نقد سریال Sweet Tooth
در روزهایی که ساخت اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی ابرقهرمانی داغ است، حالا شاهد گسترش ساخت اقتباسهای بیشتری از دیگر کتابهای کمیک هستیم. شبکه نتفلیکس در ادامه همکاری خود با برادران وارنر و دی سی به سراغ کمیک Sweet Tooth رفته است؛ کمیکی از ورتیگو که توانسته تحسین منتقدان را جلب کند و رابرت داونی جونیور و سوزان داونی را در بخش تهیهکنندگان خود دارد. اتفاقات سریال Sweet Tooth حدود ۱۰ سال پس از ظهور هایبردها آغاز میشود؛ کودکانی که نیمهانسان و نیمهحیوان متولد شده و اکنون توسط انسانها مورد ترس و شکار قرار گرفتهاند. تمرکز سریال روی یک نیمهانسان نیمهگوزن بهنام گاس است که با یک انسان سرگردان و بزرگسال بهنام جپرد دوست میشود و ماجراجویی خطرناکی را آغاز میکند تا گاس ریشههای خودش را پیدا کند. سریال دندان شیرین مدتی میشود که از نتفلیکس پخش شده است و در ادامه با زومجی برای نقد فصل اول این سریال فانتزی همراه باشید تا ببینیم نتفلیکس و برادران وارنر چقدر در ساخت اقتباسی براساس این کمیک موفق بودهاند.
ادامه نقد ممکن است بخشهایی از داستان سریال Sweet Tooth را فاش کند
سریال Sweet Tooth از همان ابتدا تلاش میکند تا داستان را براساس نگاه یک کودک دنبال کند؛ کودکی که بخشی از آن انسان و بخشی دیگر گوزن است. همان قدر که گاس با بزرگ شدن سوالاتش در مورد مادر واقعی و دنیای اطرافش بیشتر میشود، سوالات ما نیز در مورد دلیل این اتفاقات و دلیل مخفی شدن پدر گاس در اعماق جنگل بیشتر خواهد شد. سریال با اینکه در ابتدا بخشی از شروع داستان را نشان میدهد، اما بهصورت کامل دلیل بهوجود آمدن هایبردها را نمیگوید و درواقع آن را به شکل یک معجزه طبیعت نشان میدهد. پس ما باید همراهبا گاس شویم تا به جواب سوالاتی برسیم که قرار نیست همه این پاسخها برای گاس و حتی ما شنیدنش آسان باشد. سریال چند خط داستانی دارد، خط داستانی اصلی به گاس تعلق دارد که پس از مرگ پدرش و آشنایی با یک انسان مرموز و سرگردان بهنام جپرد، راهی ماجراجویی برای پیدا کردن مادرش میشود. در خط دیگر داستانی با دکتر سینگ آشنا میشویم که شاید او جوابی برای یافتن واکسنی باشد که جلوی انقراض انسانها را بگیرد و حالا راز بیماری همسرش را از همه مخفی کرده است. خط سوم داستان نیز به ایمی ادن تعلق دارد که در باغ وحشی خالی از سکنه بههمراه یک هایبرد دیگر مخفی شده و در حال بزرگ کردن آن است.
اگرچه سریال Sweet Tooth شروع خوبی دارد، اما کم کم سرعت روند اتفاقات تا روایت داستان کمی کند میشود و دلیل آن نیز معرفی بهتر و کامل هر شخصیت در داستان است. حتی با اینکه سازندگان تلاش زیادی کردهاند تا خط داستانی مابقی شخصیتها را جذاب جلوه دهند، اما باز هم خط داستانی گاس نقطه قوت و جذاب سریال است و بخشی است که سریال را در قسمتهای ابتدایی تا اواسطش نجات میدهد. بااینحال، این موضوع به معنای بیاهمیت بودن دیگر خطهای داستانی سریال نیست و هر یک از اهمیت بالایی برخودار هستند و نکته جالب آن ارتباطی است که داستان هر شخصیت قرار است با شخصیت دیگر گره بخورد. سریال روایت سادهای دارد و از آنجایی که از نگاه گاس داستان روایت میشود، شاهد تم کودکانه و فانتزی آن هستیم. البته این موضوع به این معنا نیست که سریال یک اثر تنها برای کودکان است، بلکه منظور این است که سازندگان تلاش نکردهاند تا مانند برخی از آثار امروزی با گاس مثل یک شخصیت بزرگسال رفتار کنند و بخش کودکانه و دلنشین شخصیت را از بین ببرند.
این موضوع باعث شده تا گاس شخصیتی بهتر و واقعبینانهتری داشته باشد تا اینکه صرفا با شخصیتی مواجه باشیم که حرفها و کارهایی انجام میدهد که با سن او ارتباطی نداشته باشد. یک مثال بهتر انیمیشن Luca است که هیچ شخصیتی در آن فراتر از سنش به تصویر کشیده نشده و این موضوع باعث شده تا احساس کنیم شخصیتهایی مثل لوکا، آلبرتو و جولیا نماینده ما در سنین کودکیمان هستند. در عوض داستان سریال Sweet Tooth دارای بخشهای و رازهای تاریکی است که بخشی از آن به گذشته جپرد و گروه آخرین مردان تا گذشته و ریشه شخصیت گاس و نحوه خلق هایبردها میپردازد، اما شاید تاریکترین بخش سریال ویروسی باشد که دنیا را به نابودی کشانده است. هرچند نمیدانم که این موضوع چقدر تصادفی و اتفاقی است، اما در زمان تماشا سریال دندان شیرین بیاختیار یاد شیوع و همهگیری ویروس کرونا میافتید که ویروسی کشنده در حال نابودی نسل بشر است و هر بار شاهد شروع موج جدیدی هستیم. گفتم تصادفی چون بخشی از این موضوع به تئوری توطئه کرونا باز میگردد که گروهی اعتقاد دارند این ویروس توسط انسانها ساخته شده است.
در سریال Sweet Tooth نیز متوجه میشویم که ویروس کشندهای که در حال نابودی تمدن انسانها است، درواقع از طبیعت آمده، اما توسط انسانها در آزمایشگاه تقویت شده و حالا به ویروسی کشنده تبدیل شده است. هرچند نمیدانم چقدر این موضوع عمدی بوده، اما این سؤال را برای ما مطرح میکند که چگونه میشود انسان یک ویروس مرگبار را خلق کند و در ادامه طبیعت و زمین تصمیم به حذف انسانها و جایگزین کردن آن با گروهی دیگر بگیرد؟ این موضوع عمدی یا سهوی باشد، اما کاملا با محتوا و داستان سریال همخوانی دارد و سازندگان به خوبی توانستهاند از این موضوع بهره ببرند و یک راز تاریک را در داستان سریال قرار دهند. شاید آثار زیادی براساس وضعیت شیوع و همهگیری ویروس کرونا یا ویروسی دیگر ساخته شده باشد، اما سریال Sweet Tooth بهترین فیلم یا سریالی است که با چنین موضوعی در دوران پس از همهگیری کرونا تولید شده که درکنار روایت داستان اصلی در حال نمایش یک تمدن در حال سقوط نیز است. البته نکات مثبت سریال به ارائه یک جو نسبتا پسا آخرالزمانی و فانتزی خلاصه نشده و شاهد شخصیتپردازی خوب شخصیتها نیز هستیم.
گاس شخصیت اصلی سریال است که قرار است یک کودک تقریبا ۱۰ ساله باشد. پس مشخصا انتخاب بازیگر درست و مناسب برای این شخصیت مهمترین مأموریت سازندگان میتواند بوده باشد. خبر خوب این است که بازیگر بسیار مناسبی برای شخصیت گاس در سریال Sweet Tooth انتخاب شده است. کریستین کانوری حداقل بازیگر بسیار مناسبی برای نسخه لایو اکشن گاس است که به خوبی کودکی، کنجکاو بودن، شخصیتی با روحیه بالا و همچنین شخصیتی دوست داشتنی را ارائه کرده است. گاس درواقع نیاز به نکاتی دارد تا افرادی که با او مواجه میشوند، او را دوست داشته باشند و بخواهند به او کمک کنند. گاس همانقدر که شخصیتی امیدبخش برای شخصیتهای شکست خورده سریال است، همانقدر هم شخصیتی شکننده است که هر اتفاق یا فاش شدن رازی میتواند او را در هم بشکند. کانوری به خوبی توانسته از پس نقش گاس بر بیاید و درکنارش نانسو آنوزی و استفانیا لاوی اوون نیز به ترتیب انتخابهای مناسبی برای نقش جپرد و خرسی بودهاند.
شاید برخی از این بازیگران ناشناس باشند، اما آنها به خوبی توانستهاند ویژگیهای نقش خود را در سریال پیاده کنند. بااینحال، عدیل اختر نیز در نقش دکتر سینگ عملکرد خوبی دارد و از نکاتی است که باعث میشود خط داستانی دکتر سینگ تا زمانیکه رسما به داستان اصلی پیوند بخورد، آن را حفظ کند. البته شخصیت دانیا رامیرز در سریال کمی سطح کار شده و درواقع او حداقل در فصل اول نتوانسته پا به پای دیگر شخصیتها حرکت کند و او بیشتر نسخه ضعیفتر پابا در سریال است. همچنین نباید از روایت داستان سریال توسط جیمز برولین گذشت که به بخشی جذاب و جدانشدنی از سریال تبدیل شده است. او بهعنوان راوی داستان سریال Sweet Tooth توانسته داستان را مانند یک پدربزرگ که برای نوههایش در حال خواندن داستان است، روایت کند و همین موضوع باعث جذابتر شدن سریال شده است. این موضوع هم حس نوستالژی و کمی تازگی دارد و قبلا در سریالهای نتفلیکس مثل سریال Narcos نیز شاهد روایت جذاب داستان بودیم، اما اینجا جنس روایت متفاوتتر است.
هرچند سریال در معرفی و شخصیتپردازی بیشتر شخصیتهای اصلی عملکرد موفقی دارد، اما شخصیت شرور و منفی سریال بیش از حد کلیشهای و معمولی است. ژنرال ابوت حکم نیگان داستان سریال Sweet Tooth را دارد که تصمیم دارد تا با ساخت واکسن آن را تنها به کسانی بزند که خودش انتخاب میکند. بااینحال، او نسخه بسیار ضعیفتر نیگان است که حتی توانایی رعب و وحشت لازم برای ترساندن شخصیتها را نیز ندارد. او بیشتر یک شخصیت شرور نسبتا بی عرضه است که حکم یک شکست خورده را دارد و میتوان امیدوار بود که این شخصیت در فصل دوم احتمالی کمی به شخصیت بهتری تبدیل شود. البته سریال دقایق کمتری را نیز به ژنرال ابوت اختصاص داده بود و شاید یکی از مشکلاتی که شخصیت او در نیامده نیز همین موضوع باشد. بااینحال، حداقل در فصل اول سریال Sweet Tooth شاهد صحنه یا بخشی که بتوانیم از ژنرال ابوت بترسیم یا آن را شخصیتی خطرناک و مرگبار بدانیم، نیستیم و این موضوع به این شخصیت ضربه زده است.
همچنین قابل انتظار است که در فصل دوم سریال Sweet Tooth بیشتر از شخصیت بردی بشنویم. علاوهبراین، در پایان فصل اول سریال Sweet Tooth بیشتر احساس کردم که هنوز یک یا دو قسمت از سریال باقیمانده و به نحوی داستان نیمهکاره مانده است. در زمان پایان قسمت هشتم این احساس را داشتم که سریال در حال آماده کردن بیننده برای قسمت پایانی است، اما ناگهان شاهد پایان فصل اول بودیم. البته قسمت هشتم بهترین قسمت سریال بود، اما حس یک پایان برای یک فصل کامل را نداشت. اگرچه نتفلیکس هنوز به شکل رسمی سریال Sweet Tooth را برای فصل دوم تمدید نکرده، اما انتظار دارم که روند اتفاقات فصل دوم سرعت بیشتری در مقایسه با فصل اول بگیرد و همچنین بیشتر در مورد ریشه گاس و اینکه آیا او شخصیتی ویژه در بین هایبردها است یا نه، پرداخته شود. ازطرفی امیدوارم که شخصیتهای منفی بهتری در فصل بعید سریال Sweet Tooth مشاهده کنیم.