بدون شک پاول دورف یک فرد موفق با دستاوردهای درخشان و فوقالعاده است. جالب است بدانید شبکه اجتماعی ویکی، اولین اختراع رسمی او، انقلاب بزرگی در شبکه اینترنتی سرزمین روسیه ایجاد نمود. تلگرام، پیامرسانی که از واتساپ خیلی امنتر و جذابتر بود ساخته بعدی پاول دورف نابغه است.
در سپاه پیامرسانهایی که تاکنون به جهانیان معرفی شدند کمتر نیرویی تاب و توان مبارزه و رقابت با اپلیکیشنهایی را دارد که انگار بعد از هر بار بروزرسانی تجدید قوا میکنند و امکانات جدیدی به آنها اضافه میشود.
کسی بخواهد با پیامرسانهای قدیمی مثل واتساپ، تانگو، ویچت و مشابه آنها در بیفتد باید کارکشته شود و نبوغ کافی به خرج دهد تا همیشه یک گام از دیگران جلوتر باشد. به زبان سادهتر تکاور میدان باشد.
از این میان پیامرسان تلگرام در این مدت به خوبی لیاقت خود را به کاربران اثبات کرده و نشان داده که هر اپلیکیشن جدیدی هم وارد عمل شود، تلگرام همیشه چیز جدیدی در آستین دارد.
البته نوآوریهای جدید تلگرام و پیشگامی این تکاور پیامرسانهای دنیا، همه و همه از ذهن باز و روحیه کارآفرینی پاول دورف سازنده آن نشات میگیرد.
این کارآفرین چندی سالی میشود که ترک وطن نموده و در کشورهای دیگر جهان و به دور از قوانین تحمیلی روسیه زندگی میکند. در حال حاضر همه این نبوغ در زندگی خانه به دوشی دورف و برای مردم سایر کشورهای جهان به کار گرفته میشود.
سابقه درخشان پاول دورف و خوشنامی اپلیکیشن تلگرام که همه ایرانیان با آن آشنایی کامل دارند بهانهای شد تا مطلب امروز هات اپ نیوز را به مصاحبهای جذاب با پاول دورف اختصاص دهیم.
گفتگویی با سازنده اپلیکیشن تلگرام، پاول دورف
A Conversation With Pavel Durov
دورف نه تنها یک مخترع؛ بلکه انسانی فرهیخته با منش و تفکری متفاوت و در نوع خود خاص است. استقلالطلبی پاول دورف در فعالیت حرفهای خود و اصرار پوتین، رئیس جمهور وقت روسیه، برای فروش استارتاپش باعث شد تا این کارآفرین احساس کند در زندان کشورش گرفتار شده و برای آزاد زندگی کردن نیاز به محیطی دیگر دارد.
دورف معتقد است هر کس بخواهد به تفکرات و ذهنیاتش تجاوز و آنها را متوقف سازد در واقع او را اعدام کرده است!
ذکر این ویژگی شخصیتی جالب او مقدمه خوبی است تا به اصل مصاحبهای که با این کارآفرین روسی صورت گرفته است بپردازیم:
کجا بزرگ شدید؟
من زاده Leningrad هستم. بعد از تولد من، مادرم برای ادامه تحصیل از دانشگاهی در ایتالیا پذیرش گرفت و ما راهی این کشور شدیم. چند سالی در این کشور سر کردیم و مجددا به روسیه بازگشتیم. باقی دوران عمرم را در شهر سن پترزبورگ گذراندم.
نقطه محوری یا بخش قابلتوجهی را در دوران کودکی خود میبینی؟
اوایل وقتی که خانواده راهی ایتالیا شدند من نزد پدر و مادر بزرگم ماندم. این در حالی بود که برادرم به همراه پدر و مادرم به ایتالیا رفته بودند و من از همان موقع که 4 ساله بودم فهمیدم که به کسی جز خودم نمیتوانم تکیه کنم.
آنموقع بود که یاد گرفتم چطور باید وقتم را سپری کنم. در آن زمان هیچکس حتی مادربزرگم به علت کهولت سن نمیتوانست اوقاتش را برای بازی کردن با من بگذراند. به نظرم این دوره از زندگی آموزندهترین بخش برای من بود.
اولین تاثیرپذیری شما برای کارآفرینی و شروع دوران حرفهای از کجا آغاز شد؟
مسلما برادرم. برادر من یک نابغه است و میتواند پیچیدهترین معادلات ریاضی را حل و فصل کند. زمانی که به ایتالیا رفتیم فقط هفت یا هشت سال سن داشت و میتوانست معادلات ریاضی مناسب افراد چهارده ساله را حل کند.
او در مسابقات مختلف ریاضی شرکت میکرد و تقریبا همیشه برنده بود. هوش او الهام بزرگی برای من محسوب میشود.
چه کتابی را دوست دارید به دوستان خود هدیه دهید؟
کتاب “جریان” اثر میهالی. (Mihaly Csikszentmihalyi)
چطور احساسات خود را کنترل میکنید؟
من همیشه یوگا کار میکنم و همانطور که میدانید یوگا و مدیتیشن باعث میشوند تا جریان عصبی موجود در ذهن با حرکات بدن کنترل شوند. در واقع فکر میکنم با مهندسی معکوس میتوان به دلایل بسیاری از احساساتی که برای ما پیش میآیند پی برد.
با این کار میتوان محیط را تغییر داد و از عوامل مختلف که شیوه تصمیمگیری انسان را تحت تاثیر خود قرار میدهند آگاهی کسب نمود.
چطور مطمئن میشوید که تصمیماتی که میگیرید اصولی هستند؟
در واقع این کار نیاز به تفکر و ارزیابی گزینههای مختلفی است که در تصمیمگیری شما در هفتههای بعد، روزهای بعد و… نقش دارند.
نباید در تصمیمگیری به سادگی جا زد؛ مگر اینکه به یک نتیجه درست و حسابی برسیم که بتواند ما را به نتیجه هدایت کند. اگر در تصمیمگیری دچار شک و تردید هستید بهتر است بخوابید.
کمی بخوابید و سپس بیدار شوید ببینید چه این شک و تردید چه حسی در شما القا میکند.
چه چیزی باعث میشود پاول دورف کارها را به سرانجام برساند؟
فکر می کنم شور، کنجکاوی و توانایی برای ساده سازی روند کار. منظور از سادهسازی؛ کنار گذاشتن موارد جانبی و حاشیهها و سپس تمرکز روی بخش مرکزی و هسته داستان است.
توصیه شما به کسی که مشغول پروژههای مختلف به صورت همزمان است و میخواهد روی کارش تمرکز کند چیست؟
این فرد نباید دست از جستجو بر دارد. باید آنقدر در کتب و منابع مختلف بگردد تا بتواند میان تکنولوژی و کسب و کارش ارتباط برقرار کند. بهتر است هر از گاهی به ذهن خود استراحت دهد و فقط به چیزهای اطراف خود فکر کند.
و اما سوال سخت ما؛ چه حقیقتی در زندگی وجود دارد که به شدت به آن ایمان دارید اما کمتر کسی با شما در اینباره موافق است؟
فکر میکنم مردم باید امکان و آزادی بیشتری برای سازماندهی و نظم بخشیدن به امور خود داشته باشند و نقش دولت باید کوچک و کوچکتر شود.
در واقع فکر میکنم نقش دولت و کشورها در زندگی مردم خیلی کمتر از آن چیزی باشد که بخواهیم ذهنمان را درگیرش کنیم. دولت منابع و اعتباری را از طرف مردم خود اخذ میکند که در عمل هیچ کاری با این بودجه نمیکند.
من بر خلاف اکثر مردم که به دولت بزرگ و موفق معتقدند فکر میکنم که باید نقش دولت در جامعه کمرنگ یا اصلا به کلی حذف گردد.
موفقیت از دید شما چیست؟
فکر میکنم موفقیت همان حس رضایتمندی و خشنودی انسان بابت کاری است که انجام میدهد یا چیزهایی که روی آنها تمرکز دارد.
به نظر شما شاد بودن چیست؟
مردم توجه زیادی به مسائل اجتماعی کماهمیت دارند. اصلا چه فرقی دارد شما در لندن زندگی کنید یا این که ساکن یک روستای کوچک باشید؟!
با اینترنت، محل زندگی چندان تفاوتی ایجاد نمیکند. اتفاقا زندگی در روستا که آب و هوای پاک و هزینههای زندگی کمتری دارد خیلی بهتر است تا این که بخواهیم خود را گرفتار شهرهای بزرگ با آلودگی و هزینههای سنگین کنیم.
فکر میکنم شاد بودن همین است و اگر بخواهیم با زندگی در شهرهای بزرگ بیشتر پول درآوریم تا بتوانیم از پس تامین هزینه و مخارج اجاره آپارتمان و امور پرخرجتر برآییم، اصلا منطقی نیست.
چطور روند زندگی خود را راحتتر کردهاید؟
به نظرم باید اول بتوانید خودتان را از شر صدای دائمی مردم در ذهنتان خلاص کنید. ما خیلی تحت تاثیر اطرافیانمان، دوستان و خانواده هستیم و همواره به انتظار نظرات آنها هستیم ببینیم چه خوب است و چه بد.
به نظرم ابتدا باید دیدگاه و نظرات دیگران را درباره مسیر زندگی و راه موفقیت خود نادیده بگیرید و راه خودتان بروید تا بتوانید ساده و راحت زندگی کنید.
شما چطور این کار را انجام میدهید؟
با تنها بودن و در سکوت به سر بردن و شاد بودن به جای اینکه زندگیام را با فکر کردن درباره نداشتهها و ناکامیها تلف کنم. به نظرم مردم با دور هم جمع شدن به نحوی معتاد میشوند.
مثلا در اینجا یعنی آمریکا وقتی دو نفر کنار هم باشند و وقت خود را در سکوت کامل بگذرانند نوعی بی دست و پا بودن و ناشیگری محسوب میشود!
اما من فکر میکنم با وجود اینکه با هم بودن خوب است گاهی بهتر است فضایی را در اطراف خود به وجود آوری که دیگران در آن نقشی نداشته باشند.
چه چیزی در موفقیت کمپانی شما نقش اساسی داشته است؟
برخی از مردم خصیصه خاصی وقتی که مشغول انجام کاری هستند دارند. مثلا آنها در چنین مواقعی دائم میخواهند ببینند چه اتفاقی بعد از انجام این کار میافتد و آخر کار چه میشود. اما برای من موفقیت و هیجان اصلی فراتر از این است.
به شدت خوشحال میشوم وقتی میبینم مردم در حال استفاده از ابزاری هستند که من ساختم و آنها دارند از این وسیله برای ساختن آینده خود استفاده میکنند.
مثلا وقتی که من برای اولین بار با اینترنت آشنا شدم ایده جالبی به ذهنم رسید تا فضایی مثل سایت را ایجاد کنم و مردم بتوانند محتوای مورد نظر خود را در آن باهم به اشتراک بگذارنند. همین موضوع انگیزه من برای طراحی VKontakt شد.
به نظر شما مهمترین ویژگی شخصیتی یک بنیانگذار موفق چیست؟
عشق برای ساخت چیزهای جدید، کنجکاوی، اشتیاق، پشتکار و نظم و انضباط در کار.
چطور میتوانید با وجود بازخوردهای موجود باز هم روی هدف و کار خود تمرکز کنید؟
اکثر مردم درباره افراد مهم و معروفی مثل مردان رنسانس و یا ژولیوس سزار دچار اشتباه میشوند و فکر میکنند آنها آدمهایی بودند که قدرت انجام همزمان چند کار را در آن واحد داشتند؛ اما چنین نبوده است.
نکته مهم درباره این انسانها تمرکزی بوده است که روی کارشان داشتهاند. آنها هم مثل مردم عادی نمیتوانستند کارهای بزرگی را یکباره به سرانجام برسانند اما حداقل روی یک کار متمرکز شدند و آنرا به نتیجه رساندند.
مثلا ساخت مجسمه و پیکرتراشی. آنها در یک دوره روی نقاشی مجسمهها دقت داشتند و 100 درصد توجه خود را روی این کار قرار دادند تا این که ما شاهد شاهکارهای مختلف از آن زمان در حال حاضر باشیم.
باید این حقیقت را پذیرفت که ما میتوانیم کارهای بزرگی را در زندگی خود انجام دهیم؛ اما در برهههای زمانی مختلف و نه همزمان.
چطور بین ایده و عمل خود تعادل برقرار میکنید؟
یک رابطه طبیعی بین این موارد وجود دارد. شما در طول هفته به بخشهای اجرایی میپردازید و در اواخر هفته هم وقت خود را صرف فکر کردن درباره پروژههای جدید میکنید.
وقتی در معرض یک عامل خارجی هستید چطور مطمئن میشوید که این عامل روی شما تاثیری نمیگذارد؟
در واقع وقتی که قرار است اتفاق ناگواری رخ دهد و من هم برای تغییر این حقیقت نمیتوانم کاری انجام دهم فقط سعی میکنم روی چیزهای خوب تمرکز کنم؛ چون به نظرم در همه چیز این جهان دو قطب مثبت و منفی وجود دارد. حتی تلخترین تراژدیهای دنیا!
فایدهای ندارد مدام روی موضوع یا اتفاقی متمرکز شوید که هیچ کاری برای تغییر حقیقت آن نمیتوانید انجام دهید. بهتر است خود را با موقعیت کنونی وفق دهید و سعی کنید به چیزهای خوب فکر کنید.
چطور ارتباط خویشاوندی را در کار خود مدیریت میکنید؟
خیلی ساده است. من 90 درصد اوقاتم را در طول کار به ارتباط با دیگران میپردازم. فقط 10 درصد آن مربوط به ارتباط خانوادگی است که آن هم کاری است؛ چون برادرم با من کار میکند.
پاول دورف چه توصیهای برای جوانان و نسل خودت دارد؟
شاید بهترین توصیه این باشد که هرگز درباره کاری که انجام میدهید و موانع پیش رو عصبی نشوید. من در محیط کاری پُراسترسی هستم و یاد گرفتهام باید در هر شرایطی آرامشم را حفظ کنم.
اگر فرصت صرف شام را با یک انسان خاص در تاریخ داشتید با چه کسی این وعده را میگذراندید؟
ژولیوس سزار انسان شایستهای برای صرف این وعده غذایی خواهد بود. او انسانی فرهیخته، کشیش، شاعر و یک سیاستمدار بود. در دیدار با این انسان میتوان چیزهای زیادی آموخت.
هات اپ نیوز