماره چهارم و نسخهی تکامل یافته آن یعنی Persona 4 Golden حداقل قبل از انتشار نسخه پنجم، به عنوان جذاب ترین و بهترین نسخه در سری شناخته میشده است.
در این بین، Atlus تلاش های بسیاری را به کار گرفت تا این عنوان بسیار زیبا به هیچ وجه تا انتشار شماره پنجم از یادها نرود. این پروژه بزرگ که ما زنده نگه داشتن پرسونا ۴ می خوانیماش، شامل چندین مانگا (کتاب مصور) چند سریال انیمهای و البته چند نسخه فرعی از شماره چهارم میشد. اما در میان این تلاش های بسیار کارآمد، شاید بتوان سریال انیمهای Persona 4 که بالاخره نامی برای پروتاگونیست بازی چهارم انتخاب کرد و او را ناروکامی یو (یو ناروکامی!) خواند و دو نسخه فرعی مبارزهای سری یعنی Arena و Arena Ultimax را موفق ترین تولیدات این پروژه عنوان کرد. دو عنوان مبارزهای که به جرأت میتوان ان ها را میان بهترین بازیهای مبارزهای تاریخ حساب کرد. شماره اول، که با نام Persona 4 Arena منتشر شد، موفقیت بسیاری کسب کرد و پی و شاکله اصلی سری مبارزهای پرسونا را پایه گذاری کرد. اما نسخه دوم و یا کامل تر شده بازی، که داستان نسخه ابتدایی را ادامه میداد را، می توان یک عنوان کامل، بی نظیر و بدون مشکل دانست که همان نقص های بسیار اندک بازی اول را از میان برد و با بالانس کردن مبارزات و اضافه کردن چندین مبارز جدید، یک بازی مبارزهای کامل تحویلمان داد. فکر می کنم در گیر و دار انتشار Tekken 7 و تب مبارزهاش با عنوان غربی Injustice 2، بد نباشد که سری به گذشته بزنیم، پس با نقد یکی از بهترین بازی های مبارزهای تاریخ، یعنی Persona 4: The Ultimax Ultra Suplex Hold با گیمفا همراه باشید.
نسل جدید مبارزه در نسل قبل!
Persona 4 Arena Ultimax یک نسخه کامل شده از بازی قبلی خود یعنی Persona 4 Arena است، اما با کمال تعجب، در بخش داستانی، محتوایی کاملاً جدید رونمایی کرده و داستان بازی قبلی را ادامه میدهد. اما نکته مهم در رابطه با بخش داستانی بازی این است که بر خلاف روند معمول بازی های مبارزهای، Atlus به هیچ وجه به یک داستان ساده اعتقاد ندارد و سعی نمی کند با بخش داستانی تک وجهی و آبکی که با پایان رساندن بازی توسط هر یک از شخصیت ها با یک انیمیشن کوتاه به پایان برسد و خلاصه و مفید، بهانهای باشد برای به جان هم انداختن شخصیت های محبوب سری، مخاطب را جذب کند. در نقطه مقابل Atlus داستانی با جزئییات یک بازی نقش آفرینی، در دل یک بازی مبارزهای جای میدهد که اتفاقا شخصیت های از قبل پرداخت شده و تکامل یافته سری را به مرحله جدیدی رسانده و حتی بیش از قبل پرداخت میکند. این مسئله شاید برای یک بازی نقش افرینی ژاپنی کاملاً معمولی به نظر برسد، اما وقتی حرف از یک عنوان مبارزهای میشود، هیچ کس انتظار ندارد تا داستانی طولانی، کامل و کاملاً پرداخت شده را که با میان پرده های سینمایی و کتاب های مصور روایت میشود ببیند. حتی طرفداران سری. و اینجاست که Atlus نشان میدهد قصد ندارد از اسم و رسم عنوان بی نظیرش فقط وفقط برای بازایابی و بهرهکشی استفاده کند، بلکه با یک عنوان فرعی، قصد دارد علاوه بر سود اقتصادی و زنده نگه داشتن نام بازی بی نظیرش، یک بازی کامل و بی نظیر هم روانه بازار کند که نشان دهنده احترام بسیار این ناشر برای مخاطبانش است.
داستان بازی در نسخه اول، قهرمانان دوست داشتنی و فراموش نشدنی پرسونا ۴ را دوباره به دنیای تلویزیون می کشاند تا با کمک گرفتن از پرسوناهای قدرتمندشان، در تورنومنتی عجیب که دلیلش هم در ابتدا به درستی مشخص نیست شرکت کنند. ناروکامی یو که برای تعطیلات بازهم به شهر اینابا برگشته تا دوستانش را ببیند، طی ماجرایی عجیب که چندتایی از قهرمانان پرسونا ۳ را هم درگیر میکند، بازهم وارد دنیای تلویزیون و شبکه نیمه شب میشود. این داستان که با یک کلیف هنگر عجیب و غریب به پایان رسیده بود، به زیبایی هرچه تمام تر، و با معرفی کردن نسخههای سایه قهرمانان که در دنیای تلویزیون زندگی میکنند در Persona 4 Arena Ultimax ادامه پیدا میکند. اما مسئله مهم این است که خط داستانی شخصیت ها در این عناوین مبارزهای با دیالوگ های فراوان، اتفاقات غیر منتظره و البته میان پردههای انیمهای روایت میشود. نکته مهم این است که برخلاف روند مرسوم عناوین این سبک که هر کرکتر خط داستانی منحصر به فردی داشت، خط های داستانی قهرمان های ین عنوان به یکدیگر مرتبط هستند و تقریباً داستانی واحد را پیگیری میکنند.
اما موفقیت بخش داستانی Persona 4 Arena Ultimax در عمق بسیار زیادش نهفته است. عمقی که به هیچ وجه در دیگر عناوین مبارزهای شاهدش نبوده ایم. حضور شخصیت های اصلی شماره چهارم مثل ناروکامی یو (Yu Narukami)، هانامورا یوسکه (Yosuke Hanamura)، ساتوناکا چیه (Chie Satonaka) و همچنین تدی (کوما در نسخه ژاپنی) و البته کوجیکاوا ریسه (Rise Kujikawa) که گزارشگری مسابقات را به عهده دارد، بخش داستانی را بسیاری زیبا کرده، در کنار این چنین شخصیت های قدرتمندی، چندتایی از قهرمانان پرسونا ۳ و البته نسخه سایه همه مبارزان را اضافه کنید تا به به زیبایی بخش داستانی و همچنین تعداد زیاد مبارزان موجود در بازی بدون خرید محتوای دانلودی پی ببرید. در این میان، بخش داستانی دوگانه Persona 4 Arena Ultimax را هم در نظر بگیرید که یکبار اتفاقات مربوط به کرکترهای پرسونا ۳ و داستان آن ها در تورنومنت و بار دیگر اتفاقات مربوط به قهرمانان پرسونا ۴ را در تورنومنت دنبال میکند. این شیوه داستان گویی که دو بخش داستانی در یک بازی مبارزهای با عمق بسیار، دیالوگ های عالی و مرسوم سری و البته میان پردههای انیمهای را شامل میشود، تنوع بسیاری به بازی بخشیده و باعث میشود که حداقل دوبار بخش یک نفره بازی را به پاین برسانید.
دنیای پرسونا ۴، قصهای بسیار غنی و شخصیت هایی ماندگار داشت که حضورشان در یک بازی مبارزهای به خودی خود تضمین کننده یک بازی موفق بود، اما Atlus به راحتی با این قضیه کنار نیامده و با ظرافتی مثال زدنی، این قهرمان های نام آشنا را درگیر یک ماجراجویی دیگر میکند که در طی دو نسخه از سری P4 Arena کامل میشود. داستانی که بازهم پرسوناها و کارت هایشان، اتاق مخملی و ایگو، الیزابث و کارتهای معروفش را درگیر میکند و پروتاگونیست معروف شماره چهارم که حالا اسم دارد را بازهم به دنیای سایه ها و تلویزون میکشاند. این ماجرا وقتی جالب تر میشود که سایه ها و مه غلیظ دنیای تلویزیون به دنیای واقعی رسیده و پای جنگ و پرسوناها را به شهر کوچک اینابا هم باز میکند. به این ترتیب، در یک بازی کاملاً مبارزهای، مخاطب درگیر داستانی به وسعت یک بازی نقش آفرینی، آن هم از نوع ژاپنیاش میشود.
این کمال بی نقص در بخش گیم پلی هم ادامه پیدا میکند. جایی که سازنده ها سبک درخشان بازیهای مبارزهای خودشان را که قبلاً در عناوین تحسین شدهای مثل Blaze Blue حسابی درخشیده بود را با سبک و سیاق سری پرسونا ترکیب کردهاند. حاصل این ترکیب زیبا، مبارزاتی سرعتی، زیبا و هیجان انگیز است که گستره عظیمی از مخاطب ها را راضی میکند. در واقع گیم پلی Persona 4 Arena Ultimax طوری طراحی شده است که عمق بسیاری دارد. به این معنا که، فرض کنید چند ماه را به تجربه بازی گذرانده باشید و قلق شخصیت ها دستتان امده باشد. در چنین شرایطی اگر یک روز میزبان فرزند فلان فامیل دورتان باشید و دسته را بدهید دستش، به عنوان یک تازه کار و فقط و فقط با فشردن چند دکمه به هیچ وجه نمی تواند رقیب سرسختی برایتان محسوب شود، هرچقدر هم که دکمه ها را سریع فشار دهد. این موضوع نشان دهنده عمق بسیار گیم پلی مبارزات بازی است. که اجازه نمی دهد با فشردن پیاپی دکمه ها برنده یک مبارزه شوید. اما در مقابل مکانیک های بازی، به قدری دقیق و زیبا هستند که همان فرزند فامیل دورتان، پس از گذشت یکی دو مبارزه، تبدیل به یک رقیب لایق میشود. در حقیقت سازندگان مبارزات را برپایه دو اصل طراحی کردهاند که مکمل یکدیگر هستند. اولی سرعت عمل شما در فشردن دکمه ها و به ثمر رساندن ضربات است که بر خلاف دیگر عناوین مبارزهای تاکیدی بر حمله ندارد، بلکه برعکس، کاملاً بر روی یک دفاع خوب و کارآمد معطوف شده، دومین عنصر بدون شک تکینک ها، پرسوناها و البته ضربات خاص هستند که با فشردن سریع دکمه ها به هیچ عنوان حاصل نمیشوند.
عنصر مهم بعدی در گیم پلی این بازی مبارزهای این است که بازی تعادلی بینظیر دارد، به طور کلی هیچ شخصیت قدرتمند و یا ضعیفی را در میان کرکترهای قابل بازی نخواهید یافت. این موضوع که در نسخه Ultimax به حد نهایی میرسد، باعث شده که بازیباز به جای اینکه قدرت شخصیت ها و مبارزان را مد نظر قرار دهد، به نوعی تخصص گرایی روی بیاورد که البته در بازیهای مبارزهای تا حدی مرسوم است. اما با وجود اینکه هر شخصیت یک نسخه سایه دارد، این تخصص گرایی، دو شخصیت را برایتان محیا میکند که سبک مبارزه یکسانی دارند، اما هریک توانایی هایی منحصر به فرد را برایتان فراهم میکنند. هرکدام از مبارزان بازی، سبکی منحصر به خودشان را در مبارزه دارند که با توجه به سلاحی که از آن بهره میبرند و ویژگی های شخصیتشان تنظیم شده است. به این صورت که مثلا، شخصیتی مثل هانامورا یوسکه که از دو خنجر استفاده کرده و شخصیتی بسیار شوخ طبع دارد، یکی از سریع ترین مبارزان در بازی است. یا مثلاً ناروکامی یو که از یک کاتانای بلند استفاده میکند و البته شخصیتی بسیار متعادل دارد، از روشی کاملاً بالانس در مبارزه ها استفاده میکند. اما موضوع مهم این است که بازی به طور کلی روندی بسیار بسیار سریع دارد، به نوعی که فشردن دکمه ها در صدم ثانیه هم میتواند سرنوشت ساز باشد. روند بازی گاهی به قدری سریع میشود که تقریباً دیدن رخداد های صفحه را غیرممکن میکند. اما در همین بین، شما دقیقاً می دانید که در حال انجام چه کاری هستید. چرا که سبک گرافیکی بازی، به زیبایی هرچه تمام تر جزئیات هر مبارز را جدا کرده و به این ترتیب، می توانید واکنش های خودتان را بر اساس رقیبتان تنظیم کنید. این روند سریع با وجود سیستم های خلاقانه مبارزه که در هیچ عنوان دیگری شاهدش نبودهایم کامل میشود. یکی از زیبا ترین این سیستم ها، ایستادن سریع مبارزتان است. این موضوع به شما اجازه میدهد که در صورت شکست در نبردی هوایی، به جای زمین خورد و درد کشیدن که در بازی های مبارزهای مرسوم است، قهرمانتان را با فشردن سریع یک دکمه، بلافاصه و بدون اتلاف وقت به مبارزه برگردانید تا به هیچ وجه در مقابل دشمن بی دفاع نباشید. به همین دلیل است که به صراحت میتوان گفت سرعت عمل و البته زمانبندی دقیق در Persona 4 Arena Ultimax نه تنها مهم، بلکه بسیار حیاتی است. چرا که برخلاف دیگر بازی های مبارزهای، دفاع از حمله مهم تر بوده و ضدحملات در این عنوان نقش مهمی را ایفا می کنند. ضدحملاتی که بیشتر از هرچیزی بر همان زمانبندی دقیق تاکید دارند. با دفاعی به موقع و حساب شده میتوانید یک حمله کشنده از حریف را به سادگی خنثی کرده و با یک چندضرب سرعتی که تخصص مبارزان پرسوناست، حریفتان را حسابی آزار دهید. موضوع دیگر در رابطه با سایه های شخصیت هاست، به طور کلی ۲۱ شخصیت قابل بازی وجود دارند که از میان آن ها، ۲۰ شخصیت یک نسخه سایه هم دارند، شخصیت های سایه، خط سلامتی بسیار بیشتری در اختیار دارند، اما در مقابل حملات ضعیف تری انجام میدهند، اما موضوع مهم در رابطه با سایه ها این است که بیشتر از فشردن دکمه، به توانایی هایشان و زمانبندی های شما وابسته هستند، به این معنا که ضربات معمولی سایه ها آسیب کمتری وارد میسازد، اما چند ضربها و ضربات خاص این شخصیت ها بسیار کارآمدتر از نسخه معمولی مبارزان است. به نوعی میتوان گفت که مبارزه با سایهها ریسک بیشتری دارد که فقط بازیکنان حرفهای تر قادر به پذیرش آن هستند.
اما اساسی ترین عنصر گیم پلی و مبارزات این بازی را میتوان پرسونا دانست. پرسوناها درست همانند عناوین اصلی سری پرسونا، در مبارزات نقشی بسیار مهم ایفا میکنند. این موجودات قدرتمند که نمایانگر درونیات قهرمانان داستان هستند، دو نوع حمله پایه در مبارزات دارند که بسیار قدرتمند محسوب میشوند. درست همانند هر مبارز، پرسونای منحصر به فرد او هم قابلیت هایی خاص دارد که دقیقاً از دل سری پرسونا آمده است. مثلا پرسونای ناروکامی یو را به خاطر دارید؟ ایزاناگی، پرسونایی که توانایی کنترل عنصر ادرخش را داشت. این مورد به زیبایی در مبارزات بازی هم لحاظ شده و تمامی پرسوناها توانایی های منحصر به فرد خودشان را در مبارزات دارند. استفاده از پرسونا در مبارزات هیچ محدودیتی ندارد، اما عدم زمانبندی درست می تواند برای پرسونایتان حسابی دردسر ساز باشد. هر پرسونا به طور کلی چند کارت سلامتی دارد که درست زیر خط سلامتی قهرمان نشان داده میشوند. با هربار ضربه خوردن، یکی از کارت های پرسونا از بین رفته و با اتمام آن ها برای مدتی نمی توانید از پرسونایتان در مبارزه بهره ببرید. شاید این موضوع چندان پراهمیت جلوه نکند، اما وزنه اصلی مبارزات در بازی پرسوناها و توانایی های منحصر به فرد آن ها است. به این ترتیب نبود پرسونا در میان مبارزات، تبدیل به یک ضعف بسیار بزرگ خواهد شد. به این ترتیب، سازنده ها بازهم عنصر زمانبندی در مبارزات را، در میان گیم پلی بسیار سریع بازی، پررنگ میکنند و به این وسیله سبک و سیاق منحصر به فردی برای بازی می سازند. در کنار پرسونا ها خط SP هم وجود دارد که بر اساس میزان ضرباتی که به دشمن وارد میکنید پر خواهد شد. این خط برای حملات قدرتی Brust که توانایی شکستن دفاع حریف را دارند و همچنین چندضرب های بسیار قدرتمند استفاده میشود. اما نکته جالب این است که در صورت صد در صد شدن این خط، چندضربی عیججب و غریب در اختیار مبارز قرار میگیرد. این کمبو بی نظیر که با همراهی پرسونا اجرا میشود، در هر مرحلهای از مبارزه، می تواند حریف را به طور کامل شکست دهد و به عبارتی Instant Kill به حساب میآید. این عناصر باعث میشوند که مبارزات بازی به شدت جذاب، متنوع و سریع دنبال شود. اما سیستم خوب جایگذاری دکمه ها و اهمیت بسیار زیاد زمانبندی، باعث میشود که گیم پلی در کنار سرعت بسیار زیادش، به شدت عمیق و بی نقص عمل کند و در عین حال، روند یادگیری بازی را به شدت بهبود ببخشد.
اما جز زیبایی در میدان مبارزه، حالت های مختلف و مادهای زیبای بازی هم هستند که به تنوع و ارزش بسیار زیاد Persona 4 Arena Ultimax اضافه میکنند. این بازی علاوه بر حالات آنلاین و آفلاین مبارزه و همچنین بخش مرسوم داستانی و تمرینی، یک حالت با نام Gold را معرفی میکند که نمونههایی ناقص از آن را در بازی های امروزی شاهد هستیم. این حالت بازی باز را در یک تورنومنت قرار میدهد. اما نکته منحصر به فرد این است که با هربار پیروزی، امتیاز تجربه برای قهرمانتان در نظر گرفته میشود، به واسطه این امتیازات تجربه میتوانید اقدام به دریافت توانایی های خاصِ شخصیت و افزایش سطح کنید. موضوع وقتی جالب تر میشود که بدانید پیشروی هایتان، فقط در هر ۵ مسابقه ذخیره میشوند، به این ترتیب هر بار باختن، به معنای بازگشت به چند مرحله قبل است. این حالت برای تمامی ۲۱ شخصیت بازی (که هریک حالت سایه هم دارند) در دسترس است.
گیم پلی بازی کاملاً بینقص و بسیار متنوع و جذاب است، شخصیت های بسیار و نسخه سایه هرکدام، تعادل بسیار منطقی میان شخصیت ها، توانایی های منحصر به فرد و بخش داستانی زیبا، گیم پلی Persona 4 Arena Ultimax را بسیار لذت بخش میکند.
یادتان باشد که این بازی، توسط Atlus تهیه شده و یکی از نسخه های فرعی سری Persona محسوب میشود و مگر امکان دارد که یک بازی از این سری در بخش گرافیکی و موسیقی ضعیف عمل کند؟ سبک انیمهای بازی به قدری زیباست که به هیچ وجه کهنه نمیشود، به هیچ وجه! این بازی حتی با گذشت ۳ سال از زمان عرضه هم بسیار زیبا به نظر میرسد و می تواند با عناوین روز رقابت کند. سبک و سیاق هنری و انیمی بازی، به همراه رنگ بندی چشم نواز، افکت های مربوط به مانگاها که به صفحه مبارزات راه پیدا میکنند و البته مدل سازی بی نقص شخصیت ها باعث شده که Persona 4 Arena Ultimax از نظر بصری یک شاهکار تمام عیار باشد. این موضوع در بخش موسیقی هم وارد شده و با وجود قطعات موسیقی متن عناوین پرسونا ۳ و ۴ در کنار قطعات اصل مربوط به نسخه Ultimax ترکیبی بی نظیر از موسیقی متن را می سازد. همچنین باید از صداگذاری بی نظیر بازی در هردو نسخه ژاپنی و انگلیسی صحبت کرد. صداپیشه ها در هردو نسخه کارشان را به بهترین شکل انجام دادهاند، سازنده ها هم به زیبایی هرچه تمام تر از صداپیشه های اصلی شخصیت ها برای هردو نسخه استفاده کردهاند که زیبایی و البته حس نوستالژی بازی را صد چندان میکند. جالب است بدانید که بسیاری از شخصیت های وارد شده از پرسونا ۳ به این عنوان، با گذشت زمان کمی بزرگ تر شده و حالا با سنی بیشتر از آنچه که در پرسونا ۳ داشتند، در Persona 4 Arena Ultimax حضور دارند.
در پایان باید بگویم که Persona 4 Arena Ultimax یک بازی کامل و بی نقص در سبک مبارزهای است که علاوه بر ایجاد استانداردهایی زیبا، نسخه قبلی خودش را هم به بهترین شکل ممکن بهبود داده، داستان عمیق و درگیر کننده بازی که به سبک یک بازی نقش آفرینی و با تکیه بر شخصیت ها روایت میشود، برگ برنده اصلی این عنوان است. اما گیم پلی بدون نقص و مبارزات سرعتی و زیبای بازی در کنار گرافیک چشم نواز و موسیقی عالیاش، کاری میکند که پس از پایان هر مبارزه، توی دلتان بگوییم:” این بازی یه شاهکار لعنتیه!!!”
در حقیقت اگر این عنوان را تجربه نکردهاید، و هنوز به کنسول نسل هفتمی دسترسی دارید، یک امر واجب پیشرویتان قرار دارد. و اگر پس از خواندن این نقد سراغ Persona 4 Arena Ultimax نروید فقط سه دلیل خواهد داشت، یا از سری پرسونا تنفر دارید، یا از بازی های مبارزهای بیزارید و یا کنسول نسل هفتیمتان از دسترس خارج شده!