در سال ۲۰۱۲ مارول اعلام کرد که قصد ساخت فیلمی به نام «محافظان کهکشان» (Guardians Of The Galaxy) را دارد. فیلمی که موفقیت یا شکستش در گیشه و بین فیلمبازان به هیچ وجه مشخص نبود. مارول دنبال کمیکی رفته بود که فقط برای طرفداران کمیکهای مارول آشنا بود نه آن دسته که فقط به دیدن فیلمهای این استودیو بسنده میکردند. در نتیجه عدهای از فیلمبازها برای دیدن این فیلم بسیار کنجکاو بودند. کارگردانی فیلم به جیمز گان سپرده شد؛ کسی که فیلم درخشانی در کارنامهاش دیده نمیشد. فیلم اکران شد و اولین نوشتههای منتقدان خبر از موفقیت آن میداد. فروش چشمگیر هفته اول آن نیز حجت را برای تمام کسانی که به موفقیت فیلم تردید داشتند، تمام کرد. در نهایت محافظان کهکشان به دومین فیلم پرامتیاز دنیای مارول از نگاه منتقدان (بعد از مرد آهنی ۱) و پنجمین فیلم پرفروش این استودیو (تا به این لحظه) تبدیل شد. یک موفقیت بی حرف و حدیث.
با توجه به این که بعضی از شخصیتهای این فیلم در نهایت به انتقامجویان میپیوندند ساختن دنباله برای محافظان کهکشان اتفاقی قابل پیشبینی بود. فیلم Guardians Of The Galaxy 2 اخیرا اکران شده است و علاوه بر ماجراجوییهایی که این گروه در راه خود خواهند داشت محوریت اصلی فیلم روی جستجو برای پیدا کردن پدر استار-لرد خواهد بود. یکی از سوالهای اساسی طرفداران بعد از پایان قسمت اول درباره کاراکتر گروت بود. جیمز گان کارگردان فیلم تصمیم گرفت تا در نسخه دوم از «بیبی گروت» استفاده کند. او در مصاحبهای گفته که دلش نیامده از این قسمت بامزه زندگی گروت بگذرد. نکتهای که دو سال پیش این فیلم را از بقیه فیلمهای ابرقهرمانی متمایز کرد شخصیتهایش بودند. در واقع هیچ یک از آنها قهرمان نیستند. این بار ما با گروهی از نابغهها و سربازان فداکار طرف نیستیم بلکه همه اعضای گروه یا دزد یا مجرم یا فراری هستند. خلافکارهایی که دنبال منافع شخصی خود هستند ولی به خاطر شرایطی که پیش آمده مجبورند که در کنار هم باشند و از کهکشان محافظت کنند.
کریس پرات، زوئی سالدانا، بردلی کوپر، وین دیزل، کرت راسل، سیلوستر استالونه، الیزابت دبیکی و مایکل روکر بازیگران اصلی فیلم هستند. چند روز پیش ماجراجوییهای این گروه دوستداشتنی روی پردههای سینما رفت و با واکنش متفاوت منتقدان روبهرو شد. اکثرا معتقد هستند که «محافظان کهکشان ۲» روحیه و فضای جنون آمیز و جذاب خود را از دست نداده است اما نمیتواند موفقیت نسخه اول را تکرار کند.
امتیاز سایت های متاکریتیک و روتن تومیتوز به این فیلم به ترتیب ۶۷ و ۸۱ از ۱۰۰ است که امتیاز خوبی برای این نوع از فیلم به حساب میآید. البته امتیاز نسخه اول بسیار بالاتر بود اما همیشه نسخههای دوم دچار افت شدید میشوند که به نظر میرسد برای «محافظان کهکشان ۲» این اتفاق رخ نداده است. امتیاز مردمی سایت IMDb نیز تا به حال بالای ۸ است و رضایت طرفداران را نشان میدهد. در ادامه به بررسی نظرات مختلف منتقدان درباره فیلم جدید جیمز گان میپردازیم :
دومینیک سوزان میر از کانسکوئنسآفساند (Consequence of Sound)
۹۱ از ۱۰۰
جیمز گان که در زمینه کمیک یک کارکشته به حساب میآید توانست «محافظان کهکشان» را از دیگر فیلمهای مارول و ابرقهرمانی جدا کند. او در نسخه دوم این اثر موفق شده تا همان راه را ادامه دهد. فیلمی که حجم عظیمی از داستانگویی روی دوشش سنگینی میکند اما زیر آن خم نمیشود. برای اولین بار بعد از «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستانی» است که احساس میکنم با یک فیلم مستقل و جداگانه از دنیای مارول رو به رو هستم. نمیگویم که این فیلم هیچ ربطی به دنیای مارول ندارد بلکه جیمز گان به خوبی توانسته این ربطها را در قالب داستان خود فیلم بیان کند طوری که شما متوجه تمایز آنها نشوید.
یکی از غافلگیریهای فیلم مایکل روکر در نقش یوندا است. کسی که پیتر را در بچگی دزدیده و احتمالا او را از خطرهای زیادی نجات داده است. جیمز گان کاری میکند تا یوندا به یکی از باحالترین آدمهای روی زمین تبدیل شود و روکر نیز به خوبی از پس این نقش برآمده مخصوصا در صحنههایی که او و راکت (با صدای بردلی کوپر) با هم میگذرانند.
«محافظان کهکشان ۲» هم طرفدارانش را راضی میکند و هم به حرف آن ها گوش میکند و در نهایت تبدیل به یک فیلم سرگرمکننده از نوع خودش میشود. جز معدود فیلمهای استودیوی مارول است که موفق شده دنیای خود را گسترش دهد و در عین حال لحن روایی خود را نیز از دست ندهد. فکر کنم تا به این جا فهمیده باشید که «محافظان کهکشان ۲» هر چیزی را که یک بلاک باستر تابستانی نیاز داشته باشد، دارد و به طور وحشتناکی سرگرم کننده است. فیلمی که مارول و طرفدارانش در حال حاضر به آن نیاز دارند.
گرگوری الوود از پلیلیست (The Playlist)
۹۱ از ۱۰۰
چند بار تا به حال خواندهاید که تکرار کردن موفقیت نسخه اول بسیار سخت است؟ احتمالا بیشتر از آنی که به یاد دارید. خب باید به شما یک خبر تازه بدهم: «محافظان کهکشان ۲» با اضافه کردن احساسات خالصانه موفق به انجام این کار شده است. جیمز گان، کارگردان فیلم در این داستانی که پر از بیگانهها و نبردهای فضایی است به خوبی توانسته درباره مسائل مهمی مانند خانواده و پدر صحبت کند. گروهی از دوستان که برای شما حکم خانواده پیدا میکنند داستانی است که دههها در سینما روایت شده است که برای مثال میتوان به سری فیلم های سریع و خشمگین (Fast And The Furious) اشاره کرد، ولی در «محافظان کهکشان ۲» این موضوع باعث شده تا تم و زمینه بخشش در فیلم به خوبی شکل بگیرد. چه این اتفاق بین دو خواهر باشد که در بی رحمانهترین شرایط بزرگ شدهاند یا درباره مردی که میفهمد شخصی را که مدتها به چشم دشمن میدیده در واقع در گذشته او را از یک اتفاق وحشتناک نجات داده است.
«محافظان کهکشان ۲» همچنین یک مزیت نسبت به بقیه فیلمهای مارول دارد. این فیلم کمترین ارتباط را با بقیه دنیای بزرگ و رو به رشد مارول دارد. به غیر از چند دیالوگ که درباره تانوس بحث میشود هیچ اشاره مستقیمی به دنیای خارج از داستان نمیشود. در واقع میتوان گفت که شما اگر این فیلم را ببینید شاید هیچ وقت نفهمید که به نحوی به «انتقامجویان» (The Avengers) یا تونی استارک مربوط است. این مورد باعث میشود که دست سازندهها حتی از نسخه اول هم بازتر باشد. این طوری آنها فرصت این را دارند که به فیلم خود لحن و فضای منحصر به فرد و متمایز دهند.
اسلحه پنهان فیلم، «اسکات چمبلیس»، طراح صحنه آن است. استودیوی مارول در چند سال گذشته در مورد طراحی صحنه اصلا خلاق نبوده است و به نظر می رسد دائما از یک سری ایده تکراری استفاده میکند. چمبلیس که کار طراحی صحنه دو فیلم «پیشتازان فضا» (Star Trek) ساخته جی.جی.آبرامز را بر عهده داشته است، در این فیلم آزاد گذاشته شده تا دنیاهایی را خلق کند که بعد از چهار دهه ساخت فیلمهای علمیتخیلی و فضایی هنوز بدیع و الهامبخش باشد. سیاره ی اگو (Ego) همانطور که انتظار میرود بسیار زیباست اما موردی که شما را حیرتزده میکند قسمت یخی سیاره Contraxia است. جزئیات و ترکیب دنیاها بسیار شگفت انگیز است تا حدی که آرزو میکردید تا جیمز گان زمان بیشتری از فیلمش را در این قسمت از سیاره میگذراند. اگر بخواهم یک شکایت کوچک از «محافظان کهکشان ۲» بکنم، ادامه دادن اتکا به نوستالژی موسیقیهای راک دهه ۷۰ برای ایجاد تضاد در اکشنهای کیهانی است. در نسخه اول این اتفاق جالب و بامزه بود اما تکرارش در نسخه دوم کمی خستهکننده است. نمیشود که در نسخه سوم به سمت موسیقی دهه ۸۰ یا ۹۰ برویم؟ یا این که مثلا پیتر موسیقی هیپ هاپ اصیل را کشف کند؟
تیم گریرسون از اسکریناینترنشنال (Screen International)
۸۰ از ۱۰۰
به نظر میرسد که سری فیلمهای «سریع و خشمگین» تنها فیلمهای هالیوودی نیستند که درباره مسائل خانوادگی صحبت میکنند. در فیلم سرزنده و پر از احساسات «محافظان کهکشان ۲» این گروه قهرمانهای فضایی برای حفظ جان خود مبارزه میکنند اما موضوع اصلی روی این تمرکز دارد که چگونه این شخصیتها میتوانند با پدر گمشده و حالا غریبه خود یا خواهر خطرناکشان ارتباط درستی برقرار کنند. این فیلم همان روحیه گستاخانه نسخه اصلی را حفظ کرده و البته از لحاظ بصری و احساسی قویتر شده است. همه این موارد «محافظان کهکشان ۲» را به یک فیلم قدرتمند برای فصل بلاک باسترها تبدیل میکند.
با توجه به این که خود جیمز گان نسخه دوم فیلم را ساخته است خیلی تعجب آور نیست که همچنان شاهد پخش موسیقی راک دهه ۷۰ و رفتار کنایه آمیز در قبال قهرمانهای داستان هستیم. موردی که همیشه درباره محافظان کهکشان جذاب و جالب است شخصیت قهرمانهای داستان است. آنها وقتی در حال نجات دنیا نیستند به ندرت رفتار نجیبانهای از خود به نمایش میگذارند و اکثرا خودخواهانه رفتار میکنند. اما زیر این رفتارهای کنایهآمیز و خندهدار ظاهری، فیلمنامه جیمز گان یک قلب بزرگ و تپنده دارد که زخمهای احساسی شخصیتهایش را با دقت به نمایش میگذارد.
در بین بازیگران «محافظان کهکشان ۲»، زوئی سالدانا که نقش گامورای آرام و کمحرف را بازی میکند میدرخشد، کسی که مقابل احساس عاطفیاش نسبت به پیتر مقاومت میکند و میترسد که ایجاد رابطه باعث به خطر افتادن گروه شود. کریس پرات مهربان و خوشبرخورد است اگر نخواهیم بگوییم که جذاب است، اما عمیق نبودن بازیاش باعث میشود که به نوعی بعد احساسی پیتر به چشم نیاید. این فیلم مانند یک تکه کوچک از دنیای بزرگ مارول است اما به عنوان یک فیلم از این استودیو، کاملا مستقل و خودساخته است، هرچند که چند سکانس کوچک بعد از تیتراژ پایانی در فیلم وجود دارد که آن را به دنیای مارول و شخصیتهای جدید ربط میدهد. جیمز گان و فیلمبردارش هنری براهام (Henry Braham) صحنههای اکشن داستان را با دیدی باز به تصویر کشیدهاند به نحوی که شکوه و عظمت بین کهکشانی به خوبی نمایان شود. جلوههای ویژه بسیار جذاب از کار در آمده مخصوصا صحنههای مربوط به «گروت» کوچک، کسی که بامزگی و شیرینی شخصیتش لحظات خندهداری را برای مخاطبان رقم میزند.
پیتر تراورس از رولینگاستون (Rolling Stone)
۷۵ از ۱۰۰
بیایید این واقعیت را قبول کنیم که هیچکس قبل از اکران «محافظان کهکشان» در سال ۲۰۱۴ به این کمیکبوک اهمیتی نمیداد اما حالا همه ما این فیلم را شدیدا دوست داریم. هر چند کمیکبوک این اثر که در سال ۱۹۶۹ تولید شده است روی کاغذ مانند «انتقامجویان» است، اما فیلم آن یک اقتباس سینمایی عالی است. این امر مگر به لطف نویسنده و کارگردان این فیلم واقع نمیشد. او قوانین اختراع شده درباره فیلمهای هالیوودی را دور انداخت و اجازه داد تا دیوانگی و جنون در فیلمش حکمفرما شود.
بعد از دیدن نسخه اول، همه ما آرزو کردیم که نسخههای بعدی نیز ساخته شوند اما به قول معروف باید حواستان باشد که چه آرزویی میکنید زیرا «محافظان کهکشان ۲» نمیتواند موفقیت نسخه اول را تکرار کند. البته خبر خوب این است که علیرغم اضافه شدن جلوههای ویژه کامپیوتری متعدد، این گروه دوستداشتنی هنوز همان دیوانگی و حماقت خود را حفظ کردهاند. نمیخواهم خیلی درباره داستان فیلم صحبت کنم چون بعضی از نکات مهم برای شما فاش میشود اما به همین بسنده میکنم که ذات فیلمنامه «محافظان کهکشان ۲» با موضوعات خانوادگی گره خورده است. نه تنها بین پیتر و پدر واقعیاش بلکه بین پیتر و پدرخواندهاش یوندا که مایکل روکر نقشش را به زیبایی ایفا کرده است. کسی که پیتر را در کودکی دزدیده و او را به گروه خود اضافه کرده است.
جیمز براردینلی از ریلویوز (Reel Views)
۷۵ از ۱۰۰
در سال ۲۰۱۴ مارول تصمیم گرفت تا ریسکی انجام دهد و فیلم محافظان کهکشان را تولید کند. ساخت فیلم از آن جهت ریسک حساب میشد چون فقط طرفداران پر و پا قرص کمیکها با این شخصیتها آشنا بودند و مردم عادی که اتفاقا فیلمهای مارول را دنبال میکردند معلوم نبود که از این فیلم خوششان بیاید یا نه. فیلم اکران شد و به موفقیتی فوقالعاده در گیشه و بین منتقدین دست پیدا کرد. درست است که گروه تبلیغات استودیوی مارول کارشان را به خوبی انجام میدهند اما این موفقیت مدیون جیمز گان کارگردان و فیلمنامه نویس اثر بود. دید بصری و خلاقیت او باعث شد تا با یک فیلم ابرقهرمانی جذاب، لذتبخش و متنوع طرف شویم.
معلوم بود که ادامهای بر این فیلم ساخته خواهد شد. زیرا حالا همه محافظان کهکشان را به خوبی میشناسند و تبدیل به یکی از جواهرات مارول شده است. ضمنا حضور این شخصیتها در فیلم The Avengers: Infinity War که باعث هر چه پرفروشتر شدن آن میشود. با ساختن«محافظان کهکشان ۲» جیمز گان با چالش منحصر به فردی رو به رو شد. فیلم اولش، کاملا با هر فیلمی که مارول ساخته، متفاوت بود (ددپول بعد از محافظان کهکشان ساخته شد) که همین موضوع باعث شد تا فشار زیادی برای ساخت نسخه دوم متحمل شود. همه انتظار داشتند تا لحن روایی، سبک داستانگویی، سرعت روایت و تصاویر چشمنوازی را شاهد باشند که در نسخه اول دیده بودند. اما مشکل اینجا بود که گان باید کاری می کرد که حس تکراری بودن به مخاطب دست ندهد. گان اما پا پس نکشید و دوباره ریسک کرد. نتیجه این شد که «محافظان کهکشان ۲» میتواند ادعا کند که بزرگتر و بهتر از نسخه قبلیاش است اگرچه بعضی از مشکلات داستان و فیلمنامه نمیگذارند تا این اثر تبدیل به یک فیلم فوقالعاده و شاهکار شود.
«محافظان کهکشان ۲» همان تجربه فیلم قبلی را برای شما تکرار خواهد کرد البته با این تفاوت که این بار تقریبا از هر چیزی، بیشتر تجربه خواهید کرد. نکته خوب این ادامه سازی این است که شخصیتها و رفتارشان تغییر نکرده است. نکته بد این است که فشار زیادی به گروه سازنده وارد شده تا بتوانند از خودشان پیشی بگیرند، البته به نظر می رسد که این چالش برای جیمز گان خیلی مرعوب کننده نبوده است. گویا همه قهرمانهای مهم مارول به بیماری تاثیر حضور در فیلم Infinity War دچار شدهاند اما به شما اطمینان میدهم که این گروه عجیب و غریب و نامتناسب، مبتلا به این بیماری نشدهاند.
پیتر بردشاو از گاردین (The Guardian)
۶۰ از ۱۰۰
مثل همیشه در فیلم دیالوگهای خندهدار زیادی گفته میشود که اکثر آنها مربوط به درکس میشود؛ کسی که هر حرفی را که به ذهنش خطور میکند، بدون فکر بیان میکند. پام کلمنتیف (Pom Clementieff) در نقش مانتیس بسیار سرگرمکننده است. او که دستیار «اگو» است میتواند با لمس دست دیگران احساسات آنها را درک و تجربه کند اما به طور شگفتانگیزی درباره چگونگی رفتار انسانها ساده لوح و بیبصیرت است. الیزابت دبیکی نیز که نقش آیشا (Ayesha) را بازی میکند به خوبی کار خود را انجام داده است. او رفتار و برخورد مغرورانه، پر افاده و ملکه مانندی دارد و هر وقت یکی از درباریانش خراب کاری میکند به راحتی میتوان نارضایتی و سردی را در چهره او دید.
موارد زیادی در فیلم وجود دارد که از آن لذت ببریم اما یک جو عجیب بیهدفی یا بهتر است بگویم بیفیلمنامهای در این نسخه حس میشود. با اضافه شدن شخصیت اگو به نظر میرسید که موضوعات و مسائل فرویدی قرار است در فیلم مورد بحث قرار بگیرد. مواردی که احتمالا سطح احساسی فیلم را چند پله بالا میبُرد. اما فیلم از کنار این موارد خیلی ساده و بیتفاوت میگذرد، خیلی بیشتر از جنگ ستارگان (Star Wars) یا سوپرمن (Superman). البته با توجه به رویکردی که این سری فیلم و کمیک دارند عجیب نیست که خیلی به این موارد عمیق نگاه نکرده است اما فاشسازی گذشته پیتر مانند بقیه قسمتهای فیلم خیلی سریع روی میدهد. «محافظان کهکشان ۲» بامزه و خندهدار است اگرچه آن حس اضطراری را که نسخه اول داشت، ندارد. آنها همچنان در حال محافظت کردن هستند اما کهکشان اصلا در خطر جدی به نظر نمیآید!
دیوید ادلستین از وُلچر (Vulture)
۵۰ از ۱۰۰
تلخترین نکته درباره «محافظان کهکشان ۲» این است که تمام تلاش خود را میکند تا مردم فکر کنند که شاد هستند. احتمالا از این حرف تعجب کردید، با خودتان میگویید اگر فکر میکنند شاد هستند پس حتما شاد هستند دیگر! حرف شما را قبول دارم اما بعضی مواقع این اتفاق رخ نمیدهد. بگذارید مثالی بزنم، من فکر میکنم شاد هستم چون یک همبرگر مکدونالد با پنیر و کلی سیبزمینی خوردهام. اما چند دقیقه بعد وقتی که میفهمم میزان نمک، قند و چربی خونم بالا رفته از خودم بدم میآید و میفهمم که برای چیز بیخودی پول دادهام.
موردی که باعث افت «محافظان کهکشان ۲» شده است ابعاد احساسی آن نیست بلکه فیلمنامهی بیهدفی است که پر از تصاویر زیبا است. اولین صحنه اکشن فیلم، محافظان را نشان میدهد که در حال مبارزه با یک سری موجود فضایی هستند در حالی که جوک میگویند و کارهای طنز انجام میدهند، اتفاقی که به هیچ وجه خندهدار نیست. جیمز گان نویسنده و کارگردان فیلم به نظر میرسد که نتوانسته خط داستانی خود را پیدا کند. بعضی از سکانس ها به نحوی ساخته شدهاند که انگار هر کدام از اعضای طراحی در یک کشور مختلف و بدون هماهنگی با یکدیگر آن را طراحی کردهاند.
zoomg