Dead Cells در اولین برخورد شبیه به یکی از همان هزاران بازی‌ای به نظر می‌رسد که سعی کرده‌اند تجربه‌ای مثل تجربه بازی Castlevania را دوباره برای گیمر‌ها به ارمغان بیاورند. کاری به اینکه کدام بازی‌ها در رسیدن به این مقصود موفق شده‌اند و کدام بازی‌ها شکست خورده‌اند، ندارم. مساله‌ای که اهمیت دارد، این است که بازی Dead Cells نه یک تقلید و نه یک الهام‌گیری صرف است و بیش‌تر اثری با هویت مخصوص به خود است که تجربه آن می‌تواند برای ساعت‌ها، روز‌ها و حتی شاید زمانی طولانی‌تر از این لذت‌بخش باشد.

Dead Cells یک بازی اکشن/پلتفرمر دو بعدی ساخته استودیو موشن‌تویین است که فعلا در حالت Early Access از طریق استیم برای پی‌سی منتشر شده و قرار است طی ماه‌های آینده به صورت نهایی نیز منتشر شود. این بازی در حال حاضر تنها ۱۵ دلار قیمت دارد که با خرید آن، می‌توانید به ضیافتی از گیم‌پلی ناب و بی‌نقص بروید که به جرات می‌گویم مدت‌ها است که مشابه آن را تجربه نکرده‌ام.

نگاهی به بازی Dead Cells

مهم نیست که در بازی چند بار یا به چه شکلی کشته شوید، همواره این اشتیاق در شما وجود خواهد داشت که بخواهید دوباره همه چیز را از صفر شروع کنید

اگر سری به صفحه استیم بازی بزنید، در توضیحات Dead Cells خواهید خواند که در بازی شاهد مبارزاتی به شیوه سری بازی‌های دارک سولز هستیم. این مساله کاملا درست است و مبارزات بازی با دشمنان مختلف، نیازمند دانستن نقاط ضعف و قوت آن‌ها و داشتن تاکتیک مناسب است. اما راستش را بخواهید، به نظر من بازی بیش‌تر از اینکه از حیث نبرد‌ها شبیه سری سولز باشد، از یک جنبه بسیار مهم‌تر به این مجموعه شباهت دارد. به شخصه خیلی طرفدار شیش آتیشه سری بازی‌های دارک سولز نیستم و مانند عاشقان این مجموعه، زمان زیادی را صرف تجربه و گشتن گوشه به گوشه محیط‌های این بازی نکرده‌ام. اما یک چیز را راجع به سری سولز می‌دانم و آن هم اینکه مهم نیست چند بار یا به چه شکلی کشته شوید، شاید در ابتدا عصبانی شده و کنترلر را به گوشه‌ای پرتاب کنید، اما چند دقیقه بعد باز هم با شوق سراغ همان کنترلر نگون‌بخت خواهید رفت و خدا خدا خواهید کرد که خراب نشده باشد تا بتوانید دوباره بازی را از نو شروع کنید.

Dead Cells دقیقا چنین ویژگی دارد. مهم نیست که چه بلایی در بازی به سرتان می‌آید، مهم این است که بازی کاری می‌کند که فقط دوست دارید آن را بازی کنید. از این نظر بازی علاوه بر سری سولز، من را یاد آثار قدیمی می‌اندازد. یاد بازی‌های دوران کنسول‌هایی مثل سگا که خبری از سیو کردن بازی نبود و صبح تا عصر بازی را تجربه کرده و بعد فردا دوباره از نو همان بازی را شروع می‌کردیم و بدون اینکه تکراری شدن محیط‌ها تاثیری داشته باشد، از بازی کردن نهایت لذت را می‌بردیم. شما زمانی متوجه این ویژگی بازی Dead Cells خواهید شد که برای اولین بار کشته شوید. به شخصه وقتی اولین بار کشته شدم، تقریبا محیط‌های زیادی را گشته بودم و وقتی پس از مرگ بازی دقیقا از همان ابتدا آغاز شد، کمی شوکه شدم! به طوریکه تصور کردم شاید بازی به دلیل بودن در نسخه Early Access دچار باگی چیزی شده و چنین اتفاقی افتاده است. ولی بعد فهمیدم که ساختار بازی همین است و هر بار که کشته شوید، باید بازی را از ابتدا آغاز کنید! در این بازی خبری از چک‌پوینت یا سیو نیست و سزای مرگ، شروع بازی از ابتدا است.

نگاهی به بازی Dead Cells

شخصا در اوایل خیلی حس خوبی به چنین ویژگی بازی نداشتم؛ به هر حال منِ گیمر امروزی کم‌حوصله علاقه‌ای به اینکه یک مسیر را چندین بار طی کنم ندارم اما خب بازی موردی را رو کرد که باعث شد کم کم حسم نسبت به آن تغییر پیدا کند. این مورد هم این است که یک سری از پیشرفت‌های شما در بازی، پس از مرگ از بین نمی‌روند و صفر نمی‌شوند. درست است که برای مثال سلاح‌هایتان را از دست می‌دهید، اما یک سری از ارتقا‌ها همواره حفظ می‌شوند و این باعث می‌شود تا به مرور شخصیت‌تان حتی با وجود اینکه توانایی‌هایش (Skill) ریست شده‌اند، قوی‌تر از قبل شود. در بازی با کشتن دشمنان Cell به دست می‌آورید و زمانی که در حال رفتن از محیطی به محیط دیگر هستید، می‌توانید با استفاده از این آیتم‌ها سلاح‌های جدیدی را باز کرده یا سلاح‌ها و آیتم‌های موجود را ارتقا دهید. این تیپ ارتقا‌ها همواره در بازی حفظ خواهند شد و پس از مرگ ریست نمی‌شوند. پس درست است که بعد از مردن باید دوباره سلاحی را که دوست دارید با پرداخت پول بخرید، اما ارتقایی که روی آن اعمال کرده‌اید، حفظ شده است و این ویژگی باعث شده تا آن حس پیشرفت از بازی حذف نشود. البته بازی فاقد سیو هم نیست و اگر مثلا در وسط مرحله‌ای از بازی خارج شوید، دفعه بعد دوباره از همان‌جا کار را ادامه خواهید داد و فقط پس از مرگ همه چیز از اول آغاز می‌شود.

اما واقعیت این است که حتی اگر این پیشرفت‌ها هم در بازی وجود نداشتند، کماکان چیزی از ارزش‌های Dead Cells کم نمی‌شد و کماکان هم پس از مرگ رغبت کافی در گیمر برای تجربه دوباره و دوباره بازی باقی می‌ماند. دلیل اصلی این موضوع هم گیم‌پلی عالی و بی‌نقص بازی است. به هر حال زمانی که سراغ یک بازی Early Access می‌روید، انتظار دیدن یک سری باگ‌ها و مشکلات را دارید و حتی سازندگان هم در ابتدای بازی در این مورد هشدار می‌دهند. ولی واقعا Dead Cells حتی از بسیاری از بازی‌های تکمیل‌شده نیز بهینه‌تر بوده و مشکلات خیلی خیلی کمی در آن دیده می‌شود که باید به این دلیل سازندگان را تحسین کرد. به بحث گیم‌پلی برگردیم؛ بازی از حیث گیم‌پلی واقعا لذت‌بخش و اعتیادآور است. به طوریکه حتی کشتن ساده‌ترین دشمنان نیز لذت عجیبی دارد. هر دشمن بازی سبک مبارزه‌ای خاصی دارد و برای مثال برخی از آن‌ها از تیر و کمان استفاده کرده، برخی به سمت‌تان بمب پرتاب کرده و برخی هم سعی می‌کنند به شما نزدیک شده و به صورت فیزیکی به‌تان ضربه بزنند. حال مورد جالب‌تر اینکه با هریک از این دشمنان باید به یک شیوه خاص مبارزه کنید و این همان ویژگی ارث گرفته بازی از سری سولز است که در ابتدا هم اشاره کردیم. اگر مانند اکثر بازی‌های اکشن/پلتفرمر سراغ Dead Cells بروید و تصور کنید که فقط سریع زدن کلید حمله کارتان را راه می‌اندازد، سخت در اشتباهید.

نگاهی به بازی Dead Cells

بازی تنها کمی بیش‌تر از ۳۰۰ مگابایت حجم دارد ولی آنقدر از نظر صوتی و بصری زیبا است که می‌توان آن را اثری هنری دانست

حیف است که از گیم‌پلی بازی بگوییم و اشاره‌ای به باس‌های بازی نداشته باشیم. در طول تجربه Dead Cells با باس‌های مختلفی روبرو خواهید شد که مبارزه با آن‌ها به مراتب سخت‌تر از مبارزه با دشمنان معمولی است و این یعنی یک چالش تمام‌عیار! باس‌ها علاوه بر اینکه جان‌سخت‌تر هستند، آسیب بیش‌تری نیز وارد می‌کنند و علاوه بر آن چندین دشمن معمولی نیز آن‌ها را همراهی می‌کنند که این مورد کار را بیش از پیش سخت‌تر می‌کند. اما مساله‌ای که باعث شد مرگ‌های متوالی در نبرد با باس‌ها عذاب‌آور نباشد، پاداش بالایی است که از کشتن آن‌ها به دست می‌آورید. باس‌ها معمولا پس از مرگ مقدار زیادی پول و Cell و آیتم به درد بخور به‌تان می‌دهند که داشتن آن‌ها، خستگی نبرد را از تن‌تان خارج می‌کند.

درست است که مبارزه‌های بازی و مخصوصا مبارزه با باس‌ها لذت‌بخش است، اما مساله‌ دیگری نیز نقش بسیار مثبتی در گیم‌پلی بازی دارد و آن هم طراحی عالی مراحل است. چندی پیش در یکی از اخبار یکی از بازیسازان سری دارک سولز را کلاس درسی برای طراحی مراحل بازی معرفی کرده بود و حال به جرات می‌توانم بگویم که طراحی مراحل بازی Dead Cells هم می‌تواند کلاس درسی برای توسعه‌دهندگانی باشد که قصد ساخت بازی‌های دو بعدی را دارند. بازی از این حیث چیزی از شاهکار‌های این ژانر مثل Castlevania کم ندارد و وجود راه‌های مختلف مخفی که گشتن محیط را لذت‌بخش می‌کنند یا وجود راه‌هایی که در ابتدا در دسترس نیستند و به مرور زمان و با کسب یک سری قابلیت‌ها در دسترس قرار می‌گیرند، واقعا عالی است. علاوه بر این بازی از حیث پلتفرمر نیز توانایی‌های شما را کاملا به چالش می‌کشد و وجود تله‌های که به درستی تعبیه شده‌اند یا حتی وجود آب‌های سمی در یک سری از محیط‌های بازی، باعث می‌شوند تا همیشه به راه رفتن و پریدن‌تان هم دقت کنید.

نگاهی به بازی Dead Cells

دوست ندارم خیلی تمامی اسرار بازی را برای‌تان فاش کنم ولی بد نیست اشاره‌ای به یکی دیگر از موارد مخفی جالب بازی نیز داشته باشیم. یک سری از در‌ها در بازی وجود دارند که پشت آن‌ها آیتم باارزشی وجود دارد ولی برای باز شدن در، باید مبلغ خاصی را پرداخت کنید. اما یکی از ایده‌های خلاقانه بازی این است که می‌توانید این در‌ها را با چند بار ضربه زدن شکسته و بدون پرداخت پول به آیتم دسترسی داشته باشید. شاید بگویید که این مورد خیلی خفنی نیست و راست هم می‌گویید، قضیه زمانی جالب می‌شود که بدانید پس از شکستن زوری این در‌ها، نوعی طلسم روی شما قرار داده می‌شود که تنها یک ضربه از دشمن کافی است تا کشته شوید! برای از بین رفتن این طلسم هم باید تعداد مشخصی دشمن را بکشید. پس بازی به نوعی حق انتخاب به‌تان می‌دهید که یا پول پرداخت کنید یا اینکه اگر به قدرت‌تان اعتماد کامل دارید، ریسک کرده و در‌ها را بشکنید. این تنها نمونه‌ای از اسرار مخفی و جالب بازی بود و مطمئن باشید که در طول تجربه بازی، موارد بیش‌تری شبیه به این را خواهید دید.

اگر راجع به Dead Cells مطلبی نوشته شود و اشاره‌ای به زیبایی‌های بصری و صوتی بازی نشود، در حق این اثر ظلم شده است. Dead Cells یک اثر هنری به معنای واقعی است. گرافیک بازی بی‌نهایت زیبا است و همین امر مکمل طراحی عالی مراحل بازی است. بازی با اینکه حالتی پیکسلی‌مانند دارد، اما از آن دست بازی‌هایی هم نیست که پیکسل‌ها حسابی تو ذوق بزنند. بلکه بازی بیش‌تر شبیه به تابلویی اثر یک نقاش بزرگ است که سبک نقاشی خاص خود را دارد اما نتیجه نهایی کار، بی‌نهایت زیبا و چشم‌نواز است. این زیبایی در طراحی دشمنان بازی که تنوع بالایی دارند نیز دیده می‌شود. علاوه بر این محیط‌های بازی نیز بسیار متنوع هستند و علاوه بر قلعه‌ای که هر بار پس از مرگ کار را در آن آغاز می‌کنید، مناطق دیگری از جمله مناطق زیرزمینی سمی نیز در بازی دیده می‌شوند که همگی ظاهری منحصر‌به‌فرد و زیبا دارند. آهان راستی یادم رفت پیش‌تر به یکی دیگر از ویژگی‌های عالی بازی اشاره کنم و بد نیست همینجا اشاره‌ای نیز به آن داشته باشیم؛ بازی Dead Cells ساختاری خطی و مرحله‌ای ندارد. یعنی هر بار که پس از مرگ در قلعه زنده شدید، می‌توانید محیط را گشته و راهی به قسمتی پیدا کنید که دفعه پیش سراغ آن نرفته بودید.

نگاهی به بازی Dead Cells

حالا که راجع به زیبایی‌های بصری بازی گفتیم، باید اشاره‌ای هم به موسیقی‌های بازی داشته باشیم. Dead Cells از این نظر هم واقعا یک اثر عالی است. موسیقی‌های بازی علاوه بر اینکه کاملا هم‌سو با حس و حال بازی هستند، گاهی آنقدر گوش‌نواز می‌شوند که دوست دارید گوشه‌ای بدون هیچ دشمنی پیدا کنید و فقط از صدای موسیقی که در هدفون پخش می‌شود لذت ببرید.

در مجموع، خیلی کم پیش می‌آید که اثری به صورت Early Access منتشر شود و تا این حد کامل باشد. حتی اگر Dead Cells را در همین حالت فعلی هم بررسی می‌کردیم، نمره بسیار عالی به بازی می‌دادم. اما این کار را به انتشار نسخه نهایی بازی موکول می‌کنیم. سازندگان اعلام کرده‌اند که به مرور زمان و تا رسیدن بازی به نسخه نهایی، محتویات جدیدی به آن اضافه خواهند کرد که بازی حتی از نسخه فعلی هم طولانی‌تر شود. در حال حاضر بازی به گفته سازندگانش بین ۱۶ تا ۲۰ ساعت گیم‌پلی دارد که قرار است نسخه نهایی طولانی‌تر هم باشد. البته به این نکته هم اشاره کنم که احتمالا قیمت بازی به مرور زمان بیش‌تر خواهد شد. پس اگر از این سبک بازی‌ها خوشتان می‌آید، الان بهترین فرصت است تا با پرداخت مبلغ کمی این اثر فوق‌العاده لذت‌بخش و اعتیادآور را تجربه کنید.

zoomg

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *