گزارش AFC از جادوگر فوتبال ایران؛ «مارادونایی» که هواداران 4 کشور را به وجد آورد
طرفداران جمهوری اسلامی ایران شاهد دوره خاصی از تاریخ فوتبال کشور خود بودند چرا که تعدادی از بازیکنان با استعداد پیشرفت غیرمنتظرهای داشتند. میتوان استدلال کرد که هیچ یک از آنها اما شناخت و شهرتی که علی کریمی کسب کرد، پیدا نکردند. کریمی با مهارت دریبلزنی جادویی و غیرقابل پیشیبینی، از اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی، از سراسر قاره آسیا مورد تمجید قرار گرفت.
در روزی که کریمی ۳۹ ساله شد، سایت رسمی AFC نگاهی به گذشته دوران حرفهای «مارادونای آسیا» انداخت. کریمی سابقه بازی برای تیمهای فتح تهران، پرسپولیس، الاهلی دبی، بایرن مونیخ، قطر اسپورت کلاب، استیل آذین، شالکه و تراکتورسازی را در کارنامهاش دارد. او ۱۲۷ بازی ملی و ۳۸ گل زده در کارنامهاش دارد.
پس از کسب مهارتهای لازم به عنوان نوجوان در تیمهای باشگاهی شهر خود یعنی نفت تهران و سایپا، کریمی به تیم فتح تهران معرفی شد، باشگاهی که دیگر وجود ندارد، اما این باشگاه دسته دومی همیشه در خاطرهها خواهد ماند که در سال ۱۹۹۶ به علی کریمی ۱۸ ساله میدان داد تا اولین بازی دوران حرفهای خود را انجام دهد.
علی کریمی خیلی زود نظرها را با بازیهایش برای فتح به خود جلب کرد و به نظر میرسید که تنها مسئله زمان خواهد بود که او را برای رسیدن به چیزهای بزرگتر سوق دهد. در سال ۱۹۹۸، پیش از اینکه کریمی ۲۰ ساله شود، انتقال سطح بالایی انجام داد و به غولهای ایرانی یعنی پرسپولیس ملحق شد.
اگر کسی در آن زمان شک داشت که آیا این جوان مستعد میتواند در سطح بالاتری از فوتبال ایران خودی نشان دهد، با جدایی وی از پرسپولیس در سال ۲۰۰۱ دیگر شکی در این رابطه باقی نماند. در سه سالی که کریمی در پرسپولیس بود، نقش مهمی در کسب دوگانه قهرمانی در لیگ و جام حذفی در همان فصل اول و فتح مجدد لیگ در سال ۲۰۰۱ داشت.
درخشش کریمی در جام ملتهای آسیا ۲۰۰۴ که هتتریکی به یادماندنی مقابل کره جنوبی در مرحله یکچهارم نهایی داشت، او را در نهایت به کسب عنوان بهترین بازیکن آسیا در همان سال سوق داد. همانطور که انتظار میرفت کریمی راهی فوتبال اروپا شد و بایرن مونیخ در تابستان ۲۰۰۵ او را به خدمت گرفت. او پس از علی دایی و وحید هاشمیان سومین بازیکن ایرانی تاریخ این باشگاه آلمانی شد. کریمی از شروع خود در جمع باواریاییها لذت میبرد، اما مصدومیت از ناحیه قوزک پا مانع از تداوم این لذت شد.
کریمی در سال ۲۰۰۷ به خاورمیانه بازگشت. دو سال حضور او در بایرن مونیخ با ایدهآل او فاصله داشت، اما بدون شک فصل خاصی ار دوران حرفهای او بود، جایی که بازیاش را در سطح جهانی به نمایش گذاشت. کریمی در همان سال به قطر اسپورت کلاب پیوست و در نهایت به پرسپولیس که عاشقش بود بازگشت.
کریمی سورپرایزی دیگر داشت و هافبک جادوگر این بار در سال ۲۰۰۹ به تیم تازه صعود کرده استیل آذین پیوست. سورپرایزهای کریمی اما پایان نداشت و او در سال ۲۰۱۱ به شالکه پیوست و بار دیگر به فلیکس ماگات، سرمربی پیشین خود ملحق شد، اما در نیمفصل اول تنها دو بازی برای این تیم انجام داد و در نهایت برای بار سوم به پرسپولیس ملحق شد.
کریمی به سن ۳۰ سالگی رسیده بود و برخی فکر میکردند که دیگر تمام شده است، اما با عملکرد چند فصل پایانی دوران حرفهایاش ثابت کرد که آنها اشتباه میکنند. با وجود اینکه پرسپولیس عنوان دوازدهمی لیگ را از آن خود کرد، کریمی ۱۲ گل به ثمر رساند و ۸ پاس گل هم داد. او همچنین در فصل ۲۰۱۱ لیگ قهرمانان آسیا سه بار گلزنی کرد و به پرسپولیس کمک کرد تا به مرحله حذفی این رقابتها برسد. روی فرم بودن کریمی سبب شد تا او به تیم ملی دعوت شود.
آخرین فصل دوران حرفهای کریمی در فصل ۱۴-۲۰۱۳ رقم خورد، فصلی که او به تراکتورسازی ملحق شد. این هشتمین باشگاه دوران حرفهای او در ۱۵ سال بازیگریاش بود. مارادونای آسیا پس از اینکه به تراکتورسازی کمک کرد تا اولین عنوان قهرمانی در تاریخ این باشگاه با قهرمانی در رقابتهای جام حذفی قم بخورد، مطمئن شد که باید در اوج از فوتبال برود.
با نگاهی به گذشته، دوران حرفهای علی کریمی داستانی است از بازیکنی که هواداران را در چهار کشور به وجد آورد و فراتر از آن استعدادی خارقالعاده و تمایل بیپایان برای برنده شدن داشت. همین کافی است تا علی کریمی به عنوان یکی از برجستهترین فوتبالیستهای آسیا به رسمیت شناخته شود.