در صنعت سینمایی که از فیلمهای پرداخته به جنگ جهانی اشباع شده است، تنها مل گیبسون با بینش خاص خود و چاشنی منحصربهفردی که در فیلمهایش به چشم میخورد میتواند باری دیگر اثری را خلق کند که روح متفاوتی نسبت به دیگر آثار تاریخی مرتبط داشته باشد و مخاطب را از این حجم شجاعتهای قهرمانان بزرگترین نبرد تاریخ دلسرد نکند. «هکسا» فقط با انسجام درونی خود که در سراسر فیلم چشمانداز است جلبتوجه نمیکند بلکه از نظر ارزشهای ساخت و تولید از مهمترین و تکاندهندهترین فیلمهای چندسال اخیر محسوب میشود. با سینماگیمفا در ادامهی مطلب همراه باشید.
در عصری قرار داریم که فیلمهای بلاکباستری با بودجههای آنچنانی خود در دست تولید قرار میگیرند و البته در سینما و سپس در بازار پول خوبی به جیب میزنند اما همانطور که سال پیش و با عرضه فیلم جنجالی «بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت» مل گیبسون به این مسئله اعتراض کرد که چرا فیلمهایتان را انقدر پرهزینه میسازید، به جلو رفت و با ساخت فیلم هکسا نشان داد که میتوان با بودجه بسیار کمتر یک فیلم در سطح عالی ساخت که عملاً از نظر فنی تفاوتی با آثار دیگر نداشته باشد.
به فراخور داستانهای دهه گذشته که تمرکز بسیاری برروی عنصر اخلاقی «ارزش زندگی» داشتهاند (مسئلهای که به فراوانی حتی در مجموعههای ابرقهرمانی به چشم میخورد) در هکسا با یک داستان بر اساس اتفاقات واقعی همراه میشویم که در مورد یکی از قهرمانان جنگ جهانی دوم در میدان نبرد آرام یعنی دزموند داس است. دزموند داس به عنوان یک شخص صلحطلب (یا همان Pacifist – به معنای شخصی که با هیچگونه خشونت و جنگی موافق نیست) تصمیم میگیرد به وطنش خدمت کند اما بجای اینکه در این میدان بیرحم جنگ و خونریزی جان کسی را بگیرد، در پی نجات دادن جانهاست؛ دزموند داس شخصیتی تاریخیست که نه با دشمنانش در میدان، بلکه با خود مرگ دست و پنجه نرم کرد و با آن تا جایی که میتوانست جنگید و به عنوان شخصی که دستش هم به اسلحهای نخورده، مدال افتخار سربازان آمریکایی را با نجات دادن جان ۷۵ نفر در «نبرد اکیناوا» دریافت نمود. چه سوژهای بهتر از این میتوان برای مل گیبسون پیدا کرد تا آن را تبدیل به فیلم کند؟!
در این نقد میخواهم از همان ابتدا و یکی از قدرتمندترین صحنههای فیلم شروع کنم. فیلم با صحنههایی آهسته شده از نبردی که قرار است به وقوع بپیوندد شروع میشود. دقیقا همانطوری که مل گیبسون در ساعت دوم فیلم از حد قابل قبول نشان دادن خشونت فراتر میرود و هرچیزی که در این میدان نبرد به وقوع میپیوندد را به تصویر میکشد، در این تصاویر ابتدایی یک زیبایی خاص تمام فضاسازی فیلم را در اختیار خود میگیرد و در عین حال حس حسرت و ناامیدی را از بلایی که خود انسانها بر سر خود میآورند (جنگ!) در خواننده زنده میکند؛ آن هم در حالی که شخصیت اصلی فیلم آیههایی از انجیل را برای ما بازگو میکند.
هکسا مسلماً نمیتواند خود را از کلیشههای فیلمهای جنگ جهانی که شناخته شده هم هستند جدا کند. مثلا اینکه در تمامی اینها یا از همان ابتدا با سربازان تازهکار آشنا میشویم یا پسزمینهای از آنها میگیریم و سپس آنها را در اردوگاه میبینیم که با فرماندهان بیرحم خود دستوپنجه نرم میکنند؛ افرادی که سپس در آخر فیلم بخاطر سختگیریهایشان قدردان آنها خواهند بود! بله اینها عناصر بیشتر فیلمهای مربوط به جنگ جهانی دوم است و «هکسا» نیز کماکان از این قاعده مستثنی نیست؛ فیلم سعی میکند که در صحنهسازیها و فیلمنامه و نحوه روایت داستانی از دیگر آثار مربوطه فاصله بگیرد و میتوان ادعا کرد که حتی در بعضی جاها موفق هم میشود اما در حالت کلی اگر این کلیشهها آزارتان میدهند، حضورشان را نمیتوان نادیده گرفت. مثلا یکی از پررنگترینِ آنها این است که دزموند توسط برادرانش مورد آزار و اذیت قرار میگیرد اما همانطور که در داستان پیش میرویم، نظر آنها نیز نسبت به شخصیت دزموند برمیگردد. به هرحال هر فیلمی که در مورد قهرمانی خاص است باید او را به عنوان یک تافته جدابافته به تصویر بکشد!
نقشآفرینی هیوگو ویوینگ و تنشی که در میان خانواده داس وجود دارد از مهمترین موارد تشکیلدهنده نیمه اول فیلم است. هرچند که شاید بسیاری از موارد نشان داده شده آنطوری که باید با واقعیت همخوانی نداشته باشند اما اگر آن را در ابعاد یک داستان «بر اساس» واقعیت در نظر بگیریم، شدیداً به شخصیتپردازی دزموند در سراسر فیلم کمک میکنند و بخصوص این باور و عقیدهاش که چرا باید با خشونت مخالف بود. نمادگراییهای مذهبی هم خصوصا در نیمه اول بسیار پررنگ ظاهر میشوند، درست از همان دقایق اول که دزموند مشغول به صحبت کردن است و بعد از آن که با برادرش دعوا میکند و در نهایت یکی از فرمانهای اصلی خدا را یعنی «نباید انسان دیگری را بکشید» (Thou Shalt Not Kill) میبیند که تمام درونمایه فیلم بر محور آن میچرخد. نحوه واکنش شما به سکانس پایانی فیلم که دزموند را تا حدودی غلو میکند برمیگردد به دیدی که نسبت به این قضیه دارید! مل گیبسون با این فیلم میگوید که انسان با اعمال خود میتواند به اندازهای عروج داشته باشد که نماد الوهیت متعال باشد اما شاید شما بگویید که دزموند داس، حتی با در نظر گرفتن کارهایی که انجام میدهد، در نهایت یک انسان است و نباید او را تبدیل به چنین نماد متحجری کرد.
و اما بزرگترین اشکالی که شخصاً به فیلم وارد میکنم زیادهروی کردن مل گیبسون در به تصویر کشیدن خشونت است که این اولین بارش هم نیست! فیلم مصائب مسیح (The Passion Of The Christ) را بخاطر دارید که در طول آن با شکنجه شدن حضرت عیسی مل گیبسون ما را هم با صحنهّهایی که از نشان دادن هیچچیز غفلت نکردند شکنجه کرد؟ خیلی ظریفتر هم میتوان بدیها و جلوه تاریک جنگیدن را به تصویر کشید اما مل گیبسون خشونت را تبدیل به آلتی میکند که برای مخاطبانش جذابیت خلق کند اما مسئله شکنندهای که در مورد این صحنهها وجود دارد این است که مخاطب را به لذت بردن از خشونت دعوت میکند که با درونمایه اصلی فیلم کاملاً در تناقض است! هکسا با در نظر گرفتن این نکته به فیلمی ضدخشونت که به المان خشونت در آثار هنری مدیون است تبدیل میشود.
اما به دور از همه اینها، انسجام و هماهنگی عناصر در سراسر هکسا موج میزند و سعی دارد انقلابی در نحوه ساخت، تولید و گسترش فیلمها در سینما ایجاد کند. موسیقی متنی احساسی در کنار کارگردانیِ حرفهای مل گیبسون در خلق صحنههای حماسی و پرمفهوم و مضاف بر موضوعی بحثبرانگیز بر سر فلسفه جنگ و خشونت و قتل باعث میشود که هکسا را به عنوان یکی از برترین فیلمهایی که در سال گذشته عرضه شدند بپذیریم. شخصیتپردازی این فیلم و بار کمدی ظریف آن که خشکی و جدی بودن بیقیدوشرط را از هکسا میدزدد همه و همه در کنار هم میآیند تا تجربهای بسیار سرگرمکننده و مغنی از جهت مفهومی و درونمایههای ادراکی وابسته به تفکر برای سینماگران و طرفداران اینگونه فیلمها خلق کنند. بیشک هکسا بازگشت قدرتمندی برای مل گیبسون بود و منتظریم تا ببینیم ماجراهای بعدیاش در خلق آثار هنری سینمایی او را به کجا میبرد و چقدر در این زمینه موفقیتهای خود را حفظ میکند و یا حتی فراتر از آنها میرود.
و یکدیگر را نخواهند کشت | |
کارگردانی و سینماتوگرافی8 | |
کیفیت فنی10 | |
روایت داستانی و فیلمنامه9 | |
موسیقی8 | |
SUMMARY
هکسا فیلم بسیار خوبی است و در ابعادی که قابلتوجه هستند، به هیچوجه کم نمیآورد. مل گیبسون با قدرت بازگشت و با ساخت این فیلم حرف مهمی برای سینمای جهان و مسیری که در حال حاضر طی میکند داشت؛ اما حتی اگر این موضوعات نیز برایتان اهمیت ندارد، هکسا فیلمی شدیداً سرگرمکننده و البته غنی با مفاهیمی است که میخواهد به آن بپردازد. |
جذاب!
|
---|---|
توسط عرفان استادی
گیمفا