خانه سینما و تلویزیون نقد فیلم بازگشت زندر کیج (Return of Xander Cage)

نقد فیلم بازگشت زندر کیج (Return of Xander Cage)

0

در نقد و بررسی فیلم بازگشت زندر کیج (Return of Xander Cage)، یکی از آثار اکشن سال 2017 ما را همراهی کنید.

بسیاری از سینما دوستان احتمالا با فیلم «سه ایکس» سال 2002 خاطره دارند. سه ایکس فیلم بدی بود اما تماشایش (خصوصا در دوران خودش) آنقدر لذت بخش بود که حتی می‌شد بیش از یک بار، به پای دیدن‌اش نشست. سه ایکس اول یکی از آن آثاری بی‌مغزی بود که خودش را جدی نمی‌گرفت، می‌خواست نسخه دیوانه‌وارتر جیمز باند باشد و بدون هیچ حاشیه‌ای، آدرنالین مخاطب را هدف بگیرد. کافی بود تا کرکره‌های مغز خود را ببندید و از سکانس‌های عجیب و غریب فیلم لذت ببرید. اما قسمت دوم که «وین دیزل» (Vin Diesel) را از دست داد و «آیس کیوب» (Ice Cube) جایگزین‌اش شد، سطح بی‌مغزی این مجموعه را به بالاترین حد ممکن رساند. باید اعتراف کنم که قسمت دوم را هم دوست داشتم، غیرمنطقی‌ترین داستان ممکن را داشت و خودش را جدی می‌گرفت، «دولت متحد» (State of the Union) به معنای واقعی کلمه، یک فاجعه تمام عیار لذت بخش بود. آن فیلم یک دیالوگ جالب هم داشت که هرگز فراموش نمی‌کنم. آنجا که «داریوس استون» (Darius Stone) به «گیبنز» (Gibbons) می‌گوید: «جنگ‌ها می‌آیند و می‌روند، اما سربازان همیشه هستند». گیبنز که تحت تاثیر این جمله قرار گرفته، می‌گوید: «خوشم آمد، چه کسی این را گفته؟ توماس جفرسون؟ جورج پتن؟»، داریوس در جواب می‌گوید: «توپاک!».

توجه: از آن جایی که مطالب پیش رو در جهت بررسی فیلم بازگشت زندر کیج به رشته تحریر در آمده، بخش‌هایی از داستان آن به طور کلی فاش شده است. لذا اگر تا به این لحظه موفق به تماشای این فیلم نشده‌اید، از خواندن ادامه مطلب صرف نظر کنید؛ چرا که این مطلب حاوی اسپویل است.

MV5BMjgzMjE3NTc5M15BMl5BanBnXkFtZTgwODQzNDk0MDI@._V1_SY1000_CR0,0,1499,1000_AL_

حالا پس از دوازده سال، شاهد فیلم بازگشت زندر کیج هستیم که یک بار دیگر، وین دیزل را در نقش اصلی قرار می‌دهد تا به واسطه محبوبیت او بفروشد. شما حتی قبل از اینکه تماشای فیلم بازگشت زندر کیج را آغاز کنید، دقیقا می‌دانید قرار است چه چیزی باشد: یک اکشن بی‌مغز، که البته می‌خواهد برای کسانی که قسمت‌های قبلی را دوست داشتند، استانداردهای تازه‌ای رقم بزند. راست‌اش تماشای فیلم‌های اکشن بی‌مغز یک لذت خاصی دارد، «تغییر چهره» (Face/Off) را به یاد دارید؟ «پسران بد 2» (Bad Boys II)، «کرنک» (Crank)، «از پا افتاده» (The Rundown) و «شب بخیر طولانی» (The Long Kiss Goodnight) چه طور؟ بعضی فیلم‌ها با اینکه خوب یا عالی نیستند اما سرگرم کردن را از باقی بهتر بلدند. اما این فیلم‌ها هرگز نگفتند ما نمی‌خواهیم خودمان را جدی بگیریم، آن‌ها این را نامحسوس نشان می‌دادند و نکته همین بود، فیلمی که برای سرگرم‌کننده بودن تقلا نمی‌کند، در ذات خود هست. این ما را به فیلم بازگشت زندر کیج می‌رساند، فیلمی که فریاد می‌زند من می‌خواهم یک اثر بی‌مغز سرگرم‌کننده باشم و در این راه آن‌قدر تلاش می‌کند و زور می‌زند که عملا از آن سوی دیوار با مغز به زمین پرتاب می‌شود.

MV5BODU4NzY5NTcwN15BMl5BanBnXkFtZTgwNjQzNDk0MDI@._V1_SY1000_CR0,0,1498,1000_AL_ (1)

اولین مشکل بزرگ فیلم، خودخفن‌پنداریِ مزمنِ وین دیزل است که آن‌قدر افراطی کار شده که مخاطب را پس می‌زند. وین دیزل در حالت عادی، به اندازه کافی هیجان انگیز است اما در این فیلم باید هر دقیقه به ما یادآوری شود که او جذاب، دخترکُش و اوج تکامل انسانی است! هر جا که می‌رود، دختران دنبال‌اش راه می‌افتند و به تعریف و تمجید از بدن‌اش می‌پردازند (یا هفت هشت نفری بر سرش می‌ریزند!). زندر کیج در قسمت اول اعتماد به نفس بالایی داشت اما در این قسمت، او به یک سطح جدیدی رسیده است که در تلفیقی با دیگر ویژگی‌های فیلم، اثر را از بی‌مغز سرگرم‌کننده به بی‌مغز احمقانه و سوهان روح تبدیل کرده است. وین دیزل که در مجموعه «سریع و خشمگین» نشان داده که «بازیگری» هم بلد است، در اینجا به نسخه «پیش فرض» خودش بازگشته، یعنی همان چیزی که در قسمت اول سه ایکس و «بابلیون ای.دی» (Babylon A.D.) دیده بودیم. انتظار می‌رفت که او بتواند پیشرفت‌های بازیگری‌اش را به شخصیت زندر کیج منتقل کند اما چنین اتفاقی رخ نداده است. با این حال وضعیت زندر کیج در مقابل دیگر تیپ‌های اثر، فاجعه نیست. در این فیلم تعداد زیادی شخصیت مکمل داریم که هر کدام توانسته‌اند «اوج سطحی بودن» را معنا کنند.

MV5BMTg4NjkxNTc3NV5BMl5BanBnXkFtZTgwMDUzNDk0MDI@._V1_SY1000_CR0,0,1498,1000_AL_

فیلم بازگشت زندر کیج از یک تیم بازیگری بین المللی بهره می‌جوید که تنها علت حضورشان، فروش فیلم است و دیگر هیچ. ما «دیپیکا پادوکونه» (Deepika Padukone) هندی را داریم که در یک حرکت افتخار آمیز، با چنین فیلمی پا به هالیوود گذاشته است. «کریس وو» (Kris Wu) چینی را داریم که او هم این سعادت نصیب‌اش شده که با این فیلم پا به هالیوود بگذارد؛ شخصیت او، «دِ هود» (The Hood) در فیلم حضور دارد به این دلیل که «حضورش جالب» (Fun To Be Around) است! «نیمار» فوتبالیست را داریم که برای چند ثانیه روپایی می‌زند، «تونی جا» (Tony Jaa) تایلندی را داریم که ظاهرا شخصیت‌اش «از کودکی پیش فعال بوده است». «روری مک‌کین» (Rory McCann) را داریم که «فتیش تصادف» دارد. این لیست را می‌توان تا مدتی ادامه داد. کارگردان فیلم، «دی جی کاروسو» (D. J. Caruso) و نویسنده، «اف اسکات فریزیئر» (F. Scott Frazier) قطعا فکر کرده‌اند که چنین شخصیت‌هایی می‌توانند جذاب باشند. آن‌ها البته هرگز فکر نکردند که بهتر است کمی روی شخصیت‌ها کار کنند و آن‌ها را کمی فراتر از یک «تیپ سطحی کاغذی» ارائه کنند. فیلم بازگشت زندر کیج با اینکه تیم بازیگری بااستعدادی دارد اما کوچک‌ترین استفاده‌ای از حضور آن‌ها نمی‌کند. فیلم حتی پتانسیل‌های بازیگران نوظهوری همچون «روبی رز» (Ruby Rose) را هدر می‌دهد. تنها کسی که در این شلوغی، توانسته خودی نشان بدهد، «دانی ین» (Donnie Yen) است که (تا آنجا که امکان پذیر بوده) بازی خوبی از خود ارائه داده است. او در انجام سکانس‌های رزمی هم عملکرد قابل توجهی داشته است و از هر نظر از وین دیزل پیشی می‌گیرد.

MV5BMTc4MTg0MjU3Ml5BMl5BanBnXkFtZTgwMzQzNDk0MDI@._V1_SY1000_CR0,0,1499,1000_AL_

فیلم بازگشت زندر کیج از نظر داستانی تقریبا هیچ چیزی برای عرضه ندارد و اگر چنین نبود، باید تعجب می‌کردیم. داستان از آن داستان‌هاست! از آن‌ها که حرفه‌ای‌ها، مغز ندارند (جلسه فوق سری و امنیتی برگزار می‌کنند اما یادشان می‌رود که امنیت را رعایت کنند و پس از حمله، تازه درها و پنجره‌ها را می‌بندند!)، مشکلات ناگهان حل می‌شوند (شخصیت منفی نمی‌تواند باعث سقوط یک ماهواره شود زیرا تا اطلاع ثانوی، یک متخصص اسلحه، با قدرت‌های ناشناخته‌اش می‌تواند جلوی او را بگیرد)، جلوی اتفاقات بد ناگهان گرفته می‌شود (انتظار نداشتید که آدم بدها پیروز شوند؟)، آدم‌های بد، خوب می‌شوند (ژیانگ و دوستان)، آدمای خوب، بد می‌شوند (مارک و دوستان) تا به اصطلاح پیچیدگی و توئیست داستانی ایجاد شود. البته شاید بگویید که ایرادی به این بخش نیست، زیرا فیلم بازگشت زندر کیج پیرو ساختارهای مرسوم ژانر بلاک باستری است (کلیشه، کلیشه و کلیشه) و نباید به آن سخت گرفت اما فیلم از نظر فیلم‌نامه، از آثار اکشن بلاک باستری معمولی هم عقب است. ما در سال 2017 هستیم و مخاطبان باهوشی داریم که دوست ندارند هیچ فیلمی شعور آن‌ها را دست کم بگیرد.

 MV5BNzM1NDUwMTYxNF5BMl5BanBnXkFtZTgwNDQzNDk0MDI@._V1_SX1500_CR0,0,1500,999_AL_

مطابق رسم هالیوودی، داستان طوری طراحی شده که بتواند صحنه‌های اکشن بیافریند و خب مسلما جایی که این فیلم می‌توانست مانور بدهد و حرفی برای گفتن داشته باشد، بخش‌های اکشن بود؛ بخش‌های اکشنی که به اصطلاح قرار بود دیوانه‌وار و مفرح باشند اما به سوی احمقانه بودن قدم برمی‌دارند. طرفداران همیشه از نوآوری در سکانس‌های اکشن استقبال کرده‌اند و فیلم بازگشت زندر کیج این فرصت را داشت تا یک سری از به یاد ماندنی‌ترین صحنه‌های اکشن چند سال اخیر را خلق کند اما راه دیگری را پیش می‌گیرد. نمی‌دانم دقیقا چه چیزی در ذهن سازندگان وجود داشته است، آن‌ها شاید فکر کرده‌اند که «اسکی در جنگل»، «موتور سواری بر روی اقیانوس» و «پرش از ساختمانی به ساختمان دیگر بدون هیچ چیزی!» ایده‌های جذابی هستند. البته این نوآوری‌های شکست‌خورده به همین چند سکانس اکشن ختم می‌شود و در بخش‌های دیگر، شاهد کلیشه‌های مرسوم این سبک فیلم‌ها هستیم، خصوصا بخش پایانی که در هواپیما جریان دارد و نمونه مشابه‌‌اش به وفور یافت می‌شود. این سکانس‌های اکشن یک مشکل دیگر هم دارند و آن این است که بسیار جدی پیش می‌روند. در واقع فیلم در جاهایی که نباید خودش را جدی بگیرد، جدی‌تر از همیشه می‌شود. این سکانس‌ها متاسفانه آن انرژی و هیجان لازم را هم ندارند و کم پیش می‌آید که مخاطب را هیجان زده یا غافلگیر کنند.

 MV5BMTU4MzM1MjE0MV5BMl5BanBnXkFtZTgwNzQzNDk0MDI@._V1_SX1273_CR0,0,1273,999_AL_

فیلم بازگشت زندر کیج کلکسیونی از اشتباهات مختلف است. با اینکه هدف فیلم مشخص بوده است، یعنی یک سرگرمی خالص اما تیرش خطا می‌رود و نمی‌تواند مخاطب را راضی کند. صحنه‌های اکشن ضعیف و غیرمنطقی، داستان کودکانه، دیالوگ‌های فاجعه (خصوصا دیالوگ‌هایی که وین دیزل بیان می‌کند و حس می‌کند جذاب‌ترین آدم کره زمین است. دیالوگ‌های «نینا دوبرو» هم طوری نوشته شده‌اند که شاید مخاطب بالا بیاورد!) و فیلم‌برداری و تدوین عجولانه که به مخاطب فرصت نفس کشیدن نمی‌دهد از جمله مشکلاتی هستند که اجازه نمی‌دهند از بی‌مغزی این فیلم لذت ببریم. فیلم بازگشت زندر کیج شروعی شبیه به «ماموریت غیرممکن» دارد و پایانی همچون «سریع و خشمگین»، سازندگان حتی نتوانسته‌اند یک نام مناسب و غیرتکراری برای «جعبه پاندورا»ی داستان پیدا کنند! این فیلم توانایی راضی کردن اکثر طرفداران ژانر اکشن را ندارد اما برای کسانی که به قسمت اول سه ایکس علاقه مند بوده‌اند، شاید تجدید دیدار با زندر کیج بدترین اتفاق دنیا نباشد.

گیم شات

  • نقد و بررسی MOTOGP 17

    نقد و بررسی MotoGP 17 “حامد زاهدی” بدون تردید از بدو زمان معرفی نسخه مربوط به …
  • نقد و بررسی بازی Nex Machina: Death Machine

    دستانم می لرزد. عرق سرد از پیشانی ام به پایین می چکد. هنوز مات و مبهوتم. از دور و برم چیزی…
  • نقد و بررسی بازی Kingdoms of Amalur: Reckoning

    بازی‌های بزرگ و قدرتمند، در این روزها، برای موفقیت به شرایطی بسیار استثنایی نیاز دارند. شا…
  • نقد و بررسی بازی RESERVOIR DOGS: BLOODY DAYS

    نقد و بررسی Reservoir Dogs: Bloody Days “به قلم احسان عباسی نسب‌” 25 سال پیش ب…
  • نقد و بررسی بازی Singularity

    از زمانی که در وبسایت گیمفا به عنوان یک نویسنده مشغول کار شدم همواره نکته ای را در ذهن داش…
  • نقد و بررسی بازی Splatterhouse

    استفاده از خشونت بسیار افسارگسیخته و نمایش عریان سلاخی کردن دیگر موجودات، هرگز جزو هنجارها…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *