واکنش بهنوش بختیاری به کنایه مهراب قاسمخانی!
بهنوش بختیاری به پست اخیر مهراب قاسمخانی در اینستاگرام واکنش منفی نشان داد.
ماجرا از جایی آغاز شد که روز گذشته مهراب قاسم خانی بدون نام بردن از بهنوش بختیاری و به صورت تلویحی،حضور او در یک ویدئوی تبلیغاتی عطر را به سخره گرفت و نوشت چنان از تماشای این ویدئو خندیده که راهی بیمارستان شده است!
این کنایه موجب شد تا بهنوش بختیاری به سرعت دست به کار شود ودر مقابل در اینستاگرام خود نوشت:« اتفاقهای خوب در راه است..همون چیزهایی که در لیست آرزوهام بودن….این روزها هرکس که ممنوع الکارو ممنوع التصویر و خلاصه همه درها به روش بسته س….
برکت و احترامی در زندگیش نیست…..واز همه جا اخراج میشه….بواسطه قلب ناصاف و فضولیهای بیجا….
و اظهارنظرهای رنگ وارنگ راجع به همههههه….یه گیری به ما میده..بلکه همیشه در صدر اخبار باشه…
خدایا شکرت که انقدر به من عزت دادی که جایی هستم که با پرداختن به کارهای این حقیر….یکی دوروزی تیتر میشن…و
بعد دوباره یقه یکی دیگه رو میگیرن…از روزنامه نگار تا الی ماشالله….هرکی که کاروبارش از این دوستان بهتر باشه…..
مورد غضب این عزیزانه…….حالا بماند که حرمت رفاقت و همکاری کیلو چند؟؟؟؟حسادت غلبه میکنه ناجوووور…..
جالب اینجاس که کسانی با من بد میکنن که من همیشه هواشونو در کارها داشتم…….و هرگز نه آزاری و نه بی احترامی
از من دیدن…….و خداوند چقدر ناظر و شاهد بر ذات و روح انسانهاست….
کاش برن با همقد خودشون شوخی کنن…..کاش احترامشون رو دست خودشون نگه دارن…..ما که کاری با کسی
نداشتیم…….من آرزو میکنم رفقا از این بیکاری در بیان که دست از سر ما بردارن».
با این حال طولی نکشید که بختیاری پست مذکور را پاک کرد و کپشن دیگری که در ادامه می آید را با لحنی معتدل جایگزین یادداشت تند قبلی کرد.در این متن آمده:«مردم بهم گفتن حیف تو نیس دلت بشکنه و به هم بریزی؟؟پست دیگری بگذار…شاید بفهمن قبح کارشونو…(.به احترام خانواده و حامیانم ) همکار قدیمی و دوست خانوادگی سلام.
چند روزی هستش که یک ویدئوی تبلیغاتی که بنده در آن حضور داشتم در فضای مجازی بازتاب های مختلفی داشته؛ عده ای اون رو پسندیدنش و عده ای بهش انتقاد میکنن؛ من سر حوصله نظرات هر دو طرف رو میخونم تا به یک جمع بندی نهایی برسم.تا نظر مردم رو در انتخاب های آیندم لحاظ کنم. اما دیدم شما در آخرین پست خودتون این ویدئوی ساده رو با همه ی وجود به باد تمسخر گرفتید و برای استهزای بنده فرمودید بعد دیدنش راهی بیمارستان شدید.اول از همه برای شما همکار دیرین آرزوی سلامتی و طول عمر میکنم و بعد از شما سوالی میپرسم…
جناب نویسنده، جامعه ی ما امروز درگیر صدها مشکل فرهنگی و اجتماعی و اقتصادیه که میطلبه درباره ی هر کدومشون ده ها و صدها سطر نقد سالم و سازنده نوشته بشه تا برای بهبود حال این جامعه قدم کوچکی برداشته بشه..سوال من از شما اینه که آیا یک ویدئو انقدر از نظر شما مسئله بزرگی بود که به جای پرداختن به صدها دغدغه و آسیب اجتماعی اینطور به طعنه و تمسخر به من حمله کردید و عکس دوران کسالت و بستری شدن در بیمارستانتون رو گذاشتید تا جایی که عده زیادی حتی متوجه مطلب تمسخر آمیز شما نسبت به بنده نشده و زیر پستتون در کمال صداقت برای شما آرزوی سلامتی و رفع کسالت داشتن..همکار گرامی آرزو میکنم از قلم طنازتون از این به بعد در جهت نقد طنز آمیز آسیب های بزرگ اجتماعی استفاده کنید تا دردی از این مردم دوا کرده باشید نه توهین و تمسخر دوستان و همکارانتون…این دفعه سومتون بود….کاش علت کینه شما رو به خودم بدونم….
پست قبلی رو برداشتم نه از ترس که من از هیچکس جز خدا نمیترسم…خواستم جور دیگه هم حرف بزنم شاید شاید متوجه بشن که کارشون چقدر ناجوانمردانه و دور از انصاف بود…..من هم خیلی چیزها رو در مورد شما دوس ندارم که اگر بگم دور ازشخصیت منه…..کاش شغل دوم ما شکستن دل رفیقامون اونم بی دلیل نباشه….همه دوستانم بهم گفتن تو همیشه از این آدم و خانوادش تعریف میکردی….اینهم نتیجه دید مثبت من….نتیجه تمام محبتهای کاری و اخلاقی من به ایشون.
این عکس هم مربوط به یه اتفاق درخشان کاریه که به امید خدا مثل معجزه داره راه میفته….آرزوم بود و بهش رسیدم…خدایا شکرت..
مرا از شر دوستانم محافظت بفرما..خودم از عهده دشمنانم برمی آیم.هرچه گناه من رو بیشتر میشورید هرروز اتفاقات بهتری برام میفته….بریداز خدا بپرسید چرا.علی یارتون».